4 نتیجه برای رستمی
روح الله رستمی، امیر نبئی، اکبر اسلامی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف:امروزه تولید ورمی کمپوست از پسماندهای غذایی یکی از روشهای مناسب دفع پسماندهای غذایی به شمار میرود که محصول آن به عنوان کودی سودمند در کشاورزی و باغداری کاربرد دارد، از طرفی این فرآیند علاوه بر تولید کود مفید کشاورزی محصولات جانبی نیز دارد که یکی از آنها خود کرمها میباشند که با پرورش آنها میتوان از این موجودات در انواع محصولات به خصوص در تولید غذای طیور و ماهی استفاده کرد. لذا تعیین شرایط بهینه انجام فرآیند ورمی کمپوست پسماندهای غذایی و همچنین رشد کرمها در این پسماندها حائز اهمیت است. هدف از این مطالعه تعیین حدود دما و رطوبت بهینه رشد کرمها و پیشرفت فرآیند در تولید ورمی کمپوست از پسماندهای غذایی بود.
روش بررسی: در این مطالعه از کرم های گونه (Eisenia foetida) ای زنیا استفاد شد. انجام فرآیند در محیط های کوچک به اندازه گلدان به ارتفاع cm15و قطرcm12 و به مدت یک ماه صورت گرفت، سه بازه دمایی 5-15، 15- 25و 25-35 درجه سانتیگراد و سه بازه رطوبتی 55-65% ، 65-75% و75-85% استفاده شد.
یافتهها: برای آنالیز آماری نتایج از آزمون چند متغیره استفاده شد که تحلیل نتایج نشان دهنده معنیدار بودن تاثیر دما و رطوبت بر نسبت C:N در فرآیند میباشد .(Pvalue<0.05)
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دمای 15-25 درجه سانتیگراد برای انجام فرآیند مناسبتر میباشند. بر طبق نتایج با افزایش یا کاهش دمای محیط، مانند فصل زمستان و تابستان، نگهداری رطوبت در حد 65-75% در انجام بهتر فرآیند موثر است. با توجه به نتایج به دست آمده، همچنین به نظر میرسد که دمای 15-25 درجه و رطوبت 65-75% برای رشد کرمها شرایط بهتری باشد.
روح ا.. رستمی، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بنزن، تولوئن و زایلنها (BTX) آلایندههای آلی هستند که به طور عمده به همراه نفت و مشتقات آن وجود دارند. BTX جزو آلایندههای زیست محیطی بوده و برای سلامتی انسان نیز مضر به حساب میآیند. استفاده از جاذبهایی مانند زئولیت، یکی از انواع روشهای حذف این ترکیبات است که در این مطالعه نیز هدف بر آنست تا حذف ترکیبات BTX با استفاده از زئولیت نوع کلینوپتیلولیت و همچنین زئولیت به همراه نانوذرات اکسید مس به جهت خاصیت کاتالیستی آن مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه از زئولیت منطقه گرمسار سمنان در اندازه دانهای 1-2 میلیمتر و با انجام اصلاح اسیدی توسط اسید کلردریک و همچنین حالت نانوذره دار شده آن با استفاده از نانوذرات اکسید مس، استفاده شد. جریان هوا که به طور مصنوعی آلوده شده بود، به صورت پیوسته به کار گرفته شد و نمونهبرداری با استفاده از چارکول تیوب از جریان ورودی و خروجی انجام شد. تشخیص غلظت آلایندهها با استفاده از کروماتوگرافی گازی با آشکارساز FID صورت گرفت.
یافته ها: راندمان حذف برای بنزن، تولوئن، -pزایلن، -mزایلن و -oزایلن در کلینوپتیلولیت به ترتیب برابر 3/78، 1/62، 2/32، 15/32 و 8/18% و در کلینوپتیلولیت حاوی نانوذرات اکسید مس به ترتیب 42/25، 65/35، 33/36، 24/33 و 39/29% به دست آمد. میانگین راندمان حذف ترکیبات BTX در زئولیت بدون نانوذره (31/43%) بیشتر از زئولیت نانوذره دار (32%) به دست آمد. لیکن، نتایج نشان داد که غلظت CO2 در هوای خروجی از زئولیت حاوی نانوذره (ppm 550) بیشتر از زئولیت بدون نانوذره (ppm 525) است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اضافه شدن نانوذرات به زئولیت هرچند باعث کاهش راندمان حذف بنزن و تولوئن شده است که می تواند ناشی از اشغال یا مسدود شدن سایتهای جذب آلایندهها روی زئولیت توسط نانوذرات باشد، ولی موجب ارتقای تاثیر کاتالیستی زئولیت در شکستن مولکولهای آلاینده ها و پیشرفت بیشتر فرایند تجزیه آنها تا تبدیل شدن به CO2 شده است.
مهدی جهانگیری، مسعود نقاب، وحید خادمیان، رضا رستمی، علی کریمی، ماندانا آقابیگی، عباسعلی کسایی نسب،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: فاضلاب حاوی عوامل بیماریزای مختلفی شامل ویروسها، باکتریها، قارچها و ... است که در طی فرایندهای مختلف تصفیه میتواند به صورت هوابرد در آمده و هوای اطراف را آلوده کند. این مطالعه با هدف تعیین نوع و تراکم بیوآیروسلها در هوای یک تصفیه خانه فاضلاب پتروشیمی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی میزان تراکم بیوآیروسلها در بخشهای مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب پتروشیمی با استفاده از روش شماره 0800 موسسه ملی بهداشت و ایمنی امریکا (NIOSH) اندازهگیری و با تراکم نقطه مرجع مقایسه شد. برای نمونهبرداری از هوا از محیطهای کشت آگار خونی دکسترو آگار و نمونه بردار تک مرحلهای آندرسن با دبی L/min 3/28 استفاده شد. مدت زمان نمونهبرداری به طور متوسط min 10 بود. نمونههای جمعآوری شده بلافاصله در آزمایشگاه به مدت 48 ساعت در انکوباتور قرار گرفته و سپس مورد شمارش قرار گرفتند.
یافتهها: میانگین تراکم بیوآیروسلهای باکتریایی و قارچی اندازهگیری شده در کل واحدهای تصفیهخانه به ترتیب (M±SD) CFU/m3 49/185±70/731 و 58/10±43/28 بود که این میزان به ترتیب 35 برابر و 45/1 برابر تراکم اندازهگیری شده در نقطه مرجع بود. اختلاف میانگین تراکم باکتریها در واحدهای تصفیه فاضلاب با تراکم نقطه مرجع از نظر آماری معنیداربود.
نتیجهگیری: نتیجه این مطالعه نشان داد در مجموع تراکم بیوآیروسلها به ویژه باکتریها از تراکم نقطه مرجع بالاتر بود. بالاترین میزان تراکم بیوآیروسلها در حوضچه هوادهی اندازهگیری شد که با استفاده از سیستمهای هوادهی افشانهای میتوان میزان انتشار بیوآیروسلها از آن را کاهش داد.
سحر رستمی، فرهاد درویشیسهتلانی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه توسعه کارآفرینی سبز نقش مهمی در اشتغالزایی پایدار، کاهش مشکلات زیستمحیطی، توسعه اقتصادی و حرکت به سمت توسعه پایدار دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل تسهیلکننده فرایند کارآفرینی سبز در حوزه پسماند شهری، با روش آمیخته (کیفی–کمی) انجام شده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر با رویکرد آمیخته (از نوع طرحهای اکتشافی) صورت پذیرفته است. بدین منظور با بهرهگیری از منطق نمونهگیری نظری، 14 خبره با تکنیک گلولهبرفی انتخاب و دادههای موردنیاز از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند تا دستیابی به اشباع نظری از آنها جمعآوری شد و با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در بخش کمی در قالب پرسشنامههای تاثیر متقابل از 26 نفر متخصص به روش نمونهگیری هدفمند گردآوری شد و از تکنیک DEMATEL-ISM یکپارچه برای ساختن ساختار سلسله مراتبی منظم استفاده شد.
یافتهها: مدل لایهبهلایه حاصل از بهرهگیری از تکنیک DEMATEL-ISM در 4 سطح نمایش داده شد که شامل لایه اول، بهبود قوانین و مقررات و طراحی چشمانداز مناسب بهعنوان زیربناییترین لایه؛ سپس لایه دوم شامل بهبود مسائل زیرساختی، گسترش مسائل حمایتی، فرهنگسازی، افزایش آگاهی عمومی؛ لایه سوم شامل بهرهبرداری از پتانسیلهای منطقه و جلب مشارکت بخش خصوصی و لایه چهارم شامل مدیریت کارآفرینانه است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که قدم نخست برای ایجاد محیط تسهیلگر فرایند کارآفرینی سبز در حوزه پسماند شهری، بهبود سازههای کلانی است که عمدتا توسط دولت مرکزی باید تسهیل گردد؛ گام دوم مربوط به بسترسازی مناسب و آمادهسازی فضای عمومی حاکم بر جامعه است؛ در گام سوم مشخص شد که توسعه و بهرهگیری از پتانسیلهای منطقه اثربخشی عملیاتی آن را افزایش میدهد و در گام پایانی، با مدیریت کارآفرینانه، میتوان از تمام فعالیتهایی که در سطوح قبل رخ داد بهصورت کارا و اثربخش استفاده کرد.