14 نتیجه برای سعیدی
محمدرضا محبی، کوشیار اعظم واقفی، احمد منتظری، مهرنوش ابطحی، سوگل اکتابی، رضا غلام نیا، فاطمه علی عسگری، رضا سعیدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه، یک شاخص نوین برای ارزیابی کیفیت منابع آب برای مصرف شرب با عنوان شاخص اصلاح شده کیفیت آب آشامیدنی (Modified Drinking Water Quality Index: MDWQI) توسعه یافت و از آن در بررسی وضعیت کیفیت منابع آب زیرزمینی تأمینکننده آب آشامیدنی در مناطق شهری ایران در سال 1390 استفاده گردید. روش بررسی: تعداد 23 خصوصیت کیفی آب بعنوان خصوصیات کیفی ورودی به شاخص استفاده شد و از استانداردهای کیفیت آب آشامیدنی ایران بعنوان معیار مقایسه استفاده گردید. شاخص MDWQI با استفاده از سه عامل تعداد خصوصیات متجاوز از معیار، تعداد اندازهگیریهای متجاوز از معیار و بزرگی تخطیها از معیار محاسبه میشود. این شاخص کیفیت منابع آب را با توجه به امتیاز کسب شده در محدوده 0 تا 100 در پنج دسته عالی (100-95)، خوب (94-80)، متوسط (79-65)، مرزی (64-45) و نامناسب (44-0) توصیف مینماید. یافتهها: بر اساس شاخص MDWQI، کیفیت 95% آبهای زیرزمینی کشور در سطح خوب تعیین شد و در بقیه موارد متوسط یا مرزی بود، همچنین بهترین و بدترین کیفیت منابع آب زیرزمینی به ترتیب در استانهای اردبیل و قم مشاهده شد. سه خصوصیت کیفی اول با بیشترین نرخ تخطی به ترتیب فلوراید، منیزیم و نیترات بودند که نرخ تخطی آنها به ترتیب 74%، 32% و 13% تعیین شد. نتیجهگیری: میانگین کشوری امتیاز شاخص MDWQI حدود 85 (وضعیت خوب) بود. این مطالعه نشان داد که شاخص MDWQI و زیرشاخصهای آن کیفیت منابع آب را به سهولت، به درستی و به طور قابل اعتماد توصیف میکنند و میتوان از آنها بطور گسترده در سراسر دنیا برای ارزیابی کیفیت منابع آب استفاده کرد.
مرضیه رضوی، محسن سعیدی، ابراهیم جباری،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در این تحقیق تصفیهپذیری پساب یک واحد خشکشویی و لباسشویی به روش انعقاد الکتریکی و با استفاده از دو جفت الکترود آلومینیومی و آهنی بررسی شد. روش انعقاد الکتریکی یک روش نوین در تصفیه انواع پساب است که در سالهای اخیر به صورت ویژهای مورد ملاحظه محققین قرار گرفته است. اعمال جریان برق مستقیم به دو یا چندین الکترود فلزی مناسب در یک راکتور ناپیوسته حاوی پساب، سبب تولید لختههای هیدروکسید فلزی میگردد.
روش بررسی: در این روش تغییرات شرایط عملیاتی شامل pH، فاصله بین الکترودها، شدت جریان الکتریکی و جنس الکترودها مورد بررسی قرار گرفت و با تغییر pH از 3تا 7 و همچنین 9 راندمان حذف فسفات، نیترات و COD ثبت شد.
یافتهها: مطابق با نتایج به دست آمده در این تحقیق الکترود آلومینیومی عملکرد بهتری در حذف فسفات و الکترود آهنی نتایج بهتری در حذف نیترات وCOD از خود نشان داد. بیشترین میزان حذف فسفات در 7=pH و با استفاده از الکترود آلومینیومی برابر با 99/93% به دست آمد و این در حالی است که بیشترین میزان حذف نیترات توسط الکترود آهنی و در 9=pH که برابر با 97/62% و بالاترین میزان حذف COD توسط همین الکترود برابر با 80% و در 6=pH تعیین گردید. همچنین در این تحقیق به مقایسه نتایج هزینههای عملیاتی در استفاده از این دو الکترود پرداخته شد و نشان داده شد که نسبت هزینهها در شرایط استفاده از الکترود آلومینیومی به هزینهها در شرایط استفاده از الکترود آهنی متفاوت است.
نتیجهگیری: اگرچه دستیابی به مقادیر قابل توجه حذف نیترات، فسفات وCOD، با استفاده از هر دو نوع الکترود میسر است، اما برآورد هزینههای عملیاتی جهت تصفیه پسابهای حاوی فسفات، نیترات وCOD با استفاده از الکترود آهنی از نظر دستیابی به استانداردهای زیست محیطی نتایج بهتری نسبت به الکترود آلومینیومی ارایه میدهد
مهرنوش ابطحی، کاظم ندافی، علیرضا مصداقینیا، کامیار یغمائیان، رامین نبیزاده، نعمتالله جعفرزاده، نوشین راستکاری، رضا سعیدی، شاهرخ نظم آرا،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دیکلرومتان یکی از آلایندههای خطرناک محیطزیست بویژه هوای آزاد بوده و در تماسهای حاد و مزمن، سلامت انسان را تهدید میکند. در این مطالعه کارایی بیوراکتور تلفیقی ستون حباب مایع- بیوفیلتر (HBCB) در حذف دیکلرومتان از جریان گازی آلوده در مقیاس پایلوت و شرایط پایدار بررسی شد. روش بررسی: آزمایشات در چهار مرحله با غلظت تقریبا ثابت دیکلرومتان (حدود ppm 240) و زمان ماند بستر خالی متغیر به میزان s 50، 100، 150 و 200 به انجام رسید و علاوه بر تعیین راندمان و نرخ حذف دیکلرومتان، خصوصیات مایع مخلوط بیوراکتور ستون حباب مایع مطالعه شد و سینتیک بیوفیلتراسیون تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: میانگین راندمان بیوراکتور تلفیقی در حذف دیکلرومتان در زمان ماند بستر خالی به میزان 200 و s 150 به ترتیب 79 و 71 درصد بود، اما با کاهش بیشتر زمان ماند بستر خالی راندمان حذف دیکلرومتان به میزان قابل توجهی تنزل یافت، بطوریکه در زمان ماند بستر خالی به میزان s 50، راندمان حذف دیکلرومتان به حدود 32 درصد رسید. کاهش زمان ماند بستر خالی از s 200 به s 50 با افزایش نرخ بارگذاری منجر به افزایش نرخ حذف دیکلرومتان از g/m3.h12/1 به g/m3.h 19/6 شد. نتایج تجزیه و تحلیل سینتیک نشان داد که دادههای سینتیک بیوفیلتراسیون بیشترین تطابق را با معادله سرعت درجه یک داشت (0/99>R2 و 2/2>&epsilon%) و ثابت سرعت حذف دیکلرومتان به میزان 0/0114 s-1 بدست آمد. بررسی خصوصیات مایع مخلوط نشان داد که تنظیم pH و هدایت الکتریکی با تناوب روزانه کافی بوده و محدودیتی در عملکرد بیوراکتور ایجاد نمی کند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بیوراکتور HBCB کارایی و سرعت نسبتا بالایی در حذف دی کلرومتان از جریان گازی آلوده داشته و نسبت به شرایط متغیر بهره برداری انعطاف پذیر است.
غلامرضا گودرزی، سحر گراوندی، سعید سعیدی مهر، محمد جواد محمدی، مهدی وثوقی نیری، شکراله سلمان زاده، کامبیز احمدی انگالی، عبدالکاظم نیسی، علی اکبر بابایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی تقریبا هر سال 150000 نفر در جنوب آسیا در اثر بیماری های قلبی– عروقی، تنفسی و سرطان ریه ناشی از آلودگی هوا دچار مرگ زودرس می شوند. نتایج مطالعات در خصوص اثرات کوتاه مدت و بلند مدت به صورت موارد بستری، مراجعه به پزشک، تعداد موارد یک بیماری خاص، مرگ و تعداد سال های از دست رفته زندگی (YOLL) گزارش می شود. در این مقاله هدف این است که به اثر آلاینده PM10 بر سلامت انسان پرداخته شود. مدل کامپیوتری (Air Quality Health Impact Assessment) 2.2.3 Air Q جهت ارزیابی اثرات سوء ناشی از در معرض قرار گرفتن آلاینده PM10 بر سلامت انسان در اهواز در سال 1388 استفاده گردید. تماس طولانی مدت با ذرات معلق بصورت کاهش در طول عمر شخص، خود را نشان می دهد. میزان شیوع برونشیت و کاهش عملکرد ریوی در بچه ها و بزرگسالان حتی در غلظت های متوسط سالیانه ذرات معلق زیر (20µg/m3 (PM2.5 و (30µg/m3 (PM10دیده شده است. عمده منابع انتشار ناشی از دخالت بشر در خصوص ذرات معلق ترافیک جادهای(25-10 درصد)، احتراق ثابت(55-40 درصد) و فرایندهای صنعتی(30-15 درصد) هستند. روش بررسی: در این مطالعه دادههای مورد نیاز از سازمان محیط زیست و سازمان هواشناسی اهواز گردآوری گردید. در مرحله بعد با توجه به خام بودن دادهها توسط نرم افزار Excelپردازش (مجموعه دستورات تصحیح دما و فشار، میانگینگیری، کد نویسی) دادهها انجام گردید. در مرحله آخر دادههای پردازش شده توسط Excel به مدل Air Qداده شد. این مدل یک ابزار معتبر و قابل اعتماد به منظور برآورد اثرات کوتاه مدت آلایندههای هوا توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. این مدل شامل چهار اسکرین ورودی (Supplier، AQ data، Location، Parameter) و دو اسکرین خروجی (Table، Graph) است. یافتهها: یافتهها نشان دادند که ایستگاههای اداره کل و نادری به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت PM10را داشتهاند، همچنین متوسط سالیانه، متوسط تابستان، متوسط زمستان و صدک 98 این آلاینده در شهر اهواز به ترتیب برابر با 261، 376، 170 و µg/m3 1268 بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد کل مرگها منتسب به تماس با PM10 در یک سال 1165 نفر بوده است. نتیجهگیری: نرم افزار Air Q با استفاده از دادههای پردازش شده توسط اکسل، خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب را محاسبه نموده و حاصل کار را به صورت مرگ و میر نمایش میدهد. ذکر این نکته الزامی است که هیچ مدلی وجود ندارد که بتواند اثرات تمام آلایندهها را یکجا و روی هم برآورد نماید. با توجه به نتایج حاصل تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی عروقی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با PM10 طی یکسال 612 نفر بوده است که 52 درصد این تعداد مربوط به غلظت کمتر از µg/m3 300 است. همچنین تعداد موارد تجمعی مرگ ناشی از بیماریهای تنفسی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با PM10 طی یکسال 114 نفر بوده است. تعداد تجمعی موارد مراجعه سرپائی به علت بیماری تنفسی منتسب به PM10در یک سال 1551 نفر بوده است. 36 درصد موارد فوق در روزهای با غلظت کمتر از µg/m3 200 رخ داده است.
محمد رستگاری، محسن سعیدی، افسانه ملاحسینی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای از مهمترین آلاینده های آلی به شمار می روند، که دارای اثرات سرطانزایی و سمیت زیاد هستند. خاک به عنوان محلی برای دفن پسماندهای صنایع و یا به عنوان بستری که ممکن است نشت آلاینده ها به هر دلیلی بر روی آن صورت پذیرد در معرض آلودگی قرار دارد. جذب و واجذب فنانترن در خاک بر سرنوشت این آلاینده در سیستم آب-خاک مؤثر است و وجود ماده آلی در ماتریس خاک می تواند بر جذب و واجذب فنانترن اثرگذار باشد. به همین دلیل بررسی اثر ماده آلی بر فرایند جذب فنانترن برای بررسی سرنوشت نهایی این آلاینده در خاک بسیار مهم است. در این مطالعه اثر افزودن هیومیک اسید استخراج شده از لئوناردیت به خاک در جذب فنانترن مورد بررسی قرار گرفته است. روش بررسی: برای بررسی اثر ماده آلی بر جذب فنانترن در خاک، در ابتدا علاوه بر خاک کائولین پایه، خاک کائولین با مقدار مشخص ماده آلی از طریق آزمایشهای ناپیوسته آمادهسازی شد. سپس جذب فنانترن از طریق آزمایش های ناپیوسته بر روی این دو خاک انجام گرفت. یافته ها: با افزایش ماده آلی به خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی، مقدار قابلیت خاک برای جذب رطوبت و همچنین مقدار pH خاک افزایش یافته است. رفتار جذبی فنانترن در هر دو خاک کائولین و کائولین همراه با ماده آلی با مدل خطی فروندلیچ هماهنگی بهتری داشت. همچنین مشاهده شد که ماده آلی باعث افزایش جذب فنانترن در خاک شده است. نتیجه گیری: با افزایش 41/04درصدی مقدار کاهش در اثر سوزاندن که در نتیجه افزودن هیومیک اسید به خاک اتفاق افتاده است، مشاهده شد که مقدار ضریب توزیع جذب فنانترن در خاک افزایش 36/69 درصدی داشته است.
کاظم ندافی، ایوب بیکی، رضا سعیدی، قاسم قنبری، عاطفه نیتی، لیلا صوری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در طغیان بیماریهای عفونی، اجرای به هنگام بررسیهای اپیدمیولوژی، محیطی و آزمایشگاهی منجر به تشخیص سریع عامل و منبع ایجاد طغیان شده و از گسترش بیماری و اتلاف سلامت جامعه میکاهد. در پی وقوع طغیان بیماری گاستروآنتریت در شهر پردیس در دیماه سال 1392، این تحقیق به منظور شناسایی عامل، منبع و راه انتقال بیماری انجام شد.
روش بررسی: در ابتدا بررسی اپیدمیولوژی توصیفی با استفاده از چک لیست انجام شد و نمونههای مدفوع تهیه و آنالیز گردید. وضعیت کیفیت آب آشامیدنی شهر پردیس حین و قبل از طغیان از شبکه ملی بهداشت محیط ایران استخراج شد. سامانه آبرسانی شامل حوضه آبگیر، منابع، خطوط انتقال، مخازن ذخیره، سامانه گندزدایی و شبکه توزیع بازرسی شده و نمونهبرداری و آنالیز میکروبی آب شامل کلیفرم گرماپای و نوروویروس مطابق روش استاندارد صورت گرفت.
یافتهها: تعداد کل بیماران 6027 نفر با علائم بیماری تهوع، استفراغ، دل پیچه، اسهال خفیف و تب خفیف بود. توزیع بیماری در همه گروههای سنی، جنسی، قومیتی و مکانی یکنواخت بود. نتیجه آزمایش مولکولی 6 نمونه از 9 نمونه مدفوع از نظر نوروویروس مثبت بود. مخاطرات شناسایی شده در سامانه آبرسانی شهری عبارت بودند از رخداد شکستگی لوله آب دو روز قبل از طغیان بیماری، انشعاب غیر مجاز سامانه آبیاری فضای سبز به سامانه آبرسانی شهری، استفاده از چاههای فلمن حفاظت نشده بعنوان منبع تامین آب و تخلیه فاضلاب خانگی در بالادست منبع تامین آب. عمده نمونههای آب خام تهیه شده از چاههای فلمن (11 نمونه از 12 نمونه برداشتی) دارای آلودگی مدفوعی بود، اما بعلت ضعف و محدودیت تجربه در شناسایی نوروویروس در نمونههای آب، نوروویروس در دو نمونه آب خام مورد آزمایش منفی بود.
نتیجهگیری: بررسی اپیدمیولوژی توصیفی نشان داد که طغیان تک منبعی است. شواهد بالینی، بررسی اپیدمیولوژی، نتیجه آنالیز نمونههای انسانی و آلودگی مدفوعی نمونههای آب خام و مقاومت نورویروس به مقادیر استاندارد کلر آزاد باقیمانده در آب نشان داد طغیان بیماری در اثر مصرف آب آشامیدنی آلوده به نورویروس -ورود فاضلاب خانگی به سامانه تامین آب- اتفاق افتاده است. جهت پیشگیری از بروز طغیانهای مشابه رفع اشکالات مشاهده شده در سامانه آبرسانی و اجرای برنامه ایمنی آب توصیه میشود.
ایوب بیکی، مسعود یونسیان، رامین نبی زاده، رضا سعیدی، لیلا صوری، مهرنوش ابطحی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: شنا یکی از محبوبترین ورزشها و تفریحات است که فواید سلامتی زیادی دارد، اما از طرف دیگر آلودگی میکروبی آب استخرهای شنا از طریق سرایت و گسترش بیماریهای عفونی تهدید مهمی علیه بهداشت عمومی محسوب میشود. در این تحقیق کیفیت میکروبی آب کلیه استخرهای عمومی شهر تهران ارزیابی شد و عوامل مؤثر بر آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی با رویکرد توصیفی- تحلیلی در سال 1392 انجام شد. کلیه استخرهای عمومی شهر تهران بازرسی شده و نمونهبرداری آب جهت سنجش شاخصهای میکروبی کلیفرمهای گرماپای و شمارش بشقابی هتروتروفیک (HPC) و پارامترهای فیزیکوشیمیایی مؤثر بر کیفیت میکروبی شامل کدورت، کلر باقیمانده و pH صورت گرفت و از شاخص مجموع کیفیت میکروبی آب استخر برای توصیف وضعیت کلی استفاده شد. عوامل محتمل مؤثر بر کیفیت آب نیز از طریق بازرسی با استفاده از چک لیست بررسی شدند.
یافتهها: بررسی کیفیت میکروبی آب استخرهای شنا نشان داد که شاخصهای میکروبی کلیفرمهای گرماپای و HPC به ترتیب در 91/4 و 84/5 % موارد در سطح مطلوب قرار داشتند. سطح مطلوبیت پارامترهای کلر آزاد باقیمانده، کدورت، pH و دما نیز به ترتیب 82/7، 45/5، 85/6 و 65/4% بدست آمد. بر اساس شاخص مجموع کیفیت میکروبی آب استخر، کیفیت آب استخرها در 39/6 % موارد عالی، در 50/4 % موارد خوب و در بقیه موارد پایین تر از حد مناسب ارزیابی شد. کلر آزاد باقیمانده و کدورت آب، بار شناگران، دوره بازگشت آب به استخر، مقدار رقیقسازی و تعویض آب، نظافت، استفاده از دوش و حوضچه گندزدایی و نحوه بهرهبرداری سیستم تصفیه آب تاثیر معنیداری (P<0/05) بر روی شاخصهای میکروبی مورد مطالعه داشتند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که وضعیت کلی کیفیت میکروبی آب استخرهای تهران قابل قبول بوده و تجزیه و تحلیل نتایج، مداخلات مؤثرتر بر بهبود کیفیت میکروبی آب استخرهای مورد مطالعه را مشخص نمود.
علی میثاقی، معصومه سعیدی، نگین نوری، محمدرضا رضایی گلستانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات ضد میکروبی طبیعی دارای ظرفیت ارزشمندی برای استفاده در انواع مواد غذایی جهت مقابله با میکروارگانیسمهای بیماریزا و عامل فساد هستند. اهداف این مطالعه شامل تولید فیلمهای زیستتخریبپذیر به کمک ترکیب پلیلاکتیک اسید با غلظتهای مختلف اسانس پونه کوهی و یا عصاره اتانولی برهموم و بررسی ویژگیهای فیزیکی و ضدمیکروبی فیلمهای حاصل بودند.
روش بررسی: فیلمهای فعال بر پایه پلیلاکتیک اسید به کمک روش قالبگیری تولید شدند و ضخامت و مهمترین پارامترهای رنگی آنها به ترتیب به کمک میکرومتر دیجیتال و دستگاه رنگسنج اندازهگیری شدند. در ادامه اثرات ضدباکتریایی فیلمهای حاصل علیه چهار باکتری بیماریزای رایج غذازاد شامل استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیا کلی، ویبریو پاراهمولیتیکوس و لیستریا مونوسایتوژنز، بوسیله روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج ارزیابیهای فیزیکی نشان دادند که اولا با اضافه شدن غلظتهای مختلف دو ماده فعال، غالبا ضخامت فیلمهای حاصل بصورت معنیداری افزایش یافت (0/05 < p)، و ثانیا، حضور این ترکیبات در ساختار فیلمها همزمان باعث کاهش روشنایی و افزایش میزان زردی و قرمزی فیلمها شد. هیچیک از فیلمهای پلیلاکتیک اسید خالص و یا حاوی عصاره برهموم، اثر ضدمیکروبی به جای نگذاشتند، اما تمامی فیلمهای حاوی درصدهای بالاتر اسانس پونه کوهی (۵ و ۱۰ درصد) بهصورت وابسته به غلظت علیه هر ۴ سویه باکتریایی موثر بودند، و این اثرات در رابطه با باکتریهای گرم مثبت شدیدتر ثبت شد. بیشترین هاله عدم رشد هم در مورد فیلم شماره حاوی ۱۰ درصد اسانس و ۲ درصد برهموم ثبت شد که مقادیر آن به ترتیب 56/66، ۴5/۴6، 17/91و 17/65mm در مورد استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسایتوژنز، ویبریو پاراهمولیتیکوس و اشرشیا کلی بودند.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این مطالعه، حضور عصاره اتانولی برهموم به تنهایی در فرمولاسیون اولیه فیلمهای پلی لاکتیک اسید علیه چهار پاتوژن غذازاد مورد مطالعه تاثیرگذار نبوده، در حالیکه اضافه شدن این ترکیب به فیلمهای حاوی اسانس پونه کوهی موجب افزایش ویژگیهای موثر ضد باکتریایی فیلمهای حاصل شد. در نتیجه، استفاده همزمان از این دو ترکیب در ساختار فیلمهای آبگریز مانند فیلم پلی لاکتیک اسید برای تولید فیلمهای فعال بستهبندی مواد غذایی توصیه میگردد.
مهدی هادی، زهرا ابوسعیدی، حسن پاسالاری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: رسوبگذاری و خورندگی باعث کاهش کیفیت آب و آسیب به تجهیزات لولهکشی در سیستمهای تامین آب میشوند. در این مطالعه تمایل به خورندگی یا رسوبگذاری منابع آب زیرزمینی شامل چشمه، قنات، چاههای عمیق و نیمهعمیق در مناطق روستایی کاشان طی سالهای 1381 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: بر مبنای پارامترهای pH، دما، کلسیم، کربنات، بیکربنات، کل جامدات محلول، مقادیر شاخصهای پایداری آب شامل لانژلیر (LSI)، رایزنار (RSI)، پوکوریوس (PSI) و همچنین مقدار و روند شاخص کمی پتانسیل ترسیب کربنات کلسیم (CCPP) به تفکیک منابع آب تعیین و تحلیل شد.
یافتهها: مقدار متوسط شاخصهای LSI، RSI و PSI و CCPP به ترتیب برابر با 0/02±0/41، 0/03±6/99، 0/02±7/40و mg/L 2/44±21/41 تعیین شد. براساس شاخص CCPP مقدار پتانسیل رسوبگذاری چشمه، قنات، چاه عمیق و نیمهعمیق بهترتیب برابر با 3/16±17/23، 1/38±15/66، 11/22±41/23 و mg/L 4/46±23/15 است. از سال 1381 تا 1392 شاخص CCPP افزایش محسوسی داشته بهگونهای که بهطور میانگین mg/L 1/6 در سال افزایش یافته است.
نتیجهگیری: منابع آب منطقه رسوبگذار هستند به نحویکه این تمایل از بیشترین تا کمترین مربوط به چاههای عمیق، چاههای نیمهعمیق، چشمه و قنات است. مقدار تشکیل رسوب به ازای هر متر مکعب آب منطقه در حدود g 21 برآورد شد که شاید در افزایش رسوبات در جداره سیستمهای توزیع آب مشکل ساز باشد. مدیریت برداشت آب در منطقه همراه با کاهش مقدار TDS در منابع آب (شاید از طریق کنترل تخلیه زهآبهای کشاورزی)، در کاهش تمایل آب به رسوبگذاری موثر است.
کاظم ندافی، علیرضا مصداقی نیا، مهرنوش ابطحی، محمدصادق حسنوند، رضا سعیدی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات بار بیماریهای محیطی از مهمترین نیازهای ضروری برای تعیین وضعیت موجود، افزایش اثربخشی سیاستگذاریها و برنامههای بهداشتی و اولویتبندی مداخلات بهسازی محیط بشمار میروند. در این مقاله مروری وضعیت بار بیماریهای محیطی در ایران براساس نتایج آخرین مطالعه جهانی بار بیماریها (Global Burden of Disease (GBD))، سایر مطالعات جهانی و پژوهشهای ملی در کشور مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه پژوهشهای انجام شده بر روی بار بیماریهای محیطی در ایران با جستجو در پایگاههای علمی بینالمللی و ملی مشخص شدند و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: مرور مطالعات بار بیماریهای محیطی نشان داد که براساس نتایج مطالعه GBD سهم عوامل خطر محیطی در کل بار بیماریها در کشور در سال 2017 بر حسب شاخص تعداد سالهای از دست رفته بهواسطه مرگ یا ناتوانی (Disability-adjusted life years (DALYs)) و تعداد موارد مرگ به ترتیب حدود 8 و 13 درصد بوده است. بر طبق نتایج مطالعه GBD، سهم عوامل خطر در DALY منتسب به عوامل محیطی در کشور در سال 2017 (در مجموع 329,648,1) بهصورت زیر بود: PM2.5 هوای آزاد 45/0 درصد، عوامل خطر شغلی 25/1 درصد، مواجهه با سرب 19/4درصد، آب آشامیدنی ناسالم 5/0 درصد، ازن تروپوسفری 1/7 درصد، عدم دسترسی به تسهیلات شستشوی دست 1/5 درصد، دفع غیربهداشتی فاضلاب 1/4درصد، رادن هوای داخل ساختمان 0/6 درصد و آلودگی هوای داخل بواسطه مصرف سوخت جامد 0/3 درصد. کل نرخ DALY و نرخ مرگ منتسب به پرتوهای فرابنفش خورشیدی در ایران در سال 2000 بهترتیب 46/2 و 0/7 برآورد گردیده است. شاخص DALY و نرخ DALY منتسب به غلظت بالای فلوراید در آب آشامیدنی ناشی از ایجاد فلوروزیس دندانی در کشور در سال 2017 بهترتیب 3443 و 4/31 بهدست آمد. ارزیابی تاثیر فلورایدزنی آب آشامیدنی بهعنوان یک عامل محافظت کننده محیطی نشان داد که این اقدام از طریق پیشگیری از پوسیدگی دندان میتواند شاخص DALY و نرخ DALY در کشور را بهترتیب 971,14 و 18/73 کاهش دهد. طی سالهای 2017-2005، نرخ DALY (به ازای هر 100 هزار نفر) منتسب به عوامل PM2.5 هوای آزاد، ازن تروپوسفری، رادن هوای داخل و عوامل خطر شغلی رو به افزایش بوده که این نتیجه اهمیت اقدامات پیشگیرانه و کنترل آنها را افزایش میدهد.
نتیجهگیری: تفاوت چشمگیری در میزان بار بیماریهای منتسب به یک عامل خطر در مطالعات جهانی مختلف و همچنین میان مطالعات جهانی و ملی وجود داشت. با توجه به بکارگیری دادههای با جزئیات بیشتر و کاملتر و انجام ارزیابیهای فروملی، نتایج مطالعات ملی بار بیماریهای منتسب به عوامل خطر محیطی معتبرتر و کاربردیتر بوده، لذا تقویت و تداوم این مطالعات در سطوح ملی و فروملی با توجه به اولویتها، نیازها، روندهای زمانیـمکانی و با استفاده از دادهها و اطلاعات معتبر داخلی ضروری است و اکیدا توصیه میگردد.
منصور شمسی پور، هما کاشانی، مسعود یونسیان، کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند، رضا سعیدی، مهدی هادی، علیرضا مصداقی نیا،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر به منظور ارزیابی جایگاه و روند تغییرات وضعیت بهداشت محیط کشور ایران در مقایسه با کشورهای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 با استفاده از آخرین گزارش شاخص عملکرد محیط زیست (EPI) در سال 2018 میلادی صورت گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه امتیاز شاخصهای حیطه بهداشت محیط؛ کیفیت هوا (شامل سوختهای جامد خانگی، مواجهه با PM2.5، تخطی مقادیر PM2.5 از مقادیر رهنمودی سازمان جهانی بهداشت)، آب و بهسازی (شامل آب آشامیدنی و بهسازی)، همچنین فلزات سنگین (شامل مواجهه با سرب)، برای کشورهای سند چشم انداز در افق 1404 از آخرین گزارش EPI در سال 2018 استخراج شد. براساس امتیاز هر شاخص در هر کشور رتبه بندی انجام شد و درصد تغییرات امتیاز هر شاخص در آخرین سال در مقایسه با سال مبنا محاسبه گردید و با میانگین درصد تغییرات شاخص در کلیه کشورهای مورد بررسی مقایسه شد.
یافتهها: در حیطه کیفیت هوا، کشور ایران در سال 2016 در رتبه 7ام قرار گرفته است بهطوریکه از لحاظ شاخصهای سوختهای جامد خانگی، مواجهه با PM2.5، و تخطی مقادیر PM2.5 از مقادیر رهنمودی سازمان جهانی بهداشت بهترتیب در رتبه 6ام، 8ام و 9ام در میان کشورهای سند چشم انداز در افق 1404 قرار گرفته است. در حیطه آب و بهسازی، ایران در سال 2005 با داشتن امتیاز 54/4 در رتبه 10ام و در سال 2016 با رشد 7/98 درصد به امتیاز 58/74 ولی رتبه 15ام رسیده است. کشور ایران از لحاظ شاخص مواجهه با سرب در سال 2005 در رتبه 21ام قرار گرفته است. اگرچه این شاخص در سال 2016، رشد 100 درصدی داشته است که این میزان رشد در مقایسه با میانگین رشد همه کشورها (34/47 درصد) بسیار مطلوب است، اما تنها منجر به یک پله ارتقا در رتبه ایران و جایگاه 20ام در مقایسه با سایر کشورهای مورد بررسی شده است.
نتیجهگیری: بهطور کلی، براساس گزارش EPI در سال 2018، کشور ایران در رتبه 6ام در حوزه بهداشت محیط در میان 23 کشور سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 قرار دارد. باید در نظر داشت که درخصوص دادههای خام مورد استفاده در گزارش EPI در سال 2018 و در نتیجه امتیازهای حاصله در شاخصها، عدم قطعیت جدی وجود داشته و میبایست در تفسیر آنها احتیاط لازم بهعمل آید.
مهرنوش ابطحی، محمود علی محمدی، رضا سعیدی، رامین نبی زاده، معصومه عسکری، بابک محمودی، مریم غنی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت شیمیایی و میکروبی آبهای بطری شده در ایران و محاسبه شاخص کیفیت آب (WQI) انجام گرفت.
روش بررسی: برندهای مختلف آب بطری شده (4 نمونه از 71 برند) بهطور تصادفی از بازار جمع آوری شدند. مشخصات شیمیایی و میکروبی نمونهها بررسی و تعیین گردید. در نهایت محاسبات مربوط به شاخص کیفیت آب (WQI) انجام شد و نمونههای آب بطری شده در طبقه بندیهای بسیار خوب، خوب، ضعیف، خیلی ضعیف و نامناسب قرار گرفتند.
یافتهها: در هیچ کدام از نمونهها غلظت فلزات سنگین از استانداردهای ایران و غلظت سولفات، کلرور و فلوراید از استانداردهای بین المللی فراتر نبود. در چند نمونه، غلظت نیتریت و نیترات از استاندارد بالاتر بود. در پارامترهای مختلف، بین 8 تا 89 درصد از نمونهها دارای غلظتی بیش از مقدار درج شده برروی برچسب بودند که بر روی برچسب درج شده بود. تعداد 5 گونه از باکتریهای مختلف در 15 نمونه آب یافت گردید. از نظر شاخص WQI، در حدود 63 درصد از نمونهها دارای کیفیت بسیار خوب بودند. همچنین 34 و 3 درصد از نمونهها نیز بهترتیب در رده کیفی خوب و ضعیف قرار گرفتند. هیچ کدام از نمونههای آب بطری شده دارای کیفیت خیلی ضعیف و نامناسب نبودند.
نتیجهگیری: کیفیت آبهای بطری شده تحت بررسی عموما مناسب بود اما با توجه به گستره وسیع آبهای بطری شده در ایران براساس برند و فصل سال، ارزشیابی مستمر روشهای تصفیه آب در شرکتها و پایش مداوم کیفیت شیمیایی و میکروبی آبهای بطری شده در تمام فصول سال پیشنهاد میشود.
احسان معنویپور، اکبر اسلامی، عباس شاهسونی، احمد اله آبادی، رضا سعیدی، فاطمه شکری داریان، مهرنوش ابطحی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: در جامعه امروزی، با توجه به تنوع روشهای تولید مواد غذایی، تهیه غذای سالم چالشبرانگیز شده است. روغن در کشور ما به چند شیوه تولید میشود. در روش کارگاهی پرس سرد، نظارت کافی بر فراورده تولیدی وجود ندارد. هدف مطالعه حاضر بررسی میزان فلزات سنگین و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی روغن صنعتی در مقایسه با روغن روش پرس سرد است.
روش بررسی: در این تحقیق ۵۴ نمونه روغن تولیدی با روش پرس سرد و تصفیه شده صنعتی آفتابگردان، کنجد و کلزا تهیه شد و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی آنها شامل ضریب شکست، عدد اسیدی، عدد یدی، عدد صابونی، عدد پراکسید، عدد آنیزیدین، سرب، آهن، آرسنیک و مس تعیین شد و تأثیر زمان نگهداری بر ویژگیهای مذکور مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: عدد یدی بیشترین تخطی از استاندارد را نشان داد (۶۱ درصد) و میانگین آن در روغنهای پرس سرد و تصفیه شده صنعتی بهترتیب 136/70 وgI /100g 134/48 بود. میانگین مقدار ویژگیهای فیزیکوشیمیایی بجز عدد صابونی در نمونههای روغن پرس سرد بالاتر از روغن صنعتی بود، اما تفاوت مشاهده شده معنیدار نبود. بررسی تأثیر زمان نگهداری بر ویژگی فیزیکوشیمیایی نشان داد که طی زمان دو ماه، عدد پراکسید (0/01>p) و آنیزیدین (0/05p<) در هر دو گروه روغن بصورت معنیدار افزایش یافت. میانگین غلظت آرسنیک، سرب، آهن و مس در روغنهای مورد بررسی به ترتیب 0/03، 0/78، 0/05 و mg/kgoil 0/05 بود و تخطی از استاندارد فقط در یک نمونه روغن آفتابگردان پرس سرد مشاهده شد (آرسنیک با غلظت mg/kgoil 0/11).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج بدست آمده، روغنهای تصفیه شده صنعتی ویژگیهای شیمیایی و پایداری مناسبتری داشتند. پیشنهاد میگردد در صورت استفاده از روغنهای تولیدی با روش پرس سرد، این روغنها در مدت کوتاهی مصرف شوند و برای مصارف سرخ کردنی روغنهای تصفیه شده صنعتی ارجحیت دارند.
هادی نیک نژاد، نیما کلوانی، مهدی سیدی راد، علیرضا اعلا، رضا سعیدی، مهرنوش ابطحی، فتح اله غلامی بروجنی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: نگرانیهایی در مورد آلودگی میکروبی در شهرهای ساحلی شمال کشور بویژه شهرهای استان مازندران وجود دارد که میتواند خطراتی را برای سلامتی شناگران و گردشگران به همراه داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی کمی میزان خطر بروز بیماری های گوارشی ناشی از مواجهه با باکتری های اشرشیا کلی (E.coli) و انتروکوکوس در حین فعالیت های تفریحی در سواحل فریدونکنار انجام شد.
روش بررسی: در مطالعه توصیفی مقطعی حاضر، به منظور بررسی وضعیت میکروبی شناگاه های ساحلی فریدونکنار 66 نمونه بصورت لحظه ای در فصل تابستان برداشت شد. روش شبیهسازی مونت کارلو برای محاسبه خطر عفونت روزانه و سالانه مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که در آب های تفریحی این سواحل، خطر ابتلا به انتروکوکوس بیشتر از E.coli بود. میانگین خطر عفونت سالانه E.coli در بزرگسالان و کودکان به ترتیب 0/41 و 0/69 بود. همچنین خطر عفونت سالانه انتروکوکوس برای کودکان و بزرگسالان 1 و 0/99 بود که بالاتر از سطح توصیه شده توسط WHO و EPA بود. نتایج نشان داد که خطر ابتلا به عفونت برای کودکان بیشتر از بزرگسالان بوده است.
نتیجهگیری: تخلیه کنترل نشده فاضلاب های شهری و صنعتی به دریاها و رودخانه ها نقش اساسی در آلودگی میکروبی سواحل دارد. با اجرای استراتژی های مدیریت زیست محیطی و تفریحی موثر، می توان خطرات بهداشت عمومی را در سواحل تفریحی به حداقل رساند و در عین حال زیبایی طبیعی این فضاهای عمومی مهم را نیز حفظ کرد.