کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
9 نتیجه برای موضوع مقاله:
مهرداد فرخی، محسن کوتی، غلامرضا موسوی، افشین تکدستان،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: شیرابه یکی از فرآورده های محل های دفن زباله های شهری و نیز فاضلابی است که عمده ترین اثرات زیست محیطی نامطلوب را در پی دارد. روش های بیولوژیک معمولا برای تصفیه شیرابه های تازه با عمر کمتر از 2-1 سال که دارای غلظت بالایی از ترکیبات آلی با وزن مولکولی پایین هستند مناسب اند. اما این روش ها برای تصفیه شیرابه های قدیمی (شیرابه های با عمر 10-5 سال) به علت دارا بودن نسبت بالایی از ترکیبات با وزن مولکولی بالا و حضور مواد مقاوم به تجزیه بیولوژیکی و ترکیبات سمی مناسب نیست.فرایند اکسیداسیون پیشرفته فنتون جهت تصفیه و یا بهبود تجزیه پذیری فاضلاب های مقاوم مورد توجه اند. در این مقاله بهبود تجزیه پذیری شیرابه زباله قدیمی توسط فرایند اکسیداسیون فنتون در مقیاس آزمایشگاهی و در راکتور بسته مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: در این تحقیق نمونه های شیرابه زباله از محل دفن زباله شهری اهواز گرفته شد و COD اولیه، BOD اولیه، pH، نسبت BOD5/COD به عنوان شاخص تصفیه پذیری، مقادیر پراکسید هیدروژن، آهن فرو، زمان بهینه واکنش ونیز pH بهینه مورد مطالعه قرار گرفت.
یافته ها: بیشترین میزان حذفCOD در5/3-3=pH و زمان واکنشی در حد 90 دقیقه به دست آمد. میزان mg/l) ) 29700 H2O2= و میزان mg/l))16500 = 2+Fe با نسبت مولی 8..14/1=[Fe2+]/[H2O2] به عنوان مقادیر بهینه حاصل شدو .نسبتBOD 5/COD نهایی پس از انجام آزمایشات مساوی با38 /0 به دست آمد .
نتیجه گیر ی: این مطالعه نشان داد که فرایند اکسیداسیون فنتون موجب بهبود تجزیه پذیری شیرابه زباله می گردد.
محمدصادق سخاوت جو، رویا ذکاوتی، محسن پیمانی فروشانی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بسیاری از اختلالات تنفسی و غیرتنفسی در ارتباط با حضور بیوآیروسلها در هوای داخل و محیط خارج است. بهترین شرایط برای حیات بیوآیروسلها رطوبت بالا و دمای متوسط است که معمولا در فضاهای بسته و با جمعیت بالا و متمرکز مانند زندان وجود دارد و با ایجاد کانونهای نشر عوامل بیماریزا در غالب ذرات هوابرد از طریق تنفس، عطسه و سرفه سلامت زندانیان را در معرض خطر شیوع بیماریها قرار میدهد. از اینرو تعیین غلظت ذرات معلق هوا و همچنین شناسایی و تعیین مقدار انواع باکتریهای موجود در هوای تنفسی زندانیان در نقاط پرتراکم محیطهای داخلی یکی از زندانها و ارتباط این دو با یکدیگر هدف تحقیق است.
روش بررسی: این تحقیق در دو فصل تابستان و زمستان سال 1391 انجام گرفت. در این مطالعه از دستگاه TSI برای جمعآوری ذرات معلق PM2.5 و PM10 و از محیطهای کشت بلاد آگار، EMB آگار و لون اشتاین برای شناسایی باکتریها در 6 نقطه بسته و پرجمعیت زندان در دو بخش خوابگاهی و درمانی استفاده شد که طبق روش استاندارد NIOSH 0800 در دو فصل تابستان و زمستان متوالی با استفاده از پمپ دبی بالای L/min 3/28 و ایمپکتور تک مرحلهای اندرسون با مدت زمان نمونهبرداری min 5/2 برای هر پلیت (ظرف دردار پهن حاوی محیط کشت) و طی مراحل آزمایشگاهی صورت پذیرفت و درنهایت پس از شمارش و تشخیص کلونیهای رشد یافته و تعیین تراکم بر حسبCFU/m³ ، دادهها توسط نرمافزار SPSS مورد تحلیل آزمونهای آماری Anova و Post Hoc و Correlation و آزمون همبستگی پیرسون قرار گرفتند.
یافتهها: مقادیر ذرات معلق در نقاط نمونهبرداری خوابگاهی بیش از حد مجاز h 24 و در مکانهای درمانی کمتر از حد مجاز بودند. از این 6 ایستگاه، در 3 ایستگاه از هر دو گروه باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی و در سه ایستگاه فقط باکتریهای گرم مثبت کشت داده شدند. بیشترین بارآلودگی میکروبی در کریدور اصلی زندان و خوابگاه 2 و کمترین مقدار آلودگی در خوابگاه بیماران بستری و خوابگاه سل مشاهده شدند. نتایج نشان داد که بین ذرات معلق و بار میکروبی موجود در هیچ یک از فصول تابستان و زمستان ارتباط معنیداری وجود نداشت لیکن بین میزان تراکم جمعیت، تعداد تهویه و تراکم باکتری در هوای تنفسی زندانیان ارتباط قوی و از نوع مستقیم برقرار بود.
نتیجهگیری: باتوجه به اینکه طبق یافتهها بیشتر بار آلودگی میکروبی و غلظت غیرمجاز ذرات در بخشهای خوابگاهی و عمومی بوده است میتوان ورود روزانه زندانیان جدید، تراکم بالای جمعیت، وجود زندانیان بیمار و نیز زندانیانی که دارای بیماریهای تنفسی پنهان هستند و هنوز علایم بالینی را نشان ندادهاند، شرایط آب و هوایی و هجوم ریزگردها را در آلوده بودن نقاط پر تردد و پر تراکم زندان مورد بررسی دخیل دانست که نیازمند کاهش جمعیت و اقدامات مهندسی و بهداشتی تکمیلی است.
احد نظرپور، نوید قنواتی، تیمور بابایی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی فاکتور غنی شدگی (EF)، شاخص جامع آلودگی نمرو (NIPI) و پتانسیل ریسک اکولوژیک (Er) فلزات سنگین (سرب، نیکل، مس، روی، کادمیوم، وانادیوم و کروم) در خاک های سطحی میدان نفتی اهواز است.
روش بررسی: جهت دستیابی به این هدف، تعداد 49 عدد نمونه خاک به صورت سیستماتیک برداشت و به روش جذب اتمی (AAS) آنالیز شده است.
یافتهها: میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب: Pb (251/20)، Ni(94/06)، Cu (75/80)، Zn(132/84)، Cd (0/69)، V (4/97) و Cr (141/48) (mg/kg) است. میانگین فاکتور غنی شدگی در نمونه های خاک بهصورت Zn< Cr< Cu< Ni< Pb V< Cd< کاهش می یابد. شاخص جامع آلودگی نمرو نشان دهنده سطح آلودگی شدید برای کلیه فلزات به جز وانادیوم است. پتانسیل ریسک اکولوژیک فلزات مورد مطالعه نشان دهنده ریسک پایین برای فلزات V، Cd، Zn و Cr، ریسک متوسط برای Cu و ریسک قابل توجه برای فلزات Pb و Ni است. مقدار میانگین شاخص ریسک (RI) فلزات مورد مطالعه نشان داد که 27 نمونه (55/10 درصد) دارای ریسک متوسط، 21 نمونه (42/85 درصد) دارای ریسک قابل توجه و تنها 1 نمونه (2/05 درصد) دارای ریسک اکولوژیکی بالا است.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از فاکتور غنی شدگی، پتانسیل ریسک اکولوژیک و شاخص ریسک، نشان داد که منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیت های انسان زاد از قبیل فعالیت های حفاری نفتی در منطقه مورد مطالعه است.
نوید قنواتی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر فلزات سنگین (سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم، نیکل، وانادیوم، آرسنیک، کبالت و کروم) بر سلامت انسانی در گرد و غبار خیابانی شهر آبادان است.
روش بررسی: جهت نیل به این هدف تعداد 30 عدد نمونه گرد و غبار از پیاده رو خیابانهای اصلی آبادان برداشت شده و به روش طیف سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) آنالیز گردید.
یافتهها: میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب: Pb(59/13)، Zn (287/50)، Cu (112/97)، Cr (50/03)، Cd (0/52)، Ni (56/77)، V(35/83)، As(7/10) و Co(mg/kg) (7/53) است. همچنین براساس مقدار میانگین شاخص ریسک، نمونهها دارای ریسک متوسط هستند. خطر تجمعی غیرسرطانزایی کلیه فلزات سنگین در گرد و غبار خیابانی برای کودکان بیشتر از بزرگسالان است. که این امر نشان داد کودکان بیشتر از بزرگسالان در معرض خطر فلزات سنگین قرار دارند. در هر دو گروه سنی فلز کروم دارای بیشترین خطر سرطانزایی و فلز سرب کمترین خطر را دارد.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از پتانسیل ریسک اکولوژیک و ریسک سلامت انسانی، نشان داد که منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیت های انسانزاد از قبیل ترافیک، تاسیسات صنعتی و سوختن سوخت های فسیلی در منطقه مورد مطالعه است.
حیدر عباسزاده، مریم محمدی روزبهانی، سهیل سبحان اردکانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: آلایندههای منتشرشده از صنایع در صورت ورود به زنجیر غذایی میتواند سلامت انسان را با مخاطره جدی مواجه کرده و از اینرو پایش محیطی آنها ضروری بهنظر میرسد. لذا، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت پایش زیستی فلزات سنگین (آهن، سرب و کادمیوم) توسط برگ درختان کنار و کهور مستقر در حاشیه یک مجتمع فولاد در سال 1395 انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی پس از تعیین ایستگاههای نمونهبرداری، 90 نمونه از برگ درختان کنار و کهور و همچنین 90 نمونه از خاک موجود در پای درختان برداشت شد. پس از آمادهسازی و هضم نمونهها در آزمایشگاه، محتوی فلزات سنگین در آنها توسط دستگاه جذب اتمی خوانده شد و سپس ضریب تجمع زیستی (Bioconcentration Factor) فلزات محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرمافزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: بیشینه میانگین غلظت عناصر (mg/kg) در برگهای شسته نشده گونههای کنار و کهور برای آهن بهترتیب 202/3±2180/3و 315/1±2237/9، برای سرب بهترتیب 9/6±76/6 و 4/5±114/3 و برای کادمیوم بهترتیب 16/8±69/2 و 6/8±107/2 بود. از طرفی مقادیر BCF در همه ایستگاهها و برای همه عناصر، بزرگتر از 1 بود.
نتیجه گیری: با استناد به مقادیر محاسبه شدهBCF عناصر میتوان اذعان کرد که گونههای کنار و کهور از قابلیت تجمع و انباشت فلزات سنگین برخوردار بوده و میتوان از آنها در مناطق آلوده صنعتی و شهری بهعنوان گونه بیش اندوز (Hyperaccumulator) در برداشت و استخراج گیاهی (Phytoextraction) بهره برد.
آرام آرپناهی، سینا عطارروشن، سیما سبزعلیپور، ایمان آرپناهی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آلاینده های منتشر شده از صنایع در صورت ورود به زنجیره غذایی می تواند سلامت انسان را با مخاطره مواجه سازد، از این رو پایش محیطی آنها ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف بررسی تجمع زیستی فلزات سنگین سرب، مس و نیکل و میزان شاخص تحمل آلودگی هوا در درختان کهور پاکستانی و کنوکارپوس در سال 1399 در شهرستان ماهشهر انجام شد.
روش بررسی: به منظور بررسی تجمع زیستی فلزات سنگین در شهرستان ماهشهر از دو گونه درختی کهور پاکستانی و کنوکارپوس به تفکیک تعداد 15 پایه انتخاب و ضمن ثبت مختصات هر درخت تعداد 4 نمونه برگ از هر درخت و در مجموع 60 نمونه از هر گونه برداشت و به آزمایشگاه منتقل گردید. غلظت فلزات سنگین پس از آماده سازی نمونه ها و طی فرایند هضم با استفاده از دستگاه جذب اتمی قرائت شد. در این مطالعه از آزمون کولموگراف اسمیرنوف جهت نرمال بودن داده ها، آزمون های T مستقل جهت تعیین سطح معنی داری و سپس همبستگی پیرسون استفاده شد. پهنه بندی غلظت هر فلز سنگین در سطح شهرستان نیز با استفاده از نرم افزار Ver.10.4 Arc GIS انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد گونه کنوکارپوس بیشترین مقادیر مربوط به غلظت فلز سرب (mg/kg 0/035 ± 0/1223)، مس (mg/kg 0/053 ± 0/2101) و نیکل (mg/kg 0/094 ± 0/2023) را به خود اختصاص داد. بررسی همبستگی بین فلزات سنگین نشان داد افزایش یا کاهش یک فلز هیچ تاثیری در مقادیر سایر فلزات ندارد. مقایسه شاخص تحمل آلودگی هوا در گونه کنوکارپوس (mg/kg 0/026 ± 6/53) بیشتر از کهور پاکستانی (mg/kg 0/029 ± 4/77) برآورد شد. نتایج حاصل از پهنهبندی نیز نشان داد جنوب و جنوب شرقی شهرستان ماهشهر بیشترین تجمع فلزات سنگین را در برگ درختان دارد.
نتیجه گیری: گونه کنوکارپوس قابلیت تحمل آلودگی هوای بیشتری نسبت به کهور پاکستانی دارد و از این جهت مناسب توسعه در مناطق با سطح آلودگی بالا است. همچنین پهنهبندی تجمع زیستی فلزات سنگین نشان داد جنوب و جنوب شرقی شهر ماهشهر به دلیل تجمع مراکز صنعتی نیازمند کاشت درختان با سطح مقاوم بالا نسبت به آلودگی فلزات سنگین است.
مسلم رحیمی، مریم محمدی روزبهانی، خوشناز پاینده، احد نظرپور، ابراهیم پناهپور،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به گسترش هوای گرد و غباری و انتقال این ذرات به شهرهای استان خوزستان، بررسی وضعیت این ذرات از نظر آلودگی به فلزات سنگین و وضعیت آلودگی آنها اهمیت بالایی دارد.
روش بررسی: در این مطالعه، غلظت فلزات Cr، Cu، Zn، Pb، Ni، Mn، Mg، Fe در هوای 4 شهر استان خوزستان (اهواز، دزفول، ماهشهر و آبادان) در شرایط گرد و غبار و بدون گرد و غبار طی یک دوره 9 ماهه (فصول پاییز، زمستان و بهار) در سال های 1398-1397 بررسی گردید. 48 نمونه در شرایط آلوده و 48 نمونه در شرایط غیر آلوده، در نقاط و زمان های یکسان و با استفاده از پمپ نمونه برداری High Volume با دبی L/min 110 و به مدت h 6 برداشت شد. غلظت فلزات با استفاده از دستگاه ICP سنجش شد.
یافته ها: میانگین غلظت فلزات مورد بررسی به استثنا Ni، Mn، Mg در زمان گرد و غبار بالاتر از غلظت آنها در شرایط غیر گرد و غباری بود (0/05p<). در هوای گرد و غباری ترتیب فلزات سنگین براساس غلظت Zn> Mg> Mn> Ni> Cr> Pb> Fe> Cu و در هوای غیر گرد و غباری Mg> Mn> Ni>Pb> Fe> Cr بود که نشان می دهد منشا فلزات روی و مس و افزایش غلظت کروم در هوای آلوده، گرد و غبار و انتقال آلودگی از خارج به درون شهرها توسط این پدیده بوده است. شهرهای اهواز، دزفول، ماهشهر و آبادان از نظر وضعیت آلودگی به فلزات سنگین در شرایط گرد و غباری و غیر گرد و غباری وضعیت به شدت غنی شده را داشتند. در بررسی منشا فلزات، نیکل، کروم، روی و منیزیم در مولفه اول، مس، سرب و منگنز در مولفه دوم و آهن در مولفه سوم قرار داشت که منشا زمین زاد این فلز را در مقایسه با منشا انسان زاد فلزات را تایید می کند.
نتیجهگیری: یافته های این مطالعه نشان داد که هر چند غلظت فلزات سنگین در ذرات گرد و غبار هوا در هوای صاف و نیز گرد و غباری مقادیر پایینی را داشت اما نتایج خطر بالای فلزاتی نظیر روی در شهرهای استان خوزستان به ویژه ماهشهر را نشان می دهد که عموما از فعالیت های درون شهری و یا استانی منشا دارند که این موضوع با توجه به شرایط خشکسالی که زمینه را برای بروز بیشتر گرد و غبار فراهم می سازد، نیازمند توجه بیشتری است.
مریم دلفانی، مریم محمدی روزبهانی، نسرین چوبکار، نوشین سلیمی،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه صنایع نفت و گاز به عنوان منابع با اهمیت برای بدست آوردن انرژی و درآمد، هستند. در زمان تولید نفت و گاز، ترکیبات بسیار پیچیده ای که شامل مواد آلی و غیر آلی، هیدروکربن های نفتی و ترکیبات آروماتیک و آلیفاتیک هستند، به محیط زیست انتقال می یابند. بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن ها که به اختصار به آنهاBTEX می گویند از آلاینده های مونو آروماتیک بسیار با اهمیت هستند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مواجهه با BTEX بر برخی فاکتورهای بالینی افراد در معرض در انبار نفت و کارکنان سایت اداری در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی کرمانشاه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی و در سال 1398 انجام شد. نمونه های این مطالعه شامل پرسنل شاغل در انبار نفت و کارکنان سایت اداری شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی شهر کرمانشاه است. پس از لحاظ معیار ورود به مطالعه، اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان تکمیل و پس از جمع آوری نتایج آزمایشات فیزیولوژیک کارکنان، از نرم افزار SPSS19 برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شاخص های اسپیرومتری در کارکنانی که با ترکیبات BTEX مواجه داشته اند کاهش یافته است اما از نظر آماری معنیدار نبود. همچنین میزان گلبول قرمز (6/73 درصد) به طور معنیداری در کارکنان غیر اداری کمتر بوده، همچنین گلبول سفید (6/61 درصد)، SGOT (10/14 درصد) و SGPT (5/09 درصد) در کارکنان غیر اداری بیشتر بوده است. میزان پلاکت در کارکنان اداری بیشتر بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به خطراتی که آلودگی BTEX برای سلامت انسان دارد توصیه میشود از اقدامات پیشگیرانه مانند استفاده از ماسک مخصوص و نظام نوبت کاری استفاده شود.
زهرا معاوی، خوشناز پاینده، مهرنوش تدینی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین از انواع آلاینده های خطرناک موجود در محیط زیست هستند که در مواد غذایی انباشته می شوند. این پژوهش با هدف ارزیابی خطر سلامت و آلودگی برخی فلزات سنگین در سبزیهای کاهو و کلم کشت شده در سه شهرستان حمیدیه، دزفول و رامهرمز استان خوزستان انجام شد.
روش بررسی: نمونه برداری بهصورت تصادفی ساده، با سه تکرار و تعداد 15 نمونه از هر کدام از سبزیهای کاهو و کلم کشت شده در هر منطقه تهیه شدند. فلزات سنگین به کمک دستگاه جذب اتمی مدل پرکین المر 4100 سنجش شدند. ارزیابی خطر فلزات سنگین با استفاده از شاخص های آلودگی خاک و ارزیابی خطر سلامت انجام گردید.
یافته ها: بالاترین میزان فلز در کلم مربوط به روی (mg/kg 0/15±5/84) و پایین ترین مقادیر فلز کروم در کاهو (mg/kg 0/005±0/11) به دست آمد. بر اساس میزان جذب روزانه فلزات سنگین محصولات کاهو و کلم، نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر شاخص مخاطره (HQ) را فلز سرب در کلم برای کودکان و بزرگسالان به ترتیب 8/5840 و 3/4253 در مقایسه با سایر فلزات سنگین داشتند. شاخص مخاطره فلزات نیکل و کروم در کلم بالاتر از کاهو بود، اما در مورد فلزات روی، مس و کبالت شاخص مخاطره در کاهو بالاتر از کلم به دست آمد. بالاترین مقدار شاخص سرطانزایی در کودکان برای مصرف کلم و فلز سرب 0/0291 بود. شاخص سرطانزایی فلز کروم در دو محصول کاهو و کلم (0/0003 و 0/0002) پایین ترین مقادیر را داشت. خطر بوم شناسی فلزات سنگین در خاک مزارع کشاورزی رامهرمز بالاتر از شهرهای دزفول و حمیدیه به دست آمد. فاکتور غنی شدگی فلزات سرب، کروم، مس و کبالت در خاکهای کشاورزی رامهرمز بالاتر از مناطق دیگر بود. شاخص زمین انباشتگی کروم، روی و مس در خاک مزارع کشاورزی دزفول بالاتر از خاکهای حمیدیه و رامهرمز بالاتر بود.
نتیجه گیری: با توجه با شاخص های آلودگی خاک، فلز کبالت نقش مهمی در آلودگی خاک دزفول، حمیدیه و رامهرمز داشت و فلزات سرب، نیکل، کروم، مس و روی آلودگی کمی در خاک مناطق مورد مطالعه داشتند. ارزیابی خطر سلامت فلزات سنگین خاک نشان داد که شاخص خطر فلزات سنگین سرب، نیکل، کروم، مس، روی و کبالت پایین تر از 1 به دست آمد. شاخص سرطانزایی فلزات سنگین برای بزرگسالان و کودکان کمتر از 4-10 بود. ارزیابی خطر سلامت فلزات سنگین و شاخص مخاطره آنها نشان داد مصرف کاهو و کلم در این مناطق می تواند باعث مشکلات سلامتی در افراد شود.