۱۲ نتیجه برای چراغی
بهزاد محمدمرادی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین از شایعترین آلایندههای خاکهای شهری هستند که سلامت انسان و بهویژه کودکان را از طریق بلع و یا استنشاق تصادفی خاک و گردوغبار آلوده در معرض خطر قرار میدهند. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شاخص مخاطره بومشناختی فلزات سرب، کادمیوم، کروم و مس در خاک سطحی بوستانهای شهری تهران در سال ۱۳۹۵ انجام یافت.
روش بررسی: ۶۰ نمونه خاک از بوستانهای ملت، لاله، ولایت، اکباتان و پیروزی جمع آوری گردید، محتوی عناصر سنگین نمونهها پس از آمادهسازی و هضم اسیدی در آزمایشگاه، بهروش طیفسنجی پلاسمای جفت شده القایی (ICP) خوانده شد. همچنین شاخص خطرپذیری بالقوه بومشناختی تجمعی فلزات سنگین (Risk Index (RI)) در خاک محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از آزمونهای شاپیرو-ویلک (Shapiro-Wilk test)، تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way ANOVA)، تی تست (One Sample T-Test) و ضریب همبستگی پیرسون (Pearson Correlation Coefficient) انجام یافت.
یافتهها: کمینه و بیشینه میانگین غلظت عناصر در نمونههای خاک برابر با ۰/۲۵±۰/۵۲ و mg/kg ۳۱/۸۳±۱۵۳/۸۱ بهترتیب مربوط به کادمیوم و سرب بود. از طرفی میانگین غلظت عناصر سرب و مس در نمونهها بیشتر از رهنمود WHO بود. همچنین بیشترین مقادیر آلودگی مربوط به بوستان ولایت واقع در جنوب بود. نتایج محاسبه شاخص RI نشان داد میزان تجمعی فلزات سنگین خاک برابر با ۹۹/۱۶ و در محدوده کم خطر قرار داشت.
نتیجهگیری: هرچند میزان تجمعی فلزات سنگین خاک در محدوده کم خطر قرار داشت، ولی از آنجا که میانگین غلظت عناصر سرب و مس از رهنمود WHO بیشتر بود، نسبت به کنترل منابع ورود آلودگی به محیط، پایش دورهای منابع خاک سطحی بهویژه در بوستانهای شهری که شهروندان بخش عمدهای از اوقات فراغت خود را در آنجا سپری میکنند و خودداری از احداث بوستان های شهری در حاشیه جادهها بهخصوص محل های پرترافیک توصیه میشود.
حمیدرضا چراغی، احمد سلطانزاده، سمیرا قیاسی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اتیلن اکساید (EO) مادهای بسیار سمی و خطرناک با پتانسیل بالای انفجار و حریق است و واحدهای تولید اتیلن اکساید در میان پرمخاطرهترین واحدهای صنایع پتروشیمی قرار دارند. این مطالعه با هدف تجزیه و تحلیل و مدلسازی پیامد ناشی از انفجار مخازن نگهداری EO در یکی از صنایع پتروشیمی ایران طراحی و انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه پیامدهای ناشی از انفجار EOدر مخازن نگهداری یک صنعت پتروشیمی شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفته است. این مطالعه در سال ۱۳۹۶ و با استفاده از نرم افزار PHAST,۶,۵۴ انجام شده است. برای این مطالعه دو شرایط آب و هوایی شامل شرایط آب و هوایی اول (بهار و تابستان) و شرایط آب و هوایی دوم (پاییز و زمستان) در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج مدلسازی برای شرایط آب و هوایی اول و دوم نشان داد که در اثر پیامد انفجار به ترتیب تا شعاع ۲۰۴ و ۲۵۶ متری امکان ایجاد خسارات شدید وجود دارد. بعلاوه، براساس معیارهای سنجش پیامد حوادث مرتبط با سطوح آسیب مانند موج انفجار، سرعت و جهت وزش باد در اثر وقوع سناریو تخلیه ناگهانی و در نظر گرفتن نتایج عددی مربوط به مدلسازی، پیامد این سناریو در شرایط آب و هوایی دوم (پاییز و زمستان) نسبت به شرایط آب و هوایی اول (بهار و تابستان) بیشتر است.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه بیانگر این است که علاوه بر خطر بسیار بالای انفجار مخازن نگهداری EO، سناریوهای مدلسازی شده در شرایط آب و هوایی مختلف دارای پیامد متفاوت بوده، بنابراین بایستی توجه جدیتری به ایمنی این تجهیزات بهعنوان کانونهای خطر در این صنعت پتروشیمی و صنایع مشابه شود.
نیره سادات حسینی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، هاجر مریخپور،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: پایش و پالایش انتشارات حاصل از ترافیک راهکاری مناسب به منظور ایجاد زیست بوم امن برای زیست مندان است. از اینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت پایش و پالایش زیستی فلزات سنگین روی، سرب و نیکل توسط اندام های هوایی و زیرزمینی گونه های بومادران و ازمک مستقر در حاشیه جاده های برون شهری همدان در سال ۱۳۹۸ انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، پس از انتخاب ۳ ایستگاه نمونه برداری، در مجموع ۱۲۶ نمونه گیاهی و ۶۳ نمونه خاک برداشت شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوی عناصر در آنها توسط روش طیفسنجی نوری پلاسمای جفتشده القایی (ICP-OES) خوانده شد. همچنین، ضریب تغلیظ زیستی (BCF)، تجمع زیستی (BAF)، فاکتور انتقال (TF) و شاخص انباشت فلزات (MAI) محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: میانگین مقادیر BCF و BAF در هر دو گونه بومادران و ازمک و برای همه عناصر بزرگ تر از ۱ بود. از طرفی بومادران دارای TF بزرگ تر از ۱ برای عنصر روی و ازمک دارای TFبزرگ تر از ۱ برای عناصر روی و سرب بود. بیشینه میانگین مقادیر MAI در شاخسار شسته نشده، شسته شده و ریشه نیز به ترتیب برابر با ۹۸/۴۸، ۶۴/۸۷ و ۷۲/۳۸ و مربوط به بومادران بود.
نتیجه گیری: با استناد به میانگین مقادیر محاسبه شده BCF، BAF و TF عناصر می توان اذعان داشت که گونه های بومادران و ازمک از قابلیت برداشت و تثبیت فلزات سنگین برخوردار بوده و استفاده از آنها برای پایش و پالایش فلزات سنگین از خاک و هوا در مناطق آلوده توصیه میشود.
آرزو خلیجیان، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، لیما طیبی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی خاک و رسوب به عناصر کمیاب و سمی با قابلیت ایجاد خطر برای سلامت انسان و محیط از مهمترین نگرانیهای امروزی دنیا هستند. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی مخاطره بومشناختی عناصر آرسنیک، کادمیم، نیکل و وانادیوم رسوبات سطحی ساحل خزرآباد ساری در سال ۱۳۹۸ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، پس از جمع آوری ۳۶ نمونه رسوب از ۱۲ سایت منتخب و آمادهسازی و هضم نمونهها در آزمایشگاه، غلظت عناصر به روش طیفسنجی نوری پلاسمای جفت شده القایی تعیین شدند. همچنین، نسبت به محاسبه شاخصهای خطرپذیری بالقوه بومشناختی (Eir) و خطرپذیری بالقوه بومشناختی تجمعی (RI) عناصر در نمونهها اقدام شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت عناصر آرسنیک، کادمیم، نیکل و وانادیوم (mg/kg) در نمونههای رسوب بهترتیب برابر با ۱۲/۷، ۰/۱۹۱، ۳۵/۰ و ۳۱/۹ بوده است. نتایج محاسبه شاخص Eir نشان داد که ریسک بومشناختی همه عناصر "کم" و میانگین مقادیر شاخص برای عناصر از ترتیب نزولی کادمیم > آرسنیک > نیکل > وانادیوم تبعیت کرده است. بهعلاوه، میانگین مقدار شاخص RI با ۵۳/۷، نشاندهنده "مخاطره بومشناختی کم" عناصر در نمونههای رسوب بود.
نتیجه گیری: هرچند میانگین مقادیر شاخص RI نشان داد که با توجه به مقادیر عناصر در رسوبات، در حال حاضر منطقه مورد مطالعه با ریسک بومشناختی مواجه نیست، ولی از آنجا که عناصر کادمیم و آرسنیک بهترتیب با ۴۶/۴ درصد و ۴۵/۴ درصد بیشترین سهم را در ایجاد ریسک بومشناختی داشتند، از اینرو، نسبت به شناسایی و مدیریت منابع تخلیه انواع آلایندههای آلی و معدنی و همچنین پایش دورهای نمونههای آب و رسوب که بهعنوان منبع ذخیره آلایندهها و بهتبع آن ایجاد مخاطرات محیطی برخوردارند، توصیه میشود.
عظیم ربیعی مصباح، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای (PAHs) آلایندههای آلی پایداری هستند که بهطور معمول در اثر فعالیتهای انسانی تولید شده و با آلوده کردن همه محیطها از جمله خاک، میتوانند به زنجیر غذایی وارد شوند. از اینرو، این مطالعه با هدف اندازهگیری مقادیر باقیمانده ترکیبات PAH در نمونههای خاک سطحی کشاورزی همدان در سال ۱۳۹۹ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، در مجموع ۳۶ نمونه خاک سطحی از ۱۲ ایستگاه منتخب در نواحی کشاورزی جمع آوری شد و پس از استخراج آنالیتها به روش سوکسله، از روش کروماتوگرافی گازی-طیفسنجی جرمی (GC-MS) برای شناسایی و تعیین محتوای ترکیبات PAH در نمونهها استفاده شد. همچنین، مقادیر پارامترهای pH، هدایت الکتریکی (EC) و کربن آلی کل (TOC) نمونههای خاک نیز اندازهگیری شد. پردازش آماری دادهها نیز با استفاده از نرمافزار SPSS انجام شد.
یافته ها: نتایج بیانگر شناسایی ۱۶ ترکیب PAH دارای اولویت در نمونههای خاک با کمینه و بیشینه غلظت کل (µg/kg) به ترتیب برابر با ۴۳۵ و ۳۲۹۲ و میانگین مقادیر برابر با µg/kg ۱۸۰۶ بود. بهعلاوه، مشخص شد که ترکیباتPAH با وزن مولکولی زیاد (HMW-PAHs) با ۷۸ درصد از غلظت کل، ایزومرهای غالب در نمونهها بودند. براساس نتایج، میانگین محتوی همه ترکیبات PAH شناسایی شده در نمونههای خاک سطحی منطقه مورد مطالعه از بیشینه رواداری وزارت بهداشت هلند کوچکتر بود. علاوه بر این، مشخص شد که میانگین غلظت ترکیبات Pyr، B(a)A،Chy ، B(b)F، B(k)F، B(a)P و B(ghi)P بیشتر از بیشینه رواداری سازمان حفاظت محیط زیست ایران بود.
نتیجه گیری: با توجه به تجاوز میانگین غلظت برخی از ایزومرهای شناسایی شده از حد مجاز، به منظور حفظ سلامت محیط و زیستمندان نسبت به اعمال اقدامات اصلاحی و کنترلی از جمله پایش دورهای ترکیبات PAH در خاک و محصولات زراعی توصیه میشود.
ناهید رشتچی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، امیررضا گودرزی، بهاره لرستانی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: آموکسیسیلین یک آنتیبیوتیک تجاری رایج است که بهدلیل مقاومت بالا در برابر باکتری ها و طیف گسترده ای از میکروارگانیسم ها استفاده می شود و حضور باقیمانده آن در فاضلاب صنایع دارویی و پساب بیمارستانی با ایجاد بوی نامطبوع، اختلالات پوستی و مقاومت میکروبی در موجودات بیماری زا، می تواند منجر به مرگ میکروارگانیسم های موثر در تصفیه فاضلاب شود. از اینرو، این مطالعه با هدف بررسی کارایی حذف فوتوکاتالیستی آموکسیسیلین توسط نانوکامپوزیت گرافن اکساید مغناطیسی عامل دار شده با دی اکسید سریم از محلول آبی انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی، نانوکامپوزیت گرافن اکساید مغناطیسی عامل دار شده با دی اکسید سریم سنتز و به عنوان فوتوکاتالیست برای حذف آموکسیسیلین استفاده شد. خصوصیات ظاهری نانوکامپوزیت با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، دستگاه پراش پرتو ایکس (XRD)، آنالیز طیفسنجی تفکیک انرژی (EDX)، طیفسنجی مادون قرمز فوریه (FTIR) و آنالیز خاصیت مغناطیسی (VSM) بررسی شد. همچنین، اثر متغیرهای pH (۳-۱۱)، دوز فوتوکاتالیست (g۰/۰۴-۰/۰۰۶)، زمان تماس ( min۰-۱۵۰) و دما (°C ۲۵-۵۵) بر کارایی حذف آموکسیسیلین بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بیشینه کارایی حذف آموکسیسیلین در pH برابر با ۱۰، دوز فوتوکاتالیست برابر با g ۰/۰۲، زمان تماس برابر با min ۹۰ و دمای واکنش برابر با °C ۲۵ حاصل شد.
نتیجه گیری: نانوکامپوزیت گرافن اکساید مغناطیسی عامل دار شده با دی اکسید سریم می تواند به عنوان یک فوتوکاتالیست موثر و در دسترس برای حذف آموکسیسیلین از پساب های صنعتی تحت نور UV مورد استفاده قرار گیرد.
محمد غفوری، مهرداد چراغی، مریم کیانی صدر، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: آنتیبیوتیک ها آلاینده هایی نوظهور هستند که از طریق فاضلاب صنایع داروسازی، بیمارستانی و فاضلاب شهری به محیط زیست وارد می شوند. از اینرو، این مطالعه با هدف بررسی کارایی حذف تتراسایکلین توسط نانوکامپوزیت گرافن اکساید مغناطیسی عامل دار شده با β سیکلودکسترین (GO@Fe۳O۴@β-CD) از محلول آبی انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی، نانوکامپوزیت گرافن اکساید مغناطیسی عامل دار شده با β سیکلودکسترین سنتز و به عنوان جاذب برای حذف تتراسایکلین استفاده شد. خصوصیات ظاهری نانوکامپوزیت با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، دستگاه پراش پرتو ایکس (XRD)، طیفسنجی مادون قرمز فوریه (FTIR) و آنالیز خاصیت مغناطیسی (VSM) بررسی شد. همچنین، اثر متغیرهای pH (۳-۹)، دوز جاذب ( g۰/۰۰۳-۰/۰۵۰)، زمان تماس ( min۰-۱۰۰) و دما (Cº ۲۵-۵۵) بر کارایی حذف تتراسایکلین مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج آنالیز TGA نشان داد که نانوذرات GO@Fe۳O۴@β-CD تا دمای C° ۴۰۰ مقاوم است. همچنین، نتایج بیانگر آن است که β سیکلودکسترین به طور یکنواخت بر روی سطح GO@Fe۳O۴ پراکنده شده است. بهعلاوه، بیشینه کارایی حذف تتراسایکلین مربوط به pH برابر با ۷، دوز جاذب برابر با g ۰/۰۱۰، زمان تماس برابر با min ۶۰ و دمای واکنش برابر با °C ۲۵ بود. همچنین، تحت شرایط بهینه، جذب از ایزوترم جذب لانگمویر با ضریب همبستگی برابر با ۰/۹۹۲و مدل سینتیکی شبه درجه دوم با ضریب همبستگی برابر با ۰/۹۹۷، ۰/۹۹۹ و ۰/۹۹۸ بهترتیب برای غلظت های mg/L ۳۰،mg/L ۵۰ و mg/L ۱۰۰ از ماده جذب شونده پیروی کرده است. از طرفی، بیشینه ظرفیت جذب جاذب سنتز شده برابر با mg/g ۳۵۷ برآورد شد.
نتیجه گیری: نانوکامپوزیت گرافن اکساید مغناطیسی عامل دار شده با β سیکلودکسترین می تواند به عنوان یک جاذب موثر و در دسترس برای حذف تتراسایکلین از پساب های صنعتی مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه کاکویی دینکی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی، عاطفه چمنی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: پایش و پالایش آلایندههای فلزی در بوم سازگانهای آبی به منظور برآورد، کنترل و کاهش سطح تهدیدات برای زیست مندان و انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از اینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی آلودگی رسوبات سطحی و قابلیت پایش و پالایش زیستی عناصر بالقوه سمی آهن، سرب و مس توسط اندام های هوایی و زمینی گونه های لویی (Typha Latifolia) و آب تره (Nasturtium microphyllum) مستقر در بوم سازگان آبی رودخانه لار در سال ۱۴۰۱ انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، در مجموع ۴۸ نمونه گیاهی و ۱۲ نمونه رسوب از چهار مکان نمونه برداری منتخب برداشت شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوی عناصر در آنها توسط روش طیفسنجی نوری پلاسمای جفتشده القایی (ICP-OES) خوانده شد. همچنین، مقادیر شاخص های آلودگی (PI)، شاخص بار آلودگی (PLI)، فاکتور تغلیظ زیستی (BCF)، تجمع زیستی (BAF) و فاکتور انتقال (TF) محاسبه شدند. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: بیشینه میانگین محتوی عناصر آهن، سرب و مس (mg/kg) در نمونه های رسوب به ترتیب برابر با ۰/۶۶۵±۱۱/۸، ۰/۰۳۰±۰/۹۱۵ و ۰/۰۲۶±۰/۷۱۰ و مربوط به مکان نمونهبرداری چهار و در اندام های گیاهی نیز به ترتیب برابر با ۱/۲۵±۱۱/۴، ۰/۱۸۰±۰/۵۷۸ و ۰/۰۹۵±۰/۲۹۸ و مربوط به ریشه لویی بود. مقادیر شاخص PI نشان داد که آلودگی عناصر آهن، سرب و مس در رسوب " کم" و میانگین مقادیر آن از ترتیب نزولی سرب > مس > آهن تبعیت کرده است. میانگین مقادیر شاخص PLI نیز در دامنه ۰/۰۰۳ تا ۰/۰۰۶ متغیر و بیانگر شرایط کیفی "فقدان آلودگی" در همه مکان های مورد مطالعه بود. از طرفی، گونه لویی دارای میانگین مقادیر BCF بزرگتر از ۱ و TF کوچکتر از ۱ برای عنصر آهن بود.
نتیجه گیری: با استناد به میانگین محتوی عناصر در بافتهای گیاهی و همچنین میانگین مقادیر محاسبه شده شاخص های BCF، BAF و TF برای عناصر می توان اذعان کرد که لویی، گونه ای مناسب برای تثبیت فلز آهن در رسوب است و به عنوان گونه بومی کارآمد برای پایش و پالایش زیستی عناصر بالقوه سمی بهویژه آهن در بوم سازگانهای آبی آلوده قابل معرفی است.
علیرضا زند عباسآبادی، مهرداد چراغی، سهیل سبحان اردکانی، بهاره لرستانی، مریم کیانی صدر،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که پایش آلایندههای سمی در اکوسیستمهای شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت گونه های اقاقیا و کاج تهران برای پالایش زیستی عناصر سرب، کروم و نیکل در مناطق شهری همدان در سال ۱۴۰۲ انجام یافت.
روش بررسی: در مجموع ۳۶ نمونه خاک و ۷۲ نمونه گیاهی از ۱۲ مکان نمونه برداری برداشت شد و پس از آماده سازی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوای عناصر در آنها با استفاده از ICP-OES خوانده شد. همچنین مقادیر شاخص های PI، PLI، BAF و CR محاسبه شد.
یافته ها: بیشینه میانگین محتوای عناصر سرب، کروم و نیکل (mg/kg) در نمونه های خاک با ۷۲/۲، ۶۷/۵ و ۱۰۱ به ترتیب مربوط به مکان های تجاری، صنعتی و تجاری بود. در نمونههای برگ/سوزن شسته نشده و شسته شده بیشینه میانگین محتوای عنصر سرب مربوط به کاربری تجاری و برای عناصر کروم و نیکل نیز مربوط به کاربری صنعتی بود. میانگین مقادیر PI از ترتیب نزولی کروم > نیکل > سرب تبعیت کرد. میانگین مقادیر شاخص PLI نیز بیانگر شرایط آلودگی "متوسط" در همه مکان های مورد مطالعه بود. میانگین مقادیر شاخص BAF عناصر برای برگ اقاقیا و سوزن کاج تهران در دامنه ۱/۰۰-۰/۱ متغیر و بیشینه میانگین مقادیر شاخص CR برای عناصر سرب و کروم مربوط به کاج تهران و برای عنصر نیکل نیز مربوط به گونه اقاقیا بود.
نتیجه گیری: اقاقیا و کاج تهران از قابلیت پالایش عناصر بالقوه سمی از محیط برخوردار بوده و استفاده از آنها به عنوان زیستنشانگر مناسب و کارآمد عناصر فلزی در اکوسیستم های آلوده توصیه میشود.
سیدخبات نینوا، بهاره لرستانی، مهرداد چراغی، سهیل سبحان اردکانی، بهزاد شاهمرادی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: فنیتروتیون یکی از سموم فسفره است که از راه های مختلف از جمله توسط فاضلاب های صنعتی و زهآبهای کشاورزی به منابع آبی وارد می شود. با توجه به اینکه این سم بهدلیل ایجاد کمپلکس های قوی، غیرقابل تجزیه زیستی است، حذف آن با روش های اکسیداسیون پیشرفته ضروری است. لذا، این مطالعه با هدف بررسی کارایی حذف سم فنیتروتیون توسط نانوکامپوزیت گرافن اکساید مغناطیسی عامل دار شده با دی اکسید سریم (GO@Fe۳O۴@CeO۲) از محلول آبی انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش، نانوکامپوزیت GO@Fe۳O۴@CeO۲ سنتز و به عنوان فتوکاتالیست برای حذف فنیتروتیون مورد استفاده قرار گرفت. خصوصیات ظاهری نانوکامپوزیت با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، دستگاه پراش پرتو ایکس (XRD)، آنالیز طیف سنجی تفکیک انرژی (EDX)، طیف سنجی مادون قرمز فوریه (FT-IR) و آنالیز خاصیت مغناطیسی (VSM) بررسی شد. همچنین، اثر متغیرهای pH (۲-۹)، غلظت فتوکاتالیست ( mg/L۱۰-۴۰) و زمان تماس ( min۰-۹۰) بر کارایی حذف فنیتروتیون بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش زمان تماس تا min ۶۰ و غلظت فتوکاتالیست تا mg/L ۲۰، کارایی حذف فنیتروتیون افزایش یافت. از طرفی، بیشینه نرخ حذف فنیتروتیون در ۴ = pH ثبت شد. نتایج بررسی سینتیک فرآیند فوتوکاتالیستی حذف فنیتروتیون توسط GO@Fe۳O۴@CeO۲ نشان داد که فرآیند از سینتیک مرتبه اول پیروی کرده است.
نتیجه گیری: نانوکامپوزیت GO@Fe۳O۴@CeO۲ می تواند به عنوان یک فوتوکاتالیست موثر و در دسترس برای حذف فنیتروتیون از پساب های صنعتی تحت تابش فرابنفش مورد استفاده قرار گیرد.
سیده شعله حسینی، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، سحر رضایان،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: گردوغبار خیابانی به عنوان منبع و مخزن انواع آلاینده ها، شناساگر مناسبی برای ارزیابی آلودگی اتمسفر محسوب میشود. از اینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی آلودگی و سمیت محیطی عناصر آرسنیک، روی، سرب، کادمیم و مس در گردوغبار خیابانی شهر همدان در سال ۱۴۰۲ انجام یافت.
روش بررسی: در مجموع ۱۰۸ نمونه گردوغبار خیابانی از ۱۲ مکان نمونه برداری منتخب با کاربریهای مسکونی، تجاری و صنعتی طی سه فصل بهار، تابستان و پاییز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده برداشته شد و محتوی عناصر در آنها با روش ICP-OES خوانده شد. همچنین، مقادیر شاخص های PI، IPI و mERM-Q محاسبه شد.
یافته ها: بیشینه میانگین محتوی عناصر (mg/kg) گردوغبار برای آرسنیک، روی، کادمیم و مس به ترتیب برابر با ۵/۷۹، ۴۰۵، ۰/۷۵۸ و ۸۴/۸ مربوط به کاربری صنعتی و فصل پاییز و برای سرب نیز با ۱۱۰ مربوط به مناطق تجاری و فصل پاییز بود. نتایج محاسبه شاخص PI نشان داد که سطح آلودگی عناصر آرسنیک، روی، سرب، کادمیم و مس "متوسط" تا "خیلی زیاد" بوده است. میانگین مقادیر شاخص IPI نیز در دامنه ۲/۵۲ تا ۳/۹۰ متغیر و بیانگر شرایط آلودگی "زیاد" در همه مکان ها و فصول بود. از طرفی، مقادیر میانگین mERM-Q در نمونه های گردوغبار برابر با ۰/۲۹۹ و بیانگر ۲۱ درصد احتمال سمیت بود.
نتیجه گیری: تاثیر فعالیتهای انسانی، تغییرات فصلی و نوسانات منابع انتشار بر آلودگی عناصر بالقوه سمی گردوغبار خیابانی شهر همدان قابل توجه بوده است؛ لذا، شناسایی و کنترل منابع انتشار عناصر به ویژه در مناطق با سطوح آلودگی بیشتر به منظور حفظ سلامت اکوسیستم شهری و شهروندان توصیه میشود.
ایرج اسدی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، هاجر مریخ پور، سهیل سبحان اردکانی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه و هدف: ارزیابی میزان گونهزایی شیمیایی و فراهمی زیستی فلزات سنگین و تعیین پارامترهای موثر در فراهمی زیستی آنها در مدیریت و اصلاح خاکهای اراضی کشاورزی نقش کلیدی دارد. به همین منظور، این پژوهش با هدف منشاءیابی، تفکیک شیمیایی و فراهمی زیستی عناصر بالقوه سمی در خاک کشاورزی شهرهای جنوبی استان همدان انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد ۹۰ نمونه خاک سطحی از عمقcm ۳۰-۰ بهصورت تصادفی از اراضی کشاورزی برداشت شد. پس از آمادهسازی نمونهها در آزمایشگاه، محتوای عناصر سنگین در آنها با استفاده از دستگاه جذب اتمی قرائت شد و فراهمی زیستی عناصر با استفاده از روش استخراج متوالی تعیین گردید. بررسی ارتباط بین میزان فراهمی زیستی فلزات سنگین با خصوصیات فیزیکوشیمیایی به کمک آزمون اسپیرمن انجام شد.
یافتهها: میانگین غلظت منگنز، کادمیم، آهن، کبالت، کروم، مس، نیکل، آنتیموان و آرسنیک در هر سه شهرستان مورد مطالعه بهترتیب ۲۶۷/۶۳، ۰/۱۹، ۴/۲۰، ۲۰/۶۵، ۹۰/۴۹، ۳۵/۸۶، ۷۰/۸۴، ۳/۷۸ و mg/kg ۱۷/۸۲ بهدست آمد. نتایج حاصل از استخراج متوالی نشان داد فلزات، منگنز، مس و نیکل بهترتیب با غلظت ۶/۷۶، ۲/۹۱ و mg/kg ۳/۷۷ بیشترین دسترسی زیستی را داشتند. بیش از ۷۰ درصد پیوند بین فلزات سنگین و خاک از نوع مقاوم و میان بطنی بوده و فلزات سنگین موجود در خاک زمینه طبیعی دارند.
نتیجهگیری: غلظت فلزات سنگین در خاک منطقه مورد مطالعه کمتر از حد استاندارد و دسترسپذیری فلزات سنگین در محیط خاک از پتانسیل کمی برخوردار بوده و از نظر ورود آلودگی به آب، خاک و محصولات زراعی نگرانی خاصی ایجاد نمیکنند.