جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای ویژگی

مسعود امینی، مهرداد حسین‌پور، گشتاسب‌ ستاری‌، ساسان‌ حقیقی،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده

مقدمه‌: هرچند آزمون‌ تحمل‌ گلوکز خوراکی‌ به عنوان‌ استاندارد طلایی‌ جهت‌ تشخیص‌ دیابت‌ و اختلال‌ تحمل‌ گلوکز شناخته‌ می‌شود، ‌ انجام‌ آن‌ مشکل‌ است‌ و از نظر زمانی‌ وقت‌گیر می‌باشد. با توجه‌ به‌ مزیتهای‌ فراوان‌ هموگلوبین‌ گلیکوزیله‌ (HbA1c)، در این‌ تحقیق‌ تلاش‌ شده‌ است‌ تا ارزش‌ استفاده‌ از این‌ معیار جهت‌ غربالگری‌ و تشخیص‌ دیابت‌ و اختلال‌ تحمل‌ گلوکز مورد بررسی‌ قرار گیرد.
روشها: در یک‌ مطالعه‌ مقطعی‌، 497 فرد ارجاع‌شده‌ جهت‌ انجام‌ آزمون‌ تحمل‌ گلوکز خوراکی‌، همزمان‌ از جهت‌ میزان‌ HbA1c مورد بررسی‌ قرار گرفتند. پس‌ از تعیین‌ موارد دیابتی‌، اختلال‌ تحمل‌ گلوکز (IGT) و نرمال‌ (بر مبنای‌ معیار سازمان‌ جهانی سلامت‌‌) حساسیت‌ و ویژگی‌ نقاط‌ قطع‌ برابر با میانگین‌ HbA1c (در افراد نرمال‌) به‌علاوه‌ یک‌، دو، سه‌ و چهار انحراف‌ معیار جهت‌ تشخیص‌ موارد دیابتی‌، IGT و مجموع‌ دو گروه‌ یادشده‌ بررسی‌ و منحنی‌های‌ ROC ترسیم‌ گردید. جهت‌ سنجش‌ اختلاف‌ سطح‌ HbA1c در گروههای‌ مختلف‌ از آزمون‌ t غیرزوج‌ و آنالیز واریانس‌ استفاده‌ گردید. در تمامی‌ موارد 05/0 P< معنی‌دار تلقی‌ شد.
یافته‌ها‌: میانگین‌ HbA1c در گروههای‌ بیماران‌ دیابتی‌، IGT، مجموع‌ دو گروه‌ یاد شده‌ و افراد نرمال‌ به ترتیب‌ برابر با 5/1±2/9، 8/0±9/7، 3/1±4/8 و 7/0±8/6 درصد بود که‌ اختلافات‌ مشاهده‌ شده‌ بین‌ تمامی‌ گروهها با مقادیر
000/0= p معنی‌دار بود. پس‌ از بررسی‌ نتایج‌ و منحنی‌های ROC مشخص‌ گردید که‌ نقطه‌ قطع‌ 5/7 (میانگین‌ + یک‌ انحراف‌ معیار) در مجموع‌ از مناسب ترین‌ حساسیت‌ (53/97 برای شناسایی بیماران‌ دیابتی‌، 37/66برای‌ شناسایی موارد IGT‌ و 22/80 برای‌ شناسایی‌مجموع‌ دو گروه‌ یادشده‌) و ویژگی‌ (8/73 برای شناسایی بیماران‌ دیابتی‌، 44/69 برای‌ شناسایی موارد IGT‌ و66/86 برای‌ شناسایی‌مجموع‌ دو گروه‌ یادشده) برخوردار می‌باشد.
نتیجه‎گیری: سطح‌ هموگلوبین A1c برابر با 5/7 درصد، می‌تواند معیاری‌ حساس‌ با ویژگی‌ مناسب‌ جهت‌ غربالگری‌ به ویژه‌ در رابطه‌ با مجموع‌ بیماران‌ دیابتی‌ + IGT و بیماران‌ دیابتی‌ (به تنهایی‌) محسوب‌ گردد. لذا پیشنهاد می‌شود با انجام‌ تحقیقات‌ مشابه‌ در سطح‌ کشوری‌، ارزش‌ این‌ روش‌ برای‌ غربالگری‌ موارد دیابت‌ و IGT مورد بررسی‌ بیشتری‌ قرار گیرد.


آرش حسین‌نژاد، باقر لاریجانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده

مقدمه: تشخیص بموقع اختلال تحمل گلوکز در بارداری در پیشگیری از عوارض مادری و جنینی اهمیت دارد. هدف از این مطالعه بررسی همراهی یافته‌های بالینی و آزمایشگاهی با درجات اختلال تحمل کربوهیدرات در دوران بارداری در مقایسه با افراد طبیعی است.

روشها: 2416 خانم باردار به پنج درمانگاه دانشگاهی مراجعه نمودند. موارد شناخته شده دیابت قبل از بارداری از مطالعه خارج شدند. آزمون تحمل گلوکز یک ساعته 50 گرم با روش غربالگری همگانی مورد استفاده قرار گرفت. در مواردی‌که نتیجه این آزمون ≥ 130 میلی‌گرم در دسی‌لیتر بود، آزمون تحمل گلوکز سه ساعته 100 گرم انجام می‌شد. براساس نتایج آزمون‌های GCT و GTT، کلیه مراجعان به چهار گروه دیابت بارداری، IGCT، IGT و طبیعی تقسیم شدند. سابقه فامیلی و عوارض در بارداریهای قبلی از بیماران اخذ شد و معاینات کامل بالینی انجام گرفت که شامل تعیین شاخص توده بدن و فشار خون، ارزیابی افزایش وزن، پروتئینوری، گلیکوزوری، هیدرآمنیوس و ادم بودند. ادرار زیاد و پرنوشی مهمترین یافته‌های مورد توجه بودند.

یافته‌ها: از بین 2416 خانم باردار، 114 نفر (7/4%) مبتلا به دیابت بارداری بودند. از میان این 114 نفر، 42 نفر (8/36%) چاقی، 39 نفر (2/34%) گلیکوزوری، 5 نفر (3/4%) پره‌اکلامپسی و 22 نفر (2/19%) افزایش وزن غیرطبیعی داشتند. ادرار زیاد (9/14%) و پرنوشی (6/12%) مهمترین یافته‌ها بودند. بیماران مبتلا به دیابت بارداری در مقایسه با افراد طبیعی، گلیکوزوری، پلی‌هیدرآمنیوس، پروتئینوری، افزایش وزن و شاخص توده بدن بالاتری داشتند. همراهی این یافته‌ها در بیماران دیابت بارداری نسبت به افراد طبیعی از نظر آماری معنی‌دار بود. از بین بیماران دیابت بارداری 59 نفر (7/51%) هیچ یافته بالینی و آزمایشگاهی نداشتند.

نتیجه‌گیری: شیوع افراد بدون علامت در بیماران مبتلا به درجات اختلال تحمل کربوهیدرات نشان می‌دهد که غربالگری براساس یافته‌های بالینی و آزمایشگاهی، بیماران زیادی را ناشناخته باقی می‌گذارد. علی‌رغم اینکه غربالگری براساس این یافته‌ها کارآیی لازم را ندارد، می‌تواند در ارزیابی سلامت دوران بارداری در این بیماران سودمند باشند.


فرشاد شریفی، ندا نظری، شروان شعاعی، حسن احمدی، مرجان اسداللهی، سید مسعود ارزاقی، مهتاب علیزاده خوئی، حسین فخرزاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 6-1396 )
چکیده

مقدمه: گرچه ابزارهای متعددی برای سنجش وضعیت شناختی و غربال‌گری دمانس معرفی شده‌اند، ولی در جمعیت سالمندان ایرانی اکثر ابزارها به سبب اختلافات فرهنگی و شیوع بالای بیسوادی، کارایی لازم را ندارند. در این مطالعه یک آزمون با عنوان «ابزار ارزیابی مختصر شناختی» [Brief Cognitive Assessment Tool (BCAT)] معرفی شده و خصوصیات روانسنجی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش‌ها: ابزار BCAT شامل ارزیابی حافظه با استفاده از آزمون سه کلمه و امتیازدهی مشابه Mini-Cog و ارزیابی وضعیت عملکردی در حیطه‌های «توانایی لباس پوشیدن»، «توانایی استفاده از تلفن»، «توانایی مدیریت داروهای خود»، در هر دو جنس و توانایی مدیریت مالی در مردان و توانایی تهیه غذا در خانم‌ها، می‌باشد. نحوه‌ی امتیازدهی در افراد با سواد و بیسواد متفاوت است. تشخیص دمانس با وجود اختلال حافظه به همراه اختلال در عملکرد گذاشته می‌شود 86 نفر از سالمندان ساکن آسایشگاه خیریه کهریزک، (41 نفر زن و 45 نفر زن) به‌صورت تصادفی از افراد دارای معیارهای ورود، بدون معیارهای خروج و داوطلب، انتخاب شدند. روایی هم‌زمان با همبستگی نتایج BCAT با امتیاز آزمون مختصر شناختی (MMSE) و روایی ملاک، حساسیت و ویژگی BCAT بر مبنای مقیاس تباهی همه جانبه (GDS) سنجیده شد. پایایی نتایج دو آزمونگر در طی دو هفته با ضریب کاپا ارزیابی گردید.
یافته‌ها: میزان حساسیت BCAT در تشخیص دمانس براساس GDS، 88/6% و ویژگی آن 6/82% و میزان دقتی برابر با 9/84% داشت. همبستگی بین امتیاز MMSE و دسته‌بندی با استفاده از BCAT معنا‌دار بود. ضریب کاپا بین نتایج BCAT توسط دو آزمونگر برابر 1/81% بود.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد که BCAT در سالمندان ایرانی از خصوصیات روانسنجی خوبی برای تشخیص اختلال شناختی و دمانس برخوردار باشد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb