جستجو در مقالات منتشر شده


13 نتیجه برای Hiit

رحمان سوری، مهدی انگوتی، محمدرضا اسد، صادق ستاری فرد، اعظم رمضان خانی،
دوره 17، شماره 6 - ( 7-1397 )
چکیده

مقدمه: روی آلفا-2- گلیکوپروتئین (ZAG)، اخیراً در تنظیم متابولیسم بافت چربی به‌علت ارتباط منفی آن با چاقی و مقاومت به انسولین مورد توجه قرار گرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین پر شدت تناوبی (HIIT) بر میزان ZAG پلاسما و بافت چربی رت‌های نر مبتلا به دیابت نوع دو می‌باشد.
روش‌ها: در این مطالعه، 21 سر رت نر در سه گروه شاهد (سالم)، کنترل (دیابتی) و تمرین تناوبی (دیابتی با تمرین) مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه تمرین، به‌مدت 8 هفته به فعالیت تناوبی با تناوب‌های کوتاه 15 تا 30 ثانیه و تعداد 5 تا 12 تکرار (1 دقیقه استراحت فعال بین هر تناوب) و سرعت 27 تا 34 متر بر دقیقه بر روی تردمیل پرداختند. 24 ساعت پس از پایان جلسه‌ی تمرینی، نمونه‌ی خونی و بافت چربی به‌منظور اندازه‌گیری سطوح ZAG از رت‌ها گرفته شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه و تعقیبی توکی در سطح معناداری (٠٥/٠P<) تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان دادند که تفاوت معناداری در میزان ZAG بافت چربی بین گروه‌های شاهد و کنترل وجود داشت که در گروه کنترل دیابتی پایین‌تر بود (001/0P<). همچنین بین دو گروه شاهد و تمرین تناوبی نیز تفاوت معناداری در میزان ZAG بافت چربی دیده شد که در گروه شاهد بالاتر بود (005/0=P). هشت هفته تمرین HIIT باعث افزایش معنادار میزان ترشح پروتئین ZAG بافت چربی در مقایسه با گروه کنترل دیابتی گردید (003/0=P). تفاوت معناداری در میزان سطوح پلاسمایی ZAG بین هیچ یک از گروه‌ها مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرین پرشدت تناوبی باعث افزایش میزان ZAG در بافت چربی رت‌های نر دیابتی می‌شود که این امر می‌تواند باعث کاهش مقاومت انسولین در دیابت نوع دو گردد.
محمود اصل محمدی زاده، مهدی کارگر فرد، پروانه نظرعلی،
دوره 18، شماره 3 - ( 12-1397 )
چکیده

مقدمه: IL-6 و TNF-α  که از بافت آدیپوز ترشح می شود، تنظیم­کننده نیرومند التهاب و اختلالات متابولیکی در افراد چاق دیابتی نوع 2 هستند. از اینرو مطالعه حاضر اثر تمرین تناوبی با شدت بالا با رژیم­های غذایی متفاوت بر التهاب درجه پایین و برخی شاخص­های متابولیکی مردان چاق دیابتی نوع 2 را بررسی می­کند.
 روش ها: 45 مرد چاق دیابتی نوع 2 به صورت تصادفی در گروه­های رژیم­غذایی طبیعی بعلاوه تمرین تناوبی(ND+H)، رژیم کم­کربوهیدرات بعلاوه تمرین تناوبی(LC+H) یا گروه کم­چربی +تمرین تناوبی(LF+H) قرار گرفتند که 1200 تا 1500 کیلوکالری/ روز را دریافت کردند و  در برنامه ورزشی تناوبی با شدت بالا (3 روز در هفته به مدت 12 هفته) شرکت کردند.  نمونه­های خونی در هفته های 0 ، 4، 8 ،16، 20 و 24 جمع آوری شدند.
یافته ها: حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) پس از 24 هفته مداخله، گروه LC+H (001/0=p، 135/2= F) و گروه LF+H (014/0=p، 548/3= F) افت معنی داری در مقایسه با پیش آزمون را نشان دادند، اما این کاهش در گروه ND+H مشاهده نشد. کاهش در شاخص IL-6 با سایر متغیرها (به استثنای حداکثر اکسیژن مصرف) رابطه معنی داری را نشان داد، اما شاخص VO2max  ارتباط معنی دار معکوسی [برای گروه LC+H(001/0=p، 54/0-=r)؛ برای گروه LF +H(019/0=p ،41/0-=r)] را  با IL-6 نشان دادند. در راستای تغییرات در IL6، اختلاف معنی دار در تمام مراحل مطالعه در شاخص TNF-α مشاهده شد. پس از 24 هفته مداخله،  گروه LC+H (001/0=p، 541/5= F) و گروه LF+H (001/0=p، 654/9= F) کاهش معنی داری در مقایسه با پیش آزمون را نشان دادند، اما این کاهش در گروه ND+H مشاهده نشد. افزایش معنی­داری در VO2peak همراه با کاهش معنی­دار در انسولین ، HOMA-IR و HbA1c در همه گروه­ها مشاهده شد. همینطور کاهش معنی­داری در IL-6 و TNF-α در گروه­های LC+H و LF+H مشاهده شد. تغییرات در IL-6 و TNF-α رابطه معکوسی با اکسیژن مصرفی اوج را نشان دادند. آنالیز پیرسون ارتباط­های معنی­داری بین تغییرات در نیمرخ لیپیدی با اکسیژن مصرفی اوج را نمایان کرد.
نتیجه گیری: نتایج از این مفهوم حمایت می­کند که ورزش و رژیم غذایی، التهاب درجه پایین و پروفایل های لیپیدی، گلایسمی و آمادگی جسمانی را تحت تاثیر قرار می­دهد که تغییرات در IL-6 و TNFα با برخی از این تغییرات در ارتباط است.
مریم سید حیدری، عباس صادقی، علی همتی عفیف،
دوره 19، شماره 2 - ( 11-1398 )
چکیده

مقدمه: سایتوکاین‌ها از عوامل مرتبط با سیستم ایمنی هستند. تولید سایتوکاین‌های پیش التهابی در بیماران دیابتی افزایش می‌یابد و با انجام تمرینات شدید ورزشی نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرد. پژوهش حاضر به بررسی پاسخ شاخص پیش التهابی اینترلوکین 2 (IL-2)و شاخص ضدالتهابی اینترلوکین 4 (IL-4) به یک دوره تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف کافئین در رت‌های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین (STZ) می‌پردازد.
روش‌ها: در یک مطالعه‌ی حیوانی بالینی-مداخله‌ای 50 سر موش صحرایی نر به 5 گروه مساوی کنترل (C)، دیابت (D)، دیابت با مکمل (D+Ca)، دیابت با تمرین (D+T)، دیابت با مکمل و تمرین (D+Ca+T)) تقسیم شدند. برنامه‌ی تمرین شامل 8 هفته و هفته‌ای 5 جلسه (6 تا 12 وهله‌ی 2 دقیقه‌ای با شدت 90 -85 درصد سرعت ماکسیمم) بود که هر هفته پنج روز mg/kg70 کافئین به‌صورت هیدراته تزریق شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه‌ی تمرینی، فاکتورهای ایمونولوژیک سرم شامل IL-2 و IL-4 اندازه‌گیری شدند. تحلیل آماری متغیرها با آزمون‌هایOne-way و ANOVA  و Tukey در سطح معناداری (P<0.05.) انجام گردید.
یافته‌ها: نتایج تحقیق نشان داد که گروه D+Ca به‌طور معناداری دارای کمترین میانگین غلظت IL2 نسبت به گروه D بود (001/0P=). IL-4 بیشترین غلظت را در دو گروه D+Ca و D+Ca+T داشت (001/0P=). ولی این تفاوت‌ها در دو بین گروه D+T و D+Ca+T نسبت به هم معنادار نبود (67/0P=).
 نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد کافئین بر بهبود وضعیت IL-2 و IL-4 در رت‌های مبتلابه دیــابت ناشی از استرپتوزوتوسین نقشی مؤثر دارد ولی تمرینات HIITدر این مورد موثر نیست.
فاطمه سلطان محمدی، مهسا محسن زاده، فواد فیض الهی،
دوره 19، شماره 2 - ( 11-1398 )
چکیده

مقدمه: هدف از مطالعه‌ی حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف عصارهی انگور سیاه بر میزان بیان ژن Wnt وβ-catenin در بافت پانکراس رت‌های نر مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: تجربی بود. تعداد 40 سر رت نر 8 هفته ای با میانگین 20±250 گرم، پس از القاء دیابت توسط STZ، به‌صورت تصادفی در 5 گروه: کنترل-پایه، کنترل- دیابتی، تمرین- دیابتی، عصارهی دانهی انگور سیاه- دیابتی و تمرین همراه با مصرف عصارهی دانهی انگور سیاه-دیابتی تقسیم شدند. آزمودنی‌های گروه‌های تمرینی ۵ جلسه در هفته و به‌مدت ۸ هفته به فعالیت بر روی نوارگردان با شدت90% Vo2max پرداختند. در گروه‌های عصاره نیز 250 میلی‌گرم عصاره‌ی دانه‌ی انگور به ازای کیلوگرم وزن بدن یک بار در روز به‌مدت 8 هفته به داخل معده‌ی رت‌ها گاواژ شد. ٢٤ساعت بعد از آخرین جلسهی تمرینی رت‌ها به‌وسیله گاز Co2 بیهوش شده و بافت پانکراس بلافاصله استخراج و میزان بیان ژنها با تکنیک Real time-PCR و با مقیاس ( ) سنجیده شد. در کلیهی تحلیل های آماری سطح معنیداری آماری برابر05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: اثر تمرین و عصاره هر کدام بر بیان ژن WntوΒ-catenin معنادار بود، اما تعامل تمرین و عصاره بر بیان ژن Wnt معنادار نبود ولی اثر تعاملی عصاره و تمرین بر بیان ژن Β-catenin معنادار بود.
نتیجهگیری: تمرین به‌مدت هشت هفته بر روی بیان ژن‌های مسیر سیگنالینگ β-catenin- Wnt اثر داشته است. بنابراین استفاده از این نوع تمرین همراه با مصرف عصاره‌ی دانه‌ی انگور سیاه با رعایت احتیاط به بیماران دیابتی نوع دو توصیه می‌شود.
بهاره غنی، مهسا محسن زاده، فواد فیض الهی،
دوره 19، شماره 5 - ( 4-1399 )
چکیده

مقدمه: اگرچه برخی مطالعات، سازوکار عملکرد سلول‌های‌های بتا را در مدل‌های حیوانی و کم و بیش در جمعیت‌های انسانی مطالعه نموده‌اند، اما تاکنون نقش ورزش درمانی یا اجرای فعالیت ورزشی HIIT همراه با مصرف مکمل انگور سیاه بر بیان ژن‌های درگیر در سلول‌های بتای پانکراس کمتر مطالعه شده است، لذا هدف از مطالعه‌ی حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف مکمل انگور سیاه بر میزان بیان ژن PPARα  و PPARγ در بافت پانکراس رت‌های نر مبتلا به دیابت نوع دو است.
روش‌ها: مطالعه در قالب یک طرح تجربی انجام شد. آزمودنی‌های این طرح را 40 رت نر 8 ماهه با میانگین وزنی 250 گرم تشکیل دادند. پس از آشنایی آزمودنی‌ها با تمرین و القاء دیابت توسط STZ به‌صورت تصادفی در 5 گروه شامل تمرین، مکمل، تمرین و مکمل، کنترل دیابتی و کنترل پایه تقسیم شدند. پس از 8 هفته تمرین که ۵ جلسه در هفته و به‌مدت ۸ هفته که فعالیت بر روی نوارگردان با شدت90% Vo2max و مکمل‌دهی عصاره‌ی هسته‌ی انگور سیاه بود، میزان ژن‌های PPARα و PPARγ بعد از استخراج RNA از پانکراس و سنتز cDNA اندازه‌گیری شد. میزان ژن PPARα و PPARγ  با روش PCR Time-Real مورد سنجش قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی در سطح معنی‌داری 05/0 توسط نرم‌افزار SPSS  نسخه 24 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: اثر تمرین به همراه مصرف عصاره‌ی دانه انگور سیاه بر بیان ژن‌های PPARγ و PPARα  در پانکراس رت‌های دیابتی معنادار نبود، اما تمرین به تنهایی سبب افزایش معنادار بیان ژن PPARα در بافت پانکراس نمونه‌های دیابتی شد. همچنین مصرف عصاره‌ی دانه‌ی انگور سیاه نیز به تنهایی موجب افزایش معنادار بیان ژن‌های PPARγ و PPARα شد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تنظیم بیان ژن‌های PPARα  و PPARγ از طریق تمرین و مصرف عصاره‌ی دانه‌ی انگور سیاه احتمال دارد منجر به بهبود و حفظ عملکرد سلول‌های بتای پانکراس در رت‌های دیابتی شود.
 
مرتضی خلیلی، عباس صادقی، محمد جواد ملکی،
دوره 19، شماره 5 - ( 4-1399 )
چکیده

مقدمه: رابطه‌ی بین بیان پایین PGC-1α و چندین بیماری متابولیکی نظیر دیابت و چاقی مشخص شده است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف کافئین بر بایوژنز میتوکندری در عضله‌ی نعلی موش‌های صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین می‌پردازد.
روش‌ها: در یک مطالعه‌ی حیوانی بالینی-مداخله‌ای 50 سر موش صحرایی نر ویستار به 5 گروه مساوی کنترل (C)، دیابتی (D)، دیابتی با مکمل (D+CAF)، دیابتی با تمرین (D+T)، دیابتی با مکمل و تمرین (D+CAF+T) تقسیم شدند. برنامه‌ی تمرین شامل هشت هفته، هفته‌ای 5 جلسه (6 تا 12 وهله 2 دقیقه‌ای با شدت 90 -85 درصد سرعت ماگزیمم) بود و هفته‌ای پنج روز mg/kg70 کافئین به‌صورت هیدراته تزریق شد. برای سنجش میزان گلوگز خون مستقیماً از بطن چپ قلب جمع‌آوری شد؛ و عضله‌ی نعلی پای چپ استخراج و به روش وسترن بلات میزان PGC-1α آن مورد سنجش قرار گرفت. برای تحلیل داده‌ها از آزمون‌های t مستقل، تحلیل واریانس دو راهه و مجذور اتا در سطح معناداری (P<0.05.) استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که القای دیابت باعث افزایش معنی‌دار گلوگز خون (۰۱/۰>P) و کاهش معنی‌دار میزان mRNAPGC-1α (۰۰۲/۰=P) گردید. همچنین، هم تمرین تناوبی با شدت بالا (001/0p=) و هم مصرف مکمل کافئین (03/0p =) موجب افزایش معنی‌دار mRNAPGC-1α شدند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج ابن تحقیق، احتمالاً بتوان اجرای تمرینات HIIT و مصرف کافئین را به‌عنوان یک مداخله‌ی مؤثر در افزایش بایوژنز میتوکندری در افراد دیابتی پیشنهاد داد. هر چند اظهار نظر صریح در این مورد مستلزم انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه است.
هومنا عبدی، عیدی علیجانی، مهسا محسن زاده،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده

مقدمه: اگرچه برخی مطالعات، سازوکار عملکرد سلول‌های‌های بتا را در مدل های حیوانی و کم و بیش در جمعیت‌های انسانی مطالعه نموده‌اند، اما تاکنون نقش ورزش درمانی یا اجرای فعالیت ورزشی HIIT همرا ه با مصرف مکمل انگور سیاه بر بیان ژن‌های درگیر در سلول‌های بتای پانکراس کمتر مطالعه شده است در این پژوهش به بررسی اثر مکمل انگور سیاه توام با تمرین تناوبی شدید بر ژن‌های Bcl-2 و Bax بافت پانکراس رت‌های مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته می‌شود.
روش‌ها: مطالعه در قالب یک طرح تجربی انجام شد. آزمودنی‌های این طرح را 40 رت نر 8 ماهه با میانگین وزنی 250 گرم تشکیل دادند. پس از آشنایی آزمودنی‌ها با تمرین و القاء دیابت توسط STZ به‌صورت تصادفی در 5 گروه شامل تمرین، مکمل، تمرین و مکمل، کنترل دیابتی و کنترل پایه تقسیم شدند. پس از 8 هفته تمرین که ۵ جلسه در هفته و به‌مدت ۸ هفته که فعالیت بر روی نوارگردان با شدت90% Vo2max و مکمل‌دهی عصاره‌ی هسته‌ی انگور سیاه بود. میزان ژن‌های Bcl-2 و Bax بعد از استخراج RNA از پانکراس و سنتز cDNA اندازه‌گیری شد. میزان ژن Bcl-2 و Bax با روش PCR Time-Real مورد سنجش قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از آزمون t مستقل و تحلیل واریانس دو عاملی در سطح معنی‌داری 05/0 توسط نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی 24 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد اثر اصلی تمرین بر بیان ژن Bcl-2 اثر معناداری ندارد. اثر اصلی عصاره بر بیان این ژن معنادار بود. همچنین تعامل تمرین و مکمل بر Bcl-2 معنادار نبود. در خصوص بیان ژن Bax نشان داده شد اثر اصلی تمرین بر ژن اثر معنادار بود. اثر اصلی عصاره‌ و تعامل تمرین و مکمل بر بیان ژن Bax معنادار نبود. در مقایسه تأثیر تمرین و عصاره بر بیان ژن‌های Bcl-2 و Bax تغییرات معناداری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تنظیم بیان ژن‌های Bcl-2 و Bax از طریق تمرین و مصرف عصاره‌ی دانه‌ی انگور سیاه احتمال دارد منجر به بهبود و حفظ عملکرد سلول‌های بتای پانکراس در رت‌های دیابتی شود.
محمود اصل محمدی زاده، صالح افراسیابی، زینب اصل محمدی،
دوره 20، شماره 2 - ( 11-1399 )
چکیده

مقدمه: اختلال متابولیکی ناشی التهاب در اثر چاقی و دیابت افزایش مییابد که از طریق ورزش و رژیم غذایی کنترل میشود. از اینرو هدف این پژوهش بررسی اثر 24 هفته مداخله‌ی تمرین تناوبی شدید و رژیمهای غذایی بر تغییرات شاخص اینترلوکین 6 در بیماران دیابتی نوع دو چاق است.
روشها: 70 مرد (بیمار دیابت نوع دو و چاق) به‌صورت تصادفی به 7 گروه (4 گروه در رژیم غذایی متفاوت به‌علاوه مداخله‌ی HIIT و 3 گروه تنها در رژیم غذایی متفاوت) که در برنامه‌ی غذایی 1200 تا 1900 کیلوکالری/روز برای هفته 24 شرکت کردند، در حالی که بیماران در برنامه‌ی HIIT تحت نظارت (12 هفته‌ای) قرار گرفتند که با 4 هفته رژیمهای غذایی اولیه دنبال شد. شاخص‌های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی، ترکیب بدن و نمونه‌ی خون ناشتای در هفتههای 0 ، 4، 8، 14، 20 و 24 جمعآوری شدند.
یافته‌ها: پس از اتمام 24 هفته مداخله، بیشترین درصد افزایش و کاهش IL-6 به‌ترتیب به رژیم غذایی پرچربی(80/19 ± 09/28) و رژیم غذایی کم کربوهیدرات+تمرین تناوبی (13/25 ± 89/28-) اختصاص داشت. پس از 12 هفته تمرین تناوبی به همراه رژیم‌ غذایی بیشترین درصد افزایش IL-6 به گروه رژیم غذایی پرچربی(33/25 ± 74/26) مرتبط است، با این وجود بیشترین درصد کاهش IL-6 مختص به گروه کم چربی+تمرین تناوبی (17/29 ± 11/32-) بود.
نتیجه‌گیری: یافتهها نشان دادند که رژیم کم کربوهیدرات و کم چربی با HIIT و وعدههای کم کربوهیدرات همراه با HIIE ممکن است برای بیماران دیابت نوع دو چاق مفید باشد.
شهناز معصوم زاده، خسرو جلالی دهکردی، مهدی کارگرفرد،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

مقدمه: نشان داده شده است که اعضای خانواده‌ی C1q/tumor necrosis factor (TNF) related proteins (CTRPs) نقش مهمی در متابولیسم و التهاب دارند. با این حال، اطلاعات محدودی در مورد ارتباط تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) با سطوح پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو وجود دارد. بنابراین، هدف این مطالعه ارزیابی اثرات 12 هفته تمرین HIIT بر روی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 در زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش‌ها: در یک مطالعه‌ی نیمه تجربی و طرح پیش آزمون- پس آزمون، تعداد 30 نفر زن مبتلا به دیابت نوع دو (با میانگین و انحراف معیار؛ سن: 21/4±69/40 سال و نمایه‌ی توده‌ی بدن: 88/2±81/34 کیلوگرم بر مجذور قدر به متر) به‌طور تصادفی در دو گروه تمرین HIIT (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین یک برنامه‌ی تمرین تناوبی، 3 جلسه در هر هفته، با شدت 90-80% ضربان قلب بیشینه، 60 دقیقه در هر جلسه به‌مدت 12 هفته اجرا کردند. وزن، نمایه‌ی توده‌ی بدن، اوج اکسیژن مصرفی، قند خون ناشتا و سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 قبل و بعد از دوره‌ی مطالعه اندازه‌گیری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون t وابسته و تحلیل کوواریانس در سطح کمتر از 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: پس از 12 هفته تمرین، تفاوت معناداری در وزن، نمایه‌ی توده‌ی بدن، اوج اکسیژن مصرفی، قند خون ناشتا و سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 بین گروه‌ها وجود داشت (05/0p<). با این حال، آزمون کوواریانس کاهش معناداری در وزن، نمایه‌ی توده‌ی بدن، قند خون ناشتا، سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 و افزایش معناداری در اوج اکسیژن مصرفی گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل پس از 12 هفته مداخله را نشان داد (05/0p<).
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان داد، 12 هفته برنامه‌ی HIIT یک روش مؤثر و ایمن برای بهبود سطوح سرمی پروتئین‌های CTRP1 و CTRP3 در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع دو بود. با این حال، تحقیق بیشتری با کنترل بیشتر برای تعیین اثرات این مداخله‌ی غیر دارویی روی آدیپونکتین های ضد التهابی مورد نیاز است.
مسعود جهانتاش، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی، فرشاد غزالیان،
دوره 22، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه: دیابت نوع دو شایعترین بیماری درونریز است که میتواند باعث صـدمه بـافتی و آپوپتوز شود. هدف پژوهش حاضر مطالعه‌ی بیان ژن مرتبط با آپوپتوز بافت کبد پس از تمرین تناوبی و ژل رویال در رتهای دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: نمونه‌ی آماری پژوهش 36 سر موش صحرایی نر بودند که پس از20 هفته رژیم پُرچرب و تزریق ml/kg 25 STZ دیابتی شدند. گلوکز ناشتای بین150 تا400 mg/dl ملاک دیابتی نوع دوم در نظر گرفته شد. موشهای دیابتی در4 گروه کنترل، تمرین، ژل و تمرین- ژل قرار گرفتند. پروتکل تمرینی به‌صورت هشت هفته تمرین تناوبی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقهای با 80 تا 90 درصد vo2max و تناوب استراحت یک دقیقهای با 50 تا 56 درصد vo2max و گاواژ ژل به میزان 100 mg/kg برای 5 روز در هفته قبل تمرین داده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و دوعاملی و آزمون تعقیبی انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنیدار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. همچنین تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال به کاهش بیان ژن Bax و افزایش بیان Bcl2 و کاهش نسبت Bax/Bcl2 در سلول‌های کبدی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P<0.05).
نتیجه‌گیری: تمرینهای تناوبی همراه با ژل رویال در رتهای دیابتی منجر به کاهش و بهبود شاخص قندی و مقاومت به انسولین و تغییرات مناسب در بیان ژنهای آپوپتوزی کبدی شد.
سحر ریاستی، حسین عابدنطنزی، ماندانا غلامی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعۀ تأثیر تمرین تناوبی شدید و ژل رویال بر بیان ژن‌های مسیر miR-423-5P- FAM3A-AKt2 کبد موش‌های صحرایی دیابتی نوع دو بود.
روش‌ها: در این پژوهش 36 سرموش نر ویستار به‌عنوان نمونۀ آماری انتخاب و پس از دو هفته سازگاری و رسیدن به وزن 20±193 گرم برای مدت 5 ماه با رژیم پُرچرب تغذیه شدند و پس از رسیدن به میانگین وزنی حدود 50±409 گرم با تزریق درون صفاقی 25 mg/kg استرپتوزوتوسین (STZ) دیابتی شدند. یک هفته پس از القای دیابت، گلوکز خون ناشتا اندازه‌گیری و قند خون بالای 150 تا 400 mg/dl به‌عنوان معیاری برای دیابت نوع دو در نظر گرفته شد. موش‌های دیابتی نوع دو در 4 گروه (کنترل، تمرین تناوبی، ژل رویال و گروه تمرین-ژل) قرار گرفتند.گروه تجربی که تمرین داشتند تمرین تناوبی شدید را با شدت 20 تا 36 متر در دقیقه برای 16 تا 45 دقیقه در هر جلسه و 5 جلسه در هفته برای 8 هفته انجام دادند. وگروه‌های تجربی مصرف ژل رویال مقدار 100 mg/kg وزن موش‌ها ژل رویال به‌صورت گاواژ مصرف کردند. 48 ساعت از آخرین جلسه تمرین و 12 ساعت ناشتایی موش‌ها با اتر بی‌هوش و خون‌گیری از قلب و بافت برداری از کبد برای مطالعات بعدی انجام شد. نمونۀ بافتی نیز بلافاصله پس از جداسازی در نیتروژن مایع به دمای 80- فریزر انتقال یافت. اندازه‌گیری‌های سرمی گلوکز توسط دستگاه اتوآنالیزر انجام شد. انسولین توسط کیت الایزا اندازه‌گیری شد و شاخص مقاومت به انسولین با فرمول اندازه‌گیری شد. میزان بیان ژن‌های miR-423-5P، mRNA FAM3A و mRNA AKt2 کبد با استفاده از روش RT-PCR و به‌کارگیری کیت‌های مخصوص اندازه‌گیری و یافته‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه‌و‌تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: در گروه‌های تجربی نسبت به گروه کنترل بیان ژن miR-423-5P کاهش معنی‌دار و بیان mRNA FAM3A افزایش داشت اما معنی‌دار نبود و بیان mRNA AKt2 در گروه‌های تمرین و تمرین همراه با ژل رویال نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌دار و در گروه ژل رویال نیز افزایش داشت که از نظر آماری معنی‌دار نبود (سطح معناداری 05/0>P).
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد تمرین تناوبی و مصرف ژل رویال هر دو به تنهایی و به‌صورت تعاملی با تاثیر بیشتر، بتوانند به ایجاد تغییرات مطلوب در بیان ژن‌های مذکور کبد موش‌های صحرایی دیابتی نوع دو کمک کنند.
سمیه معدنی پور، عباس صادقی، حسن پوررضی،
دوره 24، شماره 4 - ( 8-1403 )
چکیده

مقدمه: آدیپوژنز فرآیندی پویا است که منجر به فنوتیپ سلول‌های چربی بالغ می‌شود و نقش به‌سزایی در چاقی و دیابت ایفا می‌کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل ال-کارنیتین بر بیان پروتئین‌ BMP7 بافت چربی احشایی در موش‌های ویستار نر مدل دیابتی انجام شد.
روش‌ها: در یک مطالعۀ حیوانی بالینی- تجربی 50 سر موش صحرایی نر ویستار به 5 گروه مساوی کنترل(C)، دیابتی (D)، دیابتی با مکمل (D+LC)، دیابتی با تمرین (D+T) و دیابتی با تمرین و مکمل (D+LC+T) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل هشت هفته، هفته‌ای 5 جلسه ( 6 تا 12 وهلۀ 2 دقیقه‌ای با شدت 90 -85% سرعت بیشینه) بود. هفته‌ای پنج روز mg/Kg30 ال-کارنیتین از طریق آب آشامیدنی داده شد. چربی احشایی استخراج و بیان پروتئین BMP7 با روش وسترن بلات مورد سنجش قرار گرفت. تحلیل دادهها با آزمونهای تحلیل واریانس یک‌طرفه و تعقیبی توکی در سطح معناداری (P< 0.05) انجام شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که در هر دو گروه تمرین و تمرین+مکمل میزان بیان پروتئین (BMP7) افزایش معناداری (P< 0.001) داشت.
نتیجه‌گیری: باتوجه به نتایج این تحقیق، به‌نظر می‌رسد انجام تمرینهای تناوبی با شدت بالا به‌ تنهایی و به همراه مکمل ال-کارنیتین در افزایش میزان بیان پروتئین مرتبط با آدیپوژنز بافت چربی احشایی مؤثر بود. هر چند اظهار نظر صریح در این مورد مستلزم انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه است.
خانم فاطمه صائبی، آقای حسین عابد نطنزی، آقای محمد علی آذربایجانی، خانم ماندانا غلامی،
دوره 24، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه تغییرات بیان ژن GLUT4 بافت عضله نعلی و شاخص مقاومت ­به­انسولین پس از انجام تمرین تناوبی شدید و ژل رویال در رت­های چاق دیابتی نوع دو بود. روش­ کار: نمونه آماری پژوهش حاضر 36 سر موش­های صحرایی نر دیابتی چاق بودند.پس از20 هفته تغذیه با رژیم پرچرب با تزریق درون صفاقی 25 میلی گرم STZ به ازای کیلوگرم وزن موش ها دیابتی شدند. موش های دیابتی در 4 گروه کنترل ، تمرین تناوبی ،ژل رویال ، تمرین - ژل گروه بندی شدند. هشت هفته تمرین تناوبی شدید ، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید 2 دقیقه ای80 تا 90 درصد و تناوب استراحت یک دقیقه ای اجرا شد. ژل رویال بصورت گاواژ با دوز 100mg/kg قبل تمرین داده شد. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و  دوعاملی و آزمون تعقیبی نشان داد در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنی­دار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. تمرین تناوبی شدید و ژل رویال به افزایش معنی دار بیان ژن GLUT4 عضله نعلی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد(0.001P=). نتیجه گیری : تمرین تناوبی و ژل رویال در کاهش شاخص مقاومت به انسولین و بیان ژن های موثر در مصرف گلوکز در عضله نعلی موثر بود. همچنین تمرین تناوبی و ژل رویال منجر به افزابش بیان ژن GLUT4 در عضله نعلی در مقایسه با گروه کنترل شد که در مصرف گلوکز در افراد دیابتی اهمیت دارد .
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb