20 نتیجه برای حسینی
پروین نصیری، محمدرضا منظم، کمال اعظم، سید نورالدین حسینی گوشه، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: صدای ناشی از عبور و مرور موتورسیکلت ها سهم بسزایی در آلودگی صوتی شهرهای بزرگ دارد که این امر می تواند به دلیل فقدان قوانین و استاندارد های ملی کنترل تراز نشر صوتی موتورسیکلت های تولید داخل و نیز وارداتی باشد. این مطالعه از طریق ارزیابی آلودگی صوتی موتورسیکلت ها اقدام به ارایه حدود مجاز با قابلیت کاربرد در مراحل مختلف عمر موتورسیکلت نموده است.
روش بررسی: ابتدا استانداردهای صدای موتورسیکلت در کشور های مختلف بررسی و با نتایج حاصل از اندازه گیری تراز صدای 622 دستگاه موتورسیکلت در سه گروه مختلف مقایسه گردید. میزان نمونه در هر گروه تابعی از میزان تولید سالیانه آن گروه در کشور بود. سپس با استفاده از آزمون های آماری حدودی را که بتواند در مرحله اول 90 درصد موتورسیکلت های ساخت داخل را در برگیرد به عنوان استاندارد صدای موتورسیکلت های تولید داخل پیشنهاد گردید.
یافته ها: این حد مجاز برای موتورسیکلت های گروه 1، 2، 3 به ترتیب 84 ، 86 و 87 (dB (A در مرحله TA (تایید نوع) محاسبه گردید. برای مرحله COP (تطابق با تولید) مطابق فرمول خاصی افزایش می یابد ودر نهایت نیز یک فلوچارت به عنوان روش استاندارد اندازهگیری صدای موتورسیکلت ها در مراحل TAوCOP پیشنهاد گردید.
نتیجه گیری: تراز نشر صوتی موتورسیکلت های ساخت داخل به طور متوسط حدود dB 9 از حدود مجاز اروپایی بیشتر می باشد و اگر حدود مجاز اروپایی را جهت موتورسیکلت های ساخت داخل اعمال کنیم حدود 90 درصد موتورسیکلت ها از چرخه تولید خارج خواهند شد که در عمل این امر غیرقابل اجرا خواهد بود.
فهیم امینی، مسعود یونسیان، محمدهادی دهقانی، نیما حسینی جزنی، رامین نبی زاده نودهی، معصومه مقدم ارجمند،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: عفونت بیمارستانی از علل مرگومیر،
ناخوشی، اتلاف هزینهها و افزایش مدت اقامت بیماران در بیمارستانهاست. استفاده صحیح و اصولی از ضدعفونیکنندهها
و گندزداها نقش مهمی در کاهش این عفونتها دارند. در مطالعه حاضر اثربخشی ضدعفونیکنندهها
بر روی باکتریهای مسئول عفونتهای بیمارستانی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه درمقیاس آزمایشگاهی در محیط
بیمارستان امام خمینی ارومیه انجام شد. در این مطالعه اثر ضدمیکروبی ضدعفونیکنندههای
دسکوسید، کورسولکس بیسیک، میکروباک فورت و پرسیدین 1% برروی باکتریهای عامل عفونت
بیمارستانی از قبیل انتروباکترآیروژینوزا 1221(NCTC
10006)، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس PTCC:1435(Cip81.55) و سودوموناس آیروژینوزا سویه PAO1، مورد بررسی قرار گرفتند. حساسیت باکتریها
از طریق حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظتکشندگی (MBC) ماده ضدعفونیکنندها تعیین گردید. در مرحله بعد غلظت ضدعفونی کنندهها طبق
پروتکل پیشنهادی شرکت سازنده آماده و اثر ضد میکروبی مواد نام برده در غلظتها و
زمانهای مشخص مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: دسکوسید، میکروباک فورت و کورسولکس بیسیک
در تمام غلظتهای پیشنهادی اثر مهارکنندگی خوبی برروی باکتریهای
انتروباکترآیروژینوزا، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و سودوموناس آیروژینوزا داشته است
که از این جهت با دستورالعمل شرکت سازنده مطابقت دارد. ولی پرسیدین 1 % در رقت
مصرفی (V/V) 2و4درصد و زمان
تماس 5 دقیقه نتوانست رشد این باکتریها را مهار نماید. بنابراین ادعای شرکت
سازنده را رد میکند. ولی در غلظت 10 و 20 درصد به ترتیب با زمان تماس 15 و 30
دقیقه رشد هر سه نوع باکتری را مهار نموده که با ادعای شرکت سازنده مطابقت دارد.
نتیجه گیری: در این مطالعه قدرت مواد ضدعفونیکننده با
روش Micro- dilution
توصیه شده توسط NCCLSتعیین گردید. ضعیفترین ضدعفونیکننده (بالاترین MIC) جهت مهار هر سه باکتری کورسولکس بیسیک تعیین شد.
ولی براساس پروتکل شرکت سازنده در بین هر 4 ماده ضدعفونیکننده فقط پرسیدین 1 % در رقت
مصرفی 2 و 4 درصد و زمان تماس 5 دقیقه (براساس غلظتهای سازنده) توانست رشد
انتروباکترآیروژینوزا، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و سودوموناس آیروژینوزا را مهار
نماید.
فریده گلبابایی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، رسول همت جو، پروین نصیری، غلامرضا پوریعقوب، مصطفی حسینی،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده
MicrosoftInternetExplorer4
زمینه و هدف: استرس گرمایی در بسیاری از صنایع از
جمله صنایع پتروشیمی و فولاد یک خطر جدی برای سلامتی و ایمنی کارگران به شمار میآید.
ارزیابی استرس گرمایی نه تنها از نظر پیشگیری از بیماریهای ناشی از مواجهه با
گرما، بلکه از نظر عملکرد و ایمنی کارگران در محیط کار نیز مهم است. شاخصهایی که
هم اکنون برای ارزیابی استرس گرمایی مورد استفاده قرار میگیرند بسیار زیاد بوده و
انتخاب یک شاخص مناسب برای محدوده وسیعی از شرایط آب و هوایی سخت است. هدف از
انجام این مطالعه ارایه یک شاخص بهینه بر اساس پارامترهای فیزیولوژیکی بدن افراد
در صنعت پتروشیمی است.
روش بررسی: این مطالعه در یک صنعت پتروشیمی واقع
در عسلویه صورت پذیرفت و 21 نفر کارگر مرد وارد مطالعه و بر اساس سازش یا عدم سازش
فرد با گرما تقسیم بندی شدند. پارامترهای فیزیولوژیکی شامل ضربان قلب و فشار خون
سیستولیک و دیاستولیک، دمای پوست و دمای دهانی افراد طی دو هفته در طول روز کاری
اندازه گیری شد. همزمان با اندازهگیری پارامترهای فیزیولوژیکی، پارامترهای شرایط
جوی لازم برای محاسبه شاخص دمای تر گوی سان ((WBGT)
Wet Bulb Globe Temperature)، مقدار عرق مورد نیاز ((SW
req)Required Sweat Rate) و شاخص احساس ناراحتی (Discomfort Index (DI)) اندازه گیری شد.
یافتهها: میانگین شاخصهای محاسبه شده برای افراد
هر دو گروه سازش یافته و سازش نیافته در سایت کار به طور معنیداری بالاتر از سایت
پذیرش بود (p>0/05).
همچنین میانگین
پارامترهای فیزیولوژیکی افراد هر دو گروه در سایت کار بیشتر از سایت پذیرش بود (p>0/05).در مورد ضریب همبستگی بین شاخصهای
محاسبه شده با پارمترهای فیزیولوژیکی شاخص WBGT با ضربان قلب، فشار سیتولیک و دیلستولیک خون و دمای پوست به
ترتیب 731/0 ، 451/0، 375/0 و695/0 بیشترین ضریب هم بستگی را دارا بود و شاخص DI به ترتیب 725/0، 446/0، 352/0 و 689/0 بود و SW
req با دمای عمقی بدن با مقدار ضریب همبستگی
766/0 بیشترین رابطه را داشت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه ارتباط معنیداری
را بین شاخصهای محاسبه شده و پارامترهای فیزیولوژیکی را در سایت کار و پذیرش را
نشان میدهد که نتایج مطالعات قبلی را تایید میکند. در این مطاله شاخص بهینه با
توجه به مطالعات گذشته بر اساس ضربان قلب بررسی و چنین نتیجهگیری شد که شاخص WBGT بیشترین ضریب همبستگی را با ضربان قلب
داراست. این مطالعه پیشنهاد میکند که برای ارزیابی استرس گرمایی با چنین شرایط آب
و هوایی شاخص WBGT
بهینهترین شاخص
کاربردی است.
محمد حسینی، غلامحسین صفری، حسین کمانی، جلیل جعفری، امیر حسین محوی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: از میان انواع مختلف آنتی بیوتیک ها، تتراسایکلین ها دومین گروه شایع آنتی بیوتیک ها از نظر تولید و مصرف در سراسر جهان هستند که ورود آنها به فاضلاب خانگی می تواند منجر به آلودگی منابع آب شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی کارایی فرایند نانوسونوکاتالیستی در حذف آنتی بیوتیک تتراسایکلین از محیط آبی است. روش بررسی: در این مطالعه میزان اثربخشی فرایند سونولیز به تنهایی و نیز به همراه نانوذرات TiO2 و پراکسید هیدروژن در حذف آنتی بیوتیک تتراسایکلین با تحت مواجهه قرار دادن غلظت های مختلف این آلاینده در یک راکتور تحت فرکانس های KHz 35 و KHz 130 مورد مطالعه قرار گرفت. غلظت باقیمانده تتراسایکلین با استفاده از دستگاه HPLC مجهز به دتکتور UV و ستون C18 فاز معکوس قرائت شد. یافته ها: نتایج حاصله نشان داد که کاربرد اولتراسونیک به تنهایی کارایی ناچیزی در حذف این آلاینده دارد و در بهترین شرایط حداکثر 20/3% حذف تتراسایکلین در فرکانس KHz 35 صورت پذیرفت. کاربرد TiO2 به همراه اولتراسونیک کارایی حذف را بهبود بخشید و با افزایش غلظت نانوذره تاmg/L 250 راندمان حذف افزایش یافت اما پس از آن افزایش دوز نانوذره تاثیری بر میزان حذف نداشت. بهترین راندمان حذف با افزودن پراکسید هیدروژن به فرایند US/TiO2 به میزان mg/L 100 در pH برابر با 4 حاصل شد که تحت این شرایط حذف 94/3% غلظت آنتی بیوتیک تتراسایکلین، بعد از min60 زمان تماس حاصل گردید. نتیجهگیری: نتایج حاصله از این مطالعه نشان داد که فرایند سونوکاتالیستی با کاربرد TiO2 و H2O2 به عنوان یک اکسیدان، بسیار موثر بوده و می توان از این فرایند برای حذف آنتی بیوتیک تتراسایکلین از محلول های آبی استفاده نمود.
محمد ملکوتیان، امیرحسین محوی، حسین جعفری منصوریان، مصطفی علیزاده، علیرضا حسینی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فنل و ترکیبات فنلی در فاضلاب صنایع جزء آلاینده های دارای تقدم هستند. هزینه بالا و کارایی پایین برخی از فرایندهای تصفیه متداول فاضلاب های صنعتی محدودیت هایی را بوجود آورده است. یکی از روش های مورد توجه فرایند جذب توسط نانولوله های کربنی به عنوان یک روش نوین است. این مطالعه با هدف بررسی کاربرد نانولوله کربنی چند جداره پوشیده شده با آلومینا در حذف فنل از محلول های آبی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت ناپیوسته انجام پذیرفت. نانولوله های کربنی چندجداره با اکسید آلومینیوم پوشش داده شد. مقادیر غلظت فنل با استفاده از اسپکتروفتومتر و از طریق روش رنگسنجی اندازهگیری گردید. اثر تغییرات pH، دوز جاذب، زمان تماس، غلظت اولیه فنل، دما و غلظت نمک های مختلف بر کارایی حذف بررسی گردید. سپس یافته های جذب توسط ایزوترم های لانگمویر و فروندلیچ و همچنین سینتیک جذب شرح داده شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که با کاهش غلظت اولیه فنل، pH و همچنین افزایش دوز جاذب نانو لوله کربنی، دما و زمان تماس کارایی فرایند بطور چشمگیری افزایش یافت. به طوریکه حذف فنل از محلول در غلظت mg/L4، تحت شرایط اسیدی (3=pH)، دوز جاذب g/L 0/05، دمای 0C45 و زمان تماس min10 راندمان تا 98/86 درصد افزایش یافت. بررسی رگرسیون های ایزوترم حاکی از تبعیت فرایند از مدل لانگمویر و سنتیک جذب از نوع شبه درجه دوم است. نتیجه گیری: کارایی بالای 98 درصدی فرایند جذب در این مطالعه نشان داد که نانولوله کربنی چند جداره پوشیده شده با آلومینا قابلیت خوبی در حذف فنل دارد و میتواند به عنوان یک روش پیشنهادی مناسب و نوین جهت حذف فنل و ترکیبات آن از فاضلاب ها مورد استفاده قرار گیرد.
محمد رستگاری، محسن سعیدی، افسانه ملاحسینی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای از مهمترین آلاینده های آلی به شمار می روند، که دارای اثرات سرطانزایی و سمیت زیاد هستند. خاک به عنوان محلی برای دفن پسماندهای صنایع و یا به عنوان بستری که ممکن است نشت آلاینده ها به هر دلیلی بر روی آن صورت پذیرد در معرض آلودگی قرار دارد. جذب و واجذب فنانترن در خاک بر سرنوشت این آلاینده در سیستم آب-خاک مؤثر است و وجود ماده آلی در ماتریس خاک می تواند بر جذب و واجذب فنانترن اثرگذار باشد. به همین دلیل بررسی اثر ماده آلی بر فرایند جذب فنانترن برای بررسی سرنوشت نهایی این آلاینده در خاک بسیار مهم است. در این مطالعه اثر افزودن هیومیک اسید استخراج شده از لئوناردیت به خاک در جذب فنانترن مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی: برای بررسی اثر ماده آلی بر جذب فنانترن در خاک، در ابتدا علاوه بر خاک کائولین پایه، خاک کائولین با مقدار مشخص ماده آلی از طریق آزمایشهای ناپیوسته آمادهسازی شد. سپس جذب فنانترن از طریق آزمایش های ناپیوسته بر روی این دو خاک انجام گرفت. یافته ها: با افزایش ماده آلی به خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی، مقدار قابلیت خاک برای جذب رطوبت و همچنین مقدار pH خاک افزایش یافته است. رفتار جذبی فنانترن در هر دو خاک کائولین و کائولین همراه با ماده آلی با مدل خطی فروندلیچ هماهنگی بهتری داشت. همچنین مشاهده شد که ماده آلی باعث افزایش جذب فنانترن در خاک شده است. نتیجه گیری: با افزایش 41/04درصدی مقدار کاهش در اثر سوزاندن که در نتیجه افزودن هیومیک اسید به خاک اتفاق افتاده است، مشاهده شد که مقدار ضریب توزیع جذب فنانترن در خاک افزایش 36/69 درصدی داشته است.
حسین کمانی، محمد حسینی، غلامحسین صفری، امیر حسین محوی، حمید زارعی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مقدار فلزات سنگین موجود در نزولات جوی می تواند وضعیت آلودگی محیطی را در نواحی مختلف شهری به خوبی تشریح کنند. تاکنون، مطالعه ای در مورد خصوصیات شیمیایی نزولات جوی شهر تهران انجام نشده است؛ از اینرو این مطالعه با هدف اندازه گیری فلزات سنگین در نزولات جوی شهر تهران و تعیین مهمترین عوامل موثر بر غلظت فلزات سنگین در نزولات تر به روش تحلیل عاملی آن صورت پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه که یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود، اندازه گیری فلزات سنگین در 53 نمونه نزولات تر در یکی از مناطق مرکزی شهر تهران، انجام شد. نمونه برداری در طول ماههای آبان تا اردیبهشت سالهای 1389، 1390 و1391 بر روی پشت بام خوابگاه دانشجویی یکی از ساختمانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد و سپس غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه ICP-MS اندازه گیری شد.
یافته ها: گستره تغییرات pH بین 4/2 تا 7/1 و میانگین آن 5/1 بود که نشان دادpH نزولات در محدودهpH اسیدی (pH کمتر از 5/6) قرار دارد. نتایج آنالیز "فاکتور تغلیظ"(EF) نشان داد که نمونه های مورد مطالعه با عناصر آهن و کروم تغلیظ نشده اند اما با فلزاتی مانند عناصر روی، کادمیم، نیکل، سرب و مس تغلیظ شده اند. آنالیز "تحلیل عاملی" با استفاده از ماتریس چرخیده شده "واریماکس" نشان داد که آلاینده هایی نظیر آلومینیوم، آهن و کروم دارای منشا طبیعی و آلاینده هایی نظیر روی، کادمیم، نیکل، سرب و مس دارای منشا مصنوعی هستند.
نتیجه گیری: مقادیر بالای EF وpH اسیدی نشان می دهد که تهران تحت تاثیر فعالیتهای انسانی شدیدی است. همچنین منشا آلودگی انسانی بیشتر مربوط به احتراق سوخت در فعالیتهای صنعتی و انتشارات ناشی از ترافیک است.
سید حسین حسینی، علی صالحی، الهام شکری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت و احداث ساختمانهای بلند، وجود آلایندههای محیطی در شهرها را دو چندان کرده است. از طرفی نیز افراد برای رفع نیازهای زیستی خود بیش از گذشته از محیطهای باز شهری استفاده میکنند. در این راستا عوامل مختلفی همچون پوششهای متنوع گیاهی و وجود جریانهای مستمر باد میتواند نقش قابلتوجهی در پراکنش ذرات آلاینده داشته باشد. مطالعه حاضر نیز در این زمینه و با هدف بررسی تاثیر انواع پوشش گیاهی و بام سبز از نظر ارتفاع و تراکم، بر چگونگی پراکنش آلایندهها، با شناخت جریانهای هوای شهری (شیراز) انجام شد.
روش بررسی: در راستای این هدف از روش، مطالعات کتابخانهای، تحلیلی- توصیفی و همچنین شبیهسازی رایانهای با استفاده از روش محاسبات دینامیک سیالاتComputational Fluid Dynamics (CFD)) ) در نرمافزار Envi-met استفاده شد.
یافتهها: با توجه به لزوم بکارگیری پوشش گیاهی در سطوح شهری، بررسی نتایج جابجایی عمودی ذرات با وجود پوششهای گیاهی با تاج (ارتفاع) کوتاه، متوسط و بلند و مقایسه با مدل پایه (بدون پوشش گیاهی) نشان داده است که وجود پوشش گیاهی با تاج متوسط با داشتن اختلاف m2/s 7/65 (جابجایی عمودی ذرات) نزدیکترین مدل به مدل پایه و بهینهترین حالت برای پراکنش هرچه بیشتر آلایندههای محیطی است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد، استفاده از بام سبز در ساختمانها، میزان جابجایی افقی ذرات آلاینده هوا را افزایش و جابجایی عمودی آنها را کاهش میدهد و با استفاده هر چه بیشتر از این عنصر، میتوان معماری و شهرسازی را به سمت پایداری پیش برد.
کاظم ندافی، مسعود یونسیان، ساسان فریدی، عطا رفیعی، سعید پرمی، غلامحسین صفری، رامین نبی زاده نودهی، کامیار یغمائیان، نوشین راستکاری، رضا احمدخانی ها، صادق نیازی، محمد حسینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای گروهی از آلاینده های آلی هستند که عمدتا در طی احتراق ناقص تولید می شوند. هدف اصلی این مطالعه شناسایی منابع اصلی انتشار PAHs در هوای شهر تهران و تعیین سهم این منابع در میزان انتشار این ترکیبات در هوای شهر تهران است.
روش بررسی: فیلترهای حاوی ذرات از 10 ایستگاه سنجش آلودگی هوای متعلق به شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران جمع آوری شد و برای آنالیز به آزمایشگاه منتقل شد. به منظور اعتبارسنجی داده های بدست آمده با روش استخراج فیلترهای شرکت کنترل کیفیت هوا، نمونه برداری همزمان با استفاده از یک پمپ نمونه بردار SKC مجهز به هد نمونه برداری با ورودی انتخابی PM10 صورت پذیرفت. جهت شناسایی منابع انتشار و تعیین سهم آنها، نسبتهای تشخیصی و آنالیز مولفه های اصلی (PCA) مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نسبتهای فنانترن به مجموع فنانترن بعلاوه آنتراسن، بنزو[a] آنتراسن به مجموع بنزو [a] آنتراسن بعلاوه کرایسن، فلورآنتن به مجموع فلورآنتن بعلاوه پایرن و نسبتهای IcP/(IcP+BghiP) در نمونه ها به ترتیب 0/79، 0/52، 0/43 و 0/38 بوده است. این نسبتها نشان میدهند که احتراق، خصوصا سوختهای فسیلی و وسایل نقلیه موتوری، منبع اصلی انتشار PAHs در تهران بوده است. همچنین نتایج آنالیز PCA نشان داد که 49، 29 و 22 درصد از انتشار PAHs در هوای شهر تهران به ترتیب منتسب به خودروهای بنزینی، خودروهای گازوئیلی و سایر منابع بودند.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، احتراق ـ خصوصا سوختهای فسیلی و وسایل نقلیه موتوری ـ منبع اصلی انتشار PAHs در تهران بوده است.
محمد جعفر سنا، زهره حسینی سیاهی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای منتقله از غذا جزء مهمترین معضلات بهداشتی جامعه است، که سالمونلا یکی از مهمترین عوامل بیماریزای غذایی است و سرو تایپهای مختلف آن از طریق مواد غذایی وارد بدن انسان شده و ایجاد عفونت غذایی در مصرف کنندگان مینماید. از طرفی یکی از مهمترین معیارهای ارزشیابی بهداشتی غذا تعیین بار میکروبی ماده غذایی است. در این مطالعه به ارزیابی میزان بار میکروبی و آلودگی به باکتری سالمونلا در میگوی عرضه شده در استان خوزستان پرداخته خواهد شد.
روش بررسی: در این مطالعه بصورت تصادفی تعداد 245 نمونه از میگوی عرضه شده در سطح استان خوزستان تهیه شده و سپس در کنار یخ نمونهها به آزمایشگاه فرستاده شد. در آزمایشگاه ابتدا میگوی مورد آزمایش در شرایط کاملا استریل با محیط کشت آب پپتونه بافره تماس داده شده و سپس مایع حاصله از شستشو (محیط کشت تماس داده شده با سطح میگو) مورد آزمایشات میکروبیولوژی بعدی قرار گرفت.
یافتهها: در 50/2 درصد نمونهها میانگین تعداد باکتری در هر میلی لیتر مایع حاصل از شستشو میگو 2200 باکتری، در 29/8 درصد نمونهها 13600 باکتری و در 20 درصد نمونهها 36700 باکتری تعیین شد. براساس این نتایج میانگین تعداد باکتری در کل نمونهها 20000 باکتری در هر میلی لیتر مایع حاصل از شستشو است و از تعداد 245 نمونه، تعداد 33 نمونه از نظر آلودگی به سالمونلا مثبت و تعداد 212 نمونه از این نظر منفی ارزیابی شد که در نتیجه میزان شیوع آلودگی میگوی عرضه شده در استان خوزستان به سالمونلا 13/4 درصد تعیین گردید.
نتیجهگیری: به دلیل شیوع بالای آلودگی به انواع سالمونلا در میگوی عرضه شده در استان خوزستان، چنانچه میگو بصورت خام یا خوب پخته نشده مصرف شود امکان بروز مشکل در مصرفکننده افزایش مییابد.
هادی تحسینی، محسن احمدپور، محمدحسین سینکاکریمی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین بهعنوان یکی از گروه های اصلی آلاینده های محیط های آبی موجب ایجاد مسمومیت و نگرانی در مصرف ماهی شدهاند. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی غلظتهای سرب و کادمیوم در اندام های کبد و عضله، همچنین ارتباط آن با وزن و طول چنگالی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) و ارزیابی خطر مصرف غذایی آن انجام شد.
روش بررسی: 30 قطعه قزل آلای رنگینکمان از یک حوضچه پرورش ماهی، واقع در شهرستان سنندج برداشت شد. پس از آمادهسازی نمونه ها بهروش هضم اسیدی، غلظتهای فلزات سرب و کادمیوم با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد.
یافته ها: میانگین غلظت کادمیوم در اندام های کبد و عضله به ترتیب 0/62 و µg/g 0/16 وزن تر و سرب 26/31 و µg/g 23/65 وزن تر بهدست آمد. میزان سرب اندازه گیری شده از بسیاری از غلظتهای مجاز بینالمللی بیشتر بود. ارتباط معنیداری بین غلظت کادمیوم و سرب با طول چنگالی و وزن کل در کبد و نیز کادمیوم با طول چنگالی و وزن کل در عضله بهدست آمد (0/01>p). میزان نسبت خطر هدف و نیز میزان جذب روزانه و هفتگی سرب و کادمیوم پایینتر از میزان مجاز بود. حد مجاز مصرف از نظر کادمیوم و سرب برای افراد بالغ به ترتیب 0/44 و kg/day 0/01 و برای کودکان 0/09 و kg/day 0/002 بهدست آمد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان کادمیوم و سرب در ماهی قزل آلای رنگین کمان پایینتر از حدی است که با میزان مصرف کنونی، خطرات بهداشتی را در بلند مدت متوجه مصرف کنندگان آن کند.
هاشم حسینی، عطا شاکری، محسن رضایی، مجید دشتی برمکی، مهدی شهرکی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مخازن آب چاهنیمه در استان سیستان و بلوچستان مهمترین منبع تامین کننده آب شرب و کشاورزی هستند. بارش، جغرافیای حوضه آبریز، اتمسفر، زمین شناسی و فعالیتهای انسانزاد فاکتورهای تاثیرگذار برروی کیفیت آب مخازن چاهنیمهها هستند. بنابراین پایش و ارزیابی کیفیت آب چهار مخزن چاهنیمه از اهداف اصلی این پژوهش است.
روش بررسی: نمونهبرداری آب از 84 ایستگاه در چاهنیمهها، براساس روشهای استاندارد در دو دوره (شهریور ماه 1396 و فروردین ماه 1397) صورت گرفت و یونهای اصلی، کلیفرم، BOD، هدایت الکتریکی، ذرات جامد محلول، اسیدیته و نیترات اندازهگیری شدند. نمودارهای پایپر وگیبس و روشهای آماری برای تحلیلهای هیدروژئوشیمیایی دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. بهمنظور تعیین وضعیت کیفی آب از شاخص کیفیت آب (WQI) استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل هیدروژئوشیمیایی نشان دهنده تغییر تیپ آب از بیکربناته سدیک و سولفاته سدیک به کلروره سدیک در طی دورههای نمونهبرداری است. نمودار گیبس نشان داد که هوازدگی سنگها بهطور عمده کنترلکننده شیمی یونهای اصلی آب بوده است. نتایج تحلیلهای آماری مشخص کرد که همبستگی بالایی میان پارامترهایی مانند کلیفرم، نیترات، سولفات و کلر با شاخص کیفیت آب وجود دارد. نتایج پهنهبندی کیفی آب براساس شاخص WQI نشانگر کاهش کیفیت آب چاهنیمهها به ترتیب چاهنیمههای 3، 2، 1 و 4 است.
نتیجهگیری: در این مطالعه استفاده از روش WQI برای تفسیر آسان و سریع دادهها بهمنظور استفاده آب شرب، بسیار مفید بوده است. براساس تقسیم بندی WQI اکثر نمونههای آب در محدوده خوب تا ضعیف قرار گرفتهاند.
مهتاب خلجی، سید عباس حسینی، رسول قربانی، ناصر آق، حسن رضایی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود مواد مغذی در پساب (عمدتا نیتروژن و فسفر) سبب غنی شدن محیط و بلومهای جلبکی و در نتیجه ایجاد مشکلات متعددی در محیطهای آبی میگردد. از میان روشهای مختلفی که برای جداسازی مواد مغذی پسابها بهکار گرفته شدهاند، ریزجلبکها دارای کارایی مناسبی هستند. ریزجلبک کلرلا ولگاریس دارای ویژگیهایی از جمله، رشد بالا، مقاوم نسبت به دستکاری در سیستمهای پرورشی، فناوری ساده و ارزان تولید و همچنین سرعت بالای جذب مواد مغذی از جمله فسفات و نیترات است.
روش بررسی: در تحقیق حاضر دو غلظت از ریزجلبک کلرلا ولگاریس million cell/mL) 13 و 26) را در پساب صنایع لبنی با درصد رقیق سازی (25، 50 و 75 درصد) تزریق و میزان حذف مواد مغذی و رشد ریزجلبک در طی دوره رشد بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که غلظتهای مختلف جلبک و درصدهای مختلف رقیق سازی (25 ،50، 75 درصد) در حذف مواد مغذی و رشد ریزجلبک اثر بسزایی دارند. جذب مواد مغذی (نیترات، فسفات و آمونیاک) در تیمارهای گروه اول به ترتیب 57/01، 51/84و 43/15 درصد در مقایسه با تیمارهای گروه دوم با قابلیت جذب 29/15، 51/84 و 43/15 بیشتر است. در هر دو غلظت جلبک بیشترین درصد جذب فسفات و آمونیاک در رقت 25 درصد پساب و بیشترین درصد جذب نیترات در گروه اول مربوط به رقت 50 درصد و در گروه دوم مربوط به رقت 75 درصد است.
نتیجهگیری: زمانیکه غلظت ریزجلبک کلرلا ولگاریس گروه اول million cell/mL 13 است درصد بیشتری مواد مغذی (نیترات، فسفات، آمونیاک) نسبت به گروه دوم با غلظت million cell/mL26 حذف شد. با افزایش غلظت ریزجلبک جذب مواد مغذی کاهش مییابد. در مورد درصد جذب نیترات هر چقدر غلظت جلبک افزایش یابد در رقیق سازی بیشتر جذب صورت میگیرد.
شیدا مردانی، خلیل علی محمدزاده، علی ماهر، سیدمجتبی حسینی، کامیار یغمائیان،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: پسماندهای بیمارستانی یکی از معضلات زیست محیطی است. بیتوجهی به مدیریت این پسماندها باعث شیوع انواع بیماریها میشود. هدف این پژوهش، رتبه بندی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با رویکرد بررسی معیارهای کاهش پسماندهای بیمارستانی است.
روش بررسی: ابتدا مرور مطالعات گذشته در سطح ملی و بین المللی انجام پذیرفت. براساس مطالعات انجام شده، 12 معیار و 30 زیرمعیار مرتبط با کاهش تولید پسماند بیمارستانی انتخاب گردید. پس از طراحی پرسشنامه براساس معیارهای مذکور، اطلاعات لازم از شش بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی جمع آوری شد. از برنامه نویسی روشهای TOPSIS و VIKOR در محیط MATLAB بهعنوان روشهای رتبه بندی بیمارستانها براساس معیارهای کاهش پسماند استفاده گردید.
یافتهها: نتایج ترکیبی دو روش TOPSIS و VIKOR با استفاده از میانگین وزنی، نشان میدهد بیمارستان (ج) در رتبه اول، بیمارستان (ب) در رتبه دوم و بیمارستان (الف) در رتبه سوم در زمینه مدیریت پسماند قرار دارند. همچنین معیارهای نیروی انسانی، حمایت مدیران، الگوی صحیح مدیریت ملزومات، الگوی صحیح ارائه خدمات، کیفیت لوازم و تجهیزات و تفکیک در مبدا تولید از جمله معیارهای موثر بر کاهش میزان پسماندهای تولیدی و بهبود نظام مدیریت پسماند هستند.
نتیجه گیری: روش ترکیبی TOPSIS و VIKOR برای بررسی رتبه بندی بیمارستانها از لحاظ مدیریت پسماند، میتواند به عنوان ابزاری سودمند مورد استفاده قرار گرفته و زمینه بهبود اقدامات و ارتقای برنامهها و فعالیتها را فراهم آورد.
نیره سادات حسینی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، هاجر مریخپور،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پایش و پالایش انتشارات حاصل از ترافیک راهکاری مناسب به منظور ایجاد زیست بوم امن برای زیست مندان است. از اینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت پایش و پالایش زیستی فلزات سنگین روی، سرب و نیکل توسط اندام های هوایی و زیرزمینی گونه های بومادران و ازمک مستقر در حاشیه جاده های برون شهری همدان در سال 1398 انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، پس از انتخاب 3 ایستگاه نمونه برداری، در مجموع 126 نمونه گیاهی و 63 نمونه خاک برداشت شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوی عناصر در آنها توسط روش طیفسنجی نوری پلاسمای جفتشده القایی (ICP-OES) خوانده شد. همچنین، ضریب تغلیظ زیستی (BCF)، تجمع زیستی (BAF)، فاکتور انتقال (TF) و شاخص انباشت فلزات (MAI) محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: میانگین مقادیر BCF و BAF در هر دو گونه بومادران و ازمک و برای همه عناصر بزرگ تر از 1 بود. از طرفی بومادران دارای TF بزرگ تر از 1 برای عنصر روی و ازمک دارای TFبزرگ تر از 1 برای عناصر روی و سرب بود. بیشینه میانگین مقادیر MAI در شاخسار شسته نشده، شسته شده و ریشه نیز به ترتیب برابر با 98/48، 64/87 و 72/38 و مربوط به بومادران بود.
نتیجه گیری: با استناد به میانگین مقادیر محاسبه شده BCF، BAF و TF عناصر می توان اذعان داشت که گونه های بومادران و ازمک از قابلیت برداشت و تثبیت فلزات سنگین برخوردار بوده و استفاده از آنها برای پایش و پالایش فلزات سنگین از خاک و هوا در مناطق آلوده توصیه میشود.
نوید احمدی، مژگان احمدی ندوشن، محمدهادی ابوالحسنی، سید عباس حسینی،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهایی (PAHs) در محیط زیست مشکل ایجاد میکنند زیرا وجود آنها اثرات مخربی بر انسان و حیوانات دارد. بهطور کلی برای حذف آلایندههای نفت خام از آب، روشهای مختلف تصفیه فیزیکوشیمیایی و بیولوژیکی در سراسر جهان بهکار گرفته شده است. روش تصفیه بیولوژیکی با استفاده از باکتریها، قارچها و جلبکها اخیرا به دلیل کارایی و هزینه کمتر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. جلبک Chlamydomonas reinhardtii دارای ویژگیهایی مانند نرخ تکثیر بالا، قابلیت کشت در اکوسیستمهای مختلف آبی است. در این مطالعه، به بررسی پاکسازی زیستی برخی هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهایی با استفاده از این جلبک پرداخته شده است.
روش بررسی: در این پژوهش، در مجموع ۱۲ نمونه پساب ساختگی نفتی در غلظتهای 2/5، 7/5 وg/L 12/5 که با عنوانهای ۱C، ۲ Cو۳C نامگذاری شدهاند تهیه شده است، برای اندازه گیری و تعیین محتوای ترکیبات PAHs در نمونهها از روش کروماتوگرافی گازی-طیفسنجی جرمی (GC-MS) استفاده شد. مقادیر اکسیژن مورد نیاز بیولوژیکی BOD))، اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD)، کربن آلی کل(TOC) و همچنین مقادیر کلروفیل آ و مقدار زیست توده بهعلاوه مقادیر نیترات و نیتریت نیز اندازهگیری شد. پردازش آماری دادهها نیز با استفاده از نرمافزارSAS 9/1 انجام شد.
یافتهها: نتایج بیانگر آن است در مقایسه ترکیبات هیدروکربنی 3 ترکیب فنانترن، فلورن و آنتراسن با ۱۰۰ درصد در تمامی غلظتها در روز چهاردهم و ترکیب نفتالن به ترتیب با 97/8 درصد در غلظت g/L 2/5 و 93 درصد در غلظت اولیه g/L 7/5 و 92/7 درصد در غلظت اولیه g/L12/5 از نفت خام توسط جلبک کلامیدوموناس حذف شدند (0/05p<). در میان مواد مغذی در بین ترکیبات NO-3،NO-2 بیشترین میزان حذف در طول دوره برای ترکیب نیتریت در تیمار با غلظت g/L 2/5 از نفت خام )۱(C مشاهده شد (0/05p<). بیشترین میزان زیست توده در تیمار )۳(C گزارش شد (0/05p<). علاوه بر این، بیشترین میزان کاهش مقادیر BOD، با 47/4 درصد به تیمار ۳C، همچنین با میزان 84 و 94 درصد برای COD و TOC به تیمار ۱C تعلق داشته است (0/01p<).
نتیجهگیری: نتایج به خوبی نشان داد کشت جلبک کلامیدوموناس در پساب نفتی از نظر پتانسیل حذف مواد مغذی، ترکیبات هیدروکربنی، بهبود کیفیت آب و تولید زیست توده مناسب میتواند گزینه قابل قبولی جهت بهرهبرداری در فرایند تصفیه بیولوژیکی محیطهای آلوده آبی باشد.
پریسا محمدحسینی،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اثرات منفی زبالههای شهری، نیاز به مدیریت صحیح و انتخاب راهکارهای مناسب جهت به حداقل رساندن این اثرات به شدت احساس میگردد. از جمله روشهای بازیابی و بازیافت پسماندها میتوان به تهیه کمپوست از مواد آلی اشاره کرد. هدف از انجام این مطالعه، ارزیابی اثرات محیط زیستی دو گزینه اجرا و عدم اجرای پروژه کارخانه کمپوست شهر کرج است.
روش بررسی: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از ماتریس ارزیابی اثرات سریع مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، بازدیدهای میدانی و مصاحبه با کارشناسان انجام شد. دو گزینه اجرا و عدم اجرای فعالیت کارخانه کمپوست بررسی و سپس با استفاده از مدل پایداری، میزان پایداری گزینهها بررسی شد.
یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده اجرای پروژه، با کسب امتیاز بیشتر (0/181) به لحاظ پایداری و برخورداری از کمترین اثرات مخرب محیط زیستی و عدم اجرای پروژه با کسب امتیاز کمتر (0/155-) به لحاظ پایداری و دارای اثرات مخرب محیط زیستی بیشتر تعیین گردید.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، نتایج حاصل از ماتریس ارزیابی اثرات سریع و مدل پایداری در تایید برتری اجرای کارخانه کمپوست نسبت به عدم اجرای آن همخوانی دارد.
زهره نادری، هیوا حسینی، مقداد پیرصاحب، اکبر برزگر، سارا کیانپور،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: تولوئن یکی از مهمترین ترکیبات آلی فرار است که علاوه بر ایجاد مشکلات زیستمحیطی، سلامت انسان را نیز تهدید میکند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین عملکرد بیوفیلتر مبتنی بر بستر مخروط کاج/کمپوست جهت حذف بخارات تولوئن از جریان هوای آلوده انجام شده است.
روش بررسی: در این پژوهش یک بیوفیلتر با حجم L 19/468 طراحی و ساخته شد. بستر بیوفیلتر از دو قسمت به ارتفاعcm 26 تشکیل و با مخلوطی از کمپوست و مخروط کاج به نسبت حجمی 1:1 پر شد. پس از تلقیح بستر با لجن تصفیه خانه فاضلاب شهری و سازگار نمودن آن با تولوئن، عملکرد بیوفیلتر در قسمتهای مختلف بستر در غلظت تولوئن ورودی g/m3 5/5-2/5 و زمان ماند بستر خالی(EBRT) 1/3، 1/7 و min 2/43 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج به لحاظ آماری نیز تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: در EBRT min 2/43 و غلظت های تولوئن ورودی g/m35/5-2/5 کارایی حذف به 100 درصد رسید. همچنین با کاهش EBRT از کارایی حذف کاسته شد. نتایج نشان داد که کارایی حذف در قسمت اول بستر بیوفیلتر بیشتر از قسمت دوم آن بود. در غلظت تولوئن ورودی g/m3 2/62 و EBRT min 1/7، حداکثر ظرفیت حذف (ECmax) بیوفیلتر g/m3.min 2/74 بدست آمد.
نتیجه گیری: در کلیه شرایط بهره برداری بیوفیلتر، غلظت خروجی بیوفیلتر مخروط کاج/کمپوست، پایینتر از استاندارد WHO (µg/m3260) بود. همچنین، ظرفیت حذف بالای بیوفیلتر قابلیت آن را در حذف تولوئن از جریان گازهای آلوده تایید کرد.
طه محمد حسینی، حسین سعادتی، جبرائیل نسل سراجی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به آمار قابل توجه افراد آسیب دیده در استخرهای آبگرم معدنی، هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی برای سنجش و مدیریت ریسک در استخرهای آب گرم معدنی است.
روش بررسی: برای تهیه مدل مفهومی ریسک در چهار مرحله اقدام گردید که شامل تعیین شمای کلی مدل، شناسایی پارامترها، ارزیابی و امتیازدهی به پارامترها براساس فرم جمع آوری داده، با روش تحلیل سلسله مراتبی و ارزشیابی و تعیین ریسک نهایی استخرها است. با توجه به محدوده استاندارد مجاز هر پارامتر، براساس وزن های بدست آمده، طبقات ریسک سلامت، ایمنی و محیط زیست در پنج محدوده برای هر پارامتر بدست آمد. نهایتا با تجمیع این پارامترها، امتیاز نهایی ریسک استفاده از هر استخر حاصل می شود. به منظور ارزیابی مدل ارائه شده، مقدار ریسک استخرهای آب گرم معدنی استان اردبیل با روش ابداعی این تحقیق، بدست آمد.
یافتهها: مطابق نتایج، بیشترین ریسک گروه سلامت، در استخر آبگرم گاومیش گلی با امتیاز 16/25، در گروه ایمنی، استخر آبگرم قطورسویی با امتیاز 70/25، و در گروه محیط زیستی، نیز آبگرم قطور سویی با امتیاز 7/125، ثبت شد. درنهایت به ترتیب امتیاز ریسک، استخر قطورسویی و گاومیشگلی دارای سطح ریسک غیرقابل قبول بوده، آبگرم های قینرجه، شابیل، برجلو و سبلان در سطح ریسک زیاد قرار دارند.
نتیجه گیری: مدل ارائه شده با شواهد و مدارک وقایع پزشکی قانونی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. با توجه به نتایج مدل مفهومی ریسک و امتیاز بهدستآمده برای هر جزء و اجزای فرعی، میتوان راهحلهای مناسب، بهمنظور کاستن از سطح ریسک در هر استخر آب گرم ارائه کرد.
سعید حسینی مجد، سیداحمد شهیدی، نبی شریعتی فر، محمد احمدی، مهدی شریفی سلطانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: غذای سالم، متشکل از اجزاء مفید برای سلامت مصرفکنندگان و عاری از مواد زیانبخش و مضر است. یکی از این مواد مضر، آکریل آمید (2-پروپن آمید) است که خطر سرطانزایی آن به اثبات رسیده است. ازجمله مواد غذایی که میتواند در حین فرآیند پخت آلوده به آکریل آمید شوند ویفر و کراکر (تردک) هستند. هدف مطالعه حاضر اندازه گیری میزان تشکیل آکریل آمید در انواع کراکر و ویفر است.
روش بررسی: در این مطالعه 64 نمونه ویفر و کراکر (بهصورت دو بار تکرار) آمادهسازی گردید و پس از آمادهسازی توسط دستگاه GC-MS مورد ارزیابی این آلایندهها قرار گرفتند.
یافتهها: مطابق نتایج بهدستآمده از این مطالعه، میزان میانگین±SD (حداقل- حداکثر) آکریل آمید در نمونهها برابر mg/kg 1/814±2/648 (0/132-4/505) بوده است. همچنین میزان میانگین±SD (حداقل- حداکثر) آکریل آمید در نمونههای ویفر برابر mg/kg 1/735±3/369 (0/320-4/505) و در نمونههای کراکر برابر mg/kg 1/161±1/446 (0/132-2/955) بوده است (0/001p =). ویفر کاکائویی با کرم کاکائو دارای بالاترین میزان آلودگی (mg/kg 0/73±4/505) در میان ویفرها و کراکر نمکی ترد (mg/kg 0/63±2/955) دارای بالاترین میزان آلودگی در میان نمونه های کراکر بوده است.
نتیجهگیری: ازآنجاییکه میزان میانگین آکریل آمید در انواع کراکر و ویفرهای مورد بررسی از استانداردهای اتحادیه اروپا بالاتر بوده است، لازم است که مطالعات بیشتری صورت گیرد و استانداردهای آکریل آمید در ایران تدوین شود تا کارخانهها ملزم به رعایت بیشتر مقررات در این زمینه گردند.