جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای ذوقی

محمد جواد ذوقی، آریامن قویدل،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: تکنیک ‌های مختلفی برای استفاده بهینه از گاز تولیدی در دفنگاه زباله مورد مطالعه قرار گرفته است. اما برای استفاده از هر یک از این تکنیک‌­ ها  و همچنین تضمین کارایی سیستم های استحصال انرژی، باید درصد متان موجود در بیوگاز سنجش و پیش بینی شود. در این مطالعه برای پیش بینی درصد متان موجود در گاز دفنگاه زباله در مقیاس آزمایشگاهی، از شبکه عصبی استفاده شده است.
روش بررسی: در این مطالعه راکتورهای شبیه ساز مرکز دفن زباله، در دو سیستم متفاوت عمل می کنند، جهت تخمین درصد متان موجود در گاز مرکز دفن به وسیله شبکه عصبی مصنوعی، از مشخصات فاضلاب این راکتورها به عنوان داده های ورودی استفاده شده است. سیستم یک(C1)، در این سیستم، فاضلاب پس از تولید بر روی زباله تازه بازگردانده می شود. سیستم دو(C2)، در این سیستم، فاضلاب پس از خروج از زباله تازه  برروی راکتور حاوی زباله خوب تجزیه شده تخلیه و سپس بر روی زباله تازه بازگردانده می شود
یافته ها: شبکه عصبی دارای کارایی بالایی در پیش بینی درصد متان موجود در بیوگاز است، به طوری که مقدار ضریب همبستگی در شبکه عصبی بهینه، برای داده های آموزش و تست، به ترتیب برابر 999/0 و 997/0 می باشد و ضریب انحراف معیار به ترتیب برابر 098/1 و 387/2 می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به کارایی بالای شبکه عصبی در پیش بینی درصد متان موجود در بیوگاز، می توان از این مدل جهت طراحی بهینه سیستم های جمع آوری و تصفیه گاز مراکز دفن زباله، و همچنین برای حصول اطمینان از نتایج پایش و کاهش هزینه پایش استفاده کرد.


محمدجواد ذوقی، آریامن قویدل،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: به علت وجود پسماندهای جامد شهری تفکیک نشده در دفنگاه زباله، شیرابه دفنگاه زباله، ترکیبات سمی و فلزات سنگین زیادی دارد. بنابراین کنترل و تصفیه این نوع شیرابه ضروری است. جهت طراحی سیستم جمع آوری و تصفیه شیرابه مراکز دفن زباله، برآورد حجم و مشخصات کیفی شیرابه مورد نیاز است. به منظور برآورد حجم شیرابه تولیدی در مراکز دفن زباله از مدل ارزیابی هیدرولوژی مراکز دفن (Hydrologic Evaluation of Landfill Performance) که به اختصار HELP نامیده می شود، استفاده می گردد. برنامه HELP یک مدل هیدرولوژیک دو بعدی است که برای بررسی بیلان آب در دفنگاه زباله، سیستم های پوشش و سایر لایه های موجود در دفنگاه زباله استفاده می شود. در این مقاله برای تخمین میزان شیرابه تولیدی در دفنگاه زباله شهرستان سمنان پس از پایان عمر بهره برداری از دفنگاه زباله، از نرم افزار HELP استفاده شده است. 
روش بررسی: مدل HELP از اطلاعات هواشناسی، مشخصات خاک و پارامترهای طراحی، جهت تخمین میزان شیرابه تولیدی در دفنگاه زباله استفاده می کند. داده های هواسنجی مورد نیاز از ایستگاه سینوپتیک شهر سمنان و مشخصات خاک از آزمایش های مکانیک خاک صورت گرفته در منطقه به دست آمده است. هم چنین پارامترهای طراحی براساس طراحی صورت گرفته در دفنگاه زباله شهرستان سمنان است. این دفنگاه زباله برای پذیرش زباله شهرستان سمنان در 25 سال آینده طراحی شده است.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان می دهد که بارندگی بیشترین تاثیر را در افزایش تولید شیرابه و تبخیر و تعرق بیشترین تاثیر را در کاهش تولید شیرابه در دفنگاه زباله سمنان دارد. در دفنگاه زباله سمنان 82% از بارش سالانه به علت تبخیر و تعرق به دفنگاه زباله وارد نمی شود. با توجه به خروجی مدل HELP ، در دفنگاه زباله سمنان میانگین ارتفاع شیرابه بر روی لایه مانع 3 میلی متر و حداکثر ارتفاع شیرابه بر روی این لایه 36 میلی متر است.
نتیجه گیری: دفنگاه زباله سمنان تحت شرایط حداقل استاندارد طراحی شده و علت ارتفاع کم شیرابه تولیدی، شرایط هواسنجی منطقه است. میزان بارندگی در منطقه احداث دفنگاه زباله کم و تبخیر و تعرق بالاست. علت تبخیر و تعرق بالا در منطقه دما و میزان تابش زیاد در محل احداث دفنگاه زباله سمنان است. تبخیر و تعرق بالا و ایجاد رواناب سطحی در سرپوش دفنگاه زباله سبب می شود، تنها حدود 2/14% از کل بارش در تشکیل شیرابه شرکت می کند.


هادی انتظاری زارچ، محمد جواد ذوقی، محمدرضا دوستی، سمیه رحمانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: رنگ راکتیو قرمز 198 متعلق به رنگ مونو آزو است که به‌طور گسترده‌ای در صنایع نساجی کشور استفاده می‌شود. میزان سمیت رنگ­های راکتیو در مقایسه با دیگر رنگ­ها بیشتر است و موجب عواملی مانند تحریک، سرطان و جهش در انسان می­شوند. هدف کلی این تحقیق، تعیین کارایی سیستم پایلوت تالاب مصنوعی با جریان افقی زیرسطحی متعارف و بافل­دار جهت حذف رنگ راکتیو قرمز 198 است.
روش بررسی: به منظور حذف رنگ راکتیو قرمز 198 تعداد دو سلول به‌صورت موازی به ابعاد m 2×0/5×0/6 ساخته شد. در سلول متعارف و بافل‌دار از نی بومی Phragmites australis استفاده شده است. در روند تحقیق، غلظت COD و رنگ راکتیو بررسی و اثر زمان ماند و گیاه در میزان راندمان بررسی شده است.
یافته‌ها: نتایج حاصل شده نشان داد که حداکثر راندمان حذف رنگ راکتیو قرمز 198، در غلظت آلاینده ورودی mg/L 100 و زمان ماند 3/5 روز به‌دست آمده که مربوط به سلول بافل­دار است. همچنین وجود بافل در سیستم تالاب مصنوعی باعث افزایش راندمان حذف می­شود. وجود گیاه نی در هر دو سلول با راندمان حذف رابطه مستقیم دارد. زمان ماند در سلول متعارف موثرتر از سلول بافل‌دار، در راندمان حذف عمل کرد. همچنین غلظت ورودی آلاینده با راندمان حذف رابطه معکوس داشت.
نتیجه‌گیری: مطابق با نتایج، تالاب مصنوعی زیر سطحی افقی بافل­دار و متعارف می­توانند در غلظت و زمان ماند پایین به‌عنوان سیستمی با عملکرد مناسب در حذف رنگ راکتیو قرمز 198 به‌کار برده شوند.

محمد جواد ذوقی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیشترین رنگ مصرفی در صنایع نساجی رنگ ­های گروه آزو هستند. مواد رنگی آزو دارای ترکیبات آروماتیک پیچیده، پایداری شیمیایی و زیست تخریب پذیر کم هستند. با توجه به این خواص تصفیه این نوع فاضلاب با روش ­های مرسوم، استانداردهای زیست محیطی را برآورده نخواهد کرد. فرایند اکسیداسیون پیشرفته بصورت گسترده برای تصفیه مواد آلی از فاضلاب استفاده شده است. در این مطالعه تصفیه رنگزای آزو واکنشی قرمز 195 با فرایند UV/H2O2 و همچنین پارامترهای تاثیرگذار بر این فرایند بررسی می­ شود.
روش بررسی: در این مطالعه، تصفیه رنگ در غلظت­ آب اکسیژنه، زمان ماند، دما و pH مختلف و در یک راکتور پیوسته دارای لامپ UV انجام شد. دامنه تغییر غلظت آب اکسیژنه، زمان ماند، دما و pH به‌ترتیب برابر 0 تا 2 درصد، 60 تا min 240، C° 25 تا C° 80 و 3 تا 10 در نظر گرفته شد و تاثیر آنها بر حذف رنگ و COD بوسیله طرح مرکب مرکزی و روش سطح پاسخ مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ­ها: نتایج نشان داد مهمترین پارامترهای تاثیرگذار بر حذف رنگ و COD غلظت آب اکسیژنه و زمان ماند بود. افزایش زمان ماند و غلظت آب اکسیژنه در فاضلاب ورودی به‌ترتیب به min 200 و 1/2 درصد سبب افزایش محسوس راندمان فرایند حذف رنگ می­ شود. افزایش pH سبب افزایش درصد حذف رنگ شد. افزایش دما به C°50 سبب افزایش سرعت فرایند حذف رنگ و COD شد. درحالیکه افزایش دما به C°80 تاثیر منفی بر فرایند داشت. با توجه به نتایج روش سطح پاسخ، مقادیر بهینه پارامترها برای غلظت آب اکسیژنه، زمان ماند، دما و pH به‌ترتیب برابر 1/28درصد، min 240، C° 49 و 10 بود. در حالت بهینه حداکثر درصد حذف رنگ و COD به‌ترتیب برابر 98/63 و 87/52 درصد بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، توانایی فرایند UV/ H2O2 در تجزیه رنگ و COD ناشی رنگزای آزو واکنشی قرمز 195 اثبات شد. بطوری‌که تقریبا تمام رنگ ناشی از رنگزای آزو در min 209 و 87/52 درصد از COD ناشی از رنگزا در min 240 حذف شد.

محمدجواد ذوقی، محمدامین رسولی، بهنوش خطائی، محمدرضا دوستی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: اگرچه معدن­ کاری از فعالیت­ های مهم اقتصادی در سراسر جهان است، به علت بهره­ برداری ضعیف فرایندها و دفع نادرست باطله ­های معدنی باعث انتشار آلودگی ­های مختلف به ­خصوص فلزات سنگین در خاک می­ شود. تکنیک­ های مختلفی جهت تصفیه خاک و استخراج فلزات سنگین به کار گرفته شده­ اند. از جمله روش الکتروکینتیک که در خاک­ های ریزدانه بسیار موثر است. لذا در تحقیق حاضر از فرایند الکتروکینتیک جهت استخراج مس از باطله ­های معدنی در بیرجند استفاده شد.
روش بررسی: در این پژوهش، از راکتوری به طول cm 24 از جنس PVC استفاده شد. زمان ماند 2، 4 و 6 روز و ولتاژ V/cm 1 در نظر گرفته شد. الکترودهای گرافیتی انتخاب و دو محلول الکترولیت اسید­نیتریک و اسید­سیتریک جهت استخراج مس بررسی شد. سپس، جهت کنترل pH و بهبود فرایند استخراج، قطبیت الکترودها به طور متناوب تغییر یافت.
یافته ­ها: در راکتور­های مورد آزمایش، بالاترین راندمان حذف (54 درصد) در حالتی بدست آمد که در آند و کاتد به ترتیب از اسید سیتریک M 0/1 و آب مقطر، در مدت زمان 6 روز استفاده شد. در ادامه، با تعویض قطبیت 24 ساعته، راندمان حذف مس به حدود 60 درصد افزایش یافت.
نتیجه­ گیری: کاربرد اسید سیتریک در آند، باعث حذف بیشتر مس شده و تاثیربخشی بیشتری نسبت به اسید نیتریک داشته ­است. به­ علاوه، با تعویض متناوب قطبیت و حفظ pH خاک در محدوده خنثی، شرایط برای انحلال بیشتر فلز و کاهش ته­ نشینی آن در خاک مهیا گردید. درنتیجه میزان انتقال آن به خارج از محدوده تصفیه و راندمان حذف آن از محیط خاک افزایش یافت.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb