جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای کرد مصطفی پور

فردوس کرد مصطفی پور، ادریس بذرافشان، حسین کمانی،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه  هدف: آرسنیک یکی از سمی ترین و خطرناک ترین عنصر موجود در آب آشامیدنی شناخته می شود که با توجه به گسترش کاربرد آن در کشاورزی، دامداری، پزشکی، صنعت و غیره شرایط ورود آن به منابع آب و محیط زیست بسیار تسهیل شده است. آرسنیک یک ماده سمی، تجمعی و باز دارنده آنزیم های دارای گروه SH بوده و مطالعات مختلف ارتباط معنی دار بین غلظت های بالای آرسنیک در آب آشامیدنی و سرطان­&thinspهای کبد، حفره بینی، شش، پوست، مثانه و کلیه در مردان و زنان و پروستات و کبد در مردان را مشخص نموده است. تحقیق حاضر با هدف امکان سنجی حذف آرسنیک از آب با استفاده از فرایند شناور سازی با هوای محلول انجام پذیرفت.
روش بررسی: در تحقیق حاضر ابتدا به منظور تعیین شرایط بهینه حذف آرسنیک در روش شناور سازی با هوای محلول، مقدار بهینه مواد منعقدکننده با توجه به شرایط خاص حاکم بر فرایند فوق تعیین شد و در ادامه پس از تهیه محلول های سنتتیک آرسنیک (100،50 ، 200 میکروگرم در لیتر) با استفاده از ترکیب آرسنات سدیم، راندمان حذف تحت تاثیر متغیرهای مختلف شامل غلظت آرسنیک، زمان لخته سازی و شناور سازی و فشار اشباع سازی مورد بررسی قرار گرفت. در پایان غلظت آرسنیک باقی مانده به روش دی اتیل دی تیوکارمات نقره تعیین مقدار شد.
یافته ها: تاثیر شرایط بهینه بر راندمان حذف آرسنیک در غلظت های اولیه 50، 100 و 200 میکروگرم در لیتر نشان داد که بهترین منعقدکننده در حذف این عنصر، پلی آلومینیوم کلراید و در مرتبه بعدی سولفات آلومینیوم است. در غلظت اولیه آرسنیک معادل 200 میکروگرم در لیتر حداکثر راندمان حذف (4/99%) حاصل شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر آن است که روش شناور سازی با هوای محلول همراه با کاربرد منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید از کارایی بالایی در حذف آرسنیک از آب حتی در غلظت های زیاد برخوردار بوده و بنابراین با توجه به مخاطرات فراوان ناشی از حضور این عنصر در آب شرب، می تواند به عنوان یک گزینه مناسب حذف مد نظر متخصصین صنعت آب قرار گیرد.


ادریس بذرافشان، احمد جنیدی جعفری، فردوس کرد مصطفی پور، حامد بیگلری،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: در فرایند سالم‌سازی آب شرب، اسید هیومیک موجود در منابع آب آشامیدنی با ماده گندزدای کلر واکنش داده و فرآورده‌های جانبی گندزدایی جهش‌زا، ناقص‌الخلقه‌زا و سرطان‌زا نظیر تری‌هالومتان‌ها و هالو استیک اسیدها را تشکیل می‌دهند. با توجه به این مهم در این مطالعه کارایی حذف اسید هیومیک از نمونه‌های آبی توسط فرایند انعقاد الکتریکی توام با افزایش هیدروژن پراکسید (ایجاد فرایند فنتون) مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر در شرایط آزمایشگاهی و در یک ظرف بوکال پوشیده از فویل آلومینیومی با حجم موثر یک لیتر و تجهیز شده با الکترودهای­ آهنی و متصل به یک منبع تغذیه با اختلاف پتانسیل الکتریکی10 ولت به روش دو قطبی، انجام پذیرفت. ابتدا مخزن با محلول آبی حاوی غلظت20 میلی‌گرم در لیتر اسید هیومیک پر ‌شد و در ادامه اثر متغیرهای pH 3، 5، 7و 8، هدایت الکتریکی حاصل از افزودن 1، 5/1، 2 و 3 گرم در لیتر کلرید پتاسیم، افزایش مستقیم50 میلی‌لیتر هیدروژن پراکسید 30% در زمان­‌های واکنش 5، 15، 30، 45و 60 دقیقه، بر حذف اسید هیومیک از نمونه‌های آبی توسط فرایندهای فوق با استفاده از روش سنجش پارامتر جانشین کربن آلی توسط دستگاه TOC آنالایزر، مشخص شد.
یافته‌­ها: نتایج نشان داد که راندمان کل حذف اسید هیومیک در 01=pH .مساوی 5، 3 گرم بر لیتر کلرید پتاسیم و زمان واکنش 60 دقیقه حدود 97% و از این مقدار 1/92 درصد سهم اثر فرایند انعقاد الکتریکی و 9/7 درصد سهم اثر فرایند فنتون است. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش pH و هدایت الکتریکی به ترتیب راندمان حذف کاهش و افزایش می‌یابد.
نتیجه‌گیری: ترکیب فرایند انعقاد الکتریکی با ماده هیدروژن پراکسید می‌تواند به عنوان روشی کارآمد جهت حذف اسید هیومیک از نمونه‌های آبی استفاده گردد.


ادریس بذرافشان، فردوس کرد مصطفی پور، مهدی فرزادکیا، کمال الدین اونق، حسین جعفری منصوریان،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: فاضلاب کشتارگاه شامل مقادیر متنوع و بالایی از مواد آلی (از جمله پروتیین‌ها، خون، چربی و تکه‌های گوشت) است. به منظور تولید یک پساب مناسب جهت تخلیه به محیط، روش‌های شیمیایی و الکتروشیمیایی به خصوص در مقیاس آزمایشگاهی برای حذف ترکیبات آلی از پساب کشتارگاه به کار گرفته شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی امکان تصفیه فاضلاب کشتارگاه دام، به وسیله فرایند ترکیبی انعقاد شیمیایی و انعقاد الکتریکی برای رسیدن به استانداردهای مورد نیاز انجام پذیرفت.
روش بررسی: در بررسی حاضر ابتدا فاضلاب تهیه شده از کشتارگاه دام پس از آنالیز اولیه، با استفاده از منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید در دوزهای  mg/L 100-25  در دستگاه جارتست مورد آزمایش انعقاد شیمیایی قرار گرفت و در ادامه غلظت آلاینده‌های فاضلاب (BOD5، COD، TKN، TSS و کلیفرم‌های مدفوعی) اندازه‌گیری شد. سپس پساب حاصل به مرحله انعقاد الکتریکی منتقل شد و راندمان حذف پارامترهای ذکر شده در گستره پتانسیل الکتریکیV 40 - 10 طی مدت زمانmin 60 مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد که کارایی فرایند انعقاد شیمیایی با استفاده از منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید (PAC)، با افزایش دوز تزریقی (mg/L 25- 100) افزایش می‌یابد به نحوی‌که حداکثر راندمان حذف در طی فرایند انعقاد شیمیایی برای پارامترهای B‏OD5,COD, TSS, TKN در دوز  mg/L 100و به ترتیب معادل 58/39% و 9/59% ،52/58%, 78/44% حاصل شد. همچنین نتایج حاصل نشان داد که با افزایش پتانسیل الکتریکی و زمان واکنش نیز راندمان به صورت خطی افزایش می‌یابد به نحوی که حداکثر راندمان حذف در دوزmg/L 100 منعقدکننده پلی آلومینیوم کلراید، در اختلاف پتانسیلV 40 و زمان واکنش 60min برای پارامترهای B‏OD5 ,COD, TSS, TKN  به ترتیب معادل 97/93% و 55/82%،25/99%, 18/99% حاصل شد.
نتیجهگیری: در مجموع چنین استنباط می‌شود که فرایند ترکیبی انعقاد شیمیایی ـ انعقاد الکتریکی از کارایی بالایی در حذف آلاینده‌های موجود در فاضلاب کشتارگاه برخوردار است و استفاده از این تکنیک ترکیبی می‌تواند پسابی منطبق بر استانداردهای تخلیه تولید نماید.


حسین کمانی، آیت حسین پناهی، سید داود اشرفی، فردوس کرد مصطفی پور، نسترن السادات عمرانی گرگری،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده بی‌رویه از آنتی‌بیوتیک‌ها و تخلیه آنها به محیط زیست پیامدهای جدی و خطرناکی را به دنبال دارد. مزوپورهای متخلخل از جنس سیلیکا از جمله Mobile Composition Material (41MCM-) در سطح وسیعی برای جذب آلاینده‌ها از محیط‌های آبی استفاده شده است. هدف از این مطالعه سنتز مزوپورهای متخلخل 41-MCM و بررسی کارایی آن در حذف آنتی‌بیوتیک سفالکسین از محیط‌های آبی بوده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر تجربی - آزمایشگاهی بوده که به صورت سیستم ناپیوسته انجام گرفت. مشخصات فیزیکی و ساختاری جاذب سنتز شده با تکنیک‌های BET، FT-IR و XRD مورد آنالیز قرار گرفت. در این مطالعه اثر متغیرهایی نظیر pH محلول (3، 7، 11)، دوز جاذب (200، 500، mg 800)، غلظت اولیه (50، 75، mg/L 100)، زمان تماس (30، 60، min 90) و دمای واکنش  (20، 30، C0 40) در حذف آنتی‌بیوتیک سفالکسین تحت فرایند جذب سطحی توسط نانو جاذب‌های 41MCM- مورد مطالعه قرار گرفت. جهت دستیابی به شرایط بهینه آزمایش از روش آماری سطح - پاسخ استفاده شد و برای اندازه‌گیری غلظت باقیمانده آنتی‎‌بیوتیک سفالکسین از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج حداکثر جذب (nm 258) استفاده شد.
یافته‌ها: آنالیز فیزیکی نشان داد که مزوپورهای 41-MCM سنتز شده دارای سطح ویژه برابر m2/g 1096/05 است نتایج نشان داد که pH (0/0001p=)، دوز جاذب (0/0001p=)، غلظت اولیه (0/0001p=)، زمان تماس (0/01p=)، اثر همزمان pH و غلظت اولیه (0/04p=) و pH2 (0/0002p=) اثر معنی‌داری را روی متغیر پاسخ داشتند و شرایط بهینه حذف سفالکسین در pH برابر 3، دوز جاذب mg 800، غلظت اولیه mg/L 50 و زمان تماس min 90 بدست آمد و در این شرایط راندمان حذف با ضریب مطلوبیت 1 برابر 80/11 درصد بود.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج بدست آمده فرایند جذب سطحی توسط مزوپورهای 41-MCM راندمان نسبتا خوبی در حذف آنتی‌بیوتیک سفالکسین از محیط‌های آبی دارد.
 

مریم مرادی باصری، حسین کمانی، سیدداود اشرفی، ادریس بذرافشان، فردوس کرد مصطفی پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: گرد و غبار خیابان یک عامل مهم آلودگی شهری است که حاوی ذرات‌ معلق و فلزات ‌سنگین هستند. با توجه به این‌که در حال حاضر، بیش از نیمی از جمعیت جهان در محیط ‌شهری زندگی می‌کنند لذا این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک غیر سرطان‌زایی ناشی از فلزات‌ جیوه (Hg) و مس (Cu) در گرد و غبار‌های سطحی‌ ‌خیابان‌های شهر زاهدان انجام شد.
مواد و روش‌ها: نمونه‌برداری از گرد و غبار خیابان‌های شهر زاهدان انجام شد و پس از آماده‌سازی نمونه‌ها، جهت تعیین غلظت فلزاتHg  و Cu‌، نمونه‌ها به دستگاه ICP-MS تزریق شد و با توجه به نتایج غلظت فلزات به‌دست آمده، نسبت خطر) (HQ و شاخص خطر غیر سرطان‌زایی (HI) ناشی از فلزات فوق محاسبه شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که مقدار نسبت خطر جیوه و مس برای کودکان و بزرگسالان کمتر از یک است. به طور کلی نسبت خطر برای مس و جیوه برای بزرگسالان از روند >HQvapour HQingestion > HQdermal>HQinhalation و برای کودکان >HQingestion>HQdermal>HQinhalation HQvapour پیروی کرد. شاخص خطر غیر سرطان‌زایی (HI) برای کودکان و بزرگسالان کمتر از یک بود.
نتیجه‌گیری: مقادیر شاخص نسبت خطر نشان داد که برای کودکان، استنشاق بخارات جیوه مسیر اصلی مواجهه با فلز جیوه است در صورتی‌که برای بزرگسالان، مسیر دهانی راه اصلی مواجهه با فلز جیوه و مس است. در حال حاضر مقدار شاخص خطر ‌غیرسرطان‌زایی کمتر از سطح ایمن (1HI<) است.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb