6 نتیجه برای مهری
علیرضا رحمانی، مهری سلیمانی امین آباد، قربان عسگری، فاطمه برجسته عسکری،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: بالا بودن نیترات درمنابع آبی باعث مشکلات بهداشتی و زیست محیطی متعددی می گردد. در این تحقیق از منیزیم تثبیت شده بر روی سنگ آتشفشانی پامیس و فلز منیزیم (با ظرفیت صفر) برای حذف نیترات استفاده گردید.
روش بررسی: گرانول پامیس با کلرید منیزیم اصلاح گردید و حذف نیترات از محلول های آبی در یک سیستم منقطع مورد بررسی قرار گرفت. پارامترهای pH، غلظت اولیه و مقدار دوز جاذب بررسی و از مدل&thinspهای ایزوترمی لانگمیر و فروندلیچ در جذب آنیون توسط پامیس استفاده شد. همچنین از فلز منیزیم نیز جهت حذف نیترات استفاده شد. در این سیستم نیز پارامترهای pH، غلظت اولیه و دوز منیزیم مورد بررسی قرارگرفتند.
یافته ها: راندمان حذف نیترات با استفاده از فلز منیزیم در pH های اولیه 3، 5 و 7 با کنترل pH، به ترتیب برابر با 70%، 40% و 30% تعیین شد که این نتایج نسبت به شرایط بدون کنترل pH بیش تر است. با افزایش غلظت اولیه نیترات در مقدار شرایط نسبت مولی ثابت منیزیم به نیترات، راندمان حذف نیترات افزایش یافت. با استفاده از پامیس اصلاح شده مقدار راندمان حذف نیترات در pH های اولیه 3، 5/6 و 10 با کنترل pH به ترتیب برابر با 49%، 29% و 16% تعیین گردید. با افزایش غلظت اولیه نیترات، راندمان حذف نیترات با پامیس اصلاح شده افزایش یافت. مقادیر ضریب تعیین در جذب نیترات با استفاده از پامیس اصلاح شده برای مدل&thinspهای ایزوترمی لانگمیر و فروندلیچ به ترتیب برابر با 944/0 و 810/0 تعیین شد. جذب نیترات از مدل لانگمیر پیروی نمود و مقدار نیترات جذب شده به ازای واحد جرم پامیس اصلاح شده mg/g 68/0 تعیین گردید.
نتیجه گیری: پامیس اصلاح شده با کلرید منیزیم راندمان کم تری نسبت به فلز منیزیم در حذف نیترات دارد و استفاده از آن نسبت به فلز منیزیم، کم تر تحت تاثیر pH می باشد. در استفاده از فلز منیزیم، توجه به pH محلول به منظور رسیدن به نقطه حذف بهینه نیترات ضروری است.
مهدی هادی، رضا شکوهی، امیرمرتضی ابراهیم زاده نامور، مهرداد کریمی، مهری سلیمانی امین آباد،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده گسترده از آنتی بیوتیک ها و ورود آنها به فاضلاب های پذیرنده منجر به افزایش باکتری های مقاوم به آنتی بیوتیک ها شده که اثرات منفی بر درمان عفونت های باکتریایی دارد. مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری های اشریشیا کلی، کلبسیلا پنومونیه و سودوموناس آئروجینوزا در فاضلاب های شهری و بیمارستانی نسبت به آنتی بیوتیک های کلرامفنیکل، سیپروفلوکساسین، تری متوپریم سولفامتوکسازول، جنتامایسین، سفتیزوکسیم، نالیدیکسیک اسید، سفتازیدیم و سفالکسین مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: طی یک مطالعه توصیفی مقطعی به دنبال جداسازی باکتری ها از فاضلاب بیمارستانی و شهری با استفاده از تکنیک های میکروبشناسی، حساسیت آنها با تکنیک استاندارد انتشار دیسک و تفسیر ناحیه انتشار با چارت کربی- بوئر، سنجیده شد. اختلاف آماری بین مقاومت آنتی بیوتیکی در فاضلاب شهری و بیمارستانی با استفاده از تست ناپارامتریک Mann-Whitney مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: درصد مقاومت باکتری اشریشیا کولای نسبت به آنتی بیوتیک ها بین 81/1% تا 02/51% تعیین شد که نسبت به سودوموناس آئروجینوزا (بین 57/3% تا 76/61%) و کلبسیلا پنومونیه (بین 45/6% تا 831/9%) کمتر است. باکتری کلبسیلا پنومونیه بیشترین مقاومت را در مقایسه با بقیه نشان داد. باکتری های اشریشیا کلی، کلبسیلا پنومونیه و سودوموناس آئروجینوزا به ترتیب بیشترین مقاومت را نسبت به سفتازیدیم ، تری متوپریم سولفامتوکسازول و سفالکسین نشان دادند. مشخص شد که میزان بروز مقاومت دارویی در فاضلاب بیمارستانی بیشتر از فاضلاب های شهری است.
نتیجه گیری: با دسترسی آسان به آنتی بیوتیک ها و استفاده بی رویه آنها طیف وسیعی از آنها به فاضلاب ها راه یافته و از توانایی آنها در درمان عفونت های باکتریایی کاسته شده است. بالاتر بودن غلظت و تنوع آنتی بیوتیک ها در فاضلاب های بیمارستانی در مقایسه با شهری منجر به افزایش انتقال عوامل مقاوم بین باکتری ها شده و مقاومت چندگانه تسریع می گردد.
مهدی هادی، مهری سلیمانی امین آباد، مهناز امیری، معصومه ارجی پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: تصفیه پسابهای بیمارستانی نقش مهمی در کاهش تخلیه ترکیبات آلی و دارویی به محیط دارد. امروزه فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته برای حذف ترکیبات آلی از پسابها استفاده میشوند. در این مطالعه تصفیه مواد آلی باقیمانده در پساب واقعی تصفیه شده بیمارستانی با استفاده از فرایندUV/H2O2/TiO2 بررسی و شرایط بهینه تصفیه از نظر هزینه و راندمان با استفاده از روشهای آماری تحلیل گردید.
روش بررسی: مشخصات اولیه پساب شامل COD، TOC و DOC تعیین و مقادیر متوسط آنها ثبت شد. از فرایند تلفیقی UV/H2O2/TiO2 به منظور تصفیه باقیمانده مواد آلی استفاده شد. تعداد آزمایشها با استفاده از روش سطح پاسخ (RSM) تعیین و ارتباط متغیرهایpH ، زمان ماند، غلظتH2O2 و دی اکسیدتیتانیم با کاهش TOC، DOC، COD و هزینه تقریبی تصفیه با انجام آنالیز واریانس (ANOVA) بررسی گردید.
یافتهها: در شرایط بهینه حذف، مقادیرpH ،H2O2 ، TiO2 و زمان پرتودهی به ترتیب برابر با 7/2، mg/L 50، mg/L 100 و min 19/65 تعیین گردید. بیشترین راندمان حذف ترکیبات آلی با کمترین هزینه، بر حسب TOC، DOC و COD به ترتیب 63/9، 52/9 و 64/7 درصد تعیین شد. مقدار هزینه تقریبی تصفیه برابر با 0/71 دلار به ازای تصفیه هر لیتر پساب برآورد گردید.
نتیجهگیری: زمان پرتودهی و غلظت H2O2 بیشترین تاثیر را بر روی مقدار هزینه تصفیه دارند. با بهینهسازی فرایند به روش RSM بیشترین راندمان با کمترین هزینه تامین خواهد شد. علیرغم اثربخشی، فرایند مورد استفاده در مقیاس آزمایشگاهی یک فرایند نسبتا گران برای تصفیه تکمیلی پساب است از اینرو انجام مطالعات بیشتر به منظور بررسی هزینه- اثربخشی فرایند در مقیاس واقعی توصیه میشود.
فاطمه باطنی، علی مهدی نیا، مهری سید هشترودی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش در زمینه ارزیابی خطر بوم شناختی گروه مهمی از آلایندهها بهنام هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهای (PAHs) در رسوبات فراساحل استان بوشهر است که با هدف مدلسازی خطر سمیت این ترکیبات برای موجودات آبزی منطقه مورد مطالعه، انجام پذیرفته است.
روش بررسی: در مدل ارزیابی خطر استفاده شده در این مطالعه، در گام اول واحدهای سمیت و حلالیت PAHs با استفاده از مدلهای ارتباطات ساختاری-فعالیت کمی (QSAR) مدلسازی شد و در گام دوم غلظت ترکیبات در آب میان بافتی رسوبات بهعنوان نماینده جزء در دسترس زیستی این ترکیبات مورد محاسبه قرار گرفت. در نهایت مدل معرفی شده برای ارزیابی رسوبات فراساحل خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفت. رسوبات منطقه در 7 خط عمود بر ساحل و در 19 ایستگاه بهمنظور ارزیابی خطر بومشناختی 21 ترکیب PAHs مورد مطالعه قرار گرفتند. استخراج و پاکسازی ترکیبات رسوبات با روش استخراج مایع تحت فشار (PLE) و ستون باز کروماتوگرافی انجام شد. ترکیبات با دستگاه GC-MS آنالیز شدند.
یافتهها: سمیت و حلالیت PAHs مدلسازی شد و مقدار همبستگی پیرسون برای دادههای پیشبینی شده در مدل و اندازهگیری شده بیش از 0/93 بهدست آمد. مقدار سمیت کل ترکیبات بهعنوان شاخص خطر معرفی گردید. بهکارگیری مدل برای منطقه مورد مطالعه، مقدار بیشینه و کمینه سمیت کل برای رسوبات را بهترتیب معادل 0/018 و 0/147 نشان داد. نتایج نشان داد که PAHs موجود در رسوبات هرچند نگرانی عمدهای را در این منطقه ایجاد نمیکند، اما ممکن است در سطوح مختلف زیر حد کشندگی بر موجودات کفزی اثرگذار باشد. نتایج بهکارگیری مدل ارزیابی خطر معرفی شده در این مطالعه برای ترکیبات غیر استخلافی PAHs اندازهگیری شده در منطقه نشان داد که رسوبات ساحل ایرانی خلیج فارس در محدوده استان بوشهر در محدوده کم خطر قرار دارند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان دهنده خطر پایین آلودگی رسوبات منطقه است. با فاصله از ساحل و تاسیسات نفتی-گازی منطقه، شاخص خطر کاهش نشان داد که بیانگر اثر زیاد فعالیتهای انسانی بر آلودگی محدوده مورد مطالعه است.
فاطمه باقری، مهری رضائی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق منشأیابی کانونهای گردوغبار ذرات معلق کمتراز 2/5 میکرون (PM2.5)در شهر مشهد در یک بازه طولانیمدت (طی سالهای 1393-1398) براساس روزهای ناسالم است .همچنین تغییرات پارامترهای هواشناسی و ارتباط آنها با رخداد طوفانهای گردوغبار نیز بررسی گردیده است.
روش بررسی: جهت منشأیابی کانونهای آلودگی غبار در هوای شهر مشهد، ابتدا اطلاعات مربوط به روزهای ناسالم شهر مشهد در یک بازه 5 ساله از سایت مرکز پایش آلایندههای مشهد دریافت و سپس از مدل HYSPLIT برای منشأیابی کانونهای آلودگی هوا ناشی از ذرات معلق استفاده گردید. برای راستی آزمایی نتایج؛ خروجیهای بهدست آمده از این مدل، با مدل 8b DREAM نیز مقایسه شد.
یافتهها: با بررسی پارامترهای هواشناسی و ارتباط آن با خروجیهای گرفته شده از مدلHYSPLIT و DREAM 8b حداکثر سرعت باد و رطوبت نسبی مربوط به فصل پاییز بهدست آمد. در روزهای مورد مطالعه (19 روز) هیچ بارندگی صورت نگرفته و بیشترین دما مربوط به فصل تابستان بود که بیانگر ارتباط مابین رخداد روزهای آلوده ناشی از ذرات معلق کمتر از 2/5 میکرون؛ سرعت باد و رطوبت نسبی در فصل پاییز است. نتایج دو مدل مورد استفاده نشان داد، پهنه جنوبی و شمال شرقی شهر مشهد بیشترین منشأ ذرات غبار طی روزهای مورد مطالعه را به خود اختصاص دادهاند.
نتیجهگیری: علیرغم اینکه در مقالات پیش از این منشأ غبار در شهر مشهد را بیرون از مرزهای جغرافیایی استان اعلام نمودهاند، بررسی بلند مدت در ارتفاع کم (زیر m10) نشان داد که کانونهای محلی ایجاد غبار سهم اساسی در آلودگی هوای شهر مشهد در شرایط ناپایدار جوی دارند. استفاده نامناسب از زمینهای کشاورزی و تغییرات شدید کاربری غالبا در پهنه شمال و اجرای پروژههای عمرانی ازجمله کمربند جنوبی شهر مشهد نقش اساسی در افزایش ذرات PM2.5 در هوای تنفسی شهر مشهد دارد که این یافته اهمیت تصمیمگیری جهت اجرای پروژههای تثبیت خاک و... در سطح محلی را تأکید مینماید.
احمد مهری، محمد رضوانی قالهری، اشرف مظاهری تهرانی، پرنیا بشردوست، مجید محمدی، روحالله دهقانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سیگار کشیدن یکی از بزرگترین مشکلات بهداشت عمومی در جهان است که می تواند بار کلی بیماری در جهان را افزایش دهد. از آنجا که درک عوامل مرتبط با سیگار کشیدن در بین دانشجویان پزشکی برای تدوین و تبیین برنامههای مداخلهای آموزشی عاملی مهم و ضروری تلقی میشود لذا این مطالعه با هدف تعیین شیوع مصرف سیگار دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی 681 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در نیمسال اول تحصیلی 1398 با انجام نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. استعمال سیگار در افراد، خانواده، دوستان نزدیک و سایر مشخصات دموگرافیک با استفاده از پرسشنامه با پایایی مطلوب مورد سنجش واقع شد و برای تجزیه و تحلیل آماری از رگرسیون لجستیک چندگانه استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی شرکتکنندگان در این مطالعه (313 پسر و 368 دانش آموز دختر) 4/2 ±25 سال بود. شیوع مصرف سیگار در بین دانشجویان 9/4 درصد (16/7 درصد در پسران و 3/35 در دختران) بود. همچنین، مصرف سیگار با تمایل به سیگار، زندگی در خوابگاه، داشتن دوستان نزدیک سیگاری و اعضای خانواده با سابقه مصرف سیگار ارتباط معنیداری داشت (0/05>p).
نتیجهگیری: افت تحصیلی دانشجویانی که سیگار مصرف می کنند به میزان قابل توجهی بالاتر از سایر دانشجویان است. از آنجاییکه این مطالعه عوامل مرتبط با مصرف سیگار را در دانشجویان نشان داده است، استفاده از این یافتهها میتواند مبنایی برای پیشگیری از مصرف سیگار و توسعه مداخلات پیشگیرانه باشد.