جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای چمنی

زهره نوروزی، عاطفه چمنی، مژگان احمدی ندوشن،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: ذرات معلق از آلاینده‌های مهم هوا در مناطق شهری با تأثیرات شناخته نشده بر روی جنین  هستند. لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر غلظت ذرات معلق با قطر آئرودینامیکی کوچک‌تر مساوی  μm2/5 در محل زندگی مادر، بر سطح آنزیم ­های کبدی خون بندناف نوزاد در شهر اصفهان است.
روش بررسی: سطح آنزیم­ های کبدی در خون بند ناف 200 نوزاد در سال­ های 1398 و 1399 در شهر اصفهان با استفاده از کیت­ های تشخیص کمی و به روش اسپکتروفتومتری محاسبه شد. غلظت PM2.5 نیز با استفاده از داده­­ های ایستگاه ­های پایش، مدل­سازی و همبستگی آن با سطوح آنزیم­ های کبدی به تفکیک سه ماه بارداری و در شعاع‌هایm  500،m 1000 وm 2000 محاسبه شد.
یافته ­ها: متوسط سطح آسپارات آمینو ترانسفراز (Aspartate Aminotransferase (AST)) برابر با 38/42، آلانین آمینوترانسفراز (Alanine Aminotransferase (ALT)) برابر با IU/L 10/09، آلکالین فسفاتاژ (Alkaline Phosphatase (ALP)) برابر با  IU/L 407  و گاما گلونامیل ترانسفراز (Gamma-Glutamyl Transpeptidase (GGT)) برابر با IU/L 152 بدست آمد. فصول بهار و پاییز با غلظت ذرات 22/77 و μg/m3 35/35 به ترتیب دارای حداقل و حداکثر غلظت ذرات معلق بودند. در کلیه آنزیم ­های مورد بررسی، غلظت آنزیم با سه ماهه سوم بارداری و کل دوران بارداری در شعاع‌های m 2000 دارای ضریب همبستگی متوسط بودند که این امر حکایت از تاثیر معنی­ دار غلظت­ های بالای  PM2.5بر غلظت آنزیم‌های کبد نوزادان به ­خصوص در اواخر دوران بارداری دارد.
نتیجه­ گیری: نزدیکی به منابع تولید کننده ذرات معلق در شهرها، احتمال افزایش غلظت آنزیم ­های کبدی جنین را به­ خصوص در اواخر دوره بارداری افزایش می­ دهد.
 

قاسم جلال سمیان، سهیل سبحان اردکانی، عاطفه چمنی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه شهروندان بیش‌تر اوقات خود را در فضاهای سربسته حضور دارند و از این‌رو، احتمال مواجهه آن‌ها با انواع ترکیبات آلاینده و از جمله هیدروکربن‌های آروماتیک چندحلقه‌ای (PAHs) با قابلیت ناهنجاری‌زایی، جهش‌زایی و سرطان‌زایی قابل توجه است. بر این اساس، این مطالعه با هدف ردیایی، تعیین محتوی و منشاء‌یابی ترکیبات PAH در نمونه‌های گردوغبار داخلی برخی ساختمان‌های اداری شهر اصفهان در سال 1401 انجام شد.
روش ‌بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، در مجموع 84 نمونه گردوغبار از 28 مکان نمونه‌برداری جمع‌آوری شد. در آزمایشگاه و پس از استخراج آنالیت‌ها، نسبت به شناسایی و تعیین مقادیر گونه‌های PAH با استفاده از روش کروماتوگرافی گازی-طیف‌سنجی جرمی (GC-MS) اقدام شد. منشاء ترکیبات PAH در نمونه‌ها نیز با استفاده از روش نسبت‌های تشخیصی مولکولی (MDRs) تعیین و پردازش آماری داده‌ها نیز با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام شد.
یافته ­ها: نتایج بیان‌گر شناسایی 16 گونه دارای اولویت PAHs در نمونه‌ها با مقادیر کمینه، بیشینه و میانگین مجموع به‌ترتیب برابر با 4575، 16589 وµg/kg 9838 بود. به‌علاوه، میانگین مقادیر ایزومرهای نفتالن، فلورین، فنانترن، فلورانتن، پایرن، بنزو (آلفا) آنتراسن، کرایسن، بنزو (بتا) فلورانتن، بنزو (کا) فلورانتن، بنزو (آلفا) پایرن، دی بنزو (آ،اچ) آنتراسن، بنزو (جی،اچ،آی) پریلن و ایندن (1،2،3 سی.دی) با حد مجاز سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران اختلاف معنی ­دار آماری داشته (0/050> p) و از بیشینه رواداری این سازمان بزرگ‌تر بوده‌اند. نتایج روش MDRs نشان داد که ترکیبات PAH نمونه‌های گردوغبار غالباً از منابع پیروژنیک (Pyr) نشات گرفته‌اند.
نتیجه­ گیری: با توجه به مخاطرات ناشی از مواجهه با ترکیبات PAH، نسبت به ردیایی، تعیین مقادیر، منشاء‌یابی و به‌ویژه ارزیابی خطر سلامت مواجهه با این ترکیبات آلاینده‌ در نمونه‌های گردوغبار سایر اماکن سربسته از جمله مراکز تجاری، آموزشی، تفریحی و منازل مسکونی توصیه می‌شود.

فاطمه کاکویی دینکی، مهرداد چراغی، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی، عاطفه چمنی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پایش و پالایش آلاینده‌های فلزی در بوم‏ سازگان‌های آبی به ‏‏منظور برآورد، کنترل و کاهش سطح تهدیدات برای زیست‏ مندان و انسان از اهمیت ویژه‏ ای برخوردار است. از این‌رو، این پژوهش با هدف ارزیابی آلودگی رسوبات سطحی و قابلیت پایش و پالایش زیستی عناصر بالقوه سمی آهن، سرب و مس توسط اندام‏ های هوایی و زمینی گونه‏ های لویی (Typha Latifolia) و آب ‏تره (Nasturtium microphyllum) مستقر در بوم‏ سازگان‌ آبی رودخانه لار در سال 1401 انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، در مجموع 48 نمونه گیاهی و 12 نمونه رسوب از چهار مکان‏ نمونه ‏برداری منتخب برداشت شد. پس از آماده‏ سازی و هضم اسیدی نمونه‏ ها در آزمایشگاه، محتوی عناصر در آنها توسط روش طیف‌سنجی نوری پلاسمای جفت‌شده القایی (ICP-OES) خوانده شد. همچنین، مقادیر شاخص های آلودگی (PI)، شاخص بار آلودگی (PLI)، فاکتور تغلیظ‏ زیستی (BCF)، تجمع زیستی (BAF) و فاکتور انتقال (TF) محاسبه شدند. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم ‏افزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ‏ها: بیشینه میانگین محتوی عناصر آهن، سرب و مس (mg/kg) در نمونه ‏های رسوب به ‏ترتیب برابر با 0/665±11/8، 0/030±0/915 و 0/026±0/710 و مربوط به مکان نمونه‌برداری چهار و در اندام ‏های گیاهی نیز به ‏ترتیب برابر با 1/25±11/4، 0/180±0/578 و 0/095±0/298 و مربوط به ریشه لویی بود. مقادیر شاخص PI نشان داد که آلودگی عناصر آهن، سرب و مس در رسوب " کم" و میانگین مقادیر آن از ترتیب نزولی سرب > مس > آهن تبعیت کرده است. میانگین مقادیر شاخص‌ PLI نیز در دامنه 0/003 تا 0/006 متغیر و بیان‏گر شرایط کیفی "فقدان آلودگی" در همه مکان ‏های مورد مطالعه بود. از طرفی، گونه لویی دارای میانگین مقادیر BCF بزرگ‌تر از 1 و  TF کوچک‏تر از 1 برای عنصر آهن بود.
نتیجه ‏گیری: با استناد به میانگین محتوی عناصر در بافت‎های گیاهی و همچنین میانگین مقادیر محاسبه شده شاخص ‏های BCF، BAF و TF برای عناصر می‏ توان اذعان کرد که لویی، گونه‏ ای مناسب برای تثبیت فلز آهن در رسوب است و به ‏عنوان گونه‏‏‏‏‏‏‏‏ بومی کارآمد برای پایش و پالایش زیستی عناصر بالقوه سمی به‎ویژه آهن در بوم‏ سازگان‌های آبی آلوده قابل معرفی است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb