جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای کلانتری

مهدی فرزادکیا، روشنک رضایی کلانتری، سهند جرفی، امیررضا طلایی، غلامرضا موسوی،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: پروپیلن گلیکول ترکیب اصلی مورد استفاده در ضدیخ ها می باشد. بخش قابل توجهی از این ترکیب پس از مصرف  وارد محیط شده و محیط زیست و به ویژه خاک های محل را  آلوده می کند. هدف از این مطالعه تعیین حذف بیولوژیکی پروپیلن گلیکول از فاضلاب و خاک به کمک باکتری های جدا شده از فرایند لجن فعال می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه لجن فعال حاصل از خط لجن برگشتی یک تصفیه خانه فاضلاب شهری در یک سیستم پایلوت لجن
فعال اختلاط کامل برای تجزیه پروپیلن گلیکول سازگار شدند. سازگارسازی میکروارگانیسم ها در مدت زمان 115 روز با 4 زمان ماند مختلف 18 ، 12 ، 6 و 4  ساعت و غلظت COD محلول ورودی mg/L1000 انجام گرفت. پس از این مدت میکروارگانیسم ها به خاکی انتقال داده شدند که به طور مصنوعی به  پروپیلین گلیکول آلوده شده بود.
یافته ها: میانگین راندمان حذف پروپیلن گلیکول در فاز مایع در زمان ماندهای 18 ،12 ، 8 و 4 ساعت در شرایط پایداری به ترتیب 6/98،  1/97 ، 4/86  و 2/62 درصد بوده است. بیشترین درصد حذف پروپیلن گلیکول در خاک  8/97 بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که پروپیلن گلیکول اساساً دارای ویژگی های تجزیه پذیری بیولوژیکی مناسبی بوده و در محیط های آبی و خاک پس از طی یک دوره نسبتاً کوتاه سازگاری تحت تجزیه بیولوژیکی قرار گرفته و حذف می شود. 


سهند جرفی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، روشنک رضایی کلانتری، یلدا هاشم پور،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: کاربرد مستقیم تجزیه زیستی هوازی برای تصفیه شیرابه به دلیل غلظت بالای COD و نیتروژن و همچنین حضور ترکیبات سمی بسیار دشوار می باشد. هدف از این مطالعه استفاده از ترسیب شیمیایی به روش struvite به عنوان پیش تصفیه و به منظور حذف قابل توجه اجزاء بازدارنده تجزیه زیستی قبل از فرایند لجن فعال به روش راکتور تخلیه منقطع همزمان با کاربرد پودرکربن فعال (PAC) بود.
روش بررسی : شیرابه خروجی از واحد ترسیب شیمیایی در زمان های ماند هیدرولیکی 6  و 12 ساعت در راکتورهای مقیاس آزمایشگاهی لجن فعال تخلیه منقطع مورد تصفیه قرار گرفت.  پودر کربن فعال به میزان کاربرد 5/3 گرم بر لیتر به طور مستقیم به راکتور هوادهی تزریق می شد.
یافته ها: مقادیر حذفCOD  کل، COD محلول، آمونیاک و فسفر به هنگام راهبری فرایند لجن فعال تخلیه منقطع در زمان ماند هیدرولیکی 6 ساعت و اضافه کردن پودر کربن فعال معادل90، 87، 3/98 و 94 درصد و در زمان ماند 12 ساعت 96، 95، 2/99 و 7/98 درصد بود.
نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که ترسیب شیمیایی به روش struvite پیش از فرایند لجن فعال تخلیه منقطع همزمان با کاربرد پودر کربن فعال گزینه بسیار مناسبی برای تصفیه شیرابه بوده و قادر به تأمین استاندارد تخلیه پساب به آب های پذیرنده می باشد.


فاطمه رشید اشمق، روشنک رضائی کلانتری، مهدی فرزادکیا، احمد جنیدی جعفری، رامین نبی زاده،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : هیدروکربن ‌های معطر چند حلقه ای دسته ای از آلاینده های خطرناک محیط با خاصیت سرطان زایی و جهش زایی اند که بر اساس فعالیت های مختلف در محیط زیست تجمع می یابند. لذا تصفیه  این مواد شیمیایی اهمیت زیادی دارد. در این میان استفاده از روش های زیستی به دلیل سادگی فرایند و هزینه کمتر به عنوان یک روش موثر و مقرون به صرفه توصیه شده است. در این تحقیق به منظور بررسی روند کاهش آلودگی هیدروکربن های نفتی در فرایند اصلاح زیستی، مدل تجزیه زیستی فنانترین در خاک های آلوده به ترکیبات نفتی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی : ابتدا از خاک آلوده به ترکیبات نفتی باکتری های مستعد تجزیه PAHs جداسازی شدند سپس قابلیت آنها در تجزیه زیستی فنانترین در محیط دوغابی بررسی گردید و با استفاده از اسینتوباکتر که بیشترین توانایی را در حذف فنانترین داشت، مدل تجزیه زیستی در خاک در مقیاس آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: راندمان حذف فنانترین برای غلظت 100 میلی گرم بر کیلوگرم  4/99 درصد در طول 33 روز برای غلظت 500 میلی گرم بر کیلوگرم 96 درصد در طول 60 روز دوره تجزیه زیستی به دست آمد. نرخ کاهش فنانترین برای غلظت 100 میلی گرم بر کیلوگرم  بین 99/2 تا 86/8 میلی گرم بر کیلوگرم  در روز و برای غلظت 500 میلی گرم بر کیلوگرم بین  4/1 تا 09/11 میلی گرم بر کیلوگرم  در روز بود.
نتیجه گیری : بررسی نتایج نشان داد میزان حذف فنانترین به غلظت اولیه آلودگی بستگی دارد و با افزایش غلظت اولیه نرخ حذف فنانترین افزایش می یابد. همچنین با تقریب مناسبی می توان گفت که حذف فنانترین از مدل سینتیک درجه صفر و یک پیروی می کند.


پگاه بهمنی، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی، احمد جنیدی جعفری، زهره جوادی،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سمیت زیاد، سرطان زایی و جهش زایی از جمله مشکلاتی است که مواد رنگزای راکتیو برای پستان داران و موجودات آبزی ایجاد می کنند. از جمله روش های متداول برای حذف مواد رنگزا می توان به روش ­های فیزیکی و شیمیایی نظیر جذب، انعقاد، ته نشینی، فیلتراسیون و... اشاره نمود. به دلیل محدودیت ها و مشکلات این روش ها، تصفیه زیستی که روشی اقتصادی و موثر برای پالایش و آلودگی زدایی از فاضلاب های آلوده به مواد رنگزاست ترجیح داده می شود، در این تحقیق توانایی حذف ماده رنگزایRB-B از محیط آبی توسط مخلوط باکتریایی در شرایط آنوکسیک مورد بررسی قرار گرفت. 
روش بررسی: مخلوط باکتریایی از لجن فعال صنعت نساجی در محیط کشت لوریا براث حاوی ماده رنگزای RB-B به عنوان منبع کربن، غنی سازی شد. سپس با استفاده از مخلوط باکتریایی حاصل، تجزیه زیستی در فاضلاب سنتتیک در چهار راکتور ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. میزان کاهش رنگ نمونه ها توسط اسپکتروفتومتر UV-vis و هم چنین میزان رشد جمعیت میکروبی بر اساس آزمایش MPN تعیین شد.
یافته ها: راندمان رنگزدایی توسط مخلوط باکتریایی در غلظت های 50 و 250 میلیگرم برلیتر در زمان های به ترتیب  72 و 144 ساعت (3 و 6 روز) بیش از 99 درصد و  برای غلظت 500 میلی گرم برلیتر 1/98 درصد در طول زمان 240 ساعت (10 روز) به دست آمد. نرخ کاهش ماده رنگزا برای غلظت ­های 50، 250 و500 میلی گرم برلیتر پس از حذف کامل به ترتیب به حدود 69/0 ،74/1 و 00/2 میلی گرم برلیتر درساعت رسید. 
نتیجه گیری: نتایج نشان داد، باکتری های آلکالی ژنز دنیتروفیکانس و آلکالی ژنز زایلواکسیدانس جدا شده از لجن فعال توانایی خوبی در حذف ماده رنگزای RB-B داشته و میزان حذف توسط این باکتری ها به غلظت اولیه رنگ بستگی دارد و با افزایش غلظت اولیه نرخ حذف ماده رنگزا افزایش می یابد.


سهند جرفی، روشنک رضایی کلانتری، انوشیروان محسنی بندپی، نعمت الله جعفرزاده حقیقی فرد، علی اسرافیلی، لطیفه اعلایی،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: فلوراید به شکل گسترده ای در صنایعی نظیر ساخت نیمه رساناها،  نیروگاه های زغال سنگی برق، تولید شیشه و غیره مورد استفاده قرار می گیرد و از طریق پساب آنها به محیط زیست منتشر می شود. یکی از روش های حذف فلوراید، جذب سطحی با استفاده از جاذب های ارزان قیمت است. هدف از این مطالعه مقایسه کارایی جاذب های ارزان قیمت در حذف فلوراید از آب بوده است.
روش بررسی: مقادیر pH، زمان تماس و دزاژ جاذب بهینه و غلظت های مختلف فلوراید برای جاذب های باگاس اصلاح شده، باگاس و کیتوزان در شرایط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. سپس ضرایب ایزوترم های جذب لانگمیر و فروندلیچ بر مبنای شرایط بهینه محاسبه گردید.
یافته ها: pH معادل 7، زمان تماس 60 دقیقه و دزاژ جاذب  2 گرم بر لیتر به عنوان شرایط بهینه برای هر سه جاذب حاصل شد. بیشترین بازده حذف فلوراید در شرایط بهینه، برای باگاس اصلاح شده و به میزان 91 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر مبنای نتایج حاصل از این مطالعه می توان اظهار نمود که روش جذب سطحی با استفاده از باگاس اصلاح شده یک روش کارآمد و قابل اطمینان برای حذف فلوراید از محلول های آبی است.


زهرا سجادی میان آب، نصرا... کلانتری، جابر مظفری زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه وهدف: در استان بوشهر، کیفیت آب زیرزمینی به خصوص در مناطق ساحلی به دلیل فعالیت‌‌های صنعتی و تراکم جمعیتی از اهمیت بسیاری برخوردارست. شوری آب زیرزمینی دشت عسلویه از سمت ارتفاعات به سمت خلیج فارس افزایش یافته و در برخی نقاط ساحل حتی برای مصارف کشاورزی غیر قابل استفاده می‌‌شود.
روش بررسی: جهت ارزیابی منشا آنومالی کلریدی، نمونه­‌هایی از آب زیرزمینی چاه‌‌های موجود در دشت آنالیز و از نظر نسبت یونی با آب خلیج فارس مقایسه شدند. همچنین دیاگرام‌‌های مختلف نمونه‌‌های آب تهیه و دلایل شوری آب دشت عسلویه مشخص گردید.
یافته‌ها: نتایج آنالیزهای شیمیایی مشخص‌کننده شوری بیش از حد آب زیرزمینی دشت به خصوص در مجاورت دریاست. براساس ماتریس همبستگی، بیشترین میزان همبستگی بین یون‌‌های سدیم و کلر مشاهده می‌گردد.
نتیجه­‌گیری: دلایل شوری آب زیرزمینی در این دشت مختلف و ناشی از انحلال هالیت و ژیپس سازندهای اطراف، افزایش ناگهانی کلرید سدیم در برخی از قسمت‌‌های دشت و تشکیل تیپ آب کلروره سدیک است. نتایج این تحقیق نشان می‌­دهد که آب زیرزمینی منطقه عسلویه دارای تیپ کلروره ـ سدیک بوده و از نظر شرب در رده غیر قابل شرب قرار دارند.

 


روح ا.. رستمی، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بنزن، تولوئن و زایلن‌ها (BTX) آلاینده‌های آلی هستند که به طور عمده به همراه نفت و مشتقات آن وجود دارند. BTX جزو آلاینده‌های زیست محیطی بوده و برای سلامتی انسان نیز مضر به حساب می‌آیند. استفاده از جاذب‌هایی مانند زئولیت، یکی از انواع روش‌های حذف این ترکیبات است که در این مطالعه نیز هدف بر آنست تا حذف ترکیبات BTX با استفاده از زئولیت نوع کلینوپتیلولیت و همچنین زئولیت به همراه نانوذرات اکسید مس به جهت خاصیت کاتالیستی آن مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد.
روش بررسی: در این مطالعه از زئولیت منطقه گرمسار سمنان در اندازه دانه‌ای 1-2 میلی‌متر و با انجام اصلاح اسیدی توسط اسید کلردریک و همچنین حالت نانوذره دار شده آن با استفاده از نانوذرات اکسید مس، استفاده شد. جریان هوا که به طور مصنوعی آلوده شده بود، به صورت پیوسته به کار گرفته شد و نمونه‌برداری با استفاده از چارکول تیوب از جریان ورودی و خروجی انجام شد. تشخیص غلظت آلاینده‌ها با استفاده از کروماتوگرافی گازی با آشکارساز FID صورت گرفت.
یافته ها: راندمان حذف برای بنزن، تولوئن، -pزایلن، -mزایلن و -oزایلن در کلینوپتیلولیت به ترتیب برابر 3/78، 1/62، 2/32، 15/32 و 8/18% و در کلینوپتیلولیت حاوی نانوذرات اکسید مس به ترتیب 42/25، 65/35، 33/36، 24/33 و 39/29% به دست آمد. میانگین راندمان حذف ترکیبات BTX در زئولیت بدون نانوذره (31/43%) بیشتر از زئولیت نانوذره دار (32%) به دست آمد. لیکن، نتایج نشان داد که غلظت CO2 در هوای خروجی از زئولیت حاوی نانوذره (ppm 550) بیشتر از زئولیت بدون نانوذره (ppm 525) است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اضافه شدن نانوذرات به زئولیت هرچند باعث کاهش راندمان حذف بنزن و تولوئن شده است که می تواند ناشی از اشغال یا مسدود شدن سایت‌های جذب آلاینده‌ها روی زئولیت توسط نانوذرات باشد، ولی موجب ارتقای تاثیر کاتالیستی زئولیت در شکستن مولکول‌های آلاینده ها و پیشرفت بیشتر فرایند تجزیه آنها تا تبدیل شدن به CO2 شده است.


عماد دهقانی فرد، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری، میترا غلامی، علی اسرافیلی،
دوره 5، شماره 2 - ( 7-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: آنیلین ماده‌ای است که در صنایع شیمیایی و در فرایندهای مختلفی استفاده می گردد و به دلیل اثرات منفی روی محیط، روش‌های مختلفی جهت حذف این ماده مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، کارایی فرایند فتوکاتالیستی نانوذرات اکسید روی در حذف آنیلین از پساب سنتتیک مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: راکتور فتوکاتالیستی از جنس پلکسی گلاس و به حجم 5 لیتر که لامپ فرابنفش (20w.) در مرکز آن (داخل غلاف کوارتزی) بوده و نانوذرات اکسیدروی (g/L 5/0-2/0) وارد پساب سنتتیک حاوی آلاینده آنیلین با غلظت ppm.052 می‌گردید. پس از طی زمان‌‌ ماند30و90،60دقیقه، نمونه‌ها سانتریفوژ شده و محلول رویی توسط فیلتر µ.2/0 از جنس PTFE، فیلتر شد. جهت استخراج مواد آلی از نمونه و آنالیز آنها، از روش مایع ـ مایع و دستگاه گازکروماتوگرافی استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که فرایند فتوکاتالیستی اکسید روی می‌تواند به طور موثری، منجر به حذف آلاینده آنیلین از پساب گردد. راندمان حذف آنیلین در غلظت نانوذرات اکسیدروی برابر g/L 5/0  به مقدار کمتری نسبت به سایر غلظت‌ها افزایش نشان می‌داد و آزمون آماری (ANOVA) نشان از عدم وجود اختلاف معنادار بین راندمان حذف آنیلین در غلظت‌های مختلف نانوذرات داشت. در pH قلیایی، بیشترین راندمان حذف آنیلین در زمان ماند 90 دقیقه و غلظت نانوذرات g/L 5/0 به میزان 3/76% به دست آمد.
نتیجه‌گیری: در نهایت، می‌توان نتیجه‌گیری نمود که فرایند فتوکاتالیستی نانوذرات اکسیدروی برای حذف آلاینده آنیلین از پساب مناسب است.


ام البنین نائیج، انوشیروان محسنی بندپی، احمد جنیدی جعفری، علی اسرافیلی، روشنک رضایی کلانتری،
دوره 5، شماره 3 - ( 7-1391 )
چکیده

زمینه و هدف:  نیترات یکی از شایع‌ترین آلاینده شیمیایی آب‌های زیر زمینی در جهان است که احیای آن توسط میکروارگانیسم‌ها به نیتریت می‌تواند خطرات بهداشتی جدی را به وجود آورد. نیترات به روش‌های جذب و احیاء قابل حذف است. در این تحقیق جذب نیترات با استفاده از زئولیت و امکان افزایش قابلیت حذف آن به روش احیاء با استفاده از نانو ذره آهن نشانده شده بر روی زئولیت مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این تحقیق در دو فاز، بررسی میزان کارایی زئولیت و زئولیت اصلاح شده با نانو ذره آهن صفر در حذف نیترات انجام شد. برای مطالعات جذب نیترات در ابتدا  pH بهینه سپس زمان بهینه تعیین گردید و در مراحل بعد تاثیر میزان مختلف جاذب و غلظت‌های مختلف نیترات  به روش یک فاکتور در زمان مورد بررسی قرار گرفت. سپس ضرایب ایزوترم‌های جذب بر مبنای شرایط بهینه برای هر دو جاذب محاسبه گردید. برای تعیین مشخصات فیزیکی جاذب‌ها از آزمایشات SEM و TEM استفاده شد.
یافته‌ها: بررسی مورفولوژی سطح جاذب نشان داد که آهن صفر نشانده شده روی زئولیت دارای اندازه حدودnm 50-30 است. 5=pH، زمان تماس min 120 و میزان جاذب g/L  15، 3=pH ، زمان تماس min   50 و میزان جاذب g/L 5/7 به عنوان شرایط بهینه به ترتیب برای جاذب زئولیت و زئولیت اصلاح شده با نانو ذره آهن صفر بوده است. بررسی روابط ایزوترم  نشان داد جذب نیترات توسط هردو جاذب از مدل لانگمیر پیروی می‌کند.
نتیجه‌گیری: زئولیت اصلاح شده با نانو ذره آهن صفر به علت داشتن جایگاه‌های فراوان جذب و Fe0  به عنوان عامل احیاء می‌تواند توانایی زیادی در حذف نیترات از آب آشامیدنی داشته باشد.  


سمیه گلباز، احمد جنیدی جعفری، روشنک رضایی کلانتری،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: سیانید، آلاینده‌ای سمی است که در پساب صنایع مختلف مانند آهن و استیل، استخراج ذغال سنگ، ساخت فلزات غیر آهنی و آبکاری فلزات وجود دارد. با توجه به سمیت بالای این آلاینده، وجود آن در منابع آبی و پساب‌ها، خطر جدی برای سلامتی و حیات موجودات زنده به شمار می‌آید. جهت حفظ سلامتی افراد، کنترل غلظت این آلاینده در حد استاندارد ضروریست. هدف اصلی این مطالعه، بررسی کارایی فرایند فنتون در حذف سیانید از محیط‌های آبی بود.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که در مقیاس آزمایشگاهی و در سیستم بسته انجام شد. در طی انجام فرایند اکسیداسیون فنتون، اثر pH، نسبت مولی H2O2/ Fe2+ ، زمان تماس و تاثیر غلظت اولیه سیانید بر راندمان حذف این آلاینده از محیط‌های آبی، مورد مطالعه قرار گرفت. در تحلیل داده‌ها از نرم افزار Excel  استفاده شد.
یافته‌ها: سیانید با غلظت اولیه mmol/L 0/4 در شرایط بهینه 4 pH=، نسبت مولی 046/0 =   H2O2/Fe2+ (mmol/L 27/0 = Fe2+)، بعد از مدت زمان h 1، به علت عامل اکسیدکننده رادیکال‌های هیدروکسیل، حدود 92% حذف شد و با افزایش زمان واکنش، تغییر محسوسی در راندمان  حذف مشاهده نشد. راندمان فرایند فنتون با افزایش غلظت اولیه سیانید از mmol/L 4/0 به mmol/L 6/0 از 92 به 60% کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد، روش اکسیداسیون فنتون می‌تواند به عنوان گزینه‌ای مناسب به هنگام طراحی و انتخاب روش حذف سیانید جهت دستیابی به استانداردهای زیست محیطی مد نظر قرار گیرد.


معصومه روانی پور، روشنک رضایی کلانتری، مهدی فرزادکیا، سمیره هاشمی نجف آبادی، علی اسرافیلی،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده

MicrosoftInternetExplorer4 زمینه و هدف: قابلیت دسترسی ضعیف میکروارگانیسم‌ها به PAH ها در خاک سرعت فرایند اصلاح زیستی را به عنوان یک روش موثر برای حذف آلودگی از خاک محدود می‌سازد. عوامل فیزیکوشیمیایی متعددی بر این فرایند موثرند. در این مطالعه تاثیر مواد مغذی و شوری بر حذف فنانترین از خاک آلوده بررسی شد.
روش بررسی: خاکی عاری از آلودگی‌های شیمیایی و میکروبی را به طور مصنوعی به فنانترین آلوده نموده سپس محلول مواد مغذی و شوری در دو غلظت همراه با مخلوط میکروبی به آن اضافه شد تا نسبت 10% وزنی حجمی حاصل گردد. نهایتا غلظت فنانترین باقی‌مانده در خاک پس از استخراج با اولتراسونیک توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی مورد سنجش قرار گرفت. جمعیت میکروبی نیز با روش MPN سنجش شدند. این مطالعه بر اساس طراحی آزمایش فاکتوریل کامل دو سطحی انجام شد.
یافته‌ها: نتایج آزمونMPN  نشان داد که روند رشد میکروبی دارای تاخیر بوده است. طراحی آزمایش فاکتوریل کامل نشان داد مواد مغذی بیشترین تاثیر بر فرایند اصلاح داشته و راندمان حذف فنانترین از خاک در محلول مواد مغذی حداکثر ـ شوری حداقل بیشترین مقدار و برابر 14/75 % به دست آمد.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که با افزایش غلظت مواد مغذی میکروارگانیسم‌ها قادرند مقدار بیشتری از آلاینده نفتی فنانترین را از خاک حذف نمایند، اما شوری درمحدوده غلظت به کار رفته تنها موجب تاخیر در رشد میکرو ارگانیسم‌ها شده و اثر ممانعت‌کنندگی و یا پیشرفت بر حذف فنانترین نداشته است.


احمد جنیدی جعفری، ایوب رستگار، مهدی فرزادکیا، روشنک رضایی کلانتری، زهرا رضائی گزل‌آباد،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: کاربرد کمپوست حاوی فلزات سنگین می‌تواند میزان غلظت فلزات را در خاک و آب‌های زیرزمینی افزایش دهد. بنابراین هدف از انجام این مطالعه بررسی نشت فلزات سرب، کروم و کادمیوم از سه خاک آمیخته به کمپوست مواد زائد شهری است. روش بررسی: ابتدا خاک‌های انتخاب شده داخل ستون‌های با قطر داخلی mm 100 و ارتفاع mm 600 ریخته شده و تیمارها که شامل: کمپوست حاوی فلزات کمتر، کمپوست حاوی فلزات بیشتر و شاهد بودند هر یک در ستونی مجزا بارگذاری گردیدند. ستون‌های خاک در دمای اتاق به مدت 9 روز با آب مقطر آبیاری شدند تا اینکه ارتفاع آب مصرفی به mm 250 رسید. شیرابه جمع‌آوری شده و غلظت سرب، کروم، کادمیوم، pH و هدایت الکتریکی آن مورد آنالیز قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج حاصل از مطالعه نشان می‌دهد، کاربرد کمپوست حاوی فلزات بیشتر بر کاهش pH، افزایش هدایت الکتریکی و نشت فلزات سرب، کروم و کادمیوم بر روی هر سه خاک نسبت به شاهد معنادار است (PV≤0.05). اما کاربرد کمپوست حاوی فلزات کمتر بر نشت فلزات نسبت به شاهد در هر سه خاک معنادار نیست (PV≥0.05). به‌طور کلی میزان نشت فلزات از هر سه خاک‌ به این ترتیب شنی لومی > شنی رسی لومی> سیلت رسی لومی است. نتیجه‌گیری: غلظت فلزات در شیرابه بستگی به وی‍ژگی‌های خاک و نوع کمپوست افزوده شده به خاک دارد. از این‌رو کاربرد کمپوست حاوی فلزات بیشتر برروی خاک‌های دارای درصد بالای شن، ممکن است آب‌های زیرزمینی را در معرض آلودگی به فلزات سنگین قرار دهد.

بابک کاکاوندی، روشنک رضایی کلانتری، احمد جنیدی جعفری، علی اسرافیلی، عبدالمجید قلیزاده، علی آذری،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده بی رویه از آنتی بیوتیک ها و تخلیه آن ها به محیط زیست پیامدهای جدی و خطرناکی را به دنبال دارد. کربن فعال پودری در سطح وسیعی برای جذب این آلاینده ها استفاده شده است اما مشکلات ناشی از جداسازی آن مطرح است. هدف از این مطالعه سنتز کربن فعال مغناطیسی شده با نانو ذرات Fe3O4 و بررسی کارایی آن در حذف آموکسی سیلین از محیط های آبی بوده است. روش بررسی: مشخصات فیزیکی و ساختاری جاذب سنتز شده با تکنیک های SEM، TEM، XRD و BET مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین برای تعیین پارامترهای ترمودینامیک، ایزوترم های تعادلی و سینتیک های فرآیند جذب تاثیر پارامترهایی نظیر pH، غلظت اولیه آموکسی سیلین و جاذب، زمان تماس و دما مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: مشخصات فیزیکی کربن فعال مغناطیسی نشان داد که نانوذرات Fe3O4 دارای اندازه متوسط nm 80-30 و سطح ویژه برابر با m2/g 571 بوده است. شرایط بهینه ی جذب عبارتند از: 5=pH، زمان تماس min 90 ، دز جاذب g/L 1 و دمای C °20. داده های ایزوترم های تعادلی نشان داد که فرآیند جذب متناسب با هر دو مدل فروندلیچ و لانگمیر بوده و حداکثر ظرفیت جذب به میزان mg/g 136/98بوده است. فرآیند جذب می تواند به وسیله مدل سینتیکی شبه درجه دوم توصیف شود. مقادیر منفی به دست آمده برای ∆H0 و ∆G0 از مطالعه ترمودینامیک جذب نیز نشان داد که جذب آموکسی سیلین روی کربن فعال مغناطیسی، اگزوترمیک و خودبخودی بوده است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که کربن فعال مغناطیسی علاوه بر داشتن ویژگی هایی چون، جداسازی سریع و آسان، پتانسیل بالایی را برای جذب آموکسی سیلین دارد. لذا می توان از آن برای جذب و جداسازی چنین آلاینده هایی از محیط های آبی استفاده نمود.

معصومه گلشن، سیمین ناصری، مهدی فرزاد کیا، علی اسرافیلی، روشنک رضایی کلانتری، لیلا کریمی تکانلو،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از سورفکتانت‌ها منجر به افزایش دسترسی زیستی به آلاینده‌های سخت تجزیه‌پذیر از جمله PAHs می‌شود. در این راستا استفاده از بیوسورفکتانت‌ها به دلیل سازگاری با محیط زیست مورد توجه ویژه قرار دارند، اما توانایی آنها در قبال سورفکتانت‌های شیمیایی باید مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق تأثیر سورفکتانت زیستی برکارایی اصلاح زیستی خاک آلوده به فنانترن مورد مقایسه با سورفکتانت شیمیایی قرار گرفت. روش بررسی: خاک عاری از هر نوع آلودگی شیمیایی و میکروبی، به طور مصنوعی به فنانترن آلوده شد، سپس محلول نمک‌های معدنی با غلظت ثابت از سورفکتانت شیمیایی تریتون X-100 و بیوسورفکتانت رامنولیپیدMR01 تهیه، بعد مخلوط میکروبی با قابلیت تجزیه فنانترن در دو سطح غلظتی (2 و 1=OD 600 nm)، به محلول مذکور اضافه شد به طوری‌که نسبت 10 درصد وزنی حجمی (خاک به محلول) حاصل گردد، کلیه نمونه‌ها و شاهد‌های مربوطه بر روی شیکر قرار گرفتند و هوادهی شدند. پس از 8 هفته غلظت فنانترن باقیمانده در خاک پس از استخراج توسط اولتراسونیک به HPLC تزریق و مورد سنجش قرار گرفت. جمعیت میکروبی نیز با روش MPN سنجش شد. این تحقیق براساس آزمایش فاکتوریل کامل انجام شد. یافته‌ها: راندمان حذف فنانترن با غلظت اولیه mg/kg 50 در حضور تریتونX-100 ،98/5% و در حضور رامنولیپیدMR01 ، 88/7% بدست آمد، در حالی‌که در غلظت mg/kg ‌300 فنانترن، این میزان برابر 87% و 76% به ترتیب برای تریتونX-100 و رامنولیپیدMR01 بدست آمد. در غیاب سورفکتانت در غلظت mg/kg 50، 60/76% و در غلظت mg/kg 300، 51% راندمان حذف فنانترن حاصل شد. راندمان حذف در OD600nm=2 بیشتر از OD600nm=1 بدست آمد. بررسی تغییرات جمعیت میکروبی با گذشت زمان نشان داد، حداکثر رشد میکروبی در هفته‌‌‌ دوم در حضور بیوسورفکتانت رامنولیپید بیشتر از تریتونX-100 بوده است. نتیجه‌گیری: در مناطق با آلودگی‌های کمتر (مناطق گسترده آلوده اطراف پالایشگاه ها) استفاده از رامنولیپید می‌تواند به عنوان یک گزینه مناسب در کاهش آلودگی مورد نظر باشد. اما در مکان‌هایی با آلودگی بالا (مناطقی که به طور متمرکز و یا تحت تأثیر حرارت آلوده شده‌اند) استفاده از سورفکتانت‌ها‌ی شیمیایی به صورت خارج از مکان (Ex situ) نتایج مطلوب‌تری را حاصل می‌نماید.

بابک کاکاوندی، مهدی مختاری، روشنک رضایی کلانتری، احسان احمدی، نوشین راستکاری، میثم فاتحی، علی آذری،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فنل یکی از آلاینده های دارای اولویت است که از طریق صنایع چرم‌سازی، رنگ‌سازی، رزین‌سازی و داروسازی تولید شده و پس از ورود به محیط زیست سبب آلودگی آب های زیر زمینی می‌‌شود. از این‌رو استفاده از یک روش مناسب جهت حذف آن امری ضروری است. هدف از این مطالعه سنتز و ارزیابی کارایی نانوکامپوزیت مغناطیسی کربن فعال-آهن صفر/ نقره (PAC-Feo/Ag) در حذف فنل از محیط های آبی است. روش بررسی: در این مطالعه به ترتیب از روش احیاء برای تبدیل آهن دو ظرفیتی به آهن صفر و روش هم ترسیبی برای نشاندن آهن بر روی کربن فعال استفاده شد. از اختلاط سریع همراه با دمای بالا نیز برای نشاندن نقره روی نانو ذرات آهن صفر استفاده گردید. ویژگی جاذب با تکنیک‌های SEM، TEM و XRD مورد آنالیز قرار گرفت. سپس تاثیر تغییرات pH، زمان تماس، دور همزن، دما و غلظت های مختلف جاذب و فنل به روش یک فاکتور در زمان، بررسی و بهینه سازی شدند. ایزوترم و سینتیک واکنش نیز تعیین شد. یافته‌ها: نتایج نشان می دهد PAC-Feo/Ag دارای ساختاری مکعبی شکل، درهم تنیده و دارای قطری در محدوده 40 تا nm 100 است.pH برابر با 3، زمان تماسmin 90، دور همزن rpm 200 و میزان جاذب g/L 1 نیز به عنوان شرایط بهینه برای حذف فنل به دست آمدند. بررسی روابط ایزوترم و سینتیک نشان داد که داده های تجربی فرایند جذب فنل بر روی PAC-Feo/Ag، به ترتیب با مدل لانگمویر (R2>0/969) و شبه درجه دوم (R2>0/965) همبستگی دارند. نتیجه‌گیری: در شرایط بهینه، جاذب اصلاح شده با آهن صفر و نقره با حداکثر راندمان 97%، توانایی جذب سریع و موثری در حذف فنل داشته و به دلیل خاصیت مغناطیسی به سادگی توسط آهنربا از نمونه محلول جداسازی می شود.


الهه کریمی پسندیده، روشنک رضائی کلانتری، سیمین ناصری، امیرحسین محوی، رامین نبی زاده، علی اسرافیلی،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: حضور مواد آلی طبیعی(NOM ) برروی کیفیت آب مانند رنگ، بو و مزه تاثیر می‌گذارد، حضور این مواد در آب باعث گرفتگی فیلترها و غشاها و در نتیجه کاهش راندمان فرایندهای تصفیه پیشرفته آب می‌شود، همچنین به علت واکنش با ضدعفونی کننده‌ها و تولید محصولات جانبی برای سلامتی انسان مضر است. نانوذرات اکسیدآهن به عنوان یک جاذب‌ موثر برای حذف آلاینده‌ها از محیط آبی مطرح هستند. در این تحقیق به منظور افزایش پایداری و پراکندگی بیشتر این نانوذرات از پوشش سیلیس استفاده شد و توانایی آن در جذب اسیدهیومیک از آب مورد بررسی گرفت. روش بررسی: نانوذرات اکسید آهن به روش هم‌ترسیبی تهیه شد، سپس با افزودن تترا اتوکسی سیالان نانوذرات حاصله با سیلیس پوشش داده شدند. مشخصات فیزیکی آنها توسط‌ میکروسکوپ الکترونی و دستگاه پراش اشعه X تعیین گردید. در مرحله بعد آزمایشات جذب شامل تعیین pH و زمان تماس بهینه در محدوده 12-3 و min 240-5 انجام شد، سینتیک جذب با توجه به زمان‌های مختلف جذب اسیدهیومیک تعیین شد، سپس با استفاده از نتایج تاثیر غلظت‌های مختلف جاذب، غلظت‌های مختلف اسیدهیومیک، ایزوترم‌های فروندلیچ و لانگمیر تعیین شدند. یافته‌ها: بررسی ‌مورفولوژی سطح جاذب نشان داد که نانوذرات اکسیدآهن پوشش داده شده با سیلیس دارای اندازه حدود nm 130-30 بود. pH معادل 10/5، و زمان تماس min 90 به عنوان شرایط بهینه برای حذف اسیدهیومیک توسط نانوذرات اکسیدآهن پوشش داده شده با سیلیس بود. و حداکثر ظرفیت جذب اسیدهیومیک توسط نانوذرات اکسیدآهن پوشش داده با سیلیس 192/30 بوده است. بررسی روابط ایزوترم حاصل از تاثیر غلظت‌های مختلف جاذب بر غلظت‌های مختلف اسیدهیومیک نشان داد حذف اسید هیومیک توسط نانوذرات اکسید آهن پوشش داده شده با سیلیس از مدل لانگمیر(90/R2>0 )و سینتیک آن از مدل شبه درجه دوم(98/R2>0 )پیروی می‌کند. نتیجه‌گیری: نانوذرات اکسید آهن پوشش داده شده با سیلیس به علت داشتن جایگاه‌های جذب فراوان، خاصیت مغناطیسی و قابلیت جداسازی توسط آهنربا، و تولید ارزان قیمت می‌تواند به عنوان یک جاذب کارآمد در حذف اسیدهیومیک از آب آشامیدنی به کار رود.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb