جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای خودکارآمدی درک شده

سیامک محبی، لیلا آزادبخت، آوات فیضی، غلامرضا شریفی راد، محمد حضوری، مصطفی شعربافچی،
دوره 12، شماره 1 - ( 10-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: در حال حاضر یکی از شایع‌ترین اختلالات در سراسر دنیا سندرم متابولیک است. تبعیت از رژیم غذایی صحیح یکی از مهمترین چالش‌ها در کنترل این سندرم بوده و به دلیل اینکه تعدیل روزانه این رژیم به عهده خود بیمار می‌باشد شناسایی عوامل مؤثر در اتخاذ خودمراقبتی تغذیه‌ای اهمیت دارد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط خودکارآمدی درک شده با دریافت درشت مغذی‌ها در زنان مبتلا به سندرم متابولیک صورت گرفت.
روش‌ها: در این مطالعه مقطعی با ماهیت همبستگی، 329 بیمار مبتلا به سندرم متابولیک در سال 1391 از بین بیماران تحت پوشش مراکز درمانی صنعت نفت اصفهان به روش سیستماتیک حضور داشتند. جهت گردآوری اطلاعات خودکارآمدی درک شده از پرسشنامه محقق ساخته که با محاسبه شاخص‌های CVI و CVR و نیز شاخص‌های همسانی درونی و ثبات ابزار، روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته بود استفاده شد. برای بررسی رفتار تغذیه‌ای هم از پرسشنامه 24 ساعته یادآمد خوراک برای 3 روز استفاده شد. اطلاعات حاصله از پرسشنامه یادآمد خوراک توسط نرم‌افزار تغذیه‌ای N4 تحلیل گردید. در این مطالعه علاوه بر نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 16 از نرم‌افزار AMOS نسخه 16 جهت برازش مدل ساختاری به روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین انرژی دریافتی 37/2512 کیلوکالری، پروتئین 95/70 گرم، کربوهیدرات 420 گرم و چربی 61/61 گرم در روز و میانگین خودکارآمدی درک شده 89/47 نمره بود. ضریب همبستگی پیرسون حاکی از ارتباط معکوس معنی‌دار بین خودکارآمدی درک شده و درشت مغذی‌های دریافتی مؤثر در سندرم متابولیک بود. بیشترین ضریب اثر مستقیم خودکارآمدی درک شده بر چربی و کربوهیدرات دریافتی مشاهده شد. (05/0> P و 592/0-=&beta) و (05/0> P و 395/0-=&beta).
نتیجه‌گیری: میزان انرژی، کربوهیدرات، چربی و پروتئین دریافتی بیش از میزان RDA و میزان خودکارآمدی درک شده در حد متوسط بود. این مطالعه نشان داد که خودکارآمدی درک شده چهارچوب مفیدی برای فهم و پیش بینی میزان پایبندی به رفتارهای خودمراقبتی تغذیه‌ای در بیماران مبتلا به سندرم متابولیک فراهم می‌کند.


مهدی میرزایی علویجه، سیدنصراله حسینی، مرضیه نیک سیرت، امیرحسین هاشمیان، فرزاد جلیلیان،
دوره 23، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مقدمه: کنترل دیابت نوع دو تحت تأثیر سبک ‌زندگی است. هدف این پژوهش تعیین پیش‌بینی کننده‌های پایبندی به درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع‌ دو با بهره‌گیری از ساختارهای نظریهی شناختی‌جامعه‌ای بود.
روش‌ها: این پژوهش توصیفی تحلیلی در میان 500 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر تهران در سال 1400 انجام شد. نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی ساده از بیماران دارای پرونده‌ی درمانی در درمانگاه کنترل دیابت منطقه‌ی پنج تهران انجام شد. ابزار سنجش، پرسشنامه‌ی کتبی مبتنی بر ساختارهای نظریهی شناختی‌جامعه‌ای بود. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار) و آمار تحلیلی (همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) در نرم‌افزار SPSS ویرایش 16 تجزیه‌و‌تحلیل گردید.
یافته‌ها: میانگین نمره‌ی انجام رفتارهای پایبندی به درمان 41/10±34/56 در دامنه‌ی نمره‌ی 16 تا 80 بود. انتظارات پیامد، خودکارآمدی درک شده و پشتیبانی جامعه‌ای در مجموع 43 درصد از واریانس انجام رفتارهای پایبندی به درمان را برآورد کردند. خودکارآمدی درک شده، قوی‌ترین ساختار پیش‌بینی کننده بود (430/0=ß و 001/0 > P). افزایش سن (126/0-=ß و 004/0 = P)، درمان با انسولین (250/0-=ß و 001/0 > P) و مصرف سیگار (146/0-=ß و 001/0 = P) به‌طور معکوس و داشتن بیمه درمانی (181/0=ß و 001/0 > P) به‌طور مثبت پیش‌بینی کننده‌ی انجام رفتارهای پایبندی به درمان بودند.
نتیجه‌گیری: توسعه، پیاده‌سازی و ارزشیابی مداخله‌های آموزشی مبتنی بر نظریهی شناختی‌جامعه‌ای با تأکید بر ارتقاء خودکارآمدی درک شده می‌تواند یافته‌های سودمندی در ارتقاء رفتارهای پایبندی به درمان در میان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو داشته باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb