جستجو در مقالات منتشر شده


87 نتیجه برای Il

مهدی زمانی، جان نیروپ، ژانژاک کاسیمان،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده

مقدمه: مطالعات و تحقیقات زیادی نشان داده است که دیابت نوع1 با چندشکلی ژنهای ناحیهHLA روی کروموزوم6 (6P21 ) ارتباط دارد. اخیراً نتایج تحقیقات شاهددار در جمعیت بلژیک در سطح DNA نشان داد که بین دیابت نوع 1 و بعضی ژنهای HLA کلاسII به‌ویژه DRB1Lys71+ ارتباط معنی‌داری از نظر اماری وجود دارد.
روشها: هشتاد و یک خانواده دانمارکی (با حداقل دو فرد مبتلا در هر خانواده) و 82 فرد سالم به‌عنوان شاهد برای چندشکلی ژنهای HLA-DRB و54 خانواده از 81 خانواده برای چندشکلی ژنهایHLA-B,DQA1,DQB1-HLA-B و ژنهای TNFA وTNFB مطالعه شدند. پیوستگی بین دیابت نوع 1 با الل‌های ژنDRB1 که Lys71+ را رمزدهی میکند با آنالیز خواهر برادرهای مبتلای هر خانواده (affected sib pair analysis) مطالعه شد.
یافته‎ها: در جمعیت مورد بررسی، ژن هوموزیگوت DRB1Lys71+ دارای خطر نسبی(RR) 5/103 و پیوستگی بین دیابت نوع 1 با الل‎های ژن DRB1Lys71+ فوق‎العاده قوی (6-10×1< p) بود. مطالعه مبتنی بر خانواده ( family based association study ) ارتباط ژن با بیماری نشان داد که DRB1Lys71+ مهمترین ژن در ناحیه HLA می‌باشد که فرد را برای ابتلا به بیماری دیابت نوع 1 مستعد می‌سازد (38/8=haplotype relative risk ). آنالیز هاپلوتیپ‌ این یافته را تایید کرد.
نتیجه‎‎گیری: به نظر می‏آید که DRB1Lys71+ ژن اصلی مستعدکننده برای دیابت نوع 1 ‌باشد.


شهین یاراحمدی، باقر لاریجانی، محمدحسن باستان‎حق، محمد پژوهی، فرزانه زاهدی، رضا برادرجلیلی، محمدرضا امینی، کاظم زنده‏ دل،
دوره 1، شماره 1 - ( 4-1380 )
چکیده

مقدمه: مطالعات مربوط به آثارمتابولیک روزه‏داری اسلامی در بیماران دچار دیابت نوع 2 نتایج همسانی نداشته‏اند.
روشها: پنجاه و هفت داوطلب دچار بیماری دیابت نوع 2 قبل از ماه رمضان و در روزهای 14 و 28 این ماه تحت ارزیابی‏های تن‏سنجی
(anthropometric) و بیوشیمیایی قرار گرفتند. نشانگرهای بیوشیمیایی با استفاده از روشهای آزمایشگاهی استاندارد اندازه‏گیری شدند. اندازه‏ گیریهای تن‏سنجی براساس معیارهای سازمان جهانی سلامت (WHO) انجام گردید. برای تحلیل آماری از روش آنالیز واریانس برای اندازه‏گیریهای تکرارشونده و آنالیز واریانس دوسویه فریدمن با بهره‏گیری از نرم‏افزار SPSS v6 استفاده شد.
یافته‎ها: میزان دریافت روزانه کلسترول در همه بیماران افزایش یافت (03/0
p<). در خانمها شاخص توده بدن (BMI) افزایش یافت (03/0p<) اما در آقایان BMI و نسبت دور کمر به باسن هر دو کاهش نشان داد (01/0p<) . در طول مطالعه میزان فشار خون و غلظت‏های گلوکز ناشتا و فروکتوزآمین سرم تغییر نکرد. غلظت انسولین پلاسما
(05/0p<) و پپتید C (01/0p<) و مقاومت به انسولین (01/0p<) تنها در بیماران مذکر کاهش یافت. طی مطالعه، غلظتهای کلسترول تام و LDL در همه بیماران بطور معنی‏داری افزایش پیدا کرد.
نتیجه‏ گیری: در صورت آموزش تغذیه و تنظیم درست داروهای ضد دیابت خوراکی، روزه‏داری اسلامی متابولیسم کربوهیدرات‏ها یا حساسیت بافتها به انسولین را در بیماران دیابت نوع 2 تغییر نمی‏دهد. به‎دلیل تغییرات ایجاد شده در رژیم غذایی و پاسخ بیوشیمیایی به بی‏غذایی (starvation)، وضعیت لیپیدهای خون به‎طور نامطلوبی تغییر می‏کند. اخصهای تن‎سنجی در مردان برخلاف زنان بهبود یافت که این ممکن است ناشی از کاهش فعالیت بدنی در خانمها باشد.


غلامحسین عمرانی، زهره مظلوم، محمود سوید، علی اشرف رشیدی،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه : عوارض آترواسکلروز از علل شایع مرگ و میر در بیماران دیابتی نوع 2 است. بر پایه بررسی های همه‎گیرشناختی، مصرف اسیدهای چرب غیراشباع امگا 3 باعث کاهش بیماریهای قلبی - عروقی می‎شود. در مورد برخی آثار متابولیک این مواد در بیماران دیابتی نتایج بررسی‎ها متناقض بوده است. هدف از این مطالعه بررسی آثار متابولیک این ترکیبات در یک گروه از بیماران دیابتی ایرانی بوده است.
 روشها
: پنجاه بیمار دیابتی (20 مرد و 30 زن) با میانگین سنی 3/7  49 سال به‎طور تصادفی به دو گروه مورد (case) و شاهد (control) تقسیم شدند. در ابتدای ورود به مطالعه غلظت‎های قند و چربی های خون، فشار خون و وزن بیماران اندازه‎گیری شد. بیماران گروه شاهد رژیم غذایی و بیماران گروه مورد رژیم غذایی و روغن ماهی حاوی اسیدهای چرب غیر اشباع امگا 3 به مدت 3 ماه دریافت کردند. در پایان مجدداً پارامترهای اولیه اندازه گیری و مقایسه شد.
  یافتهها: اسیدهای چرب غیراشباع باعث کاهش معنی دار در غلظت تری‎گلیسریدهای خون در گروه مورد گردید (001/0 < p). وزن ، قند خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله نیز اگر چه در این گروه کاهش داشتند، در مقایسه با گروه شاهد، این تغییرات بی‎اهمیت بود. کلسترول تام، HDL و LDL تغییری نداشتند. دوز داروهای کاهنده قند خون در هر دو گروه ثابت نگه داشته شد. نتیجه‎گیری:‌ اسیدهای چرب امگا- 3 را می‎توان به‎عنوان کاهنده تری‎گلیسریدهای خون در بیماران دیابتی نوع 2 توصیه نمود.
منوچهر نخجوانی، بیژن فرزامی، تقی گل محمدی، اکبر جعفرنژاد،
دوره 2، شماره 1 - ( 2-1382 )
چکیده

مقدمه: گلیکوزیلاسیون غیرآنزیمی پروتئنها در دیابت می‎تواند آثار مخربی بر ساختمان و کارکرد پروتئینها داشته باشد. برپایه مطالعات in vitro و in vivo، گلیکوزیلاسیون غیرآنزیمی پروتئینها و ترکیبات گلیکوزیله نهایی آنها در ایجاد عوارض ماکروواسکولار مانند آترواسکلروز و نیز آثار میکروواسکولار از قبیل رتینوپاتی و نفروپاتی، اهمیت دارد.
روشها: برخی ویژگیهای بیوشیمیایی و فیزیکی آلبومین گلیکوزیله مانند تحرک الکتروفورتیک، فلورسانس و pH ایزوالکتریک در تشکیل وابسته به‎ زمان ترکیبات گلیکوزیله نهایی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای نخستین بار از روش ایزوالکتریک فوکوسینگ برای بررسی گلیکوزیلاسیون آلبومین سرم افراد دیابتی و مقایسه آن با افراد سالم استفاده شد.
یافته‎ها: تحرک الکتروفورتیک آلبومین گلیکوزیله پس از 10 هفته انکوباسیون با گلوکز نسبت به آلبومین طبیعی 3/21% افزایش نشان داد. pH ایزوالکتریک آلبومین از 6/4 در روز اول به 1/4 در هفته هفتم کاهش یافت. افزایش تحرک الکتروفورتیک همراه با کاهش در pH ایزوالکتریک در هفته اول مشاهده گردید. این تغییرات به خوبی با تغییرات مشاهده شده در فلورسانس همبستگی داشت. محتوای گلوکز نمونه‎های آلبومین نگهداری شده تا هفته اول انکوباسیون کاهش یافت اما پس از هفته دوم به تدریج افزایش نشان می‎داد. اندازه‎گیریهای فلورسانس نیز با این روند تغییرات، همخوانی داشت. در بررسی با روش ایزوالکتریک فوکوسینگ، اختلاف معنی‎داری بین آلبومین سرم افراد دیابتی و آلبومین سرم افراد طبیعی مشاهده شد (00/0= p).
نتیجه‎گیری: افزایش تحرک الکتروفورتیک پس از هفته اول همراه با کاهش همزمان در pH ایزوالکتریک نشان‎دهنده آن است که تشکیل ترکیبات گلیکوزیله نهایی پس از هفته اول آغاز می‎شود. کاهش غلظت گلوکز طی هفته اول و افزایش متعاقب آن پس از هفته دوم را می‎توان به تشکیل و هیدرولیز ترکیبات گلیکوزیله نهایی نسبت داد. شاید بتوان از این روش برای شناسایی وضعیت پایدار دیابت یا درجه پیشرفت آن استفاده کرد.


، ، ، ، ، ،
دوره 3، شماره 0 - ( 4-1383 )
چکیده


بهزاد شمس، مهین هاشمی پور، سیدحسین سعادت، سیدمحمدحسن امامی، زهرا عبدیزدان، اکبر حسن زاده، خسرو خطیبی، ساسان حقیقی، سیلوا هوسپیان،
دوره 3، شماره 1 - ( 2-1383 )
چکیده

مقدمه: با توجه‌ به‌ حضور مجموعه‌ای‌ از عوامل‌ مختلف‌ مستعدکننده، افزایش‌ شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در بیماران دیابتی‌ محتمل‌ به‌ نظر می‌رسد. این‌ مطالعه‌، با هدف‌ بررسی‌ شیوع‌ عفونت‌ فوق در کودکان‌ دیابتی‌ و مقایسه‌ آن‌ با گروه‌ شاهد‌ به‌ انجام‌ رسیده‌ است‌.
روشها: در یک‌ مطالعه‌ مقطعی‌، تعداد 75 بیمار دیابتی‌ 2ـ18 ساله‌ و به‌ همین‌ تعداد کودک‌ غیردیابتی‌ به‌عنوان‌ گروه‌ شاهد انتخاب‌ و هر دو گروه‌ از نظر سن‌، جنس‌ و وضعیت‌ اقتصادی-‌ اجتماعی‌ همسان‌ گردیدند. سپس‌ در تمامی‌ افراد مورد مطالعه‌، IgG ضد هلیکوباکتر پیلوری اندازه‌گیری‌ و فراوانی‌ نسبی‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ بر مبنای‌ آزمون‌ مذکور، مشخص‌ گردید. در بیماران‌ دیابتی‌ با علائم‌ گوارشی‌ و سرولوژی‌ مثبت‌، آندوسکوپی‌ به‌ منظور تأیید نهایی‌ تشخیص‌ و مشخص‌ نمودن‌ موارد نیازمند درمان‌ انجام‌ شد.
یافته‌ها: شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در بیماران‌ دیابتی‌، 7/22% و در گروه‌ شاهد‌ 3/17% بود که‌ اختلاف‌ موجود، از نظر آماری‌ معنی‌دار نبود. از نظر متغیرهای‌ زمینه‌ای‌ مانند سن‌، جنس‌، سن‌ شروع‌ دیابت‌، تعداد ویزیت‌ طی شش ماهه‌ اخیر، HbA1c و نیاز به‌ انسولین‌ روزانه‌، تفاوت‌ معنی‌داری‌ بین‌ بیماران‌ دیابتی‌ آلوده‌ به‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ و افراد غیرآلوده‌، وجود نداشت‌. علائم‌ گوارشی‌ در کودکان‌ دیابتی‌ شایع‌تر از گروه‌ شاهد‌ بود ولی‌ شیوع‌ این‌ علائم‌ در دو گروه‌ دیابتی‌ آلوده‌ و غیرآلوده‌، تفاوت‌ معنی‌داری‌ نداشت‌.
نتیجه‌گیری: چنین‌ به‌ نظر می‌رسد که‌ ابتلا به‌ دیابت‌ باعث‌ افزایش‌ شیوع‌ عفونت‌ هلیکوباکتر پیلوری‌ در کودکان‌ دیابتی‌ نشده‌ است‌. با این‌ حال،‌ برای‌ تعیین‌ اثر درمان اختلال‌ یادشده‌ در بهبود کنترل‌ قند خون‌ کودکان‌ دیابتی‌ نوع‌ 1، انجام‌ مطالعات‌ بیشتر ضرورت‌ دارد.


حسین فخرزاده، عبدالحمید باقری، آناهیتا حمیدی، رسول پورابراهیم، رامین حشمت، معصومه نوری، یلدا رضائی‌خواه، باقر لاریجانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: چاقی از مهمترین مشکلات بهداشتی بسیاری از کشورهای جهان به شمار می‌رود که سبب افزایش بروز بیماریهای قلبی عروقی می‌شود. چاقی کودکان عوارض متعددی را هم در زمان کودکی و هم بزرگسالی ایجاد می‌کند. این مطالعه به منظور ارزیابی عوامل خطر ساز بیماریهای قلبی عروقی در کودکان چاق ایرانی انجام شده است.

روشها: در این مطالعه توصیفی 13086 کودک 12-7 ساله با استفاده از اندازه‌گیری دور کمر غربالگری شده‌اند. کودکانی که اندازه دور کمرشان بیشتر یا مساوی 61 سانتی‌متربود به منظور ارزیابی دقیق تر انتخاب شدند. تعداد این کودکان 284 پسر و 279 دختر بود که نمایه توده بدنی آنها بیش از مقدار طبیعی بود (اضافه‌ وزن، چاقی). در این کودکان عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی شامل کلسترول تام ، LDL، HDL، تری‌گلیسریدو فشار خون ارزیابی شد. علاوه بر آن میزان قند خون و انسولین ناشتا، apo-A، apo-B و لپتین نیز اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: تعداد7/2% از کودکان دچار افزایش وزن یا چاقی، هیچ‌یک از عوامل خطرساز بیماریهای قلبی عروقی را نداشتند در حالی‌که 6/20% کودکان حداقل یک عامل و 6/45% بیش از 3 عامل خطر از عوامل خطر قلبی عروقی را به‌همراه داشتند. شیوع افزایش میزان کلسترول در جمعیت مورد مطالعه 6/42% بود. همبستگی بین نمایه توده بدنی و فشار خون سیستولی و دیاستولی وجود داشت (05/0P<، 26/0=r  و 05/0P< 30/0=r) همچنین بین نمایه توده بدنی و apo-B و لپتین همبستگی قوی وجود داشتp<0.05)).                                                                                                

نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده بالاتر بودن میزان شیوع عوامل خطر بیماریهای قلبی عروقی در کودکان چاق می‌باشد و بر پیشگیری و کنترل هرچه سریعتر چاقی در کودکان از همان ابتدای زمان کودکی تأکید می‌نماید.


حسن فلاح‌حسینی، باقر لاریجانی، حسین فخرزاده، بیتا رجبی‌پور، شاهین آخوندزاده، طیبه تولیت، رامین حشمت،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

مقدمه: اختلالات متابولیسمی و کاهش قدرت آنتی‌اکسیدانی خون در بیماران دیابتی مبتلا به چربی خون بالا منجر به افزایش تولید و کاهش دفع رادیکال‌های آزاد اکسیژن و از عوامل مؤثر در تشدید بسیاری از بیماری‌های ثانویه می‌باشد. تأثیر مثبت آنتی‌اکسیدان‌ها در بهبود اختلالات متابولیسمی فوق در مطالعات متعددی گزارش شده است. در این کارآزمایی بالینی تأثیر عصاره بذر گیاه دارویی ماریتیغال یا سیلیبوم ماریانوم (Silybum marianum) با خواص آنتی‌اکسیدانی که به سیلی‌مارین معروف است روی چربی خون در بیماران دیابتی مبتلا به چربی خون بالا بررسی شد.

روش‌ها: تعداد 54 بیمار دیابتی مراجعه‌کننده به بیمارستان شریعتی دارای کلسترول خون بین 200 الی 300 میلی‌گرم در دسی‌لیتر و قند خون 150 الی 200 میلی‌گرم در دسی‌لیتر انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه درمان با سیلی‌مارین(29 نفر) و دارونما(25 نفر) تقسیم شدند. بیماران هر دو گروه قبل از ورود به مطالعه و سپس بعد از 4 ماه از نظر میزان کلسترول، LDL،  HDL, تری‌گلیسرید, قند, SGOT  و SGPT خون در حالت ناشتا بررسی شدند. به بیماران گروه سیلی‌مارین بعد از ورود به مطالعه روزانه 3 عدد قرص 200 میلی‌گرمی سیلی‌مارین و به گروه دارونما روزی 3 عدد قرص دارونما تجویز شد.

یافتهها:  نتایج طرح حاکی از آن بود که در گروه سیلی‌مارین میزان کلسترول, LDL , تری‌گلیسرید, SGOT ، SGPT و قند خون ناشتا بعد از چهار ماه در مقایسه با زمان ورود به مطالعه بطور معنی‌دار کاهش یافت. این تغییرات در گروه دارونما مشاهده نشد ولی میزان قند خون بطور معنی‌داری افزایش یافت.

نتیجه‌گیری:  تجویز داروی گیاهی سیلی‌مارین به بیماران دیابتی نوع دوم مبتلا به چربی خون بالا موجب کاهش میزان کلسترول, LDL, تری‌گلیسرید, SGOT  و SGPT و همچنین قند خون ناشتا می‌شود.


، ،
دوره 4، شماره 0 - ( 11-1383 )
چکیده


فرزاد نجفی‌پور، فریدون عزیزی، معصومه زارعی زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده

دیابت نوع 2 شایعترین علت هیپرگلیسمی است و در جمعیت‌های مختلف از شیوع متفاوتی برخوردار است. تا کنون به این مطلب مهم پی برده‌اند که دیابت نوع 2، یک بیماری ژنتیکی است، ولی نحوه وراثت و نوع آن به‌خوبی مشخص نشده است. در بررسی ژن‌های دخیل در ایجاد دیابت، چندین ژن به عنوان ژن کاندید معرفی شده‌اند، ولی هنوز نمی‌توان ژن و یا ژن‌های دخیل در ایجاد دیابت را مشخص نمود.
روش‌ها: از آنجا که تا کنون بررسی دیابت خانوادگی در ایران انجام نشده است، این بررسی در جمعیت بالای 20 سال شرق تهران انجام شد. در یک جمعیت 14687 نفری در شرق تهران، 180 خانوار دیابت خانوادگی نوع 2 مشخص شدند.
یافته‌ها: تعداد زنان، 802 نفر و تعداد مردان، 792 نفر بود. بعد از انجام تست تحمل گلوکز خوراکی، 7/40% زنان و 3/32% مردان مبتلا به دیابت بودند. ابتلاء زنان به دیابت به ‌طور مشخص بیشتر از مردان بود (001/0 P <). 656 فرد دیابتی بالای 20 سال بودند که این افراد اکثرا" بین سنین 70 - 41 سال قرار داشتند. بیشترین تعداد بیماران دیابتی در گروه سنی 60 - 51 سال بود. درصد گرفتاری offspring (فرزندان) و siblings (خواهران و برادران) در این نمونه به ترتیب 44% و 53% بود. بیشترین درصد ارتباط دیابت بین افراد درجه اول مربوط به خواهر - برادر و بعد از آن مربوط به پدر - دختر بود.
نتیجه‌‌گیری: این بررسی برای اولین بار، نحوه ارتباط دیابت خانوادگی در خانوارهای ایرانی را در یک مطالعه جمعیتی نشان می‌دهد. با شناخت ارتباط خانوادگی، می‌توان اقدامات مؤثر را در جهت پیشگیری این بیماری به اجرا گذاشت. در صورت ایجاد دیابت نوع 2 در یکی از افراد، شیوع دیابت در دیگر اعضاء خانواده تا 50% افزایش می‌یابد، بنابراین می بایست غربالگری در تمامی اعضای خانواده دیابت نوع 2 به طور مستمر انجام شود تا این بیماری سریعأ تشخیص داده شده و مورد درمان قرار گیرد تا از عوارض عمده دیابت جلوگیری به عمل آید.


فرزاد نجفی پور، معصومه زارعی‌زاده،
دوره 4، شماره 1 - ( 4-1383 )
چکیده

دیابت نوع 2 یک بیماری ژنتیکی است ولی تاکنون ژن و یا ژنهای دخیل در ایجاد دیابت به‌خوبی مشخص نشده است. در اکثر مطالعات، دیابت یکی از شایعترین علل مرگ و میر و ناتوانی در جوامع می باشد. احتمال وجود دیابت در اعضاء خانواده درجه اول فرد دیابتی، 30% می باشد که تعداد زیادی از این افراد بدون علامت بوده و از دیابت خویش آگاه نیستند.
روش‌ها: در این مطالعه اعضاء خانواده درجه اول دیابت نوع 2 مورد بررسی قرار گرفت و غربالگری جهت یافتن دیابتIFG , وIGT در آنها به‌عمل آمد. در این بررسی، 174 خانوار (1556 نفر بالای 30 سال) بررسی شدند که ازاین عده، 1232 نفر زنده بودند و آزمایشات FBS (قند ناشتای پلاسما) و OGTT (تست تحمل گلوکز خوراکی) به‌عمل آمد.
یافته‌ها: در نتایج به‌دست آمده 1232 نفر زنده و 324 نفر فوت شده بودند که دیابت در این عده به ترتیب 343 نفر (9/27%) و 82 نفر (3/25%) بود. همچنین 179 نفر (5/14%)، IFG (قند ناشتای مختل) و 89 نفر (2/7%)، IGT(تست تحمل گلوکز مختل) داشتندٍ. درصد درگیری offspring (فرزندان) و sibling (برادر - خواهر) در این نمونه به ترتیب 9/32% و 1/22% بود. بیشترین تعداد افراد دیابتی در گروه سنی 50 - 41 سال قرار داشتند. در این مطالعه مشخص شد در صورت درگیری هر دو والدین، احتمال ابتلا به دیابت در فرزندان بالاتر است. درصد زنان مبتلا به دیابت بیشتر از مردان بود (4/32% در مقابل 2/22%). همچنین بررسی از نظر وجود درگیری دیابت بین افراد درجه اول حاکی از آن بود که بیشترین درصد دیابت مربوط به خواهران- برادران(95/41%)و کمترین آن مربوط به پدر - پسر(9/10%) می باشد.
نتیجه‌گیری: شیوع دیابت در اکثر جوامع 10 - 8 % می باشد. در صورت ایجاد دیابت نوع 2 در یکی از افراد، شیوع دیابت در دیگر اعضاء خانواده تا 30% افزایش می‌یابد. بنابراین غربالگری در تمامی اعضاء خانواده دیابت نوع 2، به‌طور مستمر باید انجام شود، تا این بیماری سریعا" تشخیص داده شده و مورد درمان قرار گیرد تا از عوارض عمده دیابت جلوگیری شود.


زهرا عبدیزدان، نرگس صادقی، بدرالملوک فرقانی، مهین هاشمی پور، منصوره کبیرزاده، مرضیه حسن پور، مریم معروفی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده

توصیه‌های غذایی در کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 با هدف کاهش عوارض دراز مدت دیابت به انجام می رسد. با این حال اطلاعات دقیقی در مورد نحوه به کارگیری توصیه های غذایی در این کودکان وجود ندارد. لذا این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تغذیه ای کودکان مبتلا به دیابت نوع 1 به انجام رسیده است.
روش‌ها: در یک مطالعه توصیفی دو گروه کودک 18-4 ساله مبتلا به دیابت قندی نوع یک و سالم با استفاده از پرسشنامه از نظر وضعیت تغذیه‌ای مورد بررسی قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه طی یک مطالعه مقدماتی و روایی آن از طریق اعتبار محتوی تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون‌های آماری t و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.
یافته‌ها: در کودکان 6-4 ساله مبتلا به دیابت کالری تام و فیبر مصرفی بیشتر از گروه غیر دیابتی بود. در گروه سنی 10-7 سال میزان فیبر،چــــربی تام، پروتیین، شکر و کلـسترول ،PUFA ،SFA مصرفی ، همچنین درصد کالری مصرفی مربوط به چربی تام، پروتیین، کربوهیدرات، شکر و SFA درکودکان مبتلا به دیابت نسبت به گروه شاهد بیشتر بود. در گروه سنی 14-11 سال، میانگین میزان شکر و فیبر مصرفی همچنین درصد کالری مصرفی مربوط به PUFA و شکر درکودکان دیابتی به طور معنی‌داری بیشتر از غیر دیابتی ها بود. در گروه سنی 18-15 سال، کودکان دیابتی مقــادیر بیشتری از کالری تـــــام ، پروتیین، کربوهیـــدرات، شکر و فیبر را دریافت نموده بودند .
نتیجه‌گیری: درکلیه گروه‌های سنی در دو گروه تحت مطالعه، توزیع کالری مربوط به کربوهیدرات و چربی از توصیه های استاندارد پیروی می کرد درحالی که درصد انرژی مربوط به پروتیین مصرفی مختصری بالاتر از مقادیر توصیه شده استاندارد بود، که درکودکان خطر نفروپاتی دیابتی را به همراه دارد، لذا پیشنهاد می‌شود مصرف پروتیین کاهش یابد. از آنجا که در کودکان تحت مطالعه با افزایش سن مصرف فیبر کمتر شده است، توصیه می‌شود آموزش‌های لازم در این زمینه در سطح وسیع در جامعه انجام گیرد تا با تغییر سبک زندگی در جامعه، کودکان دیابتی در سن مدرسه احساس انزوای اجتماعی کمتری داشته باشند.


مصطفی نجفی، محمود میرحسینی، مریم مغانی لنکرانی، شروین آ ثاری، سید عباس تولایی،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده

رضایتمندی خانوادگی زیر گروه‌های جمعیتی مراجعه کننده به درمانگاه غدد، شامل بیماران دیابتی و غیر دیابتی و همسران آنان در مطالعه حاضر مورد مقایسه قرار گرفت. رابطه بین رضایتمندی خانوادگی و متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات، وضعیت اقتصادی، نوع دیابت، طول مدت ابتلا، نوع درمان و میزان داروی مصرفی در بیماران دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. فراوانی ناتوانی جنسی و کاهش میل جنسی نیز در زوجین دیابتی و غیر دیابتی مقایسه گردید.
روش‌ها : در این مطالعه که به صورت مورد- شاهدی انجام شد، 400 نفر به صورت غیر تصادفی ساده از بین مراجعین به درمانگاه غدد شهرکرد در سال 1382 انتخاب شدند. نمونه های مورد بررسی به گروه 1 (بیماران دیابتی، 100 نفر)، گروه 2 (همسران بیماران دیابتی،100 نفر)، گروه 3 (بیماران غیر دیابتی، 100 نفر) و گروه 4 (همسران بیماران غیر دیابتی،100 نفر) وارد شدند. دو گروه 1 و 2 از نظر متغیرهای جنس، میزان تحصیلات و وضعیت اقتصادی همسان بودند. رضایتمندی خانوادگی در گروه‌های مذکور با استفاده از پرسشنامه روابط خانوادگی گریمس (GRIMS) مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت.
یافته‌ها: میزان رضایتمندی بیماران دیابتی در مقایسه با بیماران غیر دیابتی (05/0=P)، بیماران دیابتی در مقایسه با همسران خود ((003/0=P)، همچنین بیماران غیر دیابتی در مقایسه با همسران خود (002/0=P) به میزان معنی داری کمتر بود، حال آنکه رضایتمندی خانوادگی همسران بیماران دیابتی و همسران بیماران غیر دیابتی تفاوت معنی داری را نشان نداد (05/0P>). سهم ابتلا به ناتوانی عملکرد جنسی در زوجین دیابتی و غیر دیابتی به ترتیب 76% و 32% (05/0P<) و سهم کاهش میل جنسی در زوجین دیابتی و غیر دیابتی به ترتیب 29% و 12% ( 

1/0نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر بر ضرورت توجه به خانواده به عنوان بخشی از رویکرد به بیماری دیابت تأکید دارد. بر پایه نتایج این تحقیق، توصیه می شود حداکثر توجه در این زمینه به بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 و افرادی که میزان داروی بیشتری را مصرف می کنند، معطوف شود.


فرزاد نجفی پور، مهری عبداله کوخی، کاظم قدوسی، معصومه زارعی‌زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 5-1383 )
چکیده

دیابت شایع‌ترین بیماری متابولیک انسان است.دیابت نوع 2 ترکیبی متغیر از مقاومت به انسولین و اختلال در ترشح انسولین است که منجر به اختلال در لیپیدهای پلاسما و غلظت لیپوپروتیین‌ها می‌گردد. دیس‌لیپیدمی از سایر عوامل خطر اصلی قلبی- عروقی است در ایجاد بیماری شریان کرونر اهمیت بیشتری دارد. در اکثر موارد شایع‌ترین الگوی دیس لیپیدمی در افراد دیابتی به صورت تری‌گلیسرید (TG) بالا و HDL-C پایین گزارش شده است . سطح پایینHDL-C در افزایش خطر بروز بیماری‌های قلبی-عروقی تأثیر زیادی دارد؛ به این علت این بررسی برای یافتن داروی مؤثر تر جهت افزایش HDL-C انجام گرفته است .
روش‌ها: در این بررسی 40 بیمار (13مرد -27 زن) دیابتی نوع دو به‌روش Cross over تحت درمان دو داروی ژمفیبروزیل و لواستاتین بطور جداگانه به مدت دو ماه قرار گرفتند و HDL-C قبل و بعد از مصرف دارو ها اندازه گیری شد.در تمامی بیماران مقادیر قند خون، کلسترول تام (TC) وTG قبل و بعد از درمان در حد طبیعی بودند و همچنین بیماران در طول درمان رژیم غذایی خود را تغییر نداده بودند. یافته های آزمایشگاهی جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید و رابطه میزان افزایشHDL-C و کاهش TC با مصرف لواستاتین و ژمفیبروزیل مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: میانگین HDL-C و TC قبل از مصرف دارو به ترتیب mg/dl 5/36 و mg/dl 56/174 بود . میانگین HDL-C و TC بعد از مصرف لواستاتین به ترتیب mg/dl 30/43 و mg/dl 44/150 بود . میانگین HDL-C و TC بعداز مصرف ژمفیبروزیل به ترتیب mg/dl 33/43 و mg/dl 36/146 بود. لواستاتین باعث افزایش % 54/18 در HDL-C و کاهش %82/13 در TC شده و ژمفیبروزیل نیز باعث افزایش %62/18 در HDL-C و کاهش %05/16 در TC شده است .
نتیجه‌گیری: تفاوتی بین اثر لواستاتین و ژمفیبروزیل بر روی افزایش HDL-C مشاهده نشد (449/0=P)؛ همچنین تفاوتی بین اثر لواستاتین و ژمفیبروزیل بر روی کاهش TC نیز مشاهده نشده است (992/0P=). میزان افزایش HDL-C بعد از مصرف لواستاتین با جنسیت ارتباط داشت به طوری‌که باعث افزایش HDL-C به میزان بیشتر در زنان شده بود (006/0p=)؛ همچنین میزان افزایشHDL-C بعد از مصرف ژمفیبروزیل با جنسیت ارتباط داشت(035/0p=)به طوری‌که در زنان باعث افزایش بیشتری شده بود.

 


باقر لاریجانی، مریم قدسی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

کشف لپتین که هورمونی 16 کیلو دالتونی ترشح یابنده از بافت چربی سفید است، علاقه بسیاری را برای تنظیم دریافت و مصرف انرژی برانگیخت؛ چرا که این هورمون در حیوانات و انسان، نقش تنظیم کننده دریافت غذا، مصرف انرژی و تعادل انرژی کل بدن را داراست. سطوح پلاسمایی لپتین با ذخایر چربی بدن ارتباط مستقیم دارد و به تغییرات در تعادل انرژی بدن پاسخ می دهد. در ابتدا تصور می شد که نقش آن در چاقی به عنوان هورمونی ضد چاقی باشد، اما این نقش معمولاً با مقاومت به لپتین کاهش می یابد.در حال حاضر به علت نقشی که در تنظیم تعادل انرژی بدن دارد، به‌طور ابتدایی جهت دارو درمانی چاقی در انسان و حیوان کاندید شده است.اگرچه کشف لپتین در فهم سازوکار بروز چاقی بسیار کمک کننده بوده است، هنوز پرسش‌های پاسخ داده نشده بسیاری وجود دارد که برای دانستن پاسخ آنها به تحقیقات جامع بیشتری نیاز است.در این مقاله آخرین اطلاعات بدست آمده در مورد نقش و عملکرد این هورمون در چاقی انسان بطور طبقه بندی شده، مرور می شود.


عسل عطایی جعفری، فریده طاهباز، حمید علوی مجد، حسن جودکی،
دوره 4، شماره 3 - ( 2-1384 )
چکیده

بیماری‌های قلبی عروقی، مهمترین عامل مرگ و میر در کشور هستند و هیپرکلسترولمی از عوامل خطر اصلی این بیماری‌ها محسوب می شود. تا حدس می‌توان این مشکل را با تغییراتی در برنامه غذایی و از جمله مصرف فرآورده های لبنی تخمیری و پروبیوتیک‌ها، کاهش داد. این تحقیق به منظور مقایسه اثر مصرف ماست معمولی و نوعی ماست پروبیوتیک بر سطح کلسترول سرم افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط انجام شد.
روش‌ها: مطالعه به روش کارآزمایی بالینی متقاطع تصادفی بر روی 14 فرد 65-40 سال با سطح کلسترول سرم mg/dl 300-200 انجام شد. از این افراد خواسته شد به مدت 2 هفته، از ماست و دوغ استفاده نکنند و روزانه 300 گرم شیر به رژیم خود اضافه کنند. پس از آن، بطور تصادفی به دو گروه برای دریافت روزانه 300 گرم ماست معمولی (تخمیر شده توسط باکتری‌های استرپتوکوکوس ترموفیلوس و لاکتوباسیلوس بولگاریکوس) یا ماست پروبیوتیک (دارای دو باکتری موجود در ماست معمولی، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس) بصورت جایگزین شیر اضافه شده به رژیم، تقسیم شدند. 6 هفته پس از مصرف این دو نوع ماست، دوره استراحت به مدت 7 هفته برقرار شد و سپس گروه‌ها با هم جابجا شدند و مطالعه، 6 هفته دیگر ادامه یافت. در شروع (پس از پایان 2 هفته عدم مصرف ماست) و پایان هر مرحله از مطالعه، اندازه گیری های تن سنجی، یاد آمد غذایی 3 روزه و اندازه گیری سطح چربی های خون انجام شد.
یافته‌ها: مقایسه وزن، BMI و عوامل مداخله گر رژیمی در طول دو دوره مصرف ماست معمولی و ماست پروبیوتیک، تفاوت معنی داری را نشان نداد. مصرف ماست پروبیوتیک در مقایسه با ماست معمولی، موجب کاهش معنی داری در سطح کلسترول تام سرم گردید (049/0=P). مقایسه سایر شاخص های چربی خون، تفاوت معنی داری را بین این دو دوره نشان نداد.
نتیجه‌گیری: مصرف ماست حاوی دو باکتری پروبیوتیک لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس در مقایسه با ماست معمولی، موجب کاهش سطح کلسترول تام در افراد مبتلا به هیپرکلسترولمی خفیف تا متوسط می شود.


فرشاد فروزنده، علیرضا عزیزآهاری، فرید ابوالحسنی، باقر لاریجانی،
دوره 4، شماره 4 - ( 3-1384 )
چکیده

عوارض پا یکی از مهمترین و هزینه‌سازترین مشکلات بیماران دیابتی است. قسمت عمده این عوارض بعلت درگیری‌های عصبی-عروقی حادث می‌شوند.
روش‌ها: مطالعه بر روی 142 بیمار دیابتی درمانگاه دیابت بیمارستان دکترشریعتی طی آذرماه 1382 تا شهریور 1383 صورت گرفت. پس از اتمام جمع‌آوری اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه و انجام آزمون‌های عصبی و عروقی بر مبنای روش‌های استاندارد، اطلاعات خام بررسی و آنالیز شدند.
یافته‌ها: با توجه به حس نکردن مونوفیلامان در بیش از یک نقطه، 9/23 درصد بیماران دارای نوروپاتی بودند. 3/6 درصد برخورد سوزن با پوست را احساس نکردند و 4/13 درصد لرزش ناشی از دیاپازون 128هرتز را احساس ننمودند. در کل براساس مثبت شدن هریک از سه روش قبل، 1/26 درصد دارای نوروپاتی بودند. برطبق معیار میشیگان، 7/42 درصد دارای نوروپاتی بودند. با در نظر گرفتن مجموع علایم و نشانه‌ها، 61 درصد دارای نوروپاتی بودند. در بررسی ABI، 6/10 درصد دارای اختلال عروقی بوده و مجموعاً در 8/8 درصد موارد حداقل یکی از نبض های محیطی در هر دو پا لمس نمی‌شد. 9/16 درصد موارد از لنگش متناوب شکایت داشتند.
نتیجه‌گیری: به‌نظر می‌رسد استفاده از مونوفیلامان، بهترین روش بررسی نوروپاتی در پای بیماران دیابتی است. همچنین شکایت از لنگش متناوب برای تشخیص بیماری عروق محیطی بیماران دیابتی چندان قابل اعتماد نیست و استفاده از شاخص‌های عروقی برای این منظور توصیه می‌شود.


، ، ،
دوره 5، شماره 0 - ( 7-1384 )
چکیده


،
دوره 5، شماره 0 - ( 7-1384 )
چکیده


، ،
دوره 5، شماره 0 - ( 7-1384 )
چکیده



صفحه 1 از 5    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دیابت و متابولیسم ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb