جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای وزن

مهرشاد عباسی، منوچهر نخجوانی،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: گزارشهایی مبنی بر اثر میدانهای مغناطیسی بر هم‎ایستایی(homeostasis) قند خون وجود دارد اما هنوز توافق نهایی برای رد یا قبول این گزارشها حاصل نشده است. ما در ادامه بررسیهای قبلی خود، در این مطالعه اثر میدان مغناطیسی ثابت بر قند خون و وزن‎گیری حیوان آزمایشگاهی را بررسی می‎کنیم.
روشها: بیست وهشت موش ماده جوان سویه BALB/C را به‎طور تصادفی به چهار گروه A، B، C و D تقسیم کردیم. گروه A 20 روز در میدان مغناطیسی ثابت قرار گرفت، گروه B 20 روز در میدان‎نما قرار گرفت، گروه C 10 روز در میدان مغناطیسی بود و سپس از میدان خارج شد و10 روز پایانی آزمایش را در خارج از میدان سپری کرد، گروه D 10 روز در میدان‎نما وسپس 10 روز در خارج میدان‎نما بود. قدرت القای میدان مغناطیسی 500 گوس بود و به‎وسیله دو تیغه آهنربای طبیعی ایجاد می‎شد. میدان‎نما به‎وسیله دو تیغه سنگ سیاه که از جهت ظاهری مشابه آهن‎رباها بودند، ایجاد گردید. طی آزمایش موشها روزانه وزن می‎شدند و در پایان 20 روز آزمایش، از موشها نمونه خون اخذ و قند آن تعیین می‎گردید.
یافته‎ها: وزن‎گیری موشهای چهار گروه یکسان بود. قند خون گروه C از نظر آماری به‎طور معنی‎داری از قند خون گروه‎های B و D کمتر بود. تفاوت قند خون بین دیگر گروه‎ها از نظر آماری معنی‎دار نبود.
نتیجه‎گیری: با وجودی که در مدت اقامت موشهای آزمایشگاهی در میدان مغناطیسی قند خون آنها تغییر نمی‎کند، قند خون موشها10 روز پس از خروج از میدان، از قند خون موشهایی که هرگز در میدان نبوده‎اند، کمتر است.


فرزاد حدائق، آزاده ضابطیان، هادی هراتی، فریدون عزیزی،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده

مقدمه: شیوع عوامل خطر قلبی عروقی در نژاد قفقازی با محدوده طبیعی نمایه توده بدنی افزایش نشان می‌دهد و لذا مطالعه حاضر جهت تعیین شیوع و نسبت شانس سندرم متابولیک و عوامل خطر آن در افراد با وزن طبیعی طراحی شده است .
روش‌ها: در این مطالعه مقطعی و بر پایه جمعیت، 3444 شرکت کننده (1737 مرد و 1707 زن) بالای 20 سال ساکن شهر تهران با نمایه توده بدنی طبیعی (kg/m2 9/24-5/18 برای هر دو جنس) شرکت داشتند. اطلاعات دموگرافیک افراد جمع‌آوری گردید و فشار خون و شاخص‌های تن سنجی آنها مطابق پروتکل‌های استاندارد سنجیده و نمایه توده بدنی محاسبه شد. آنالیزهای بیوشیمیایی بر روی نمونه‌های خون ناشتا انجام گردید. سندرم متابولیک مطابق راهنمای پانل درمانی بزرگسالان (ATP III) به صورت وجود 3 عامل یا بیشتر از عوامل خطر متابولیک می‌باشد. میانگین‌ها و نسبت‌ها و نیز نسبت‌های شانس چند عاملی با تعدیل برای سن، فعالیت فیزیکی، استعمال سیگار و تحصیلات افراد که مبین ارتباط بین سندرم متابولیک و چارک‌های BMI طبیعی بودند، ارائه گردیدند.
یافته‌ها: شیوع کلی سندرم متابولیک در مردان و زنان با وزن طبیعی به ترتیب 9/9% (فاصله اطمینان 95% ، 3/11-5/8) و 11% (فاصله اطمینان 95%، 4/12-5/9)، 2/0=P می‌باشد. میانگین نمایه توده بدنی در مردان کمتر از زنان بود (8/1±4/22 در مقابل 7/1±5/22 kg/m2 ،001/0P<) و در مقابل میانگین دور کمر در مردان بالاتر از زنان دیده شد (6/6±8/79 در مقابل 7/7±3/79cm، 001/0P<). فشار خون بالا، سطح تری‌گلیسرید بالا و حضور حداقل دو عامل خطر در گروه مردان بیشتر بود در حالی‌که شیوع دور کمر بالا و HDL سرمی پایین در گروه زنان بیشتر بود. افراد در بالاترین چارک BMI طبیعی نسبت شانس بالاتری برای بروز سندرم متابولیک در مقایسه با اولین چارک آن داشتند (با نسبت شانس 21/5 برای مردان و 15/2 برای زنان). احتمال ابتلا به سندرم متابولیک و هر یک از عوامل خطر آن با افزایش چارک‌های BMI طبیعی در هر دو جنس افزایش داشت، بجز قندخون بالا و دور کمر بالا در مردان و قند خون بالا در زنان.
نتیجه‌گیری: در جمعیت بزرگسال ایرانی شیوع عوامل خطر قلبی ـ عروقی حتی در محدوده وزن نرمال نیز زیاد می باشد و لذا مداخلات برای پیشگیری از دیابت و بیماری‌های قلبی عروقی در افراد با وزن طبیعی نیز باید مد نظر قرار گیرد. از سوی دیگر حدود BMI منطبق بر توصیه‌های WHO، احتمالاً برای این جمعیت غیرمناسب می‌باشد.


آتبین مرادی زیرکوهی، محسن خوش‌نیت نیکو، فرهاد زارع، ژیلا مقبولی، آرش حسین نژاد، علیرضا شفایی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: لپتین و آدیپونکتین هورمون‌هایی هستند که به طور عمده از بافت چربی تولید می‌شوند و با وزن بدن ارتباط دارد. مطالعات انجام شده طی بارداری، نتایج متناقضی از نقش لپتین و آدیپونکتین در طی بارداری بر وزن تولد نوزاد گزارش کرده‌اند. هدف از این مطالعه ارزیابی سطوح سرمی لپتین و آدیپونکتین مادری و بند‌ناف و ارتباط آن با وزن هنگام تولد نوزاد می باشد.
روش‌ها: این مطالعه به صورت مقطعی در 86 زن باردار مراجعه کننده به بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. نمونه خون از مادر در اتاق زایمان و بعد از تولد نوزاد از بند ناف گرفته شد. نمونه‌های مادر و بند ناف از نظر غلظت لپتین و آدیپونکتین آزمون شد. وزن هنگام تولد و قد نوزاد در اطاق زایمان اندازه گیری شد.
یافته‌ها: میانگین نمایه توده بدنی مادر8/4 ± 8/23 کیلوگرم بر متر مربع،وزن نوزادان 46/0  13/3 کیلوگرم و میانگین هفته بارداری 6/2 ± 15/38 هفته بود. ارتباط معنی‌داری بین آدیپونکتین نوزاد با وزن نوزاد یافت نشد. لپتین نوزاد همبستگی مثبت معنی‌داری با وزن نوزاد نشان داد.
نتیجه‌گیری : تغییرات سطح لپتین نوزادی منعکس کننده تغییر بافت چربی در نوزاد است و می‌تواند بر روی وزن نوزاد موثر باشد.


لادن گیاهی، ابوالقاسم جزایری، عباس رحیمی، مظاهر رحمانی، باقر لاریجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1385 )
چکیده

مقدمه: نقش آدیپونکتین در تنظیم متابولیسم گلوکز، مقاومت به انسولین و اختلالات مرتبط با چاقی مورد توجه قرار گرفته است. مطالعه حاضر به منظور تعیین سطح سرمی آدیپونکتین و ارتباط آن با درصد توده چربی بدن و حساسیت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن دیابتی و غیر دیابتی انجام شده است.
روش‌ها: مطالعه بر روی مردان دارای اضافه وزن دیابتی نوع 2 ( 20 نفر) و غیر دیابتی ( 20 نفر) انجام شد. سطح سرمی آدیپونکتین به روش ELIZA، FBS به روش گلوکز اکسیداز و انسولین ناشتا به روش Immunoreactive اندازه‌گیری شدند. درصد توده چربی بر اساس امپدانس بیوالکتریک تعیین شد. حساسیت به انسولین نیز بر اساس فرمول QUICKI محاسبه شد.
یافته‌ها: با وجود یکسان بودن تقریبی BMI در هر دو گروه، میانگین درصد توده چربی در گروه دیابتی(87/2 ±55/26% )بدون وابستگی به سن به طور معناداری بالاتر از گروه غیر دیابتی (64/2±93/22 %) بود (05/0P<). میانگین آدیپونکتین در گروه دیابتی ( µg /ml 53/3±77/7 ) کمتر از گروه غیر دیابتی(µg /ml 03/0±13/8) بود، گرچه این اختلاف از نظر آماری معنا دار نبود. بین آدیپونکتین و درصد توده چربی ارتباط معکوسی مشاهده شد که از نظر آماری معنا دار نبود. از طرف دیگر ارتباط مستقیمی بین آدیپونکتین و حساسیت به انسولین در گروه غیر دیابتی مشاهده شد( 5/0+=r ؛ 04/0=P).
نتیجه‌گیری: پایین بودن سطح آدیپونکتین در مردان دارای اضافه وزن دیابتی در مقایسه با مردان مشابه غیر دیابتی، به علاوه ارتباط مثبت آدیپونکتین با حساسیت به انسولین نشان دهنده اثر کاهش سطح این هورمون در موارد مقاومت به انسولین و دیابت در مردان ایرانی دارای اضافه وزن است.


نصرت اله ضرغامی، قربان محمدزاده، فریدون ممقانی، رضا حاج حسینی، عباس مهاجری،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده

لپتین پپتیدی است که قویا با آدیپوزیته بدن ارتباط دارد و شاخص بالقوه ای برای چاقی ومشکلات ناشی از چاقی می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط سطح سرمی لپتین با شاخص های آنتروپومتریک در زنان با درجات مختلف چاقی می‌باشد.
روش‌ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی روی 106 زن غیر دیابتی با 25 ≥ BMI و38 زن غیر دیابتی با 25 BMI ≤ انجام گرفت. سطح سرمی لپتین با روش ایمنواسی وگلوکزخون ناشتا با روش گلوکز اکسیداز اندازه گیری شدند.نمایه توده بدن از تقسیم وزن(کیلوگرم) بر قد (متر مربع) محاسبه گردید.
یافته‌ها: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین غلظت ها ی سرمی لپتین در زنان با وزن طبیعی، اضافه وزن، چاق درجه 1وچاق درجه 2 به‌ترتیب 56/0 ± 88/6 ، 73/1 ± 30/39، 04/1 ±60/ 46و 13/3 ± 22/48 نانوگرم برمیلی لیتر بود. افزایش غلظت سرمی لپتین متناسب با افزایش نمایه توده بدن (BMI) چشمگیر بود. اختلاف غلظت سرمی لپتین در بین تمام گروه‌ها از نظر آماری معنی دار بود(001/0P<). همبستگی مستقیم معنی داری بین لپتین و نمایه توده بدن با (001 /0 , P<736/0r =) مشاهده شد. همبستگی معنی داری بین لپتین و سن و لپتین با نسبت دور کمر به دور باسن (WHR)در هیچ کدام از گروه ها مشاهد نشد.
نتیجه‌گیری: یافته ها ی این مطالعه نشان می دهند که غلظت لپتین با افزایش درجه چاقی افزایش می‌یابد و از بین شاخص‌های مختلف آنتروپومتریک، قویاً با نمایه توده بدن ارتباط دارد.




مهدی خبازخوب، اکبر فتوحی، حسن هاشمی، کاظم محمد،
دوره 7، شماره 3 - ( 4-1387 )
چکیده

چکیده

مقدمه: چاقی و اضافه وزن با توجه به نقشی که در بروز بیماری‌های قلبی، فشار خون و دیابت دارند، از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. گزارش حاضر با هدف تعیین چاقی و اضافه وزن بر حسب سن و جنس در جمعیت شهری تهران ارائه می‌گردد.

روش ها: طی یک مطالعه جمعیتی مقطعی بوسیله نمونه گیری خوشه­ای طبقه­بندی شده، نمونه­ها متناسب با جمعیت مناطق تهران (طبقه­ها) انتخاب شدند. وزن و قد افراد شرکت کننده در شرایط استاندارد اندازه گیری شد. برای تعین چاقی، اضافه وزن و لاغری از صدک های نمایه توده بدن برای سن و جنس استفاده گردید. مقادیر گزارش شده شیوع بر حسب سن و جنس استاندارد شده و رابطه چاقی و لاغری با سن و جنس به عنوان متغیرهای مستقل بوسیله رگرسیون لجستیک محاسبه شد.

یافته ها: از 6497 فرد انتخاب شده، 3/70% (4565 فرد) در مطالعه شرکت کردند که قد و وزن 4452 نفر اندازه گیری شد. 42% نمونه ها مذکر و میانگین سنی شرکت کنندگان 7/18± 3/30 سال بود. شیوع چاقی و اضافه وزن به ترتیب 6/13% (7/14-4/12: CI 95%) و 9/24% (3/26-4/23: CI 95%) بود. چاقی و اضافه وزن بطور معنی داری با افزایش سن زیادمی‌شود و بر خلاف اضافه وزن که در دو جنس تفاوتی نداشت (826/0= P) چاقی در زنان بیشتر است (001/0>P).

نتیجه گیری: چاقی نزد ساکنین تهران از نسبت متوسطی برخوردار است. یافته های مربوط به اضافه وزن می‌تواند به عنوان هشداری برای جمعیت تهران باشد بطوری که بر اساس این یافته ها، یک اپیدمی چاقی در جمعیت پیش بینی تهران می‌شود.


سید سعید نجفی، مرضیه مومن نسب، محمد جواد طراحی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه : اضافه وزن و چاقی، شایع‌ترین اختلال متابولیسم در انسان است و به عنوان عامل خطری برای بسیاری از بیماری‌ها به شمار می‌رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع اضافه وزن و چاقی در جمعیت 64- 25 ساله خرم آباد در سال1385 انجام گردید.

روش‌ها: در این مطالعه توصیفی - مقطعی، 1010 نفر از ساکنین 64-25 ساله شهر خرم آباد با روش نمونه گیری چند مرحله ای و با مراجعه به منازل مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات فردی توسط پرسشنامه و از طریق مصاحبه جمع آوری شد. وزن نمونه ها با ترازوی عقربه ای استاندارد و قد با استفاده از قدسنج، اندازه گیری شد. نمایه توده بدنی محاسبه گردید و مقادیر بین25 تا 9/29 اضافه وزن و30 و بیشتر به عنوان چاقی در نظر گرفته شد. برای بررسی چاقی شکمی، با متر نواری دور کمر و دور باسن اندازه گیری و نسبت دور کمر به دور باسن محاسبه و مقادیر 95/0 سانتی‌متر و بیشتر در مردان و 85/0 سانتی‌متر و بیشتر در زنان به عنوان چاقی شکمی تعریف گردید.

یافته‌ها: در شهرخرم آباد، شیوع اضافه وزن 8/36 % و شیوع چاقی 4/11% بود. شیوع چاقی بطور معنی دار در زنان (9/14%) بیشتر از مردان (1/8%) و شیوع اضافه وزن در مردان 7/37%  و در زنان 1/36% بود. شیوع چاقی با افزایش سن  و تاهل نسبت مستقیم و با سطح سواد نسبت عکس داشت (0001/0=P) . شیوع چاقی شکمی در زنان 3/73 و در مردان 7/22% بود که با افزایش سن ارتباط معنی دار نشان داد (0001/0=P). در هر دو جنس با افزایش سطح تحصیلات، شیوع چاقی شکمی کاهش یافت.

نتیجه گیری: شیوع اضافه وزن، چاقی و چاقی شکمی به ویژه درمیان زنان شهر خرم آباد تامل برانگیز است و اطلاع رسانی و افزایش آگاهی عمومی، ضروری به نظر میرسد.


نوش آفرین کاظمی خو، محمد ابراهیم خمسه، فتانه هاشم دباغیان، میترا حاجی زاده، سید محمد اکرمی،
دوره 8، شماره 2 - ( 10-1387 )
چکیده

مقدمه: زخم پای دیابتی یکی از شایع ترین مشکلات در بیماران دیابتی می باشد و پاسخ نامناسب به روش‌های درمانی مختلف دارویی و جراحی، این عارضه را به صورت یک معضل در آورده است. لیزرهای کم توان در درمان انواع زخم‌های باز کاربرد دارند، ولی مطالعات کافی بر روی اثر بخشی لیزر کم توان بر زخم‌های ناشی از دیابت انجام نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر لیزر کم توان بر زخم پای دیابتی می باشد.

روش‌ها: در این مطالعه Case Series 32 بیمار مبتلا به زخم‌های درجه 2 و 3 پا ناشی از دیابت نوع2 با استفاده از لیزر کم توان تحت درمان قرار گرفتند. برای درمان از نور قرمز  j/point5/1-1 روی بستر زخم و  j/point6-4 مادون قرمز حاشیه زخم به همراه لیزر وریدی و لیزر اکوپانچر استفاده شد. جلسات درمان 15-10جلسه، یک روز در میان و سپس 2 بار در هفته تا بهبود کامل زخم بود.

یافته‌ها: به طور متوسط پس از 18 جلسه درمان، بهبودی کامل برای همه زخم ها حاصل شد و در پیگیری بعمل آمده 3 ماه بعد، عود یا عارضه ای در بیماران دیده  نشد.

نتیجه گیری: لیزر کم توان می تواند روش درمانی موثر و مطمئن برای زخم پای ناشی از دیابت نوع 2 باشد. مقایسه این روش با سایر روش‌های درمانی رایج پیشنهاد می گردد.


معصومه توحیدی، محمدرضا کلانترهرمزی، امیر آدینه‌پور، محمدحسین دباغ‌منش، جواد سیادتان، غلامحسین رنجبرعمرانی،
دوره 9، شماره 0 - ( 2-1389 )
چکیده

مقدمه: شیوع چاقی در سال‌های اخیر افزایش یافته است. چاقی یک عامل خطر برای دیابت نوع2، بیماری عروق کرونر، افزایش فشارخون و حتی مرگ ناگهانی می‌باشد.

روش‌ها: در این مطالعه که در سال 1387 در جمعیت ساکن شهر شیراز انجام شد، تعداد 855 نفر با شیوه نمونه‌گیری سیستماتیک انتخاب شدند. اطلاعات آنتروپومتریک آنان از قبیل وزن و قد، اندازه‌گیری شد. نمایه توده بدنی مطالعه گردید. نمایه توده بدنی (BMI) kg/m 2 25 - 9/29  به عنوان اضافه وزن و بیشتر از 30 به عنوان چاقی تعریف شد.

یافته‌ها: شیوع اضافه وزن و چاقی در شیراز به ترتیب 1/37 درصد و 9/17 درصد بود. متوسط نمایه توده بدنی در کل جمعیت 6/4 ± 9/25 بود. شیوع اضافه وزن در مردان و زنان به ترتیب 7/42 درصد و 1/34 درصد بود. شیوع چاقی در مردان و زنان به ترتیب 5/10 درصد و 9/21 درصد بود.

نتیجه‌گیری: این نتایج نشان می‌دهد که شیوع اضافه وزن و چاقی در جمعیت شیراز رو به افزایش است و باید راهبردهای مشخص برای کاهش وزن در اولویت برنامه‌های بهداشتی قرار گیرد.


فرزاد حدائق، آزاده ضابطیان، فریدون عزیزی،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: با وجودی که ارتباط افزایش وزن و گسترش سندرم متابولیک در جمعیت‌های باختری و آسیایی ثابت شده است، تاثیرات تغییرات وزن (شامل کاهش و افزایش وزن) بر میزان بروز سندرم متابولیک و اجزای آن در دو جنس جداگانه در جمعیت قفقازی هنوز بررسی نشده است.

روش‌ها: تعداد 1492 مرد و 2087 زن با سن بیشتر از 20 سال و با نمایه توده بدنی >5/18 kg/m2 به مدت 3 سال پیگیری شدند. رگرسیون لجستیک چند عاملی برای محاسبه نسبت‌های شانس بروز سندرم متابولیک و اجزای آن با تعریف ATPIII در رابطه با پنجک‌های درصد تغییر وزن در دو جنس استفاده شد.

یافته‌ها: بروز سندرم متابولیک بعد از تعدیل سن 6/20% ]فاصله اطمینان 95%=8/19-4/21[ گزارش گردید (6/18% برای مردان و 6/23% برای زنان). در مردان، افزایش وزن جزئی، دور کمر بالا و تری‌گلیسرید بالا را پیش‌بینی کرد، افزایش وزن متوسط نیز پیش‌بینی کننده سندرم متابولیک ]نسبت شانس 5/2،فاصله اطمینان95%=4/1-3/4[، دور کمر بالا و پر فشاری خون بود، افزایش وزن زیاد با سندرم متابولیک و تمام اجزای آن بجز قند ناشتای بالا ارتباط داشت. در زنان، افزایش وزن جزئی پیش‌بینی کننده سندرم متابولیک ]نسبت شانس 5/2، فاصله اطمینان 95%=4/1-3/4[، دور کمر بالا و پرفشاری خون بود، افزایش وزن متوسط با سندرم متابولیک، دور کمر بالا و تری‌گلیسرید بالا ارتباط نشان داد، همچنین افزایش وزن زیاد سندرم متابولیک و تمام اجزای آن را بجز HDL پایین پیش بینی کرد. مقادیر اندک کاهش وزن نیز اثر محافظتی روی دور کمر بالا در دو جنس و سندرم متابولیک در مردان ]نسبت شانس 5/0، فاصله اطمینان 95%=26/0-97/0، (04/0=P) [داشت.

نتیجه‌گیری: تغییرات وزن، تاثیراتی متفاوت در دو جنس روی سندرم متابولیک نشان می‌دهد. در زنان افزایش وزن جزئی، سندرم متابولیک را پیش بینی می کند، در حالی که کاهش وزن در مردان نقش محافظتی در مقابل این سندرم نشان می دهد.


شیوا فقیه، علیرضا ابدی، مهدی هدایتی، سید مسعود کیمیاگر،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده

مقدمه: مطالعات اخیر پیشنهاد می‌دهند که متابولیسم کلسیم و شاید دیگر ترکیبات موجود در شیر، ممکن است در تغییر تعادل انرژی و در نتیجه کاهش وزن نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف مقایسه اثرمصرف شیر کم چربی، شیر سویای غنی شده با کلسیم و مکمل کلسیم بر کاهش وزن و چربی بدن در زنان دارای اضافه وزن و چاق غیر یائسه صورت گرفت.

روش‌ها: در این کارآزمایی بالینی، 100 زن دارای اضافه وزن یا چاق غیر یائسه و سالم، به صورت تصادفی به یکی از گروه‌های زیر اختصاص یافته و به مدت 8 هفته تحت مطالعه بودند: 1)گروه کنترل ، 600-500 میلی گرم در روز کلسیم 2) گروه مکمل کلسیم، همانند گروه کنترل به علاوه 800 میلی گرم کلسیم در روز به شکل کربنات کلسیم 3) گروه شیر، دارای  3 سروینگ در روز شیر کم چربی 4)گروه شیر سویا، دارای  3 سروینگ در روز شیر سویا (انرژی همه گروه‌ها 500 کیلو کالری کمتر از نیاز روزانه فرد بود). در ابتدای مطالعه و پایان هفته 8 ، شاخص‌ها ی تن سنجی اندازه‌گیری و 3 روز پرسشنامه ثبت مواد غذایی و فعالیت بدنی تکمیل شد.

یافته‌ها: مقایسه میانگین تغییرات وزن، دور کمر،  BMI و  WHR نشان داد که کاهش دور کمر وWHR  در بین 4 گروه تفاوت معنی‌دار داشت (به ترتیب 029/0P= و 015/0P= ). پس از تعدیل برای مقادیر پایه، اختلاف در  تغییرات وزن و BMI نیز در بین 4 گروه معنی‌دار شد (به ترتیب 019/0P= و 017/0P= ). بیشترین کاهش در تمام شاخص‌های تن سنجی، متعلق به گروه مصرف کننده شیر بود.

نتیجه‌گیری: افزایش مصرف شیر کم چربی می‌تواند باعث کاهش بیشتر چاقی عمومی و مرکزی نسبت به رژیم کم کالری به تنهایی گردد.


محمد فشارکی، محمد صاحب‌الزمانی، رابعه رحیمی،
دوره 9، شماره 3 - ( 5-1389 )
چکیده

مقدمه: تعداد زیادی از دانش‌آموزان دارای اضافه وزن در کشورهای جهان سوم به دلیل فقدان آموزش دچار عوارض جسمی و روانی می‌گردند. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر آموزش بر اصلاح سبک زندگی دانش‌آموزان دختر دارای اضافه وزن در مقطع ابتدایی شهرستان ارومیه در سال 1388 بود.
روش‌ها: در این پژوهش نیمه تجربی، ابتدا دانش‌آموزان با استفاده از متر و وزنه و منحنی صدک نمایه توده بدنی (BMI) برای دختران 18-2 سال ارزیابی شده و افراد با  نمایه توده بدنی بیشتر از 85% به عنوان اضافه وزن تلقی شدند. خصوصیات دموگرافیک و سبک زندگی (مانند عادات و سرعت غذا خوردن، خوردن تنقلات، نوع و میزان فعالیت فیزیکی) با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساز جمع‌آوری گردید. سپس آموزش سبک صحیح زندگی در 6 جلسه 1 ساعتی به دانش‌آموزان داده شد. یک ماه پس از آخرین جلسه آموزشی ارزیابی مجدد با همان فرم اولیه انجام گرفت. آزمون‌های آماری مورد استفاده ویلکاکسون و تی زوج بودند.
یافته‌ها: در انتهای بررسی اولیه، 95 دانش‌آموز دختر مقطع ابتدایی با BMI بالای 85%انتخاب شدند. اکثر شرکت کنندگان 11-5/10 سال سن داشتند. میانگین نمره سبک زندگی قبل از آموزش 31/17 ±24/46 بود که بعد از آموزش 64/13±33/56 شد. آموزش ما بر مواردی چون خوردن در هنگام تماشای تلویزیون، خوردن تنقلات، بازی با رایانه هنگام فراغت اثر معنی‌دار و اصلاح کننده رفتار داشت (05/0 ≥ P). ولی تأثیرمعنی‌داری در انجام ورزش علاوه بر فعالیت بدنی روزانه و یا ورزش هنگام اوقات فراغت، نداشت (به ترتیب 63/0P= و 25/0P=  بود).
نتیجه‌گیری: آموزش سبک صحیح زندگی به دانش‌آموزان دارای اضافه وزن در سنین مقطع ابتدایی می‌تواند در اصلاح رفتارهای تغذیه‌ای آنان مناسب باشد.


مسعود رمضانی‌پور، سیدعلی کشاورز، محمدرضا اشراقیان، محمود جلالی، هاله صدرزاده یگانه،
دوره 10، شماره 1 - ( 10-1389 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: چاقی (BMI بالای 30) به عنوان یک عامل خطر برای بسیاری از بیماری‌ها مطرح است. برداشت رادیکال‌های آزاد توسط آنتی‌اکسیدان‌ها از طریق واکنش‌های آنزیمی وغیر آنزیمی انجام می‌شود. این تحقیق از نوع کارآزمایی بالینی
(Clinical trial) است و به منظور بررسی اثر کاهش وزن بر آنتی‌اکسیدان‌های آنزیمی و همبستگی بین آنها انجام شده است.
روش‌ها: با اخذ رضایت‌نامه کتبی برای گردآوری داده‌ها، از پرسشنامه‌های اطلاعات عمومی و تن‌سنجی و24 ساعت یادآمد خوراک 3 روز قبل و بعد از مداخله برای برآورد مقدار ریزمغذی و درشت مغذی دریافتی از غذا و توصیه‌های رژیم غذایی با انرژی محدود به مقدار 1000-500 کیلوکالری کمتر از کالری مصرفی در قبل از مداخله برای کاهش وزن حدود10 درصد روی 30 نفراز زنان چاق سالم 50-19 سال استفاده شد. برای اندازه‌گیری آنتی‌اکسیدان‌های آنزیمی درRBC، قبل و بعد از کاهش وزن، 10 میلی‌لیتر خون از نمونه‌ها گرفته و به روش آنزیمی و کیت آزمایش شدند.
نتایج: میانگین‌های گلوتاتیون ردوکتاز (GR) و کاتالاز (CAT) بعد از کاهش وزن، افزایش معنی‌داری (01/0>P) داشت و میانگین‌های سوپراکسید دیسموتاز ((SOD و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) تغییر معنی‌داری نداشت. براساس ضریب همبستگی پیرسون بین متغیرهای وابسته (GPX, CAT, GR, SOD) افراد مورد بررسی بعد از مداخله، بین متغیرهای وابسته SOD با GPX درسطح 001/0>P و 618/0=r، و بین SOD با CAT در سطح 05/0>P و 424/0=r همبستگی معنی‌داری وجود داشت. همچنین بین GPX با CAT با 003/0=P و527/0=r، و بین CAT با GR در سطح 05/0>P و 366/0=r همبستگی معنی‌داری بعد از مداخله وجود داشت.
نتیجه‌گیری: کاهش وزن حدود 10% می‌تواند اثر قابل توجهی در بالا بردن آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی در زنان چاق داشته باشد و امکان افزایش بیشتر آنزیم‌های آنتی‌اکسیدانی و همبستگی بین آنها با کاهش وزن و کاهش نمایه توده بدن تا حد نرمال در افراد چاق وجود دارد.


شبنم عباس‌زاده اهرنجانی، هما کاشانی، محمد حسین فروزانفر، باقر لاریجانی، حمیدرضا آقایی میبدی، محمدرضا مهاجری تهرانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: چاقی یکی از مشکلات تهدید کننده حیات بوده که با بیماری‌های قلبی- عروقی، دیابت و دیس لیپیدمی مرتبط می‌باشد. با توجه به کمی اطلاعات در زمینه مقادیر نرمال شاخص‌های آنتروپومتریک در ایران خصوصاً در بزرگسالان؛ این مطالعه جهت بررسی توزیع مقادیر دور کمر، وزن و شاخص توده بدنی در جمعیت ایرانی طراحی شده است.
روش‌ها: در این مطالعه از داده‌های مطالعه بیماری‌های غیر واگیردار که در سال 2005 در ایران انجام شد استفاده گردیده است. 79611 نفر از افراد 20-64 ساله به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای انتخاب شدند. روش LMS جهت تعیین صدک‌های مختلف برای متغیرهای دور کمر و شاخص توده بدنی در مقابل سن به کار برده شد.
یافته‌ها: میانگین دور کمر با افزایش سن افزایش داشته و در تمام سنین به جز 20 تا 24 سال در زنان بیش از مردان بود. میانگین BMI در تمام سنین در زنان بیش از مردان بود؛ در حالی که میانگین وزن و قد در تمام سنین در مردان بیش از زنان بود. افزایش BMI، وزن و دور کمر در مردان بیش از زنان با اختلالات متابولیک همچون دیابت، پرفشاری خون و هیپرکلسترولمی مرتبط بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به بالاتر بودن شاخص توده بدنی و دور کمر در زنان و ارتباط مستقیم چاقی با بیماری‌های قلبی، دیابت و دیس لیپیدمی؛ لزوم توجه بیشتر به چاقی خصوصاً در زنان و بهبود آموزش و کاهش وزن در این جنس مشخص می‌گردد.


فرح مادرشاهیان، محسن حسن‌آبادی، محسن خوش‌نیت نیکو،
دوره 10، شماره 5 - ( 8-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 مقدمه: اثرات احتمالی ورزش در پیشگیری یا به تاخیر انداختن تخریب شناختی مبهم است. در این مطالعه وضعیت شناختی سالمندان مبتلا به اضافه وزن و دیابت نوع 2 دارا و فاقد ورزش منظم با یکدیگر مقایسه گردید.
روش‌ها: در این مطالعه 120 زن و مرد با تشخیص قطعی دیابت نوع 2 حداقل از دو سال قبل، دارای سن 55 سال یا بالاتر و نمایه توده بدنی Kg/m2 9/29- 25 با نمونه‌گیری متوالی و همسان‌سازی گروهی (سن، جنسیت، سواد، طول مدت دیابت و نمایه توده بدنی) انتخاب شدند. گروه اول 60 نفر و دارای حداقل 30 دقیقه ورزش منظم در طی یک سال گذشته، 7 - 4 روز در هفته، و گروه دوم 60 نفر فاقد ورزش منظم بودند. تخریب شناختی با پرسشنامه مختصر وضعیت روانی (MMSE) اندازه‌گیری و اطلاعات با آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: بین میانگین نمره MMSE گروه دارا و فاقد ورزش تفاوت معنی‌دار مشاهده گردید (001/0=P). همچنین همبستگی معنی‌داری بین طول مدت ورزش روزانه و میانگین نمره  MMSE دیده شد (01/0 =P، 56/0 =r). بین نمره MMSE و نمایه توده بدنی ارتباط معکوس معنی‌دار در گروه دارای ورزش (04/0 =P، 3/0- =r) همچنین در گروه فاقد ورزش (05/0=P، 4/0- =r) وجود داشت.
نتیجه‌گیری: دیابت و اضافه وزن موجب کاهش توانایی شناختی سالمندان می‌گردد اما ورزش منظم احتمالا نقش مثبتی در بهبود وضعیت شناختی آنان دارد.


اکرم کبیری، محمدجواد حسین‌زاده عطار، فهیمه حقیقت دوست، احمد اسماعیل‌زاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 10-1390 )
چکیده

مقدمه: هنوز هیچ مطالعه‌ای در زمینه تاثیر مصرف روغن زیتون بر سطح سرمی امنتین و آدیپونکتین منتشر نشده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر مصرف رژیم غذایی غنی از روغن زیتون بر سطح سرمی h‏s-CRP، امنتین و آدیپونکتین در زنان دارای اضافه وزن می‌باشد.
روش‌ها: این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی متقاطع طراحی شد که در آن 17 زن سالم دارای اضافه وزن در محدوده سنی 50-20 سال و محدوده kg/m2 9/29-25BMI=  شرکت کردند. افراد مورد مطالعه با روش تخصیص تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول رژیم غذایی معمولی محدود از انرژی (51% کربوهیدرات، 15% پروتئین، 34% چربی کل،16% SFA، 8%MUFA و10%PUFA) و گروه دیگر رژیم محدود از انرژی که غنی از روغن زیتون بود (ترکیب درشت مغذی‌ها شبیه رژیم معمولی بود ولی میزان SFA و MUFA آن به ترتیب 8 و 16% بود) مصرف کردند. پس از 6 هفته تبعیت از رژیم‌های مذکور، 2 هفته wash-out برقرار شد و سپس گروه‌ها رژیم غذایی خود را تغییر دادند و به مدت 6 هفته از رژیمی که در فاز اول مصرف نکرده بودند تبعیت کردند. سطوح سرمی hs-CRP، امنتین و آدیپونکتین در ابتدا و انتهای هر دو فاز اندازه‌گیری شد. تغییرات شاخص‌های ذکر شده در طول هر فاز مطالعه محاسبه و با استفاده از آزمون t مزدوج مقایسه گردیدند.
یافته‌ها: ارزیابی دریافت‌های واقعی افراد نشان داد که میزان دریافت SFA و MUFA در گروه مصرف کننده رژیم غذایی غنی از روغن زیتون به ترتیب 5/8 % و 13% و در رژیم غذایی معمولی 14% و 7%  انرژی بود. مقایسه تغییرات ایجاد شده در سطح hs-CRP سرمی به دنبال مصرف دو نوع رژیم غذایی غنی از روغن زیتون و معمولی تفاوت آماری معنی‌داری را نشان نداد (7/0±6/0 در مقابل mg/dL 7/0±2/1، 6/0= P). در مورد سطح سرمی امنتین و آدیپونکتین هرچند مقایسه دو رژیم غذایی غنی از روغن زیتون و معمولی تفاوت معنی‌داری از نظر آماری نداشت اما این مقادیر به سطح معنی دار شدن نزدیک شده بود (برای امنتین 32±6/40 در مقابل  ng/mL 32±1/56-، 056/0= P؛ برای آدیپونکتین 3 ±4/13 در مقابل g/mLµ 3± 8/4، 06/0= P).
نتیجه‌گیری: هر چند رژیم غذایی غنی از روغن زیتون در مقایسه با رژیم معمولی تاثیر معنی‌داری بر سطح سرمی h‏s-CRP، امنتین و آدیپونکتین نداشت، اما به علت نزدیک بودن مقادیرP به سطح معنی‌داری لزوم انجام مطالعات طولانی مدت با حجم نمونه بالا جهت مشخص کردن اثرات قطعی این رژیم غذایی لازم به نظر می‌رسد.


مسعود رمضانی‌پور، هاله صدرزاده یگانه، محمود جلالی، سیدعلی کشاورز، محمدرضا اشراقیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 11-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: چاقی می‌تواند باعث افزایش رادیکال‌های آزاد مشتق از اکسیژن شود. برداشت رادیکال‌های آزاد توسط آنتی اکسیدان‌ها از طریق واکنش‌های آنزیمی و غیر آنزیمی انجام می‌شود. در این بررسی قصد داریم با دادن رژیم کاهش وزن، تغییر در میزان آنزیم‌های آنتی اکسیدانی گلبول‌های قرمز(سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، گلوتاتیون ردوکتاز و کاتالاز) و ارتباط آن با ویتامین‌های C،E،A دریافتی از غذا را در زنان چاق بررسی کنیم.
روش‌ها: این تحقیق از نوع کار آزمایی نیمه تجربی است که روی 30 نفر از زنان چاق 50-19سال مراجعه کننده به کلینیک رژیم درمانی شهر تهران انجام شد. برای گردآوری داده‌ها، پس از اخذ رضایت‌نامه کتبی از پرسشنامه اطلاعات عمومی و تن‌سنجی و همچنین پرسشنامه یاد آمد خوراک 3 روزه استفاده شد. کاهش وزن زنان حدود 10 درصد وزن قبل ازرژیم در مدت 3ماه در نظرگرفته شد. پس از 3 ماه رعایت رژیم غذایی مجدداً اطلاعات تن‌سنجی و24ساعت یاد آمد خوراک 3روزه جمع‌آوری شد. برای اندازه‌گیری هموگلوبین و سطح فعالیت آنتی اکسیدان‌های آنزیمی در یک گرم هموگلوبین نیز 10میلی‌لیتر خون ناشتا در قبل و در بعد از مداخله از نمونه‌ها گرفته و اندازه‌گیری شدند.
یافته‌ها: میانگین‌های گلوتاتیون ردوکتاز (GR) و کاتالاز (CAT) بعد از کاهش وزن، افزایش معنی‌داری نشان داد (01/0>P) ولی تفاوت معنی‌داری در میانگین‌های سوپراکسید دیسموتاز ((SOD و گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) نشان نداد. همبستگی خطی مثبت بین ویتامین C دریافتی با (SOD) در بعد از مداخله (507/0=, r 004/0=P) و همبستگی خطی منفی بین ویتامین E دریافتی روزانه با (GPX) در قبل از مداخله (005/0=P، 5/0- =r) و همبستگی خطی منفی بین ویتامین A دریافتی روزانه با (GR) در قبل و بعد از مداخله (05/0>P و397/0- =, r 385/0- =r) وجود داشت. همبستگی معنی‌داری بین ویتامین‌های A,C,E و (CAT) دیده نشد.
نتیجه‌گیری: کاهش وزن حدود10 درصد می‌تواند نقش موثری در افزایش آنزیم‌های آنتی اکسیدانی خصوصاً کاتالاز و گلوتاتیون ردوکتاز در زنان چاق داشته باشد. لکن فعالیت این آنزیم‌ها تحت تاثیر برخی مواد مغذی دریافتی بوده و لازم است هنگام توصیه رژیم غذایی با انرژی محدود به دریافت متعادل این مواد مغذی توجه گردد.


مریم میرفتاحی، محمدرضا مهاجری تهرانی، احمد ساعدی صومعه علیا، گیتی ستوده، سیدعلی کشاورز، مصطفی حسینی، سروش سیفی‌راد،
دوره 11، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: سطوح اسیدهای آمینه از جمله ال- آرژنین در بیماران دیابتی تغییر می یابد. نتایج مفیدی از مکمل یاری ال- آرژنین روی اندازه های تن سنجی در مطالعات پیشین نشان داده شده است. همچنین  مکمل ال- آرژنین ممکن است باعث افزایش هورمون رشد شود. ولی در افراد مبتلا به پیش دیابت هنوز مطالعه ای صورت نگرفته است. بنابراین مطالعه حاضر به منظور تعیین اثرات ال- آرژنین بر وزن، نمایه توده بدن، دیگر نمایه های تن سنجی، ترکیب بدن و سطح سرمی هورمون رشد افراد مبتلا به پیش دیابت دارای اضافه وزن  انجام شد.
روش‌ها: افراد مورد بررسی در این مطالعه 42 فرد مبتلا به پیش دیابت با نمایه توده بدن 25 تا 9/29 کیلوگرم بر متر مربع بودند. افراد به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه دریافت کننده مکمل آرژنین روزانه 3 گرم قرص ال- آرژنین و گروه دریافت کننده دارونما معادل آن قرص دارونما به مدت 8 هفته دریافت نمودند. در ابتدا و انتهای دوره از هر دو گروه به صورت ناشتا نمونه گیری خون انجام شد و هورمون رشد سرم اندازه گیری گردید. همچنین، وزن، نمایه توده بدن، دور کمر، دور باسن، درصد توده چربی و توده بدون چربی بدن اندازه گیری شد.
یافته‌ها: در انتهای مطالعه گروه دریافت کننده آرژنین در مقایسه با گروه دارونما در میزان سرمی هورمون رشد، وزن، نمایه توده بدن، دور کمر، نسبت دور کمر به دور باسن، درصد توده چربی و توده بدون چربی بدن اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد.
نتیجه‌گیری: مصرف روازنه مکمل ال-آرژنین به مدت دو ماه سبب بهبود وضعیت وزن، سایر نمایه های تن سنجی و ترکیب بدن در افراد مبتلا به پیش دیابت نمی شود و همچنین باعث تغییرات معنی داری در سطح هورمون رشد نمی گردد.


سارا نجاتی نمینی، سعید حسینی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره 11، شماره 3 - ( 12-1390 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: برای حفظ وزن بدن، تعادل بین دریافت و مصرف انرژی روزانه ضروری می باشد. میزان سوخت و ساز پایین بدن یا به عبارتی مصرف انرژی کمتر توسط بدن می تواند عاملی برای چاقی محسوب شود در حالیکه ارتباط بین میزان متابولیسم استراحت (RMR) پایین و چاقی در مطالعات به وضوح مشخص نشده است و نتایج متناقضی در این رابطه وجود دارد. هدف این پژوهش، پی بردن به مقدار RMR در افراد چاق و افراد با وزن طبیعی و مقایسه بین این دو گروه و همچنین بررسی ارتباط بین RMR و اجزای ترکیب بدن می باشد.
روش‌ها: افراد شرکت کننده در این مطالعه مورد-شاهدی شامل 99 نفر افراد سالم غیر سیگاری (52 فرد چاق به عنوان گروه مورد و 47 نفر با وزن طبیعی به عنوان گروه شاهد) بودند. اطلاعات آنتروپومتری (وزن، قد، دور کمر، دور باسن، نسبت دور کمر به باسن و میانگین نمایه توده بدنی)، ترکیب بدن (توسط دستگاه امپدانس بیوالکتریک) و RMR (توسط کالریمتری غیر مستقیم) در دو گروه اندازه گیری شد. کلیه اندازه گیری ها در صبح و به صورت ناشتا صورت گرفت.
یافته‌ها: میانگین نمایه توده بدنی (BMI) در گروه مورد بطور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود. مقدار RMR در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود (001/0=P)، ولی پس از تعدیل RMR برای توده چربی بدن ((FM و توده بدون چربی بدن (FFM) اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت (484/0 P=). پس از انجام آنالیز رگرسیون، FFM در کنار سایر متغیرها ارتباط مستقیم و معنی دار (001/0>P، 778/0r=) و دور کمر ارتباط معکوس و معنی دار (028/0P=، 27/0-r=) با RMR داشتند.
نتیجه‌گیری: در این مطالعه تفاوتی در RMR افراد چاق و افراد با وزن طبیعی دیده نشد. در کنار سایر متغیرهای تاثیرگذار، FFM و دور کمر بیشترین ارتباط را با RMR داشتند.


مینو باقری، هاله صدرزاده یگانه، احمدرضا درستی مطلق، محمدرضا اشراقیان، الهام کاظمیان، محمد آقائی نژاد،
دوره 11، شماره 4 - ( 3-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false مقدمه: ابزار وضعیت رضایت از وزن برای چاقی (BIA-O)، ابزاری مفید جهت بررسی وضعیت رضایت از وزن در گروه‌های مختلف از جمله افراد چاق می‌باشد. به علت وابسته بودن فاکتور وضعیت رضایت از وزن به عوامل مختلفی از جمله فرهنگ، جهت استفاده از ابزار BIA-O در زنان باردار ایرانی، اعتبار سنجی این ابزار در جمعیت ذکر شده ضرورت دارد. این بررسی با هدف تعیین روایی و پایایی ابزار BIA-O در زنان باردار انجام شد.
روش‌ها: در مطالعه مقطعی حاضر، تعداد 78 مادر باردار 39-15 ساله جهت شرکت در آزمون روایی و تعداد 75 مادر باردار 45-19 ساله جهت شرکت در آزمون پایایی به طور تصادفی از بین مادران باردار مراجعه کننده به مرکز مراقبت‌های دوران بارداری بیمارستان‌های شهید اکبر آبادی و میرزا کوچک خان انتخاب شدند. نمونه‌های مورد مطالعه نیمرخ‌های ابزار BIA-O را که نشان دهنده وزن قبل بارداری، وزن ایده آل و وزن منطقی از نظر آنها بود، انتخاب کردند. در آزمون روایی پرسشنامه شکل بدن (BSQ) نیز توسط نمونه‌ها تکمیل شد. جهت سنجش پایایی ابزار BIA-O دو بار در مورد نمونه‌ها با فاصله 30 دقیقه به کار گرفته شد. داده‌ها با آزمون‌های همبستگی پیرسون و همبستگی اسپیرمن آنالیز شدند.
یافته‌ها: در آزمون روایی، 2 مقیاس نارضایتی از وزن محاسبه شده با ابزار BIA-O همبستگی بالایی را با مقیاس BSQ نشان داد (76/0 =r و 72/0 =r، 0001/0P<). در آزمون پایایی ضرایب همبستگی آزمون مجدد برای مقیاس‌های وزن قبل بارداری، وزن ایده آل و وزن منطقی، به ترتیب 91/0، 76/0 و 70/0 به دست آمد که در مورد هر سه مقیاس، آزمون همبستگی از نظر آماری معنی‌دار بود (0001/0> P).
نتیجه‌گیری: در این مطالعه روایی و پایایی ابزار BIA-O مورد تایید قرار گرفت و این ابزار به عنوان ابزاری مناسب جهت اندازه‌گیری میزان رضایت از وزن قبل از بارداری مادران باردار شناخته شد.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb