جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای لیپوپروتئین

پروانه یاوری، فریدون سیاسی، محمود جلالی، کاظم محمد، باقر لاریجانی، علی کشاورز، مریم چمری،
دوره 5، شماره 1 - ( 5-1384 )
چکیده

ناهنجاری‌های لیپوپروتیین‌ها از جمله عوامل خطر افزایش بروز بیماری‌های قلبی عروقی (CVD) در افراد دیابتی به شمار می رود. اختلالات موجود در وضعیت ویتامین های گروه B و آنتی‌اکسیدان‌ها در افراد دیابتی، نقش مفید مصرف این مکمل ها را در بهبود وضعیت لیپید های خون مطرح می سازد.
روش‌ها: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دو سو کور، تعداد 125 بیمار دیابتی نوع2 بطور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند و هر گروه روزانه برای مدت 2 ماه یکی از مکمل‌های زیر را دریافت کرد: 1) 10 میلی گرم2B، 10 میلی‌گرم 6B، 200میکروگرم 12B و 1000میکروگرم فولات؛ 2) ویتامین های گروه B و100 میلی گرم ویتامین E؛ 3) ویتامین های گروه B و 200میلی گرم ویتامین C؛ 4) ویتامین های گروه B، 100 میلی گرم ویتامین E و 200میلی گرم ویتامین C؛ و 5) دارونما.
نمونه‌های خون ناشتا در شروع و انتهای کارآزمایی جمع آوری و سطوح کلسترول تام، تری گلیسرید، آپولیپوپروتئین های A1 وB و ویتامین های E، اسید فولیک و ویتامین 12B در سرم و ویتامین C خون تام اندازه گیری شدند. تغییرات سطوح اولیه و تغییرات در طی مطالعه با استفاده از مدل general linear آزمون آماری شد.
یافته ها: مصرف مکمل به مدت 2 ماه تغییر معنی داری در میانگین سطوح سرمی آپولیپوپروتئین ها ایجاد نکرد. همبستگی مثبت ومعنی دار بین تغییرات ویتامین E با تغییرات آپوA1 (003/0=P) و آپوB (001/0>P) دیده شد. در رگرسیون چند متغیره سطح سرمی ویتامین E به عنوان متغیرمستقل و پیشگویی کننده سطوح سرمی آپو A1 وB (به ترتیب: 002/0=P و 001/0>P) و تغییرات سطح سرمی ویتامین 12B به عنوان متغیر پیشگویی کننده غلظت سرمی آپو B وارد معادله شدند (05/0>P).
نتیجه گیری: سطح ویتامین E سرم نماگر مناسبی برای پیشگویی سطوح سرمی آپوA1 و B می باشد. افزایش دوز مکمل و مدت طولانی تر مداخله برای دستیابی به تغییرات مطلوب توصیه می شود.


منیر جدیدالاسلامی، مهدی عباس نژاد، محمدرضا شهرکی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: صبر زرد از گیاهان دارویی است که برای درمان التهاب، بهبود سوختگی و تقویت سیستم ایمنی مورد استفاده قرار می گیرد. امروزه به دلیل عوارض جانبی کمتر و ارزان تر بودن گیاهان دارویی، مصرف آنها رو به افزایش است. هدف این مطالعه بررسی اثر صبرزرد بر قند خون، لیپیدها و لیپوپروتئین‌ها درموش‌های صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بود.
روش‌ها: جمعیت مورد مطالعه شامل 56 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار آلبینو با وزن 150-200گرم بودند. حیوانات مورد آزمایش به7 گروه تقسیم گردیده که 6 گروه آنها با استرپتوزوتوسین (IP-Kg/mg65) دیابتیک شدند. پس ازیک هفته، خونگیری جهت اندازه گیری قندخون ناشتا به منظور دیابتی شدن حیوانات انجام گرفت. گروه‌های دیابتیک به جز گروه کنترل دیابتی روزانه به ترتیب مقادیر(mg/kg100،200،300و400) عصاره صبرزرد وmg/kg5 گلیبن‌کلامید را از طریق گاواژ به مدت 4 هفته دریافت نمودند. درپایان دوره درشرایط ناشتا،خونگیری جهت اندازه‌گیری قند خون، لیپیدها و لیپوپروتئین های سرم انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که فقط دوزmg/kg400 صبرزرد و mg/kg 5 گلیبن کلامید موجب کاهش معنی دار قند (به ترتیب،12/23 ±62/162و51/26±37/193) گردید. همچنین دوزهای mg/kg200،300،400 صبرزرد و mg/kg5 گلیبن کلامید موجب کاهش معنی داری درغلظت تری گلیسیرید وکلسترول نسبت به گروه کنترل دیابتیک گردیدند. تمامی دوزهای صبرزرد و گلیبن کلامید موجب کاهش LDL شدند اما اثری بر HDL نداشتند.
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که عصاره صبرزرد موجب کاهش قند، کلسترول، LDL و TG می گرددکه شناخت دقیق آن نیاز به مطالعه بیشتری دارد.


سید محمدعلی غفاری، طیبه قیاسوند،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: اکسیداسیون لیپوپروتئین با دانسیته پائین (LDL) احتمالاً نقش مهمی در ایجاد آتروز بازی می نماید. شناخت سازوکار اکسیداسیون LDL و عواملی که موجب حساسیت آن به این فرایند می‌شوند هنوز کامل نمی‌باشد. یون مس به عنوان یکی از عوامل دخالت کننده در اکسیداسیون LDL طی آترواسکلروز معرفی شده و تصور بر آن است که اتصال یون های مس به LDL از شرایط لازم برای این اکسیداسیون است. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر دو فلاونوئید نارنجین و کوئرسیتین روی اتصال مس به LDL و بنابراین اکسیداسیون آن می باشد.
روش ها: LDL از پلاسمای محتوی EDTA توسط اولتراسانتریفوژ به صورت گرادیانی جدا گردید. اکسیداسیون LDL توسط یون های مس در غیاب و حضور نارنجین و کوئرسیتین به روش تیوباربیتوریک اسید (TBARS) ارزیابی شد. در نهایت اثر نارنجین و کوئرسیتین بر تشکیل کمپلکس مس-LDL توسط ژل فیلتراسیون مطالعه گردید.
یافته‌ها: این مطالعه نشان داد که نارنجین تشکیل TBARS و کمپلکس مس-LDL را مهار نموده در حالی که کوئرسیتین موجب افزایش تشکیل TBARS و کمپلکس مس-LDL می شود.
نتیجه گیری: نتایج فوق مشخص می نمایند که نارنجین با مهار اتصال مس به LDL ممکن است حساسیت این لیپوپروتئین را به اکسیداسیون در مقابل یون مس کاهش دهد و به این طریق احتمالاً در پیشگیری از عوارض آترواسکلروز نقش دارد، در حالی که کوئرسیتین با تحریک اتصال مس به LDL احتمالاً موجب افزایش حساسیت LDL به اکسیداسیون شده و بدین طریق ممکن است موجب پیشرفت فرایند آترواسکلروز شود.


احمد اسماعیل‌زاده، فهیمه حقیقت دوست، فاطمه زریباف، گلگیس کریمی، لیلا آزادبخت،
دوره 9، شماره 0 - ( 2-1389 )
چکیده

اضافه وزن و چاقی، عوامل خطر مستقلی برای بیماری‌های قلبی عروقی (CVD) محسوب می‌شوند. به علاوه بسیاری از عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی مثل دیس لیپیدمی و التهاب در افراد چاق و دارای اضافه وزن نسبت به سایر افراد بیشتر دیده می‌شوند. در این افراد توصیه‌های تغذیه‌ای رایج، بر روی کاهش دریافت چربی کل، اسیدهای چرب اشباع و کلسترول متمرکزند تا بتوانند سطح LDL-C و کلسترول تام (TC) را کاهش دهند. مطالعات اخیر نشان می‌دهند که سطح چربی‌های خون در پاسخ به درشت مغذی‌ها تغییر می‌کنند، لذا می‌توان رژیم‌هایی را ارائه کرد که فراسنج‌های خاص لیپیدی را تحت تأثیر قرار دهند. البته ممکن است این رژیم‌های غذایی در افراد چاق و دارای اضافه وزن که التهاب یا مقاومت به انسولین دارند، کمتر مؤثر باشد. در نتیجه شناسایی و تنظیم یک رژیم غذایی کاهنده سطح کلسترول خون برای کاهش التهاب و افزایش حساسیت به انسولین در افراد چاق یا دارای اضافه وزن، توجه زیادی را به خود جلب کرده است.


لیلا خواجه‌علی، منوچهر نخجوانی، فاطمه اصفهانیان، جواد بهجتی، علیرضا استقامتی، فیروزه عسگرانی،
دوره 9، شماره 0 - ( 2-1389 )
چکیده

مقدمه: شواهد موجود موید نقش استرس اکسیداتیو در بروز عوارض دیابت است. پراکسیداسیون LDL خواص آتروژنیسیتی این عامل را افزایش می‌دهد. در مقابل، پروتئین‌های شوک حرارتی، چون پروتئین شوک حرارتی 70 کیلودالتونی (HSP70)، از عملکرد و بقای سلول در مقابل استرس اکسیداتیو حمایت می‌کنند. بر طبق مطالعات vitro In٬ oxidized-LDL(ox-LDL) توانایی القای ترشح HSP70 از سلول‌های اندوتلیال، عضله صاف و ماکروفاژهای انسانی را دارد. در این مطالعه به بررسی رابطه سطح سرمی ox-LDL و HSP70 در افراد دیابتی پرداختیم.

روش‌ها: این مطالعه به صورت «Stratified cross-sectional» و بر روی 73 بیمار دیابتی نوع دو]37 بیمار با سابقه ابتلای 5 ساله و یا بیشتر به بیماری دیابت (گروه A) و 36 بیمار دیابتی تازه تشخیص داده شده ) گروه B)[ که در طی سال 1387 به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی(ره) تهران مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. 36 فرد غیر دیابتی سالم که از نظر سن و جنس با بیماران دیابتی همسان‌سازی شده بودند، به عنوان گروه کنترل (گروه C) انتخاب گردیدند. افراد با نارسایی قلبی کلاس III و IV، بیماری‌های عفونی و التهابی، مصرف کننده‌های داروهای ضد التهابی، گلوکوکورتیکوییدها و سیگار، افراد مبتلا به نارسایی کلیه (mg/dl 5/1 ≥ کراتینین) و زنان حامله وارد مطالعه نشدند. در هر گروه، سطح سرمی قند ناشتا، HbA1C، پروفایل لیپید،ox- LDL  و HSP70 اندازه‌گیری و ارتباط این عوامل از طریق آنالیز رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: سطح سرمی ox-LDL در بیماران با سابقه ابتلای 5 ساله و یا بیشتر به دیابت، بیشتر از بیماران تازه تشخیص داده شده و افراد سالم بود (به ترتیب  u/l50/45±43/81، u/l 96/8±50/45 وu/l 90/8±41/42؛ 001/0P<). سطح سرمی HSP70 نیز در بیماران با سابقه ابتلای 5 ساله و یا بیشتر به دیابت، از بیماران تازه تشخیص داده شده و افراد سالم بیشتر بود ( به ترتیب ng/ml51/0±87/0، ng/ml 33/0±52/0 و ng/ml 12/0± 26/0؛ 001/0P<). پس از آنالیز کوواریانس (ANCOVA)، از بین متغیرهای مستقل، تنها سن (09/0=r، 001/0P=) و بیماری دیابت (88/0=r، 003/0P=) با سطح سرمی HSP70 رابطه معنی‌دار داشتند.

نتیجه‌گیری:  HSP70 با سن و بیماری دیابت ارتباط مستقیم دارد. سطح سرمی ox-LDL وHSP70 در افراد دیابتی، بالاتر از افراد سالم و در بیماران دیابتی با ابتلای طولانی، بیشتر از افراد تازه تشخیص داده شده می‌باشد. "ازمان دیابت"، خود محرک کافی برای تولید ox-LDL و HSP70 است.


آتوسا سعید‌پور، پروین میرمیران، فیروزه حسینی اصفهانی، سمیه حسین‌پور نیازی، فریدون عزیزی،
دوره 9، شماره 0 - ( 2-1389 )
چکیده

مقدمه: رژیم‌های غذایی دارای شاخص گلیسمی(GI=Glycemic Index)  و بار گلیسمی(GL=Glycemic Load)  بالا ممکن است افزایش دریافت انرژی و خطر بروز بیماری‌های قلبی- عروقی را به دنبال داشته باشند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط GI و GL با پروفایل چربی‌های خون و تغییرات آنها بود.

روش‌ها: نمونه‌های خون و یادآمد 24 ساعته تغذیه‌ای، در یک مطالعه آینده‌نگر با پیگیری 7/6 ساله از 120 فرد بالای 40 سال جمع‌آوری گردید. ارتباط بین لیپیدهای سرم با GI و  GLتوسط مدل رگرسیون خطی و تنظیم شده (برای عوامل خطرساز شناخته شده مرتبط با لیپیدهای سرم) در شروع مطالعه ارزیابی شد.

یافته‌ها: دریافت بالاتر GI به طور مثبت با سطح کلسترول تام سرم (58/1 ،22/0CI=%95)، کلسترول  LDL(لیپوپروتئین با چگالی پایین) (83/1 ،37/0CI=%95)، نسبت کلسترول LDL/HDL (06/0 ، 0 CI=%95) و تغییرات نسبت کلسترول LDL/HDL (52/0، 15/0CI=%95) و به طور منفی با کلسترول  HDL(لیپوپروتئین با چگالی بالا)(75/0 ،47/0 CI=%95) ارتباط داشت؛ حال آن که GL به طور مثبت با سطح کلسترول تام(74/0 ، 38/0 CI=%95)، کلسترول  LDL(33/0 ، 12/0 CI=%95)، نسبت کلسترول LDL/HDL (01/0 ، 0CI=%95) تغییرات کلسترول تام(05/0، 0 CI=%95)، کلسترول LDL (16/0، 12/0CI=%95) و نسبت کلسترول LDL/HDL (50/0، 14/0CI=%95) در ارتباط بود.

نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر، نشان دادند که دریافت بالای GI و GL اثر نامطلوب هم بر سطح لیپیدهای سرم و هم بر تغییرات آنها دارند.


روناک نعلینی، ایرج حیدری، محمدعلی بهار،
دوره 10، شماره 2 - ( 10-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: هدف از این مطالعه، بررسی ویژگی‌های کارکرد آنالیتیک دو روش مستقیم و محاسبه‌ای سنجش میزان LDL و مقایسه دو روش از نظر تاثیر بر طبقه‌بندی در تشخیص هایپر کلسترولمی است.
روش‌ها: تعداد 352 نفر از مراجعه کنندگان به یکی از آزمایشگاه‌های تهران به صورت پی در پی وارد مطالعه شدند. داده‌های جمعیت شناختی و خصوصیات بالینی و عوامل خطر بیماری‌های کرونر با یک پرسشنامه جمع‌آوری شدند. یک نمونه خون ناشتا از شرکت کنندگان تهیه و سرم آن جداسازی و فریز شد. همه نمونه‌ها در یک روز از نظر میزان کلسترول تام، لیپوپروتئین با تراکم بالا و میزان تری‌گلیسرید (TG) به روش آنزیمی مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان لیپوپروتئین با تراکم پایین (LDL) به دو روش محاسبه‌ای فریدوالد و روش مستقیم هموژن مورد سنجش قرار گرفت. برای مقایسه کارکرد آنالیتیک دو روش از تحلیل رگرسیونی و منحنی بلاند-آلتمن استفاده شد.
یافته‌ها: مقدار LDL سنجش شده با دو روش ارتباط قوی و معنی‌داری داشت (95/0(r= . روش محاسباتی دارای سوگیری مثبت نسبت به روش مستقیم بود که این سوگیری در سطوح بالاتر TG واضح‌تر بود. عملکرد روش محاسباتی در طبقه‌بندی بیماران بر اساس معیارهای NCEP-ATP-III به ویژه در افراد دارای عوامل خطر بیشتر، بهتر از روش مستقیم بود.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه روش مستقیم سنجش LDL برتری خاصی در مقایسه با روش محاسباتی نداشت. تا زمانی که روش‌های مستقیم دقیق‌تری در دسترس قرار بگیرند، استفاده از روش‌های مستقیم باید با احتیاط بیشتری انجام شود.


خانم خدیجه ضامنی جعفرکلائی، دکتر محمدرضا اسماعیلزاده طلوعی،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بازی تناوبی شدید و تمرین تناوبی شدید بر شاخص­های ترکیب بدن، عملکردی و نیمرخ لیپیدی دختران دارای اضافه‌وزن و چاقی 10 تا 12 صورت گرفت.
 مواد و روش­ها: در پژوهش نیمه‌تجربی حاضر، 30 دختر (میانگین قد 32/5 ± 26/149 متر، وزن 65/7 ± 41/67 کیلوگرم و شاخص توده­بدنی 3/2 ± 14/30 کیلوگرم بر مجذور متر) دارای اضافه­وزن و چاقی به­طور تصادفی در گروه­های تمرین تناوبی شدید  (10 نفربازی تناوبی شدید (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه­های تمرین به­مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته با تمرینات چهار دقیقه­ای با شدت بالا (90 -85 درصد ضربان قلب حداکثر) و ریکاوری سه دقیقه­ای (75-65 درصد ضربان قلب حداکثر) با چهار تکرار انجام شد که در تمرینات تناوبی شدید به شکل دویدن و در بازی تناوبی شدید به شکل بازی صورت گرفت. نمونه­های خونی جهت اندازه­گیری سطوح سرمی نیمرخ لیپیدی (48 ساعت قبل و پس از مداخله) گرفته شد.
نتایج: هر دو گروه تناوبی شدید و بازی تناوبی شدید  در مقایسه با گروه کنترل در مقادیر توان هوازی و HDL  افزایش (001/0> P) و در مقادیر درصد چربی بدن، TG، TC و LDL (010/0> P) کاهش معناداری را نشان دادند و بین دو گروه تمرین در TG، LDL و HDL (01/0> P) تفاوت معنادار بود که با افزایش HDL بیش­تر و کاهش بیش­تر  TGو LDL. در گروه بازی تناوبی همراه بود.
 نتیجه­گیری: بازی تناوبی شدید می­تواند به­عنوان راهکار مناسب­تری جهت بهبود نیمرخ لیپیدی دختران دارای اضافه‌وزن و چاقی پیشنهاد شود.

 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb