11 نتیجه برای خودمراقبتی
الهام شکیبازاده، باقر لاریجانی، آرش رشیدیان، داود شجاعیزاده، محمدحسین فروزانفر،
دوره 9، شماره 2 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه: هر چند دیابت یکی از مشکلات عمده سلامتی در ایران محسوب می شود، مطالعات کیفی محدودی به منظور بررسی و مقایسه ادراکات بیماران و کارکنان تخصصی در زمینه عوامل موثر بر مراقبت از دیابت صورت گرفته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی و مقایسه تجارب مبتلایان به دیابت نوع2 و کارکنان تخصصی دیابت در مورد موانع فردی و محیطی و همچنین عوامل انگیزه ساز خود مراقبتی در دیابت میباشد.
روشها: در فاز یک مطالعه، شش جلسه مباحثه گروهی با بیماران درمانگاه دیابت مرکز پزشکی خاص در سال 1387 برگزار شد. بیماران شامل 22 زن و 21 مرد (تعداد کل: 43 نفر) بودند. در فاز دو، با کارکنان تخصصی دیابت، مصاحبههای نیمه ساختار یافته انجام گرفت. از روش تحلیل چارچوب برای استخراج موضوعات از دادهها استفاده شد.
یافتهها: تحلیل دادهها 5 مانع اساسی را در مراقبت از خود نشان داد: موانع جسمی، موانع روانی، موانع آموزشی، موانع اجتماعی و موانع سیستم مراقبت. در کنار موانع ذکر شده، برخی عوامل نیز به عنوان عوامل انگیزه بخش شناسایی شدند. این موارد از نظر بیماران عبارت بودند از باور به دیابت، مسؤولیت درک شده در برابر خانواده، باورهای دینی و نظرات افراد مهم دیگر و از نظر کارکنان عبارت بودند از ارتباطگیری صحیح با بیمار، پیگیری و ارائه آموزش گروهی به بیماران.
نتیجهگیری: به نظر میرسد لازم است آموزش دیابت براساس مداخلات مبتنی بر فرهنگ و با توجه به دیدگاههای بیماران و کارکنانی که به طور مستقیم با بیمار دیابتی درارتباطند طراحی شود.
منصوره نیکوگفتار،
دوره 12، شماره 4 - ( 2-1392 )
چکیده
مقدمه: پژوهشهای متعددی، نقش پیوندهای عاطفی و ادراک فرد از امکان کنترل سلامت را در رفتارهای سلامت محور مورد تاکید قرار دادهاند. براین اساس، هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش سبکهای دلبستگی و کانون کنترل سلامت بر رفتارهای خودمراقبتی در افراد مبتلا به بیماری دیابت است.
روشها: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، 111 بیمار مبتلا به دیابت (45 مرد و 66 زن) با میانگین سنی 38/48 و انحراف استاندارد 62/14 که عضو انجمن دیابت ایران بودند به مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (RASS،1990)، مقیاس چند وجهی کانون کنترل سلامت (MHLC،1992) و چکیده فعالیتهای خود- مراقبتی بیماران دیابتی (SDSCA،1994) و پرسشنامه جمعیت شناختی پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون معناداری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد.
نتایج: نتایج به دست آمده بیانگر وجود رابطه مثبت بین رفتارهای خود- مراقبتی با سبک دلبستگی ایمن و کانون کنترل بیرونی-پزشکان و رابطه منفی با سبک دلبستگی ناایمن (اضطرابی- دوسوگرا) است همچنین بین سبک دلبستگی ایمن با کانون کنترل بیرونی- دیگران رابطه منفی معنادار وجود دارد.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نقش الگوهای رفتاری را در سیر و پیشآگهی بیماری دیابت آشکار ساخته و اهمیت مداخلات روانشناختی در درمان دیابت را مورد توجه و تأکید قرار میهد.
مهنوش رئیسی، فیروزه مصطفوی، سيد همام الدین جوادزاده، بهزاد مهکی، الهه توسلی، غلامرضا شریفیراد،
دوره 14، شماره 3 - ( 12-1393 )
چکیده
مقدمه: دیابت بیماری مزمنی است که میتواند عوارض حاد و ناتوان کنندهای چون بیماریهای قلبی عروقی، نابینایی و نارسایی مراحل پایانی کلیه را ایجاد کند. با توجه به اهمیت خودمراقبتی در بیماران دیابتی و با توجه به اینکه سواد سلامت ناکافی یک مانع جدی برای مدیریت دیابت بهشمار آمده و میتواند مشارکت بیماران را در خود مراقبتی تحت تاثیر قرار دهد، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت سواد سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سه حیطه عملکردی، ارتباطی و انتقادی و تعیین ارتباط این عوامل با انجام رفتارهای خودمراقبتی در این بیماران صورت پذیرفت. روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که به شیوه مقطعی بر روی 187 بیمار دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت حضرت علی اصفهان انجام شده است. نمونه مورد پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی آسان از میان بیماران مراجعه کننده به این کلینیک انتخاب شدند. سطح سواد سلامت و وضعیت انجام رفتارهای خودمراقبتی در بیماران بهترتیب توسط پرسشنامههای استاندارد (FCCHL) و (SDSCA) مورد ارزیابی قرار گـرفت. اﻃـﻼﻋـﺎت ﺟﻤـﻊآوری ﺷـﺪه ﺑﺎ اﺳـﺘﻔـﺎده از آزﻣﻮنﻫﺎی آنالیز واریـانس یک طـرفه، t مستقل، ﺿﺮﻳﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ پیرسون و رگرسیون خطی در ﻧﺮم اﻓﺰار آﻣﺎر ی SPSS v.17 ﻣﻮرد ﺗﺠﺰﻳـﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. یافتهها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 07/11±40/57 بود. میانگین نمره سواد سلامت و رفتارهای خود مراقبتی در شرکت کنندگان بهترتیب 57/0±28/2 و 56/1±84/3 بود. ارتباط آماری معنیداری ﺑﯿﻦ سواد سلامت کل، سواد سلامت ارتباطی و انتقادی ﺑﺎ ﺧﻮدﻣﺮاﻗﺒﺘﯽ دیده شد و سواد سلامت عملکردی و خودمراقبتی در بیماران ارتباط نداشت. سواد سلامت ارتباطی با رفتارهای خود مراقبتی تبعیت از رژیم غذایی، انجام فعالیت فیزیکی، پایش قند خون و مراقبت از پا مرتبط بود. سواد سلامت انتقادی نیز در بیماران با انجام فعالیت فیزیکی، پایش قند خون، مراقبت از پا و مصرف دارو ارتباط داشت. بین سواد سلامت ارتباطی و مصرف دارو و سواد سلامت انتقادی و تبعییت از رژیم غذایی در آزمودنیها ارتباط آماری معنیداری مشاهده نشد. از میان ابعاد مختلف سواد سلامت، سواد سلامت ارتباطی بهعنوان پیشگویی کننده بهتری برای انجام رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی شناخته شد. نتیجهگیری: با توجه به اینکه سواد سلامت ارتباطی و انتقادی با خودمراقبتی در بیمارن دیابتی مرتبط بود، لذا توجه به مهارتهای مرتبط با این ابعاد از سواد سلامت و ارائه اطلاعات متناسب با سطح سواد سلامت بیماران در سیستمهای بهداشت و درمان ضروری بهنظر میرسد. از آنجا که سواد سلامت عملکردی در بیماران که بیشتر با مهارتهای خواندن و نوشتن مرتبط است با خودمراقبتی رابطه نداشت لذا توجه صرف به سطح تحصیلات افراد جهت برقراری ارتباط و ارائه آموزشها به آنها توصیه نمیگردد.
مریم پیمانی، کاملیا رامبد، ربابه قدسی، انسیه نسلی اصفهانی،
دوره 15، شماره 4 - ( 2-1395 )
چکیده
مقدمه: هدف از این مطالعه بررسی میزان کارایی سرویس پیام کوتاه (SMS) تلفن همراه جهت آموزش حوزههای اصلی مهارتهای خودمراقبتی دیابت بود. همچنین این موضوع مورد بررسی قرار گرفت که آیا ارسال پیامهای آموزشی هدفمند بر اساس نیازهای فردی بیمار، موثرتر از ارسال پیامهای آموزشی عمومی است یا خیر.
روشها: 150 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو بهطور تصادفی در سه گروه تقسیم شدند: گروه پیامک هدفمند، گروه پیامک غیر هدفمند و گروه کنترل. پارامترهای بیوشیمیایی شامل HbA1c ،FBS و پروفایلهای لیپید در هر سه گروه در زمان شروع مطالعه (میزان پایه) و 12 هفته بعد از مداخله اندازهگیری شدند. علاوه بر این، پرسشنامۀ خودمراقبتی (SCI)، پرسشنامۀ سنجش خودکارآمدی مدیریت دیابت (DMSES) و پرسشنامۀ بررسی موانع خودمراقبتی دیابت برای سالمندان (DSCB-OA) تکمیل شدند. در گروه پیامک هدفمند، 75 درصد از پیامها بر اساس دو تا از موانع عمدۀ پایبندی به خودمراقبتی که توسط هر بیمار در پرسشنامه ذکر شده بود تنظیم و فرستاده شد. لیکن در گروه پیامک غیر هدفمند پیامها بهصورت تصادفی انتخاب و برای هر بیمار فرستاده شد.
یافتهها: بعد از 12 هفته، اگرچه مقدار HbA1c تغییر معناداری نداشت لیکن کاهش قابل توجهی در مقادیر FBS و میانگین نمایه توده بدنی در هر دو گروه مداخله مشاهده شد. میانگین نمرات خودمراقبتی بهطور معناداری افزایش و میانگین نمرات خودکارآمدی و موانع خودمراقبتی در هر دو گروه مداخله به میزان قابل ملاحظهای کاهش یافت (001/0P<)، حال آنکه در گروه کنترل نتایج معکوس بود.
نتیجهگیری: ارسال پیام کوتاه بهعنوان رسانهای برای آموزش بیمار در کنار درمان متداول دیابت نه تنها میتواند کنترل گلیسمیک را بهبود بخشد بلکه همچنین میتواند اثرات مطلوبی بر سایر ابعاد خودمراقبتی دیابت بهجا گذارد. بر طبق یافتههای این مطالعه، ارسال پیامک آموزشی عمومی بهطور مرتب و در یک زمان مشخص برای بیماران، به همان اندازه ارسال پیامکهای آموزشی انفرادی و هدفمند مؤثر می باشند.
زکیه احمدی، تابنده صادقی، مرضیه لری پور،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده
مقدمه: آموزش در دیابت از جنبههای مهم مدیریت بیماری و از بخشهای مهم مراقبت محسوب میشود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش توسط همتا بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت انجام شد.
روشها: در این کارآزمایی با گروه کنترل تصادفی، 80 بیمار دیابت نوع دو انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. به افراد گروه مداخله، علاوه بر آموزشهای روتین مرکز توسط فرد همتا آموزشهای سلامتی و خودمراقبتی در زمینه دیابت ارائه گردید. گروه کنترل فقط آموزشهای روتین مرکز یعنی آموزش توسط پزشک و پرستار کلینیک و آموزش از طریق پوسترها و پمفلتهای موجود در مرکز را دریافت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامهی رفتارهای خودمراقبتی دیابت SDSCA(Summary of Diabetes Self-care Activities) بود که روایی و پایایی آن در مطالعات قبل تایید شده است. جمعآوری اطلاعات در بدو ورود به مطالعه و 12 هفته بعد صورت گرفت. در نهایت دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: پس از مداخله بین دو گروه از نظر میانگین رفتارهای خودمراقبتی اختلاف آماری معناداری وجود داشت و میانگین نمره گروه مداخله بالاتر بود(تی مستقل،001/0=p). در گروه مداخله، بین میانگین نمره رفتارهای خودمراقبتی قبل و بعد از مداخله نیز اختلاف معنی دار وجود داشت(تی زوج،001/0=p، در حالی که این اختلاف در گروه کنترل معنادار نبود(تی زوج، 28/0=p).
نتیجه گیری: آموزش توسط همتا باعث ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی میشود، لذا استفاده از این روش آموزشی برای بیماران دیابتی در کنار سایر روشهای آموزشی پیشنهاد میشود.
سید سعید مظلومی، میترا مودی، حکیمه ملاکی مقدم، الهه توسلی، زهرا وحدانی نیا، بی بی فاطمه باقرنژاد حصاری،
دوره 17، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو از جمله بیماریهای غیر واگیردار میباشد. در طی سه دههی گذشته، تعداد افرادی که به دیابت نوع دو در جهان مبتلا شدهاند به بیش از دو برابر رسیده است. در این بیماری بیش از 95 درصد درمان بهوسیلهی بیمار انجام میشود و از راههای مهم کنترل بیماری دیابت نوع دو، انجام رفتارهای خودمراقبتی توسط بیمار میباشد. مطالعات مختلف نشان دادهاند عوامل زیادی بر انجام رفتار خودمراقبتی در بیماران تأثیر دارد، این مطالعه با هدف تعیین پیشبینی کنندههای رفتار خودمراقبتی در بیماران دیابتی نوع دو شهر بیرجند و یزد انجام شد.
روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی و تحلیلی میباشد که بهصورت مقطعی بر روی 100 بیمار در شهر بیرجند و 100 بیمار در شهر یزد انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامهای که در 4 قسمت طراحی شده بود (آگاهی، خودکارآمدی، سؤالات مرتبط با رفتار خودمراقبتی و سؤالات مرتبط با حمایت اجتماعی) جمعآوری شده و پس از ورود دادهها در نرمافزار SPSS16، برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای توصیفی و تحلیلی رگرسیون با در نظر گرفتن آزمونها در سطح خطای 5% استفاده شد.
یافته ها: مقایسهی شاخص میانگین آگاهی، خودکارآمدی، خودمراقبتی و حمایت اجتماعی درک شده در دو شهر بیرجند و یزد نشان دادکه بین متغیرها در دو شهر تفاوت زیادی وجود ندارد. اثر حمایت اجتماعی با مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر رفتار خودمراقبتی در شهر بیرجند تأثیر بیشتری داشت.
نتیجهگیری: با توجه به این که هدف برنامههای آموزشی به بیماران دیابتی نوع دو ارتقاء فعالیتهای خودمراقبتی میباشد، میتوان با افزایش خودکارآمدی، حمایت اجتماعی درک شده و آگاهی افراد به این هدف دست یافت.
محمدصالح محمدآبادی، عبدالعزیز افلاک سیر،
دوره 17، شماره 3 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: دیابت از جمله بیماریهایی است که برای بهبودی و کمتر شدن اثرات آن، نیازمند انجام رفتارهای خودمراقبتی است. هدف پژوهش حاضر پیشبینی رفتارهای خودمراقبتی براساس پریشانی هیجانی و رابطه بیمار- پزشک در نوجوانان مبتلا به دیابت بوده است.
روشها: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعهی آماری کلیهی نوجوانان مبتلا به دیابت شهر شیراز بودند. بدین منظور 198 نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک و دو به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامهی خودمدیریتی دیابت، پرسشنامهی پریشانی هیجانی و پرسشنامهی ارتباط بیمار- پزشک بود. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، از رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که رفتارهای خود مراقبتی با پریشانی هیجانی رابطهی منفی معنادار و با ارتباط بیمار- پزشک رابطهی مثبت و معنادار داشت. امّا نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که تنها پریشانی هیجانی پیشبینی کننده قوی و معنادار رفتارهای خود مراقبتی بود (001/0 >P ،5/0- =β). همچنین از بین مؤلفههای پریشانی هیجانی تنها مؤلفهی موانع درمان (001/0 >P، 5/0- =β) بهطور معنادار رفتارهای خود مراقبتی را پیشبینی کرد. امّا رابطهی بیمار- پزشک نتوانست بهطور معنادار پیشبینی کنندهی رفتارهای خود مراقبتی باشد (05/0 P> ،09/0=β).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بهدست آمده میتوان ادعا کرد که پریشانی هیجانی (بهویژه مؤلفهی موانع درمان) نقش مهمّی در رفتارهای خود مراقبتی نوجوانان مبتلا به دیابت ایفا میکنند. از اینرو، لزوم رسیدگی به وضع روانی و نیز از میان برداشتن موانع درمان در راه نوجوان مبتلا به دیابت ضروری بهنظر میرسد.
سیما زاهدی، علی درویش پور کاخکی، میمنت حسینی، زهرا رزاقی،
دوره 17، شماره 4 - ( 2-1397 )
چکیده
مقدمه: همودیالیز شایعترین روش درمان در بیماران مبتلا به مرحلهی انتهایی نارسایی مزمن کلیه میباشد. بیماران تحت درمان با همودیالیز بهدلیل داشتن درمانهای خاص نیازمند انجام فعالیتهای خودمراقبتی میباشند. با توجه به کمبود اطلاعات در مورد نقش سواد سلامت در خودمراقبتی مؤثر و کارآمد این بیماران، پژوهش حاضر با هدف تعیین همبستگی خودمراقبتی با سواد سلامت در بیماران تحت درمان با همودیالیز انجام شد.
روشها: پژوهش حاضر یک مطالعهی توصیفی- همبستگی است که بر روی 93 بیمار تحت درمان با همودیالیز مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر (عج) اراک به روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامههای اطلاعات جمعیت شناختی، خودمراقبتی و تعدیل شده سواد سلامت بزرگسالان ایرانی بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با کمک آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون) انجام شد. سطح معناداری 05/0P< در نظر گرفته شد.
یافتهها: از 93 بیمار مورد پژوهش 6/79 درصد مرد و 4/20 درصد زن بودند. میانگین نمرهی خودمراقبتی (46/45±) 90/146 و سواد سلامت (42/36±) 14/88 و در حد متوسط برآورد شدند. بهترتیب کمترین نمره خودمراقبتی و سواد سلامت مربوط به حیطهی مصرف مایعات و تصمیمگیری و رفتار بود. همچنین خودمراقبتی با سواد سلامت همبستگی مثبت و معناداری داشت (6/0= r، 0001/0> P)
نتیجهگیری: با توجه به همبستگی مثبت و معنادار خودمراقبتی با سواد سلامت لزوم توجه مسؤولین و سیاستگذاران پرستاری جهت ارائهی برنامههای آموزشی متناسب با سطح سواد سلامت ضروری بهنظر میرسد.
سمانه راه نورد، نسرین الهی، داریوش رخ افروز، مجمد حسین حقیقی زاده، مهرنوش ذاکرکیش،
دوره 18، شماره 2 - ( 11-1397 )
چکیده
مقدمه: مهمترین عامل زمینه ساز مرگ و میر بیماران دیابتی عدم انجام خودمراقبتی است. روشهای آموزشی مختلفی جهت بهبود خودمراقبتی استفاده میشود. این مطالعه با هدف مقایسهی تأثیر آموزش گروهی و مبتنی بر موبایل بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روشها: در کارآزمایی بالینی 90 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز درمانی دانشگاه علوم پزشکی انتخاب و با توجه به برخی ویژگیهای فردی به سه گره همگن آموزش گروهی، آموزش مبتنی بر موبایل و کنترل تقسیم شدند. درگروه آموزش گروهی هشت جلسه آموزش و در آموزش مبتنی بر موبایل نرمافزار آموزشی بر روی گوشی بیماران نصب گردید. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامهی نیازسنجی خودمراقبتی (اصغریان)، و پرسشنامهی دموگرافیک در بیماران دیابتی نوع دو بود. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 22 و آزمونهای آماری واریانس یک طرفه و تی زوجی در سطح معنیداری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: آموزش گروهی و آموزش مبتنی بر موبایل نسبت به آموزش روتین اثربخشی معناداری داشت (001/0=P). آموزش خودمراقبتی به جز در حیطهی مراقبت از پا که تأثیر آموزش مبتنی بر موبایل بیشتر از آموزش گروهی بوده است، در سایر موارد اختلاف معنی داری نداشتند. در مقایسهی نمره خود مراقبتی در سه گروه اختلاف معنیدار آماری دیده شد.
نتیجهگیری: هرچند در یافتهها اثربخشی آموزش گروهی و مبتنی بر موبایل مشاهده شد. امّا استفاده از برنامههای آموزشی مبتنی بر موبایل بهدلیل دسترسی آسان، فقدان محدودیت زمانی و مکانی توصیه میشود.
مهناز علی اکبری دهکردی، فاطمه عیسی زاده، علیرضا منزوی چالشتری،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
مقدمه: بیماری کرونا یک عفونت ویروسی است که به یک بیماری پاندمیک تبدیل شده است. با توجه به تأثیر همه جانبهای که این بیماری بر سبک زندگی افراد، وضعیت اقتصادی کشور، داروهای وارداتی گذاشته است، پژوهش حاضر درصدد است وضعیت خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در دوران همه گیری کووید-19 را بررسی کند.
روشها: جامعهی مورد پژوهش در مطالعهی حاضر، افراد مبتلا به دیابت شهر بوشهر بودند. روش نمونهگیری در پژوهش حاضر از نوع نمونهگیری هدفمند و در دسترس بوده و حجم نمونه 13 نفر (7 مرد و 6 زن) بود. اطلاعات تحقیق از طریق مصاحبهای نیمهساختار یافته بهمدت 40 تا 60 دقیقه و با استفاده از سؤالاتی باز پاسخ جمعآوری گردید، پس از اتمام فرآیند مصاحبه پاسخها با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تفسیر و کُدگذاری قرار گرفت.
یافتهها: براساس نتایج تحقیق حاضر بهطور کلی مبتلایان به دیابت نوع دو در طول دوران همه گیری کووید- 19 از وضعیت خودمراقبتی مطلوبی برخوردار نبوده و مشکلات بسیاری را در زمینهی رفتار خودمراقبتی (دارو، تغذیه و ورزش و تحرک) و در سایر زمینهها تجربه نمودهاند.
نتیجهگیری: مبتلایان به دیابت در دوران همه گیری بیماری کووید- 19 مشکلات بسیاری را تجربه کردهاند که همین امر موجب کاهش هرچه بیشتر کیفیت زندگی آنان میشود. لذا، میتوان جهت کاهش این مشکلات از دولت، رسانه، خانوادهی بیمار، خود بیمار، پزشکان، روانشناسان و مشاوران بهره گرفت.
شهناز محمدی، آزاده نظری، مهناز محمدی،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع دو بهعنوان شایعترین بیماری متابولیکی، یک اختلال مزمن و پیشرونده است که باعث ایجاد عوارض پایدار و افزایش بیماریهای قلبی عروقی، عروق مغز، عروق محیطی، نفروپاتی، رتینوپاتی، نوروپاتی، پای دیابتی، آمپوتاسیون و مرگومیر در افراد مبتلا میشود. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیشبینیکنندهی افکار تکرارشوندهی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت درمانی مبتلایان به دیابت نوع دو بود.
روشها: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعهی آماری شامل تمامی افراد مبتلابه دیابت نوع دو انجمن دیابت استان چهارمحال و بختیاری بود که از این میان با استفاده از نمونهگیری در دسترس و براساس جدول مورگان، تعداد 300 نفر از مبتلایان به دیابت نوع دو انتخاب شدند. آزمودنیها بهوسیلهی پرسشنامهی افکار تکرارشوندهی منفی، پرسشنامهی نظمجویی هیجان، پرسشنامهی خودمراقبتی و پرسشنامهی تبعیت از درمان، مورد ارزیابی قرار گرفتند و برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن بود که افکار تکرارشوندهی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی هر سه بهصورت معناداری پذیرش و تبعیت از درمان را در مبتلایان به دیابت نوع دو پیشبینی میکنند.
نتیجهگیری: با توجه به مشخص شدن نقش پیشبینی کنندهی معنادار افکار تکرارشوندهی منفی، راهبردهای تنظیم هیجان و خودمراقبتی در پذیرش و تبعیت از درمان مبتلایان به دیابت نوع دو، همچنین بهدلیل شیوع بالای این بیماری، بهنظر میرسد مداخلات روانشناختی با در نظر داشتن نقش متغیرهای مذکور جهت کاهش مشکلات روانشناختی و افزایش پیروی از درمان این بیماران مثمر ثمر واقع شود، همچنین توجه به نقش افکار منفی تکرارشونده، راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم هیجان و پایبندی به مراقبت از خود میتواند به منزلهی پیشگیری از وخیم شدن دیابت نوع دو و کنترل بهتر آن باشد.