جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای ملکوتیان

محمد ملکوتیان، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، محمد احمدیان، مهشید لؤلؤیی،
دوره 3، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: در بسیاری از کشورهای جهان شیرابه زباله بدون هیچ گونه تصفیه ای در محیط رها می شود و به دلیل ترکیب متفاوت شیرابه زباله در مکان های مختلف، تاکنون روش تصفیه یکنواختی برای آن ارائه نشده است. عدم کنترل و بی توجهی نسبت به تصفیه و دفع صحیح شیرابه موجبات آلودگی محیط را فراهم می آورد. هدف از این مطالعه کاربرد فرآیند فنتون برای کاهش آلاینده های شیرابه زباله شهر کرمان بود.
روش بررسی: در این مطالعه شیرابه زباله جمع آوری شده از خودروهای جمع آوری زباله شهر کرمان طی دو مرحله مورد تصفیه قرار گرفت. در مرحله اول جهت تصفیه مواد آلی قابل تجزیه زیستی، بر اساس خصوصیات محل دفن پسماند های شهر کرمان پایلوتی ساخته شد و شیرابه خام در داخل این پایلوت به صورت بی هوازی تصفیه شد. درمرحله بعد شیرابه مورد تصفیه در پایلوت، با استفاده از فرآیند فنتون مورد تصفیه قرار گرفت و تاثیر پارامترهایی pH، زمان تماس، مقدار بهینه آهن دو ظرفیتی ((Fe2+ و مقدار بهینه پراکسید هیدروژن (H2O2) بر آن نیز مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: راندمان حذف  TSS، BOD5 وCOD  در اثر تصفیه بی هوازی شیرابه در پایلوت به ترتیب برابر با 62% ، 96% و 89% بود. نسبت BOD5/COD نیز از 6/0 در شیرابه خام به 2/0 در شیرابه تصفیه شده، کاهش یافت. حداکثر راندمان حذف COD برابر 78% در 3= pH، زمان تماس=min  75، mg/L 1400 =Fe2+ و  mg/L2500 = H2O2 حاصل شد. نسبت BOD5/COD روند افزایشی داشت و از 2/0 به 51/0 افزایش یافت که حاکی از افزایش تصفیه پذیری زیستی شیرابه پس از انجام فرآیند فنتون بود.
نتیجه‌گیری: کیفیت شیرابه از لحاظ آلودگی های موجود درآن به وسیله تصفیه زیستی بی هوازی و تصفیه با فرآیند فنتون میزان زیادی بهبود یافت. تصفیه زیستی به تنهایی برای کاهش آلودگی های شیرابه زباله کافی نبود و مقادیر آلودگی های شیرابه پس از تصفیه زیستی و فرآیند فنتون به میزان زیادی کاهش پیدا کرد. مهمترین مزیت فرآیند فنتون کاهش مواد آلی مقاوم، ترکیبات سمی و همچنین افزایش تجزیه پذیری زیستی شیرابه زباله است.


محمد ملکوتیان، کامیار یغماییان، مریم مصرقانی، امیر حسین محوی، محمد دانش پژوه،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانی های مهم بهداشت مواد غذایی به شمار می آید. برنج یکی ازانواع پر مصرف غلات در جهان است که  به طورگسترده در رژیم غذایی مردم وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان سرب، کادمیوم، کروم و نیکل در نمونه های برنج هندی موجود در بازار ایران بود.
روش بررسی: 20 نوع برنج هندی پر مصرف از بازار ایران جمع آوری گردید. از هر مارک تجاری سه نمونه مورد آنالیز قرار گرفت.  میزان سرب، کروم، نیکل و کادمیوم پس از هضم اسیدی به وسیله دستگاه طیف سنج جذب اتمی تعیین مقدار شد.
یافته ها: در این مطالعه مقدار کادمیوم در کلیه نمونه های برنج قابل تشخیص نبود بدین معنا که میزان آن کمتر ازحد تشخیص دستگاه (mg/kg 015/0) بوده است. میانگین میزان سرب mg/kg364/0، کروم mg/kg 653/0 و نیکل mg/kg 019/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج آنالیز بیانگر این بود میانگین میزان سرب در نمونه های برنج کمی بیش تر از رهنمود FAO/WHO بود. همچنین با تعیین میزان برداشت هفتگی قابل تحمل (PTWI) سرب، کروم، نیکل و کادمیوم هر فرد در هفته توسط مصرف برنج هندی میزان کمتری از این فلزات را از استاندارد مشخص شده توسطFAO/WHO دریافت می کند. البته باید توجه داشت با افزایش منابع غذایی آلوده به فلزات سنگین و به دلیل خاصیت تجمع پذیری این فلزات بر بافت بدن و  اثرات سو آن بر انسان بهتر است از محصولات پاک تر استفاده گردد.


محمد ملکوتیان، محمدمهدی امین، حسین جعفری منصوریان، نعمت ا... جعفرزاده،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول های سوخت میکروبی (Microbial fuel cells: MFC) مبدل های الکتروشیمیایی هستند که نیروی احیا شده میکروبی، تولید شده از طریق متابولیسم سوبستراهای آلی را، به انرژی الکتریکی تبدیل می کنند. هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان تولید الکتریسیته از فاضلاب سنتتیک  شبیه سازی شده صنایع غذایی و همچنین میزان تصفیه آن  با استفاده از MFC دو محفظه‌ای بدون واسطه و کاتالیست می باشد.
روش بررسی: در سلول سوخت میکروبی مورد استفاده در این مطالعه، آند در محفظه بی هوازی حاوی فاضلاب شبیه سازی شده صنایع غذایی به‌صورت سوبسترای سنتتیک و کاتد در محفظه هوازی حاوی بافر فسفات قرار گرفت. این دو محفظه توسط غشای تبادل پروتون از جنس نافیون از هم جدا گردید. شدت جریان و ولتاژ تولیدی با استفاده از اهم متر دیجیتالی سنجیده شده و میزان الکتریسیته از طریق قانون اهم محاسبه گردید. پساب خروجی از محفظه آند نیز از نظر میزان  COD، BOD5 ،NH3 ،P ،TSS،VSS، سولفات و قلیاییت براساس کتاب روش های استاندارد برای آزمایشات آب و فاضلاب مورد آزمایش قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه بیشترین شدت جریان و توان تولیدی به ترتیب mA 71/1 و mW/m2 140 در سطح آند، در بارگذاری آلی (OLR) برابر با kg/m3.d 79/0، بالاترین ولتاژ V 422/0، در OLR برابر با kg/m3.d 36/0 و بیشترین کارایی کولمبی سیستم نیز 15% بوده که در OLR برابر با kg/m3.d 18/0 حاصل شد. حداکثر راندمان حذف VSS ،TSS ،P ،NH3 ،BOD5 ،COD سولفات و قلیاییت نیز به ترتیب 78، 72، 66، 7، 56، 49، 26 و40 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که MFC می تواند به عنوان  یک تکنولوژی جدید برای تولید الکتریسیته از مواد آلی تجدیدپذیر و تصفیه انواع مختلفی از فاضلاب های شهری و صنعتی همچون صنایع غذایی مورد استفاده قرار گیرد.


محمد ملکوتیان، حسن ایزانلو، مریم مصرقانی، محمدمهدی امام جمعه،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف : شیرابه حاصل از دفن مواد زاید جامد شهری فاضلابی قوی با مواد سمی خطرناک است و بایستی با انتخاب یک روش ساده، اقتصادی، سازگار با محیط زیست و ویژگی‌های شیرابه، تصفیه شود. هدف از این تحقیق تعیین کارایی فرایند انعقاد الکتریکی درحذف  بار آلی  شیرابه مراکز دفن مواد زاید جامد شهری شیرابه شهر قم بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت تجربی در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت پایلوت در سیستم ناپیوسته در بازه زمانی بهار تا زمستان 1389 انجام شد. مخزنی با جنس پلکسی گلس به حجم موثر7/0 لیتر، حاوی 9  الکترود صفحه‌ای آلومینیومی به یک منبع تغذیه جریان مستقیم (10 تا 60 ولت ، 1 تا 5 آمپر) متصل شد. نمونه‌ها هر 10 دقیقه از میانه راکتور جهت اندازه‌گیری  CODو TSS  جمع‌آوری و طبق روش آمده در کتاب  استانداردمتد مورد آزمایش قرار گرفت. تاثیر شدت جریان الکتریکی (52.08, 69.44 mA/cm2)، زمان واکنش (10تا 60 دقیقه)، پتانسیل الکتریکی (10تا 60 ولت)  به عنوان عوامل تاثیرگذار بر بازده فرایند، مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته‌ها: راندمان حذف COD در پتانسیل الکتریکی 60 ولت، مدت زمان 60 دقیقه، دانسیته جریان mA/cm2 08/52 و 44/69 به ترتیب برابر با 7/48 % و 4/77 % بود. راندمان حذف TSS در پتانسیل الکتریکی 60 ولت، مدت زمان 60 دقیقه و دانسیته جریان mA/cm2 44/69 برابر با  1/72 % بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصل از تحقیق بهترین راندمان حذف COD  پس از یک ساعت زمان تماس در پتانسیل الکتریکی 60 ولت و دانسیته جریان mA/cm2 44/69، 4/77 % بود.  میزان انرژی الکتریکی مصرفی در این حالت  kWh/kg 26/431 بود. این مطالعه نشان داد فرایند انعقاد الکتریکی روشی موثر برای کاهش میزان COD شیرابه جایگاه دفن مواد زاید شهری است. 


محمد ملکوتیان، مهدی اسدی، امیرحسین محوی،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: رنگ‌‌های سنتتیک از آلاینده‌های متداول در فاضلاب‌های صنایع رنگرزی هستند. تخلیه این فاضلاب ها به درون آب‌های پذیرنده علاوه بر جنبه‌های زیباشناختی، ایجاد مشکلات جدی زیست محیطی و کاهش فعالیت فتوسنتز محیط‌های آبی می‌نماید. فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته الکتروشیمیایی  از جمله فرایند ا لکتروفنتون بهره‌برداری ساده و قدرت بالایی در معدنی‌سازی آلاینده‌ها دارند. در این مطالعه، عوامل موثر برعملکرد این فرایند با هدف تعیین شرایط بهینه جهت حذف رنگ و COD از محلول آبی حاوی رنگ Reactive Blue 19 مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: نمونه‌های سنتتیک حاوی رنگ Reactive Blue 19 با استفاده از پودر رنگ و آب مقطر دوبار تقطیر تهیه و به سلول پایلوت  الکتروشیمیایی که دارای دو الکترود آند و کاتد ازجنس آهن و کربن بود منتقل گردید. با افزودن یون های Fe2+ به نمونه و برقراری اختلاف پتانسیل الکتریکی، فرایند الکتروفنتون آغاز گردید. پس از آن و در زمان‌های مشخص از سلول پایلوت الکتروشیمیایی نمونه برداری انجام و با اندازه گیری غلظت رنگ و میزان COD، کارایی فرایند بررسی گردید.
یافتهها: شرایط بهینه عملکرد فرایند الکتروفنتون درحذف رنگ وCODبر اساس نتایجی که حاصل شد شامل: اختلاف پتانسیل الکتریکی 20v   برای غلظت رنگ تا mg/L 100 و  اختلاف پتانسیلv 30 برای غلظت رنگ mg/L 200به بالا، زمان واکنش min 06، غلظت mg/L 5/0 یون آهنII و pH مناسب جهت بالاترین درصد حذف  برابر 4  به دست آمد. در این شرایط، حذف 100% رنگ و 59% COD حاصل شد. نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که فرایند الکتروفنتون علاوه بر حذف رنگ، توانایی کاهش چشم‌گیر COD را دارد. براین اساس اختلاف پتانسیل الکتریکی، غلظت یون‌های آهن و زمان الکترولیز، پارامترهای موثر بر کارایی فرایند الکتروفنتون در حذف رنگ Reactive Blue19 هستند.


محمد ملکوتیان، لاله راننده کلانکش،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: موادهیومیک در آب شرب با کلرین واکنش داده و تشکیل ترکیبات سرطان زا می نمایند. از میان روش های مختلف برای جداسازی  اسیدهیومیک از آب های سطحی، فرایند جذب در زمره روش های است که به علت اقتصادی و ساده بودن توجهات زیادی را بخود جلب کرده است.این تحقیق با هدف بررس کارائی نانوذرات سیلیکون در جذب اسیدهیومیک موجود در آب انجام گرفت. روش بررسی: مطالعه تجربی است که بر روی نمونه سنتتیک و سپس بر روی نمونه واقعی آب خام تصفیه خانه زرینه رود تبریز انجام گرفت. نمونه برداری بروش نمونه برداری لحظه ای انجام گرفت .پس از تعیین کیفیت شیمیایی و میانگین اسیدهیومیک نمونه خام، اثر pH، مقدار جاذب و زمان های مختلف بر روی حذف اسیدهیومیک مورد بررسی قرار گرفت. شرایط بهینه هریک از پارامتر تعیین گردید. بمنظور درک بهتر فرایند جذب، ایزوترم ها و سینتیک جذب بررسی شد. غلظت اسید هیومیک و TOC بترتیب با استفاده از اسپکتروفتومتر Schimadzu/UV-1800,made  (in japan) در طول موج 254 nm و دستگاه TOC متر SHIMADZU مدل TOC-VCSH اندازه گیری شد. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آماره رگرسیون استفاده شد. یافته ها: بیشترین درصد حذف اسید هیومیک در pH=4، و زمان ماند 10 min و کاربرد مقدارجاذب 0/25 g/L برای محلول های سنتتیک و واقعی به ترتیب با راندمان 88/4 % و 81/8 % بدست آمد. نتایج نشان داد، جذب اسیدهیومیک از ایزوترم فروندلیچ وسرعت آن از سینتیک درجه دوم بترتیب با ضریب همبستگی 0/8172 و 0/9936 پیروی می کند. نتیجه گیری: گرچه میزان حذف در محلول های واقعی با محلول های سنتتیک بعلت تداخل عوامل مداخله گر در آب های طبیعی کمتر بود ولی در مجموع با توجه به درصد بالای حذف اسیدهیومیک در شرایط بهینه می توان روش مذکور را بعنوان یکی از روش های کارآمد برای حذف  اسیدهیومیک مطرح نمود.

محمد ملکوتیان، بهنام حاتمی، شیدوش دولتشاهی، احمد رجبی زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اخیرا بیودیزل به عنوان سوخت سبز و انرژی دوست‌دار محیط‌ زیست توجه زیادی به خود جلب نموده و تلاش‌ها در جهت بهینه‌سازی شرایط تولید بیودیزل از میکروجلبک‌ها ادامه دارد. هدف از این مطالعه تعیین روش مناسب آبگیری و خشک نمودن زیست توده و انتخاب حلال آلی مناسب جهت استخراج لیپید از زیست توده است. روش بررسی: پس از کشت نانوکلروپسیس اوکولاتا در محیط گیلاردF/2 و رسیدن میکروجلبک به انتهای فاز رشد ثابت، زیست توده جلبکی به وسیله سانتریفیوژ از محیط آبی جدا و به سه روش فور، هوای آزاد و لیوفیلیزه خشک گردید. استخراج لیپید از تمامی نمونه‌های خشک شده، توسط دستگاه سوکسله و سه حلال دی اتیل اتر، ان هگزان وان پنتان انجام شد. کمیت و کیفیت لیپید استخراج شده در هر مرحله توسط گازکروماتوگرافی جرمی تعیین گردید. یافته‌ها: در هر سه روش خشک کردن، اسید پالمیتیک و اسید پالمیتولئیک بطور معناداری بیشترین ترکیب اسید چرب میکروجلبک را تشکیل داده و مقدار اسید پالمیتیک در ترکیب اسید چرب استخراج شده توسط دی اتیل اتر به طور معناداری نسبت به دو حلال دیگر بیشتر است. میکروجلبک خشک شده در هوای آزاد و روش لیوفیلیزه که با حلال دی اتیل اتر استخراج لیپید از آن انجام شده بیشترین مقدار تری گلیسرید را دارد و به ترتیب برابر 76/72و 75/03 درصد اسید چرب است. نتیجه‌گیری: استفاده از روش لیوفیلیزه جهت آبگیری و خشک نمودن زیست توده و همچنین دی اتیل اتر به عنوان حلال جهت استخراج لیپید از زیست توده نسبت به سایر روش‌های مورد مطالعه در این تحقیق بازدهی بالاتری دارد و در تحقیقات مربوط به تولید بیودیزل از لیپید میکروجلبک کارایی بیشتری خواهد داشت.

محمد ملکوتیان، امیرحسین محوی، حسین جعفری منصوریان، مصطفی علیزاده، علیرضا حسینی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: فنل و ترکیبات فنلی در فاضلاب صنایع جزء آلاینده های دارای تقدم هستند. هزینه بالا و کارایی پایین برخی از فرایندهای تصفیه متداول فاضلاب های صنعتی محدودیت هایی را بوجود آورده است. یکی از روش های مورد توجه فرایند جذب توسط نانولوله های کربنی به عنوان یک روش نوین است. این مطالعه با هدف بررسی کاربرد نانولوله کربنی چند جداره پوشیده شده با آلومینا در حذف فنل از محلول های آبی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت ناپیوسته انجام پذیرفت. نانولوله های کربنی چندجداره با اکسید آلومینیوم پوشش داده شد. مقادیر غلظت فنل با استفاده از اسپکتروفتومتر و از طریق روش رنگ‌سنجی اندازه‌گیری گردید. اثر تغییرات pH، دوز جاذب، زمان تماس، غلظت اولیه فنل، دما و غلظت نمک های مختلف بر کارایی حذف بررسی گردید. سپس یافته های جذب توسط ایزوترم های لانگمویر و فروندلیچ و همچنین سینتیک جذب شرح داده شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که با کاهش غلظت اولیه فنل، pH و همچنین افزایش دوز جاذب نانو لوله کربنی، دما و زمان تماس کارایی فرایند بطور چشمگیری افزایش یافت. به طوری‌که حذف فنل از محلول در غلظت mg/L4، تحت شرایط اسیدی (3=pH)، دوز جاذب g/L 0/05، دمای 0C45 و زمان تماس min10 راندمان تا 98/86 درصد افزایش یافت. بررسی رگرسیون های ایزوترم حاکی از تبعیت فرایند از مدل لانگمویر و سنتیک جذب از نوع شبه درجه دوم است. نتیجه گیری: کارایی بالای 98 درصدی فرایند جذب در این مطالعه نشان داد که نانولوله کربنی چند جداره پوشیده شده با آلومینا قابلیت خوبی در حذف فنل دارد و می‌تواند به عنوان یک روش پیشنهادی مناسب و نوین جهت حذف فنل و ترکیبات آن از فاضلاب ها مورد استفاده قرار گیرد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb