جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای ژنتیک

جواد توکّلی بزّاز، ورا پراویکا، آندره بولتون، یان هاچینسون،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده

مقدمه: نظر به تأثیرات هموستاتیک و پتانسیل های " تنظیم کنندگی عروق، طی سا ل های اخیر توجه روزافزونی به نقش عوامل تنظیم کننده و آنزیم های سازنده این مولکول مهم حیاتی از جمله 5) (که میزان تولید این ماده را در بافت عروقی کنترل می کند)، معطوف شده است. eNOS) "NO آنزیم "اندوتلیالی سنتز کننده (NO نقصان در "فراهمی زیستی " این مولکول پدید می آید ،NO در دیابت به واسطه افزایش کاتابولیسم و کاهش تولید که این نقیصه در اشکال شدید خود با ایجاد اختلال در "اتساع عروقی " بافت های محیطی (ب ه ویژه عضلات ،quenching) مخطّط) و کاهش جریان خون موضعی، میزان برداشت وابسته به انسولین گلوکز را کاهش داده و در نهایت ایجاد عارضه "مقاومت به انسولین" را می نماید. 786 (که قبلاً اثرات عملی آن در *C/T در موقعیت eNOS روش ها: در مطالعه حاضر ، تأثیرات پلی مورفیسم ناحیه پروموتر ژن نشان داده شده )، بر ایجاد رتینوپ اتی دیابتی در جمعیت مبتلا به دیابت نوع eNOS تعیین میزان نسخه برداری از ژن مورد بررسی قرار گرفته است. (T1DM) یک یافته ها: توزیع فراوانی آلل ها و ژنوتیپ های این پلی مورفیسم در نزد جمعیت های شاهد (سالم)( 104 نفر )، بیمار ( 249 نفر ) و که قبلاً نقش آن در کا هش ) C افراد مبتلا به رتینوپاتی دیابتی ( 115 نفر )، اختلاف مع نی داری را نشان داد، به نحوی که آلل و به ویژه در نزد مبتلایان به رتینوپاتی (P=0/ فعالیت ناحیه پروموتر گزارش شده ) فراوانی بیشتری در کل جمعیت بیماران ( 04 را واجد بوده است . توزیع آلل ها در بین دو زیرگروه دارای رتینوپاتی ( 134 نفر )و ،(P=0/ در مقایسه با گروه شاهد (سالم) ( 02 .(P=NS) بدون رتینوپاتی( 115 نفر)، تفاوت معنی داری را نشان نداد HbA1c این پلی مورفیسم با مقادیر بالا و غیر طبیعی C نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر با تحقیقات قبلی که همراهی آلل را گزارش نموده اند، مطابقت داشته و ضمن طرح دوباره کارکرد های فنوتیپیک برای این پلی مورفیسم، تکرار انج ام مطالعات مشابه و نیز ضرورت تحقیقات تکمیلی برای بررسی زمینه ها و امکان وارد نمودن آن به طب  بالینی (مثلاً در تعیین نسبی پیش آگهی) را پیشنهاد می دهد.
جواد توکّلی بزّاز، ورا پراویکا، آندره بولتون، یان هاچینسون،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده

دیابت نوع یک (T1DM)از جمله بیماری های "خود ایمن" (Autoimmune diseases) است که محدود به عضو (Organ-specific) بوده و دامنه آسیب نسجی در آن منحصر به سلول‌های بتای جزایر پانکراس می‌باشد. ارتشاح سلولهای لنفوسیت (Lymphocyte infiltration) در سلولهای بتا که "انسولیت" (Insulitis) نامیده می‌شود، می‌تواند جز آنکه به فرآیند " تخریب انتخابی" (Selective destruction) سلول‌های تولید کننده انسولین و ایجاد بیماری دیابت منتهی گردد، سرنوشت دیگری نیز داشته باشد که آن بهبودی کامل و بازگشت به وضعیت سلامت است (Benign Insulitis). از مجموعه عواملی که تعیین می‌کند کدامیک از این دو پی‌آمد یعنی "بیماری" و یا "سلامت" در دنباله انسولیت حاصل خواهد شد، پس زمینه ژنتیکی (Genetic background) افراد و همچنین شرایط ایمونولوژیک موجود در صحنه درگیری (Micro-environment) است.
روش ها: مطالعه حاضر در قالب یک "Case-Control Association Study" به بررسی نقش پلی‌مورفیسم ژن ساتیوکاین TNF--308*G/A در تعیین میزان استعداد ابتلاء به دیابت نوع یک در جمعیت "بریتانیایی- قفقازی" (British- Caucasians) می‌پردازد.
یافته‌ها: توزیع فراوانی آلل و ژنوتایپ حاصله از پلی‌مورفیسم یاد شده تفاوت معنی‌داری را از نظر آماری بین دو گروه بیماران دیابتی (248 نفر) و افراد سالم(کنترل،118 نفر)نشان نداد(05/0  P).
نتیجه‌گیری: از آنجا که نقش اساسی TNF- در اتیوپاتوژنز دیابت نوع یک ثابت شده است، یافته‌های ما اولاً ممکن است دلالت بر عدم ‌تأثیر پلی‌مورفیسم‌ مطالعه شده بر عملکرد ژن مربوطه داشته باشد و یا آنکه تأثیرات این پلی‌مورفیسم در تعیین میزان نسخه‌برداری و غلظت نهایی محصول (پروتئین TNF-) ناچیز بوده و مثلاً‌ در عوض مکانیزم‌های "Post-transcription"، نقش اساسی‌تری را ایفاء نمایند.


سید محمد اکرمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 2-1386 )
چکیده

توجه ویژه بر مطالعات علوم پایه، بخش عمده توجه دانشمندان و مراکز علمی تحقیقاتی سراسر جهان را به خود معطوف ساخته است. ژنتیک پزشکی علمی است که پل بین مطالعات بالینی و علوم پایه را با توجه ویژه بر علل مولکولی بیماری‌ها و عوارض آن برقرار نموده است. اهمیت مشاوره ژنتیک به‌عنوان بخش اصلی مدیریت بیماری‌های ارثی، بایستی توسط همه پزشکان لحاظ گردد. در این نوشتار به اصول مشاوره ژنتیک با تمرکز خاص روی بیماری دیابت پرداخته شده است. هدف از این مقاله مروری جلب توجه بیشتر متخصصین غدد و متابولیسم به اصول مذکور و دقت در موارد نادر و فامیلی و ارجاع آنها جهت بررسی بیشتر می‌باشد. تنوع نژادی و شیوع بالای ازدواج فامیلی در ایران و نیز افزایش شیوع و بروز این بیماری، ضرورت بررسی دقیق مولکولی آن را بیشتر می‌نماید.


جواد توکّلی بزّاز، ورا پراویکا، آندره بولتون، یان هاچینسون،
دوره 6، شماره 4 - ( 3-1386 )
چکیده

یکی از واسطه‌های التهابی مهم و ضروری در آغاز و بروز دیابت نوع 1 سایتوکین IFN-می‌باشد. این سایتوکین که از گروه سایتوکین‌های Th1 محسوب می شود، نقش بسیار مهمی را در برانگیختن سلول های ایمنی بیطرفTh0)) و تبدیل آنها به سلول های Th1 و به‌طور متقابل مهار تکثیر سلول‌های Th2 دارد که در نهایت سبب القا و پیشبرد پاسخ های ایمنی سلولی می گردد. با توجه به آنکه الگوی پاسخ ایمنی در بیماری خودایمن دیابت نوع 1 از نوع سلولی است، این سایتوکین جایگاه مهمی را از نظر هدایت واکنش های خودایمن و بر هم زدن نظم عوامل سلولی و مولکولی درگیر داراست. از منظر مداخلات درمانی در بیماری دیابت نوع 1 نیز این سایتوکین موضوع تحقیقات متنوعی در سطوح مختلف بوده است.
روش ها: در قالب یک Candidate Gene Association Study میزان تأثیر پلی‌مورفیسم ژن IFN- در موقعیت *T/A874+ بر ایجاد و پیشرفت بیماری دیابت نوع 1 مطالعه شد. جمعیت مورد مطالعه شامل 248 نفر بیمار بریتانیایی- قفقازی با دیابت نوع 1 و 119 نفر بدون بیماری مشخص (سالم) بوده است. روش ARMS-PCR جهت تعیین آلل و ژنوتیپ مربوط به پلی‌مورفیسم مذکور انتخاب گردید.
یافته ها: توزیع فراوانی آلل/ ژنوتیپ حاصله از پلی‌مورفیسم ژن IFN- تفاوت معنی‌داری را از نظر آماری در بین دو جمعیت مقایسه شده کنترل و بیمار نداشت (05/0P≥).
نتیجه‌گیری: با توجه به گزارش‌های قبلی که همراهی پلی‌مورفیسم مورد نظر با بیماری دیابت نوع 1 را گزارش نموده‌اند، یافته‌های ما چنین نتیجه‌ای را تایید نمی کند که می تواند دلالت بر این نکته نماید که پلی‌مورفیسم (های) ژنی دخیل در ایجاد دیابت نوع 1 در گزارش‌های قبلی، پلی‌مورفیسم (های) دیگری (یا در داخل ژن IFN- یا در ساختمان ژن‌های مجاور) بوده اند که با پلی‌مورفیسم مورد مطالعه درLinkage Disequilibrium می‌باشند.


جواد توکّلی بزّاز، ورا پراویکا، آندره بولتون، یان هاچینسون،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: تغییرات سطح سرمی IGF-I در زمینه بیماری دیابت، حتی در صورت عدم کاهش و احیاناً افزایش سطوح تام آن، عملاً با کاهش سطح آزاد و کاهش فراهمی زیستی (Bioavailability) این فاکتور رشد بروز می یابد. با توجه به پتانسیل های مثبت و تأثیرات حمایتی IGF-I در فرآیندهای ترمیم بافتی و باززایش (Regeneration) سلول های تحت آزار، کاهش سطح آزاد این ماده زمینه ساز بروز و یا تشدید اختلالات و عوارض مختلفی می‌گردد. جهت بررسی این نکته که آیا تفاوت های موجود در بروز و یا عدم بروز عارضه رتینوپاتی دیابتی در نزد بیماران مبتلا به دیابت نوع یک می‌تواند به نوعی مرتبط با تغییرات ساختمانی ژن IGF-I باشد، مطالعه حاضر برای نخستین بار به این موضوع می پردازد.
روش‌ها: در تحقیق حاضر فراوانی آلل‌های مربوط به دو پلی مورفیسم ژن IGF-I در موقعیت‌های*C/T383- و C/T*1089- در نزد 248 بیمار بریتانیایی- قفقازی مبتلا به دیابت نوع یک (135 نفر با رتینوپاتی و 113 نفر بدون رتینوپاتی) با استفاده از روش ARMS-PCRمورد بررسی قرار گرفت .
یافته‌ها: توزیع فراوانی آلل ها و ژنوتیپ‌های مربوط به این دو پلی مورفیسم تفاوت معناداری را از نظر آماری بین دو جمعیت بیماران دیابتی با توجه به وجود یا فقدان رتینوپاتی نشان نداد )05/0.(P≥
نتیجه‌گیری: با توجه به نقش برجسته IGF-I در پاتوفیزیولوژی عوارض دیررس بیماری دیابت به ویژه رتینوپاتی دیابتی، یافته‌های ما در وهله اول ممکن است بر فقدان عملکرد پلی مورفیسم های مطالعه شده دلالت نماید که به معنی تأثیرات غیرقابل ملاحظه این دو پلی مورفیسم بر میزان نسخه برداری از ژن IGF-I و در نهایت تعیین غلظت سرمی/ شبکیّه ای پروتئین IGF-I است. پیام دیگر این تحقیق می‌تواند اشاره به عواملی باشد که علاوه بر ژن IGF-I، در عملکرد این محور نقش دارند. مطالعه مجدد فرضیه حاضر در قالبی جامع که دیگر متغیرهای سیستم IGF-I را نیز شامل گردد، قابل توصیه به نظر می رسد.


محمد فیوضی، جواد حدادنیا، نسرین ملانیا، مریم هاشمیان، کاظم حسن‌پور،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده

مقدمه: یکی از عوارض خطرناک بیماری دیابت نوع 1، افزایش و یا کاهش ناگهانی سطح غلظت قند خون می‌باشد که باعث بروز خطراتی مانند اغما و بیهوشی خواهد شد. انسولین و گلیبن‌کلامید، دو دارویی هستند که در اثر تجویز دُز صحیح، سطح غلظت قند خون را در نهایت، به درستی تنظیم می‌کنند تا از بروز چنین عوارضی پیشگیری شود. بنابراین استفاده از روشی مناسب به منظور پیش‌بینی یا تجویز صحیح این دارو‌ها و در نهایت پیشگیری از این عوارض، گام مهمی در جهت کنترل بهینه بیماری محسوب می‌شود. در این تحقیق ما بر آن هستیم، تا با استفاده از ترکیب الگوریتم‌های داده‌کاوی و هوش مصنوعی، پیش‌بینی صحیحی از دُز انسولین وگلیبن‌کلامید برای بیماران انجام دهیم.
روش‌ها: مراحل ایجاد سیستمی هوشمند به منظور تعیین و پیش‌بینی میزان صحیح انسولین و گلیبن‌کلامید بدین صورت است؛ که ابتدا لازم است تا شرایط و پارامترهایی که در میزان و دُز دارو (انسولین و گلیبن‌کلامید) برای بیماران دخیل هستند را شناسایی نماییم، سپس بانک جامعی مبتنی بر این ویژگی‌ها تشکیل دهیم، با همکاری تیم پزشکی مرکز تحقیقات دیابت شهرستان سبزوار، بانک جامعی در 3 مرحله براساس اطلاعات 110 بیمار و 258 مورد مشکوک آن مرکز طراحی شد، سپس طبق قاعده سیستم‌های هوشمند و شبکه‌های عصبی مصنوعی، مدلی به منظور پیش‌بینی میزان دُز انسولین و گلیبن‌کلامید برای بیماران طراحی شد.
یافته‌ها: سیستم پیشنهادی با استفاده از ترکیب روش‌های مذکور موفق شد با تکیه بر ویژگی‌های پایگاه داده در قالب ترکیب و تعامل به دقت پیش بینی‌بیش از 95% دست یابد. در مقایسه با روش‌های رایج از یکطرف و روش‌های مصنوعی از طرف دیگر (غالباً در بهترین حالت دقت و صحت قدرت پیش‌بینی آن‌ها در حدود 85% برای مدت زمان کمتر از 3 ساعت بوده است) به خوبی مشخص شد که، عملکرد سیستم پیشنهادی، مناسب‌تر، سریعتر و تا حدودی مطمئن‌تر از سایر روش‌های ترکیبی هوشمند است.
نتیجه‌گیری: این تحقیق با ارائه یک روش و مدل برگرفته از واقعیت و شرایط بیماران؛ میزان صحیح و تجویز شده دارو برای آنها را مشخص می‌کند، این در حالی است که نسبت به روند طبیعی تجویز توسط پزشکان، علاوه بر افزایش سرعت در تعیین میزان دارو، دارای صحت و مقبولیت و دقت قابل قبولی می‌باشد.

هدی سادات زاهدی، شهرزاد جعفری عبدلی، شیرین حسنی رنجبر،
دوره 12، شماره 5 - ( 4-1392 )
چکیده

چاقی یک بیماری مزمن است که شیوع آن در سراسر جهان در حال افزایش بوده و منجر به بروز بسیاری از بیماری‌ها نظیر دیابت، بیماری های قلبی- عروقی، فشار خون و برخی از سرطان‌ها می‌شود. در جوامع غربی، مصرف رژیم‌های غنی از چربی، بسیاری از افراد را در معرض ابتلا به چاقی قرار داده است. چاقی در واقع ناشی از دریافت بالاتر انرژی نسبت به میزان مصرف آن است. هم زمان با ذخیره شدن این انرژی مازاد، سلول‌های چربی رشد کرده و چاقی بروز می‌کند. چاقی علل مختلفی دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به فاکتورهای متابولیکی، سبک زندگی، نوع رژیم غذایی و فعالیت فیزیکی اشاره نمود که هر کدام از عوامل می‌توانند تحت تأثیر وراثت قرار گیرند. در دو دهه اخیر و با توجه به پیشرفت‌های گسترده علمی، شناخت بیشتری نسبت به عوامل مرتبط با چاقی شامل شناسایی جهش‌های ژنی مؤثر بر چاقی و نقش فاکتور‌های متابولیکی بر بروز چاقی به دست آمده است. در میان اختلالات ژنتیکی، سندرم پرادر ویلی و باردت بیدل شایع‌ترین علل چاقی محسوب می‌شوند. به علاوه، اختلالات نورواندوکرین نظیر بیماری کوشینگ، سندرم تخمدان پلی کیستیک و کمبود هورمون رشد نیز می‌توانند زمینه ساز افزایش بافت چربی بدن شوند. با توجه به روند رو به رشد چاقی در جوامع گوناگون، ضروری است راهبرد‌های پیشگیری و درمانی مؤثری در این زمینه اتخاذ گردد.


مریم السادات دانشپور، بهاره صداقتی خیاط، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی،
دوره 14، شماره 4 - ( 2-1394 )
چکیده

مقدمه: شیوع بیماری‌های غیرواگیر مانند سندرم متابولیک در کشورهای در حال توسعه به‌شدت رو به افزایش می‌باشد. همزمانی بروز سه شرط بالینی از میان چاقی شکمی، افزایش فشار خون، افزایش قند ناشتا، افزایش تری گلیسرید و کاهش کلسترول با دانسیته بالا شرط تشخیص این سندرم می‌باشد. در مطالعه مروری حاضر به‌بررسی تغییرات ژنتیکی مرتبط با این سندرم در دنیا و در مطالعه قند و لیپید تهران پرداخته است. روش‌ها: به‌منظور یافتن ژن‌ها و تغییرات ژنتیکی مرتبط با سندرم متابولیک، بانک داده ژنوتیپ و فنوتیپ (dbGaP) و جستجوگر ژنتیک اپیدمیولوژی انسانی (HuGE navigator) بررسی گردیدند. همچنین، جهت بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه در ایران و مطالعه قند و لیپید تهران از بانک اینترنتی PubMed نیز استفاده گردید. یافته‌ها: 30 فنوتیپ مرتبط با این سندرم انتخاب شد که 21 فنوتیپ آن شاخص‌تر بودند. از بین پُلی مورفیسم‌های مرتبط با سندرم متابولیک و یا فاکتورهای خطر آن 173 پُلی مورفیسم بعد از حذف نتایج مشابه باقی ماند. در انتها شش ناحیه ژنی که در ارتباط بیشتری با بروز این سندرم بودند باقی ماندند. نتیجه‌گیری: شناسایی ژن‌های مسئول سندرم متابولیک به‌عنوان یک بیماری چند ژنی می‌تواند به ارتقای سطح درمان و پیشگیری کمک نماید. به‌طور کلی طی این مسیر نیازمند انجام مطالعات تکمیلی ژنتیکی از ده‌ها هزار نفر از افراد مبتلا به سندرم متابولیک در سطح کشور است، شناسایی و اولویت بندی بررسی این تغییرات ژنتیکی می‌تواند گامی به سمت جلو باشد.


زهرا مرادی، مهرناز السادات راوری، عفت فرخی، مرتضی هاشم زاده چالشتری،
دوره 19، شماره 1 - ( 11-1398 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو شرایط التهابی مزمنی است که آمیزه‌ای از عوامل ژنتیکی و محیطی در آن نقش دارد. فاکتور نکروز توموری آلفا یا TNF- α به‌عنوان یک سایتوکاین پیش التهابی مترشحه از بافت چربی با تأثیر بر مسیر سیگنالینگ انسولین می‌تواند در ایجاد مقاومت به انسولین در بیماران دیابت نوع دو نقش داشته باشد. با توجه اهمیت تغییرات اپی ژنتیک در ایجاد بیماری‌های چند عاملی، این مطالعه با هدف بررسی متیلاسیون پروموتر ژن TNF-α در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو و مقایسه‌ی آن با افراد غیر دیابتی انجام گردید.
روش‌ها: این مطالعه بر روی 61 بیمار دیابت نوع دو و 31 فرد غیر دیابتی انجام شد. بیماران شامل دو گروه مبتلایان کمتر از 5 سال و مبتلایان بیشتر از 5 سال بودند. گروه‌ها از نظر ویژگی‌های دموگرافیک همسان بودند. پروفایل لیپیدی با کیت‌های استاندارد اندازه‌گیری شد. سپس ناحیه‌ی پروموتر ژن TNF-ɑ به روش تیمار با بیسولفیت، انجام Nested PCR و نهایتاً تعین توالی بررسی گردید.
یافته‌ها: در مطالعه‌ی ما ارتباطی بین متیلاسون مناطق CpG پروموتر ژن TNF-ɑ در گروه‌های مورد مطالعه مشاهده نشد. همچنین بین زنان و مردان در ارتباط با متیلاسیون پروموتر ژن TNF-ɑ درگروههای دیابتی و غیر دیابتی تغییری مشاهده نگردید.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تغییرات اپی ژنتیکی سایتوکاین‌هایی که در ایجاد مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نوع دو نقش دارند در نمونه‌ی خون محیطی محسوس نیست و در این رابطه احتمالاً بافت‌های دیگر باید مورد بررسی قرار گیرند.
خانم نگار سرهنگی، دکتر ماندانا حسن زاد، دکتر فاطمه روح اله، دکتر شکوفه نیک فر، دکتر فرشاد شریفی، خانم نگار نیکنام،
دوره 24، شماره 6 - ( 12-1402 )
چکیده

مقدمه: فارماکوژنومیکس (PGx) به مطالعه ارتباط بین تغییرات ژنتیکی و پاسخ‌های دارویی می پردازد. مطالعه مقطعی حاضر با هدف بررسی فراوانی آللی واریانت ژنتیکی شایع در ژن NUDT15  در جامعه ایرانی انجام شد.
روش­ها: در مجموع 1142 نمونه فرد سالم ایرانی با استفاده از روش میکرواری تعیین ژنوتیپ شدند.
یافته­ها: واریانت مورد مطالعه با فراوانی آلل جزئی بالاتر از 1 درصد در میان جمعیت مورد مطالعه حاضر شناسایی شد که ممکن است تنوع قابل‌توجه در فنوتیپ‌های پاسخ دارویی در میان جمعیت‌های مختلف را توضیح دهد.
نتیجه­گیری: نتایج مطالعه نشان می­دهد که تنوع ژنتیکی قابل توجهی در ژن NUDT15 در بین جمعیت­های ایرانی وجود دارد که می­تواند به طور قابل توجهی بر تصمیم­گیری­های بالینی تأثیر بگذارد. این مطالعه الگوی فراوانی واریانت موثر در تعیین فنوتیپ ژن NUDT15  در جمعیت ایران را نشان می­دهد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb