جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای بیماری‌های قلبی عروقی

صدیقه عسگری، مژگان قاری‌پور، غلامعلـی نادری، بابک ثابت، علیرضا خسروی، محمد هاشمی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده

آترواسکلروز، فرآیندی است که با هیپرکلسترولمی و ایجاد fatty streak آغاز می‌گردد. همچنین مطالعات قبلی نقش سیستم ایمنی را در این روند نشان داده‌اند. LDL (لیپوپروتیین با دانسیته کم) می‌تواند دچار تغییراتی گردد که از جمله مهمترین آنها اکسیداسیون می‌باشد. سیستم ایمنی، علیه LDL اکسید جدید تولید شده آنتی‌بادی اختصاصی می‌سازد. تیتر اتوآنتی‌بادی مذکور در جمعیت‌های انسانی به‌عنوان روشی تشخیصی در شناخت میزان پیشرفت آترواسکلروز بکار می‌رود. رابطه‌ای بین افزایش تیتر اتو آنتی‌بادی علیه اکسید LDL و نیز افزایش وقوع بیماری قلبی عروقی نشان داده شده است. در این مطالعه میزان اتوآنتی‌بادی علیه LDL اکساید (Cu+2-LDL، MDA-LDL) و Native-LDL در بیماران آنژیوگرافی غیرطبیعی و آنژیوگرافی طبیعی و گروه شاهد مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش‌ها: این مطالعه به شیوه موردی- شاهدی در سه گروه بیماران با آنژیوگرافی غیر طبیعی (دارای گرفتگی عروق کرونر)، بیماران با آنژیوگرافی طبیعی و افراد ظاهراً سالم بعنوان گروه شاهد انجام شد.تعداد نمونه درهرگروه 20 نفر بود. تیتر اتوآنتی بادی علیه اکسید LDL گروه‌های مختلف با روش الایزا تعیین و سپس توسط آزمون آماری ANOVA مقایسه گردید.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان می‌دهد که میانگین جذب مشاهده شده در مورد اتوآنتی‌بادی علیه اکسید LDL ناشی از مالون‌دی‌آلدیید در گروه‌ها بترتیب برابر با 415/0±551/3،2/0±361/0، 078/0±093/0 می‌باشد (005/0p<). مقدار اتوآنتی‌بادی علیه Native-LDL و نیز Cu+2-LDL تفاوت معنی‌داری نداشته است.
نتیجه‌گیری: از آنجا که مقادیر اتوآنتی‌بادی علیه اکسید LDL بطور معنی‌دار در گروه آنژیوگرافی غیرطبیعی از افراد به ظاهر سالم و نیز افراد با آنژیوگرافی طبیعی بالاتر است، بنابراین تعیین مقادیر آنتی بادی جهت تشخیص بالینی سریع میزان پیشرفت آترواسکروز مفید می باشد.


جواد زوار رضا، محمود دوستی، صدیقه سلیمانی، فرزاد اسدی جمنانی، بردیا فرزام فر، شهرنازآریا برزین، علی جلیلیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده

مقدمه: مطالعات تجربی نشان داده اند که مصرف گردو خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی(CHD) را کاهش می‌دهد. گردو میزان لیپیدهای آتروژن نظیر کلسترول تام(TC) وتری‌گلیسرید(TG) ولیپوپروتیین‌های آتروژن همچونLDL-C،VLDL-C را کاهش می‌دهد. این تأثیر به علت وجود ترکیبات مختلف به‌ویژه اسیدهای چرب غیر اشباع با چند پیوند دوگانه (PUFA) از نوع  همچون اسید لینولنیک (C18:39,12,15 ) می‌باشد.
روش‌ها: 20 راس رت نرهیپرکلسترولمیک با وزن g250-200 را به چهار گروه تقسیم کرده ،سپس این رت‌ها به مدت هشت هفته تحت رژیم غذایی که حاوی مکمل عصاره روغنی گردوی ایرانی بود تغذیه گردیدند: گروه شاهد (غلظت 0% عصاره روغنی) و سه گروه مورد 5%، 5/7% و 10% عصاره روغنی گردو (به‌ترتیب 035/0، 049/0 و 07/0 گرم عصاره روغنی به ازای هر گرم وزن در هر روز).
یافته‌ها: این مطالعه نشان داد که عصاره روغنی گردوی ایرانی (لواسانات) اثری مثبت در کاهش غلظت سرمی TG (14%)، TC (8/7%)، LDL-C (11%) و VLDL-C (12%) داشته و با افزایش میزان مصرف عصاره(5% ، 5/7% و 10%) این اثر کاهنده نیز بیشتر شد.
نتیجه‌گیری: به علت کاهش غلظت سرمی لیپیدها و لیپوپروتیین‌های آتروژن در اثر مصرف عصاره روغنی گردوی ایرانی (لواسانات)، می‌توان گردو را به عنوان یک مکمل غذایی کاهنده خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی معرفی کرد.


فرشته کلانتری، سیلوا هوسپیان، ساسان حقیقی، مسعود امینی،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی شیوع عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی در بیماران دیابتی نوع 1مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم اصفهان می باشد.
روش‌ها : در این مطالعه مقطعی، شیوع عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی شامل دیس لیپیدمی، مصرف سیگار و پرفشاری خون در افراد دیابتی نوع یک 30ـ15 ساله مورد بررسی قرار گرفت. موارد mg/dl 170> کلسترول ، mg/dl 100 LDL< ، mg/dl 35> HDL ، mg/dl 150< TG، فشار خون سیستولیک کمتر از 120 و دیاستولیک کمتر از 80 میلی‌متر جیوه به عنوان حد مطلوب کنترل محسوب شدند.
یافته ها : در 219 بیمار دیابتی نوع 1 ( میانگین سنی 3/10 5/22 سال ، زن/مرد=120/99)، میانگین کلسترول و HDL کلسترول در زنان(9/34176،1/344/46) بالاتر از مردان بود(4/329/162،1/105/41) (05/0P<). در کل جمعیت مورد مطالعه شیوع مصرف سیگار(15 نفر ) 9/6%، هیپرکلسترولمی(104نفر) 4/47%، 100 HDL (50نفر) 8/22%، هیپرتری گلیسریدمی(40نفر) 3/18% و پرفشاری خون (17نفر( 7/7% بود. در بررسی عوامل خطر به تفکیک جنس شیوع mg/dl35HDL< در مردان وmg/dl 170> کلسترول در زنان بیشتر بود (05/0P<).
نتیجه گیری : نظر به شیوع نسبتاً بالای عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی در جمعیت دیابتی نوع 1 اصفهان و نیز تعدیل پذیر بودن این فاکتورها، تلاش در جهت آموزش کنترل مطلوب دیابت، افزایش فعالیت بدنی و پیگیری مستمر این عوامل خطر در بیماران دیابتی نوع 1 ضروری به نظر می‌رسد.


پروین میرمیران، نازنین نوری، مریم بهشتی زواره، فریدون عزیزی،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده

از آنجا که تحقیقات کمی در مورد اثرات مفید سبزیجات و میوه‌جات بر روی عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی در مطالعات جامعه‌نگر در دسترس است، هدف از این مطالعه ارزیابی میزان و چگونگی رابطه دریافت میوه و سبزی با عوامل خطر بیماری‌های قلبی و عروقی در بزرگسالان بود.
روش‌ها: در این مطالعه مقطعی جامعه نگر 840 فرد بزرگسال ساکن تهران(361 مرد و 479 زن) در سن بین 18 تا 74 سال به‌صورت تصادفی در سال 1378 انتخاب شدند. دریافت‌های غذایی با استفاده از پرسشنامه بسامد غذایی (FFQ) ارزیابی و مقادیر ذکر شده هر غذا با استفاده از راهنمای مقیاس‌های خانگی به گرم تبدیل و وارد برنامهNutritionist III شد. حدود مرزی برای دستجات میوه و سبزی 0-9/1، 2-9/2، 3-9/3و 4≤ سهم در روز انتخاب شدند .
یافته‌ها: بعد از تطبیق برای متغیرهای مخدوش گر در رگرسیون لوجستیک چند متغیره ، دریافت میوه و سبزی بطور معنی دار و معکوس با عوامل خطر CVD مرتبط بود. نسبت شانس تعدیل شده در مدل اول که برای سن، BMI، دریافت انرژی، وضیت کشیدن سیگار، کلسترول رژیم غذایی و شیوع دیابت یا بیماری‌ کرونر قلب تطبیق شده بود، برای غلظت LDL-C بالای سرمی1، 88/،81/0و 75/0 (01/0P<)بود و با تعدیل بیشتر برای تحصیلات، فعالیت بدنی، دریافت چربی اشباع، غیراشباع ، چربی کل، پتلسیم و ویتامین ث این روند مخدوش نشد. این ارتباط در تمام بخش‌های کشیدن سیگار، فعالیت بدنی و سه اک های Keys score مشهود بود.
نتیجه‌گیری: دریافت بیش از 4 سهم میوه و سبزی، با غلظت کمتر LDL-C و کلسترول تام سرم و در نتیجه خطر کمتر بیماری‌های قلبی عروقی مرتبط بود .



الهام فقیه ایمانی، مسعود امینی، غلامرضا بارانی، پروین مرادمند، پیمان ادیبی،
دوره 7، شماره 4 - ( 8-1387 )
چکیده

مقدمه: اسکیزوفرنیا یک بیماری روانی است که 6/4-4/1 از هر 1000 نفر جمعیت را مبتلا می‌سازد. برخی مطالعات به شیوع بیشتر سندرم متابولیک در این بیماران اشاره کرده‌اند. در مطالعه حاضر به بررسی شیوع این سندرم در نمونه‌ای از بیماران مبتلا به  اسکیزوفرنیا در ایران پرداخته‌ایم .
روش‌ها: مطالعه به صورت  مورد- شاهد بر روی 100 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 100 فرد سالم انجام شد. شیوع کلی سندرم متابولیک و تک تک عوامل سندرم متابولیک (چاقی، پرفشاری خون و دیس لیپیدمی) مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز اطلاعات با استفاده از آزمون‌های  ANCOVA ، Chi-Square و نرم افزار SPSS انجام شد .

یافته‌ها: شیوع کلی سندرم متابولیک در بیماران مورد مطالعه 18% و در افراد شاهد 6/5% بود (05/0 P<). در رابطه با دیابت اختلاف معنی‌داری بدست نیامد. ولی قند خون ناشتا در افراد بیمار به طور معنی‌داری بالاتر از افراد شاهد بود. همچنین متوسط دور کمر در بیماران بیش از افراد شاهد گزارش شد (001/0 P<) ولی در مورد سایر عوامل سندرم متابولیک نتایج معنی‌داری بدست نیامد .

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که شیوع سندرم متابولیک به عنوان عامل خطر بیماری‌های قلبی ـ عروقی در بیماران اسکیزوفرنیا بیشتر است و این یافته با مطالعات قبلی همخوانی دارد. لازم است قبل از شروع و حین درمان، بررسی‌هایی از این نظر بر روی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شود.


محمدرضا مهاجری تهرانی، مهرنوش محسنی، فاطمه محمدزاده، پرویز حسینی، محمد حسین گذشتی، لاله رضوی نعمت الهی، محمد حسن فروزانفر، کبری امیدفر، مریم اعلا، عباس کتابچی، باقر لاریجانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: دیابت به عنوان فرایندی التهابی و مزمن، یکی از علل مهم ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی به شمار می رود و نقش هیپرگلیسمی از طریق برخی از سازوکارهای بیوشیمیایی در ایجاد عوارض میکرو و ماکروواسکولار مشخص شده است. هیپوگلیسمی نیز یکی از عوارض نا خواسته درمان‌های دارویی در بیماران دیابتی است و ارتباط آن با اختلالات قلبی عروقی نشان داده شده؛ حال آن که تاثیر آن بر نشانگرهای التهابی تاثیر گذار بر روی بیماری‌های قلبی عروقی، شناخته شده نیست. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس بر نشانگرهای التهابی موثر بر بیماری‌های قلبی عروقی در افراد سالم انجام شده است. 

روش‌ها: مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی با تزریق  u/kg 15/0-1/0 انسولین رگولار به صورت داخل وریدی جهت ایجاد هیپوگلیسمی (قند کمتر یا مساوی mg/dl39) در 15 داوطلب سالم انجام شد. کل زمان آزمایش 240 دقیقه برای هر فرد بود و سطوح سرمی گلوکز، کورتیزول،ACTH , اپی نفرین، نوراپی نفرین، هورمون رشد و سیتوکین های پیش التهابی  (CRP, TNF-a, IL-8, IL-6, IL-1b) در زمان‌های پایه و 240 ،120، 60، 45،30 دقیقه بعد از تزریق انسولین اندازه گیری شد.

یافته‌ها: سطح سرمی هورمون‌های کورتیزول، هورمون رشد ،اپی نفرین ، نوراپی نفرین و ACTH  در زمان هیپوگلیسمی افزایش یافته بود (05/0P<).افزایش سطوح سرمی عوامل پیش التهابی TNF-a, IL-6,IL-1b در زمان هیپوگلیسمی کاملا معنی دار بودند (05/0P<) اما در مورد دو مارکر CRPوIL-8 ، رابطه معنی داری بین زمان هیپوگلیسمی و میانگین تغییرات دیده نشد.

نتیجه گیری: هیپوگلیسمی به عنوان یک استرس غیر اختصاصی مانند هیپرگلیسمی می تواند با فعال کردن سیستم اتونوم و ترشح کاتکول آمین‌ها، سبب افزایش برخی از نشانگرهای قلبی عروقی و سیتوکین های التهابی موثر در بیماری‌های قلبی عروقی می گردد.


سید علیرضا مهاجرانی، محمدرضا خرمی‌زاده، عزیز قهاری، باقر لاریجانی،
دوره 9، شماره 3 - ( 5-1389 )
چکیده

مقدمه: بسیاری از بیماران دیابتی با عوارض قلبی عروقی این بیماری نیز دست به گریبانند که شاید یکی از دلایل اصلی آن، تأثیر قند بالا بر روی آنزیم ۱۴-۳-۳ باشد. این آنزیم تغییرات ماتریکس بین سلولی را رهبری می‌کند. هدف از این مطالعه ارزیابی امکان وجود تفاوت سطح سرمی این آنزیم در افراد دیابتی و غیر دیابتی است.
روش: این تحقیق از نوع مورد- شاهدی بوده و بین دو گروه ۱۸ نفره دیابتی و غیر دیابتی از بیماران کاندید عمل CABG انجام شده است. میزان ترشح آنزیم ۱۴-۳-۳ در دو گروه با کمک روش Western blot انجام شد.
یافته‌ها: ارزیابی میزان ترشح سرمی ۱۴-۳-۳ به عنوان عامل محرک بسیاری از اتفاقات ماتریکس بین سلولی، نشان داد که در صورت وجود قند خون بالا، میزان این آنزیم هم بالا خواهد بود و این اختلاف معنی‌دار است. در واقع عدم کنترل قند خون بر روی سطح سرمی این آنزیم تأثیرگذار بود.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه نشان داده شد که علاوه بر تغییرات غلظت آنزیم ۱۴-۳-۳ در بافت‌های بیماران دیابتی، سطح سرمی این آنزیم نیز نسبت به افراد غیر دیابتی بالاتر است و به نظر می‌رسد علاوه بر اهمیت غلظت یا سطح درون بافتی ۱۴-۳-۳، باید به سطح سرمی این آنزیم و تأثیر سیستمیک آن نیز توجه نمود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb