جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای اینترلوکین-6

مریم رزکش، بیتا فام، مریم السادات دانشپور، فریدون عزیزی، مهدی هدایتی،
دوره 12، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

مقدمه: التهاب نقش مهمی در بروز و پیشرفت آترواسکلروزیس دارد و بسیاری از مطالعات بر روی بررسی رابطه بین فاکتورهای التهابی و شدت سندرم متابولیک متمرکز بوده‌اند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط میان برخی فاکتورهای التهابی از جمله پروتئین واکنشگر سی (hsCRP)، هموسیستئینواینترلوکین-6 با عوامل خطرساز متابولیکی در افراد مبتلا به سندرم متابولیک و افراد سالم، در نمونه‌ای از جمعیت تهرانی می‌باشد. روش‌ها: در مطالعه مقطعی حاضر، 365 نفر (134 مرد و 231 زن) بالای 19 سال جمعیت مورد مطالعه قند و لیپید تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس هر یک از متغیرهای تن سنجی و بیوشیمیایی برای آنها اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: سندرم متابولیک در160 فرد (8/43%) تشخیص داده‌ شد. سطح hsCRP، هموسیستئینواینترلوکین-6در افراد مبتلا به سندرم متابولیک بیشتر از گروه نرمال بود. با افزایش تعداد اجزای سندرم متابولیک بعد از تعدیل جنس و سن، افزایش تدریجی معنی‌داری در سطحhsCRP دیده شد، به طوری که مـتوسط سـطح hsCRP برابر 27/6، 59/6 و 51/7 نانوگرم در میلی‌لیتربود. بـهترین پـیش‌بینی‌ کننده‌ hsCRP، اینترلوکین-6و هموسیستئین برای هر سه سطح در افراد مبتلا به سندرم متابولیک نسبت اندازه دور کمر به قد بود، ولی در افراد نرمال به ترتیب، نسبت اندازه دور کمر به قد، اندازه دور کمر و نسبت اندازه دور کمر به دور باسن بودند. نتیجه‌گیری: سطح hsCRP ارتباط گسترده‌ای با عوامل خطر متابولیکی دارد. به‌علاوه، نسبت اندازه دور کمر به قد پیش‌بینی-کننده‌ خوبی برای افزایش سطوحhsCRP ، هموسیستئین و اینترلوکین-6 مرتبط با سندرم متابولیک می‌باشد.
بیتا فام، مریم زرکش، مریم السادات دانشپور، فریدون عزیزی، مهدی هدایتی،
دوره 13، شماره 2 - ( 10-1392 )
چکیده

مقدمه: هدف این مطالعه بررسی ارتباط فاکتور های التهابی از جمله پروتئین واکنشگر (hs-CRP) C، اینترلوکین6(IL-6) و هموسیستئین (Hcy) با متغیرهای چاقی در بزرگسالان مطالعه قند و لیپید تهران (TLGS) می‌باشد. روش‌ها: در مطالعه مقطعی کنونی، 352 فرد (132مرد و220 زن) بالای 19 سال از جمعیت TLGS به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس اندازه دور کمر گروه بندی شدند، سطح سرمی فاکتورهای التهابی به روش الایزا اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: از میان 352 فرد شرکت کننده با متوسط سنی 1/16±1/46 سال، حدود(5/56%) 199 نفر مبتلا به چاقی شکمی بودند. غلظت سرمی hs-CRP و IL-6در افراد با چاقی شکمی بیشتر بود (001/0>p نانوگرم در میلی لیتر 3/4±8/577 در مقابل 3/3±1/1507)(001/0>p پیکوگرم در میلی لیتر 8/3±9/1 در مقابل 3/3±6/3). در این گروه، مناسب‌ترین پیش‌گویی کننده بر اساس شاخص R2 تعدیل شده برای hs-CRP، IL-6 و Hcy به ترتیب دور کمر، دورکمر /قد (WHtR) و دور مچ بود. در گروه نرمال، دور باسن و WHtR بهترین پیش‌گویی کننده برایHcy و hs-CRP بودند. ارتباط معنی داری بین IL-6 و متغیرهای چاقی شکمی جود نداشت لذا پیش‌گویی کننده‌ای برای آن تعیین نگردید. نتیجه‌گیری: بر اساس این مطالعه، چاقی با افزایش میزان فاکتورهای التهابی ارتباط دارد و در افراد مبتلا به چاقی شکمی، اندازه دور مچ، دور کمر و WHtR مناسب‌ترین پیش‌گویی کننده برای Hcy، hs-CRP و IL-6 هستند.
مهدیه ملانوری شمسی، مهدی مهدوی،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: مایوکاین­های آزاد شده از عضله اسکلتی دارای نقش­های متعدد متابولیکی و هایپرتروفیکی می­باشند. از سویی دیگر یکی از مسیرهای پیشنهادی برای اعمال اثرات ورزش در بیماری­های متابولیک مسیر سیگنالینگ کالسی­نورین بوده است. با توجه به ارتباط مایوکاین اینترلوکین-6 (IL-6) و کالسی­نورین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات تمرین مقاومتی بر میزان بیان mRNA مایوکاین IL-6 و تنظیم­کننده کالسی­نورین 1 (RCAN-1) به‌عنوان شاخص فعالیت کالسی­نورین در عضله اسکلتی در موش­های صحرایی دیابتی بود.

روش ­ها: 32 سر موش­ صحرایی به‌صورت تصادفی به گروه­های کنترل سالم، تمرین سالم، دیابتی کنترل و دیابتی تمرین تقسیم شدند. دیابت از طریق تزریق استروپتوزوسین (STZ) القا شد. گروه­های تمرین 17 جلسه تمرین مقاومتی فزاینده را اجرا کردند. میزان بیان mRNA IL-6 و RCAN-1 عضله نعلی با روش Real-time Pcr اندازه­گیری شد. از آزمون آنالیز واریانس دوطرفه برای تحلیل داده­ها استفاده شد. سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد.

یافته­ ها: نتایج پژوهش نشان­دهنده افزایش بیان mRNA RCAN-1 در اثر تمرین ورزشی در گروه­های تمرینی بود (05/0P<). دیابت باعث کاهش بیان RCAN-1 در گروه­های دیابتی گشته است (001/0P<). همچنین تمرین مقاومتی بیان مایوکاین IL-6 را در عضله اسکلتی افزایش داده است (08/0P=).

نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج پژوهش به‌نظر می­رسد می­توان به اثرات تعدیلی تمرینات ورزشی مقاومتی در بیان و فعال­سازی مسیر کالسی­نورین در نمونه­های دیابتی و افزایش هم‌زمان در بیان مایوکاین IL-6 اشاره کرد. به‌نظر می­رسد فعال‌سازی این مسیر به‌دنبال تمرینات مقاومتی می­تواند در حفظ توده عضلانی در دیابت موثر باشد.


لیلا زمانپور، ابراهیم بنی طالبی، سیداحسان امیرحسینی،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده

مقدمه: تمرین ورزشی منظم اثرات ضدالتهابی داشته و موجب سرکوب التهاب سیستمی با درجه پایین در دیابت نوع 2 می‌شود. لذا، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک­دوره تمرین سرعتی و موازی هوازی-قدرتی بر سطوح پروتئین واکنشکر- C با حساسیت بالا (hs-CRP)، فاکتور نکروز دهنده تومور-آلفا (TNF-α)، اینترلوکین-6 (IL-6) و مقاومت به انسولین زنان مبتلا به دیابت شیرین نوع 2 (T2DM) صورت گرفت.

روش ­ها: 52 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 45 تا60 سال، گلوکزناشتای بالاتر از 126 میلی‌گرم بر دسی­لیتر) به‌طور داوطلبانه در تحقیق حاضر شدند و بر اساس مقادیر هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) در سه گروه تمرین همزمان قدرتی-استقامتی (17نفر) و تمرین سرعتی (17 نفر) و کنترل (18 نفر) قرار گرفتند. گروه همزمان قدرتی-استقامتی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته تمرین استقامتی با 60 درصد حداکثر ضربان قلب (MHR) و دو جلسه در هفته تمرین مقاومتی با 70 درصد یک تکرار بیشینه (1-RM) انجام دادند. گروه تمرین سرعتی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته 4 تا10 تکرار آزمون وینگیت 30 ثانیه­ای بر روی ارگومتر را با حداکثر تلاش انجام دادند.

یافته­ ها: نتایج این تحقیق نشان داد که تفاوت معنی­داری بین تاثیر تمرین سرعتی و ترکیبی در فاکتورهای TNF-α (119/0p=IL-6 (08/0p=hs-CRP (214/0p=) و گلوکز (171/0p=) مشاهده نشد. اما در مورد انسولین (036/0p=) و مقاومت به انسولین (008/0p=) تفاوت بین گروهی معنی­دار بود.

نتیجه گیری: هرچند از نظر آماری تفاوت معنی­داری بین این دوشیوه تمرینی مشاهده نشد، بنظر می­رسد با توجه به تاثیر بیشتر تمرینات سرعتی بر برخی فاکتورهای التهابی، تمرین سرعتی نسبت به تمرینات همزمان قدرتی-استقامتی می‌توانند شرایط ضدالتهابی بهتری برای زنان دیابت نوع 2داشته باشد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb