4 نتیجه برای مطالعه قند و لیپید تهران
پروین میرمیران، نازنین نوری، مریم بهشتی زواره، فریدون عزیزی،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده
از آنجا که تحقیقات کمی در مورد اثرات مفید سبزیجات و میوهجات بر روی عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در مطالعات جامعهنگر در دسترس است، هدف از این مطالعه ارزیابی میزان و چگونگی رابطه دریافت میوه و سبزی با عوامل خطر بیماریهای قلبی و عروقی در بزرگسالان بود.
روشها: در این مطالعه مقطعی جامعه نگر 840 فرد بزرگسال ساکن تهران(361 مرد و 479 زن) در سن بین 18 تا 74 سال بهصورت تصادفی در سال 1378 انتخاب شدند. دریافتهای غذایی با استفاده از پرسشنامه بسامد غذایی (FFQ) ارزیابی و مقادیر ذکر شده هر غذا با استفاده از راهنمای مقیاسهای خانگی به گرم تبدیل و وارد برنامهNutritionist III شد. حدود مرزی برای دستجات میوه و سبزی 0-9/1، 2-9/2، 3-9/3و 4≤ سهم در روز انتخاب شدند .
یافتهها: بعد از تطبیق برای متغیرهای مخدوش گر در رگرسیون لوجستیک چند متغیره ، دریافت میوه و سبزی بطور معنی دار و معکوس با عوامل خطر CVD مرتبط بود. نسبت شانس تعدیل شده در مدل اول که برای سن، BMI، دریافت انرژی، وضیت کشیدن سیگار، کلسترول رژیم غذایی و شیوع دیابت یا بیماری کرونر قلب تطبیق شده بود، برای غلظت LDL-C بالای سرمی1، 88/،81/0و 75/0 (01/0P<)بود و با تعدیل بیشتر برای تحصیلات، فعالیت بدنی، دریافت چربی اشباع، غیراشباع ، چربی کل، پتلسیم و ویتامین ث این روند مخدوش نشد. این ارتباط در تمام بخشهای کشیدن سیگار، فعالیت بدنی و سه اک های Keys score مشهود بود.
نتیجهگیری: دریافت بیش از 4 سهم میوه و سبزی، با غلظت کمتر LDL-C و کلسترول تام سرم و در نتیجه خطر کمتر بیماریهای قلبی عروقی مرتبط بود .
عرفان ایوبی، داود خلیلی، علی دل پیشه، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده
مقدمه: ارتباط متغیرهای سندرم متابولیک با یکدیگر کاملاً مشخص نیست. هدف از این مطالعه تحلیل عاملی سندرم متابولیک و بررسی ارتباط آن با بروز دیابت نوع 2 در افراد 20 تا 60 سال در مطالعه قند و لیپید تهران میباشد.
روشها: تعداد 1861 مرد و 2706 زن از فاز پایه مطالعه قند و لیپید تهران برای بروز دیابت نوع 2 طی 4 فاز (متوسط 10 سال) پیگیری شدند. برای بررسی سندرم متابولیک از تحلیل عاملی به روش تحلیل مولفههای اصلی استفاده شد. از مد رگرسیون جستیک دو حالته برای بررسی نقش عاملها در بروز دیابت نوع 2 استفاده شد.
یافتهها: در هر دو جنس، 3 عامل از تحلیل عاملی سندرم متابولیک به دست آمد. در هر دو جنس فشار خون سیستولیک و دیاستویک و دور کمر روی عامل 1 بارگذاری شدند. روی عامل دوم در زنان تریگیسرید و کلسترول با دانسیته بالا قرار داشتند اما در مردان دور کمر به همراه این دو متغیر قرار داشت. عامل سوم در مردان فقط با قند خون ناشتا بارگذاری شده بود اما در زنان دور کمر با قند خون ناشتا قرار داشت. در هر دو جنس، عامل 3 (عامل گلیسمی) با تطبیق متغیرهای مخدوش کننده، بیشترین اثر را روی بروز دیابت نوع 2 داشت. اندازه اثر برای زنان بیشتر از مردان بود. (مردان: 34/16-35/4=CI 95%، 43/8=OR، زنان: 37/26-19/7=CI 95%، 77/13=OR).
نتیجهگیری: متغیر چاقی نقش مهمی میتواند در یک شکل کردن سندرم متابولیک داشته باشد. یافتههای ما پیشنهاد میکند که 3 عامل با ماهیتهای فیزیولوژیکی متفاوت با بروز دیابت نوع 2 همبسته هستند.
مریم رزکش، بیتا فام، مریم السادات دانشپور، فریدون عزیزی، مهدی هدایتی،
دوره 12، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده
مقدمه: التهاب نقش مهمی در بروز و پیشرفت آترواسکلروزیس دارد و بسیاری از مطالعات بر روی بررسی رابطه بین فاکتورهای التهابی و شدت سندرم متابولیک متمرکز بودهاند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط میان برخی فاکتورهای التهابی از جمله پروتئین واکنشگر سی (hsCRP)، هموسیستئینواینترلوکین-6 با عوامل خطرساز متابولیکی در افراد مبتلا به سندرم متابولیک و افراد سالم، در نمونهای از جمعیت تهرانی میباشد.
روشها: در مطالعه مقطعی حاضر، 365 نفر (134 مرد و 231 زن) بالای 19 سال جمعیت مورد مطالعه قند و لیپید تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس هر یک از متغیرهای تن سنجی و بیوشیمیایی برای آنها اندازهگیری شد.
یافتهها: سندرم متابولیک در160 فرد (8/43%) تشخیص داده شد. سطح hsCRP، هموسیستئینواینترلوکین-6در افراد مبتلا به سندرم متابولیک بیشتر از گروه نرمال بود. با افزایش تعداد اجزای سندرم متابولیک بعد از تعدیل جنس و سن، افزایش تدریجی معنیداری در سطحhsCRP دیده شد، به طوری که مـتوسط سـطح hsCRP برابر 27/6، 59/6 و 51/7 نانوگرم در میلیلیتربود. بـهترین پـیشبینی کننده hsCRP، اینترلوکین-6و هموسیستئین برای هر سه سطح در افراد مبتلا به سندرم متابولیک نسبت اندازه دور کمر به قد بود، ولی در افراد نرمال به ترتیب، نسبت اندازه دور کمر به قد، اندازه دور کمر و نسبت اندازه دور کمر به دور باسن بودند.
نتیجهگیری: سطح hsCRP ارتباط گستردهای با عوامل خطر متابولیکی دارد. بهعلاوه، نسبت اندازه دور کمر به قد پیشبینی-کننده خوبی برای افزایش سطوحhsCRP ، هموسیستئین و اینترلوکین-6 مرتبط با سندرم متابولیک میباشد.
مریم السادات دانشپور، بهاره صداقتی خیاط، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده
مقدمه: شیوع بیماریهای غیرواگیر مانند سندرم متابولیک در کشورهای در حال توسعه بهشدت رو به افزایش میباشد. همزمانی بروز سه شرط بالینی از میان چاقی شکمی، افزایش فشار خون، افزایش قند ناشتا، افزایش تری گلیسرید و کاهش کلسترول با دانسیته بالا شرط تشخیص این سندرم میباشد. در مطالعه مروری حاضر بهبررسی تغییرات ژنتیکی مرتبط با این سندرم در دنیا و در مطالعه قند و لیپید تهران پرداخته است. روشها: بهمنظور یافتن ژنها و تغییرات ژنتیکی مرتبط با سندرم متابولیک، بانک داده ژنوتیپ و فنوتیپ (dbGaP) و جستجوگر ژنتیک اپیدمیولوژی انسانی (HuGE navigator) بررسی گردیدند. همچنین، جهت بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه در ایران و مطالعه قند و لیپید تهران از بانک اینترنتی PubMed نیز استفاده گردید. یافتهها: 30 فنوتیپ مرتبط با این سندرم انتخاب شد که 21 فنوتیپ آن شاخصتر بودند. از بین پُلی مورفیسمهای مرتبط با سندرم متابولیک و یا فاکتورهای خطر آن 173 پُلی مورفیسم بعد از حذف نتایج مشابه باقی ماند. در انتها شش ناحیه ژنی که در ارتباط بیشتری با بروز این سندرم بودند باقی ماندند. نتیجهگیری: شناسایی ژنهای مسئول سندرم متابولیک بهعنوان یک بیماری چند ژنی میتواند به ارتقای سطح درمان و پیشگیری کمک نماید. بهطور کلی طی این مسیر نیازمند انجام مطالعات تکمیلی ژنتیکی از دهها هزار نفر از افراد مبتلا به سندرم متابولیک در سطح کشور است، شناسایی و اولویت بندی بررسی این تغییرات ژنتیکی میتواند گامی به سمت جلو باشد.