کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
15 نتیجه برای موضوع مقاله:
غلامرضا گودرزی، ، محمد جواد محمدی، کامبیز احمدی انگالی، بصیر محمدی، زهرا سلیمانی، علی اکبر بابایی، عبدالکاظم نیسی، سحر گراوندی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی(WHO)هرسال 800,000 نفر در اثر بیماریهای قلبی ـ عروقی، تنفسی وسرطان ریه ناشی از آلودگی هوا درسرتاسر دنیا دچار مرگ زودرس می شوند، تقریبا 150,000 نفر از این تعداد مرگ در جنوب آسیا رخ میدهد. نتایج مطالعات در خصوص اثرات کوتاه مدت و بلند مدت به صورت موارد بستری، مراجعه به پزشک، تعداد موارد یک بیماری خاص، مرگ وتعداد سالهای از دست رفته زندگی (YOLL) گزارش می شود. مدل کامپیوتری(Air Quality Health Impact Assessment) Air Q2.2.3 جهت ارزیابی اثرات زیانبار ناشی از در معرض قرار گرفتن آلاینده NO2 بر سلامت انسان در اهواز در سال 1388 استفاده گردید. آلاینده NO2 با آمونیاک، رطوبت و ترکیبات دیگر به شکل ذرات کوچک واکنش می دهد. این ذرات کوچک می توانند با نفوذ به نقاط حساس در عمق ریه سبب ایجاد یا تشدید بیماری های تنفسی مانند آمفیزم و برونشیت شوند. همچنین می توانند منجر به تشدید بیماریهای قلبی ـ عروقی، افزایش میزان مراجعه و پذیرش در بیمارستان و مرگ زودرس شوند.
روش بررسی: در این مطالعه داده های مورد نیاز از سازمان محیط زیست و سازمان هواشناسی اهواز گردآوری گردید. در مرحله بعد این داده ها توسط نرم افزار Excelبا انجام مراحل تصحیح دما و فشار، برنامه نویسی، پردازش (میانگین) و فیلتر کردن پردازش گردید. در مرحله آخر داده های پردازش شده توسط Excel به مدل Air Qداده شد. این مدل یک ابزار معتبر و قابل اعتماد به منظور برآورد اثرات کوتاه مدت آلاینده های هوا توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. این مدل شامل چهار اسکرین ورودی ( Supplier، AQ data، Location، Parameter) و دو اسکرین خروجی ( Table، Graph ) است. یافتهها: یافته ها نشان دادند که ایستگاه های هواشناسی و اداره کل به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت NO2را داشته اند، همچنین متوسط سالیانه، متوسط تابستان، متوسط زمستان و صدک 98 این آلاینده در شهر اهواز به ترتیب برابر باμg/m3 27، 6، 43 و 115 بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد تجمعی موارد سکته قلبی (myocardial infarction) منتسب به تماس با NO2 در یک سال 9 نفر بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی ـ عروقی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با NO2 طی یکسال 19 نفر بوده است. یافته ها نشان دادند که تعداد تجمعی موارد بیماری مزمن انسداد ریوی(COPD) منتسب به NO2در یک سال 7 نفر بوده است.
نتیجه گیری: نرم افزار Air Q با استفاده از داده های پردازش شده توسط اکسل، خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب را محاسبه نموده و حاصل کار را به صورت مرگ و میر نمایش میدهد. ذکر این نکته الزامی است که هیچ مدلی وجود ندارد که بتواند اثرات تمام آلاینده ها را یکجا و روی هم برآورد نماید. با توجه به نتایج حاصل 51% موارد تعداد تجمعی موارد سکته قلبی منتسب به تماس با NO2 در یک سال در روزهای با غلظت کمتر از m3 60 در رخ داده است. از سوی دیگر72% این تعداد در روزهایی رخ داده است که غلظت دی اکسید نیتروژن زیرμg/m3 90 بوده است. 72% تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی عروقی در اثر تماس با NO2 طی یکسال مربوط به غلظت کمتر ازμg/m3 90است. 87 % موارد تجمعی بیماری مزمن انسداد ریوی(COPD) منتسب به NO2در یک سال در روزهای با غلظت کمتر ازμg/m3 110 رخ داده است.
رضا مهاجر، محمد حسن صالحی، جهانگرد محمدی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی محصولات کشاورزی به فلزات سنگین ناشی از وجود این آلودگی ها در خاک و هوا خطری جدی برای کیفیت و امنیت این محصولات به شمار می رود. کادمیوم و سرب هر دو اثرات سرطان زایی از خود نشان داده اند. هدف از این مطالعه، میزان سرب و کادمیوم در برخی از محصولات کشاورزی استان اصفهان است. روش بررسی: در طول دو فصل بهار و تابستان، 80 نمونه از 4 نوع محصول (از هر محصول 20 نمونه) به طور تصادفی از اراضی کشاورزی برخی از مناطق استان اصفهان برداشت گردید. پس از آماده سازی، میزان سرب و کادمیوم توسط دستگاه جذب اتمی تعیین شد. یافته ها: میانگین غلظت سرب و کادمیوم در محصولات نمونه برداری شده با یکدیگر متفاوت بود. به طوری که اختلاف میان غلظت سرب در چغندرلبویی با پیاز و کلم معنی دار بود (05/p<0) و اختلاف میان غلظت سرب در چغندرلبویی با کاهو معنی دار نبود (05/p>0). مقایسه میانگین ها بیانگر این بود که تنها میان غلظت کادمیوم چغندر با کلم و چغندر با پیاز اختلاف معنی دار وجود دارد (001/p<0). نتایج نشان داد که مقدار سرب و کادمیوم در اکثر محصولات بیشتر از محدود استاندارد ارایه شده توسط ایران (بیشینه رواداری سرب برای کاهو، کلم، چغندر و پیاز به ترتیب 0/3،0/2، mg/Kg dry weight ،0/1 ،0/1 و برای کادمیوم به ترتیب برابر 0/1، mg/Kg dry weight ،0/05 ،0/05، 0/05 است)و نیز FAO-WHO است. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد اغلب محصولات نمونهبرداری شده در این تحقیق دارای دو فلز سنگین سرب و کادمیوم بیش از حد مجاز و استاندارد هستند. با این حال، مقدار تخمینی جذب شده هر عنصر (EDI) محصول نشان داد که به جز سرب در کاهو، سایر محصولات دارای EDI کمتری نسبت به میزان دریافت قابل تحمل روزانه موقتی (PTDI) که از طرف مؤسسه استاندارد ایران گزارش شده، هستند. برای فهم بهتر و مدیریت بهینه و جلوگیری از آلودگی بیشتر، مطالعه منشا عناصر سنگین و تعیین مقادیر آنها در خاک، آب و گرد و غبار این منطقه توصیه می شود.
شاهو کرمی، غلامرضا نبیبیدهندی، حمیدرضا جعفری، حسن هویدی، امیر هدایتی،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: محیط اطراف انسان را مواد شیمیایی فراگرفته که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم میتواند سلامت انسان را به خطر اندازد. بعضی از آمارهای WHO، گویای این واقعیت است که 4 میلیون نفر در سطح جهان در صنایع شیمیایی مشغول به کار هستند و یک میلیون انسان سالانه در اثر تماس با مواد شیمیایی دچار مرگ شده و یا از کار افتاده میگردند و 4-1 میلیون مسمومیت ناشی از مواد شیمیایی نیز اتفاق میافتد. هدف از این مطالعه شناخت خطرات ناشی از مواد شیمیایی موجود در محیط کار، ارزیابی ریسک وظایف کاری و پیشنهاد اقدامات کنترلی مناسب برای حذف یا کاهش ریسک در صنعت پتروشیمی است. روش بررسی: در این پژوهش ابتدا مواد شیمیایی موجود در پتروشیمی اراک شناسایی شدند، سپس ویژگیهایی که نشاندهنده خطرآفرینی این مواد هستند، استخراج شدند و با استفاده از روش TOPSISضریب مخاطره این مواد تعیین شد، در مرحله بعد وظایف شغلی کارکنان و ضریب مواجه کارکنان با مواد شیمیایی محاسبه شد، در نهایت ضریب ریسک مواجهه با مواد شیمیایی در وظایف شغلی تعیین گردید. یافتهها: نتایج نشان میدهد که هیچکدام از مواد موجود در مجتمع برای کارکنان ریسک خیلی بالا ندارند اما پنج ماده نفتا، گاز آمونیاک، اسید استیک، گاز کلر و متانول برای کارکنان بخش بهرهبرداری و دو ماده گاز آمونیاک و گاز کلر برای کارکنان بخش فنی و تعمیرات ریسک بالا دارند. نتیجهگیری: موادی که ضریب ریسک بالا و خیلی بالا دارند، بهتر است جایگزینی برای استفاده آنها یافت شود و از تولید این مواد جلوگیری شود.
سید علی جوزی، سید جعفر عصمت ساعتلو، زیبا جوان،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نشت مواد شیمیایی از تجهیزات در فرایندهای پتروشیمی امری محتمل است. وقوع چنین رخدادی باعث ایجاد آتش سوزی و انفجار و به تبع آن مخاطراتی برای محیطزیست میگردد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی ریسک زیستمحیطی واحد الفین مجتمع پتروشیمی آریاساسول به منظور شناسایی منابع مولد ریسکهای زیستمحیطی در واحد یاد شده است. روش بررسی: به منظور اجرای این تحقیق اطلاعات پایه با استفاده از نتایج پایش و اندازهگیری آلایندههای هوای محیط و گازهای خروجی دودکش، روش مرور ایمنی (safety review) و بازدید میدانی تامین شد. جهت مشخص کردن اثرات ناشی از نشتی هیدروکربن از تجهیزات بر محیطزیست محدوده بلافصل، میزان غلظت مواد آلی فرار (BTEX) در هوای محیط بر اساس استاندارد EPA0030 با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی در 4 ایستگاه از مجتمع و پایش گازهای خروجی دودکش در 9 کوره با دستگاه پرتابل XL 350 Testo از خردادماه 1390 تا اردیبهشت 1391 به انجام رسید. ابزار ارزیابی و مدیریت ریسک مورد استفاده در این تحقیق روش تجزیه و تحلیل درخت خطا بود. اصلیترین بخش ارزیابی ریسک به روش درخت خطا، انتخاب رویداد اصلی است. با توجه به آمار حوادث و جنبههای محیطزیستی عملیات کراکینگ اتان، نشتی هیدروکربن به عنوان رویداد راس، شناسایی و سپس نحوه ترکیب و همچنین ارتباط بین عوامل موثر در بروز آن در قالب رویدادهای پایانی، میانی و دروازههای «و» و «یا» تعیین شد. با تجزیه و تحلیل کیفی و کمی درخت خطای این حادثه، مهمترین علل بروز آن تعیین و همچنین احتمال به وقوع پیوستن رویداد راس، در طول یک سال محاسبه گردید. یافتهها: آنالیز نمونهها نشان داد، میزان بنزن با غلظت 0/37 mg/m3 (در محدودهmg/m3 0/37-0) در فصل پاییز، تولوئن با غلظت 0/13 mg/m3 (در محدوده 0/13-0/02 mg/m3) در فصل بهار، اتیل بنزن با غلظت mg/m3 0/09 (در محدوده 0/09-0/02 mg/m3 ) در فصل پاییز و زایلن با غلظت mg/m3 1/01 (در محدوده 1/01-0/02 mg/m3) در فصل پاییز بیش از ایستگاههای دیگر بوده است. در تحقیق فوق درخت خطای بسط یافته نهایی دارای 16 رویداد (اعم از پایانی، میانی و اولیه) بود که با 7 دروازه منطقی به هم دیگر متصل شدند. بیشترین درصد خطا در رویدادهای پایانی را خطاهای سخت افزاری از قبیل نقص در تجهیزات با 55/55 درصد را به خود اختصاص دادند و خطاهای انسانی و مدیریتی در رتبههای بعدی طبقهبندی شدند. بالاترین درصد اهمیت رویدادهای پایانی با 22/2 % متعلق به جنس نامناسب گسکت شناسایی گردید که از مهمترین دلایل آن میتوان به وضعیت تحریمهای اقتصادی و عدم تلاش زیاد در تامین کالایی با کیفیت بالا اشاره نمود. نتیجهگیری: بیشترین احتمال وقوع رویداد پایانی مربوط به جنس نامناسب گسکت برابر 2-10×2 شناسایی گردید. از اقدامات کنترلی برای پیشگیری از وقوع رخداد نشتی، تامین گسکت با کیفیت بالا است و این شکست در رده خطای سخت افزاری طبقهبندی میگردد.
رامین مناف فر، بهارک صحت نیا، رضا سبزی، علی احسانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربن های آروماتیک چند حلقهای (PAHs) از جمله شایعترین آلایندههای زیست محیطی در محیطهای آبی هستند. این آلاینده ها می توانند از منابع مختلفی همچون نشت نفت، فاضلابهای صنعتی کارخانه ها و یا زباله های صنعتی ایجاد شده یا بطور طبیعی از طریق سوختن ناقص زغال سنگ، روغن، گاز و چوب تولید شوند. بیشتر این ترکیبات جزو مواد سرطانزا و جهش زای ژنتیکی محسوب می شوند. لذا شناسایی این مواد به کمک روشهای حساس و ارزان آنالیزی، از اهمیت بالایی برخوردار است. روش بررسی: در این تحقیق، یک حسگر الکتروشیمیایی DNA با حساسیت و توانایی تشخیص و سرعت پاسخ دهی بالا، برای شناسایی ترکیبات PAH مورد استفاده قرار گرفت. به این منظور DNA دو رشته ای تیموس گاوی بر روی الکترود چاپی مسطح تثبیت شده، سپس رفتار الکتروشیمیایی الکترود مورد بررسی قرار گرفت. این زیست حسگر الکتروشیمیایی DNA، بر اساس اختلاف در سیگنال الکتروشیمیایی حاصل از پاسخ بازهای گوانین موجود در ساختار DNA در حضور و عدم حضور ترکیبات PAH عمل می کند. به منظور ارزیابی کارایی این زیست حسگر نتایج حاصل از زیست حسگر بر روی نمونه های حقیقی با روش متداول اندازه گیری این گونه آلاینده ها توسط کروماتوگرافی مایع - مایع مقایسه گردید. یافته ها: شرایط بهینه برای عملکرد زیست حسگر از جمله پتانسیل فعالسازی، زمان بهبود سطح الکترود، پتانسیل اعمالی جهت تثبیت DNA و پتانسیل اندازهگیری مورد بررسی قرار گرفتند. در شرایط بهینه، این زیست حسگر با پیش تیمار الکترود در پتانسیل V +1/6 به مدت s 350 و تثبیت DNA روی سطح الکترود با اعمال پتانسیل V -0/5 توانست انواع مختلفی از هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای را با غلظت های میکرومولار در نمونه های حقیقی شناسایی نماید. نتیجه گیری: زیست حسگرهای الکتروشیمیایی DNA، توانایی شناسایی مجموع ترکیبات پلی آروماتیک حلقوی را در نمونه های آبی با دقت و حساسیت بالا و صرف هزینه کمتر در مقایسه با روش های کروماتوگرافی را دارند.
نبات نقشبندی، مجید عسکری حصنی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سم گلایفوزیت از سموم علف کش سیستمیک و غیرانتخابی است که برای کنترل گیاهان استفاده میشود اما اثرات مضری بر جانوران دارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین غلظت کشنده گلایفوزیت و تاثیر آن بر فاکتورهای خون شناسی و تغییرات رفتاری ماهی کپور معمولی انجام شد.
روش بررسی: ماهیان در معرض غلظتهای مختلف سم گلایفوزیت (5، 10، 20، 30 و mg/L 40) و یک گروه شاهد در طی h 96 قرار گرفتند. از نمونهها خونگیری و فاکتورهای خونی سنجیده شد. در طول دوره آزمایش، میزان تلفات و رفتارهای ماهیان ثبت گردید. براساس میزان تلفات، میزان LC50، LOEC، NOEC و MATC محاسبه شد.
یافتهها: در شروع آزمایش رفتارهایی مانند جهش در سطح آب، تحرک بالا و سپس تجمع در بستر و در نهایت تنفس در سطح، عدم تعادل، سستی و مرگ در تیمارهای مختلف مشاهده گردید. میزان LC50 گلایفوزیت برای این ماهی برای زمانهای 24، 48، 72 و h 96 به ترتیب 36/09، 30/46، 21/78، mg/L20/05 و میزان LOEC، NOEC و MATC به ترتیب 6/66، 4/73 و mg/L 2/005 محاسبه شد. با افزایش غلظت سم تغییرات معنیداری در میزان فاکتورهای خونی شامل گلبولهای قرمز و سفید، هماتوکریت، هموگلوبین، پروتئین کل، گلوکز، کورتیزول و غیره مشاهده شد (0/05p<).
نتیجهگیری: سم گلایفوزیت با درجه "نسبتا سمی" است و در غلظت بالا تاثیرات شدیدی بر فیزیولوژی و سیستم ایمنی ماهیان دارد. فاکتورهای خونی و تغییرات رفتاری میتوانند بهعنوان آزمایش تشخیصی سلامت محیط و همچنین شاخص استرس سموم در اکوسیستمهای آبی استفاده شوند.
علیرضا منصوریان، آتوسا وزیری، محمد رضا زمانی، فاطمه حیدریان نائینی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در حوزه خطرات و آلایندههای زیست محیطی، سیانید یکی از مهمترین آلایندههای آب، خاک و هوا است که از لحاظ اکولوژیکی تاثیر بسیار مهمی بر اکوسیستم و محیط زیست منطقه آلوده ایجاد مینماید از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی گیاه پالائی سیانید با گیاه وتیور انجام گردیده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعه تجربی بر روی پسابهای معدن طلا انجام گردید. پساب خشک شده را با خاک معمولی با غلظتهای مختلف ترکیب شد و 7 تیمار با غلظتهای مختلف سیانید بهدست آمد (میانگین میزان سیانید در خاک G، mg/kg 14/37، خاک F، mg/kg 10/13، خاک E، mg/kg 8/09، خاک D، mg/kg 7/53، خاک C، mg/kg 3/32، خاک B، mg/kg 2/52 و خاک A بدون سیانید (به عنوان شاهد)) و پس از دو ماه میزان سیانید در خاک، ریشه و برگهای گیاه و همچنین میزان پروتئین کل و پرولین و تعداد و طول برگهای گیاه وتیور مورد اندازهگیری قرار گرفت و با نرم افزار SPSS15 و آزمونهای توکی Tukey و تی (Paired Samples T Test) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش میزان سیانید تاثیر معنیداری بر روی میزان پرولین (افزایش میزان پرولین در گیاه)، پروتئین کل (افزایش میزان پروتئین کل گیاه)، تعداد برگها (کاهش تعداد) و طول (کاهش طول) برگهای وتیور داشت و همچنین میزان سیانید در برگها و ریشههای گیاه وتیور افزایش یافته و میزان سیانید در خاک تیمارهای مختلف از لحاظ میزان سیانید کاهش معنیداری داشت. میزان سیانید در خاک G 50/93 درصد، خاک F 38/20 درصد، خاک E 27/19 درصد، خاک D 38/37 درصد، خاک C 17/77 درصد، خاک B 16/66 درصد کاهش پیدا کرد.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر آن است که افزایش میزان سیانید در خاک منجر به تغییرات در خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیائی گیاه وتیور میگردد ولی گیاه وتیور مقاومت بسیار بالائی نسبت به سیانید خاک نشان داده و کاشت گیاه وتیور در خاکهای بسیار آلوده منجر به کاهش سیانید تا 50 درصد میگردد و نشانگر آن است که این گیاه نسبت به گیاهان دیگر مقاومت بیشتری نسبت به سیانید داشته و گیاه پالائی بهتری را نیز نشان داده است.
محبوبه قدرت، الهام اسراری،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده بیرویه از آنتی بیوتیکها و راهیابی این ترکیبات به محیط زیست به یکی از نگرانیهای زیست محیطی تبدیل شده است. امروزه جذب سطحی یکی از روشهای کارا و قابل اعتماد در حذف این ترکیبات است. هدف از این پژوهش سنتز کیتوزان - Fe3O4و بررسی مقایسهای کارایی حذف آنتی بیوتیک اریترومایسین از محیطهای آبی توسط این جاذب و کیتوزان است.
روش بررسی: مشخصات ساختاری جاذب سنتز شده با تکنیکهای TEM،PSA ، VSMمورد آنالیز قرار گرفت. پارامترهای مختلف از جمله pH (11-1)، زمان تماس (min 60-0)، غلظت جاذبها (g/L 5-1) و غلظت اولیه اریترومایسین (mg/L 50-5) بر راندمان حذف مورد بررسی قرار گرفت. جهت آنالیز دادهها از نرم افزارExcel استفاده شده است. از مدل ایزوترم فروندلیچ و لانگمویر ثابتهای تعادلی و ثابتهای سینتیکی با استفاده از سینتیک شبه درجه اول و دوم محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج حاکی از آن بود که با کاهش pH و غلظت اولیه اریترومایسین، افزایش دوز جاذبها و زمان تماس راندمان حذف افزایش مییابد. بالاترین راندمان جذب در pH برابر با 3 برای هر دو جاذب، زمان تماس min30 جهت کیتوزان اصلاح شده و min50 برای کیتوزان، دوز جاذبها g/L2جهت کیتوزان اصلاح شده و g/L3 برای کیتوزان و غلظت اولیه اریترومایسین برای هر دو جاذب mg/L 10، بهدست آمد و جذب سطحی اریترومایسین بوسیله هر دو جاذب از ایزوترم لانگمویر و سینتیک شبه درجه دوم پیروی میکند.
نتیجهگیری: جهت حذف اریترومایسین به روش جذب سطحی از کیتوزان اصلاح شده با Fe3O4 میتوان بهعنوان یک جاذب موثرتر نسبت به کیتوزان استفاده کرد.
سید مسعود سلیمان پور، سید حمید مصباح، بهرام هدایتی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی پارامترهای کیفیت آب آشامیدنی به منظور افزایش بهره وری و مدیریت و برنامه ریزی بهتر منابع آب بهخصوص در کشورهای در حال توسعه از اهمیت شایانی برخوردار است. هدف از انجام پژوهش حاضر، کاربرد تکنیک داده کاوی درخت تصمیم CART در تعیین فاکتورهای موثر بر کیفیت آب آشامیدنی در دشت کازرون واقع در غرب استان فارس است.
روش بررسی: به این منظور، اطلاعات مربوط به پارامترهای کیفی 60 حلقه چاه شرب، شامل SAR، Na، Cl، SO4، TH، TDS، pH، NO3، CaCO3، HCO3، Ca، Mg، K و EC، مستقر در منطقه مورد مطالعه فراهم گردید. سپس، با استفاده از تکنیک داده کاوی درخت تصمیم CART و مدل سازی در نرم افزار Clementine 12.0، فاکتورهای مؤثر بر کیفیت آب آشامیدنی با دقت 90 درصد تعیین گردیدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که دو عامل کل جامدات محلول (TDS) و مقدار کلسیم (Ca)، تاثیر بیشتری بر کیفیت آب آشامیدنی در این دشت داشته است. به این ترتیب، در صورتی که مجموع املاح محلول در آب در این دشت کمتر یا مساوی mg/L 495 و مقدار کلسیم آن، کمتر یا مساوی meq/L 6/150. باشد، این آب برای آشامیدن مناسب است.
نتیجه گیری: با توجه به ساختار سازندهای زمین شناسی منطقه و وجود کربنات کلسیم در ترکیب آنها، کل جامدات محلول و کلسیم تاثیر بیشتری بر کیفیت آب آشامیدنی در این دشت دارند. پیشنهاد می گردد نسبت به تصفیه آب، کاهش املاح محلول و انجام پایش های مستمر از چاه های این دشت اقدام صورت گیرد.
سیاوش حمزه پور، سمیرا وزیری، ابراهیم مولایی آقایی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پنیر سنتی ویژگیهای ارگانولپتیک مطلوبی برای مصرف کننده ایرانی دارد. اشریشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس و سالمونلاها از مهمترین عوامل میکروبی در بروز مسمومیتهای غذایی و عفونتهای گوارشی هستند که میتوانند این فرآورده را آلوده نمایند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان آلودگی و تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی سویههای باکتریایی اشاره شده جدا شده از پنیرهای سنتی عرضه شده در شهرستان مهاباد بود.
مواد و روشها: در یک مطالعه توصیفی – مقطعی، در سال 1395، تعداد 100 نمونه پنیر سنتی از مراکز تولید و توزیع این فرآورده از سطح شهرستان مهاباد انتخاب و بهمنظور بررسی میزان آلودگی باکتریایی طبق دستورالعمل استاندارد ایران، از نظر وجود استافیلوکوکوس اورئوس، شناسایی اشریشیاکلی و شناسایی سالمونلا مورد بررسی واقع شدند. تست آنتی بیوگرام با استفاده از روش استاندارد انتشار از دیسک و اندازه گیری قطر هاله مهاری بر روی محیط مولر هینتون آگار صورت گرفت.
یافتهها: از 100 نمونه مورد بررسی، به ترتیب 54، 45 و صفر نمونه از نظر وجود باکتری اشریشیاکلی، استافیلوکوکوس اورئوس و سالمونلا مثبت شدند. تمامی اشریشیاکلی جدا شده به آموکسی سیلین و استافیلوکوکوس اورئوس به آموکسی سیلین-کلاولانیک اسید و آموکسی سیلین مقاوم بودند. ولی 66/6 درصد ایزولههای جدا شده اشریشیاکلی به سفتریاکسون و 97/7 درصد ایزولههای جدا شده استافیلوکوکوس اورئوس به تری متوپریم – سولفامتوکسازول حساسیت داشتند.
نتیجهگیری: پنیرهای سنتی عرضه شده در شهرستان مهاباد از نظر میکروبی در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و با استانداردهای موجود فاصله دارند که نیاز به اعمال پایش و کنترلهای بیشتری است.
آمنه مرزبان، مهران برزگران، مجتبی حمایت خواه، مریم ایاسی، سمانه دلاوری، محمدتقی سبزه ای، وحید رحمانیان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه با افزایش مسائل زیست محیطی از قبیل بحران انرژی، تغییر آب و هوا، اتلاف و تخریب منابع طبیعی و افزایش مواد زائد ناشی از توسعه شهرنشینی، اثر انسان بر محیط از چالشیترین مسائل مورد توجه مجامع علمی عصر حاضر است. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح آگاهی و رفتارهای زیست محیطی شهروندان یزد انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی-تحلیلی روی 1000 نفر از شهروندان یزد در سال 1397 به شیوه نمونهگیری خوشهای انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد سنجش آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی بود. دامنه نمره برای سه ساختار آگاهی، نگرش و عملکرد بهترتیب 12-0، 65-13 و 85-17 بود. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS,16 با آمار توصیفی و آزمونهای تحلیلی در سطح معنیداری 0/05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: صد در صد از پرسشنامهها تکمیل شد. میانگین نمره آگاهی و نگرش زیست محیطی بهترتیب 3/92±8/32 و 8/28±36/15 (متوسط) و رفتار زیست محیطی 7/14±26/19 (ضعیف) بود. بین آگاهی و رفتار زیست محیطی زنان و مردان اختلاف آماری معنیداری وجود داشت بطوریکه میزان آگاهی و رفتار زیست محیطی زنان بالاتر بود (0/05p<). بیشترین منبع کسب اطلاعات زیست محیطی رادیو و تلویزیون (42 درصد) بود.
نتیجهگیری: علیرغم وجود آگاهی و نگرش نسبتا مناسب نسبت به محیط زیست، اکثریت افراد به لحاظ رفتار زیست محیطی، عملکرد ضعیفی داشتهاند. بنابراین برخورداری از آگاهی زیست محیطی نمیتواند تضمینی برای انجام رفتار زیست محیطی باشد، بلکه در این میان نیازمند شرایط و ساختار اجتماعی ترغیب کننده و تسهیل کننده انجام رفتارهای زیست محیطی وجود دارد.
کبری جعفری، ناصر حافظی مقدس، علیرضا مظلومی، اعظم قزی،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: منابع آب زیرزمینی یکی از با ارزشترین منابع هر کشور محسوب می شود. در دشت اردبیل رونق فعالیت های کشاورزی و استفاده غیرمتعارف از کودهای شیمیایی و آفت کش ها، دفع نادرست فاضلاب های شهری و شهرک های صنعتی می تواند باعث آلودگی آب های زیرزمینی شود. با توجه به اینکه حذف آلودگی از منابع آب های زیرزمینی پرهزینه است یکی از روش های مناسب برای جلوگیری از آلودگی آب زیرزمینی، شناسایی پهنه های آسیبپذیر آبخوان جهت مدیریت زیست محیطی منابع آب و توسعه پایدار است.
روش بررسی: در این مطالعه برای تعیین آسیب پذیری آبخوان اردبیل، ابتدا 52 داده اکسلی چاه های پیزومتری، 43 داده اکسلی آزمایش پمپاژ، میانگین بارندگی سالیانه از داده های 8 ایستگاه، 45 داده لاگ حفاری مربوط به چاه های اکتشافی، نقشه کاربری اراضی، نقشه توپوگرافی و نقشه زمین شناسی جمع آوری شدند. سپس تمامی داده ها برای آماده سازی لایه های اطلاعاتی عمق آب زیرزمینی (D)، تغذیه (R)، محیط آبخوان (A)، محیط خاک (S)، توپوگرافی (T)، اثر منطقه غیراشباع (I) و هدایت هیدرولیکی آبخوان (C) در نرم افزار ArcGIS تهیه شدند و مطابق با روش دراستیک همپوشانی انجام گرفت.
یافته ها: نقشه پهنه بندی حاصل از همپوشانی نشان داد که دامنه شاخص دراستیک از 63 تا 195 است. مناطق با امتیاز بالای آسیب پذیری دارای ویژگی هایی مانند عمق کم آب زیرزمینی، بافت درشت خاک، عمق کم خاک و شیب کمتر بودند. صحت سنجی نقشه حاصل از مدل دراستیک با نقشه توزیع غلظت نیترات بیانگر غلظت بالای نیترات در پهنه مستعد به آسیب پذیری است.
نتیجه گیری: مناطق با آسیب پذیری بالا در شمال غرب و قسمت های مرکزی دشت واقع شده اند. نتایج این تحقیق به کاهش اثرات زیست محیطی آلاینده ها بر روی منابع آب زیرزمینی در آینده کمک خواهد کرد.
محمد رضوانی، سحر طبیبیان، عطاءاله ویسی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه بهمنظور ارزیابی ریسک ایمنی و بهداشتی پالایشگاه گاز ایلام و بررسی کارایی روش تاپسیس در ارزیابی ریسک انجام گردیده است.
روش بررسی: پس از شناسایی 955 مورد خطر، با بهرهگیری از معیارهای میزان مواجهه، شدت و احتمال وقوع و استفاده از روش تاپسیس، ریسکهای محاسبه شده به تفکیک در بخشهای ایمنی و بهداشت رتبه بندی گردیدند. نظر به عدم امکان تعیین سطح ریسک با استفاده از روش تاپسیس، به این منظور از روش FMEA استفاده و عدد ریسک (RPN) گزینهها محاسبه گردید.
یافتهها: در ارزیابی ریسک ایمنی، آسیبهای جانی، مالی، سوختگی و مرگ ناشی از آتش سوزی در اثر نگهداری مواد قابل اشتعال در انبار، با عدد مشابهت به راه حل ایده آل (Cli) به میزان 0/56 بهعنوان بالاترین ریسک ایمنی مشخص گردید. در ارزیابی ریسک بهداشتی، مسمومیت و تاثیر بر سلامت کارکنان ناشی از عوامل میکروبی در اثر استفاده از مواد غذایی منقضی در طبخ غذا در واحد رستوران و همچنین آسیبهای تنفسی رانندگان در اثر استنشاق و نشت گاز در ناحیه فرایندی و تردد رانندگان واحد نقلیه در سایت با Cli برابر با 0/66 به عنوان بالاترین ریسکها مشخص گردیدند.
نتیجهگیری: تاپسیس بهعنوان یک روش نوین، قابلیت بهکارگیری در رتبه بندی و ارزیابی ریسک صنایع را داراست. کلیه ریسکها در سطح متوسط و پایین قرار گرفته و علیرغم ضرورت تعیین اقدامات کنترلی، در وضعیت اضطراری قرار ندارند.
عباس طاعتی، محمد حسن صالحی، جهانگرد محمدی، رضا مهاجر،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین خاکهای سطحی به یک نگرانی جدی تبدیل شده است. این مطالعه با هدف ارزیابی پتانسیل خطرپذیری آلودگی فلزات سنگین بر سلامت انسان در خاک های سطحی مناطق صنعتی اراک، مرکز استان مرکزی واقع در غرب ایران انجام شد.
روش بررسی: 235 نمونه خاک سطحی از عمق cm 0-5 جمعآوری شد. غلظت فلزات سرب، کادمیم، نیکل، روی، مس و آرسنیک به روش هضم با اسید نیتریک N 4 عصارهگیری شد. سطح آلودگی خاکهای منطقه با استفاده از شاخص زمین انباشتگی و فاکتور غنیشدگی اندازهگیری گردید. برای ارزیابی خطرپذیری سلامت فلزات سنگین از مدل ارائه شده توسط سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا استفاده شد.
یافتهها: میانگین غلظت سرب، کادمیم، آرسنیک، مس، نیکل و روی بهترتیب 37/88، 1/17، 151/78، 13/48، 92/98 و mg/kg 104/04 بود. مقادیر فاکتور غنیشدگی محاسبه شده برای نمونههای خاک از بدون غنیشدگی تا غنیشدگی قابل توجه متغیر بود. میانگین شاخص زمین انباشتگی برای سرب، کادمیم، مس، نیکل، روی و آرسنیک بهترتیب 0/37، 1/59، 2/53-، 0/48-، 0/63- و 2/9 بهدست آمد. خطر غیر سرطانی (HQ) برای کودکان و بزرگسالان در مسیر بلع بیشتر از جذب پوستی و تنفس بود. شاخص خطر تجمعی غیر سرطانی (HI) برای همه فلزات سنگین مورد مطالعه به جز آرسنیک کمتر از سطح ایمن (1≥HI) بود. بیشترین مقدار خطر سرطانی (CR) نیز مربوط به آرسنیک و گروه سنی کودکان با مقدار 4-10× 2/37در مسیر بلع بود.
نتیجهگیری: خطر سرطانی (CR) آرسنیک در کودکان و بزرگسالان بیشتر از 4 -10× 1 است که نشاندهنده خطرپذیری غیر قابل قبول است.
الهام اسراری، هدیه دیهیم،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از فتولیز فرابنفش در حذف آلودگی میکروبی میتواند استفاده از منابع آب فاضلابی را توسعه بخشد. در این پژوهش کارایی پرتو UVC-LED در حذف باکتری اشرشیاکلای در حالت تابش ناپیوسته در مقایسه با حالت تابش پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: به منظور انجام این تحقیق، از ۴ عدد UVC-LED با طول موج کوتاه MW ۱۲ برای تولید پرتو فرابنفش استفاده شد. LED امواجی با طول موج nm 280-260 ایجاد میکنند. فاصله قرارگیریLED نسبت به صفحات، در حدودcm 0/5، cm1 و cm2 در نظر گرفته شد. به منظور بررسی اثر تابش ناپیوسته بر عملکرد UVC-LED، از فرکانسHz 2 وHz 1 استفاده شد. در این حالت در هر ثانیه منبع تغذیه به ترتیب 2 و 1 بار وصل میشود. متغیرهای زمان تابش (t) بر حسب s، فاصله تابش (d) بر حسب cm و فرکانس تابش (f) برحسب Hz جهت ارزیابی استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در حالت تابش ناپیوسته، با افزایش زمان تابش، اثرگذاری افزایش یافته و عملا در زمانهای بالای s 280 هیچ باکتری در نمونهها باقی نماند. در فواصل تابش cm1، cm0/5، صفر و همچنین زمان تابش s20، عملکرد روش تابش ناپیوسته نسبت به تابش پیوسته در حذف باکتری ضعیفتر بود. بعد از زمان تابش s280 در فاصله cm2، میزان حذف باکتری در تابش ناپیوسته با میزان حذف باکتری در تابش پیوسته برابر لگاریتم حذف 6 یا 99/9999 درصد میشود.
نتیجهگیری: کارایی تابش ناپیوسته در مقایسه با تابش پیوسته از قدرت عملکردی خوبی برخوردار است.