کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
8 نتیجه برای موضوع مقاله:
سیده لیلا موسوی، عطا شاکری، محمد نخعی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربنهای آروماتیک حلقوی (PAHs) گروه بزرگی از آلایندههای آلی هستند که از دو یا چند حلقه بنزنی تشکیل شدهاند.PAHs بدلیل خواص سرطانزائی و جهشزایی بالا در انسان توجه گستردهای را به خود جلب کردهاند. لذا در این تحقیق سعی شده است با اندازهگیری غلظت PAHs در منطقه مورد مطالعه میزان ریسک سلامت را مورد ارزیابی قرار دهیم.
روش بررسی: 36 نمونه خاک از بخش مرکزی شهرستان بندرعباس جمعآوری شد. آنالیز نمونهها با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی انجام شد. همچنن جهت تعیین منشاء مدل فاکتور ماتریس مثبت (PMF) مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: میانگین غلظت کل PAHs در نمونههای خاک mg/kg 1/46 است. شاخص ریسک افزایش تدریجی سرطان در طول عمر (ILCR) برای خاک در معرض PAHs برای کودکان 6-10 × 4/95 و بزرگسالان 6-10 × 1/06 بدست آمد.
نتیجهگیری: ارزیابی ریسک اکولوژیکی نشان داد که غلظت تمام گونههای PAHs به جز دی بنزو(h،a)آنتراسن و اسنفتن کمتر از مقدار تاثیرات با دامنه کم است. نتایج برآورد ILCR نشان داد که ساکنان بخش مرکزی شهرستان بندرعباس بهطور بالقوه در معرض خطر ابتلا به سرطان از طریق هر دو مسیر بلع و تماس پوستی قرار دارند. نتایج مدل PMF چهار منشاء، احتراق سوخت فسیلی (14 درصد)، احتراق زیست توده (13 درصد)، انتشار از وسایل نقلیه (36 درصد) و احتراق سوخت فسیلی/ نفت خام (37 درصد) را شناسایی کرد.
زهره نجاتی جهرمی، حمیدرضا ناصری، محمد نخعی، فرشاد علیجانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آبیاری زمینهای کشاورزی با فاضلاب تصفیه شده در بخش عمدهای از دشت ورامین، تمرکز جمعیتی در مناطق شهری قسمت میانی دشت، و وجود صنایع، خطر بالفعل آلودگی فلزات سنگین آبهای زیرزمینی دشت ورامین را افزایش داده است. از این رو در تحقیق حاضر، غلظت فلزات سنگین با هدف ارزیابی خطر آلودگی آبهای زیرزمینی دشت ورامین از نظر قابلیت مصرف شرب بررسی شده است.
روش بررسی: تعداد 78 نمونه آب زیرزمینی جمع آوری و غلظت یونهای فلزی Cu، Pb، Zn، Cr، Cd، Fe، Co، و Mn اندازه گیری شد. آنالیز همبستگی دو متغیره برای توصیف ارتباط بین پارامترهای هیدروشیمی در منطقه ورامین بهکار برده شده است. شاخص ارزیابی فلزات سنگین (Heavy Metal Evaluation Index or (HEI)) و شاخص آلودگی فلزات سنگین (Heavy Metal Pollution Index (HPI)) آب زیرزمینی به منظور تعیین قابلیت مصرف شرب در دشت ورامین تعیین گردید.
یافتهها: غلظت میانگین کادمیم در دورههای خشک و تر به ترتیب برابر 5/7 و g/Lµ 8 و غلظت میانگین سرب آبهای زیرزمینی دشت ورامین برابر g/Lµ 12/5 که بیشتر از مقدار مجاز شرب هستند. تحلیل همبستگی پیرسون (Pearson correlation analysis) دادههای کیفی نمونههای آب زیرزمینی دشت ورامین، همبستگی قوی در میان برخی از جفت فلزات سنگین همانند Pb و Co با Cd، Cu و Mn را نشان میدهد که نمایانگر منابع مشترک آلودگی، وابستگی متقابل و رفتار یکسان در طول حرکت آن فلزات در محیط آبخوان است. نتایج بهدست آمده از بررسی شاخصهای ارزیابی فلزات سنگین (HEI) و شاخص آلودگی فلزات سنگین (HPI) موید آن است که آلودگی آبخوان ورامین نسبت به فلزات سنگین در اکثر بخشها خطرناک نیست، اما در بخشهایی تغییرات شدید در غلظت برخی فلزات قابل مشاهده است.
نتیجهگیری: احتمالا با توجه به تداوم منشاهای آلودگی در دشت ورامین، میتوان انتظار داشت که در دراز مدت خطر آلودگی آبهای زیرزمینی نسبت به فلزات سنگین ادامه یابد. لذا میبایست در خصوص آب برگشتی کشاورزی، دفع اصولی فاضلابهای صنعتی و خانگی، و همچنین کیفیت پساب منتقل شده از تهران به دشت اقدامات احیاء کننده بهعمل آید.
هاشم حسینی، عطا شاکری، محسن رضایی، مجید دشتی برمکی، مهدی شهرکی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مخازن آب چاهنیمه در استان سیستان و بلوچستان مهمترین منبع تامین کننده آب شرب و کشاورزی هستند. بارش، جغرافیای حوضه آبریز، اتمسفر، زمین شناسی و فعالیتهای انسانزاد فاکتورهای تاثیرگذار برروی کیفیت آب مخازن چاهنیمهها هستند. بنابراین پایش و ارزیابی کیفیت آب چهار مخزن چاهنیمه از اهداف اصلی این پژوهش است.
روش بررسی: نمونهبرداری آب از 84 ایستگاه در چاهنیمهها، براساس روشهای استاندارد در دو دوره (شهریور ماه 1396 و فروردین ماه 1397) صورت گرفت و یونهای اصلی، کلیفرم، BOD، هدایت الکتریکی، ذرات جامد محلول، اسیدیته و نیترات اندازهگیری شدند. نمودارهای پایپر وگیبس و روشهای آماری برای تحلیلهای هیدروژئوشیمیایی دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. بهمنظور تعیین وضعیت کیفی آب از شاخص کیفیت آب (WQI) استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحلیل هیدروژئوشیمیایی نشان دهنده تغییر تیپ آب از بیکربناته سدیک و سولفاته سدیک به کلروره سدیک در طی دورههای نمونهبرداری است. نمودار گیبس نشان داد که هوازدگی سنگها بهطور عمده کنترلکننده شیمی یونهای اصلی آب بوده است. نتایج تحلیلهای آماری مشخص کرد که همبستگی بالایی میان پارامترهایی مانند کلیفرم، نیترات، سولفات و کلر با شاخص کیفیت آب وجود دارد. نتایج پهنهبندی کیفی آب براساس شاخص WQI نشانگر کاهش کیفیت آب چاهنیمهها به ترتیب چاهنیمههای 3، 2، 1 و 4 است.
نتیجهگیری: در این مطالعه استفاده از روش WQI برای تفسیر آسان و سریع دادهها بهمنظور استفاده آب شرب، بسیار مفید بوده است. براساس تقسیم بندی WQI اکثر نمونههای آب در محدوده خوب تا ضعیف قرار گرفتهاند.
امید لاهیجانی، میثم رستگاری مهر، عطا شاکری، مینا یگانه فر،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین بهویژه در محیط های آبی از مسائل مهم است. با توجه به تامین آب شرب شهر مهاباد از سد، و نیز فروش ماهی های صید شده در منطقه، غلظت فلزات سنگین در رسوبات رودخانه و سد مهاباد و خطر سلامت ناشی از مصرف ماهی های موجود در منطقه بررسی شد.
روش بررسی: نمونه برداری رسوب از 21 ایستگاه در رودخانه و سد مهاباد و 16 نمونه ماهی (دو گونهSander lucioperca و Abramis brama) انجام شد. نمونه ها بعد از آماده سازی به روش ICP-MS آنالیز شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب غنی شدگی (EF)، شاخص خطر بوم شناختی (RI)، شاخص های ریسک سلامت، تحلیل مولفه اصلی (PCA) و آزمون Mann-Whitney استفاده شد.
یافتهها: مقادیر EF و RI فلزات سنگین در رسوب پایین بود اما بیشینه غلظت سرب، روی، مس، آرسنیک و منگنز بهترتیب به 36، 162، 74، 22/8 و mg/kg 3221 می رسد. این امر بهویژه در نمونه های مربوط به رودخانه و در پایین دست سد مشهود است. با این وجود تجمع فلزات سنگین در بافت ماهی ها موجب شده است که مقادیر خارج قسمت خطر کل (THQ) بهویژه برای آرسنیک (1/19)، و شاخص خطر (بیش از 1) و مقدار میزان مصرف روزانه (EDI) برای مس (1/64) در منطقه بالا باشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شرایط فیزیکوشیمیایی مناسب برای تحرک عناصر در رودخانه و سد مهاباد فراهم است. بنابراین نیاز به بررسی تحرک و زیست دسترس پذیری فلزات سنگین در رسوب منطقه و پایش مستمر غلظت فلزات سنگین در آب، رسوب و ماهی منطقه وجود دارد.
مینا یگانه فر، عطا شاکری، میثم رستگاری مهر، امید لاهیجانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی میکروپلاستیک در چند دهه گذشته با روند افزایشی، بهعنوان یک معضل عمده زیست محیطی در مقیاس جهانی محسوب می شود. سدها می توانند مخزنی مهم برای تجمع میکروپلاستیک ها باشند از اینرو در این مطالعه، وجود میکروپلاستیک ها در رسوبات سد طالقان و رودخانه بالادست آن به منظور: 1) تعیین وضعیت محلی آلودگی میکروپلاستیک و 2) تعیین فراوانی و ویژگی های میکروپلاستیک های شناسایی شده، مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: نمونه برداری از رسوبات در 15 ایستگاه در رودخانه بالادست و مخزن سد انجام شد. پس از آماده سازی نمونه ها از روش جداسازی براساس اختلاف چگالی برای جداسازی میکروپلاستیک ها از رسوب و برای شمارش تعداد میکروپلاستیک ها و بررسی خصوصیات آنها از استریو میکروسکوپ و SEM-EDX استفاده شده است.
یافته ها: براساس نتایج بهدست آمده بیشینه و کمینه تعداد ذرات میکروپلاستیک شمارش شده بهترتیب در محدوده شهر طالقان با 2050 ذره در g300 و مخزن سد با 478 ذره در g300 نمونه رسوب مشاهده شد. شکل، رنگ و اندازه غالب در ذرات شمارش شده بهترتیب چند وجهی، بی رنگ (شفاف) و μm 250-100 است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد میزان تمرکز میکروپلاستیک ها در ایستگاه های نزدیک به مناطق شهری و روستایی بهدلیل ورود فاضلاب و رهاسازی انواع پسماندهای خانگی در آب، و همچنین در اسکله بهدلیل تردد بیشتر افراد محلی و گردشگران و ریختن زباله در نوار ساحلی دریاچه، بیشتر از سایر ایستگاه ها است.
سمانه زراعتکاری، عطا شاکری، میثم رستگاری مهر،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بهدلیل اهمیت رودخانه مرداب، غلظت و توزیع فلزات سنگین در رسوبات رودخانه مرداب و بخشی از ساحل دریای خزر؛ متأثر از رودخانه مرداب ارزیابی شد. همچنین با توجه به احتمال آزاد شدن فلزات سنگین رسوبات به ستون آب و انتقال به محصولات زراعی، خطر سلامت ناشی از مصرف برنج در منطقه ارزیابی شد.
روش بررسی: 21 نمونه رسوب و 4 نمونه برنج از شالیزارها در مسیر رودخانه جمع آوری شد. محتوای فلزات سنگین نمونه ها با استفاده از ICP-MS اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب غنی شدگی (Enrichment Factor)، شاخص خطر بوم شناختی (Ecological Risk Index)، شاخص خطر سلامت، و تحلیل مولفه اصلی (PCA) و من ویتنی Mann-Whitney)) انجام شد.
یافتهها: غلظت عناصر در نمونه های رسوب ساحلی بیشتر از رسوبات رودخانه مرداب بود. نتایج، خطر کم تا متوسط عناصر در اکثر ایستگاه ها جز دو ایستگاه ساحلی برای کروم با خطر قابل توجه از نظر آلودگی نشان داد. تحلیل مولفه اصلی عناصر را در سه مولفه با منشا متفاوت رده بندی کرد. همچنین تخمین دریافت هفتگی عناصر از طریق مصرف برنج کمتر از مقادیر مجاز دریافت این عناصر است.
نتیجهگیری: غلظت فلز کروم در رسوبات به ویژه رسوبات ساحلی بالاست که ممکن است بخشی از آن ناشی از تمرکز کانی سنگین (کروم) در رسوبات ساحلی باشد، بنابراین منشأ عناصر بهویژه کروم باید از طریق روش هایی مانند استخراج ترتیبی تعیین شود. از طرفی با وجود آلودگی رسوبات رودخانه و مصرف بالای برنج در بین مردم منطقه، خطری مصرف کنندگان برنج را از نظر آلودگی فلزات سنگین تهدید نمی کند.
فاطمه رضایی، میثم رستگاری مهر، عطا شاکری،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود منابع آب موجب مورد توجه قرار گرفتن زهاب ها جهت مصرف مجدد در قالب طرح های شورورزی شده است. در این پژوهش امکان استفاده از زهاب تولیدی مجتمع های کشت و صنعت وارده به تالاب خرمشهر شورورزی صرفا از نقطه نظر ارزیابی آفت کش های مورد استفاده در منطقه مورد مطالعه بررسی شد.
روش بررسی: در مجموع ده نمونه آب، چهار نمونه رسوب، دو نمونه گیاه (ریشه و اندام هوایی) و دو نمونه ماهی (کبد و ماهیچه) برداشت و توسط کروماتوگرافی گازی طیف سنج جرمی (GC-MS) تجزیه و به منظور ارزیابی خطر اکولوژیکی، واحد سمیت (TU) و ضریب خطر (RQ) محاسبه شدند.
یافته ها: گلیفوسات و آمترین در تمام نمونه ها غلظت زیر حد آشکارسازی و 2.4.D، متریبوزین و آترازین غلظت قابل تشخیص در نمونه ها داشتند، که از این بین فقط ضریب خطر مربوط به متریبوزین، خطر اکولوژیکی متوسطی را نشان داد. با این وجود نسبت به مقادیر استاندارد ارائه شده توسط سازمان های محیط زیستی، مقادیر کمتری داشتند. از طرفی متریبوزین و آترازین غلظت بالایی در ساقه و برگ نیزارهای منطقه داشتند که می تواند بیانگر نقش پالاینده این گیاه برای آب و رسوب از ترکیبات نام برده باشد.
نتیجه گیری: استفاده مجدد از زهاب مجتمع های کشت و صنعت امیرکبیر و میرزاکوچک خان در راستای اجرای طرح شورورزی از نقطه نظر آلودگی به آفت کش های مورد مطالعه مشکل خاصی ایجاد نمی کند. این امر با توجه به غلظت های ناچیز ترکیبات موردنظر در کبد و زیر حد آشکارسازی در ماهیچه ماهی تایید می شود. با این وجود انجام مطالعات بیشتر جهت ارزیابی کیفی زهاب به انواع آلودگی های دیگر نیز ضروری به نظر می رسد.
محمد حاجی کتابی، فرزانه محمدی، امیرحسین نافذ، ندا عصاری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: پسماندهای خطرناک خانگی به علت کمیت، غلظت و یا کیفیت فیزیکی، شیمیایی و یا بیولوژیکی میتوانند باعث خطر برای محیطزیست، افزایش میزان مرگ و میر و بیماریهای خطرناک شوند. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مداخله آموزشی بر آگاهی و نگرش بهورزان و مراقبین سلامت شهرستان اردستان درباره مدیریت پسماندهای خطرناک خانگی است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مداخله ای از نوع نیمه تجربی بود که در بین 64 نفر از بهورزان و مراقبین سلامت شبکه بهداشت و درمان شهرستان اردستان در استان اصفهان انجام شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه دارای روایی و پایایی معتبر استفاده شد. داده ها به منظور تجزیه و تحلیل آماری وارد نرم افزار SPSS نسخه 22 شد و از طریق آزمون های Mann-Whitney، آنالیز واریانس و Tزوجی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین نمرات آگاهی بهورزان و مراقبین سلامت در گروه نمونه پس از آموزش به ترتیب از 1/65±22/56 به 0/66±26/78 رسید و میانگین نمره نگرش آنها نیز به ترتیب از 2/67±89/37 به 2/71±95/31 افزایش یافت. آزمون T زوجی تفاوت معنی داری را از نظر میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی و نگرش، در گروه مداخله قبل و بعد از مداخله نشان داد (0/05>p). آزمون آنالیز واریانس (ANOVA)، در مورد تفاوت نمره آگاهی و نگرش بر حسب تحصیلات، اختلاف معنی داری بین گروه های مختلف تحصیلات بعد از مداخله نشان داد (0/05>p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد مداخله آموزشی در زمینه اهمیت پسماندهای خطرناک خانگی برای ارتقا سطح آگاهی و نگرش بهورزان و مراقبین سلامت موثر بوده است. با توجه به این که بهبود سیستم مدیریت پسماندهای خطرناک خانگی مستلزم ارتقاء آگاهی و نگرش عمومی و ارتباط مناسب بهورزان و مراقبین سلامت با شهروندان است، مدیران شهری می توانند با استفاده از روش مورد استفاده در این مطالعه برنامه آموزشی منظمی در زمینه مدیریت پسماندهای خطرناک خانگی اجرا کنند.