9 نتیجه برای تمرین تناوبی شدید
صالح افراسیابی، سید محمد مرندی، مهدی کارگرفرد،
دوره 18، شماره 1 - ( 10-1397 )
چکیده
مقدمه: با توجه با اثر بخشی تمرین ورزشی در درمان دیابت نوع دو، و همچنین اثر بخشی تمرینات تناوبی در بهبود اختلال متابولیسم لیپیدها و کربوهیدرات در بدن انسان، هدف این پژوهش بررسی تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا برIL-6 ، GLP-1 و پروفایل لیپیدی در بیماران دیابتی نوع دو بود.
روشها: 80 شرکت کنندهی مرد این پژوهش (میانگین سنی 50-40 سال، میانگین قد، 175 سانتیمتر، و نمایهی تودهی بدنی برای افراد چاق بالای 30 و برای افراد لاغر پایین از 22 کیلوگرم بر مترمربع) بهطور داوطلبانه در تحقیق حضور یافتند و به هشت گروه ( 4 گروه تمرین تناوبی شدید و 4 گروه کنترل بدون تمرین) تقسیم شدند. نمونهگیریهای خونی جهت اندازهگیری شاخصهایIL-6 ، GLP-1، نیمرخ لیپیدی و گلایسیمیک قبل و در هفتههای 4، 8 و پس از برنامهی تمرینی تناوبی با شدت بالا (شامل 60 ثانیه دویدن در شدت بالا (85-95% ضربان قلب ذخیره) بود که با دویدن بهمدت 60 ثانیه در شدت پایین (55-60 درصد ضربان قلب ذخیره) در دورهی ریکاوری جمعآوری و آنالیز شد. از آزمونهای تحلیل کواریانس و t همبسته و همچنین ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین ارتباط متغیرها با استفاده از نرمافزار SPSS و در سطح معنیداری P<0.05 استفاده شد.
یافتهها: پس از 12 هفته تمرین اثر زمان و تعامل بین زمان× گروه بر متغیرهای GLP-1 و IL-6 از لحاظ آماری معنیدار بوده است (05/0˂P). همچنین تفاوت معنیداری میان گروهها بر اثر 12 هفته تمرین در این شاخصها مشاهده شد. نیمرخ لیپیدی در گروه چاق دیابتی نوع دو و کنترل گلایسمیک در گروههای چاق با و بدون دیابتی که 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا را اجرا کرده بودند بهبود معنیداری را نشان دادند.
نتیجهگیری: در مجموع تمرین تناوبی با شدت بالا از طریق تغییر در سازوکارهای مختلف سبب بهبود در اختلال لیپیدیمی؛گلایسمی، التهابی و اشتهایی در افراد چاق مبتلا به دیابت نوع دو میشود. از اینرو محققان براساس یافتههای این پژوهش پیشنهاد میکنند جهت بهبود سریعتر اختلالات متابولیکی در بیماران دیابتی نوع دو چاق میتوان از روش تمرین تناوبی با شدت بالا استفاده نمود.
فرشته شهیدی، فرامرز یزدانی، عباسعلی گائینی، پوران کریمی،
دوره 18، شماره 5 - ( 4-1398 )
چکیده
مقدمه: کاردیومیوپاتی دیابتی اولین عامل مرگ و میر بیماران دیابتی است و آنژیوژنز مهمترین سازوکار احیاء جریان خون قلب در شرایط فیزیولوژیک و پاتولوژیک است. هدف از مطالعهی حاضر، مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین تداومی متوسط و تناوبی شدید بر آنژیوژنز قلب موشهای نر دیابتی نژاد ویستار است.
روشها: تعداد 32 سر رت نژاد ویستار بهصورت تصادفی در 4 گروه سالم بدون تمرین، دیابتی بدون تمرین، دیابتی + تمرین تداومی متوسط و دیابتی + تمرین تناوبی شدید قرار گرفتند. دو نوع تمرین از نظر کالری مصرفی یکسان سازی شد و شدت تمرین براساس حداکثر اکسیژن مصرفی و 5 روز در هفته تعیین گردید. عوامل پروآنژیوژنیک (VEGF, MMP2, TGFβ1) و آنتی آنژیوژنیک (TIMP2) از بافت بطن چپ قلب رت بعد از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی برداشت شد. برای ارزیابی میزان سنتز پروتئینهای درگیر در مسیر آنژیوژنیکی از روش وسترن بلات استفاده شد. دادهها با روش آماری تحلیل واریانس یکراهه با اندازهگیریهای مکرر اندازهگیری شد (05/0P<).
یافتهها: نتایج نشان داد که سطح عوامل پروآنژیوژنیک VEGF, MMP2, TGFβ1 بهطور معنیداری افزایش داشت ولی عامل آنتی آنژیوژنیک TIMP2 کاهش یافت (05/0P<). علاوه بر آن سطح حداکثر اکسیژن مصرفی در هر دو گروه تمرینی تداومی و تناوبی افزایش معنیداری نشان داد (000/0=P).
نتیجهگیری: تمرین تداومی متوسط و تناوبی شدید سبب افزایش فاکتورهای آنژیوژنیکی و کاهش عامل آنتیآنژیوژنیکی در بافت قلب رتهای نژاد ویستار دیابتی میشود که راهکاری مناسبی برای کاهش میزان مرگ و میر ناشی از قلب دیابتی است.
مریم سید حیدری، عباس صادقی، علی همتی عفیف،
دوره 19، شماره 2 - ( 11-1398 )
چکیده
مقدمه: سایتوکاینها از عوامل مرتبط با سیستم ایمنی هستند. تولید سایتوکاینهای پیش التهابی در بیماران دیابتی افزایش مییابد و با انجام تمرینات شدید ورزشی نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. پژوهش حاضر به بررسی پاسخ شاخص پیش التهابی اینترلوکین 2 (IL-2)و شاخص ضدالتهابی اینترلوکین 4 (IL-4) به یک دوره تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف کافئین در رتهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (STZ) میپردازد.
روشها: در یک مطالعهی حیوانی بالینی-مداخلهای 50 سر موش صحرایی نر به 5 گروه مساوی کنترل (C)، دیابت (D)، دیابت با مکمل (D+Ca)، دیابت با تمرین (D+T)، دیابت با مکمل و تمرین (D+Ca+T)) تقسیم شدند. برنامهی تمرین شامل 8 هفته و هفتهای 5 جلسه (6 تا 12 وهلهی 2 دقیقهای با شدت 90 -85 درصد سرعت ماکسیمم) بود که هر هفته پنج روز mg/kg70 کافئین بهصورت هیدراته تزریق شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسهی تمرینی، فاکتورهای ایمونولوژیک سرم شامل IL-2 و IL-4 اندازهگیری شدند. تحلیل آماری متغیرها با آزمونهایOne-way و ANOVA و Tukey در سطح معناداری (P<0.05.) انجام گردید.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که گروه D+Ca بهطور معناداری دارای کمترین میانگین غلظت IL2 نسبت به گروه D بود (001/0P=). IL-4 بیشترین غلظت را در دو گروه D+Ca و D+Ca+T داشت (001/0P=). ولی این تفاوتها در دو بین گروه D+T و D+Ca+T نسبت به هم معنادار نبود (67/0P=).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد کافئین بر بهبود وضعیت IL-2 و IL-4 در رتهای مبتلابه دیــابت ناشی از استرپتوزوتوسین نقشی مؤثر دارد ولی تمرینات HIITدر این مورد موثر نیست.
مرتضی خلیلی، عباس صادقی، محمد جواد ملکی،
دوره 19، شماره 5 - ( 4-1399 )
چکیده
مقدمه: رابطهی بین بیان پایین PGC-1α و چندین بیماری متابولیکی نظیر دیابت و چاقی مشخص شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف کافئین بر بایوژنز میتوکندری در عضلهی نعلی موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین میپردازد.
روشها: در یک مطالعهی حیوانی بالینی-مداخلهای 50 سر موش صحرایی نر ویستار به 5 گروه مساوی کنترل (C)، دیابتی (D)، دیابتی با مکمل (D+CAF)، دیابتی با تمرین (D+T)، دیابتی با مکمل و تمرین (D+CAF+T) تقسیم شدند. برنامهی تمرین شامل هشت هفته، هفتهای 5 جلسه (6 تا 12 وهله 2 دقیقهای با شدت 90 -85 درصد سرعت ماگزیمم) بود و هفتهای پنج روز mg/kg70 کافئین بهصورت هیدراته تزریق شد. برای سنجش میزان گلوگز خون مستقیماً از بطن چپ قلب جمعآوری شد؛ و عضلهی نعلی پای چپ استخراج و به روش وسترن بلات میزان PGC-1α آن مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آزمونهای t مستقل، تحلیل واریانس دو راهه و مجذور اتا در سطح معناداری (P<0.05.) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش معنیدار گلوگز خون (۰۱/۰>P) و کاهش معنیدار میزان mRNAPGC-1α (۰۰۲/۰=P) گردید. همچنین، هم تمرین تناوبی با شدت بالا (001/0p=) و هم مصرف مکمل کافئین (03/0p =) موجب افزایش معنیدار mRNAPGC-1α شدند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج ابن تحقیق، احتمالاً بتوان اجرای تمرینات HIIT و مصرف کافئین را بهعنوان یک مداخلهی مؤثر در افزایش بایوژنز میتوکندری در افراد دیابتی پیشنهاد داد. هر چند اظهار نظر صریح در این مورد مستلزم انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه است.
صدیقه بابایی، مقصود پیری، محمد علی آذربایجانی، مریم دلفان،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: نقص در عملکرد انسولین با تغییرات اگزوژنی عامل مهم ایجاد اختلال در بافت قلب است. هدف از پزوهش حاضر بررسی تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی شدید همراه با مکمل یاری کورکومین بر ژنهای IRS-I و IRE-1α در بطن چپ موشهای صحرایی مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در مطالعهی تجربی حاضر 30 سر موش نر مبتلا شده به دیابت به پنج گروه 6 تایی تقسیم شدند؛ تمرین تناوبی شدید (HIIT)، تمرین تناوبی شدید+ کورکومین (S+HIIT)، کنترل دیابتی+ کورکومین (S+DC)، کنترل دیابتی (DC)، کنترل سالم (NC). پروتکل تمرین تناوبی شدید، پنج روز در هفته و بهمدت چهار هفته اجرا شد. کورکومین با دوز100 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن روزانه گاواژ شد. بیان ژنهای IRS-1 و IRE-1α با روش qReal time-PCR و تجزیهوتحلیل دادهها با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در سطح آلفای 05/0 انجام شد.
یافتهها: بیان ژن IRS-1 در گروه S+HIIT نسبت به گروههای DC (003/0P=) و S+DC (001/0P=) و در گروه HIIT نسبت به گروههای DC (002/0P=) و S+DC (019/0P=) کاهش معناداری داشت. ژن IRE-1α در گروه S+HIIT نسبت به گروههایDC (003/0P=)، S+DC (001/0P=) و HIIT (008/0P=) کاهش معناداری داشت.
نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرین تناوبی شدید همراه با مکمل یاری کورکومین با بهبود شرایط متابولیکی و عوامل ژنی می تواند روند آپوپتوز میوکارد در بیماران دیابتی را کاهش دهد.
معظمه ملک پور، رسول رضایی، محسن ثالثی، فرهاد دریانوش، جواد نعمتی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت منجر به عوارض جانبی متعدد در سیستم قلبی-عروقی و نیز عملکرد نامناسب سیستم آنتیاکسیدانی بدن میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی با شدت بالا همراه با مصرف مکمل کوآنزیم Q10 بر مقادیر Nrf2 وNQO1 عضلۀ قلب رتهای سالمند دیابتی است.
روشها: در این مطالعۀ تجربی 12 سر رت نر سالمند (18ماهه) بهطور تصادفی در چهار گروه تمرین هوازی شدید همراه با مصرف مکمل کوآنزیم Q10، گروه تمرین هوازی شدید، گروه مصرف مکمل کوآنزیم Q10 و گروه کنترل قرار گرفتند. القاء دیابت با تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین به مقدار60 میلیگرم برکیلوگرم به روش درون صفاقی انجام شد. برنامۀ تمرین هوازی بهمدت شش هفته انجام شد. گروه مکمل کوآنزیم Q10 با دوز 200 mg/kg بهصورت خوراکی دریافت کردند. برای اندازهگیری مقادیر Nrf2، NQO1 از روش وسترن بلات استفاده شد. دادهها به روش آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری 05/0 P< تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد مکمل کوآنزیم Q10 (014/0 P=)، تمرین تناوبی شدید (001/0 P=) و تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف مکمل کوآنزیم Q10 (001/0 P=) بهطور معنیداری باعث افزایش مقادیر Nrf2 در قلب رتهای سالمند دیابتی میشود. همچنین مصرف مکمل کوآنزیم Q10(0366/0 P=) ، تمرین تناوبی شدید (014/0 P=) و تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف مکمل کوآنزیم Q10 (002/0 P=) بهطور معنیداری باعث افزایش مقادیر NQO1 در قلب رتهای سالمند دیابتی شد.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید بههمراه مصرف مکمل، از طریق افزایش آنزیمهای آنتیاکسیدانی درونزا موجب بهبود عملکرد قلب در بیماران سالمند دیابتی میشود.
شادی جلالیان، حسین عابد نطنزی، ماندانا غلامی، فرشاد غزالیان،
دوره 23، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: استرس اکسیداتیو و مقاومت به انسولین در دیابت نوع دو یکی از عوامل پیشرفت و تسریع اختلالات شناختی و آلزایمر بوده و سنجش تغییرات بیان ژن بتا آمیلوئید و مقاومت به انسولین به عنوان یکی از اختلالات بارز در دیابت نوع دو، متعاقب تمرین تناوبی شدید و مصرف همزمان عسلِ آویشن هدف پژوهش میباشد.
روشها: مطالعهی حاضر با 36 سَر موشِ نرِ جوان از نژاد ویستار که در 4 گروه کنترل (C)، تمرین تناوبی (T)، عسلِ آویشن (H) و تمرین تناوبی-عسلِ آویشن(TH) تقسیم شدند، انجام گرفت. موشها در گروه T و TH با افزایش تدریجی تعداد تناوب و شدت، دو ماه تحت تمرین قرار گرفته و در گروه H و TH، g/kg 3 عسلِ آویشن دریافت کردند. سنجش وزن، گلوکز ناشتا و انسولین ناشتا از طریق کیت و شاخص مقاومت به انسولین از طریق فرمول انجام و تغییرات بیان ژن توسط RT-PCR ارزیابی گردید. یافتهها تحت آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دو عاملی و آزمون تعقیبی بونفرونی قرار گرفتند.
یافتهها: افزایش غیرمعنادار وزن، افزایش معنادار انسولین و کاهش معنادار بیان ژن در تمامی گروههای مداخله نسبت به C، کاهش معنادار گلوکز ناشتا در گروه T و TH نسبت به C، کاهش معنادار مقاومت به انسولین در گروه T نسبت به سایر گروهها، افزایش غیرمعنادار در گروه H و TH نسبت به C مشاهده گردید.
نتیجهگیری: تمرینهای HIIT و عسلِ آویشن اثر فزایندهای جهت کاهش گلوکز و بیان ژن بتا آمیلوئید بهعنوان یک راهکار پیشگیری کننده از بروز ویژگیهای پاتولوژیک مرتبط با آلزایمر و اختلال حافظه در افراد دیابتی دارد.
سحر ریاستی، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تأثیر تمرین تناوبی شدید و ژل رویال بر بیان ژنهای مسیر miR-423-5P- FAM3A-AKt2 کبد موشهای صحرایی دیابتی نوع دو بود.
روشها: در این پژوهش 36 سرموش نر ویستار بهعنوان نمونۀ آماری انتخاب و پس از دو هفته سازگاری و رسیدن به وزن 20±193 گرم برای مدت 5 ماه با رژیم پُرچرب تغذیه شدند و پس از رسیدن به میانگین وزنی حدود 50±409 گرم با تزریق درون صفاقی 25 mg/kg استرپتوزوتوسین (STZ) دیابتی شدند. یک هفته پس از القای دیابت، گلوکز خون ناشتا اندازهگیری و قند خون بالای 150 تا 400 mg/dl بهعنوان معیاری برای دیابت نوع دو در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی نوع دو در 4 گروه (کنترل، تمرین تناوبی، ژل رویال و گروه تمرین-ژل) قرار گرفتند.گروه تجربی که تمرین داشتند تمرین تناوبی شدید را با شدت 20 تا 36 متر در دقیقه برای 16 تا 45 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته برای 8 هفته انجام دادند. وگروههای تجربی مصرف ژل رویال مقدار 100 mg/kg وزن موشها ژل رویال بهصورت گاواژ مصرف کردند. 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین و 12 ساعت ناشتایی موشها با اتر بیهوش و خونگیری از قلب و بافت برداری از کبد برای مطالعات بعدی انجام شد. نمونۀ بافتی نیز بلافاصله پس از جداسازی در نیتروژن مایع به دمای 80- فریزر انتقال یافت. اندازهگیریهای سرمی گلوکز توسط دستگاه اتوآنالیزر انجام شد. انسولین توسط کیت الایزا اندازهگیری شد و شاخص مقاومت به انسولین با فرمول اندازهگیری شد. میزان بیان ژنهای miR-423-5P، mRNA FAM3A و mRNA AKt2 کبد با استفاده از روش RT-PCR و بهکارگیری کیتهای مخصوص اندازهگیری و یافتهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل بیان ژن miR-423-5P کاهش معنیدار و بیان mRNA FAM3A افزایش داشت اما معنیدار نبود و بیان mRNA AKt2 در گروههای تمرین و تمرین همراه با ژل رویال نسبت به گروه کنترل افزایش معنیدار و در گروه ژل رویال نیز افزایش داشت که از نظر آماری معنیدار نبود (سطح معناداری 05/0>P).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال هر دو به تنهایی و بهصورت تعاملی با تاثیر بیشتر، بتوانند به ایجاد تغییرات مطلوب در بیان ژنهای مذکور کبد موشهای صحرایی دیابتی نوع دو کمک کنند.
فاطمه صائبی، حسین عابد نطنزی، محمد علی آذربایجانی، ماندانا غلامی،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین بیماری درونریز است که بهدلیل عدم تحمل گلوکز در اثر برهم خوردن تعادل بین ذخایر و تقاضای انسولین رخ میدهد. انتقال گلوکز به فیبر عضلانی توسط پروتئینهای ناقل گلوکز (GLUTs) انجام میشود. GLUT4 مهمترین ایزوفرم ناقل گلوکز در عضلات اسکلتی است. انسولین و ورزش، انتقال سریع و شدید GLUT4 به غشای پلاسمایی را تحریک میکند و باعث جذب گلوکز در بافت عضلانی و چربی میشود. هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تغییرات بیان ژن GLUT4 بافت عضله نعلی و شاخص مقاومت به انسولین پس از انجام تمرین تناوبی شدید و ژل رویال در رتهای چاق دیابتی نوع دو بود.
روشها: نمونۀ آماری پژوهش حاضر 36 سر موشهای صحرایی نر دیابتی چاق بودند. پس از 20 هفته تغذیه با رژیم پُرچرب با تزریق درون صفاقی 25 میلیگرم STZ به ازای کیلوگرم وزن موشها دیابتی شدند. موشهایی که گلوکز ناشتای آنها بین150 تا400 میلیگرم در دسیلیتر بود دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی در 4 گروه کنترل (6 سر)، تمرین تناوبی (8 سر)، ژل رویال (7 سر)، تمرین تناوبی شدید- ژل رویال (8 سر) گروهبندی و پروتکل تمرینی و گاواژ ژل رویال روی آنها اجرا شد. هشت هفته تمرین تناوبی شدید، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقهای80 تا 90 درصد VO2max و تناوب استراحت یک دقیقهای با 50 تا 56 درصد VO2max اجرا شد. ژل رویال بهصورت گاواژ به میزان 100 میلیگرم برکیلوگرم 5 روز در هفته داده شد.
یافتهها: تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. تمرین تناوبی شدید و ژل رویال به افزایش معنیدار بیان ژن GLUT4 عضلۀ نعلی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (001/0 P=).
نتیجهگیری: تمرین تناوبی و ژل رویال در کاهش شاخص مقاومت به انسولین و بیان ژنهای مؤثر در مصرف گلوکز در عضلۀ نعلی مؤثر بود. همچنین تمرین تناوبی و ژل رویال منجر به افزابش بیان ژن GLUT4 در عضلۀ نعلی در مقایسه با گروه کنترل شد که در مصرف گلوکز در افراد دیابتی اهمیت دارد.