کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
10 نتیجه برای موضوع مقاله:
رامین مناف فر، بهارک صحت نیا، رضا سبزی، علی احسانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربن های آروماتیک چند حلقهای (PAHs) از جمله شایعترین آلایندههای زیست محیطی در محیطهای آبی هستند. این آلاینده ها می توانند از منابع مختلفی همچون نشت نفت، فاضلابهای صنعتی کارخانه ها و یا زباله های صنعتی ایجاد شده یا بطور طبیعی از طریق سوختن ناقص زغال سنگ، روغن، گاز و چوب تولید شوند. بیشتر این ترکیبات جزو مواد سرطانزا و جهش زای ژنتیکی محسوب می شوند. لذا شناسایی این مواد به کمک روشهای حساس و ارزان آنالیزی، از اهمیت بالایی برخوردار است. روش بررسی: در این تحقیق، یک حسگر الکتروشیمیایی DNA با حساسیت و توانایی تشخیص و سرعت پاسخ دهی بالا، برای شناسایی ترکیبات PAH مورد استفاده قرار گرفت. به این منظور DNA دو رشته ای تیموس گاوی بر روی الکترود چاپی مسطح تثبیت شده، سپس رفتار الکتروشیمیایی الکترود مورد بررسی قرار گرفت. این زیست حسگر الکتروشیمیایی DNA، بر اساس اختلاف در سیگنال الکتروشیمیایی حاصل از پاسخ بازهای گوانین موجود در ساختار DNA در حضور و عدم حضور ترکیبات PAH عمل می کند. به منظور ارزیابی کارایی این زیست حسگر نتایج حاصل از زیست حسگر بر روی نمونه های حقیقی با روش متداول اندازه گیری این گونه آلاینده ها توسط کروماتوگرافی مایع - مایع مقایسه گردید. یافته ها: شرایط بهینه برای عملکرد زیست حسگر از جمله پتانسیل فعالسازی، زمان بهبود سطح الکترود، پتانسیل اعمالی جهت تثبیت DNA و پتانسیل اندازهگیری مورد بررسی قرار گرفتند. در شرایط بهینه، این زیست حسگر با پیش تیمار الکترود در پتانسیل V +1/6 به مدت s 350 و تثبیت DNA روی سطح الکترود با اعمال پتانسیل V -0/5 توانست انواع مختلفی از هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای را با غلظت های میکرومولار در نمونه های حقیقی شناسایی نماید. نتیجه گیری: زیست حسگرهای الکتروشیمیایی DNA، توانایی شناسایی مجموع ترکیبات پلی آروماتیک حلقوی را در نمونه های آبی با دقت و حساسیت بالا و صرف هزینه کمتر در مقایسه با روش های کروماتوگرافی را دارند.
سمانه تربتی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مالاکیت سبز در بسیاری از صنایع از جمله صنایع نساجی مصرف میشود. دفع پساب های حاوی این ماده رنگزا به محیط، میتواند به مشکلات زیست محیطی فراوانی منجر گردد. امروزه روشهای فیزیکوشیمیایی متعددی برای پالایش پساب ها استفاده میگردند. به دلیل محدودیتها و مشکلات این روشها، تصفیه زیستی به عنوان یک روش پالایش اقتصادی و موثر مورد توجه قرار دارد. هدف تحقیق حاضر امکان سنجی گیاه پالایی ماده رنگزای مالاکیت سبز با کاربرد علف چشمه و بررسی تاثیر برخی فاکتورهای محیطی در کارایی حذف است.
روش بررسی: گیاهان پس از جمع آوری و نگهداری در آزمایشگاه، با غلظتهای مختلف از مالاکیت سبز تیمار گردیدند. در طول آزمایش، مقدار رنگزدایی توسط اسپکتروفتومتر UV-Vis تعیین شد. ترکیبات حدواسط تولید شده در جریان تجزیه زیستی آلاینده با کاربرد روش GC-MS شناسایی گردیدند.
یافتهها: پس از گذشت 7 روز، توانایی علف چشمه در رنگزدایی و تجزیه زیستی mg/L 10 از محلول مالاکیت سبز بیش از 90 درصد تعیین گردید. 5 ترکیب حدواسط در مسیر تجزیه زیستی این آلاینده شناسایی گردید. همچنین مشخص شد که افزایش غلظت ماده رنگزا تا mg/L 20 باعث افزایش کمیت رنگدانههای فتوسنتزی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان در گیاه میگردد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد علف چشمه توانایی بالایی در رنگزدایی مالاکیت سبز داراست. قابلیت استفاده مجدد از گیاه برای حذف مکرر رنگ، تایید کننده رخداد فرایند تجزیه زیستی است. همچنین افزایش در وزن توده گیاهی، دما و pH منجر به افزایش کارایی رنگزدایی گردید.
علیرضا مقدم، مهدی مختاری، رویا پیروی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: گندزدایی یکی از مراحل تصفیه آب است که به منظور حفظ کیفیت میکروبی آب در شبکه توزیع انجام میشود. یکی از ترکیبات گندزدایی کلر است که طبق استانداردهای بهداشتی حفظ میزان باقیمانده آن بین حداقل و حداکثر در سراسر شبکه امری ضروریست. این مقاله با هدف بهینهسازی میزان تزریق کلر در شبکههای توزیع آب با استفاده از مدل بهینهسازی GANetXL صورت گرفت.
روش بررسی: در این مقاله برای اولین بار با استفاده از یک افزونه بهینهسازی به نام GANetXL که از الگوریتم ژنتیک استفاده مینماید میزان کلر تزریقی در یک شبکه مرجع بر مبنای ارتباط پویا با مدل تحلیل هیدرولیکی و کیفی EPANET2 در محیط نرم افزار Excel بهینه گردید. تابع هدف بر مبنای بهینهسازی تک هدفه به نحوی تدوین شد که مربع تفاضل بین غلظت کلر محاسبه شده و حداقل مجاز میزان کلر باقیمانده در شبکه برای هرکدام از گرههای کنترلشونده برای تمامی گامهای زمانی کمینه شود. متغیرهای تصمیم میزان بهینه دوزهای تزریق در محل بوسترها بود.
یافتهها: با کاهش تعداد نسل به 200 کمترین میزان تزریق در ایستگاهها صفر، بیشترین آن 776/57، متوسط میزان تزریق 183/87 و مجموع تزریق در طی یک شبانه روز برابر با mg/min 4412/84 حاصل شد. گرههای بحرانی در مجموع 20 درصد از کل گرههای شبکه را تشکیل دادند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، کمینهسازی میزان کلر مصرفی در عین رعایت میزان حداقل نیاز باقیمانده از آن در شبکه علاوه بر اثرات مثبت بر سلامتی، دارای آثار مثبت اقتصادی نیز است. نتایج این تحقیق میتواند به مدیریت شبکه آب آشامیدنی از لحاظ کیفیت آب در زمینه حفظ کلر باقیمانده و در نتیجه ارتقا سلامت جامعه و نیز به لحاظ اقتصادی کمک شایانی نماید.
مهتاب خلجی، سید عباس حسینی، رسول قربانی، ناصر آق، حسن رضایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود مواد مغذی در پساب (عمدتا نیتروژن و فسفر) سبب غنی شدن محیط و بلومهای جلبکی و در نتیجه ایجاد مشکلات متعددی در محیطهای آبی میگردد. از میان روشهای مختلفی که برای جداسازی مواد مغذی پسابها بهکار گرفته شدهاند، ریزجلبکها دارای کارایی مناسبی هستند. ریزجلبک کلرلا ولگاریس دارای ویژگیهایی از جمله، رشد بالا، مقاوم نسبت به دستکاری در سیستمهای پرورشی، فناوری ساده و ارزان تولید و همچنین سرعت بالای جذب مواد مغذی از جمله فسفات و نیترات است.
روش بررسی: در تحقیق حاضر دو غلظت از ریزجلبک کلرلا ولگاریس million cell/mL) 13 و 26) را در پساب صنایع لبنی با درصد رقیق سازی (25، 50 و 75 درصد) تزریق و میزان حذف مواد مغذی و رشد ریزجلبک در طی دوره رشد بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که غلظتهای مختلف جلبک و درصدهای مختلف رقیق سازی (25 ،50، 75 درصد) در حذف مواد مغذی و رشد ریزجلبک اثر بسزایی دارند. جذب مواد مغذی (نیترات، فسفات و آمونیاک) در تیمارهای گروه اول به ترتیب 57/01، 51/84و 43/15 درصد در مقایسه با تیمارهای گروه دوم با قابلیت جذب 29/15، 51/84 و 43/15 بیشتر است. در هر دو غلظت جلبک بیشترین درصد جذب فسفات و آمونیاک در رقت 25 درصد پساب و بیشترین درصد جذب نیترات در گروه اول مربوط به رقت 50 درصد و در گروه دوم مربوط به رقت 75 درصد است.
نتیجهگیری: زمانیکه غلظت ریزجلبک کلرلا ولگاریس گروه اول million cell/mL 13 است درصد بیشتری مواد مغذی (نیترات، فسفات، آمونیاک) نسبت به گروه دوم با غلظت million cell/mL26 حذف شد. با افزایش غلظت ریزجلبک جذب مواد مغذی کاهش مییابد. در مورد درصد جذب نیترات هر چقدر غلظت جلبک افزایش یابد در رقیق سازی بیشتر جذب صورت میگیرد.
میلاد غفاری راد، مهدی قنبرزاده لک،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از چالشهای مهم در دفن پسماندها آلودگی ناشی از نشت شیرابه به خاک زیرین مرکز دفن است. مدیریت جامع شیرابه مستلزم آگاهی از نرخ تولید و عوامل موثر بر آن بوده و بدین منظور در مطالعه حاضر، از نرمافزار HELP جهت محاسبه کمیت شیرابه و تحلیل دادههای ورودی، استفاده گردیده است.
روش بررسی: پس از طراحی یک مرکز دفن پسماند متناسب با شرایط موجود در شهرستان ارومیه، کمیت شیرابه با استفاده از نرمافزار HELP محاسبه شد. سپس طی سناریوهای مختلف، تاثیر پارامترهای بارش، عدد منحنی رواناب و حذف لایه ژئوممبران بر شیرابهزایی بررسی گردید و درنهایت تاثیر تجمیع لایههای مشابه در شبیهسازی مورد بحث قرارگرفت.
یافتهها: براساس خروجیها، 7/67 درصد از بارش به شیرابه تبدیل میگردد. بین بارش و شیرابهزایی به تنهایی رابطه معنیداری در کوتاه مدت وجود ندارد چون همواره بخشی از بارش توسط لایههای مدفن جذب میگردد و در بلندمدت در تولید شیرابه سهیم خواهد بود. با افزایش عدد منحنی رواناب خاک منطقه از 70 تا 90، شیرابهزایی 23 درصد کاهش یافت. همچنین حذف ژئوممبران از پوشش نهایی، منجر به افزایش 78/46 درصدی کمیت شیرابه گردید که با جایگزینی cm 76 خاک رس متراکم میتوان این اثر را تعدیل نمود. اجرای دوباره نرمافزار پس از تجمیع لایهها، خطای اندکی را در تخمین شیرابه نسبت به حالت پایه نشان داد.
نتیجهگیری: مدلسازی تولید شیرابه و پارامترهای موثر بر آن توسط نرمافزار HELP، میتواند با شبیهسازی شرایط مدفن قبل از احداث، نقش مهمی در مدیریت شیرابه ایفا کند.
نعیما وکیلی ساعتلو، تورج مهدی زاده، جواد علی اکبرلو، راحله طهماسبی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: شیر یکی از مهمترین اجزای غذایی انسان به حساب میآید. استفاده مداوم از سموم دفع آفات در دهههای اخیر منجر به آلودگی خاک، آب، هوا و شیر و ایجاد نگرانی عمومی در جامعه شده است. مواجهه طولانی مدت با باقیمانده سموم دفع آفات در زنجیره غذایی میتواند مضر باشد، بنابراین نیاز به کنترل شرایط زیستمحیطی در راستای ارتقاء شیوههای فرآوری غذای سالم و پایدار وجود دارد.
روش بررسی: در این تحقیق 30 نمونه شیر خام گاو در مهر ماه سال 1399 بهطور تصادفی از مراکز جمعآوری شیر خام در شهر ارومیه جمعآوری و جهت سنجش باقیمانده سموم با دستگاه گاز کروماتوگرافی با طیف سنجی جرمی GC-MS)) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: ترکیبـات ارگـانوکلره در برخـی نمونـههـای شـیرگاو خام شناسایی شدند .بالاترین میزان باقیمانده این سموم مربوط به سم لیندان (γ- HCH) با دامنه mg/kg 0/6 – 0/3 در 5 نمونه شیر بود. تعداد 15 نمونه از 30 نمونه مورد سنجش حاوی باقیمانده سم آترازین با دامنه mg/kg1/33– 0/8 و 13 نمونه نیز دارای سم آلاکلر با دامنه mg/kg0/5 – 0/35 بودند. سموم در تمام نمونههای شیر آلوده در مقادیر بیشتر از مرز بیشینه آفتکش (MRL) طبق مقادیر ذکر شده توسط اتحادیه اروپا وجود داشتند.
نتیجهگیری: بررسی حاضر نشان داد که باقیمانده سموم ارگانوکلره آلاکلر، آترازین و لیندان از مقدار MRL طبق بیانیه اتحادیه اروپا (EC) بیشتر بود. همچنین این مطالعه کاهش استفاده از آفتکشهای ارگانوکلره هپتاکلر، آلدرین و ایزومرهای هگزاکلروسیکلوهگزان (HCH) از نوع α،β ، γ را منعکس میسازد.
رضا خیری سلطان احمدی، حبیب نظرنژاد، فرخ اسدزاده،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با صنعتی شدن جوامع و افزایش بهره وری از آبهای سطحی، آلودگی رودخانه ها توسط آلاینده های کشاورزی، صنعتی و فاضلابهای انسانی افزایش یافته است. لذا بررسی آلودگی رودخانهها جهت برنامهریزیهای منطقهای و زیستمحیطی از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای ارزیابی آلودگی آبهای سطحی تعدادی از شاخصهای کیفیت آب های سطحی مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: برای بررسی کیفیت آب رودخانه مهابادچای از شاخص کیفیت منابع آب سطحی ایران (SCIRWQI) استفاده شد. نمونه برداری در طول رودخانه مهابادچای و با در نظر گرفتن مواردی مانند محلهای نزدیک به زهکشهای احداث شده در سواحل رودخانه و مکان های تخلیه پسابهای کشاورزی و خانگی انجام شد.
یافتهها: ضریب همبستگی پیرسون بین پارامترهای فیزیکی و شیمیایی و میکروبی آب نشان میدهد که کلیفرم مدفوعی، BOD، COD، نیترات، آمونیوم و فسفات، کدورت و سختی کل با یکدیگر ارتباط معنیدار مثبت در سطح 99 درصد (0/01>p) دارند. طبق این شاخص، نمونه های بالادست رودخانه در رده خوب، ایستگاه های میانی در رده نسبتا خوب تا متوسط، و نمونه های پایین دست رودخانه در رده نسبتا بد طبقه بندی می شوند.
نتیجهگیری: بررسی ارتباط بین هر پارامتر و شاخص IRWQISC نشان داد که کلیفرم مدفوعی، BOD، COD، آمونیوم و کدورت اثرپذیری بیشتری در تعیین این شاخص دارند. اغلب پارامترهای مورد بررسی، در بالادست رودخانه کم و بهتدریج در طول رودخانه و به طرف مناطق شهری و صنعتی بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است.
سمانه تربتی، شکوه اسمعیل بگی کرمانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: فناوری گیاه پالایی از جمله روش های پالایش سازگار با محیط زیست است که می تواند در حذف فلزات سنگین نقش مهمی ایفا نماید. در این پژوهش که در سال 1400 به انجام رسید؛ توانایی 20 گونه گیاهی در پالایش عناصر نقره، سرب و روی از خاک معدن زرشوران ارزیابی گردید.
روش بررسی: پس از انتخاب 20 ایستگاه نمونه برداری، عملیات نمونه گیری از خاک و گیاهان انجام شد. پس از آماده سازی نمونه ها، مقدار عناصر مورد مطالعه با بهره گیری از روش طیف سنجی جرمی پلاسمای جفت شده القائی (ICP-MS) تعیین شدند. سطوح آلودگی فلزات در خاک با استفاده از فاکتور غنی شدگی (EF) ارزیابی شد. همچنین ضرایب غنی شدگی عناصر در ریشه (ECR) و اندام هوایی (ECS)، فاکتور انتقال (TF) و نیز شاخص انباشت فلزات در گیاهان (MAI) محاسبه گردید.
یافتهها: آلودگی بالایی برای عناصر Ag، Pb و Zn در خاک منطقه مورد مطالعه تعیین گردید. دو گونه گیاهیAstragalus rostratus وPrangos ferulacea دارای ECS و TF بالاتر از یک برای عنصر نقره بودند. همچنین تنهاEryngium billaridieri و Scrozonera latifolia دارای 1ECS/ECR > و 1TF< برای هر سه عنصر بودند. بیشترین میزان MAI در ریشه و اندام هوایی به ترتیب با مقادیر 29/7و 16/2 به گیاه E. billardieri تعلق داشت.
نتیجه گیری:گیاهان A. rostratus و P. ferulacea دارای قابلیت استخراج عنصر نقره از خاک بودند. همچنین تنها دو گونه E. billaridieri و S. latifolia قابلیت تثبیت هر سه عنصر را داشتند. با استناد به مقادیرMAI، گیاه E. billardieri از بیشترین توانایی در انباشت زیستی عناصر نقره، سرب و روی برخوردار بود.
صفیه حسن زاد، حسین پیرخراطی، معصومه آهنگری، فرخ اسدزاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین در محدوده های معدنی یکی از چالشهای بسیار مهم بوده و ارزیابی پتانسیل آلایندگی باطلههای معدنی و اتخاذ تدابیری جهت کاهش تأثیر آنها بر محیط زیست مهم است. در تحقیق حاضر، پتانسیل خطر باطلههای تازه دپو شده در محدوده معدنی مس سونگون مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: نمونهبرداری با توجه به شرایط باطلههای تازه دپو شده، به صورت تصادفی انتخاب شده و تعداد 26 نمونه برداشت گردید. بمنظور انجام مطالعات سنگ شناسی و کانیشناسی، تعداد 22 مقطع نازک و نازک صیقلی تهیه گردید. 26 نمونه به روش طیفسنجی نشر نوری پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) و 10 نمونه به روش پراش اشعه ایکس XRD)) مورد تجزیه قرار گرفتند.
یافتهها: کانی های سولفیدی به عنوان منشأ عمده آلودگی های زیست محیطی، در باطلههای مورد نظر سالم و فاقد آثار دگرسانی هستند. با این وجود غلظت اکثر عناصر بالقوه سمی در ترکیب باطلهها بالاتر از حد استاندارد بوده و شاخص کل خطر اکولوژیکی برای باطلهها برابر با 49/93 (خطر زیست محیطی کم) است. با توجه به شاخصهای زمینشیمیایی، عناصر As و Cu و Pb دارای سطح آلودگی قابل توجه هستند. مقادیر شاخص خطر غیر سرطانزایی برای کودکان (بجز آهن و آرسنیک) و بزرگسالان کمتر از 1، بیانگر خطر سلامتی غیر سرطانزایی قابل توجهی نبوده و شاخص سرطانزایی نیز بیانگر وجود خطر سرطانزایی قابل توجه در صورت مواجهه طولانی با باطلهها برای کودکان در مورد برخی از عناصر است.
نتیجهگیری: باطله ها دارای پتانسیل خطر زیست محیطی قابل توجهی بوده و بنابراین بایستی مدیریت صحیح در خصوص نحوه دپوسازی بمنظور عدم انتشار و ورود عناصر بالقوه سمی به محیط زیست اطراف صورت گیرد.
هوشمند باقری قره بلاغ، فاطمه محمدی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: چالش جوامع سالم تر با توجه به محیط زیست و پذیرش دسته جمعی رفتارهای دوستدار محیط زیست آغاز می شود، زیرا انتخاب هایی که مصرف کنندگان با توجه به محیط زیست انجام می دهند بر سلامت و کیفیت زندگی نسل فعلی و آینده تأثیر میگذارد. از اینرو درک مفهوم، ویژگی ها و مشخصات جامع مصرف کنندگان سبز برای دانشگاهیان و بازاریابان ضروری است. در این راستا، هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر نگرش مصرف کنندگان نسبت به محصولات سازگار با محیط زیست با توجه به نقش تعدیلگری نوجویی سبز است.
روش بررسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر جمعآوری داده توصیفی، از لحاظ نوع پیمایشی و از نظر ماهیت کمّی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مصرف کنندگان محصولات سبز در شهر شاهین دژ تشکیل میدهند. حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 208 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری نرمافزار LISREL و حداقل مربعات جزئی (-Pls3Smart) بهره گرفته شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نگرش زیست محیطی (با ضریب معناداری 5/20)، توجه به سلامتی (ضریب معناداری 4/07) و دانش زیست محیطی (ضریب معناداری 3/30) بر نگرش مصرفکنندگان نسبت به محصولات سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد و متغیر نوجویی سبز به عنوان نقش متغیر تعدیلگری مهم این رابطه شناخته و تأیید شد.
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه بینشی در مورد توسعه استراتژیهای آموزشی مناسب برای گروههای مصرفکننده مختلف به منظور تشویق مصرفکنندگان به خرید محصولات سازگار با محیط زیست، با هدف ایجاد محیطی سالمتر برای نسلهای فعلی و آینده، فراهم میکند.