جستجو در مقالات منتشر شده


21 نتیجه برای جنیدی

علی کولیوند، رامین نبی زاده، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، قاسمعلی عمرانی،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه یکی از مهم ترین معضلات زیست محیطی، مواد زاید تولیدی در مراکز دندانپزشکی و دندانسازی است که به علت دارا بودن عوامل خطرناک، سمی و بیماری زا ازاهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه با هدف آنالیز کمی و کیفی و نحوه مدیریت زباله های تولیدی در لابراتوارهای دندانسازی و دندانپزشکی تجربی شهر همدان در سال 86 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، از 24 لابراتوار دندانسازی موجود در شهر همدان، 5 مرکزو از 27 مطب دندانپزشکی تجربی نیز 5 مطب به صورت تصادفی ساده انتخاب و از هر مطب سه نمونه در انتهای سه روز کاری متوا لی (روزهای یکشنبه، دوشنبه وسه شنبه هر هفته) برداشت شد. نمونه ها به صورت دستی جداسازی و به 41 جزء مختلف تفکیک و با استفاده از ترازوی آزمایشگاهی توزین شدند. سپس اجزای توزین شده بر اساس ویژگی و پتانسیل خطرزایی دسته بندی شدند.
یافته ها: میزان کل زباله سالیانه تولیدی درلابراتوارهای دندانسازی و مطب های دندانپزشکی تجربی شهر همدان به ترتیب برابر با 79/15921 و56/8677 کیلوگرم می باشد. سهم تولید زباله های شبه خانگی، بالقوه عفونی، شیمیایی و دارویی و   زباله های سمی در مطب های دندانپزشکی تجربی به ترتیب برابر با 14/91، 14/2 ، 7/6 و02/0 درصد می باشد. درلابراتوارهای دندانسازی زباله های تولیدی فقط شامل زباله های شبه خانگی(47/94 درصد) و زباله های شیمیایی و دارویی(53/6 درصد) می باشد و زباله های بالقوه عفونی و سمی در آنها تولید نمی شود.  اجزای اصلی تشکیل دهنده     زباله های تولیدی در این مراکز شامل 2 جزء گچ قالب گیری و خمیر قالب گیری می شود که در مجموع بیش از 80 درصد زباله را تشکیل می دهند. بنابراین جهت انجام برنامه های کاهش، جداسازی و بازیافت زباله در مراکز تولید آن می بایست بیشترین تمرکز را روی این اجزا داشت.
نتیجه گیری: در رابطه با مدیریت بهینه زباله های تولیدی پیشنهاد بر این است که علاوه بر آموزش دندانپزشکان و دندانسازان جهت انجام فعالیت های مربوط به کاهش، جداسازی و یا بازیافت زباله در داخل مطب، جمع آوری، حمل و نقل و دفع هر کدام از بخش های زباله (زباله های سمی، شیمیایی و دارویی، بالقوه عفونی و شبه خانگی) به صورت جداگانه و مطابق با دستورالعمل ها و ضوابط مربوطه انجام گیرد


فاطمه رشید اشمق، روشنک رضائی کلانتری، مهدی فرزادکیا، احمد جنیدی جعفری، رامین نبی زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : هیدروکربن ‌های معطر چند حلقه ای دسته ای از آلاینده های خطرناک محیط با خاصیت سرطان زایی و جهش زایی اند که بر اساس فعالیت های مختلف در محیط زیست تجمع می یابند. لذا تصفیه  این مواد شیمیایی اهمیت زیادی دارد. در این میان استفاده از روش های زیستی به دلیل سادگی فرایند و هزینه کمتر به عنوان یک روش موثر و مقرون به صرفه توصیه شده است. در این تحقیق به منظور بررسی روند کاهش آلودگی هیدروکربن های نفتی در فرایند اصلاح زیستی، مدل تجزیه زیستی فنانترین در خاک های آلوده به ترکیبات نفتی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی : ابتدا از خاک آلوده به ترکیبات نفتی باکتری های مستعد تجزیه PAHs جداسازی شدند سپس قابلیت آنها در تجزیه زیستی فنانترین در محیط دوغابی بررسی گردید و با استفاده از اسینتوباکتر که بیشترین توانایی را در حذف فنانترین داشت، مدل تجزیه زیستی در خاک در مقیاس آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: راندمان حذف فنانترین برای غلظت 100 میلی گرم بر کیلوگرم  4/99 درصد در طول 33 روز برای غلظت 500 میلی گرم بر کیلوگرم 96 درصد در طول 60 روز دوره تجزیه زیستی به دست آمد. نرخ کاهش فنانترین برای غلظت 100 میلی گرم بر کیلوگرم  بین 99/2 تا 86/8 میلی گرم بر کیلوگرم  در روز و برای غلظت 500 میلی گرم بر کیلوگرم بین  4/1 تا 09/11 میلی گرم بر کیلوگرم  در روز بود.
نتیجه گیری : بررسی نتایج نشان داد میزان حذف فنانترین به غلظت اولیه آلودگی بستگی دارد و با افزایش غلظت اولیه نرخ حذف فنانترین افزایش می یابد. همچنین با تقریب مناسبی می توان گفت که حذف فنانترین از مدل سینتیک درجه صفر و یک پیروی می کند.


مهدی فرزادکیا، سعید صالحی، احمد عامری، احمد جنیدی جعفری، رامین نبی زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: بیش از 70 درصد از ترکیب زباله های شهری ایران را پسماندهای مواد غذایی با درصد فسادپذیری بالا تشکیل می دهند. بر این اساس احداث کارخانه های کمپوست به منظور دفع بهداشتی و تولید کودی ارزشمند از این مواد، از الویت های اصلی مدیریت زباله های شهری در کشور به شمار می آید. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه کیفیت کمپوست تولیدی در کارخانه های کمپوست خمین و تهران است.
وش بررسی: این مطالعه به مدت 9 ماه بر روی کمپوست تولیدی در کارخانه های کمپوست خمین و تهران انجام شد. به منظور تعیین خصوصیات شیمیایی کمپوست تولیدی دراین دو کارخانه فاکتورهایی نظیر درصد موادآلی، کربن، ازت،  فسفر، پتاسیم و فلزات سنگین سرب، کادمیوم، جیوه و کروم مورد ارزیابی قرار گرفت. خصوصیات میکربی کمپوست تولیدی نیز با تعیین مقادیر کلیفرم، سالمونلا وتخم انگل مشخص گردید.
یافته ها: فاکتورهای مورد ارزیابی در کمپوست خمین و تهران به ترتیب عبارتند از:  میانگین درصد مواد آلی 29,80ppm) ، 37.77)، درصد کربن  (ppm 22,18، 22.14)، درصد ازت (ppm 1.6، 2.08)، میزان سرب (ppm 59.44، 229.6)، میزان کروم (ppm 19.75، 70.2). کیفیت میکربی نمونه های کمپوست تولیدی در سطح کلاس B سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا قرارداشت.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که درصد موادآلی در کمپوست تهران کیفیت بهتری داشته اما هر دو نمونه کیفیتی پایین تر از کمپوست درجه 2 دارند. درصد کربن، ازت و پتاسیم در نمونه ها در محدوده قابل قبول و درصد فسفر درآنها پایین تر ازحد مطلوب بود. میزان فلزات سنگین خصوصا سرب و کروم در کمپوست تهران به مراتب بیشتر بوده اما هر دو نمونه در اکثر موارد استانداردهای کمپوست را تامین می نمایند. با استناد به کیفیت میکربی به دست آمده، هر دو نمونه کمپوست قابلیت کاربرد به عنوان عامل اصلاح کننده خاک های ضعیف را دارند.


پگاه بهمنی، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی، احمد جنیدی جعفری، زهره جوادی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سمیت زیاد، سرطان زایی و جهش زایی از جمله مشکلاتی است که مواد رنگزای راکتیو برای پستان داران و موجودات آبزی ایجاد می کنند. از جمله روش های متداول برای حذف مواد رنگزا می توان به روش ­های فیزیکی و شیمیایی نظیر جذب، انعقاد، ته نشینی، فیلتراسیون و... اشاره نمود. به دلیل محدودیت ها و مشکلات این روش ها، تصفیه زیستی که روشی اقتصادی و موثر برای پالایش و آلودگی زدایی از فاضلاب های آلوده به مواد رنگزاست ترجیح داده می شود، در این تحقیق توانایی حذف ماده رنگزایRB-B از محیط آبی توسط مخلوط باکتریایی در شرایط آنوکسیک مورد بررسی قرار گرفت. 
روش بررسی: مخلوط باکتریایی از لجن فعال صنعت نساجی در محیط کشت لوریا براث حاوی ماده رنگزای RB-B به عنوان منبع کربن، غنی سازی شد. سپس با استفاده از مخلوط باکتریایی حاصل، تجزیه زیستی در فاضلاب سنتتیک در چهار راکتور ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. میزان کاهش رنگ نمونه ها توسط اسپکتروفتومتر UV-vis و هم چنین میزان رشد جمعیت میکروبی بر اساس آزمایش MPN تعیین شد.
یافته ها: راندمان رنگزدایی توسط مخلوط باکتریایی در غلظت های 50 و 250 میلیگرم برلیتر در زمان های به ترتیب  72 و 144 ساعت (3 و 6 روز) بیش از 99 درصد و  برای غلظت 500 میلی گرم برلیتر 1/98 درصد در طول زمان 240 ساعت (10 روز) به دست آمد. نرخ کاهش ماده رنگزا برای غلظت ­های 50، 250 و500 میلی گرم برلیتر پس از حذف کامل به ترتیب به حدود 69/0 ،74/1 و 00/2 میلی گرم برلیتر درساعت رسید. 
نتیجه گیری: نتایج نشان داد، باکتری های آلکالی ژنز دنیتروفیکانس و آلکالی ژنز زایلواکسیدانس جدا شده از لجن فعال توانایی خوبی در حذف ماده رنگزای RB-B داشته و میزان حذف توسط این باکتری ها به غلظت اولیه رنگ بستگی دارد و با افزایش غلظت اولیه نرخ حذف ماده رنگزا افزایش می یابد.


آرش دالوند، احمد جنیدی، میترا غلامی، احمد عامری، نیازمحمد محمودی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: تخلیه فاضلاب رنگی صنایع نساجی به منابع آبی، بدون تصفیه کافی برای انسان ها و موجودات آبزی مضر بوده و خسارات جدی را به محیط زیست تحمیل می کند. از آنجا که اغلب روش های تصفیه متداول فاضلاب راندمان کافی برای حذف مواد رنگزای نساجی از فاضلاب رنگی را ندارند، در این تحقیق کارایی روش تصفیه الکتروکواگولاسیون با استفاده از الکترود آلومینیومی برای تصفیه فاضلاب سنتتیک حاوی رنگزای راکتیو قرمز 198 در یک راکتور ناپیوسته مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: برای انجام آزمایش ها از یک راکتور از جنس پلکسی گلاس با حجم مفید 2 لیتر که به 4 الکترود آلومینیومی مجهز شده بود، استفاده گردید. تاثیر پارامترهای بهره برداری مانند ولتاژ، زمان واکنش، غلظت اولیه رنگزا و فاصله بین الکترودها بر راندمان حذف رنگزا ، میزان انرژی الکتریکی مصرفی و میزان الکترود مصرفی بررسی شد.
یافته ها: در شرایط عملیاتی بهینه با ولتاژ 20 ولت و فاصله 2 سانتی متر بین الکترودها طی زمان تماس75 دقیقه، میزان حذف رنگ و COD به ترتیب 1/99 و 3/84 درصد به دست آمد. تحت این شرایط، هزینه تصفیه هر متر مکعب فاضلاب 2986ریال بود. با افزایش فاصله بین الکترودها و غلظت اولیه رنگزا راندمان حذف رنگ و COD  کاهش می یابد. زمانی که ولتاژ و زمان واکنش افزایش می یابد، میزان مصرف انرژی، مصرف الکترود، pH نهایی پساب و راندمان حذف رنگزا افزایش می یابد.
نتیجه گیری: فرایند الکتروکواگولاسیون با استفاده از الکترود آلومینیومی روش موثر و مناسبی برای حذف ماده رنگزای راکتیو از فاضلاب رنگی است.


عباس رضایی، گیتی کاشی، احمد جنیدی جعفری، علیرضا ختایی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: روش های فیزیکی و شیمیایی متداول در گندزدایی آب، استفاده از پرتو فرابنفش، کلرزنی و ازن زنی هستند. در سال های اخیر گندزدایی آب به روش الکترولیز رو به گسترش است. هدف در این تحقیق کاربردی ـ تحلیلی بررسی حذف باکتری اشرشیا کلی (شاخص آلودگی میکروبی آب) از آب آشامیدنی به روش الکترولیز است.
روش بررسی: نمونه آب آلوده با افزودن 102 و 103 عدد باکتری اشرشیا کلی در میلی لیتر آب آشامیدنی تهیه گردید. آب آلوده به باکتری وارد راکتور الکترولیزی شد و کارایی حذف باکتری در شرایط مختلف pH (6، 7، 8)، تعداد باکتری (102 و 103 عدد در میلی لیتر) ، زمان (10،5، 20 و 40 دقیقه) ، فاصله بین الکترودها (2، 5/2، 3 و 5/3 سانتی متر) و ولتاژ (10، 20، 30 و 40 ولت) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها همبستگی غیرمستقیم کارایی حذف را با فاصله بین الکترودها نشان دادند. نتایج همبستگی مستقیم بین راندمان حذف باکتری و متغیرهای ولتاژ و مدت زمان الکترولیز را نشان دادند. نتایج نشان دادند که بهترین حذف باکتری با تعداد 102 و 103 عدد در میلی لیتر در شرایط pH معادل 7، مدت زمان الکترولیز 10 دقیقه، فاصله 2 سانتی متر بین الکترودها به ترتیب در ولتاژ 20 و 30 ولت به دست آمد.
نتیجه گیری: تحقیق نشان داد که ولتاژ و مدت زمان الکترولیز بیشترین اثر را در عملکرد الکترولیز داشته است. یافته های تحقیق نشان دادند که الکترولیز روش امیدبخشی در حذف باکتری اشرشیا کلی از آب آشامیدنی است.


محمد امین کرمی، مهدی فرزادکیا، احمد جنیدی جعفری، رامین نبی زاده، محمود رضا گوهری، مصطفی کریمایی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مدیریت نامناسب پسماندهای صنعتی در سال های اخیر بحران های زیادی را در جوامع بشری به وجود آورده است. هدف از این مطالعه بررسی مدیریت پسماندهای صنعتی صنایع حد فاصل تهران تا کرج در سال 1388می باشد.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه توصیفی مقطعی است که براساس انجام بازدیدهای محلی، تکمیل پرسش‌نامه سازمان حفاظت محیط زیست ایران، تهیه بانک اطلاعاتی و در نهایت تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده، انجام گرفت. این پرسش‌نامه حاوی 45 سوال درمورد کمیت، کیفیت و مدیریت پسماندهای صنعتی می باشد. تعداد کل صنایع با پرسنل بالای 50 نفر در منطقه مورد مطالعه 283 صنعت بود. نمونه برداری با روش طبقه ای- وزنی انجام گردید و تعداد نمونه های منتخب 50 عدد بود.
یافته ها: کل پسماندهای جامد صنعتی تولیدی در این منطقه 123451 کیلوگرم درروز بود. از این میان صنایع پلاستیک و شیمیایی بیشترین پسماند خطرناک را تولید می کردند. 28/45 درصد از پسماندهای تولیدی توسط بخش خصوصی دفع می گردید. گزینه های دفن  با  62 درصد و بازیافت با 17 درصد مراتب اول و دوم روش‌های دفع نهایی پسماندهای صنعتی تولیدی را به خود اختصاص می دادند.
نتیجه گیری: به منظورکاهش تولید پسماند خطرناک در این منطقه، در کوتاه مدت بایستی حداکثر بازیافت و استفاده مجدد از این مواد به عمل آید و در دراز مدت بایستی صنایعی با پسماند خطرناک زیاد مانند صنایع پلاستیک ـ شیمیایی و الکترونیک با صنایعی نظیر چوب ـ سلولزی و کاغذ سازی با پسماند خطرناک کمتر، تعویض شوند.


روح ا.. رستمی، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بنزن، تولوئن و زایلن‌ها (BTX) آلاینده‌های آلی هستند که به طور عمده به همراه نفت و مشتقات آن وجود دارند. BTX جزو آلاینده‌های زیست محیطی بوده و برای سلامتی انسان نیز مضر به حساب می‌آیند. استفاده از جاذب‌هایی مانند زئولیت، یکی از انواع روش‌های حذف این ترکیبات است که در این مطالعه نیز هدف بر آنست تا حذف ترکیبات BTX با استفاده از زئولیت نوع کلینوپتیلولیت و همچنین زئولیت به همراه نانوذرات اکسید مس به جهت خاصیت کاتالیستی آن مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه از زئولیت منطقه گرمسار سمنان در اندازه دانه‌ای 1-2 میلی‌متر و با انجام اصلاح اسیدی توسط اسید کلردریک و همچنین حالت نانوذره دار شده آن با استفاده از نانوذرات اکسید مس، استفاده شد. جریان هوا که به طور مصنوعی آلوده شده بود، به صورت پیوسته به کار گرفته شد و نمونه‌برداری با استفاده از چارکول تیوب از جریان ورودی و خروجی انجام شد. تشخیص غلظت آلاینده‌ها با استفاده از کروماتوگرافی گازی با آشکارساز FID صورت گرفت.
یافته ها: راندمان حذف برای بنزن، تولوئن، -pزایلن، -mزایلن و -oزایلن در کلینوپتیلولیت به ترتیب برابر 3/78، 1/62، 2/32، 15/32 و 8/18% و در کلینوپتیلولیت حاوی نانوذرات اکسید مس به ترتیب 42/25، 65/35، 33/36، 24/33 و 39/29% به دست آمد. میانگین راندمان حذف ترکیبات BTX در زئولیت بدون نانوذره (31/43%) بیشتر از زئولیت نانوذره دار (32%) به دست آمد. لیکن، نتایج نشان داد که غلظت CO2 در هوای خروجی از زئولیت حاوی نانوذره (ppm 550) بیشتر از زئولیت بدون نانوذره (ppm 525) است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اضافه شدن نانوذرات به زئولیت هرچند باعث کاهش راندمان حذف بنزن و تولوئن شده است که می تواند ناشی از اشغال یا مسدود شدن سایت‌های جذب آلاینده‌ها روی زئولیت توسط نانوذرات باشد، ولی موجب ارتقای تاثیر کاتالیستی زئولیت در شکستن مولکول‌های آلاینده ها و پیشرفت بیشتر فرایند تجزیه آنها تا تبدیل شدن به CO2 شده است.


ادریس بذرافشان، احمد جنیدی جعفری، فردوس کرد مصطفی پور، حامد بیگلری،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: در فرایند سالم‌سازی آب شرب، اسید هیومیک موجود در منابع آب آشامیدنی با ماده گندزدای کلر واکنش داده و فرآورده‌های جانبی گندزدایی جهش‌زا، ناقص‌الخلقه‌زا و سرطان‌زا نظیر تری‌هالومتان‌ها و هالو استیک اسیدها را تشکیل می‌دهند. با توجه به این مهم در این مطالعه کارایی حذف اسید هیومیک از نمونه‌های آبی توسط فرایند انعقاد الکتریکی توام با افزایش هیدروژن پراکسید (ایجاد فرایند فنتون) مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر در شرایط آزمایشگاهی و در یک ظرف بوکال پوشیده از فویل آلومینیومی با حجم موثر یک لیتر و تجهیز شده با الکترودهای­ آهنی و متصل به یک منبع تغذیه با اختلاف پتانسیل الکتریکی10 ولت به روش دو قطبی، انجام پذیرفت. ابتدا مخزن با محلول آبی حاوی غلظت20 میلی‌گرم در لیتر اسید هیومیک پر ‌شد و در ادامه اثر متغیرهای pH 3، 5، 7و 8، هدایت الکتریکی حاصل از افزودن 1، 5/1، 2 و 3 گرم در لیتر کلرید پتاسیم، افزایش مستقیم50 میلی‌لیتر هیدروژن پراکسید 30% در زمان­‌های واکنش 5، 15، 30، 45و 60 دقیقه، بر حذف اسید هیومیک از نمونه‌های آبی توسط فرایندهای فوق با استفاده از روش سنجش پارامتر جانشین کربن آلی توسط دستگاه TOC آنالایزر، مشخص شد.
یافته‌­ها: نتایج نشان داد که راندمان کل حذف اسید هیومیک در 01=pH .مساوی 5، 3 گرم بر لیتر کلرید پتاسیم و زمان واکنش 60 دقیقه حدود 97% و از این مقدار 1/92 درصد سهم اثر فرایند انعقاد الکتریکی و 9/7 درصد سهم اثر فرایند فنتون است. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش pH و هدایت الکتریکی به ترتیب راندمان حذف کاهش و افزایش می‌یابد.
نتیجه‌گیری: ترکیب فرایند انعقاد الکتریکی با ماده هیدروژن پراکسید می‌تواند به عنوان روشی کارآمد جهت حذف اسید هیومیک از نمونه‌های آبی استفاده گردد.


عماد دهقانی فرد، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی، علی اسرافیلی،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: آنیلین ماده‌ای است که در صنایع شیمیایی و در فرایندهای مختلفی استفاده می گردد و به دلیل اثرات منفی روی محیط، روش‌های مختلفی جهت حذف این ماده مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، کارایی فرایند فتوکاتالیستی نانوذرات اکسید روی در حذف آنیلین از پساب سنتتیک مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: راکتور فتوکاتالیستی از جنس پلکسی گلاس و به حجم 5 لیتر که لامپ فرابنفش (20w.) در مرکز آن (داخل غلاف کوارتزی) بوده و نانوذرات اکسیدروی (g/L 5/0-2/0) وارد پساب سنتتیک حاوی آلاینده آنیلین با غلظت ppm.052 می‌گردید. پس از طی زمان‌‌ ماند30و90،60دقیقه، نمونه‌ها سانتریفوژ شده و محلول رویی توسط فیلتر µ.2/0 از جنس PTFE، فیلتر شد. جهت استخراج مواد آلی از نمونه و آنالیز آنها، از روش مایع ـ مایع و دستگاه گازکروماتوگرافی استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که فرایند فتوکاتالیستی اکسید روی می‌تواند به طور موثری، منجر به حذف آلاینده آنیلین از پساب گردد. راندمان حذف آنیلین در غلظت نانوذرات اکسیدروی برابر g/L 5/0  به مقدار کمتری نسبت به سایر غلظت‌ها افزایش نشان می‌داد و آزمون آماری (ANOVA) نشان از عدم وجود اختلاف معنادار بین راندمان حذف آنیلین در غلظت‌های مختلف نانوذرات داشت. در pH قلیایی، بیشترین راندمان حذف آنیلین در زمان ماند 90 دقیقه و غلظت نانوذرات g/L 5/0 به میزان 3/76% به دست آمد.
نتیجه‌گیری: در نهایت، می‌توان نتیجه‌گیری نمود که فرایند فتوکاتالیستی نانوذرات اکسیدروی برای حذف آلاینده آنیلین از پساب مناسب است.


ام البنین نائیج، انوشیروان محسنی بندپی، احمد جنیدی جعفری، علی اسرافیلی، روشنک رضایی کلانتری،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف:  نیترات یکی از شایع‌ترین آلاینده شیمیایی آب‌های زیر زمینی در جهان است که احیای آن توسط میکروارگانیسم‌ها به نیتریت می‌تواند خطرات بهداشتی جدی را به وجود آورد. نیترات به روش‌های جذب و احیاء قابل حذف است. در این تحقیق جذب نیترات با استفاده از زئولیت و امکان افزایش قابلیت حذف آن به روش احیاء با استفاده از نانو ذره آهن نشانده شده بر روی زئولیت مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این تحقیق در دو فاز، بررسی میزان کارایی زئولیت و زئولیت اصلاح شده با نانو ذره آهن صفر در حذف نیترات انجام شد. برای مطالعات جذب نیترات در ابتدا  pH بهینه سپس زمان بهینه تعیین گردید و در مراحل بعد تاثیر میزان مختلف جاذب و غلظت‌های مختلف نیترات  به روش یک فاکتور در زمان مورد بررسی قرار گرفت. سپس ضرایب ایزوترم‌های جذب بر مبنای شرایط بهینه برای هر دو جاذب محاسبه گردید. برای تعیین مشخصات فیزیکی جاذب‌ها از آزمایشات SEM و TEM استفاده شد.
یافته‌ها: بررسی مورفولوژی سطح جاذب نشان داد که آهن صفر نشانده شده روی زئولیت دارای اندازه حدودnm 50-30 است. 5=pH، زمان تماس min 120 و میزان جاذب g/L  15، 3=pH ، زمان تماس min   50 و میزان جاذب g/L 5/7 به عنوان شرایط بهینه به ترتیب برای جاذب زئولیت و زئولیت اصلاح شده با نانو ذره آهن صفر بوده است. بررسی روابط ایزوترم  نشان داد جذب نیترات توسط هردو جاذب از مدل لانگمیر پیروی می‌کند.
نتیجه‌گیری: زئولیت اصلاح شده با نانو ذره آهن صفر به علت داشتن جایگاه‌های فراوان جذب و Fe0  به عنوان عامل احیاء می‌تواند توانایی زیادی در حذف نیترات از آب آشامیدنی داشته باشد.  


سمیه گلباز، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سیانید، آلاینده‌ای سمی است که در پساب صنایع مختلف مانند آهن و استیل، استخراج ذغال سنگ، ساخت فلزات غیر آهنی و آبکاری فلزات وجود دارد. با توجه به سمیت بالای این آلاینده، وجود آن در منابع آبی و پساب‌ها، خطر جدی برای سلامتی و حیات موجودات زنده به شمار می‌آید. جهت حفظ سلامتی افراد، کنترل غلظت این آلاینده در حد استاندارد ضروریست. هدف اصلی این مطالعه، بررسی کارایی فرایند فنتون در حذف سیانید از محیط‌های آبی بود.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که در مقیاس آزمایشگاهی و در سیستم بسته انجام شد. در طی انجام فرایند اکسیداسیون فنتون، اثر pH، نسبت مولی H2O2/ Fe2+ ، زمان تماس و تاثیر غلظت اولیه سیانید بر راندمان حذف این آلاینده از محیط‌های آبی، مورد مطالعه قرار گرفت. در تحلیل داده‌ها از نرم افزار Excel  استفاده شد.
یافته‌ها: سیانید با غلظت اولیه mmol/L 0/4 در شرایط بهینه 4 pH=، نسبت مولی 046/0 =   H2O2/Fe2+ (mmol/L 27/0 = Fe2+)، بعد از مدت زمان h 1، به علت عامل اکسیدکننده رادیکال‌های هیدروکسیل، حدود 92% حذف شد و با افزایش زمان واکنش، تغییر محسوسی در راندمان  حذف مشاهده نشد. راندمان فرایند فنتون با افزایش غلظت اولیه سیانید از mmol/L 4/0 به mmol/L 6/0 از 92 به 60% کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد، روش اکسیداسیون فنتون می‌تواند به عنوان گزینه‌ای مناسب به هنگام طراحی و انتخاب روش حذف سیانید جهت دستیابی به استانداردهای زیست محیطی مد نظر قرار گیرد.


احمد جنیدی جعفری، ایوب رستگار، مهدی فرزادکیا، روشنک رضایی کلانتری، زهرا رضائی گزل‌آباد،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کاربرد کمپوست حاوی فلزات سنگین می‌تواند میزان غلظت فلزات را در خاک و آب‌های زیرزمینی افزایش دهد. بنابراین هدف از انجام این مطالعه بررسی نشت فلزات سرب، کروم و کادمیوم از سه خاک آمیخته به کمپوست مواد زائد شهری است. روش بررسی: ابتدا خاک‌های انتخاب شده داخل ستون‌های با قطر داخلی mm 100 و ارتفاع mm 600 ریخته شده و تیمارها که شامل: کمپوست حاوی فلزات کمتر، کمپوست حاوی فلزات بیشتر و شاهد بودند هر یک در ستونی مجزا بارگذاری گردیدند. ستون‌های خاک در دمای اتاق به مدت 9 روز با آب مقطر آبیاری شدند تا اینکه ارتفاع آب مصرفی به mm 250 رسید. شیرابه جمع‌آوری شده و غلظت سرب، کروم، کادمیوم، pH و هدایت الکتریکی آن مورد آنالیز قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج حاصل از مطالعه نشان می‌دهد، کاربرد کمپوست حاوی فلزات بیشتر بر کاهش pH، افزایش هدایت الکتریکی و نشت فلزات سرب، کروم و کادمیوم بر روی هر سه خاک نسبت به شاهد معنادار است (PV≤0.05). اما کاربرد کمپوست حاوی فلزات کمتر بر نشت فلزات نسبت به شاهد در هر سه خاک معنادار نیست (PV≥0.05). به‌طور کلی میزان نشت فلزات از هر سه خاک‌ به این ترتیب شنی لومی > شنی رسی لومی> سیلت رسی لومی است. نتیجه‌گیری: غلظت فلزات در شیرابه بستگی به وی‍ژگی‌های خاک و نوع کمپوست افزوده شده به خاک دارد. از این‌رو کاربرد کمپوست حاوی فلزات بیشتر برروی خاک‌های دارای درصد بالای شن، ممکن است آب‌های زیرزمینی را در معرض آلودگی به فلزات سنگین قرار دهد.

مجید کرمانی، میترا غلامی، زهرا رحمانی، احمد جنیدی جعفری، نیاز محمد محمودی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: رنگ‌زاهای کاتیونی از جمله رنگ‌زای کاتیونی بنفش کاربردهای بسیار زیادی در صنایع مختلف دارند. این مطالعه به منظور بررسی میزان تجزیه رنگ‌زای کاتیونی بنفش 16 توسط فرایندهای UV، UV/H2O2، US و US/H2O2 انجام شد. روش بررسی: فرایند فتولیز با استفاده از یک فتوراکتور مجهز شده به یک لامپ کم فشار بخار جیوه (طول موج کوتاه) و با توان W 55 در مقیاس آزمایشگاهی و فرایند سونولیز در یک سونوراکتور با فرکانس بالا (kHz 130) و با قدرت kW 100، با تاکید بر اثرات انواع پارامترهای موثر و افزودن نمک سولفات سدیم بر روی روند رنگ‌بری و راندمان تخریب رنگ انجام گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که راندمان حذف کامل رنگ‌زای کاتیونی بنفش 16 با غلظت اولیه mg/L 30 با استفاده از فرایند UV/H2O2 بعد از زمان حدودmin 8 بدست آمد. در رابطه با فرایند سونوشیمیایی نتایج نشان‌دهنده راندمان کمتر این فرایند نسبت به فرایند فتوشیمیایی بود. به طوری‌که راندمان حذف رنگ‌زا پس از زمان تابشmin 120 حدود 65% بدست آمد. همچنین مشخص شد کهpH طبیعی حاصل از رنگ‌زا و غلظت‌های کمتر رنگ‌زا برای تجزیه مناسب‌تر است و هر گونه افزایش در غلظت اولیه رنگ‌زا منجر به کاهش سرعت تخریب می‌شود. نتایج نشان داد مداخله‌گر سولفات سدیم در فرایند سونوشیمیایی باعث افزایش سرعت واکنش می‌گردد. دیگر یافته‌ها نشان داد که داده‌های کینتیکی از معادله درجه اول بهتر پیروی می‌کنند. نتیجه‌گیری: به‌طور کلی نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که می‌توان از فرایندهای فتوشیمیایی و سونوشیمیایی توام با پراکسید هیدروژن به عنوان یک روش موثر در حذف رنگ‌زای کاتیونی بنفش 16 از محیط‌های آبی استفاده نمود. همچنین در مقایسه با دو فرایند ذکر شده، استفاده از فرایند فتوشیمیایی توام با پراکسید هیدروژن با توجه به کارایی حذف و همچنین قابل دسترس بودن به عنوان یک روش موثر و سریع جهت حذف رنگ‌ها از محیط‌های آبی پیشنهاد می‌گردد.

بابک کاکاوندی، روشنک رضایی کلانتری، احمد جنیدی جعفری، علی اسرافیلی، عبدالمجید قلیزاده، علی آذری،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده بی رویه از آنتی بیوتیک ها و تخلیه آن ها به محیط زیست پیامدهای جدی و خطرناکی را به دنبال دارد. کربن فعال پودری در سطح وسیعی برای جذب این آلاینده ها استفاده شده است اما مشکلات ناشی از جداسازی آن مطرح است. هدف از این مطالعه سنتز کربن فعال مغناطیسی شده با نانو ذرات Fe3O4 و بررسی کارایی آن در حذف آموکسی سیلین از محیط های آبی بوده است. روش بررسی: مشخصات فیزیکی و ساختاری جاذب سنتز شده با تکنیک های SEM، TEM، XRD و BET مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین برای تعیین پارامترهای ترمودینامیک، ایزوترم های تعادلی و سینتیک های فرآیند جذب تاثیر پارامترهایی نظیر pH، غلظت اولیه آموکسی سیلین و جاذب، زمان تماس و دما مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: مشخصات فیزیکی کربن فعال مغناطیسی نشان داد که نانوذرات Fe3O4 دارای اندازه متوسط nm 80-30 و سطح ویژه برابر با m2/g 571 بوده است. شرایط بهینه ی جذب عبارتند از: 5=pH، زمان تماس min 90 ، دز جاذب g/L 1 و دمای C °20. داده های ایزوترم های تعادلی نشان داد که فرآیند جذب متناسب با هر دو مدل فروندلیچ و لانگمیر بوده و حداکثر ظرفیت جذب به میزان mg/g 136/98بوده است. فرآیند جذب می تواند به وسیله مدل سینتیکی شبه درجه دوم توصیف شود. مقادیر منفی به دست آمده برای ∆H0 و ∆G0 از مطالعه ترمودینامیک جذب نیز نشان داد که جذب آموکسی سیلین روی کربن فعال مغناطیسی، اگزوترمیک و خودبخودی بوده است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که کربن فعال مغناطیسی علاوه بر داشتن ویژگی هایی چون، جداسازی سریع و آسان، پتانسیل بالایی را برای جذب آموکسی سیلین دارد. لذا می توان از آن برای جذب و جداسازی چنین آلاینده هایی از محیط های آبی استفاده نمود.

رامین نبی زاده، کاظم ندافی، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، علی کولیوند،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ذخیره نفت‌خام در مخازن سبب می‌شود مقدار زیادی لجن در کف آنها تشکیل شود که لازم است بطور مناسبی تصفیه و دفع گردند. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی پراکسیدهیدروژن و فنتون در حذف کل هیدروکربن‌های نفتی (TPH) از لجن‌های کف مخازن ذخیره نفت ­خام انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، غلظت‌های 2، 5، 10، 15، 20 و 30 درصد وزنی از محلول‌های پراکسیدهیدروژن و فنتون به لجن اضافه و میزان TPH پس از گذشت 24 و h 48 زمان واکنش، اندازه­ گیری شد. روش اضافه کردن اکسیدکننده ­ها بصورت یکجا و تدریجی، هم به لجن خشک اولیه و هم به لجن اشباع از آب انجام شد. آنالیز عنصری لجن توسط دستگاه ICP و اندازه ­گیری TPH به روشTNRCC صورت گرفت. یافته ­ها: میانگین میزان حذف TPH در غلظت‌های 2، 5، 10، 15، 20 و 30 درصد از اکسیدکننده­ های مورد استفاده، به ­ترتیب برابر با 1/55، 9/03، 23/85، 33/97، 41/23 و 53/03 درصد بود. بیشترین میزان حذف در حالتی بدست آمد که اکسیدانت به ­صورت تدریجی به لجن اشباع از آب افزوده شود. افزایش زمان اکسیداسیون از 24 به h 48 تاثیر کمی در افزایش راندمان حذف TPH داشت. علاوه بر این، کارایی پراکسیدهیدروژن و فنتون نیز در ‌تصفیه لجن تفاوت زیادی با هم نداشت. نتیجه ­گیری: استفاده از پراکسیدهیدروژن و فنتون به ­عنوان یک روش اکسیداسیون شیمیایی، به ­تنهایی قادر به تصفیه کامل لجن‌های کف مخازن ذخیره نفت خام نیست، اما یک فرایند بسیار کارآمد در پیش ­تصفیه لجن جهت کاهش سمیت و همچنین افزایش تجزیه­ پذیری بیولوژیکی لجن مربوطه است.


علی کولیوند، کاظم ندافی، رامین نبی زاده، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، کامیار یغماییان، سیمین ناصری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد فرایند کمپوست به عنوان یکی از روش ­های موثر تصفیه لجن­ های نفتی به عواملی همچون مواد مغذی و دما بستگی دارد. بنابراین لازم است که روند تغییرات این عوامل بررسی شوند. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی روند تغییرات کربن آلی، نیتروژن، فسفر و دما در فرایند کمپوست لجن­ های کف مخازن ذخیره نفت ­خام بود.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت‌ کمپوست به نسبت­ های 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P اولیه 100/5/1 به مدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده­ ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه­ برداری و آنالیز نمونه­ های کربن آلی، نیتروژن و فسفر بصورت هفتگی و دما بصورت روزانه انجام گرفت.

یافته ­ها: نتایج نشان دادند که میزان کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در هفته­ های ابتدایی فرایند زیاد و به مرور کمتر شد. نسبت­ های C/N و C/P در انتهای فرایند کمپوست به ترتیب از نسبت 20:1 و 100:1 به نسبت 26:1 و 166:1 افزایش یافت. علاوه بر این، دمای راکتورها در طول دوره زمانی فرایند در محدوده مزوفیلیک قرار داشت.

نتیجه­ گیری: الگوی مشابه کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در راکتورهای کمپوست نشان‌دهنده کاهش فعالیت بیولوژیکی دخیل در تجزیه و مصرف هیدروکربن­ های نفتی در هفته‌های انتهایی فرایند است.


احمد جنیدی جعفری، مهدی فرزادکیا، میترا غلامی، مینا محققی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه استفاده فزآینده از آنتی­ بیوتیک ­ها به‌منظور کنترل بیماری­ و از طرفی مدیریت و دفع نامناسب پسماند­های دارویی در اماکن مختلف بهداشتی-درمانی، موجب بروز معضلات زیست­ محیطی شده و سلامت انسان را تهدید می‌نماید. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی حذف آنتی­ بیوتیک مترونیدازول، به‌عنوان یکی از پرمصرف‌ترین داروها، در طول فرایند کمپوست‌سازی انجام شد.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه، از روش کمپوست هوازی جهت حذف مترونیدازول استفاده شده است که برای تهیه آن، مخلوطی از فضولات دامی، زائدات میوه، کاه و لجن به‌کار برده شد. مترونیدازول در سه غلظت 20، 50 و mg/kg 100 به راکتورهای کمپوست اضافه شد. مدت زمان فرایند 40 روزه بود. نمونه برداری از راکتورها به‌صورت هفتگی بوده و جهت آنالیز آنتی­ بیوتیک از دستگاه HPLC مجهز به دتکتور UV استفاده گردید. تعداد نمونه ­ها 42 عدد بود و آزمایش دوبار تکرار شد. شرایط دما، رطوبت، pH و  C/N بستر کمپوست تحت پایش بود و جهت آنالیز نمونه ­ها از نرم افزار  SPSS22 استفاده شد.
یافته‌ها: کارایی حذف مترونیدازول پس از 21 روز برای راکتورها با غلظت 20، 50 و  mg/kg100 از آنتی ­بیوتیک به ترتیب برابر با 99/9، 96/73 و 93/48 درصد بود. با افزایش غلظت در راکتورها میزان حذف کاهش و با افزایش زمان درصد حذف افزایش یافته است. در انتهای فرایند، کارایی حذف برای هر سه راکتور 99/99 درصد بوده است. خصوصیات فیزیکی-شیمیایی کمپوست نهایی در محدوده استاندارد ملی بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از فرایند کمپوست هوازی جهت حذف مترونیدازول، اثر بخش و سازگار با محیط زیست است. بطوری‌که در پایان فرایند 99/99 درصد مترونیدازول حذف شد.
 

احمد جنیدی جعفری، فاطمه قربانژاد، ایوب رستگار،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بشر همواره تحت تابش پرتوهای یونیزان قرار دارد که اثرات زیانباری می‌تواند داشته باشد. هدف این مطالعه ارزیابی میزان دوز گامای محیطی، تعیین دوز معادل موثر سالیانه، برآورد میزان خطر ابتلا اضافی به سرطان در شهر درگز است.
روش بررسی: تحقیق حاضر یک مطالعه مقطعی است که در تابستان و زمستان سال 1395 انجام شد. در این مطالعه به منظور تعیین میزان دوز پرتو گامای محیطی در فضای باز با استفاده از نقشه شهر، 5 ایستگاه (4 تا در امتداد چهار جهت جغرافیایی اصلی و یک ایستگاه در مرکز شهر) انتخاب گردید، و از یک دوزیمتر (از نوع آشکارساز گایگر مولر مدل STEP OD با حساسیتmSv/h)  2000 0) استفاده شد، که برای پایش پرتوهای گاما، بتا و ایکس طراحی شده است.
یافتهها: نتایج به‌دست آمده نشان داد که بیشترین (nSv/h 12±147) و کمترین (nSv/h 11±113) مقدار آهنگ دوز پرتوهای گامای طبیعی به‌ترتیب مربوط به مرکز و غرب شهر بودند. دوز موثر سالیانه برای ساکنین شهر درگز در فضای باز mSv/yr  0/15 به‌دست آمد، میانگین مقدار خطر ابتلا اضافی به سرطان 3-10× 0/6 برآورد گردید. 
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنی‌داری بین آهنگ دوز گاما در مرکز و اطراف شهر وجود دارد) 0/05(p≤.
 

سمیه مختاری، مهدی فرزادکیا، لیلا جانانی، احمد جنیدی جعفری،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقطعی ارزیابی آلودگی میکروبی دست کارکنان و سطوح تماس تهیه مواد غذایی در مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی است.
روش بررسی: این مطالعه در سال 1397 در شهرستان فردیس استان البرز انجام گرفت. در این مطالعه، 100 نمونه از سطوح تماس مواد غذایی و 48 نمونه از دست کارکنان از سه واحد نانوایی‌های سنتی، مراکز تهیه و عرضه شیرینی سنتی و اغذیه‌فروشی‌ها جمع‌آوری گردید و با استفاده از دستگاه لومینومتر میزان بار میکروبی تعیین شد. وجود باکتری‌های کلی­فرم، اشریشیاکلی و استافیلوکوکوس اورئوس در نمونه‌ها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: از میان نمونه­ های مورد بررسی، 62 نمونه (62 درصد) سطوح تماس و 27 نمونه (56/25 درصد) دست دارای بار میکروبی بیشتر از RLU 30 بودند. 44/40 درصد باکتری ­های ­کلی­فرم و 11/10 درصد استافیلوکوکوس اورئوس بر روی تجهیزات مراکز تهیه و عرضه شیرینی یافت شدند و بر روی ابزار کار اغذیه‌فروشی‌ها 10 درصد اشریشیاکلی، 20 درصد کلی‌فرم و 20 درصد استافیلوکوکوس اورئوس و در نانوایی‌های سنتی 2/30 درصد اشریشیاکلی، 14 درصد کلی‌فرم و 14 درصد استافیلوکوکوس اورئوس وجود داشت. همچنین بر روی دست کارکنان واحد تهیه و عرضه شیرینی باکتری کلی­فرم و دست نانوایان هر سه نوع باکتری یافت شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که تمیزی سطوح تماس مواد غذایی و بهداشت دست پرسنل در وضعیت نامطلوبی قرار داشت که احتمال پیامدهای جدی برای سلامت عمومی دارد. بنابراین، آموزش بهداشت فردی و ایمنی مواد غذایی باید بهبود یابد و بازرسی­ ها برای محافظت از سلامت عمومی سختگیرانه‌تر شود.


صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb