جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای یغماییان

کاظم ندافی، رامین نبی زاده، محمدصادق حسنوند، علیرضا مصداقی نیا، کامیار یغماییان، فاطمه مومنی ها،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1388 )
چکیده

زمینه و هدف: پسماندهای خطرناک به علت دارا بودن خصوصیاتی نظیر سمی، خورنده، اشتعال‌پذیر، واکنش‌پذیر یا دیگر مشخصات مشابه شامل آن دسته از پسماندهایی می‌شوند که سلامت انسان و محیط زیست را به مخاطره می‌اندازند. از آنجایی که دانشگاه علوم پزشکی تهران نقش مهمی در توسعه آموزش کشور دارد به یک مطالعه جهت شناسایی پسماندهای خطرناک در دانشگاه علوم پزشکی تهران نیاز می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت تولید و مدیریت پسماندهای خطرناک در دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده است.
روش بررسی: در این مطالعه چهار دانشکده که در پردیس مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند، انتخاب گردیده و داده‌های مورد نیاز از طریق نمونه ‌برداری، پرسش ‌نامه، مصاحبه حضوری با متصدیان واحدهای مورد نظر و مراجعه به اسناد موجود جمع‌آوری گردیده ‌اند. این اطلاعات شامل نوع و مقدار پسماند، روش نگهداری موقت، تناوب تخلیه پسماند و روش دفع نهایی پسماند است.
یافته‌ها: نتایج به دست آمده نشان دادند که تقریبا 2072 کیلوگرم پسماند خطرناک به استثنای فاضلاب کنترل نشده در سال تولید شده است. همچنین دانشکده دندانپزشکی، داروسازی، پزشکی و بهداشت به ترتیب حدود 993، 606، 256، 217 کیلوگرم در سال پسماند خطرناک در پردیس مرکزی تولید نمودند. نتایج حاصل همچنین نشان داده‌اند که از کل مقدار سالانه پسماند خطرناک تولید شده که معادل 72/2 تن بوده است، 954، 848، 475، 427، 245، 49 کیلوگرم را به ترتیب پسماندهای با خاصیت عفونی، سمی، اشتعال‌ پذیر، سرطان‌زا، خورنده و واکنش‌پذیر تشکیل داده‌اند.
نتیجه‌گیری: لازم به ذکر است که پسماند خطرناک جامد همراه با پسماندهای جامد خانگی مدیریت می‌شوند و پسماندهای خطرناک مایع به داخل سیستم دستشویی (سینک) بدون هیچگونه کنترلی تخلیه می‌شوند. روش مدیریت ناصحیح پسماندها از نقطه تولید تا محل دفع نهایی به وضوح قابل مشاهده است.


محمد ملکوتیان، کامیار یغماییان، مریم مصرقانی، امیر حسین محوی، محمد دانش پژوه،
دوره 4، شماره 1 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانی های مهم بهداشت مواد غذایی به شمار می آید. برنج یکی ازانواع پر مصرف غلات در جهان است که  به طورگسترده در رژیم غذایی مردم وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان سرب، کادمیوم، کروم و نیکل در نمونه های برنج هندی موجود در بازار ایران بود.
روش بررسی: 20 نوع برنج هندی پر مصرف از بازار ایران جمع آوری گردید. از هر مارک تجاری سه نمونه مورد آنالیز قرار گرفت.  میزان سرب، کروم، نیکل و کادمیوم پس از هضم اسیدی به وسیله دستگاه طیف سنج جذب اتمی تعیین مقدار شد.
یافته ها: در این مطالعه مقدار کادمیوم در کلیه نمونه های برنج قابل تشخیص نبود بدین معنا که میزان آن کمتر ازحد تشخیص دستگاه (mg/kg 015/0) بوده است. میانگین میزان سرب mg/kg364/0، کروم mg/kg 653/0 و نیکل mg/kg 019/0 به دست آمد.
نتیجه گیری: نتایج آنالیز بیانگر این بود میانگین میزان سرب در نمونه های برنج کمی بیش تر از رهنمود FAO/WHO بود. همچنین با تعیین میزان برداشت هفتگی قابل تحمل (PTWI) سرب، کروم، نیکل و کادمیوم هر فرد در هفته توسط مصرف برنج هندی میزان کمتری از این فلزات را از استاندارد مشخص شده توسطFAO/WHO دریافت می کند. البته باید توجه داشت با افزایش منابع غذایی آلوده به فلزات سنگین و به دلیل خاصیت تجمع پذیری این فلزات بر بافت بدن و  اثرات سو آن بر انسان بهتر است از محصولات پاک تر استفاده گردد.


کامیار یغماییان، علی اکبر رودباری، سعید ناظمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه، طراحی و اجرای الگوی مدیریت یکپارچه زایدات صنعتی در شهرک صنعتی شاهرود و همچنین بررسی نتایج و تعیین مشکلات اجرایی احتمالی این الگو است. روش بررسی: این مطالعه توصیفی- تحلیلی به مدت 4 سال در شهرک صنعتی شاهرود انجام شد و مراحل اجرای آن عبارت بودند از: 1-آنالیز کمی و کیفی کلیه مواد زاید جامد تولید شده در این شهرک، 2-تعیین وضعیت فعلی مدیریت مواد زاید جامد در این شهرک و مشخص کردن برنامه‌های اجرا شده در این ارتباط، 3-طراحی و پیاده‌سازی الگوی مدیریت یکپارچه شامل طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی، وضع قوانین جرائم و مشوق ها، تشریح برنامه‌ها برای تمامی واحدهای مستقر و اجرای آن و 4-نظارت بر روند اجراء و تعیین نتایج حاصل از آن. یافته‌ها: سالیانهton 1728 مواد زاید جامد در این شهرک تولید می‌شود که سهم زاید صنعتی ton 1603، و زایدات خانگی ton 125 است. با اجرای این الگو دو سیستم جداگانه تفکیک، جمع‌آوری و بازیافت زایدات صنعتی و خانگی در این شهرک راه‌اندازی شد. همچنین مطابق با اهداف، میزان مواد زاید جامد تولیدی و دفعی در سال 1390 به ترتیب به 5/51 و Kg per 100 million Rials products6/28 و میزان بازیافت زایدات صنعتی و کاغذ نیز به ترتیب به 42 % و 40 % رسید. نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که اجرای این مدل یعنی راه‌اندازی عملیات تفکیک، اجرای برنامه‌های آموزشی، ظرفیت‌سازی، ارائه خدمات فنی، تکمیل چرخه صنایع مستقر در شهرک و تقویت همکاری‌های بین واحدهای صنعتی با مدیریت شهرک تا حد زیادی توانست مشکلات مدیریت پسماند را کاهش دهد.
کاظم ندافی، رامین نبی زاده، سیمین ناصری، کامیار یغماییان، علی کولیوند،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ذخیره نفت‌ خام در مخازن سبب می‌شود مقدار زیادی لجن در کف آنها تشکیل شود که لازم است بطور مناسبی تصفیه و دفع گردند. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی فرایند کمپوست درون محفظه­ ای در حذف کل هیدروکربن­ های نفتی (TPH) از لجن­ های کف مخازن ذخیره نفت ­خام انجام شد.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت‌کمپوست به نسبت­ های 1 به صفر (بعنوان شاهد)، 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P و رطوبت اولیه 100/5/1 و 55 درصد بمدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده­ ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه­ برداری و آنالیز نمونه­ های TPH وpH  بترتیب بصورت هفتگی و دو روز یکبار انجام گرفت.

یافته­ ها: میزان حذف TPH در راکتورهای کمپوست 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 بترتیب برابر با  66/59، 73/19، 74/81، 80/20 و 79/91 درصد بود. بنابراین تنظیم نسبت اختلاط لجن با پسماند تحت کمپوست نقش مهمی در کاهش TPH داشت. نتایج راکتورهای شاهد نشان داد که مکانیسم اصلی کاهش هیدروکربن­ های نفتی فرایندهای بیولوژیکی بود.

نتیجه ­گیری: فرایند کمپوست درون محفظه ­ای با استفاده از پسماند تحت کمپوست گزینه قابل قبولی در اصلاح زیستی لجن­ های کف مخازن ذخیره نفت خام است. 


کامیار یغماییان، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، رامین نبی زاده، حسن رسول زاده، بهمن اکبرپور،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف : آرسنیک یکی از سمی‌ترین آلاینده‌های موجود در آب‌های زیرزمینی و سطحی است. دریافت آرسنیک می‌تواند پیامدهای نامطلوبی زیادی برای سلامتی انسان به همراه داشته باشد. بنابراین دستیابی به تکنولوژی‌های جدید برای رسیدن به استاندارد آرسنیک لازم است.

روش بررسی:  مطالعه موجود به صورت ناپیوسته در مقیاس آزمایشگاهی صورت گرفت. جاذب نانوذرات آهن – کیتوزان با احیا آهن فریک به وسیله سدیم بورهیدرید (NaBH4) در حضور کیتوزان به عنوان پایدارکننده تولید شد. ابتدا پارامترهای مختلف از جمله زمان تماس min(120-5)، (10-3)pH، دز جاذب (g/L 3/5-0/5) و غلظت اولیه آرسنات mg/L10-2 برکارایی فرایند مورد بررسی قرار گرفت. سپس شرایط بهینه از لحاظ زمان تماس، pH، دز جاذب و غلظت اولیه آرسنات به روش RSM تعیین شد. با استفاده از مدل ایزوترم فروندلیچ، لانگمویر ثابت‌های تعادلی، کینتیک شبه درجه اول و دوم ثابت‌‌‌های کینتیکی محاسبه گردید. میزان آرسنات باقی مانده با استفاده از روشICP-AES اندازه گیری شد.

یافته‌ها:  مقادیر بهینه بر اساس روش RSM برای7/16 pH=، دز جاذب g/L 3/04، زمان تماس min 91/48 و غلظت اولیه آرسنات mg/L 9/71 تعیین شد. ایزوترم لانگمویر با R2 بیش از 0/9904 برای آرسنات، بهترین نمودار برای داده‌های آزمایش است. حداکثر میزان جذب آرسنات بر اساس مدل ایزوترم لانگمویر mg/g 135/14بدست آمد. بررسی کینتیک جذب نشان داد که جذب آرسنات از مدل شبه درجه دوم تبعیت می‌کند.

نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان داد که فرایند جذب به pH وابسته بوده و با افزایش pH توانایی گروه آمینی موجود در کیتوزان برای پروتونه شدن کاهش یافته که نتیجه این عمل کاهش راندمان حذف آرسنات در pH بالا است.


علی کولیوند، کاظم ندافی، رامین نبی زاده، احمد جنیدی جعفری، مسعود یونسیان، کامیار یغماییان، سیمین ناصری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: عملکرد فرایند کمپوست به عنوان یکی از روش ­های موثر تصفیه لجن­ های نفتی به عواملی همچون مواد مغذی و دما بستگی دارد. بنابراین لازم است که روند تغییرات این عوامل بررسی شوند. هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی روند تغییرات کربن آلی، نیتروژن، فسفر و دما در فرایند کمپوست لجن­ های کف مخازن ذخیره نفت ­خام بود.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی، لجن با پسماند تحت‌ کمپوست به نسبت­ های 1 به 2، 1 به 4، 1 به 6، 1 به 8 و 1 به 10 مخلوط و با C/N/P اولیه 100/5/1 به مدت 10 هفته کمپوست شد. در طول زمان فرایند، اختلاط و تنظیم رطوبت توده­ ها 3 بار در روز انجام شد. نمونه­ برداری و آنالیز نمونه­ های کربن آلی، نیتروژن و فسفر بصورت هفتگی و دما بصورت روزانه انجام گرفت.

یافته ­ها: نتایج نشان دادند که میزان کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در هفته­ های ابتدایی فرایند زیاد و به مرور کمتر شد. نسبت­ های C/N و C/P در انتهای فرایند کمپوست به ترتیب از نسبت 20:1 و 100:1 به نسبت 26:1 و 166:1 افزایش یافت. علاوه بر این، دمای راکتورها در طول دوره زمانی فرایند در محدوده مزوفیلیک قرار داشت.

نتیجه­ گیری: الگوی مشابه کاهش مقادیر کربن آلی، نیتروژن و فسفر در راکتورهای کمپوست نشان‌دهنده کاهش فعالیت بیولوژیکی دخیل در تجزیه و مصرف هیدروکربن­ های نفتی در هفته‌های انتهایی فرایند است.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb