22 نتیجه برای حیدری
محمدصادق حسنوند، رامین نبی زاده، محسن حیدری،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر پسماندهای جامد شهری یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی برای تمام مناطق ایران بوده است. مدیریت مناسب پسماندهای جامد شهری در هر منطقهای به دادههای آماری موثقی که بیانگر وضعیت واقعی پسماندهای جامد شهری در آن باشند، نیاز دارد. هدف از این مطالعه ارائه سیمای جامعی از وضعیت پسماندهای جامد شهری در ایران می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه با جمعآوری دادههای غیرمتمرکز از مناطق مختلف کشور سیمای نسبتاَ جامع از وضعیت مدیریت پسماندهای جامد شهری ایران ارائه شده است. در این مطالعه همچنین وضعیت پسماندهای جامد شهری از نظر میزان تولید، سرانه، ترکیب فیزیکی و انواع روشهای دفع در تمام مناطق شهری ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میزان تولید پسماندهای جامد شهری در مناطق شهری ایران 10370798 تن در سال بوده و میزان سرانه تولید پسماندهای جامد شهری به ازای هر نفر به طور متوسط 64/0 کیلوگرم در روز میباشد. از کل تولید تنها 6% بازیافت و 10% به کمپوست تبدیل گردیده و حدود 84% آن از طریق دفن دفع گردیده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه و مقایسه خصوصیات پسماندهای جامد شهری ایران با کشورهای دیگر، مشخص گردید که خصوصیات پسماندهای جامد شهری در ایران به خصوصیات پسماندهای جامد شهری کشورهای کمدرآمد نزدیک است. از طرف دیگر با توجه به اینکه قسمت اعظم پسماندهای جامد شهری ایران را بخش آلی تشکیل میدهد، پتانسیل بالایی جهت توسعه صنعت کمپوست در ایران وجود دارد.
مهناز حیدری، هاجر صفاری خوزانی، محمدمهدی امین، محمد قاسمیان، الهام طاهریان، لیلا عطاری، اکبر حسن زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: آنتی بیو تیک ها و هورمون ها پس از تاثیرگذاری، همراه با سایر زایدات از بدن دفع می شوند و با ورود به فاضلاب، می توانند فرایند تصفیه بی هوازی را مختل کنند. در این مطالعه رفتار بازدارندگی دو آنتی بیوتیک اوفلوکساسین و سیپروفلوکساسین و هورمون β17ـ استرادیول والرات (E2) بر فعالیت متان سازی ویژه (Specific Methanogenic Activity (SMA بیومس بی هوازی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: تعداد 21 آزمون SMA به روش ناپیوسته و در ویال های شیشه ای 120 میلی لیتری انجام شد. 17% از حجم هر ویال به بیومس، 66% به سوبسترا، و 17% به تجمع بیوگاز اختصاص یافت. هر تست 30 ـ 15 روز به طول انجامید. متان تولید شده به وسیله جایگزینی گاز با محلول 2 نرمال KOH به عنوان جاذب CO2 اندازه گیری شد.
یافته ها: در این مطالعه در غلظت های 200، 500 و mg/L 1000 آنتی بیوتیک اوفلوکساسین کاهش تولید متان به ترتیب به میزان 45، 76 و 88 درصد بود. کاهش 68، 81 و 88 درصدی تولیدی متان به ترتیب در غلظت های 100، 200 و mg/L 500 سیپروفلوکساسین مشاهده شد. میزان متان تجمعی در غلظت های mg E2 /L 1/0، 1، و 5 به ترتیب 66 ، 90 ، و121 میلی لیتر بود.
نتیجه گیری: آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین در غلظت های مشابه نسبت به آنتی بیوتیک افلوکساسین دارای بازدارندگی بیشتری بر فعالیت متان سازی ویژه بیومس بی هوازی دارد. همچنین، هورمون E2 در غلظت های پایین نسبت به دو آنتی بیوتیک سیپروفلوکساسین و اوفلوکساسین بازدارنده تر است.
محمد باقر میران زاده، محمد صباحی بیدگلی، علی رضا زرفشانی، محسن حیدری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روش های سترون سازی زباله های عفونی، استفاده از دستگاه اتوکلاو با بخار است. از آنجا که پارامترهای متفاوتی همچون دما، درجه حرارت و فشار در عملکرد فرایند اتوکلاو با بخار تاثیر دارند، لذا این تحقیق به منظور بررسی این پارامترها و تعیین شرایط بهینه راهبری دستگاه اتوکلاو بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی کیفیت عملکرد دستگاه اتوکلاو از طریق شاخص بیولوژیکی و به واسطه طراحی 144 آزمون مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای نوع بسته بندی زباله در دو گروه (باز و بسته) و نوع بارگذاری در سه گروه (سبک، متوسط و سنگین) و 4 ترکیب دماـ زمان در فشار ثابت kpa 105 مورد آزمون قرار گرفت. شاخص بیولوژیکی مورد استفاده از نوع(ATCC 7953) و محتوی اسپور باکتری ژئوباسیلوس استئاروترموفیلوس بود. به منظور تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون Chi-Square استفاده گردید.
یافته ها: نتایج آزمون آماری نشان داد که ارتباط معنی داری بین نوع بسته بندی زباله ها و نوع بارگذاری دستگاه و عملکرد سترون سازی زباله ها وجود نداشت(05/0< P)، در صورتی که بین عملکرد دستگاه و متغیر دماـ زمان ارتباط معنی داری مشاهده گردید(05/0>P)، که نشان دهنده تاثیر دما و زمان در فشار ثابت برای فرایند سترون سازی زباله ها است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه بهترین شرایط بهره برداری از دستگاه اتوکلاو زباله های عفونی استفاده از ترکیب دما-زمان (10 دقیقه و 140 درجه سلسیوس) و (15 دقیقه و 134 درجه سلسیوس) در فشار ثابت kpa 101 است. همچنین در شرایط توصیه شده توسط سازنده دستگاه در ترکیب دماـ زمان (20 دقیقه و 121 درجه سلسیوس) فرایند سترونسازی زباله ها به طور کامل انجام نمی شود.
فرامرز مجیدی، سمیه علوی، سید رضا عظیمی پیرسرائی، عبداله حیدری، فرهاد عسگری،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: میدانهای الکتریکی و مغناطیسی یکی از
عوامل زیان آور محیط کار در نیروگاهها، خطوط انتقال نیرو، سیمهای الکتریکی و تجهیزات
الکتریکی بوده که در صورت مواجهه بر سلامتی انسان اثرات مضر دارد. این مطالعه با هدف فراهم آوردن اطلاعاتی در خصوص شدت
میدانهای
الکترومغناطیسی در پست های برق فشار قوی و مقایسه با حد مجاز مربوط انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه در یکی از پستهای برق فشار
قوی شهر زنجان که دارای خطوط انتقال برق KV 400، 230 و 63 است؛ انجام شد. پس از مشخص کردن ایستگاهها و اندازهگیری شدت میدانها، نقشههای GIS تهیه و با حدود مجاز مقایسه گردید.
یافتهها: اندازهگیری چگالی شار مغناطیسی در بخشهای
مختلف پست نشان داد که کمترین و بیشترین شدت به ترتیب 69/1 و 07/153 میلیگوس(mG) بوده که کمتر از حد مجاز توصیه شده ACGIH است. در مورد شدت میدان الکتریکی طبق اندازهگیریها
کمترین و بیشترین مقادیر به ترتیب KV/m
008/0 و 07/38 که بیشترین مقدار آن مربوط به خط KV 400 بوده که از حد مجاز توصیه شده ACGIH (KV/m 25) بالاتر است.
نتیجهگیری: با توجه به مقادیر به دست آمده؛ شدت میدان
مغناطیسی از حد مجاز کمتر بود ولی در مورد میدان الکتریکی مقادیر اندازهگیری شده در
خط KV
400 بیشتر از حد مجاز
به دست آمد که نکته قابل توجه بوده و در این مورد باید از راهکارهای اریه شده جهت کاهش
میزان مواجهه استفاده گردد.
سید عباس میرزایی، محمد مهدی امین، منصور سرافراز، مهناز حیدری، محمد مهدی احمد معظم،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دفع ترکیبات داروئی به محیط زیست به عنوان آلایندههای نو ظهور، نگرانی قابل توجهی ایجاد کرده و استفاده از روشهای جدید تصفیه فاضلاب جهت حذف این ترکیبات ضروری بنظر میرسد. مطالعه حاضر درصدد بررسی میزان تاثیر بازدارندگی داروی مترونیدازول قبل و بعد از تصفیه با استفاده از فرایند UV254/H2O2 بر فعالیت متانسازی ویژه جرم زیستی بیهوازی است. روش بررسی: تعداد 14 آزمایش هضم بیهوازی به روش ناپیوسته قبل و پس از کاربرد فرایند UV254/H2O2 در راکتورهای mL500 که 30% جرم زیستی بیهوازی و 70% سوبستره بوده، انجام شد. تکنیک مورد استفاده در این مطالعه روش جابجایی مایع بود. مدت هر آزمایش در حدود10 تا 17روز به طول انجامید. یافتهها: میزان بیومتان تجمعی در غلظتهای 1، 5، 10، 25، 50 و mg/L 100 داروی مترونیدازول بترتیب 34/04، 95/12، 100/86، 3/28، 27/88 وmL 6/97 اندازهگیری شد. این میزان با کاربرد فرایند پیش تصفیه به مدت min 60 در غلظتهای 25، 50 و mg/L80 بترتیب 800/73، 243/54 و mL 10/66 و در مدت زمان min90 در غلظتهای 80، 120 و mg/L150 بترتیب تولید بیومتان به میزان 377/2، 380/48 و mL63/14 مشاهده شد. نتیجهگیری: داروی مترونیدازول در غلظتهای مختلف بر کارایی هاضمهای بیهوازی اثر بازدارندگی دارد و بنابراین نیاز به یک روش پیش تصفیه موثر برای کاهش این اثر مورد نیاز است. فرایند UV254/H2O2روشی موثر برای تجزیه و تبدیل مترونیدازول به ترکیبات سادهتر و قابل تجزیه بیولوژیکی بیشتر برای مصرف باکتریهای بیهوازی و در نتیجه افزایش بیوگاز تولیدی در هاضمها است.
آرزو حیدری، رامین نبی زاده، محمود علی محمدی، میترا غلامی، امیرحسین محوی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش پلیمرهای خارج سلولی آزاد شده ناشی از تجزیه لجن یکی از چالشهای اساسی در فرایند تصفیه لجن است. هدف این مطالعه بررسی میزان تغییرات پلیمرهای خارج سلولی طی آبگیری لجن توسط راکتور متوالی اولتراسونیک – الکتروکواگولاسیون تحت شرایط مختلف و تعیین موثرترین حالت برای کاهش این مواد است. روش بررسی: در این مطالعه میزان تغییرات پلیمرهای خارج سلولی در مایع رویی لجن پس از انجام شرایط متفاوت فرایندهای اولتراسونیک (فرکانسهای kHz 35 و 130 و زمان ماندهای 3، 5، 10وmin 30) و الکتروکواگولاسیون (ولتاژهایV 20 ، 30 و 40 و زمان ماندهای 20، 10 وmin 30) مقایسه گردید. یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین کاهش در فرکانس kHz 35 و زمان min 5 اولتراسونیک با min 30 الکتروکواگولاسیون تحت ولتاژV 40 بدست آمده است. بطوریکه در این شرایط مجموع پلیمرهای خارج سلولی در سوپرناتانت لجن به میزان % 69 کاهش یافت. نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، با بکارگیری راکتور اولتراسونیک – الکتروکواگولاسیون علاوه بر آبگیری لجن میتوان به میزان قابل توجهی پلیمرهای خارج سلولی رها شده در سوپرناتانت را کاهش داد.
مریم حیدری، رامین نبی زاده نودهی، محمود علی محمدی، کامیار یغمائیان،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف آب بطری شده در سالهای اخیر به دلایل متعدد، به سرعت در حال افزایش است. هدف اصلی این پژوهش بررسی منشاء زمین شناسی آبهای بطری شده ایران و تعیین تطابق یا عدم تطابق آنها با دادههای آزمایشگاهی حاصل نمونهبرداری از 71 برند آب آشامیدنی بطری شده و معدنی است.
روش بررسی: در این پژوهش با استفاده از مختصاتیابی نقاط برداشت آبها اقدام به ژئورف نمودن نقاط بر روی نقشههای "زمین شناسی ایران" و "آبهای گرم و معدنی ایران" و بررسی تطابق دادههای آزمایشگاهی و تیپ آبها با دادههای زمینشناسی نموده و با نسبتهای یونی مهم آب استخراج شده از نرم افزار awh، مقایسه نمودیم.
یافتهها: در بررسی این 71 برند آب بطری شده 28 درصد (20 برند) عدم تطابق وجود داشت که در 40 درصد موارد میزان بیکربنات آزمایشگاهی بیش از مقدار زمین شناسی بود. همچنین 70 درصد تیپ آبها از نوع بیکربناته کلسیک بودند. در برندهای محدوده البرز شمالی با زمان نهشتههای ساحلی اطراف دریای خزر، منشاء شورابه/آب دریا وجود داشته که این میزان حدودا 55 درصد بوده است.
نتیجهگیری: عبور آب از سازندهای مختلف زمین شناسی و وقوع پدیده انحلال میتواند بعنوان عامل مهمی در عدم تطابق مطرح باشد. این موضوع با توجه به غیرمجاز بودن تصفیه شیمیایی خاص بر روی آبهای معدنی و عدم اجازه افزودنیها نیاز به مطالعات بیشتری دارد تا دلیل و منشاء آن از کارخانه و با نمونهبرداری از منبع مورد بررسی قرار گیرد.
علیرضا منصوریان، آتوسا وزیری، محمد رضا زمانی، فاطمه حیدریان نائینی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در حوزه خطرات و آلایندههای زیست محیطی، سیانید یکی از مهمترین آلایندههای آب، خاک و هوا است که از لحاظ اکولوژیکی تاثیر بسیار مهمی بر اکوسیستم و محیط زیست منطقه آلوده ایجاد مینماید از اینرو مطالعه حاضر با هدف بررسی گیاه پالائی سیانید با گیاه وتیور انجام گردیده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعه تجربی بر روی پسابهای معدن طلا انجام گردید. پساب خشک شده را با خاک معمولی با غلظتهای مختلف ترکیب شد و 7 تیمار با غلظتهای مختلف سیانید بهدست آمد (میانگین میزان سیانید در خاک G، mg/kg 14/37، خاک F، mg/kg 10/13، خاک E، mg/kg 8/09، خاک D، mg/kg 7/53، خاک C، mg/kg 3/32، خاک B، mg/kg 2/52 و خاک A بدون سیانید (به عنوان شاهد)) و پس از دو ماه میزان سیانید در خاک، ریشه و برگهای گیاه و همچنین میزان پروتئین کل و پرولین و تعداد و طول برگهای گیاه وتیور مورد اندازهگیری قرار گرفت و با نرم افزار SPSS15 و آزمونهای توکی Tukey و تی (Paired Samples T Test) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش میزان سیانید تاثیر معنیداری بر روی میزان پرولین (افزایش میزان پرولین در گیاه)، پروتئین کل (افزایش میزان پروتئین کل گیاه)، تعداد برگها (کاهش تعداد) و طول (کاهش طول) برگهای وتیور داشت و همچنین میزان سیانید در برگها و ریشههای گیاه وتیور افزایش یافته و میزان سیانید در خاک تیمارهای مختلف از لحاظ میزان سیانید کاهش معنیداری داشت. میزان سیانید در خاک G 50/93 درصد، خاک F 38/20 درصد، خاک E 27/19 درصد، خاک D 38/37 درصد، خاک C 17/77 درصد، خاک B 16/66 درصد کاهش پیدا کرد.
نتیجهگیری: نتایج بیانگر آن است که افزایش میزان سیانید در خاک منجر به تغییرات در خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیائی گیاه وتیور میگردد ولی گیاه وتیور مقاومت بسیار بالائی نسبت به سیانید خاک نشان داده و کاشت گیاه وتیور در خاکهای بسیار آلوده منجر به کاهش سیانید تا 50 درصد میگردد و نشانگر آن است که این گیاه نسبت به گیاهان دیگر مقاومت بیشتری نسبت به سیانید داشته و گیاه پالائی بهتری را نیز نشان داده است.
سارا خوش یمن، آوا حیدری، علیرضا حیدری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: صنعت فولاد، بزرگترین مصرف کننده انرژی در جهان است. سالانه مقادیر زیادی ضایعات آهن تولید می شود که استفاده از آن در صنعت فولاد، امری اقتصادی است. در این مطالعه هدف آن است که پیامدهای زیست محیطی استفاده از آهن های قراضه بهعنوان ماده خام برای تولید فولاد با روش ارزیابی چرخه حیات بررسی شود.
روش بررسی: برای انجام این ارزیابی، از نرم افزار Simapro و پایگاه دادهEcoinvent استفاده شد. داده های مربوط به فرایند تولید فولاد (مواد خام، پسماند و محصول) به روش مصاحبه از کارخانه فولاد جمع آوری گردید، سپس اثرات زیست محیطی به کمک روش های ReCiPe، Cumulative Energy Demand (CED)، (IPCC) Intergovernmental Panel on Climate Change و رد پای آب کمی شدند.
یافته ها: نتایج بهدست آمده از روش ReCiPe نشان داد که از بین گروه های تاثیر، سمیت برای اکوسیستم خشکی با مقدار kg 1,4-Dichlorobenzene (1,4-DCB) eq/ton 14392 فولاد و گرمایش جهانی با مقدار kg CO2 eq/ton 5289 فولاد به ترتیب بزرگترین تاثیرات زیست محیطی این فرایند هستند. کمترین پیامد زیست محیطی این فرایند برای گروه های تاثیر سمیت سرطان زایی برای انسان و سمیت برای آب های شیرین بهدست آمد. ردپای کربن ناشی از فعالیت این کارخانه ton CO2 eq/ton 5/24 فولاد است. مهمترین زیربخش تولید کننده گازهای گلخانه ای مربوط به مصرف الکتریسیته با مقدار kg CO2 eq/ton2900 فولاد است. تقاضای انرژی تجمعی (انرژی حاصل از سوخت فسیلی) یک تن شمش فولادی برابر با MJ 73393 است که سه برابر معادل جهانی آن است. ردپای کلی آب برای یک تن فولاد، m3 19/5 آب است که تقریبا برابر با معادل آن در اروپا است.
نتیجه گیری: استفاده از ضایعات آهن قراضه در فرایند تولید فولاد بهجای سنگ آهن، باعث کاهش مقدار پتانسیل سمیت در انسان و مصرف منابع معدنی شده است.
محمد قلی زاده، امید حیدری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش فاضلاب تصفیه نشده و توسعه ناپایدار کشاورزی در حریم رودخانهها موجب کاهش کیفیت آبهای سطحی شده است. هدف از این مطالعه بررسی تعیین کیفیت آب با شاخصهای کیفی NSFWQI، IRWQISC و شاخص آلودگی Liou و مقایسه آنها با استانداردهای جهانی و پهنه بنـدی مـسیر رودخانـه گرگانرود بـا اسـتفاده از نرم افزار GIS است.
روش بررسی: در این مطالعه 5 ایستگاه نمونهبرداری براساس معیارهای استاندارد شامل نوع کاربری اراضی، دسترسی و پراکندگی در امتداد رودخانه انتخاب گردید. 12 پارامتر کیفی آب شامل اکسیژن محلول، کلیفرم مدفوعی، pH، اکسیژن خواهی بیوشیمیایی، اکسیژن خواهی شیمیایی، درجه حرارت، فسفات آلی، نیترات، آمونیوم، کدورت، کل مواد جامد محلول و هدایت الکتریکی در طول رودخانه به مدت یک سال از خرداد ماه 1397 تا اردیبهشت 1398 با استفاده از روش استاندارد در آزمایشگاه اندازهگیری شد.
یافتهها: مقدار فسفات و کدورت از ایستگاه 2 به سمت پایین دست رودخانه افزایش یافته که به علت وجود زه آبهای کشاورزی و فاضلاب شهری است. اختلاف معنیداری در مقادیر BOD، کلیفرم مدفوعی و نیترات با مقادیر استاندارد وجود دارد. نتایج شاخصهای کیفیت آب بیانگر تاثیرات بسیار زیاد خروجی فاضلابهای شهری و زبالههای انسانی در حریم رودخانه است. بالاترین وضعیت کیفی مربوط به ایستگاه 1 (75، کیفیت خوب) که دسترسی کمتری برای توسعه فعالیتهای انسانی وجود داشت، بود. براساس انطباق نتایج شاخصها با واقعیت زمینی، نتایج شاخص کیفی آبهای سطحی ایران بهدلیل بهرهگیری از متغیرهای کیفی بیشتر و تطابق کاملتر، عملکرد بهتری نشان داد.
نتیجهگیری: وجود فاضلابهای شهری و زهآبهای کشاورزی در محدوده شهر گنبدکاووس مهمترین دلایل کاهش کیفیت آب (طبقه کیفی بد) است. در این راستا، توجه به مدیریت جامع منابع آبی و ارزیابی اثرات محیط زیستی باید مورد توجه باشد.
مظاهر معینالدینی، سیدحسن موسوی، زهره عیسی خان بیگی، سمیه حیدری،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین اهداف مدیریت محیطزیست شهری، پایش کیفیت هوا است. با استقرار صحیح ایستگاههای پایش میتوان وضعیت واقعی کیفیت هوا را بهدست آورد. هدف این مطالعه مکانیابی ایستگاههای پایش کیفیت هوای شهر کرج است.
روش بررسی: براساس رویکرد دومرحلهای، در مرحله اول نقشه شایستگی، با استفاده از روش WLC تهیه شد. اولویتبندی مناطق شهرداری کرج برای نصب ایستگاه مشخص شد. پهنههای دارای اولویت، با استفاده از رویکرد تاپسیس مشخص شدند. در مرحله دوم، با بازدید میدانی از بین گزینههای دارای اولویت، مکانهای مناسب استقرار ایستگاههای پایش هوای شهر کرج معرفی شدند.
یافتهها: تعداد 10 ایستگاه براساس تعداد مناطق شهرداری و جمعیت شهر کرج پیشنهاد شد. معیارها برای مرحله اول مانند معیارهای فاصله از معابر و تقاطعها وزندهی و استاندارد شدند. بیشترین و کمترین اهمیت نسبی را بین معیارهای مورد نظر، بهترتیب معیارهای فاصله از معابر و فضای سبز دارند. مناطق سه و نه شهر بهترتیب دارای بیشترین و کمترین اولویت برای استقرار ایستگاه پایش کیفیت هوا هستند. در مرحله اول 30 گزینه دارای اولویت برای استقرار ایستگاه مشخص شدند. در مرحله دوم با بازدید میدانی براساس معیارهای مانند حداقل فاصله از فضای سبز، تقاطع و منابع انتشار، تعداد 10 گزینه مناسب برای استقرار ایستگاه پایش کیفیت هوا مشخص شدند.
نتیجهگیری: در رویکرد پیشنهادی ابتدا گزینههای دارای اولویت استقرار مشخص شده و در گام بعدی با صرف هزینه، زمان و تلاش منطقی، محل نهایی استقرار ایستگاههای پایش کیفیت هوا مشخص شدند. این رویکرد پیشنهادی را میتوان در سایر شهرها برای استقرار ایستگاههای پایش کیفیت هوای شهری بهکار برد.
زینب علیزاده، کاووس دیندارلو، محسن حیدری،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین گردوغبار ترسیب شونده بر روی سطوح داخلی مدارس ابتدایی ممکن است سلامت دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهد و ریسک بهداشتی این نوع آلودگی باید ارزیابی گردد. بنابراین، اهداف این مطالعه شامل سنجش محتوای فلزات سنگین گردوغبار ترسیب شونده در محیط داخلی مدارس ابتدایی شهر بندرعباس و ارزیابی ریسکهای بهداشتی مربوطه بودند.
روش بررسی: در این مطالعه، نمونههای گردوغبار ترسیب شونده از سطوح داخلی مدارس ابتدایی شهر بندرعباس جمعآوری شدند. نمونههای گردوغبار ابتدا با استفاده از محلول aqua regia هضم شدند و سپس محتوای فلزات آنها توسط دستگاه ICP-OES سنجش شد. برای ارزیابی ریسک بهداشتی منتسب به این آلودگی، دوزهای دریافتی روزانه از مسیرهای بلعیدن، استنشاق و جذب پوستی برآورد گردیدند. سپس ریسکهای غیرسرطانزایی و سرطانزایی با درنظر گرفتن دوزهای دریافتی روزانه و فاکتورهای سمیت محاسبه شدند.
یافتهها: متوسط غلظت آرسنیک، کادمیوم، کبالت، کروم، نیکل و سرب در گردوغبار ترسیب شونده به ترتیب برابر mg/kg 5/45، mg/kg 0/58، mg/kg 11/44، mg/kg 69/72، mg/kg 83/95 و mg/kg 66/72 بود. سطح ریسک غیرسرطانزایی برای تمام فلزات کمتر از حد آستانه بود، درحالیکه سطح ریسک سرطانزایی آرسنیک (6-10×2/18) فراتر از حد آستانه ارزیابی گردید.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که گردوغبار ترسیب شونده در مدارس ابتدایی به سطوح مختلفی از فلزات سنگین آلوده است. ارزیابی ریسک بهداشتی نشان داد که تماس با گردوغبار ترسیب شونده حاوی فلزات سنگین در مدارس ابتدایی بندرعباس ریسک غیرسرطانزایی قابل توجهی ایجاد نمیکند اما ریسک سرطانزایی آرسنیک فراتر از حد آستانه است که باید مورد توجه قرار گیرد.
سکینه شکوهیان، مبینا حدادیان، محسن حیدری،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تغییر کمیت و کیفیت پسماند تولیدی در نتیجه رعایت پروتکلهای بهداشتی، نتیجه شیوع کووید-19 است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان محصولات حفاظت فردی تولیدی ناشی از رعایت پروتکلهای بهداشتی مردم شهر تهران و همچنین آگاهی آنها در مورد مدیریت آن بوده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که در بهار 1399 بر روی 2560 نفر از مردم شهر تهران از طریق پرسشنامه الکترونیک انجام شد. براساس درصد استفاده از ماسک و دستکش، میزان پسماند تولیدی محاسبه و از آزمونهای منویتنی و کروسکال-والیس برای تعین ارتباط بین متغیرها استفاده شد.
یافتهها: ضریب کلی آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 0/94 و میزان استفاده از ماسک و دستکش برابر با 90/7 و 65/7 درصد بوده است. 70/3 و 52 درصد از جمعیت دو عدد ماسک و یک جفت دستکش در روز استفاده و تعداد ماسک و جفت دستکش آلوده روزانه بهترتیب 14530407 و 5262666 بوده است. آزمون منویتنی نشان داد که بین جنسیت و وضعیت تاهل با آگاهی از مدیریت پسماندهای تولیدی تفاوت آماری معنیداری وجود دارد (0/001 > p). آزمون کروسکال-والیس نشان داد که بین وضعیت اقتصادی، اشتغال و سطح تحصیلات افراد و آگاهی آنها در مورد مدیریت پسماندهای تولیدی تفاوت معنیداری وجود دارد (0/001 > p).
نتیجهگیری: با توجه به حجم بالای تولید پسماندهای حفاظت شخصی و عدم آگاهی یک سوم جمعیت شرکتکننده از انتقال ویروس از طریق پسماندهای آلوده، ضروری است که آگاهیبخشی لازم صورت گرفته تا با رعایت آن به قطع زنجیره انتقال ویروس کمک گردد.
محمدمهدی قربانی نژاد فرد شیرازی، سکینه شکوهیان، سیدغلامرضا موسوی، محسن حیدری،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروپلاستیکها به عنوان یکی از آلایندههای نوظهور سبب ایجاد نگرانیهایی برای عموم شده است. هدف مطالعه، تعیین فراوانی میکروپلاستیک و مزوپلاستیک خاک مناطق مسکونی مجاورت لندفیل تهران و ارزیابی ریسک اکولوژیک ناشی از آن بوده است.
روش بررسی: مطالعه مقطعی از نوع توصیفی بوده که برروی 20 نمونه خاک سطحی و عمقی مناطق مسکونی مجاورت لندفیل تهران در مرداد 1400 انجام گرفت. میکروپلاستیکها با محلولهای نمکی NaCl و ZnCl2 شناورسازی و مزوپلاستیکها هم به صورت دستی جداسازی شد. شناسایی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی پلیمرها بهترتیب با استریومیکروسکوپ و آنالیز FTIR انجام شد.
یافتهها: میانگین میکروپلاستیک در خاک سطحی و عمقی بهترتیب برابر با particles/kgsoil 34/98±76 و 19/79±24/7 و میانگین مزوپلاستیک نیز برابر با particles/kgsoil 2/91±5/25 و 1/09±3/55 بوده است. آزمون t زوجی نشان داد که تفاوت معنیداری بین فراوانی ذرات پلاستیکی بین خاک سطحی و عمقی وجود دارد (0/001 < p). میکروپلاستیکهای قطعهای شکل، اندازه mm 0/5-0/1 و LDPE بهترتیب با مقادیر 37/75، 44/64 و 46/15 درصد بیشترین فراوانی را داشته و مزوپلاستیک هم اشکال فیلمی، اندازه cm 1-0/5 و جنس LDPE بهترتیب با مقادیر 62/76، 61/46 و 50/7 درصد بیشترین بوده است. ارزیابی ریسک بالقوه اکولوژیک نشان داد که در تمامی نقاط نمونهبرداری برای میکروپلاستیک و مزوپلاستیک کمتر از 150 بوده و بیانگر ریسک کم اکولوژیک است.
نتیجهگیری: علیرغم پایین بودن PERI ناشی از میکروپلاستیک و مزوپلاستیکهای خاک مناطق مسکونی، شاخص Eri برای LDPE بالا بوده و احتمال ایجاد ریسک در صورت عدم اجرای اقدامات کنترلی بر روی آلودگی پلاستیکی وجود دارد.
غلامعلی جاودان، حمیدرضا غفاری، ضحی حیدری نژاد، ناهید زراعی، سمیه حسینوند تبار، فاطمه پوررمضانی، مهرداد احمدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: چای بهدلیل عطر، طعم و خواص دارویی مفیدی که دارد بهعنوان یکی از محبوبترین و پرمصرفترین نوشیدنیها در جهان شناخته شده است. آلودگی چای با فلزات سنگین ممکن است تهدید جدی برای سلامتی انسان باشد. هدف از این مطالعه بررسی غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه) در چای سیاه وارداتی به جنوب ایران و ارزیابی ریسک سرطانزایی و غیر سرطانزایی مواجهه با آنها برای مصرفکنندگان بود.
روش بررسی: بدین منظور 94 نمونه چای سیاه از 15 برند وارداتی از هندوستان در سال 1399 انتخاب شدند. غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. بعد از تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونههای چای سیاه ارزیابی ریسک سلامتی با استفاده از تکنیک شبیهسازی مونت کارلو تعیین گردید.
یافتهها: براساس نتایج میانگین غلظت فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با 0/02±0/03، 0/16±0/22، 7/69±15/67، 0/01±0/02 و mg/kg 0/005±0/006 بود. مقادیر شاخص خطر غیر سرطانزایی (HQ) فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با 2-10×1/07، 3-10×6/37، 5-10×3/45، 2-10×2/05 و 4-10×7/19 بود.
نتیجهگیری: بنابراین با توجه به یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که مقادیر غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، جیوه و کادمیوم) در چای سیاه با سطح استاندارد ایران و رهنمود سازمان جهانی بهداشت سازگار بود. همچنین میانگین شاخص خطر سرطانزایی برای فلز آرسنیک 6-10×4/49 بود که بسیار پایینتر از سطح قابل قبول خطر سرطانزایی است (6-10). بنابراین مقادیر غلظت پنج عنصر بالقوه سمی در چای سیاه مورد مطالعه هیچ خطر قابل ملاحظهای را برای مصرفکنندگان نشان ندادند.
هنگامه ترویجی، سکینه شکوهیان، غلامرضا موسوی، محسن حیدری،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: در برخی روستاهای استان مازندران امکان آلودگی آب آشامیدنی به انواع آلایندهها بخصوص فلزات سنگین به دلیل عمق کم منابع تامین آب آشامیدنی و نزدیکی این منابع به زمینهای کشاورزی وجود دارد. بنابراین، اهداف این مطالعه سنجش سطح آلودگی آب مصرفی در برخی روستاهای استان مازندران به فلزات سنگین و ارزیابی ریسکهای بهداشتی منتسب به آن بودند.
روش بررسی: محتوای فلزات آب آشامیدنی در 30 روستای با منبع آب مجزا در استان مازندران سنجش گردید. با توجه به غلظت و سمیت فلزات و مسیر مواجهه از طریق آشامیدن آب، ریسکهای سرطانزایی و غیرسرطانزایی با استفاده از روش مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو ارزیابی شدند.
یافتهها: مقادیر غلظت آرسنیک، کادمیوم، کروم، نیکل و سرب در آب به ترتیب برابر µg/L 4/26-1/0>،µg/L 0/05>، µg/L 3/74-0/15>، µg/L 10/89-0/3> و µg/L 4/68-0/8> بودند. مقادیر شاخص خطر (HI) برای ریسک غیرسرطانزایی در اثر مواجهه با فلزات از طریق آشامیدن آب در گروههای سنی مختلف در رنج 4-10×3/04 تا 4-10×9/94 بودند. مقادیر ریسک سرطانزایی تجمعی مازاد در طول عمر (ELCRT) برای آرسنیک و کروم به ترتیب برابر 8-10×9/72 و 8-10×6/13 بودند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که خوشبختانه غلظت فلزات در آب آشامیدنی منطقه مورد مطالعه بسیار کمتر از استانداردهای ملی بود و ریسک بهداشتی ناشی از آنها ناچیز بود. بنابراین، آب آشامیدنی در روستاهای مورد مطالعه از نقطه نظر آلودگی به فلزات کیفیت قابل قبولی دارد. با این حال، به دلیل وجود شالیزارهای برنج در برخی روستاهای استان مازندران، پایش مستمر سطح آلودگی منابع آب آشامیدنی در این مناطق ضرورت دارد.
فریبا ابراهیمی فینی، فرزام بابایی سمیرمی، محمدرضا تابش، مهدی جلیلی قاضیزاده، امیرهوشنگ حیدری،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: برخورداری از اطلاعات همه جانبه در مورد تولید پسماند جامد، گام مهمی در سیاستگذاری و برنامهریزی دولتهای محلی برای انتخاب روشهای مناسب مدیریت پسماند است. نرخ تولید و ترکیب پسماند شهری، ممکن است تحت تاثیر عوامل بسیاری از سالی به سال دیگر، متفاوت باشد. پژوهش حاضر، به شناسایی مهمترین مولفههای موثر بر آینده تولید (به ویژه ترکیب) پسماند خانگی شهر تهران و بررسی میزان و چگونگی تاثیرگذاری این مولفهها بر یکدیگر پرداخته است.
روش بررسی: این پژوهش براساس روشهای آیندهپژوهی و با به کارگیری ترکیبی از مدلهای کمی و کیفی انجام شد. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری، نرم افزار میکمک و پیمایش دلفی بهره گرفته شد.
یافتهها: در این راستا، پس از برگزاری جلسات متعدد با 22 نفر از خبرگان، به عنوان جامعه آماری پژوهش، چهارده مولفه موثر شناسایی شد. در ادامه، مولفههای موثر در چارچوب ماتریس اثر متقابل در نرمافزار میکمک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد آنچه از وضعیت صفحه پراکندگی متغیرها میتوان فهمید بیانگر ناپایداری سیستم است و بیشتر متغیرها در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند.
نتیجهگیری: درنهایت، با توجه به امتیاز بالای تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، ده مولفه کلیدی شناسایی شد. از بین آنها، مولفههای: "رشد اقتصادی"؛ "دگردیسی دیجیتالی و پیشرفت فناوری"؛ "اصلاح قوانین موجود، وضع و اجرای قوانین جدید و تخصصی" و "افزایش آگاهی در مورد پسماند و جلب مشارکت شهروندان از طریق آموزش و اطلاعرسانی" به عنوان پیشرانهایی که در بیست سال آینده بر میزان کمیت پسماند اثرگذار هستند و سبب تغییر در ترکیب پسماند خانگی شهر تهران میشوند، شناسایی شدند.
مریم حیدرییگانه، سودابه قدسی، سجاد مظلومی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از استراتژیهای اساسی برای کاهش شیوع بیماری در بین افراد جامعه، به خصوص کودکان و نوجوانان که در طی همهگیری بیماری کووید-19، رعایت بهداشت و رفتارهای محافظت شخصی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین رعایت شیوه نامههای بهداشتی در مدارس ابتدایی شهر ایلام در طول شیوع ویروس کرونا در سال 1401-1400 صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی-مقطعی در مدارس ابتدایی شهر ایلام با نمونه آماری 49 مدرسه (25 مدرسه دخترانه و 24 مدرسه پسرانه) انجام شد. در این مطالعه از چک لیست مراقبت و کنترل بیماری کرونا ویروس جدید 2019 در مدارس استفاده شد که دارای 15 سوال با مجموع امتیاز 100 است. دادهها با آزمونهای آماری کولموگروف-اسمیرنف و T-Test به کمک نرم افزار SPSS. V21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین و کمترین امتیازها به ترتیب مربوط به پارامترهای انجام ارزیابی بهداشتی مدرسه قبل از بازگشایی (100 درصد) و غربالگری افراد از نظر واکسینه شدن انجام تست PCR (صفر درصد) است. میانگین امتیاز رعایت چک لیست در مدارس دخترانه 74/3 و در مدارس پسرانه 74/38 بود. همچنین، نتایج حاصل از آزمون T-Test نشان داد که ارتباط معنیداری بین میانگین نمره مدارس دخترانه و پسرانه وجود ندارد (0/05< p).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که امتیاز کسب شده رعایت پارامترهای چک لیست کلیه مدارس شهر ایلام کمتر از امتیاز 85 است و علت اصلی آن رعایت نکردن پارامتر غربالگری افراد از نظر واکسینه شدن/انجام تست PCR در مدارس است.
سارا غیور، عباس رضایی، محسن حیدری،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: زمینهای کشاورزی اطراف تهران به دلیل مجاورت با منابع آلودگی ممکن است به انواع آلایندهها آلوده شوند و لازم است این آلودگی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، اهداف این مطالعه تعیین سطح آلودگی برخی عناصر جزئی در خاک کشاورزی اطراف تهران و ارزیابی ریسک بهداشتی مربوطه بودند.
روش بررسی: در این مطالعه 43 نمونه خاک از زمینهای کشاورزی اطراف تهران جمع آوری شد. نمونهها آماده سازی و هضم اسیدی شدند و غلظتهای وانادیوم، لیتیوم، لانتانیوم، مولیبدن و آنتیموان با ICP-OES سنجش شد. براساس غلظتهای عناصر در خاک، شاخصهای آلودگی و ریسک غیرسرطانزایی (مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو) ارزیابی شدند.
یافتهها: از بین عناصر مورد مطالعه، وانادیوم (mg/kg 131) دارای بالاترین غلظت بود و به دنبال آن لانتانیوم > لیتیوم > آنتیموان > مولیبدن قرار داشتند. مقادیر شاخص زمین انباشتگی (Igeo) و فاکتور غنی شدگی (EF) به ترتیب در محدوده 1/9- تا 0/8 و 0/5 تا 3/1 بودند. مقادیر شاخص آلودگی جامع نمرو (NIPI) در محدوده 1/3 تا 2/0 بودند. مقدار شاخص ریسک غیرسرطانزایی برای لیتیوم، مولیبدن، آنتیموان و وانادیوم ناچیز، اما برای لانتانیوم فراتر از حد آستانه بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که زمینهای کشاورزی اطراف تهران به میزان کم تا متوسط به عناصر جزیی آلوده هستند. با این حال، ریسک غیرسرطانزای غیرقابل قبولی برای لانتانیوم موجود در خاک کشاورزی برآورد شد. بنابراین، لازم است آلودگی لانتانیوم در خاکهای کشاورزی اطراف تهران بطور ویژه مورد توجه قرار گیرد.
زهرا خدارحمی، سکینه شکوهیان، محسن حیدری،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نگرانی در مورد حضور میکروپلاستیکها در هوا و گرد و غبار ترسیب یافته و عدم وجود رویکردی استاندارد برای شناسایی آنها، لازم است روشها و تکنیکهای مورد استفاده برای مطالعه این نوع آلودگی در ایران بررسی شوند. بنابراین هدف این مطالعه، مرور ساختاریافته روشها و تکنیکهای بکار رفته برای نمونه برداری، سنجش و تعیین ویژگیهای میکروپلاستیکها در هوا و گرد و غبار ترسیب یافته در محیطهای داخل و بیرون در ایران بود.
روش بررسی: در این مرور ساختاریافته، کلیدواژههای انگلیسی Microplastic*، Air*، Atmospher*، Dust، Indoor، Outdoor، Iran ومعادلهای فارسی مربوطه در پایگاههای علمیScopus، Pubmed، Web of Science، Google Scholar، Magiran و SID تا 1 دسامبر سال 2023 جستجو شدند.
یافتهها: بطور کلی، تعداد 175 مقاله در جستجوی اولیه یافت شد و بعد از حذف موارد تکراری و نامرتبط، تعداد 13 مقاله واجد شرایط وارد مطالعه شدند. در اکثر مطالعات، نمونهها با H2O2 هضم شدند و میکروپلاستیکها عمدتاً با استفاده از انواع میکروسکوپها و طیف سنج µRaman آنالیز شدند. فراوانی میکروپلاستیکها در محیط داخل بسیار بالاتر از محیط بیرون بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تجهیزات مورد نیاز برای نمونه برداری و آنالیز میکروپلاستیکها در هوا و گرد و غبار ترسیب یافته در ایران وجود دارد و این آلایندهها در هر دو محیط داخل و بیرون شناسایی شدهاند.