4 نتیجه برای غنی زاده
محمد تقی قانعیان، قادر غنی زاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات فنلی در فاضلاب صنایع مختلف موجود بوده و جزء آلاینده های دارای تقدم می باشند. کاربرد برخی فرایند های متداول حذف این ترکیبات از فاضلاب های صنعتی به دلیل هزینه بالا و کارایی پایین با محدودیت هایی مواجه می باشند. فرایند پلیمریزاسیون آنزیمی به عنوان یک روش نوین پتانسیل رقابت با روش های متداول را دارد.این مطالعه با هدف بررسی کارایی عصاره گیاه تربچه (Raphanus Sativus) به عنوان منبع آنزیم پراکسیداز در پلیمریزاسیون و حذف فنل از فاضلاب مصنوعی در حضور پراکسید هیدروژن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارایی حذف فنل از فاضلاب مصنوعی در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت منقطع بررسی شده است. مقادیر غلظت فنل و فعالیت آنزیم پراکسیداز با استفاده از اسپکتروفتومتر و از طریق روش رنگ سنجی (4- آمینو آنتی پیرین) اندازه گیری گردید . غلظت فنل در فاضلاب مصنوعی مورد آزمایش 1000 میلی گرم در لیتر و میانگین فعالیت آنزیم پراکسیداز در عصاره گیاه تربچه 107/3 (واحد بر میلی لیتر) بوده است.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش حجم عصاره گیاه، راندمان حذف فنل افزایش می یابد. به طوری که برای حجم عصاره 5 و 50 میلی لیتر، به ترتیب راندمان حذف 6/7 و 2/98 درصد بوده است. به علاوه با افزایش تعداد دفعات افزودن عصاره گیاه و پراکسیدهیدروژن، راندمان حذف بهبود یافته، به طوری که در افزودن یک مرحله ای و سه مرحله ای پراکسیدهیدروژن و زمان واکنش 3 ساعت، راندمان حذف فنل به ترتیب 2/84 و 1/93 درصد بوده است.
نتیجه گیری: فرایند پلیمریزاسیون آنزیمی به عنوان یک فرایند مناسب می تواند جهت حذف فنل و ترکیبات آن از فاضلاب مورد استفاده قرار گیرد. جهت دستیابی به راندمان مناسب لازم است نسبت آنزیم به فنل و نسبت پراکسید هیدروژن به فنل و تواتر افزودن عوامل شرکت کننده در واکنش در حد مناسب تنظیم گردد.
قادر غنی زاده، قربان عسگری،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: رنگ ها ، مواد آلی با ساختار پیچیده ، غالبا سمی ، سرطان زا ، جهش زا ، غیر قابل تجزیه بیولوژیک ویکی از مهمترین آلاینده های فاضلاب صنایع نساجی و رنگرزی هستند. این مطالعه با هدف کلی بررسی امکان سنجی استفاده از خاکستر استخوان به عنوان یک جاذب در حذف رنگ متیلن بلو(MB ) از فاضلاب سنتتیک انجام شد. اهداف جزئی مطالعه شامل تعیین ایزوترم جذب ، تاثیر غلظت اولیه رنگ ، دز جاذب ، زمان تماس و pH در جذب متیلن بلو با خاکستر استخوان بود.
روش بررسی: در این مطالعه خاکستر استخوان در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از کوره الکتریکی در دمای°C800 و زمان 2 ساعت تهیه شد. خرد کردن و دانه بندی خاکسترهای استخوان با استفاده از آسیاب برقی و الک های استاندارد ASTM با اندازه های10و 16 مش(2-18/1 میلیمتر) انجام گرفت . جهت تعیین مشخصات ساختاری خاکستر استخوان از تکنیک های پراکنش پرتوایکس(XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM ) و تعیین سطح ویژه آن از تکنیک ایزوترم BET استفاده شد. غلظت رنگ در نمونه های مختلف با استفاده از اسپکتروفتومتر در طول موج 663 نانومتر اندازه گیری شد.
یافته ها: ساختار خاکستر استخوان تهیه شده در این مطالعه اغلب از هیدروکسی آپاتیت کلسیم تشکیل شده که میزان سطح ویژه آن m2/gr14 است. نتایج مطالعات جذب نشان داد که میزان جذب/ حذف رنگ متیلن بلو با افزایش غلظت اولیه رنگ، دز جاذب و با افزایش pH (5 تا 12 ) افزایش می یابد . جذب رنگ متیلن بلو بعد از مدت 2 ساعت به تعادل رسیده و pH بهینه در جذب متیلن بلو با خاکستر استخوان بین 5/8 تا 12 است . داده های جذب ازمدل ایزوترم جذب فروندلیچ (99/0 =R2) تبعیت می کنند.
نتیجه گیری: خاکستر استخوان به عنوان یک جاذب ارزان وبا امکان آماده سازی در شرایط مختلف می تواند به عنوان یک جاذب در تصفیه آب و فاضلاب مورد استفاده قرارگیرد. با توجه به اینکه pH بهینه حذف رنگ با این جاذب در محدوده 12-5/8 است و اغلب فاضلاب های نساجی دارای pH قلیایی هستند. به نظر می رسد این جاذب می تواند در حذف رنگ از فاضلاب های نساجی مورد استفاده قرار گیرد.
محمدتقی قانعیان، محمد حسن احرامپوش، قادر غنی زاده، محبوبه دهواری، مریم ابوترابی، طاهره جاسمی زاد،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف : رنگ ها ، ترکیبات آلی با ساختار پیچیده هستند که به دلیل سمیت ، سرطان زایی وعدم قابلیت تجزیه بیولوژیک یکی از مهم ترین آلاینده های زیست محیطی محسوب می شوند. هدف این مطالعه بررسی امکان سنجی استفاده از پرسولفات پتاسیم در حضور نور خورشید جهت حذف رنگ راکتیو آبی 19 محیط های آبی بوده است.
روش بررسی: این مطالعه درمقیاس آزمایشگاهی و به صورت ناپیوسته با استفاده از راکتورهایی با حجم 200 میلی لیتر انجام گرفت. در این تحقیق اثر pH ، غلظت پرسولفات پتاسیم، غلظت اولیه رنگ و زمان واکنش فتوشیمیایی بر حذف رنگ راکتیو آبی 19 بررسی شد. برای تهیه غلظت های اولیه مختلف فاضلاب جرم های متفاوتی از پودر خشک رنگ مورد نظر در آب شهر حل شد. راکتورها درمحدوده زمانی ساعات 11 صبح تا 14 عصر در معرض تماس نور طبیعی خورشید قرارگرفتند. طول موج حداکثر جذب رنگ مورد نظر(max λ) با استفاده از اسپکتروفتومتر (Unico 2100) تعیین و غلظت رنگ در نمونه های مورد آزمایش با استفاده از منحنی استاندارد تهیه شده در طول موج 592 نانومتر و معادله بهترین خط برازش آن اندازه گیری شد.
یافته ها: بر اساس آنالیزطیف جذبی ، max λ رنگ مورد نظر 592 نانومتر تعیین شد. متوسط شدت پرتو ماورای بنفش ساطع شده از خورشید معادل 6/54 میکرو وات بر سانتی مربع تعیین گردید. نتایج نشان داد که پرسولفات پتاسیم به صورت مجزا با زمان تماس 3 ساعت می تواند 2/38 درصد رنگ مورد نظر را حذف نموده و با کاهش pH راندمان حذف رنگ افزایش می یابد. بر اساس این نتایج میزان راندمان حذف رنگ برای زمان تماس 3ساعت و pH 4، 6 و 8 به ترتیب 2/98 ، 5/88 و 5/78 درصد تعیین شد. بررسی اثر غلظت پرسولفات پتاسیم در حذف رنگ نیز نشان داد که با افزایش غلظت پرسولفات پتاسیم راندمان حذف افزایش یافته و میزان حذف طی زمان 3 ساعت و غلظت1 تا5 میلی مول در لیتر به ترتیب75 ، 86 ، 92، 95 و 2/98 درصد است. واکنش حذف رنگ راکتیو آبی 19 با این فرایند یک واکنش درجه یک می باشدکه ثابت سرعت آن معادل min-1 01/0 است.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلات بهره برداری فرایندهای فتوکاتالسیتی غیر همگن در جداسازی عوامل فتوکاتالیست، هزینه بهره برداری و نگهداری سیستم های فتوکاتالیستی با منبع نور مصنوعی، استفاده از فرایند فتوکاتالیستی همگن با پرسولفات پتاسیم و نور طبیعی خورشید می تواند به عنوان یک گزینه جهت حذف رنگ از فاضلابهای صنایع نساجی مورد توجه قرار گیرد.
حسین معصوم بیگی، داوود مطلبی پیکانی، قادر غنی زاده، حامد اکبری جور، مریم اسمعیلی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تامین سلامت و ایمنی کارکنان هر صنعت، از مهمترین موضوعات قابل توجه برای پیشگیری از بروز حوادث است. این مطالعه با هدف شناسایی و ارزیابی خطر در یک صنعت باتریسازی بهروش تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن (FMEA) و برآورد نسبت هزینه رخداد حوادث به پیشگیری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی ابتدا فعالیتهای تولیدی صنعت شناسایی شدند. سپس خطرات بالقوه بهروش شناسایی خطر (HAZID)تعیین شدند. ارزیابی و اولویتبندی خطرات بهکمک روش FMEA انجام شد. خطراتی که RPN بالاتر از 145 داشتند، بهعنوان خطر مهم تعیین و نسبت هزینه رخداد به پیشگیری حوادث محاسبه شد.
یافتهها: در 62 واحد فعال این صنعت 716 خطر شناسایی و اولویت بندی شدند. 16 مورد (2/23 درصد) آن دارای RPN بالای 145 و بالاترین اولویت بودند. واحد خمیرمالی با خطرات سقوط و آتشسوزی و واحد مونتاژ با خطر نشت بخارات و گردوغبار سرب با RPN 245 از جمله خطرناکترین واحدها و خطرات شناسایی شده بودند. بیشترین هزینه رخداد مربوط به واحد پرس تاب کاور به مبلغ 8/5 میلیارد ریال و بخش وانهای شارژ فرماسیون به مبلغ 399/6 میلیارد ریال بود. در تمام بخشها بهجز یک بخش، نسبت هزینه رخداد به پیشگیری حوادث از 1/2 تا 25 متغیر بود.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد لازم است مسئولین صنعت، اصلاح خطرات مهم را طبق اولویت بندی تعیینشده مورد توجه قرار دهند تا حوادث احتمالی ناشی از این خطرها به حداقل ممکن برسد. این اولویت بندی میتواند نقش مؤثری در مدیریت بهینه خطر و کاهش هزینههای مربوطه داشته باشد.