جستجو در مقالات منتشر شده


کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
9 نتیجه برای موضوع مقاله:

حسین بانژاد، وحید یزدانی، علیرضا رحمانی، سهیل مهاجری، احسان علیایی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از نقاط خشک و نیمه خشک جهان رواناب شهری به‌عنوان یکی از منابع آب قابل احیا و با ارزش مطرح است. تصفیه فاضلاب شهرها، ضمن حفظ محیط زیست، سبب بهره&thinspبرداری از فاضلاب، استحصال و بازیافت آب مصرفی می­&thinspشود. هدف از این تحقیق ارزیابی امکان استفاده از پودر دانه­&thinspهای پرگرینا در عملیات تصفیه فاضلاب در مقایسه با آلوم و پلی آلومینیم کلراید (پک) است.
روش بررسی: آزمایش های مربوط به لخته­&thinspسازی و انعقاد توسط دستگاه جار انجام پذیرفت. هم چنین اندازه&thinsp­گیری پارامترهای کیفی فاضلاب توسط روش­&thinspهای موجود در کتاب استاندارد متد انجام گرفت. لازم به ذکر است، منشا فاضلاب استفاده شده در این مطالعه،‌ فاضلاب خانگی است.
یافته ها: بررسی­&thinspها نشان داد که در غلظت بهینه&thinsp­ی پرگرینا درصد زدایش کدورت، سختی کل، سختی کلسیم، سختی منیزیم، کل کلیفرم ­ها و اشرشیاکلی به&thinspترتیب برابر 11/95، 38، 5/55، 6/46، 97 و 97 درصد است. یافته ها حاکی از افزایش راندمان مواد در صورت ترکیب پرگرینا با آلوم می&thinspباشد، شایان ذکر است که زدایش کدورت رابطه مستقیمی با درصد زدایش کلیفرم ها دارد، به طوری که با افزایش درصد کاهش کدورت میزان زدایش کلیفرم&thinsp­ها نیز افزایش می&thinsp­یابد. بیش ترین درصد زدایش اشرشیا توسط آلوم و ترکیب پلی آلومینیم کلراید با پرگرینا برابر 100 درصد است. در غلظت بهینه­&thinspی مواد فوق کیفیت فاضلاب تصفیه شده در محدوده استانداردهای محیط­ زیست جهت تخلیه به آب های سطحی، چاه جذب و یا استفاده در آبیاری است.
نتیجه گیری: نتایج برآمده از این تحقیق نشان داد این پساب را می&thinsp­توان در انواع روش­&thinspهای آبیاری به&thinsp­جز آبیاری بارانی به دلیل ایجاد سوختگی در برگ­&thinspها (بالا بودن هدایت الکتریکی) استفاده نمود. هم چنین با توجه به هزینه کم دانه­&thinspهای پرگرینا و عملکرد خوب آن در عملیات تصفیه پیشنهاد می­&thinspشود که از این گیاه به عنوان جایگزینی برای پلی آلومینیم کلراید و آلوم برای تصفیه فاضلاب استفاده گردد.


علیرضا چکشیان خراسانی، منصور مشرقی، سهیلا یغمایی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مدل‌سازی و تعیین روابط ریاضی برای محاسبه و پیش‌بینی یک فرایند زیستی از کاربردهای مهم مهندسی زیستی محسوب می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین معادلات مناسب و دقیق برای توضیح تغییرات مختلف در فرایند تجزیه زیستی نفت کوره سنگین از طریق بررسی مدل‌های سینتیکی و معادله سه پارامتری Ch است. روش بررسی: برای ارائه یک رابطه دقیق و نسبتا کامل از دو شرایط فرایندی متفاوت استفاده شد که در آن از باکتری‌های بومی جدا شده از محیط استفاده گردید. آزمایش‌ها طی 10 روز انجام شد و نمودارهای رشد میکروبی، تغییرات غلظت مازوت، تغییرات pH و پتانسیل الکتریکی محیط رسم گردید. با برازش داده‌های حاصل روی مدل‌های سینتیکی و رابطه Ch میزان دقت و ثوابت آنها بدست آمد. یافته‌ها: نتایج نشان دادند مدل‌های سینتیکی توانایی ارائه یک رابطه دقیق و مناسب برای شرایط مختلف را نداشته‌اند. از طرفی معادله Ch با ارائه معادلات بسیار دقیق توانست علاوه بر تغییرات مازوت، تغییرات pH و پتانسیل الکتریکی محیط را نیز براساس گذر زمان و رشد میکروبی به خوبی توضیح دهد. نتیجه‌گیری: رابطه Ch به دلیل استفاده از دو متغیر در محاسبه متغیر سوم و انتخاب صحیح متغیرها توانست در شرایط متفاوت تغییرات مختلفی در تجزیه زیستی مازوت را در قالب روابط ریاضی توضیح دهد. همچنین می‌توان انتظار داشت که در آینده این رابطه بتواند پدیده‌های گوناگون دیگری را نیز بررسی نماید.


علیرضا چکشیان خراسانی، منصور مشرقی، سهیلا یغمایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بهینه‌سازی تجزیه زیستی مازوت بوسیله متغیرهای مختلف یکی از کاربردهای مهندسی زیستی در صنایع نفت است. هدف از این مطالعه تعیین کمیت‌های بهینه برای بالا بردن بازده تجزیه زیستی مازوت توسط میکروارگانیسم‌های بومی بوده است. روش بررسی: به‌منظور بهینه‌سازی تجزیه مازوت، هفت متغیر میزان تلقیح میکروبی، pH اولیه، ماده فعال سطحی، گلوکز، منبع فسفر، منبع نیتروژن و نمک دریایی هر یک با چهار سطح و متغیر نوع میکروارگانیسم با دو سطح برای طراحی آزمایش به روش تاگوچی در نظر گرفته شدند که با استفاده از آنها 32 آزمایش طراحی گردید. یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان دادند مخلوط میکروبی، تلقیح میکروبی به میزان OD‌600 0/016، pH 8/3، توئین80 با غلظت g/L 2، گلوکز با غلظت g/L 4، فسفات با غلظت g/L 5، آمونیوم با غلظت g/L 9 و نمک دریایی با غلظت g/L 0/5 شرایط بهینه فرایند تجزیه زیستی مازوت محسوب می‌شوند. نتیجه‌گیری: سطح بهینه هر متغیر الزاما بیشترین و یا کمترین سطح متغیر نبوده است. براساس تحلیل واریانس نتایج، منبع فسفر با 15/8% و pH با 14/8% بیشترین اثر را در میان متغیرها داشته‌اند؛ هرچند در کل، عامل خطا با 31/6% بیشترین تاثیرگذاری را داشته است. میزان تلقیح میکروبی در بهینه کردن تجزیه مازوت با 0/63% کمترین اثر را داشته است.

حسین بانژاد، عطیه زارعی، علی اکبر صفریسنجانی، فرشاد دشتی،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف‌: کاربرد مجدد فاضلاب ها و پساب حاصل از تصفیه آن ها در کشاورزی به علت نیاز روز افزون به آب به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک نظیر ایران روز به روز بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. در برخی مناطق فاضلاب های صنعتی باعث توزیع آرسنیک در آب می شوند و از جمله گیاهانی که به طور عمده توسط پساب شهری و صنعتی آبیاری می گردند سبزیجات هستند. این پژوهش با هدف بررسی پیامد آبیاری تربچه با آب آلوده به آرسنیک و روی و اندازه گیری غلظت روی در قسمت­ های مختلف تربچه انجام شده است. روش بررسی: طراحی این آزمایشات در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل با سه تکرار و در گلدان‌های پنج کیلوگرمی مورد کشت قرار گرفت. غلظت آرسنیک در چهار سطح 0، 100، 300و  &mug/L 600 و روی در سه سطح 0، 10 و mg/L 50 به آب آبیاری اضافه شد. آبیاری گلدان­ ها به طور یکسان هر 3 الی 4 روز یکبار صورت گرفت. بعد از برداشت و انجام عملیات آزمایشگاهی، غلظت روی توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. یافته­ ها: نتایج حاصل از جدول تجزیه واریانس در مورد تاثیر آب آبیاری آلوده به روی و آرسنیک بر غلظت روی در ریشه و غده و برگ تربچه نشان می دهد غلظت روی در آب آبیاری بر این سه خصوصیت به ترتیب در سطح 5% و 1% معنی دار است. نتایج حاصل از جدول مقایسه میانگین، کاهش جذب روی در غده را با افزایش آرسنیک تا  &mug/L 300 نشان می دهد. نتیجه‌گیری: تحقیق انجام شده نشان داده است که غلظت روی در ریشه، غده و برگ تربچه با غلظت روی در آب آبیاری رابطه مستقیم دارد. همچنین بین جذب روی و آرسنیک در گیاه رقابت وجود دارد. با افزایش آرسنیک در آب آبیاری، انتقال روی به بخش های هوایی کاهش یافته است.

بهاره قریشی، محمد شاکر خطیبی، حسن اصلانی، افسانه دولتخواه، علی عبدلی سیلابی، محمد مسافری،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی کیفی لجن­ های تولید شده در تصفیه­ خانه­ های فاضلاب قبل از کاربرد آنها برای مصارف مختلف از جمله بعنوان تقویت کننده خاک امری ضروری است. این مطالعه به منظور پوشش دادن کاستی­ های موجود در خصوص کیفیت لجن تولیدی در تصفیه­ خانه های فاضلاب استان آذربایجان ­شرقی و با هدف مطالعه کل کلی­فرم­ ها، کلی­فرم ­های مقاوم به حرارت و سالمونلا در این تصفیه خانه­ ها انجام گردید.

روش بررسی: این مطالعه بر روی لجن­ های دفعی از 9 تصفیه­ خانه فاضلاب در استان آذربایجان ­شرقی انجام شد و پارامترهای کل کلی­ فرم ­ها، کلی­فرم­ های مقاوم به حرارت و سالمونلا مورد بررسی قرار گرفت. برای شمارش باکتری­ های کلی­فرم کل و مقاوم به حرارت از روش شماره 1680 EPA و برای شمارش سالمونلا از روش 1682 EPA استفاده گردید.

یافته­ ها: از نظر کلی­فرم کل نمونه لجن شهرستان جلفا با میزان MPN/g 1/82×106 دارای بیشترین و شهرستان سراب با MPN/g 2/02×103 دارای کمترین میزان آلودگی بوده ­اند. بررسی شاخص کلی فرم گرماپای نیز نشان داد که شهرستان جلفا با تعداد MPN/g  1/06×106 بیشترین و شهرستان اهر که هیچ کلی­فرم گرماپایی در نمونه­ های آن مشاهده نگردید، دارای کمترین میزان آلودگی بوده­ است. از نظر باکتری سالمونلا، در لجن تولیدی تصفیه خانه­ های فاضلاب اهر و بستان آباد  هیچگونه آلودگی مشاهده نگردید، در حالی­که لجن تصفیه خانه فاضلاب تبریز با تعداد 83 عدد در هر گرم دارای بالاترین میزان آلودگی به باکتری سالمونلا بود.

نتیجه‌گیری: از نظر کیفیت میکروبی نیز همه تصفیه خانه­ های استان استاندارد کلاس B توصیه شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده آمریکا (USEPA) را تامین می­ کنند، اما هیچ یک از تصفیه خانه های قابلیت تولید لجن با استاندارد کلاس A را نداشته­ اند. بنابراین در کاربرد لجن­ های تولید شده تصفیه خانه­ های فاضلاب استان برای اصلاح خاک باید ملاحظات خاصی مد نظر قرار گیرد.


منصور احمدی پیرلو، محمدعلی ابراهیمی نیک، مهدی خجسته پور، سیدهادی ابراهیمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت پسماند شهری همواره یکی از چالشهای عمده‌ شهرهای بزرگ بوده است. تولید انرژی بصورت بیوگاز، راه حلی قابل قبول و شناخته شده است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر درصد کل جامدات و پیش­ تصفیه قلیایی بر تولید بیوگاز و تخریبپذیری‌ زیستی پسماند جامد شهری است.

روش بررسی: آزمایشات در هاضم­ هایی از جنس شیشه به حجم L 1 و در دمای °C 37 با سه سطح درصد کل جامدات (5، 10 و 15 درصد) در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. حجم بیوگاز تولید شده، میزان متان و تغییرات pH بصورت روزانه اندازه‌گیری شد. در هر روز جهت اختلاط بهتر، هاضمها بصورت دستی به مدت s 30 تکان داده شدند. کل جامدات، جامد فرار، درصد کربن و نیتروژن موجود در ماده خام و همچنین نسبت کربن به نیتروژن توسط استاندارد APHA اندازه­گیری شد.

یافته­ ها: بیشترین عملکرد متان در 5 درصد کل جامدات و با بیشترین حذف جرم ماده فرار بدست آمد. براساس این، اثر پیش‌تصفیه با استفاده از هیدروکسیدسدیم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پیش­ تصفیه با هیدروکسیدسدیم بطور قابل‌توجهی باعث بهبود تجزیه پسماند آلی جامد شد؛ بهطوریکه پس از 25 روز، تولید بیوگاز، 30/38 درصد بیشتر از هاضم تصفیه نشده بود. حداکثر تولید متان برای هاضم شاهد و تصفیه شده به‌ ترتیب mL/g TS 83/35 و mL/g TS 132 بدست آمد.

نتیجه­ گیری: نتایج فعالیت آزمایشگاهی نشان داد که درصد کل جامدات (5 درصد) و پیش‌تصفیه قلیایی، به ‌طور قابل‌ توجهی باعث بهبود تجزیه پسماند آلی جامد شده و در نتیجه تولید بیوگاز و متان آن افزایش مییابد.


محمدعلی ابراهیمی نیک، سعید قنبری آزاد پاشاکی، مهدی خجسته پور، عباس روحانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر، مدیریت و دفع مواد زائد جامد شهری به یک مشکل جهانی و به مهمترین دغدغه‌های زیست ‌محیطی تبدیل شده است. هضم بی‌هوازی علاوه ‌بر پردازش زباله جامد، یک راه ‌حل بالقوه و مقرون به ‌صرفه برای پردازش پساب‌های آلی نیز به‌شمار می‌رود. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مثبت یا منفی کلسیم­ کلرید روی ‌تولید بیوگاز حاصل از پردازش بی‌هوازی مشترک زباله ‌شهری و شیرابه لندفیل است.
روش بررسی: اثر 8 سطح کلسیم­‌ کلرید بر هضم مشترک زباله جامد شهری و شیرابه در راکتورهای mm ۵۰۰ تحت ‌شرایط دمایی مزوفیلیک و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد ‌بررسی قرار گرفت. راکتورها با نسبت VS سوبسترا به ماده اصلی 2 بارگذاری و حجم بیوگاز به‌صورت روزانه اندازه‌گیری شد. جامدات‌ کل و فرار، کربن/نیتروژن موجود در زباله و همچنین COD، BOD و فلزات‌ سنگین شیرابه براساس استاندارد APHA اندازه‌گیری شد.
یافته ­ها: نتایج آزمایش نشان‌ داد که با افزایش غلظت ‌‌کلسیم کلرید، pH راکتور کاهش می‌یابد. بالاترین میزان تولید بیوگاز تجمعی مربوط به تیمار ۲Ca (g/L 2‌) با بیشترین درصد کاهش VS و TS به‌دست آمد. غلظت‌های بالاتر از این مقدار کلسیم ­کلرید ( g/L3) سبب کاهش تجزیه پذیری جامدات فرار و کل شده و در نتیجه عملکرد هاضم کاهش یافت.
نتیجه­ گیری: از نتایج به روشنی می‌توان دریافت‌ که افزودن کلسیم ‌کلرید، راه ‌حل موثری برای بهبود تخریب ­‌پذیری زیستی در هضم مشترک زباله جامد شهری و شیرابه بوده و با کاهش درصد جامدات ‌کل و فرار، میزان بیوگاز افزایش می­ یابد.
 

سارا خوش یمن، آوا حیدری، علیرضا حیدری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: صنعت فولاد، بزرگترین مصرف­ کننده انرژی در جهان است. سالانه مقادیر زیادی ضایعات آهن تولید می­ شود که استفاده از آن در صنعت فولاد، امری اقتصادی است. در این مطالعه هدف آن است که پیامدهای زیست­ محیطی استفاده از آهن­ های قراضه به‌عنوان ماده خام برای تولید فولاد با روش ارزیابی چرخه حیات بررسی شود.
روش بررسی: برای انجام این ارزیابی، از نرم افزار Simapro و پایگاه دادهEcoinvent  استفاده شد. داده­ های مربوط به فرایند تولید فولاد (مواد خام، پسماند و محصول) به روش مصاحبه از کارخانه فولاد جمع ­آوری گردید، سپس اثرات زیست ­محیطی به کمک روش­ های ReCiPe، Cumulative Energy Demand (CED)، (IPCC) Intergovernmental Panel on Climate Change و رد پای آب کمی شدند.
یافته ­ها: نتایج به‌دست آمده از روش ReCiPe نشان داد که از بین گروه ­های تاثیر، سمیت برای اکوسیستم خشکی با مقدار kg 1,4-Dichlorobenzene (1,4-DCB) eq/ton   14392 فولاد و گرمایش جهانی با مقدار kg CO2 eq/ton 5289 فولاد به ترتیب بزرگترین تاثیرات زیست محیطی این فرایند هستند. کمترین پیامد زیست محیطی این فرایند برای گروه ­های تاثیر سمیت سرطان­ زایی برای انسان و سمیت برای آب­ های شیرین به‌دست آمد. ردپای کربن ناشی از فعالیت این  کارخانه ton CO2 eq/ton 5/24 فولاد است. مهمترین زیر­بخش تولید کننده گازهای گلخانه­ ای مربوط به مصرف الکتریسیته با مقدار kg CO2 eq/ton2900 فولاد است. تقاضای انرژی تجمعی (انرژی حاصل از سوخت فسیلی) یک تن شمش فولادی برابر با MJ 73393 است که سه برابر معادل جهانی آن است. ردپای کلی آب برای یک تن فولاد، m3 19/5 آب است که تقریبا برابر با معادل آن در اروپا است.
نتیجه ­گیری: استفاده از ضایعات آهن قراضه در فرایند تولید فولاد به‌جای سنگ آهن، باعث کاهش مقدار پتانسیل سمیت در انسان و مصرف منابع معدنی شده است.

 

کبری جعفری، ناصر حافظی مقدس، علیرضا مظلومی، اعظم قزی،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: منابع آب زیرزمینی یکی از با ارزش‏ترین منابع هر کشور محسوب می‏ شود. در دشت اردبیل رونق فعالیت‏ های کشاورزی و استفاده غیرمتعارف از کودهای شیمیایی و آفت‏ کش ‏ها، دفع نادرست فاضلاب‏ های شهری و شهرک ‏‏های صنعتی می‏ تواند باعث آلودگی آب‏ های زیرزمینی شود. با توجه به اینکه حذف آلودگی از منابع آب‏ های زیرزمینی پرهزینه است یکی از روش‏ های مناسب برای جلوگیری از آلودگی آب زیرزمینی، شناسایی پهنه ‏های آسیب‏پذیر آبخوان جهت مدیریت زیست‏ محیطی منابع آب و توسعه پایدار است.
روش بررسی: در این مطالعه برای تعیین آسیب‏ پذیری آبخوان اردبیل، ابتدا 52 داده اکسلی چاه ‏های پیزومتری، 43 داده اکسلی آزمایش پمپاژ، میانگین بارندگی سالیانه از داده ‏های 8 ایستگاه، 45 داده‏ لاگ حفاری مربوط به چاه ‏های اکتشافی، نقشه کاربری اراضی، نقشه توپوگرافی و نقشه زمین‏ شناسی جمع‏ آوری شدند. سپس تمامی داده ‏ها برای آماده‏ سازی لایه‏ های اطلاعاتی عمق آب زیرزمینی (D)، تغذیه (R)، محیط آبخوان (A)، محیط خاک (S)، توپوگرافی (T)، اثر منطقه غیراشباع (I) و هدایت هیدرولیکی آبخوان (C) در نرم افزار ArcGIS تهیه شدند و مطابق با روش دراستیک همپوشانی انجام گرفت.
یافته‏ ها: نقشه پهنه ‏بندی حاصل از همپوشانی نشان داد که دامنه شاخص دراستیک از 63 تا 195 است. مناطق با امتیاز بالای آسیب‏ پذیری دارای ویژگی ‏هایی مانند عمق کم آب زیرزمینی، بافت درشت خاک، عمق کم خاک و شیب کمتر بودند. صحت‏ سنجی نقشه حاصل از مدل دراستیک با نقشه توزیع غلظت نیترات بیانگر غلظت بالای نیترات در پهنه‏ مستعد به آسیب‏ پذیری است. 
نتیجه ‏گیری: مناطق با آسیب‏ پذیری بالا در شمال‏ غرب و قسمت‏ های مرکزی دشت واقع شده‏ اند. نتایج این تحقیق به کاهش اثرات زیست‏ محیطی آلاینده‏ ها بر روی منابع آب زیرزمینی در آینده کمک خواهد کرد.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb