17 نتیجه برای کیفیت زندگی
مهری دلوریانزاده، حسین باقری، فریده صادقیان،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت از جمله بیماریهای مزمنی است که به مراقبت پزشکی مداوم و آموزش خود مراقبتی نیاز دارد و تغذیه درمانی جزء جدا نشدنی از مدیریت دیابت می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مشاوره رژیم غذایی دیابتی بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک تغذیه بیمارستان امام حسین(ع) شاهرود صورت گرفته است.
روشها: در پژوهش حاضر که یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده (Randomized Clinical Trial) است، تعداد 144بیمار 65 - 35 ساله مبتلا به دیابت نوع دو، مراجعه کننده به کلینیک تغذیه بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود انتخاب گردیدند و به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. سپس برای نمونه های گروه مورد، برنامه مشاوره رژیم غذایی حاوی: 60-50% کل کالری از کربوهیدرات، 20-10% پروتیین و کمتر از 30 درصد چربی، به صورت شفاهی طی یک جلسه 30 دقیقه ای انجام شد و به صورت مکتوب نیز در اختیار آنان قرار گرفت و در گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت. کیفیت زندگی بیماران هر دو گروه، در دو مرحله قبل از مشاوره رژیم غذایی و یکماه پس از آن توسط پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36، سنجیده شد و در پایان میانگین نمره کیفیت زندگی و ابعاد آن در دو گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل یافته ها توسط برنامه SPSS انجام شد. از آزمون آماری t جهت آنالیز دادهها استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی واحدهای مورد پژوهش 10±1/52 سال بود. قبل از مشاوره، کیفیت زندگی کل در 46% از واحدهای پژوهش در سطح ضعیف برآورد گردید و 2/54% از واحدها اظهار داشتند که وضعیت سلامت آنها نسبت به سال گذشته بدتر است. آزمون آماری تی مستقل با 05/0 P< تفاوت معنی داری را از لحاظ میانگین وزن، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا، قند خون غیر ناشتا، کلسترول و تریگلیسرید خون، پس از مشاوره رژیم غذایی در دو گروه مورد و شاهد نشان داد. همچنین با 05/0 P< تفاوت معنی داری از لحاظ میانگین نمره کیفیت زندگی کل و ابعاد مختلف آن، پس از مشاوره رژیم غذایی در دو گروه مورد و شاهد مشاهده شد. آزمون آماری تی مزدوج نیز افزایش معنیداری از لحاظ میانگین نمره کیفیت زندگی کل و ابعاد مختلف آن قبل و بعد از مشاوره رژیم غذایی در گروه مورد نشان داد، ولی در گروه شاهد مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: برنامه مشاوره رژیم غذایی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابت نوع دو در ابعاد مختلف آن می گردد، لذا استفاده از برنامه مشاوره رژیم غذایی جهت پیشگیری و کاهش بروز عوارض و افزایش سازگاری بیماران با بیماری دیابت توصیه میگردد.
مریم پیمانی، زهرا منجمد، منصوره اصغر پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 3-1385 )
چکیده
مقدمه: یک عارضه شایع و خطرناک دیابت، نوروپاتی است که بیشترین مرگ ومیر و هزینه مراقبتی را در این گونه بیماران در پی دارد. مطالعات نشان می دهند که نوروپاتی دیابتی تأثیر منفی بسزایی روی کیفیت زندگی بیماران به جا می گذارد با این حال مطالعات چندانی درباره کیفیت زندگی بیماران مبتلا به این عارضه در ایران انجام نشده است؛ لذا این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین عوارض نوروپاتی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی به انجام رسیده است.
روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 304 بیمار دیابتی مبتلا به عوارض نوروپاتی به روش نمونه گیری آسان مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها از طریق مصاحبه(پرسش وپاسخ )، ثبت اطلاعات از پرونده بیمار و معاینه فیزیکی جمع آوری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای سه قسمتی شامل سوالات مربوط به مشخصات فردی و بیماری واحدهای مورد پژوهش ، جدول عوارض نوروپاتی دیابتی و سوالات مربوط به بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی بود. اعتبار پرسشنامه از طریق روایی محتوا و پایایی آن به روش آزمون مجدد تعیین گردید.
یافته ها: در رابطه با عارضه نوروپاتی حسی ، بیشترین درصد به علامت گزگز اندامها (1/96%) و درد در اندامها (1/92%) مربوط بود و در رابطه با عارضه نوروپاتی اتونوم، بیشترین درصد به اختلال عملکرد جنسی (4/72%) و اختلال گوارشی (4/70%) تعلق داشت. نتایج نشان داد کلیه بیماران دیابتی با تمامی علایم و عوارض نوروپاتی، از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب برخوردار هستند. همچنین افزایش تعدد علایم وعوارض نوروپاتی با کاهش نمرات پرسشنامه کیفیت زندگی ارتباط آماری معناداری نشان داد(001/0 P<) بدین معنی که وجود علایم نوروپاتی، سطح کیفیت زندگی بیماران را بیشتر کاهش میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به یافته های این مطالعه ، بین کیفیت زندگی و عوارض نوروپاتی ارتباط آماری معنی داری وجود دارد . لذا پیشنهاد می شود مدیران پرستاری و مربیان آموزشی، در برنامه های بازآموزی پرستاران، بیشتر به اهمیت ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عوارض نوروپاتی دیابتی در ابعاد مختلف بپردازند.
علی اکبر نجاتی صفا، باقر لاریجانی، بهنام شریعتی، همایون امینی، عادله رضاقلی زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه: شیوع افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت بیشتر از جمعیت عادی است و بررسی های مختلف میزان آن را تا دو برابر افراد عادی اعلام کرده اند. کیفیت زندگی و کنترل متابولیک دو شاخص مهم در درمان دیابت محسوب میشوند. هدف ما در این مطالعه بررسی رابطه افسردگی و کنترل قند خون و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به دیابت است.
روشها: در این مطالعه 100 بیمار مبتلا به دیابت به صورت پشت سرهم مورد بررسی قرار گرفتند. برای سنجش میزان افسردگی از خرده مقیاس افسردگی مقیاس اضطراب و افسردگی در بیمارستان(HADS-D)، برای سنجش کیفیت زندگی از فرم کوتاه شده پرسشنامه سازمان جهانی بهداشت برای کیفیت زندگی(WHOQOL-Bref) و برای سنجش کنترل متابولیک از HbA1Cَ استفاده شد. همچنین متغیرهای جمعیت شناختی، مصرف سیگار، نوع دیابت، نمایه توده بدنی، مدت بیماری دیابت، وجود عوارض ، سابقه قبلی ابتلا به افسردگی و ابتلا به سایر بیماریهای جسمی ثبت گردید.
یافتهها: بر اساس نمرات خرده مقیاسHADS-D ، 28% از بیماران دارای افسردگی بالینی بودند. میزان هموگلوبین گلیکوزیله با عوارض دیابت، رابطه معنی داری داشت. اما بین کنترل متابولیک و افسردگی یا سایر خرده مقیاسهای کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود نداشت. ارتباط بین افسردگی و کیفیت زندگی معکوس و معنیدار بود.
نتیجه گیری: با توجه به رابطه کیفیت زندگی و سلامت روانی و نیز شیوع بالای مسائل روانشناختی در بیماران مبتلا به دیابت، بهبود وضعیت سلامت روانی این بیماران میتواند منجر به بهبود کیفیت زندگی آنها شود.
مریم پیمانی، زهرا منجمد، منصوره علی اصغر پور، رامین حشمت،
دوره 8، شماره 1 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه:
رتینوپاتی دیابتی، یک اختلال بینایی مزمن شناخته شده و مهمترین عامل ایجاد کوری در افراد 20 تا 74 ساله می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین رابطه بین عوارض رتینوپاتی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی بوده است.
روشها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 178 بیمار دیابتی رتینوپاتی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها از طریق مصاحبه و ثبت اطلاعات از پرونده جمع آوری شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای سه قسمتی شامل سوالات مربوط به مشخصات فردی و بیماری، جدول علایم و عوارض رتینوپاتی دیابتی و سوالات مربوط به بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی بود.
یافته ها: در رابطه با فراوانی عوارض رتینوپاتی، بیشترین درصد(9/98درصد) به کاهش بینایی و9/89 درصد به تاری دید و مگس پران مربوط بود. نتایج نشان داد بیماران دیابتی مبتلا به عوارض رتینوپاتی از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب برخوردار بودند. همچنین افزایش تعدد علایم و عوارض رتینوپاتی با کاهش نمرات پرسشنامه کیفیت زندگی ارتباط داشت(037/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، بین کیفیت زندگی و عوارض رتینوپاتی ارتباط آماری معنی داری وجود دارد. پیشنهاد می شود کادر بهداشتی درمانی، سطح آگاهی بیماران را درخصوص مراقبت روزانه دیابت و کنترل دراز مدت عوارض بیماری بالا برده، موجبات ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران را فراهم آورند.
شهناز شهرجردی، نادر شوندی، مسعود گلپایگانی، رحمان شیخ حسینی،
دوره 9، شماره 1 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه: دیابت، اختلالی متابولیک است که مشخصه آنها افزایش مزمن قند خون و اختلال متابولیسم کربوهیدرات ، چربی و پروتئین می باشد.
روشها: در این تحقیق نیمه تجربی، از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه شرکت نفت اراک، تعداد 27 نفر انتخاب و در سه گروه کنترل (8 نفر)، استقامتی (10 نفر) و قدرتی (9 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینات قدرتی و استقامتی، به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه) تمرینات را اجرا نمودند. در این پژوهش از سطح HbA1C ناشتا، پرسشنامه های کیفیت زندگی SF-36 و سلامت روان GHQ ( Global Health Questionnaire) استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 12 با استفاده از آزمون های t زوجی شده و تحلیل واریانس یک طرفه و در سطح معنی داری 01/0 انجام شد.
یافته ها: میانگین داده های HbA1C در گروه استقامتی از 554/0±80/7 در پیش آزمون به 517/0±13/7 در پس آزمون و گروه قدرتی از 231/2±766/9 به 507/1±9/7 رسید. با آزمون t زوجی، شده بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون گروه استقامتی (004/0 =P) و قدرتی (700/0 =P) اختلاف معنی داری مشاهده می شود. همچنین بین میانگین داده های پیش آزمون و پس آزمون کیفیت زندگی گروه استقامتی (0001/0=P) و قدرتی(007/0=P) و سلامت روان گروه استقامتی(0001/0=P) و قدرتی(0001/0=P) اختلاف معنی داری وجود داشت. در ANOVA بین میانگین دادههای پیش آزمون کیفیت زندگی (2/0=P) و سلامت روان (2/0=P) سه گروه، اختلاف معنیداری وجود نداشت ولی در پس آزمون کیفیت زندگی (007/0=P) و سلامت روان (0001/0=P) وجود داشت.
نتیجه گیری: تمرینات استقامتی و قدرتی بر کنترل قند خون، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران دیابتی تأثیر دارند اما تأثیر تمرینات بر کیفیت زندگی این بیماران بیشتر است.
حمیدرضا حریریان، سیما مقدسیان، علی آقاجانلو،
دوره 9، شماره 2 - ( 9-1388 )
چکیده
مقدمه: یکی از موارد بسیار مهم در امر مراقبت از بیماران دیابتی، بررسی کیفیت زندگی آنهاست. هدف این مطالعه بررسی کیفیت زندگی و ابعاد آن در بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز دیابت دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود.
روشها: این پژوهش، یک مطالعه مقطعی با نمونهگیری تصادفی ساده میباشد. حجم نمونه شامل150 بیمار دیابتی نوع 2 و ابزارهای گردآوری، ابزار استاندارد شده کیفیت زندگی مرتبط با سلامت شامل بعد جسمی، روانی، اجتماعی، ابزار اختصاصی دیابت و پرسشنامه مشخصات فردی بود. نتایج حاصله با نرم افزار SPSSمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: 66/28% بیماران در بعد جسمی، 7/80% در بعد روانی، 3/21% در بعد اجتماعی و 84% در بعد اختصاصی، کیفیت زندگی مطلوبی داشتند. عواملی همچون تاهل، تعداد فرزندان و جنسیت با کیفیت زندگی بیماران دیابتی رابطه معنیداری داشتند (05/0 P<)؛ در حالیکه رابطه معنیداری بین عواملی مانند داروی مصرفی با کیفیت زندگی بیماران وجود نداشت.
نتیجهگیری: عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی میتواند بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی تاثیرگذار باشد؛ بنابراین ارزیابی کیفیت زندگی همراه با مشخصات دموگرافیک، اطلاعات کاملی را برای بیماران مزمن فراهم میکند که در نهایت میتوان از این اطلاعات در راستای برنامهریزی درمانی مراقبتی آنها و اصلاح کیفیت زندگی بهره جست.
علی اصغر نصیحتکن، علیرضا پیشوا، فرخ حبیبزاده، مژگان طباطبایی، میترا طاهر قشقاییزاده، فاطمه حجت، ایمان حفیظی،
دوره 11، شماره 5 - ( 7-1391 )
چکیده
مقدمه: مقوله کیفیت زندگی در سالهای اخیر در بیماران مختلف مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است به طوری که توجه به ارزیابی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن، روند افزایشی یافته است. کاهش کیفیت زندگی در بیماران دیابتی منتج به کم کردن مراقبت، کنترل نامناسب قند خون و افزایش خطر عوارض بیماری میگردد. هدف از این مطالعه تعیین اعتبار و پایایی فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران دیابتی (DQOL-BCI) به زبان فارسی بوده است. این پرسشنامه باعث سرعت بیشتر در ارزیابی کیفیت زندگی بیماران دیابتی میشود.
روشها: ابتدا فرم خلاصه شده پرسشنامه DQOL، به فارسی ترجمه گردید و سپس متن ترجمه شده فارسی، مجدداً به انگلیسی برگردانده و بین 50 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که به کلینیک پزشک خانواده بهداشت و درمان صنعت نفت فارس مراجعه نموده و تمایل به تکمیل فرم داشتند، توزیع گردید. روایی محتوایی و روایی ثبات درونی پرسشنامه سنجیده و ضریب آلفای کرونباخ به منظور تعیین پایایی ثبات درونی، و از روش آزمون- پس آزمون جهت تعیین ثبات نتایج آزمون، استفاده شد. جهت بررسی روایی ثبات درونی پرسشنامه، از ضریب همبستگی اسپیرمن بین هر سوال با نمره کل، استفاده گردید. به منظور بررسی فرض نرمال بودن متغیرهای کمی نیز از آزمون کولموگروف - اسمیرنوف تک متغیره (One-Sample Kolmogorov-Smirnov Test) استفاده گردید. سطح معنیداری 05/0 جهت تفسیر آزمونها در نظر گرفته شد.
یافتهها: به منظور تعیین پایایی ثبات نتایج از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید، که همبستگی بین نتایج آزمون- پس آزمون برابر 72/0r= و 001/0 P= به دست آمد. همچنین همبستگی درون خوشهایی (ICC ) برابر 77/0 برآورد گردید. از ضریب آلفای کرونباخ به منظور تعیین پایایی ثبات درونی استفاده شد، که این ضریب برای کل سوالها 77/0 بود.
نتیجهگیری: پرسشنامه خلاصه شده بیماران دیابتی که به فارسی ترجمه شده، به منظور اندازهگیری کیفیت زندگی بیماران دیابتی از پایایی و روایی لازم برخوردار است.
مهدی زارع بهرام آبادی، ابراهیم قادری، داود تقوایی، فاروق وفائی بانه،
دوره 12، شماره 3 - ( 12-1391 )
چکیده
مقدمه: به منظور کنترل دیابت، بیمار باید قبول کند که یکی از اعضای اصلی تیم مراقبان است. هرچند مصرف داروها و تغییر سبک زندگی ارکان اصلی درمان قلمداد میشوند ولی تاثیر رفتار درمانی شناختی ممکن است بتواند تاثیرات مثبتی در این افراد داشته باشد. تاثیر رفتار درمانی شناختی بر ارتقای کیفیت زندگی افراد مبتلا به بیماریهای مختلف مورد تایید قرار گرفته است، ولی مطالعات کمی در مورد دیابت انجام گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر ارتقاء کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به درمانگاه دیابت سنندج میباشد.
روشها: این پژوهش یک تحقیق نیمه تجربی (Quasi – Experimental) به روش پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد 48 نفر انتخاب شدند و با روش تصادفی بلوکی در دو گروه جایگزین گردیدند. گروه مداخله و گروه شاهد هر کدام شامل 24 نفر از دو جنس مرد و زن به اندازه مساوی بودند. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی وار و همکاران (Short form-36 items=SF-36) بررسی شد. سپس مداخله با روش رفتار درمانی شناختی انجام گردید. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS ویرایش 19 و آنالیز کوواریانس، تست فیشر، تی مستقل و تست من ویتنی استفاده گردید.
یافتهها: نمره حیطه سلامت جسمی قبل از مداخله در گروه مداخله و گواه به ترتیب 7/64 (8/14±) و 2/67 (5/11±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 8/71 (8/11±) و 1/67 (4/11±) بود (003/0=P). نمره حیطه سلامت روانی قبل از مداخله در گروه مداخله و گواه به ترتیب 3/31 (8/7±) و 2/36 (8±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 2/54 (8/7±) و 9/36 (9/7±) بود (001/0=P). نمره کلی کیفیت زندگی قبل از مداخله در گروه مداخله و شاهد به ترتیب 4/51 (11±) و 1/55 (5/10±) بود و بعد از مداخله در دو گروه به ترتیب 67 (2/9±) و 9/55 (2/9±) بود(014/0=P).
نتیجهگیری: براساس نتایج، رفتار درمانی شناختی در بیماران دیابتی میتواند کیفیت زندگی کلی و ابعاد سلامت عمومی، سرزندگی و شادابی، عملکرد اجتماعی، محدودیت نقش به علت مشکلات هیجانی و سلامت روانی را ارتقا دهد ولی روی ابعاد محدودیت نقش به علت مشکلات جسمانی، عملکرد جسمانی و درد جسمانی تاثیر معنیداری ندارد.
سحر قشقایی، قاسم نظیری، رابرت فرنام،
دوره 13، شماره 4 - ( 2-1393 )
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از شایعترین و پر هزینهترین بیماریهای مزمن است که محدودیتهای زیادی در فعالیتهای بیمار ایجاد میکند. عدم پذیرش بیماری، حساس شدن به نوسانات قندخون و نشانههای جسمی، محدودیتهای غذایی و میزان فعالیت از عوامل برانگیزنده مشکلات روانشناختی در بیماران مبتلا به دیابت میباشد. پایین بودن سطوح سلامت هیجانی، بیمار را به نتایج نامطلوب دیگری همچون کاهش کیفیت زندگی، کنترل متابولیک نامطلوب و افزایش نرخ مرگ و میر سوق میدهد.
درمانهای مبتنی بر ذهنآگاهی بهواسطه این که به هر دو بعد جسمانی و روانی میپردازند دارای اثربخشی بالایی برای درمان برخی اختلالات بالینی و بیماریهای جسمانی گزارش شده است. هدف ما از این مطالعه تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به درمانگاه مطهری شیراز بود.
روشها: این پژوهش یک تحقیق آزمایشی بر اساس طرح گروه آزمایش و کنترل با پیش آزمون و پس آزمون بود. 42 زن و مرد مبتلا به دیابت نوع دو با تحصیلات حداقل دیپلم انتخاب و بعد از همتاسازی از نظر سن و جنس بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه "وار و شربورن" )36- (SFپیش آزمون به عمل آمد. گروه آزمایش بهمدت 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفت. سپس از هر دو گروه پس آزمون بهعمل آمد. اطلاعات بهدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 به روشهای تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نمره کلی کیفیت زندگی در گروه آزمایش (99/74) بیشتر از گروه گواه (64/45) در پس آزمون و مقدار F در سطح معنا دار(0001/0P≤)، معنادار بود. بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میانگین کلیه ابعاد کیفیت زندگی تفاوت معنیدار بود و میانگین کلیه ابعاد کیفیت زندگی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش یافته بود.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در بهبود کیفیت زندگی کلی و ابعاد جسمانی و روانی مؤثر میباشد.
عصمت مسیبی، مریم شریفی، ماهگل توکلی،
دوره 13، شماره 5 - ( 4-1393 )
چکیده
مقدمه: بهبود وضعیت کیفیت زندگی بیماران دیابتی یکی از شاخصهای مهم درمان و کنترل بیماری دیابت است. از این رو، ارتقاء کیفیت زندگی این بیماران در سالهای اخیر مورد توجه درمانگران و پژوهشگران قرار گرفته و پژوهشهای بسیاری در این زمینه انجام شده است. هدف پژوهش حاضر، جمعآوری و ترکیب نتایج پژوهشهای روانشناختی و ورزشی در این زمینه و بررسی میزان اثر این مداخلات روانشناختی و ورزشی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی با استفاده از روش فراتحلیل بوده است.
روشها: بدین منظور، از بین پژوهشهای متعددی که در این زمینه انجام شده بود، 29 پژوهش (18 مداخله روانشناختی و 11 مداخله ورزشی) که از لحاظ روش شناختی (فرضیهسازی، روش تحقیق، جامعه آماری، حجم نمونه، روش نمونهگیری، ابزار اندازهگیری، روش تحلیل آماری) مورد قبول بودند انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار این پژوهش، چک لیست فرا تحلیل بود.
یافتهها: یافتههای فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر مداخلات و آموزشهای روانشناختی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی 95/0=d (00001/0>p) و اندازه اثر مداخلات و آموزشهای ورزشی بر کیفیت زندگی این بیماران 08/2=d (00001/0>p) میباشد. برطبق جدول تفسیراندازه اثر کوهن هر دواندازه اثر مداخلات روانشناختی و ورزشی در حد بالا است.
نتیجهگیری: مداخلات و آموزشهای روانشناختی و ورزشی میتوانند در بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی موثر واقع شوند.
حبیبه متین، بابک رستگاری مهر، محمد اسحاق افکاری، مهناز صلحی، محمدحسین تقدیسی، مرتضی منصوریان، زهرا شفیعیان ، مصطفی قربانی ، حمید آسایش، حمید جعفر علیلو،
دوره 13، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
مقدمه: افزایش جمعیت سالمندی و به تبع آن افزایش میزان بیماریهای مزمن و کاهش سطح کیفیت زندگی سالمندان مشکلات زیادی را برای جوامع مختلف در پی داشته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی با استفاده از سازههای آموزشی الگوی پرسید در ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان انجام شده است.
روشها: در این پژوهش نیمه تجربی 54 نفر از سالمندان تحت پوشش فرهنگسرای سالمندان تهران در قالب دو گروه آزمون و کنترل در سال 1388 شرکت داشتند. برای جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساختهای بر اساس مدل پرسید و همچنین پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت استفاده شد و کیفیت زندگی سالمندان قبل و 1 ماه بعد از مداخله آموزشی بررسی شد. برای آنالیز دادههای حاصل از این بررسی نیز از آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه، تی مستقل و تی زوجی استفاده شد.
یافتهها: میانگین نمره کل کیفیت زندگی سالمندان گروه آزمون، قبل و بعد از مداخله آموزشی با مقدار 05/0< P اختلاف معنیداری نشان داد ولی بین نمره کل دو گروه تفاوت معنیدار آماری مشاهده نشد. همچنین ارتباط عامل مستعد کننده (نگرش)، بعضی از عوامل قادر کننده و عوامل رفتاری با کیفیت زندگی با مقدار 05/0< P معنیدار بود. بررسی ارتباط سازه مستعد کننده (آگاهی) و عوامل تقویت کننده با کیفیت زندگی نتیجه آماری معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که برنامههای آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت در ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان مؤثر است.
پوران وروانی فراهانی، داود حکمت پو، محمدرضا رضوانفر، افسانه طلائی،
دوره 15، شماره 5 - ( 4-1395 )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع و عوارض دیابت و تاثیر آن بر کیفیت زندگی بیماران، و توجه به این موضوع که کیفیت زندگی پایین منجر به کم کردن مراقبت از خود و افزایش خطر عوارض بیماری میشود، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش به شیوه چند رسانهای با ارائه تجارب زنده موفق بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع دو انجام شد.
روش ها: این مطالعه نیمه تجربی است. 160 نفر از بیماران دیابتی نوع دو به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به روش تخصیص تصادفی به دو گروه آزمون و یک گروه شاهد تقسیم شدند. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی توسط بیماران قبل از مداخله تکمیل شد. در گروه آزمون اول به شیوه چند رسانهای (بحث گروهی، آموزش به روش فیلم و اسلاید) 5 جلسه بهمدت 45 دقیقه برای هر بیمار تنظیم شد. گروه آزمون دوم، آموزش بیماران به شیوه حضور فرد موفق، اداره کلاس و پرسش و پاسخ بود. سپس پرسشنامه کیفیت زندگی توسط بیماران نمونه پژوهش3 ماه بعد از مداخله مجدداً تکمیل شد. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد، بین میانگین میزان کیفیت زندگی قبل از مداخله در سه گروه تفاوت معنیداری وجود ندارد (194/0P=). اما بین میانگین میزان کیفیت زندگی بعد از مداخله در سه گروه تفاوت معنیداری وجود دارد (044/0P=). بین میانگین کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخله به روش چند رسانهای (001/0P£) و تجارب فرد موفق (001/0P£) تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجه گیری: کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع دو در روش آموزش چند رسانهای (مولتی مدیا) و تجارب فرد موفق نسبت به گروه شاهد افزایش یافته است.
مرضیه جهاندار، مرتضی بادله، محمد تقی بادله، شهرام محمد خانی،
دوره 15، شماره 6 - ( 4-1395 )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی مداخلهی شناختی-رفتاری گروهی کوتاه مدت (CBGI-CHD) بر کیفیت زندگی و ادراک از بیماری، بیماران دیابتی نوع دو بود.
روشها: 28 بیمار دیابتی نوع دو که عضو انجمن دیابت ایران هستند، بهصورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور جایگزینی تصادفی در گروه آزمایش (14= n) (با یک برنامهی مداخلهی 12 هفتهای شناختی رفتاری گروهی) و کنترل (14= n) (تنها مراقبت معمول را دریافت کردند)، گمارده شدند. کیفیت زندگی و ادراک بیماری توسط مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسشنامهی ادارک بیماری، قبل از مداخله و بلافاصله بعد از مداخله مورد اندازهگیری قرار گرفت. دادهها با کمک نرمافزار SPSS نسخهی 19، آمار توصیفی، تحلیل کواریانس تحلیل گردیدند.
یافتهها: گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیداری در کیفیت زندگی و ادراک بیماری در پس آزمون نشان داد (5% P<). علاوه براین، مداخله در خرده مقیاسهای کیفیت زندگی به غیر از بعد محیط معنیدار بود (5% P<).
نتیجهگیری: تحلیل کواریانس نشان میدهد که CHD– CBGI میتواند منجر به افزایش کیفیت زندگی و ادراک بیماری بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شود. تحقیقات بعدی با دورههای طولانی مدت پیگیری بهمنظور حصول اطمینان از تداوم اثربخشی پیشنهاد میگردد.
زهره وارث، حمید آسایش، زهرا علی اکبرزاده آرانی، فاطمه شریفی قرد،
دوره 16، شماره 5 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: دیابت در سالمندان خطر ایجاد یا تشدید سندرمهای سالمندی را افزایش داده و جنبههای مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در کیفیت زندگی سالمندان دیابتی انجام شده است.
روشها: این پژوهش یک مطالعهی توصیفی تحلیلی است که با انتخاب 88 سالمند دیابتی از میان 1400 بیمار دیابتی، در بازهی سنی 83-60 سال دارای پرونده در مرکز دیابت کاشان در سال 1385 صورت گرفته است. نمونهگیری حدود 2 ماه طول کشید. نمونهها پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامهی ویژهی کیفیت زندگی بیماران دیابتی را تکمیل کردند. پرسشنامهی کیفیت زندگی حاوی 41 سؤال میباشد که سه بعد عمومی (52- 13 امتیاز)، اختصاصی (108- 27 امتیاز) و کلی (160- 40 امتیاز) دارد. با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک مدل تک متغیره و چند متغیره در محیط نرمافزار آماری SPSS16، رابطهی کیفیت زندگی با متغیرهای زمینهای مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بهطور کلی 9/65% از بیماران زن و 1/34% مرد بودند. نتایج نشان داده است که گزگز، بیحسی اندامها و کاهش بینایی با کیفیت زندگی عمومی و نوع درمان، نارسایی کلیه، گزگز، کرختی اندامها و بی حسی با کیفیت زندگی اختصاصی ارتباط معنادار دارند.
نتیجهگیری: با توجه به سطح کیفیت زندگی پایین در اکثر سالمندان دیابتی و نقش عوارض دیابت در ایجاد آن، نتایج این پژوهش نیاز شدید به مراقبت در سالمندان را نشان میدهد و تأکید مجددی بر نقش مراقبت در بهبود سطح سلامت سالمندان دیابتی میباشد.
سمیه کریمی مقدم، الهه لعل منفرد، روح اله برقبانی، محمدرضا قزلقارشی، رضوان رجب زاده، داود رباط سرپوشی،
دوره 16، شماره 6 - ( 7-1396 )
چکیده
مقدمه: با عنایت به ماهیت مزمن بیماری دیابت و تأثیر قابل ملاحظهی آن بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا، مطالعهای با هدف بررسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران دیابتی نوع دوم مراجعه کننده به کلینیک دیابت سبزوار و عوامل مرتبط با آن بهمنظور برنامهریزی مداخلات در حوزهی ارتقای سلامت طراحی و مورد بررسی قرار گرفت.
روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 197 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به کلینیک دیابت به روش نمونهگیری در دسترس شرکت نمودند. دادهها از طریق پرسشنامهی دو قسمتی شامل مشخصات فردی و پرسشنامهی کیفیت زندگی SF36 با 8 مقیاس عملکرد جسمی، محدودیت جسمی، درد جسمی، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روحی، سلامت روان جمعآوری شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS16 و آمارههای توصیفی(فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار) و آزمونهای کای دو، آنالیز واریانس یک طرفه، تی تست و همبستگی در سطح معناداری 05/0 انجام شد.
یافتهها: نتایج بیانگر آن است بالاترین نمره مربوط به عملکرد جسمی 38/22±61/74 و کمترین میانگین نمره را مقیاس محدودیتهای ایفای نقش بهعلت مشکلات جسمانی 41/30±89/42 به خود اختصاص داده بود اما در کل، نمرهی میانگین سایر مقیاسها در وضعیت "تا حدودی مطلوب" قرار داشتند. بین نمرهی عملکرد فیزیکی، احساس خوب بودن و درد برحسب تحصیلات افراد تفاوت آماری معنیدار وجود داشت (005/0 P ).
نتیجهگیری: یافتههای این بررسی مارا در زمینهی تأثیر بیماری دیابت بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به این بیماری آگاه ساخته که میتوان از این اطلاعات در راستای برنامهریزی درمانی مراقبتی بیماران مزمن و اصلاح کیفیت زندگی آنان بهره جست.
منیژه دهی، کیان نوروزی، پروانه آقاجری، مریم خوشبخت، نازیلا وثوقی،
دوره 17، شماره 1 - ( 12-1396 )
چکیده
مقدمه: با توجه به شیوع روزافزون بیماری دیابت و کاهش کیفیت زندگی این بیماران، مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامهی بازدید منزل بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی صورت گرفته است.
روشها: مطالعهی حاضر یک مطالعهی کارآزمایی بالینی میباشد که 66 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مراجعه کننده به خانههای بهداشت روستاهای اطراف مراغه با توجه به معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و سپس بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفت و سپس برنامهی بازدید منزل که برنامهی آموزشی ساختار یافته است طی شش ماه برای گروه تجربی صورت گرفت. قبل و بعد از مداخله، پرسشنامهی کیفیت زندگی بیماران دیابتی توسط تمامی نمونههای پژوهش تکمیل شد. برای تحلیل نتایج از نرم افزارSPSS و آزمون آماری t تست استفاده شد.
یافتهها: در گروه تجربی میانگین نمرات کیفیت زندگی در ابعاد مختلف قبل و بعد از انجام مداخله، تفاوت آماری معنیداری نشان داد و در گروه کنترل، میانگین نمرات کیفیت زندگی قبل و بعد از انجام مداخله، تفاوت آماری معناداری نشان نداد. و همچنین مقایسهی میانگین نمرات کیفیت زندگی در بین دو گروه بعد از انجام مداخله، اختلاف معنی داری نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان دهندهی تأثیر قابل توجه برنامه بازدید منزل، در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم است، در نتیجه در نظر گرفتن برنامه بازدید منزل بهعنوان یکی از اقدامات اصلی در ارائه مراقبت به بیماران دیابتی، ضروری بهنظر میرسد، بهطوریکه پرستاران و سایر اعضای تیم بهداشتی میتوانند با بازدید منزل و ارائه مداخلات مناسب به ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت و در نتیجه کاهش مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی مربوط به این بیماری کمک کنند.
سمیه رامش، اکرم علیزاده مقدم، علیرضا صفری، مرضیه فیضی،
دوره 18، شماره 2 - ( 11-1397 )
چکیده
مقدمه: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای مزمن بوده و کیفیت زندگی بیمار نقش مهمی در کنترل بیماری دارد. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی نقش واسطهای کیفیت زندگی در رابطهی بین افسردگی، استرس و اضطراب با شدت بیماری دیابت بود.
روشها: تعداد 108 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو (57 زن، 51 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان در پژوهش، پرسشنامهی مشخصات فردی و پرسشنامهی استاندارد 21-DASS و پرسشنامهی کیفیت زندگی (SF-36) را تکمیل کردند.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان شدت بیماری با کیفیت زندگی رابطهی منفی و با اضطراب، افسردگی و استرس رابطهی مثبت معنادار دارد (01/0P<). نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از نقش واسطهای کیفیت زندگی در رابطهی بین افسردگی و اضطراب و میزان شدت بیماری دیابت نوع دو بود.
نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل، لازم است در زمینهی کنترل بیماری دیابت، مداخلات روانشناختی را بهمنظور کاهش افسردگی و اضطراب و بهبود کیفیت زندگی این بیماران مورد توجه قرار داد.