7 نتیجه برای روانی
افسانه صبحی، حسن احدی، اسداله رجب، غلامرضا نفیسی، مسعود حجازی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1389 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت یکی از شایعترین بیماریهای متابولیک در سراسر جهان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل روانی اجتماعی درکنترل بیماری دیابت نوع اول است.
روشها: در این مطالعه 211 نفر والدین دارای کودک مبتلا به دیابت نوع 1 و 116 کودک دیابتیشان؛ همچنین 220 نفر والدین دارای کودک سالم و 149 کودک آنها، طی یک دوره 6 ماهه و به روش تصادفی نمونهگیری شدند. در این پژوهش از سطح HbA1c ناشتا و پرسشنامههای سلامت روان GHQ)) و سبک کنار آمدن با استرس (CSQ )استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک نرمافزار SPSS ویرایش 16 و با استفاده از آزمونهای تحلیل رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام و آزمون تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) در سطح معناداری 01/0 انجام شد.
یافتهها: آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که بین اضطراب پدران و افسردگی مادران با میزان HbA1c در کودکان؛ همچنین بین سبک کنارآمدن هیجانی در مادران و میزان HbA1c در کودکان ارتباط معنیدار مثبت وجود دارد و بر اساس آزمون تحلیل واریانس چند متغیری، والدین کودکان دیابتی نسبت به والدین کودکان عادی نمرات بالاتری در ابعاد نشانههای جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال کارکرد اجتماعی؛ همچنین نمرات بالاتری در سبک کنار آمدن هیجانی داشتند.
نتیجهگیری: بین سلامت روانی و سبک کنار آمدن با استرس در والدین و میزان HbA1c در کودکان مبتلا به دیابت ارتباط معنیدار مثبت وجود دارد. همچنین والدین کودکان دیابتی نسبت به والدین کودکان سالم از سلامت روانی کمتری برخوردارند و در مواجه با استرس، بیشتر از سبک کنار آمدن هیجانی استفاده میکنند.
سوزان زمزم، منیره انوشه، فضلاله احمدی،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده
Normal
0
false
false
false
مقدمه: دیابت، از مهمترین
بیماریهای مزمن و شایع در جهان است. یکی از مسایل مهمی که بیماران به ویژه زنان
میانسال دیابتیک با آن
مواجه هستند، مشکلات روانی- اجتماعی ناشی از دیابت است که کنترل قند خون آنان را
تحت تاثیر قرار میدهد. مطالعات بسیاری در مورد تجربیات زنان مبتلا به دیابت در زمینه مشکلات روانی اجتماعی در دنیا انجام شده، اما نتایج حاصل از این تجربیات به دلیل
زمینههای فرهنگی مختلف، متفاوت بوده است. هدف از این تحقیق تبیین مشکلات روانی- اجتماعی زنان سوری
مبتلا به دیابت است.
روشها: در این مطالعه
کیفی، 16 شرکت کننده ساکن شهر لاذقیه در کشور سوریه با روش نمونهگیری مبتنی بر
هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. جمعآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار
و تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوای کیفی (قراردادی) انجام
شد.
یافتهها: یافتهها از
مفاهیم چهار محور مربوط به مشکلات روانی- اجتماعی در زنان مبتلا به دیابت شامل:
"واکنشها و پاسخهای روحی روانی بیماران"، مشکلات مرتبط به
خانواده"، "مشکلات مرتبط به جامعه" و "مشکلات ناشی از ماهیت
دیابت" استخراج گردید.
نتیجهگیری: مشکلات روانی- اجتماعی ناشی از دیابت فشار قابل توجهی را بر زنان سوری وخانواده آنها تحمیل
کرده است، اجرای
مداخلات بهداشتی با تاکید بر مراقبتهای روحی- روانی جهت پیشگیری از بروز مشکلات روانی- اجتماعی یک امری ضروری به
نظر میرسد.
مهتاب علیزاده ، مارک متیوس، سيده زکیا حسین،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
هدف: این مطالعه به بررسی ارتباط وضعیت سلامت روانی (اضطراب و افسردگی و احساس خوب بودن روانی) افراد سالمند با میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای اساسی و حمایتی سالمندی و خدمات و مراقبتهای پزشکی در بین سالمندان ایرانی مقیم استرالیا میپردازد.
روشها: این مطالعه مقطعی، توصیفی-تحلیلی، بر روی 302 سالمند 65 سال و بالاتر ایرانی ساکن استرالیا به روش تصادفی ساده در طی سالهای7-2005 انجام شد. روش گردآوری دادهها به شکل مصاحبه چهره به چهره، مصاحبه تلفنی و ارسال پرسشنامه از طریق پست و بوده است. ابزار گردآوری دادهها بر اساس بررسیهای سالیانه وزارت بهداشت کشور استرالیا " بررسی وضعیت سلامت سالمندان در سال 2000" تدوین شده است. برای تعیین سلامت روانی از پرسشنامههای استاندارد اختلالات اضطراب و افسردگی (K6) و ابزار احساس خوب بودن روانی Yeild)) استفاده شده است. ابزارهای استاندارد تعیین میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای سالمندی شامل خدمات و مراقبتهای اساسی و حمایتی سالمندی و نیز خدمات و مراقبتهای پزشکی بودهاند. در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری T Test و ANOVA و مدل رگرسیون خطی و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. آنالیز دادهها توسط نرم افزار SPSS ویرایش 15 انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که اکثریت سالمندان مورد مطالعه در مدت 4 هفته قبل از پرسشگری احساس غمگینی و اظطراب داشتند. بیشتر سالمندان مهاجر ایرانی حد متوسطی از مشکلات روانی (اضطراب و افسردگی) را داشتند. در حدود 25% از سالمندان مورد بررسی حد پایینی از احساس خوب بودن روانی را در مدت 4 هفته قبل ا ز پرسشگری داشتند. میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای پزشکی و نیز خدمات و مراقبتهای پایه و اساسی سالمندی عامل تعیین کننده وضعیت سلامت روانی در سالمندان بودند. درحالیکه متغیرهای سلامت روانی (اضطراب و افسردگی و احساس خوب بودن روانی) عامل تعیین کننده در استفاده از خدمات و مراقبتهای حمایتی سالمندی در بین سالمندان مورد مطالعه نبودند.
نتیجهگیری: در این مطالعه میزان استفاده از خدمات و مراقبتهای سالمندی پایه و اساسی که در برگیرنده برآورده کردن نیازهای روزانه زندگی میباشد، عـامل تعیین کننده وضـعیت سلامت روانی در سالمندان ایرانی بودند. لذا دست آوردهـای این مطالعه میتواند خلا آگاهی از وضعیت سلامت روانی سالمندان مهاجر را در مطالعات سالمندشناسی پر نموده و همچنین به سیاست گذاریهای بهداشتی، عدالت اجتماعی، افزایش برابری حقوق سالمندان ایرانی مهاجر و دسترسی بیشتر آنان به خدمات و مراقبتهای سالمندی کمک نماید
مهتاب علیزاده ، حسین فخرزاده ، فرشاد شریفی، نسیبه زنجری، سیامک قاسمی،
دوره 13، شماره 1 - ( 10-1392 )
چکیده
اهداف: با توجه به اهمیت ارائه خدمات بهداشتی به سالمندان، بررسی وضعیت سلامت جسمانی و روانی افراد سالمند در کشور ضروری میباشد. از طرف دیگر به دلیل افزایش شمار سالمندان و نیز افزایش بیماریهای مزمن در سنین سالمندی هزینههای ارائه خدمات بهداشتی نیز روبه افزایش است. از این رو، مشخص کردن سن شروع سالمندی در ارایه خدمات ومراقبتهای سالمندی نیاز به مطالعهای در زمینه تفاوت دو گروه سنی 64-60 ساله و 69-65 ساله در وضعیت سلامت جسمانی و روانی دارد.
روشها: در این مطالعه مقطعی و توصیفی -تحلیلی 400 نفرافراد سالمند در دو گروه سنی 64 -60 ساله و 69-65 ساله ساکن مناطق شهری استان تهران در سال 1390 به روش نمونه گیری چند مرحلهایی انتخاب شدند. نمونهها از لیست پروندههای برنامه سالمندان مراکز بهداشتی با رعایت پراکندگی توزیع جغرافیایی در شهر تهران با روش مصاحبه حضوری نمونه گیری شدند. روش گردآوری دادهها پرسشنامه ساختار یافته بوده که برگرفته از ابزارهای سنجش سلامت جسمانی (دو تست (ADL, PF و ابزارهای سلامت روانی (دو تست K6, Psychological Wellbeing) بوده است.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد که سالمندان دو گروه سنی 64-60 ساله و 69-65 ساله در انجام فعالیتهای روزمره زندگی (042/0 = P) و محدودیت در انجام فعالیتهای فیزیکی با یکدیگر تفاوت معناداری داشته (020/0 = P) و با افزایش سن محدودیت در انجام فعالیتهای فیزیکی افزایش مییابد. اما در شاخصهای سلامت روانی یعنی پریشانی روانی و احساس تندرستی روانی هرچند با افزایش سن پریشانی روانی بیشتر و احساس تندرستی روانی کمتر میشود اما تفاوت معناداری بین دو گروه سنی وجود نداشت. البته سطوح پریشانی روانی بین دو گروه سنی متفاوت بوده است.
نتیجهگیری: بر این اساس، ارائه خدمات تکمیلی را میتوان از 65 سال شروع کرد و در ارائه خدمات مشاورهای به تفاوت سلامت زنان و مردان توجه کرد.
عبدالعزیز افلاک سیر، ساره رئوفی، جواد ملازاده، فرهاد خرمائی، اعظم فرمانی،
دوره 14، شماره 5 - ( 4-1394 )
چکیده
مقدمه: کانون کنترل سلامت موضوعی مهم در بیماری دیابت است. اهداف پژوهش حاضر بررسی نقش کانون کنترل سلامت در پیشبینی سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری و مقایسه سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری و ابعاد کانون کنترل سلامت در مردان و زنان دیابتی نوع دو بوده است.
روشها: تعداد 118 نفر بهعنوان گروه نمونه به روش نمونهگیری در دسترس از بین بیماران دیابتی نوع دو که به کلینیک دیابت درمانگاه شهید مطهری شهر شیراز مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند. افراد گروه نمونه با تکمیل پرسشنامه کانون کنترل سلامت و پرسشنامه سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری در این پژوهش شرکت نمودند.
یافتهها: بر طبق نتایج این پژوهش، کانون کنترل سلامت درونی (001/0 P<، 30/0r=) و کانون کنترل سلامت خدا (05/0 P<، 18/0r=) با سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری، همبستگی مثبت معنادار نشان دادند. همچنین کانون کنترل سلامت درونی، (01/0 P<، 28/0&beta =) سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری را بهصورت معناداری پیشبینی نمود. زنان و مردان تنها در بعد کانون کنترل سلامت شانس با یکدیگر تفاوت معنادار نشان دادند، بهطوری که بیماران زن میانگین بالاتری را کسب کردند. همچنین میان زنان و مردان در سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: بررسی یافتههای این پژوهش نشان میدهد که کانون کنترل سلامت درونی و کانون کنترل سلامت خدا نقش بسزایی در سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری ایفا میکند. بنابراین به روانشناسان و مشاوران پیشنهاد میگردد در درمان مشکلات روانشناختی بیماران دیابتی به ابعاد کانون کنترل سلامت توجه داشته باشند.
منیژه دهی، کیان نوروزی، پروانه آقاجری، مریم خوشبخت، نازیلا وثوقی،
دوره 17، شماره 1 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع روزافزون بیماری دیابت و کاهش کیفیت زندگی این بیماران، مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامهی بازدید منزل بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی صورت گرفته است.
روشها: مطالعهی حاضر یک مطالعهی کارآزمایی بالینی میباشد که 66 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به خانههای بهداشت روستاهای اطراف مراغه با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفت و سپس برنامهی بازدید منزل که برنامهی آموزشی ساختار یافته است طی شش ماه برای گروه تجربی صورت گرفت. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامهی کیفیت زندگی بیماران دیابتی توسط تمامی نمونههای پژوهش تکمیل شد. برای تحلیل نتایج از نرم افزارSPSS و آزمون آماری t تست استفاده شد.
یافتهها: در گروه تجربی میانگین نمرات کیفیت زندگی در ابعاد مختلف قبل و بعد از انجام مداخله، تفاوت آماری معنیداری نشان داد و در گروه کنترل، میانگین نمرات کیفیت زندگی قبل و بعد از انجام مداخله، تفاوت آماری معناداری نشان نداد. و همچنین مقایسهی میانگین نمرات کیفیت زندگی در بین دو گروه بعد از انجام مداخله، اختلاف معنی داری نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان دهندهی تأثیر قابل توجه برنامه بازدید منزل، در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم است، در نتیجه در نظر گرفتن برنامه بازدید منزل بهعنوان یکی از اقدامات اصلی در ارائه مراقبت به بیماران دیابتی، ضروری بهنظر میرسد، بهطوریکه پرستاران و سایر اعضای تیم بهداشتی میتوانند با بازدید منزل و ارائه مداخلات مناسب به ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت و در نتیجه کاهش مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی مربوط به این بیماری کمک کنند.
شیما کیوان، نوشیروان خضری مقدم، اسدالله رجب،
دوره 17، شماره 2 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای مزمن است که با مشکلات روانشناختی بهویژه استرس رابطهی زیادی دارد. در این زمینه مداخلات روانشناختی میتواند مفید واقع شود. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روشها: در این پژوهش از طرح نیمهتجربی پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعهی آماری پژوهش حاضر را بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تشکیل دادند که عضو انجمن دیابت ایران شهر تهران محسوب میشدند. برای نمونهی پژوهش، تعداد 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در نظر گرفته شد که بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مقیاس سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری (PAIS) بود.
یافتهها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) تأثیر معناداری بر سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری داشته است. همچنین یافتهها نشان داد، روش فوق بر نگرش نسبت به بیماری و محیط اجتماعی تأثیر معناداری داشت (05/0>P).
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد، کاهش استرس مبتنی بر ذهنآگاهی (MBSR) میتواند بر افزایش سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مؤثر باشد. این یافتهها تبیینکنندهی نیازمندی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به افزایش سازگاری روانی-اجتماعی با بیماری خود میباشد.