14 نتیجه برای تمرین تناوبی با شدت بالا
کریم آزالی علمداری، موسی خلفی،
دوره 18، شماره 1 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: فاکتور رشد فیبروبلاستی21 (FGF21) نقش مهمی در تنظیم متابولیسم انرژی و مقاومت به انسولین ایفا میکند؛ با این حال آثار تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر FGF21 و مقاومت انسولینی بهخوبی درک نشده است.
روشها: پژوهش حاضر، یک مطالعهی تجربی با طرح پیش آزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 24 مرد چاق به دو گروه تمرین تناوبی شدید (HIIT) (12 نفر، سن: 63/5±83/39 سال، وزن: 81/5±83/100 کیلوگرم و نمایهی تودهی بدنی: 8/2±73/32 کیلوگرم بر مترمربع) و کنترل (12 نفر، سن: 23/5±41/39 سال، وزن: 71/4±08/100 کیلوگرم و نمایهی تودهی بدنی: 43/1±34/32 کیلوگرم بر متر مربع) تقسیم شدند. گروه HIIT چهار وهله فعالیت شدید چهار دقیقهای با شدت 85-90 درصد ضربان قلب بیشینه و دورههای استراحت فعال سه دقیقهای با شدت 50-60 درصد ضربان قلب بیشینه را بهمدت هشت هفته و سه جلسه در هفته اجرا کردند. در حالت پایه و 48 ساعت پس از آخرین جلسهی تمرینی نمونههای خون جمعآوری شدند. دادهها با استفاده از آزمون تی همبسته و مستقل مقایسه شدند.
یافتهها: HIIT بهطور همزمان منجر به کاهش گلوکز پلاسما و انسولین و FGF21 سرم و همچنین بهبود مقاومت انسولینی شد (05/0P<).
نتیجهگیری: تمرین تناوبی با شدت بالا نقش مؤثری در بهبود مقاومت به انسولین و کاهش همزمان FGF21 سرمی در افراد چاق دارد که ممکن است بهواسطه بهبود مقاومت به FGF21 باشد.
محمود اصل محمدی زاده، مهدی کارگر فرد، پروانه نظرعلی،
دوره 18، شماره 3 - ( 12-1397 )
چکیده
مقدمه: IL-6 و TNF-α که از بافت آدیپوز ترشح می شود، تنظیمکننده نیرومند التهاب و اختلالات متابولیکی در افراد چاق دیابتی نوع 2 هستند. از اینرو مطالعه حاضر اثر تمرین تناوبی با شدت بالا با رژیمهای غذایی متفاوت بر التهاب درجه پایین و برخی شاخصهای متابولیکی مردان چاق دیابتی نوع 2 را بررسی میکند.
روش ها: 45 مرد چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی در گروههای رژیمغذایی طبیعی بعلاوه تمرین تناوبی(ND+H)، رژیم کمکربوهیدرات بعلاوه تمرین تناوبی(LC+H) یا گروه کمچربی +تمرین تناوبی(LF+H) قرار گرفتند که 1200 تا 1500 کیلوکالری/ روز را دریافت کردند و در برنامه ورزشی تناوبی با شدت بالا (3 روز در هفته به مدت 12 هفته) شرکت کردند. نمونههای خونی در هفته های 0 ، 4، 8 ،16، 20 و 24 جمع آوری شدند.
یافته ها: حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) پس از 24 هفته مداخله، گروه LC+H (001/0=p، 135/2= F) و گروه LF+H (014/0=p، 548/3= F) افت معنی داری در مقایسه با پیش آزمون را نشان دادند، اما این کاهش در گروه ND+H مشاهده نشد. کاهش در شاخص IL-6 با سایر متغیرها (به استثنای حداکثر اکسیژن مصرف) رابطه معنی داری را نشان داد، اما شاخص VO2max ارتباط معنی دار معکوسی [برای گروه LC+H(001/0=p، 54/0-=r)؛ برای گروه LF +H(019/0=p ،41/0-=r)] را با IL-6 نشان دادند. در راستای تغییرات در IL6، اختلاف معنی دار در تمام مراحل مطالعه در شاخص TNF-α مشاهده شد. پس از 24 هفته مداخله، گروه LC+H (001/0=p، 541/5= F) و گروه LF+H (001/0=p، 654/9= F) کاهش معنی داری در مقایسه با پیش آزمون را نشان دادند، اما این کاهش در گروه ND+H مشاهده نشد. افزایش معنیداری در VO2peak همراه با کاهش معنیدار در انسولین ، HOMA-IR و HbA1c در همه گروهها مشاهده شد. همینطور کاهش معنیداری در IL-6 و TNF-α در گروههای LC+H و LF+H مشاهده شد. تغییرات در IL-6 و TNF-α رابطه معکوسی با اکسیژن مصرفی اوج را نشان دادند. آنالیز پیرسون ارتباطهای معنیداری بین تغییرات در نیمرخ لیپیدی با اکسیژن مصرفی اوج را نمایان کرد.
نتیجه گیری: نتایج از این مفهوم حمایت میکند که ورزش و رژیم غذایی، التهاب درجه پایین و پروفایل های لیپیدی، گلایسمی و آمادگی جسمانی را تحت تاثیر قرار میدهد که تغییرات در IL-6 و TNFα با برخی از این تغییرات در ارتباط است.
مسعود جوکار، محمد شرافتی مقدم،
دوره 18، شماره 6 - ( 6-1398 )
چکیده
فاطمه زارعی، محمد شرافتی مقدم، مریم شعبانی، مسعود جوکار،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: چاقی و دیابت نوع 2 میتواند در عملکرد مسیرهای مهم سلولی اختلال ایجاد کند. فعال شدن مسیر
mTOR منجر به تنظیم پروتئین
SREBP1 برای متابولیسم و تنظیم بافت چربی میشود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا بر محتوای پروتئینهای
mTOR و
SREBP1 در بافت چربی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد.
روشها: در این مطالعه تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگوداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق القاء
STZ و نیکوتینآمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامه تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین ورزشی
HIIT پرداختند؛ در حالی که گروه کنترل هیچگونه برنامه تمرینی نداشتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون
t-مستقل و
t-وابسته استفاده شد.
یافتهها: تغییر معنیداری در محتوای پروتئین
mTOR (12/0>p) مشاهده نشد؛ اما محتوای پروتئین
SREBP1 (001/0>
p) افزایش معنیدار یافت. وزن گروه کنترل (0001/0
P=) و گروه
HIIT (010/0
P=) افزایش معنیداری را نشان داد. قند خون گروه کنترل نیز افزایش معنیداری داشت (0001/0
P=)؛ اما، قند خون موشهای گروه
HIIT، تغییر معنیداری را نشان نداد (14/0
P=).
نتیجهگیری: 4 هفته تمرین
HIIT نتوانست وزن، میزان قند خون و محتوای پروتئینهای
mTOR را تغییر معنیداری دهد. اما منجر به افزایش محتوای
SREBP1 شد؛ بنابراین در تجویز تمرین
HIIT باید عواملی مانند مدت زمان و شدت تمرین به گونهای تنظیم شود که بهترین نتیجه حاصل شود.
امیر اکبری، حمید محبی، الما تبری،
دوره 19، شماره 2 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب و تمرینات ورزشی تناوبی و تداومی بر SIRT1 بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین در رتهای نر است.
روشها: 40 سر رت نر نژاد ویستار در دو گروه بهمدت 10 هفته تحت رژیم غذایی پرچرب (HFD، 32 سر) و رژیم غذایی استاندارد (C، 8 سر) قرار گرفتند. پس از القاء چاقی، 8 سر رت از گروه HFD و 8 سر رت گروه C قربانی شدند و سایر رتهای چاق بهطور تصادفی به 3 گروه کنترل چاق (OC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. پروتکلهایHIIT و MICT بهمدت 12 هفته و 5 جلسه در هر هفته اجرا شدند. نمونههای چربی احشایی برای اندازهگیری مقادیر پروتئینی SIRT1 به روش وسترن بلات جمعآوری شدند.
یافتهها: القاء چاقی با کاهش معنیدار SIRT1 چربی احشایی و افزایش مقاومت به انسولین همراه بود (05/0P˂). در مقابل، هر دو پروتکل HIIT و MICT مقادیر پروتئینی SIRT1 چربی احشایی را بهطور معنیدار افزایش دادند (05/0P˂)، در حالی که اثرات HIIT بهطور معنیدار بیشتر بود (05/0P˂). همچنین، هر دو پروتکل HIIT و MICT منجر به بهبود مقاومت به انسولین شدند (05/0P˂).
نتیجهگیری: تمرین ورزشی احتمالاً میتواند نقش مهمی در تنظیم SIRT1 چربی احشایی داشته باشد و بهواسطهی آن میتواند در بهبود مقاومت به انسولین موثر باشد. همچنین بهنظر میرسد افزایش در SIRT1 وابسته به شدت تمرین ورزشی باشد.
سپیده صالحی، نیکو خسروی، مریم دلفان،
دوره 19، شماره 5 - ( 4-1399 )
چکیده
مقدمه: شیوع بیماری دیابت نوع دو در جهان به سرعت رو به افزایش است، در اثر بروز این بیماری در طولانی مدت مقاومت به انسولین ایجاد میشود که در نتیجهی آن سلولهای بتا پانکراس تخریب شده و به مرور از بین میروند که در نتیجه انسولین ترشح نمیگردد. اخیرا یک پروتئین به نام لیپازین، که مسؤول امر سیگنال دهی کبد به سلولهای بتا است، کشف شده و در گزارشات قبلی نشان داده شده است که لیپازین/بتاتروفین تکثیر سلول β پانکراس را افزایش میدهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و تمرین استقامتی بر بیان ژن لیپازین در رتهای مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت.
روشها: مطالعه بر روی 25 سر رت نژاد ویستار با میانگین وزن 10±160 گرم و سن 8 هفته انجام شد، که پس از القاء دیابت، رتها به شکل تصادفی به سه گروه 6 تایی: کنترل و استقامتی و HIIT تقسیم شدند و بهمدت هشت هفته تمرین ورزشی (5 جلسه در هفته) اجرا شد. برای بررسی تغییرات بیان ژن لیپازین بافت کبد از تکنیکqRT-PCR استفاده شد.
یافتهها: پژوهش حاضر نشان داد پس از هشت هفته تمرین استقامتی و HIIT، بیان ژن لیپازین در کبد رتهای گروههای تمرین نسبت به گروههای کنترل افزایش معناداری یافت (037/0=P)؛ همچنین همبستگی معنادار منفی بین بیان ژن لیپازین و شاخص مقاومت به انسولین در گروههای تمرین نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (605/0-r=، 037/0=P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد اجرای هشت هفته تمرینات استقامتی و HIIT، با افزایش بیان ژن لیپازین میتواند باعث افزایش سلولهای بتا در بیماران دیابتی گردد و احتمالاً مداخلهی غیر دارویی مؤثری برای کاهش علائم این بیماری باشد.
فرزانه کریمی، فرهاد دریانوش، محسن ثالثی، جواد نعمتی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1399 )
چکیده
مقدمه: چاقی و دیابت نوع دو میتوانند در عملکرد سلولها، از جمله پروتئینهای CREB و CRTC2 که برای تنظیم سوخت و ساز بافت چربی مهم هستند، اختلال ایجاد کنند؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر میزان پروتئینهای CREB و CRTC2 در بافت چربی زیرجلدی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب و پس از دیابتی شدن از طریق القاء STZ و نیکوتینآمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم شدند. گروههای تمرینی 4 روز در هفته بهمدت 8 هفته برنامه تمرینی را شامل 5 وهله 4 دقیقهای با شدت معادل 85 تا 95 درصد حداکثر سرعت و دورههای استراحت فعال 3 دقیقهای با شدت معادل 50 تا 60 درصد حداکثر سرعت انجام دادند؛ برای تجزیه وتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23 و آزمون آماری t-مستقل استفاده شد.
یافتهها: بعد از هشت هفته تمرین HIIT تغییر معنیداری در میزان پروتئین CREB در گروه تمرین نسبت به کنترل مشاهده نشد (22/0>P)؛ با این حال، افزایش معنیداری در میزان پروتئین CRTC2در گروه تمرین نسبت به کنترل مشاهده شد (005/0>P).
نتیجهگیری: تمرین HIIT منجر به تغییری در میزان پروتئین CREB نشد؛ اما توانست میزان پروتئین CRTC2 را افزایش دهد که این افزایش میتواند منجر به تنظیم سوخت و ساز بافت چربی در آزمودنیهای دیابتی شود.
محمود اصل محمدی زاده، صالح افراسیابی، زینب اصل محمدی،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده
مقدمه: اختلال متابولیکی ناشی التهاب در اثر چاقی و دیابت افزایش مییابد که از طریق ورزش و رژیم غذایی کنترل میشود. از اینرو هدف این پژوهش بررسی اثر 24 هفته مداخلهی تمرین تناوبی شدید و رژیمهای غذایی بر تغییرات شاخص اینترلوکین 6 در بیماران دیابتی نوع دو چاق است.
روشها: 70 مرد (بیمار دیابت نوع دو و چاق) بهصورت تصادفی به 7 گروه (4 گروه در رژیم غذایی متفاوت بهعلاوه مداخلهی HIIT و 3 گروه تنها در رژیم غذایی متفاوت) که در برنامهی غذایی 1200 تا 1900 کیلوکالری/روز برای هفته 24 شرکت کردند، در حالی که بیماران در برنامهی HIIT تحت نظارت (12 هفتهای) قرار گرفتند که با 4 هفته رژیمهای غذایی اولیه دنبال شد. شاخصهای آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، ترکیب بدن و نمونهی خون ناشتای در هفتههای 0 ، 4، 8، 14، 20 و 24 جمعآوری شدند.
یافتهها: پس از اتمام 24 هفته مداخله، بیشترین درصد افزایش و کاهش IL-6 بهترتیب به رژیم غذایی پرچربی(80/19 ± 09/28) و رژیم غذایی کم کربوهیدرات+تمرین تناوبی (13/25 ± 89/28-) اختصاص داشت. پس از 12 هفته تمرین تناوبی به همراه رژیم غذایی بیشترین درصد افزایش IL-6 به گروه رژیم غذایی پرچربی(33/25 ± 74/26) مرتبط است، با این وجود بیشترین درصد کاهش IL-6 مختص به گروه کم چربی+تمرین تناوبی (17/29 ± 11/32-) بود.
نتیجهگیری: یافتهها نشان دادند که رژیم کم کربوهیدرات و کم چربی با HIIT و وعدههای کم کربوهیدرات همراه با HIIE ممکن است برای بیماران دیابت نوع دو چاق مفید باشد.
سیده سوگند حسینی، محمدرضا اسماعیل زاده طلوعی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
مقدمه: پروتئین TORC1 عاملی مهم در تنظیم سوخت و ساز بافت چربی است. دیابت نوع دو میتواند منجر به نقص در عملکرد آن و توسعهی چاقی شود. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و استقامتی بر میزان قند خون و محتوای پروتئین TORC1 در بافت چربی زیرجلدی موشهای صحرایی چاق مبتلا به دیابت نوع دو است.
روشها: در این مطالعه، 18 سر موش صحرایی نر 2 ماههی نر از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 30±270 گرم انتخاب شدند. پس از دیابتی شدن از طریق محلول استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید، به روش تصادفی به 3 گروه: 1) تمرین HIIT 2) تمرین استقامتی و 3) کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند. گروههای تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامههای تمرینی HIIT و استقامتی بهمدت 8 هفته به تمرین ورزشی پرداختند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخهی 23، آزمون آنوای-یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: هشت هفته تمرین HIIT و استقامتی منجر به کاهش معنیدار سطوح قند خون (0001/0>P) و افزایش معنیدار در محتوای پروتئین TORC1 (0001/0>p) نسبت به گروه کنترل شدند.
نتیجهگیری: تمرین HIIT و استقامتی، سطوح قند خون را کاهش و محتوای پروتئین TORC1 را افزایش داده اند، که این تمرینهای ورزشی میتواند راه درمانی مناسب و غیرتهاجمی برای کنترل دیابت و همچنین تنظیم سوخت و ساز بافت چربی در افراد دیابتی نوع 2 که مستعد چاقی هستند، باشند.
ندا آقایی بهمنبگلو، رضا صلبوخی، محمد شرافتی مقدم،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
مقدمه: پروتئینهای خانواده FOXO عوامل مهم در مسیر اتوفاژی هستند. پروتئین کیناز-B تنظیمکننده مهم برای این خانواده است که میتواند از طریق تمرین ورزشی تنظیم شوند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر پروتئین کیناز- B(PKB) بر پروتئینهای خانواده اتوفاژی FOXO (FOXO1 و FOXO3a) به دنبال تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) در بطن چپ قلب موشهای صحرایی دیابتیشده توسط استرپتوزوتوسین (STZ) و نیکوتینآمید میباشد.
روشها: در این مطالعهی تجربی، 12 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگ و داولی با میانگین وزن 20±270 گرم انتخاب و پس از ایجاد دیابت نوع دو از طریق القاء STZ و نیکوتینآمید به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی (6 سر) و کنترل دیابتی (6 سر) تقسیم شدند؛ گروه تمرینی 4 روز در هفته مطابق با برنامهی تمرینی بهمدت 8 هفته به تمرین HIIT پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 23 و آزمون t-مستقل استفاده شد. سطح معنیداری 05/0P≤ در نظر گرفته شده است.
یافتهها: تمرین HIIT منجر به افزایش معنیداری در محتوای پروتئینهای PKB بین گروههای تمرین و کنترل شد (0001/0P=). در مقابل کاهش معنیداری در محتوای پروتئینهای FOXO1 (003/0P=) و FOXO3a (006/0P=) بین گروههای تمرین و کنترل مشاهده شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهنظر میرسد تمرین HIIT ، با افزایش و تنظیم PKB منجر به کاهش و غیرفعالشدن پروتئینهای FOXO1 و FOXO3a در قلب آزمودنیهای دیابتی میشود. مهار این پروتئینها میتواند از اتوفاژی بیش از حد قلبی در آزمودنیهای دیابتی جلوگیری کند.
اکبر قدرتنما، مریم شعبانی، محمد شرافتی مقدم،
دوره 21، شماره 5 - ( 11-1400 )
چکیده
مقدمه: دیابت از عوامل مهم در نقصهای قلبی است که میتواند منجر به آتروفی سلولهای قلبی شود. فعالیتهای ورزشی با تنظیم عوامل سلولی میتواند از عوارض دیابت جلوگیری کند. بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر، تأثیر تمرین استقامتی و تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای پروتئینهای MSTN و فولیستاتین در بافت بطن چپ قلب موشهای دیابتی نوع یک و دو است.
روشها: در این مطالعه، 36 سر موش صحرایی نر 2 ماهه نر از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 30±280 گرم انتخاب شدند. پس از القاء دیابتهای نوع یک (18 سر) و دو (18 سر) از طریق محلول استرپتوزوتوسین و نیکوتینآمید، به روش تصادفی هر نوع دیابت به 3 گروه، تمرین استقامتی، HIIT و کنترل (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند؛ گروههای تمرینی 4 روز در هفته بهمدت 4 هفته برنامهی تمرینی استقامتی (50 تا 70 درصد حداکثر سرعت) و HIIT (شدت 85 تا 95 درصد حداکثر سرعت) را انجام دادند؛ تجزیهوتحلیل دادهها از طریق آزمونهای آماری آنوای یکطرفه و تعقیبی توکی در نرمافزار SPSS انجام شد.
یافتهها: تمرین استقامتی و HIIT در گروههای تمرینی دیابتی منجر به کاهش معنیداری در محتوای پروتئینهای MSTN (0001/0P=) و افزایش محتوای پروتئین فولیستاتین شد (0001/0P=).
نتیجهگیری: به نظر میرسد چهار هفته تمرین استقامتی و HIIT با کاهش محتوای MSTN و افزایش فولیستاتین میتواند از آتروفی بیش از حد میوکارد جلوگیری کند. بنابراین تمرینهای ورزشی با شدت، مدت و نوع مناسب میتواند سازوکار دفاعی و درمانی مناسبی برای افراد دیابتی جهت جلوگیری یا کاهش عوارض قلبی باشد.
مهدی زارعی، جواد نخزری خداخیر،
دوره 23، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: فعالیت بدنی و تمرینهای ورزشی بهعنوان بخشی جداییناپذیر از مدیریت و کنترل وزن در افراد دارای اضافه وزن و چاق شناخته میشود. هدف از مطالعۀ حاضر مقایسۀ تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) و مقاومتی شدید بر سطوح سرمی آسپروسین و پروتئین 1 مربوط به فاکتور نکروز تومور (CTRP1)C1q در مردان دارای اضافه وزن و چاق بود.
روشها: در این مطالعۀ نیمۀ تجربی، 31 مرد دارای اضافه وزن و چاق بهصورت تصادفی در سه گروه تمرین HIIT (10 نفر)، تمرین مقاومتی شدید (11 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروههای تجربی3 جلسه در هفته بهمدت 9 هفته به اجرای تمرینهای HIIT و تمرینهای مقاومتی شدید پرداختند. قبل و پس از مداخله، جهت اندازهگیری غلظت سرمی آسپروسین و CTRP1 از آزمودنیها نمونههای خونی بهعمل آمد. از آزمون تحلیل کواریانس جهت تجزیهوتحلیل دادهها و سطح معنیداری 05/0 >P استفاده شد.
یافتهها: غلظت آسپروسین در گروه HIIT (013/0 =P) و تمرینهای مقاومتی شدید (042/0 =P) در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت. یافتههای بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری در غلظت CTRP1 بین هیچکدام از گروهها وجود ندارد. غلظت CTRP1 در گروه HIIT در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون بهطور معناداری کاهش یافت (032/0 =P).
نتیجهگیری: تمرین HIIT و تمرین مقاومتی در مردان دارای اضافه وزن و چاق منجر به کاهش سطوح آسپروسین میگردد. با در نظر گرفتن میزان تغییرات آسپروسین، CTRP1 و سایر شاخصهای تنسنجی و نیم رخ لیپیدی، به نظر میرسد تمرینات HIIT کارایی بهتری در مردان دارای اضافه وزن و چاق داشته باشد.
حامد علیزاده پهلوانی، محیا شریفیراینی، آرمان رستگاری، رضا مؤیدی،
دوره 23، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: آتروفی عضلانی یکی از عوارض جدی در دیابت نوع 1 میباشد. مکانیسمهای سلولی مهمی از جمله مسیرهای مرتبط با پروتئین mTOR در تنظیم حجم عضلانی بسیار مهم هستند؛ بنابراین، این تحقیق با هدف بررسی تاثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای درون سلولی پروتئین مرکزی کمپلکسهای هدف مکانیکی راپامایسین 1/2 در عضله اسکلتی EDL رتهای مبتلا به دیابت نوع 1 انجام شد.
روشها: در این مطالعه تجربی، 12 سر رت نر سه ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند. رتها از طریق تزریق درونصفاقی محلول استرپتوزوتوسین (50 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) مبتلا به دیابت نوع 1 شدند. این رتها به روش تصادفی به دو گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی تقسیم شدند؛ گروه تمرینی، HIIT را به مدت شش هفته با شدتی معادل 85 تا 95 درصد حداکثر سرعت انجام دادند. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون t-مستقل در نرمافزار SPSS نسخه 28 انجام شد. سطح معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافتهها: محتوای درون سلولی فرمهای تام و فسفریله پروتئین mTOR پس از شش هفته HIIT افزایش معنیداری را نشان داد (0001/0P=). همچنین نسبت تام به فسفریله محتوای درون سلولی پروتئین mTOR در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری را نشان داد (0001/0P=).
نتیجهگیری: انجام HIIT منجر به افزایش محتوای درون سلولی فرمهای تام و فسفریله پروتئین mTOR شد که این احتمالاً میتواند منجر به سنتز پروتئین و افزایش هایپرتروفی عضلانی شود.
فریده مرادی، ندا آقایی بهمنبگلو، سعیده شادمهری، حبیب اصغرپور،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت با اختلال در مسیر اتوفاژی میتواند باعث بروز عوارض جدی قلبی و عروقی شود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر محتوای درون سلولی پروتئینهای اتوفاژی در بافت بطن چپ قلب موشهای صحرایی مبتلا به دیابت نوع یک است.
روشها: در این مطالعۀ تجربی، 18 سر موش صحرایی نر 2 ماهه از نژاد اسپراگداولی با میانگین وزن 20±300 گرم انتخاب شدند. 12 سر از موشها از طریق تزریق درون صفاقی محلولهای STZ (با دوز 50 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) دیابتی نوع یک شدند. این موشها به روش تصادفی به 2 گروه، تمرین دیابتی و کنترل دیابتی (هر گروه 6 سر) تقسیم شدند؛ یک گروه کنترل سالم (6 سر) نیز در نظر گرفته شد. گروه تمرینی 4 روز در هفته، بهمدت 6 هفته به HIIT پرداختند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار گرافپد پریسم نسخۀ 5/9 و آزمونهای آنوای یکطرفه و تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معناداری 05/0P≤ در نظر گرفته شد.
یافتهها: محتوای ULK1 و FIP200 بهدنبال 6 هفته تمرین HIIT، در بطن چپ افزایش معنیداری را نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل دیابتی نشان داد (0001/0 P=).
نتیجهگیری: با توجه به افزایش پروتئینهای ULK1 و FIP200 میتوان نتیجه گرفت که تمرین HIIT میتواند مسیر اتوفاژی را فعال کند. بنابراین در تجویز این نوع تمرین برای آزمودنیهای دیابتی باید شدت و مدت زمان تمرین را بررسی و مد نظر داشت.