جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای باور

مرجان مردانی حموله، عزیز شهرکی واحد،
دوره 9، شماره 3 - ( 5-1389 )
چکیده

مقدمه: تبعیت از رژیم غذایی در بیماران دیابتی، یکی از ارکان مدیریت فردی دیابت است. از طرفی یکی از بهترین مدل‌هایی که در برنامه‌های آموزش بهداشت مورد استفاده قرار می‌گیرد، مدل باور بهداشتی می‌باشد. لذا هدف این مطالعه تعیین تأثیر آموزش بر اساس مدل باور بهداشتی بر تبعیت از رژیم غذایی دیابتی در مبتلایان به دیابت نوع 2 می‌باشد.
روش‌ها: این مطالعه نیمه تجربی در بیمارستان فاطمه زهرا (س) نجف آباد انجام شد. شرکت کنندگان شامل 128 بیمار دیابتی (64 نفر در هر یک از دو گروه) بودند که به صورت نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. آموزش بر اساس مدل باور بهداشتی طی چهار جلسه 40 دقیقه‌ای برای گروه مداخله اجرا شد. ابزار گرد آوری داده‌ها، پرسشنامه بود. اطلاعات طی 2 مرحله، قبل و 3 ماه بعد از مداخله جمع‌آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید.
یافته‌ها: مقایسه دو گروه مداخله و کنترل بعد از مداخله نشان داد که بین همه اجزای مدل باور بهداشتی مشتمل بر حساسیت (001/0 P<) شدت (001/0 P=)، منافع درک شده (001/0 P=) و موانع درک شده (004=P) و همچنین عملکرد (تبعیت از رژیم غذایی) (001/0=P)، اختلاف معنی‌دار وجود داشت.
نتیجه‌گیری: آموزش به روش مدل باور بهداشتی بر تبعیت از رژیم غذایی دیابتی در مبتلایان به دیابت نوع 2 مؤثر بوده است.


ملیحه اکبری عبدل آبادی، بهرام محبی، رویا صادقی، آذر طل، محمود محمودی مجدآبادی،
دوره 16، شماره 1 - ( 10-1395 )
چکیده

مقدمه: غلبه بر موانع مرتبط با مراقبت از دیابت به‌عنوان زیرساختی منطقی در راستای توانمندسازی بیماران مبتلا در مدیریت زندگی با دیابت و شناخت عوامل مؤثر بر این موانع به شمار می‌آید. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مداخله‌ی آموزشی مبتنی بر مدل بزنف بر موانع آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی در زندگی با دیابت در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و عوامل مؤثر بر آن طراحی و اجرا شد.
روش‌ها: این مطالعه یک مداخله‌ی نیمه تجربی دو گروهی بود که روی 168 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی ماه‌های مرداد و شهریور سال 94 انجام شد. قبل از اجرای مداخله، پرسش‌نامه موانع زندگی با دیابت و پرسش‌نامه براساس سازه‌های الگوی بزنف تکمیل گردید که بعد از انجام پیش آزمون با تخصیص تصادفی به دو گروه مداخله و مقایسه با روش بلوک‌های چهارتایی تصادفی شده انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و کنترل تحت بررسی قرار گرفتند. بیماران مبتلا به دیابت گروه مداخله، تحت شش جلسه‌ی آموزشی 45 تا 60 دقیقه‌ای به‌عنوان مداخله آموزشی قرار گرفتند و آموزش جلسه‌ی پنجم را به همراه خانواده خود و کادر درمانی مربوطه دریافت کردند. طراحی برنامه‌ی آموزشی براساس سازه‌های مدل بزنف (آگاهی، نگرش، نرم‌های انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری) و محتوی آموزشی براساس موانع زندگی با دیابت (آگاهی و باور، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری) تدوین گردید. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 20 و آزمون‌های آماری T مستقل و T زوجی تجزیه، ویلکاکسون، مک نمار و من یو ویتنی تحلیل شدند. سطح معناداری در مطالعه، کمتر از 5% در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد، بین نمره‌ی دریافتی مربوط به مؤلفه‌های آگاهی، سبک زندگی، سازگاری و حمایتی موانع زندگی با دیابت و آگاهی، نگرش، نرم‌های انتزاعی، عوامل قادر کننده و قصد رفتاری متغیرهای اجزای مدل بزنف در گروه مورد قبل و بعد از مداخله آموزشی اختلاف معناداری وجود داشت (05/0P<).
نتیجه‌گیری: آموزش بیماران دیابتی نوع دو بر اساس الگوی بزنف به‌عنوان الگوی آموزشی مؤثر می‌تواند به کاهش مؤلفه‌های آگاهی، سبک زندگی، حمایتی و سازگاری موانع زندگی با دیابت منجر شود.
آذر پیردهقان، امیر مسعود شفیعیان، فرزانه اثنی عشری، شیوا برزوئی،
دوره 22، شماره 5 - ( 10-1401 )
چکیده

مقدمه: امروزه علی‌رغم وجود داروهای بسیار مؤثر در کنترل قند خون بیماران دیابتی، افراد نسبتاً کمی از درمان دارویی خود تبعیت می‌کنند. عوامل متعددی ممکن است در عدم تبعیت درمان دارویی نقش داشته باشند. در این مطالعه تأثیر باورهای مرتبط با دارودرمانی بر میزان تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو موردبررسی قرار گرفت.
روش‌ها: در یک مطالعه‌ی مقطعی به روش نمونه‌گیری در دسترس، 248 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه‌ کننده به کلینیک تخصصی دیابت شهر همدان در سال 1400 انتخاب شدند. میزان تبعیت دارویی با پرسشنامه‌ی موریسکی و باور دارویی با پرسشنامه‌ی Beliefs about Medicines Questionnaire بررسی گردیدند. داده‌ها با استفاده از آزمون کای دو، آنالیز واریانس و کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند.
یافته‌ها: میانگین سنی بیماران (9/16)6/52 سال بود. 6/51 % زن، 3/61 % بودند. فراوانی تبعیت درمان دارویی ضعیف، متوسط و خوب به‌ترتیب در بیماران2/53 %، 8/25 % و21 % بود. در بیماران با تبعیت درمان دارویی ضعیف، متوسط و خوب به‌ترتیب میانگین (انحراف معیار) نمره‌ی باور نیاز به درمان دارویی (8/5)9/17، (7/3)2/17و (2/1)7/17، باور نگرانی از درمان دارویی (0/2)6/16، (3/2)6/17و (8/1)1/17، باور روش تجویز دارویی (2/2)2/13، (6/2)6/12و (3/2)2/12، نمره‌ی کلی باور درمان دارویی (1/8)3/58، (8/6)6/57 و (7/4)5/55 و باور آسیب‌های درمان برابر با (9/2)6/10، (5/3)2/10 و (0/3)5/8 بود که تنها باور آسیب‌های درمان ازنظر آماری معنی‌دار بود (05/0P<).
نتیجه‌گیری: بیش از نیمی از بیماران، تبعیت درمان دارویی مناسبی نداشتند. باور آسیب‌های درمان دارویی و ترس از عوارض داروهای دیابت به‌طور معنی‌داری با کاهش تبعیت درمان دارویی بیماران مرتبط بود.
دکتر شهناز محمدی، کارشناس ارشد شهلا آقایی بجستانی، دکتر مهناز محمدی،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

مقدمه: بین دیابت و مشکلات روان شناختی رابطه دوسویه وجود دارد. هدف پژوهش جاری بررسی مقایسه باورهای کنترل سلامت ، راهبردهای تنظیم هیجان، و تعارضات زناشویی در بین زنان دیابتی و غیر دیابتی بود.
روش ها: طرح پژوهش مطالعه حاضر، از نوع علی مقایسه‌ای است جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان مبتلا به دیابت و غیر دیابتی در شهر تهران است که در نیمه اول سال 1401 به کلینیک تهران مراجعه کردند، از این میان نمونه‌ای به تعداد 43 نفر زن دیابتی با غربالگری و روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند، گروه کنترل نیزبه تعداد43 نفر زن غیر دیابتی با همتاسازی در متغیرهای جمعیت شناختی انتخاب گردید، از پرسشنامه‌های، مقیاس چندوجهی منبع کنترل سلامت ، پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجانی  و مقیاس تعارضات زناشویی  برای گردآوری داده‌ها استفاده شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که زنان دارای دیابت در مقایسه با زنان غیر دیابتی از میزان بیشتر تنظیم هیجان فرونشانی، منبع کنترل افراد مؤثر، منبع کنترل شانس و تعارض زناشویی برخوردار بودند همچنین از میزان کمتر تنظیم هیجان ارزیابی مجدد و منبع کنترل درونی برخوردار بودند که تمامی این تفاوت‌ها معنادار بود.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش، تنظیم هیجان ناکارآمد، باورهای منبع کنترل معیوب و تعارض زناشویی در زنان دارای دیابت را نشان داد که لزوم توجه به عوامل فوق در قالب ارائه برنامه‌های درمانی و آموزشی به زنان دیابتی، خانواده‌ها و مراکز مرتبط با زنان دیابتی را آشکار می‌سازد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb