کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
85 نتیجه برای موضوع مقاله:
مهران بیجاری، حبیب الله یونسی، نادر بهرامی فر،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رنگهای راکتیو، جدیدترین نوع رنگهای تولید شده در صنایع نساجی هستند. این رنگها دارای ساختار مقاومتر از سایر رنگها در برابر تجزیه بوده و میتوانند صدمات جبرانناپذیری به محیطزیست وارد کنند. هدف از این مطالعه حذف رنگزای راکتیو بلک 5 با استفاده از کربن فعال تهیه شده از پسماند حاصل از هرس درختچه انگور در سیستم ناپیوسته است.
روش بررسی: در این مطالعه کربن فعال با استفاده از چوب انگور بهعنوان پیش ماده و فعالساز کربنات پتاسیم در نسبت اشباع 1:0/25 در دماهای مختلف 600، 650، 700 ، 750، 800، 850، C° 900 سنتز شد. سپس آزمایش جذب رنگ برای همه نمونهها در شرایط یکسان: pH برابر با 2، دوز جاذب g/L 0/025، غلظت اولیه رنگ mg/L 250، دما C° 25، حجم محلول mL 100 و زمان تماس min 120 انجام شد تا کربن فعال بهینه از بین نمونههای سنتز شده انتخاب شود، سپس مطالعات جذب ناپیوسته رنگزای راکتیو بلک 5 بر روی کربن فعال بهینه انجام گرفت و روند پارامترهای pH، دوز جاذب، غلظت اولیه رنگ، دما و زمان تماس در طول فرایند جذب بررسی شد. همچنین آنالیزهای BET و SEM برای تعیین مشخصات کربن فعال بهینه انجام شد. در پایان مطالعات تعادلی، سینتیک و ترمودینامیک برای رنگزای راکتیو بلک 5 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که نمونه کربن فعال با سطح ویژه m2/g 1670 و حجم کلی حفرات cm3/g 1/434 و توزیع 68 درصد حفرات در محدوده مزوحفره، دارای حداکثر ظرفیت جذب رنگزای راکتیو بلک 5 به مقدار mg/g 704 در شرایط معین است. این حداکثر ظرفیت جذب در شرایط معین: pH برابر با 2، دوز جاذب g/L 0/035، غلظت اولیه رنگ mg/L 250، دما C° 45، حجم محلول mL 100 و زمان تماس min 120 بهدست آمد. نتایج دادههای تعادلی جذب رنگزای راکتیو بلک 5 تطابق بیشتری با مدل فروندلیچ دارد. همچنین مطالعات سینتیکی نشان داد که رفتار جذب رنگ بر روی کربن فعال از مدل شبه درجه دوم پیروی می کند. مطالعات ترمودینامیک نیز بیانگر غیرخودبخودی، گرماگیر و فیزیکی بودن فرایند جذب رنگزای راکتیو بلک 5 است.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد کربن فعال تهیه شده از چوب انگور از پتانسیل بالایی در حذف رنگزای راکتیو بلک 5 از محلول آبی برخوردار است.
طناز ناصری، نازنین بهاءلو هوره، سید محمد موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: باتریها بهدلیل داشتن عناصر سمی میتوانند عامل خطرناکی برای محیطزیست و سلامتی انسان بهشمار آیند. در این پژوهش از روش فروشویی زیستی دومرحلهای با باکتری اسیدیتیوباسیلوس فرواکسیدانس برای سمیتزدایی و بازیابی فلزات از باتریهای مستعمل سکهای استفاده شد.
روش بررسی: تعدادی باتری مستعمل سکهای آسیاب شد. پودر باتری به محیط کشت باکتری اضافه شد و بعد از گذشت ۱۲ روز غلظت فلزات موجود در محلول تعیین شد. بهمنظور بررسی تاثیر نحوه اضافه کردن پودر بر بازیابی فلزات، آزمایش اضافه کردن تدریجی پودر به محیط کشت نیز بررسی شد. بدین منظور پودر باتری هر h 48 یکبار و به میزان g/L ۲۰ تا رسیدن به غلظت توده g/L ۱۰۰ به محیط کشت اضافه شد. آزمایشها 3 مرتبه تکرار و میزان انحراف معیار بهصورت بازه خطا در نمودارهای مربوطه نشان داده شد.
یافتهها: با افزایش غلظت توده، میزان بازیابی فلزات کاهش مییابد. بالاترین بازیابی برای لیتیم، کبالت و منگنز به میزان 100، ۸۸ و ۲۰ درصد و در غلظت توده g/L ۴0 و در مدت زمان ۱۲ روز بهدست آمد. با اضافه کردن تدریجی پودر تا غلظت توده g/L ۱۰۰، انحلال لیتیم، کبالت و منگنز به ترتیب 66، 8 و صفر درصد بوده است.
نتیجهگیری: فروشویی زیستی دو مرحلهای توسط باکتری اسیدیتیوباسیلوس فرواکسیدانس راهکاری مناسب برای بازیابی فلزات از باتریهای مستعمل سکهای است. با بررسی اثر اضافه کردن تدریجی پودر به محیط کشت مشخص شد که این روش تاثیر مثبتی در افزایش بازیابی فلزات و بهبود شاخصههای رشد باکتری ندارد. بازیابی فلزات در غلظت تودههای بالا عمدتا بهعلت فروشویی شیمیایی بوده است.
مهرنوش قلی زاده، محسن نصرتی،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: تصفیه جلبکی پساب یک فناوری جدید و ارزان جهت حذف و بازیابی مواد مغذی از پساب است. به منظور بررسی اثر ویناس بر میزان رشد و بررسی اثر رشد ریزجلبک در حذف نیتروژن، فسفات و CODدر مخلوطی از پساب شهری و ویناس به بررسی رشد اسپیرولینا پلاتنسیس پرداخته شد.
روش بررسی: توانایی رشد اسپیرولینا در پساب شهری و اثر ویناس بر میزان رشد با محاسبه زیستتوده بهدست آمده بررسی شد. همچنین اثر غلظت ویناس، شدت نور و دوره روشنایی تاریکی بر میزان رشد توسط نرم افزار DESIGN EXPERT و روش مکعب مرکزی (CCD)مورد بررسی قرار گرفت. با انتخاب شرایط بهینه، میزان حذف نیتروژن، فسفات و COD در انتهای مرحله رشد بررسی شد.
یافتهها: نتایج بهدست آمده نشان داد افزودن ویناس به پساب باعث افزایش رشد ریزجلبک شده و بیشترین میزان زیستتوده در جریان تهنشینی به همراه 0/25 درصد ویناس به میزان mg/mL 3/19 بهدست آمد. با بررسی اثر فاکتورهای مختلف مانند غلظت ویناس، شدت نور و دوره روشنایی-تاریکی بر میزان رشد، شرایط بهینه در غلظت ویناس (v/v) 0/4 درصد، شدت نور lux 5000 و دوره روشنایی h 10، با (mg/L) 480 زیستتوده بهدست آمد. همچنین در این شرایط درصد حذف نیتروژن، فسفات و COD به ترتیب برابر با 63، 97 و 73 درصد بود.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشاندهنده پتانسیل بالقوه پساب شهری و ویناس برای جایگزینی محیط کشت زاروک بهمنظور رشد ریزجلبک اسپیرولینا است. همچنین این ریزجلبک توانایی حذف درصد بالایی از مواد مغذی موجود در پساب را داشت.
شهلا کریمیان، سکینه شکوهیان، غلامرضا موسوی،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مواد زائد شهری از منابع مهم آلاینده بوده و آلودگی خاک لندفیل به فلزات سنگین از چالشهای رایج بوده است. هدف از این مطالعه ارزیابی ریسک اکولوژیک فلزات سنگین موجود در خاک لندفیل تهران و منطقه مسکونی مجاور آن بوده است.
روش بررسی: پس از مشاوره با کارشناسان و براساس تاسیسات پردازش پسماند، 12 نقطه انتخاب و در 4 فصل نمونهبرداری گردید. هضم نمونه خاک با چهار اسید HNO3:HClO4:HCl:HF انجام و غلظت فلزات با دستگاه ICP-OES قرائت و ریسک اکولوژیکی محاسبه شد. از آزمونهای کولموگراف-اسمیرنوف، کروسکال-والیس و ضریب همبستگی پیرسون جهت تعیین ارتباط بین غلظت فلزات با فصول و نقاط نمونهبرداری استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که ترتیب غلظت فلزات به صورت آلومینیوم>آهن>منگنز>روی> کروم>سرب>مس>نیکل>کبالت >آرسنیک>کادمیوم بود. آزمون ناپارامتری کروسکال-والیس و مقایسات زوجی نشان از تفاوت معنیدار بین غلظت فلزات در نقاط و فصول مختلف نمونهبرداری بهخصوص در فصول بارانی داشت. ضریب همبستگی پیرسون ارتباط قوی و مثبت بین میانگین غلظت مس-سرب، مس-روی و سرب-روی بهترتیب برابر با 0/932، 0/874 و 0/883 نشان داد. فلز مس در سایت کمپوست و تخمیر دارای بالاترین فاکتور آلودگی با مقادیر 13/2 و 9/89 بوده و شاخص زمین انباشتگی هم تاییدی بر آلودگی آنتروپوژنیک خاک منطقه بود. ریسک اکولوژیک در محدوده 67/3 تا 154/7 متغیر بوده که ترتیب عناصر به صورت کادمیوم>مس>سرب>نیکل>آرسنیک>کروم>روی>کبالت>منگنز بود.
نتیجهگیری: با توجه به ریسک اکولوژیکی متوسط تا شدید فلزات در منطقه مورد بررسی و غلظت بالاتر آنها نسبت به غلظت زمینه، میتوان دریافت که تغییرات فلزات و آلودگی خاک متاثر از فعالیتهای صورت گرفته در لندفیل است.
زهرا امیری لگموج، غلامرضا موسوی،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه آب در زندگی بشر از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است و تامین آب برای مصارف گوناگون یکی از مسائل مهم است. کدورت آب از لحاظ اثرات بهداشتی، زیباشناختی و زیستمحیطی حائز اهمیت است. بنابراین لزوم کاهش کدورت آب بدیهی است. این مطالعه جهت تعیین کارایی واحد فیلتر بافلدار با مدیای اسفنجی در حذف کدورت، عوامل میکروبی و کل کربن آلی از آب انجام گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه، از نوع تجربی بوده و در مقیاس آزمایشگاهی انجام شد. جهت انجام فرایند فیلتراسیون راکتوری از جنس پلاکسی گلاس و با حجم مفید L 2 طراحی و ساخته شد. فیلترهای مورد استفاده از جنس فوم پلی اورتان بودند. متغیرهای مورد بررسی عبارت بودند از غلظت کدورت ورودی (10، 50 و NTU 100) و بار سطحی (7/5، 10 و m/h 15).
یافتهها: بین میزان کدورت، کل کربن آلی و همچنین دانسیته میکروبی در آب ورودی رابطه مستقیم وجود داشت. در این مطالعه با کاهش بار سطحی و افزایش کدورت ورودی، راندمان حذف کدورت افزایش یافت. همچنین با کاهش بارسطحی، زمان کار صافیها افزایش یافته است. بهعلاوه، حذف کامل کل کربن آلی در شرایط بهینه بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که سامانه فیلتر بافلدار با مدیای اسفنجی یک روش نوین و موثر برای حذف کدورت، عوامل میکروبی و کل کربن آلی از آبهای سطحی طبیعی است.
سکینه شکوهیان، مبینا حدادیان، محسن حیدری،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تغییر کمیت و کیفیت پسماند تولیدی در نتیجه رعایت پروتکلهای بهداشتی، نتیجه شیوع کووید-19 است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین میزان محصولات حفاظت فردی تولیدی ناشی از رعایت پروتکلهای بهداشتی مردم شهر تهران و همچنین آگاهی آنها در مورد مدیریت آن بوده است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که در بهار 1399 بر روی 2560 نفر از مردم شهر تهران از طریق پرسشنامه الکترونیک انجام شد. براساس درصد استفاده از ماسک و دستکش، میزان پسماند تولیدی محاسبه و از آزمونهای منویتنی و کروسکال-والیس برای تعین ارتباط بین متغیرها استفاده شد.
یافتهها: ضریب کلی آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 0/94 و میزان استفاده از ماسک و دستکش برابر با 90/7 و 65/7 درصد بوده است. 70/3 و 52 درصد از جمعیت دو عدد ماسک و یک جفت دستکش در روز استفاده و تعداد ماسک و جفت دستکش آلوده روزانه بهترتیب 14530407 و 5262666 بوده است. آزمون منویتنی نشان داد که بین جنسیت و وضعیت تاهل با آگاهی از مدیریت پسماندهای تولیدی تفاوت آماری معنیداری وجود دارد (0/001 > p). آزمون کروسکال-والیس نشان داد که بین وضعیت اقتصادی، اشتغال و سطح تحصیلات افراد و آگاهی آنها در مورد مدیریت پسماندهای تولیدی تفاوت معنیداری وجود دارد (0/001 > p).
نتیجهگیری: با توجه به حجم بالای تولید پسماندهای حفاظت شخصی و عدم آگاهی یک سوم جمعیت شرکتکننده از انتقال ویروس از طریق پسماندهای آلوده، ضروری است که آگاهیبخشی لازم صورت گرفته تا با رعایت آن به قطع زنجیره انتقال ویروس کمک گردد.
سمیه اکبری، سید غلامرضا موسوی، استفانوس گیانناکیس،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمیداکلوپراید از سموم گیاهی نئونیکوتینید بعنوان حشره کش در کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد که به دلیل مقاومت به تجزیه و حلالیت بالا در آب بسیار حائز اهمیت است. لذا هدف از این مطالعه تجزیه سم ایمیداکلوپراید(IMD) با استفاده از کاتالیست اکسید منیزیم اصلاح شده تحت تاثیر نور UVA و پروکسی مونوسولفات (PMS) است.
روش بررسی: در این تحقیق از ماده اکسید منیزیم اصلاح شده به عنوان کاتالیست برای فعالسازی فتوکاتالیزوری PMS استفاده شد. پارامترهای بهره برداری از قبیل غلظت کاتالیست، غلظت پروکسی مونوسولفات، زمان واکنش و آنیون های بیکربنات، نیترات و کلراید در محیط های آبی بودند. همچنین اندازه گیری غلظت سم با دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا(HPLC) و معدنی سازی سم با سنجش کربن آلی کل با استفاده از دستگاه TOC آنالایزر انجام شد.
یافتهها: در این مطالعه تخریب فتوکاتالیستی سم در شرایط بهینه غلظت کاتالیست برابر mg/L 150، غلظت پروکسی مونوسولفات برابر mg/L 75 و در زمان واکنش min 60 برابر 88 درصد بدست آمد. همچنین در شرایط بهینه میزان معدنی سازی برابر 52 درصد حاصل شد. مقایسه نتایج آزمایشات در شرایط بهینه تحت نور UVA و تاریکی حاکی از اثر بخشی تجزیه ناشی از فعالسازی فتوکاتالیزوری PMS در شرایط انتخابی است.
نتیجهگیری: فرایند فعالسازی فتوکاتالیزوری PMS توسعه داده شده در این تحقیق می تواند عملکرد بالایی در حذف سموم حشره کش از آب آلوده داشته باشد و لذا یک فرایند کارامد برای حذف آلایندههای نوپدید از آب مطرح است.
محمدمهدی قربانی نژاد فرد شیرازی، سکینه شکوهیان، سیدغلامرضا موسوی، محسن حیدری،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروپلاستیکها به عنوان یکی از آلایندههای نوظهور سبب ایجاد نگرانیهایی برای عموم شده است. هدف مطالعه، تعیین فراوانی میکروپلاستیک و مزوپلاستیک خاک مناطق مسکونی مجاورت لندفیل تهران و ارزیابی ریسک اکولوژیک ناشی از آن بوده است.
روش بررسی: مطالعه مقطعی از نوع توصیفی بوده که برروی 20 نمونه خاک سطحی و عمقی مناطق مسکونی مجاورت لندفیل تهران در مرداد 1400 انجام گرفت. میکروپلاستیکها با محلولهای نمکی NaCl و ZnCl2 شناورسازی و مزوپلاستیکها هم به صورت دستی جداسازی شد. شناسایی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی پلیمرها بهترتیب با استریومیکروسکوپ و آنالیز FTIR انجام شد.
یافتهها: میانگین میکروپلاستیک در خاک سطحی و عمقی بهترتیب برابر با particles/kgsoil 34/98±76 و 19/79±24/7 و میانگین مزوپلاستیک نیز برابر با particles/kgsoil 2/91±5/25 و 1/09±3/55 بوده است. آزمون t زوجی نشان داد که تفاوت معنیداری بین فراوانی ذرات پلاستیکی بین خاک سطحی و عمقی وجود دارد (0/001 < p). میکروپلاستیکهای قطعهای شکل، اندازه mm 0/5-0/1 و LDPE بهترتیب با مقادیر 37/75، 44/64 و 46/15 درصد بیشترین فراوانی را داشته و مزوپلاستیک هم اشکال فیلمی، اندازه cm 1-0/5 و جنس LDPE بهترتیب با مقادیر 62/76، 61/46 و 50/7 درصد بیشترین بوده است. ارزیابی ریسک بالقوه اکولوژیک نشان داد که در تمامی نقاط نمونهبرداری برای میکروپلاستیک و مزوپلاستیک کمتر از 150 بوده و بیانگر ریسک کم اکولوژیک است.
نتیجهگیری: علیرغم پایین بودن PERI ناشی از میکروپلاستیک و مزوپلاستیکهای خاک مناطق مسکونی، شاخص Eri برای LDPE بالا بوده و احتمال ایجاد ریسک در صورت عدم اجرای اقدامات کنترلی بر روی آلودگی پلاستیکی وجود دارد.
هنگامه ترویجی، سکینه شکوهیان، غلامرضا موسوی، محسن حیدری،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: در برخی روستاهای استان مازندران امکان آلودگی آب آشامیدنی به انواع آلایندهها بخصوص فلزات سنگین به دلیل عمق کم منابع تامین آب آشامیدنی و نزدیکی این منابع به زمینهای کشاورزی وجود دارد. بنابراین، اهداف این مطالعه سنجش سطح آلودگی آب مصرفی در برخی روستاهای استان مازندران به فلزات سنگین و ارزیابی ریسکهای بهداشتی منتسب به آن بودند.
روش بررسی: محتوای فلزات آب آشامیدنی در 30 روستای با منبع آب مجزا در استان مازندران سنجش گردید. با توجه به غلظت و سمیت فلزات و مسیر مواجهه از طریق آشامیدن آب، ریسکهای سرطانزایی و غیرسرطانزایی با استفاده از روش مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو ارزیابی شدند.
یافتهها: مقادیر غلظت آرسنیک، کادمیوم، کروم، نیکل و سرب در آب به ترتیب برابر µg/L 4/26-1/0>،µg/L 0/05>، µg/L 3/74-0/15>، µg/L 10/89-0/3> و µg/L 4/68-0/8> بودند. مقادیر شاخص خطر (HI) برای ریسک غیرسرطانزایی در اثر مواجهه با فلزات از طریق آشامیدن آب در گروههای سنی مختلف در رنج 4-10×3/04 تا 4-10×9/94 بودند. مقادیر ریسک سرطانزایی تجمعی مازاد در طول عمر (ELCRT) برای آرسنیک و کروم به ترتیب برابر 8-10×9/72 و 8-10×6/13 بودند.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که خوشبختانه غلظت فلزات در آب آشامیدنی منطقه مورد مطالعه بسیار کمتر از استانداردهای ملی بود و ریسک بهداشتی ناشی از آنها ناچیز بود. بنابراین، آب آشامیدنی در روستاهای مورد مطالعه از نقطه نظر آلودگی به فلزات کیفیت قابل قبولی دارد. با این حال، به دلیل وجود شالیزارهای برنج در برخی روستاهای استان مازندران، پایش مستمر سطح آلودگی منابع آب آشامیدنی در این مناطق ضرورت دارد.
زهره اکبری جونوش، عباس رضایی، علی غفاری نژاد،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف ارائه سیستم الکتروکاتالیستی مؤثر بر پایه کاتد Ni-Fe/Fe3O4 جهت کاهش نیترات و گندزدایی آب آلوده بهطور همزمان انجام شده است.
روش بررسی: در ابتدا الکترود Ni-Fe بهوسیله فرایند رسوب الکتروشیمیایی سنتز و سپس خصوصیات فیزیکی آن توسط آنالیزهای میکروسکوپ الکترونی روبشی انتشار میدان (FESEM)، پراش اشعه ایکس (XRD)، آنالیز (Brunauer-Emmett-Teller) BET و طیفسنجی فوتوالکترون اشعه ایکس (XPS) مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش گندزدایی و احیای نیترات بهصورت همزمان تحت شرایط: mg 15 نانو ذرات Fe3O4، pH برابر با 6/5، NaCl برابر با mM 10، mg/L 50 نیترات، CFU/mL 105 باکتری اشرشیاکلی و دانسیته جریان mA/cm2 4 انجام گرفت.
یافتهها: براساس نتایج بدست آمده در شرایط عدم حضور نیترات، 100 درصد باکتریهای اشرشیاکلی بعد از min 12 گندزدایی شدند. در حضور نیترات، زمان گندزدایی کامل افزایش یافت و به min120 رسید. در شرایط عدم حضور باکتری، 83 درصد نیترات در min 240 حذف گردید که در حضور باکتری راندمان احیای نیترات اندکی افزایش و به 88 درصد رسید. نیترات احیا شده در حالت اول منجر به تولید مقادیر ناچیز نیتریت با غلظت mg/L 0/22 و mg/L 3/6 آمونیوم شد که در حضور باکتری مقادیر نیتریت و آمونیوم تولیدی به ترتیب به mg/L 0/42 و mg/L 7/3 افزایش یافت.
نتیجهگیری: نتایج نشاندهنده توانایی بسیار مناسب الکترود Ni-Fe/Fe3O4 در کاهش الکتروکاتالیستی نیترات و گندزدایی آب آلوده بهصورت مجزا و همزمان با راندمان بالا و انتخاب پذیری بالا نسبت به نیتروژن است.
سمیرا باقری، فرهاد نژادکورکی، سیدعلیرضا افشانی، وحید موسوی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: از مشکلات مهم زیستمحیطی، تولید انبوه پسماندهای شهری است که با رشد روزافزون جمعیت، سرانه تولید پسماند خانگی افزایش یافته است؛ ازاینرو امروزه استفاده از سامانههای هوشمند بهعنوان راهکاری نوین در تحلیل مسائل محیط زیستی گسترش یافته است. تخمین پسماند خانگی از طریق مدلسازی، از جمله استفاده از شبکه فازی- عصبی، موجب مدیریت بهتر آن می شود. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی-اقتصادی بر روی تولید پسماند خانگی با استفاده از سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی (ANFIS) ارائه یک روش مناسب و قابل اطمینان برای مدلسازی تولید پسماند خانگی در شهر تبریز انجام گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش با بهره گیری از سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی (AFNIS) با روش خوشه بندی فازی (FCM) اقدام به پیش بینی تولید پسماند خانگی شهر تبریز شده است. با توجه به ماهیت موضوع و شاخص های مورد بررسی، اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش توصیفی بوده و با استفاده از فرم جمع آوری داده از دانشآموزان مدارس شهر تبریز جمعآوری گردید. همچنین عوامل اقتصادی-اجتماعی با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 26 مورد آنالیز آماری قرار گرفت و پارامترهای موثر بر تولید پسماند خانگی شهر تبریز برای مدلسازی در نرم افزار متلب مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی با روش خوشه بندی فازی دارای عملکرد قابل قبولی R (0/75)، برای تولید پسماند خانگی شهر تبریز است.
نتیجهگیری: طبق نتایج بدست آمده براساس شاخص آماری، مدل پیش بینی شده در تولید پسماند خانگی در روش خوشه بندی فازی با بیشترین R (0/75) و کمترین خطا، مدل عملکرد قابل قبولی در پیش بینی تولید پسماند خشک خانگی منطقه مطالعه شده را دارد.
آناشه ماردیروسی، هانیه فخری، علی اسرافیلی، معصومه حشم فیروز، مهدی فرزادکیا،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات دارویی میتوانند سبب ایجاد خطرات بالقوه برای ارگانیسمهای آبی و خاکی شوند. تاکنون روشهای متفاوتی برای حذف این آلایندهها بکار گرفته شده است، فرآیندهای فتوکاتالیستی یکی از موثرترین فرآیندها در حذف ترکیبات دارویی هستند. در مطالعه حاضر، کارایی نانوکامپوزیت جدید مبتنی بر MOF، PMo/UiO-66، به عنوان فتوکاتالیست برای تخریب آموکسی سیلین تحت تابش نور مرئی ارزیابی شد.
روش بررسی: بررسی تجزیه شیمیایی آموکسی سیلین با استفاده از سیستم PMo/UiO-66 طی مراحل مختلفی صورت گرفته است. در مرحله اول نانوکامپوزیت MOF، PMo/UiO-66 با روش سولوترمال (solvothermal) سنتز و به دنبال آن خصوصیات نانوکامپوزیت سنتز شده با تکنیکهای XRD، FTIR و SEM بررسی شد. تأثیر پارامترهای عملیاتی مختلف مانند pH(3، 6 و 9)، غلظت کاتالیست ( %w/w 15، 20، 25 و 30)، غلظت اولیه آموکسی سیلین (20، 30، 40 و mg/L 50) در زمانهای مختلف بر راندمان حذف بررسی شد. میزان قابلیت استفاده مجدد کاتالیست مذکور برای چهار چرخه استفاده مجدد بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد نانوکامپوزیت PMo/UiO-66 در pH 6، غلظت نانوکامپوزیت %w/w 25 و غلظت mg/L 20 آموکسی سیلین موجب تجزیه کامل آموکسی سیلین پس از min 120 شده است. بررسی سینتیک واکنش نشان داد، سینتیک حذف آموکسی سیلین توسط PMo/UiO-66 از مدل درجه اول پیروی میکند. نتایج آزمایشات استفاده مجدد از کاتالیست نشان داد که کاتالیست مذکور کارایی خوبی پس از چهار چرخه استفاده مجدد داشته است.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که فتوکاتالیست PMo/UiO-66 کارایی مناسبی در حذف آموکسیسیلین در شرایط بهینه دارد.
سارا غیور، عباس رضایی، محسن حیدری،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: زمینهای کشاورزی اطراف تهران به دلیل مجاورت با منابع آلودگی ممکن است به انواع آلایندهها آلوده شوند و لازم است این آلودگی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، اهداف این مطالعه تعیین سطح آلودگی برخی عناصر جزئی در خاک کشاورزی اطراف تهران و ارزیابی ریسک بهداشتی مربوطه بودند.
روش بررسی: در این مطالعه 43 نمونه خاک از زمینهای کشاورزی اطراف تهران جمع آوری شد. نمونهها آماده سازی و هضم اسیدی شدند و غلظتهای وانادیوم، لیتیوم، لانتانیوم، مولیبدن و آنتیموان با ICP-OES سنجش شد. براساس غلظتهای عناصر در خاک، شاخصهای آلودگی و ریسک غیرسرطانزایی (مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو) ارزیابی شدند.
یافتهها: از بین عناصر مورد مطالعه، وانادیوم (mg/kg 131) دارای بالاترین غلظت بود و به دنبال آن لانتانیوم > لیتیوم > آنتیموان > مولیبدن قرار داشتند. مقادیر شاخص زمین انباشتگی (Igeo) و فاکتور غنی شدگی (EF) به ترتیب در محدوده 1/9- تا 0/8 و 0/5 تا 3/1 بودند. مقادیر شاخص آلودگی جامع نمرو (NIPI) در محدوده 1/3 تا 2/0 بودند. مقدار شاخص ریسک غیرسرطانزایی برای لیتیوم، مولیبدن، آنتیموان و وانادیوم ناچیز، اما برای لانتانیوم فراتر از حد آستانه بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که زمینهای کشاورزی اطراف تهران به میزان کم تا متوسط به عناصر جزیی آلوده هستند. با این حال، ریسک غیرسرطانزای غیرقابل قبولی برای لانتانیوم موجود در خاک کشاورزی برآورد شد. بنابراین، لازم است آلودگی لانتانیوم در خاکهای کشاورزی اطراف تهران بطور ویژه مورد توجه قرار گیرد.
احسان آقایانی، سکینه شکوهیان، علی بهنامی، علی عبداله نژاد، مجتبی پوراکبر، حامد حق نظر، وحیده مهدوی، امیر محمدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین در آب میتوانند خطراتی برای سلامت انسانها به همراه داشته باشند. لذا ضروری است جهت اطمینان از سلامت مصرفکنندگان، پایش و اندازه گیری فلزات انجام یابد.
روش بررسی: این مطالعه با هدف اندازه گیری فلزات سنگین از قبیل آرسنیک، سرب، کادمیوم، کروم، روی و جیوه در منابع آبی و شبکه توزیع آب شهری مراغه در دو فصل بهار و تابستان سال 1400 صورت گرفت. برای این منظور تعداد 25 عدد نمونه برداشته شد وجود این فلزات در منابع آب با استفاده از نقشه های کیفی بررسی گردید و در نهایت با ارزیابی خطر بهداشتی ناشی از حضور این فلزات، تأثیر آنها بر سلامت مصرفکنندگان مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: بررسی غلظت فلزات در منابع آبی بالادست سد بیانگر غلظت نسبتاً بالا از فلزات به خصوص آرسنیک است (µg/L 13/2). با وجود این، مقادیر آرسنیک بعد از تصفیه و در شبکه توزیع تا حد ناچیز کاهش می یابد. از طرف دیگر نتایج نشان می دهد که مقادیر فلز روی در شبکه نسبت به مخزن سد بیشتر است و غلظت آن در سد برابر صفر و در شبکه در بالاترین مقدار به µg/L578 می رسد. در نهایت ارزیابی خطر بهداشتی نشان می دهد که مقادیر THI محاسبه شده برای تمامی نمونه ها مابین 0/01 تا 0/99 متغیر است.
نتیجه گیری: براساس ریسک بهداشتی محاسبه شده، خطری سلامت مصرف کنندگان را در خصوص فلزات سنگین در آب شرب مراغه تهدید نمی کند. همچنین این نتایج ضرورت مطالعات تکمیلی در خصوص نشت فلز روی از لوله ها و متعلقات شبکه توزیع آب آشامیدنی شهر را در آینده دوچندان می نماید.
محبوبه مطلبی، غلامرضا موسوی، سکینه شکوهیان،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اکسیداسیون پیشرفته مبتنی بر تابش فرابنفش خلاء (Vacuum Ultraviolet (VUV)) دسته جدیدی از فرآیندهای تصفیه پیشرفته بوده، لذا هدف مطالعه حاضر، مقایسه کارایی فرایندهای VUV و تابش فرابنفش C (Ultraviolet-C (UVC)) در ترکیب با پراکسید هیدروژن (H2O2) و پروکسی مونوسولفات (PMS) در تخریب داروی ضدویروسی رمدسیویر بوده است.
روش بررسی: مطالعه تجربی از نوع توصیفی-تحلیلی با فتوراکتور VUV و UVC در ترکیب با H2O2 و PMS برای تخریب رمدسیویر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تاثیر متغیرهای pH، غلظت H2O2، غلظت رمدسیویر، حضور رادیکالخوارها و آنیونها و همچنین زمان ماند هیدرولیکی در فرایند پیوسته در حذف رمدسیویر سنجش شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که pH بهینه در فرایند UVC و VUV و مشتقات آنها برابر با 7 بوده و با افزودن PMS و H2O2 به میزان mM 1، راندمان تخریب رمدسیویر از 0/4 ± 92/2 درصد پس از min 30 به ترتیب به 2/1 ± 98/3 و 0/3 ± 100 درصد افزایش یافت. همچنین در فرایند VUV ترکیب شده با H2O2 و PMS نیز راندمان تخریب پس از min 40 بهترتیب به 1/5 ± 77/8 و 1/3± 85/2 درصد رسید. کینتیک تجزیه در فرآیندهای مورد بررسی به شرحVUV/H2O2> VUV/PMS > VUV> UVC/H2O2 >UVC/PMS > UVC بوده است. نتایج رادیکالخواری نیز نشان داد که رادیکال هیدروکسیل، اصلیترین گونه فعال اکسیژن بوده که منجر به تخریب رمدسیویر میشود. سیستم پیوسته VUV/H2O2 نیز نشان داد که راندمان حذف رمدسیویر پس از min 40 به 0/8 ± 94/7 درصد رسید.
نتیجهگیری: با توجه به نرخ بالای حذف رمدسیویر و بهبود فرآیند حذف با افزودن H2O2، میتوان فرآیند VUV/H2O2 را یک تکنولوژی کارآمد برای حذف داروهای ضدویروسی معرفی کرد.
ساناز غفاری، علیرضا ریاحی بختیاری، سید محمود قاسمپوری، علی نصراللهی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، ته سیگارها به یکی از عمده ترین اشکال پسماند تبدیل شده است. این مطالعه برای ارزیابی سطح آلودگی سواحل گیلان به ته سیگار و تشریح عوامل اثرگذار بر توزیع آنها طرح ریزی شده است. همچنین، تجربیات و گزینه های مدیریتی در این مطالعه مطرح گردیده است.
روش بررسی: در این مطالعه، یک روش استاندارد نمونه برداری اقتباس شده از "برنامه پسماندهای دریایی NOAA" برای نمونه برداری از 8 ساحل اجرا شده است. در این روش جمع آوری ته سیگار در هر ایستگاه از 18 کوادرات مربعی شکل با ابعادm2 1×1 صورت پذیرفت. برآوردی از شدت آلودگی سواحل ایران به ته سیگار ارائه گردیده و مروری بر مقالات انتشار یافته در خصوص اثرات مضر ته سیگارها صورت پذیرفته است.
یافته ها: تراکم ته سیگارها در محدوده 0/22 الی 2/11 عدد ته سیگار در هر متر مربع (item/m2) بوده است. پارک ملی بوجاق و بندر انزلی به ترتیب کمترین و بیشترین آلودگی ته سیگار را نشان دادند. نتایج نشان دهنده افزایش آلودگی تهسیگار در سواحل شهرهای پرجمعیت در مقایسه با نواحی ساحلی کمتر توسعه یافته بوده است. همچنین، ایستگاههای منطبق بر سواحل گردشگری و سواحل با شیب ملایم پتانسیل بیشتری برای تجمع ته سیگار را دارا بودند. آلودگی بالای سواحل بندر انزلی به ته سیگار را می توان به کاربرد گسترده گردشگری این سواحل نیز مرتبط دانست.
نتیجه گیری: نظر به آلودگی بالای سواحل پرتردد به ته سیگار، ضروریست نسبت به شناسایی سواحلی که پتانسیل بالاتری جهت تجمع این پسماند را دارند اقدام گردیده و برنامه های پاکسازی پسماندهای دریایی از سواحل برای آنها اجرا گردد. به علاوه، باید برنامه های مدیریتی مؤثری برای فرهنگ سازی جهت کاهش آلودگی ته سیگار انجام گردد.
زهرا خدارحمی، سکینه شکوهیان، محسن حیدری،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نگرانی در مورد حضور میکروپلاستیکها در هوا و گرد و غبار ترسیب یافته و عدم وجود رویکردی استاندارد برای شناسایی آنها، لازم است روشها و تکنیکهای مورد استفاده برای مطالعه این نوع آلودگی در ایران بررسی شوند. بنابراین هدف این مطالعه، مرور ساختاریافته روشها و تکنیکهای بکار رفته برای نمونه برداری، سنجش و تعیین ویژگیهای میکروپلاستیکها در هوا و گرد و غبار ترسیب یافته در محیطهای داخل و بیرون در ایران بود.
روش بررسی: در این مرور ساختاریافته، کلیدواژههای انگلیسی Microplastic*، Air*، Atmospher*، Dust، Indoor، Outdoor، Iran ومعادلهای فارسی مربوطه در پایگاههای علمیScopus، Pubmed، Web of Science، Google Scholar، Magiran و SID تا 1 دسامبر سال 2023 جستجو شدند.
یافتهها: بطور کلی، تعداد 175 مقاله در جستجوی اولیه یافت شد و بعد از حذف موارد تکراری و نامرتبط، تعداد 13 مقاله واجد شرایط وارد مطالعه شدند. در اکثر مطالعات، نمونهها با H2O2 هضم شدند و میکروپلاستیکها عمدتاً با استفاده از انواع میکروسکوپها و طیف سنج µRaman آنالیز شدند. فراوانی میکروپلاستیکها در محیط داخل بسیار بالاتر از محیط بیرون بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که تجهیزات مورد نیاز برای نمونه برداری و آنالیز میکروپلاستیکها در هوا و گرد و غبار ترسیب یافته در ایران وجود دارد و این آلایندهها در هر دو محیط داخل و بیرون شناسایی شدهاند.
سکینه شکوهیان، مجتبی پوراکبر، اصغر زهدی شیران، فرشید قنبری، مصطفی مهدویان پور، احسان آقایانی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: توسعه صنعت خودروسازی سبب ورود آلایندههای متنوعی به محیط زیست شده است که یکی از آنها فلوراید است. لذا هدف از این مطالعه، ارتقای فرایند حذف فلوراید از فاضلاب تولیدی در واحد پیش رنگ صنعت خودروسازی جهت دستیابی به استانداردهای تخلیه به آبهای سطحی است.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی و در مقیاس کاربردی بوده که به مقایسه کارایی فرایند انعقاد شیمیایی به کمک آهک و آلوم و همچنین فرایند انعقاد الکتریکی توسط آندهای آلومینیوم در حضور یون کلسیم به منظور حذف فلوراید مورد اجرا قرار گرفته است.
یافتهها: نتایج خصوصیات فاضلاب واقعی نشان داد که pH فاضلاب تولیدی در گستره 6/1 تا 6/3 و غلظت فلوراید آن در گستره mg/L 45 تا 55 است. نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که در بهینهترین حالت ممکن در روش انعقاد شیمیایی امکان دستیابی به راندمان حذف فلوراید در گستره 76 تا 81 درصد امکانپذیر است. اما راندمان حذف در فرایند انعقاد الکتریکی با استفاده از آند آلومینیوم در غلظت mol/L 5 یون کلسیم و دانسیته جریان A/m2 20 پس از گذشت زمان min 20 تا 99 درصد نیز قابل دستیابی است.
نتیجهگیری: با توجه به نرخ بالای حذف فلوراید (بیش از 99 درصد) در فرایند انعقاد الکتریکی در حضور یون کلسیم، میتوان این فرآیند را به عنوان یک فناوری کارآمد برای حذف فلوراید معرفی نمود.
فائزه صادقی، سکینه شکوهیان، محسن حیدری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: معدن گهرزمین سیرجان بیشترین ذخیره سنگ آهن را در منطقه گلگهر داشته و با توجه به گستردگی فعالیت و نبود مطالعه جامع در این زمینه، هدف از این مطالعه، ارزیابی چرخه زندگی (LCA) مرحله استخراج سنگ آهن از این معدن بوده است.
روش بررسی: هدف از LCA، ارزیابی اثرات استخراج سنگ آهن از معدن گهرزمین بر سلامت انسان، کیفیت اکوسیستم و تقلیل منابع بوده و مرز سیستم نیز فرایند حفاری و انفجار انتخاب شد و براساس مدل گهواره-تا-دروازه و رویکرد نسبتدادنی، تولید ton 1 سنگ آهن بهعنوان واحد عملکردی در نظر گرفته شد. از نرمافزار سیماپرو و روش ReCiPE در دو نقطه میانی و پایانی برای ارزیابی اثرات و آسیبها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بیشترین بار محیط زیستی مخرب در تمامی ردهها مربوط به حملونقل با کامیون با ظرفیت بزرگتر از ton 20 (51/1 درصد) بوده که برای باطلهبرداری استفاده میشود. اثرات مخرب حملونقل بر رده اثرات تشعشعات یونیزان (اثرگذار بر سلامت انسان)، کاربری زمین و اوتریفیکاسیون آبهای شیرین (اثرگذار بر کیفیت اکوسیستم) بیش از 95 درصد بوده است. آلاینده مسئول در رده اثرات ذکرشده بهترتیب کربن-14، نابودی زمین کشاورزی و BOD5 و COD رها شده در نتیجه استخراج سنگ آهن به محیطزیست بوده است. متوسط آسیب وارد شده از نهادهها بر سلامت انسان، کیفیت اکوسیستم و تقلیل منابع بهترتیب برابر با 89/8، 5/5 و 4/6 درصد بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به اثرات منفی حملونقل، پیشنهاد میگردد جهت افزایش پایداری محیط زیستی از کامیونهای با استانداردهای یورو 5 و بالاتر و یا از سوختهای تجدیدپذیر استفاده گردد.
عادل شیخان، غلامرضا موسوی، محسن حیدری،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: شاخص کیفیت هوا (AQI) در توصیف کیفیت هوای آزاد اثر متقابل آلایندههای متعدد را در نظر نمیگیرد، درحالیکه غلظت و خطر بهداشتی بالای یک آلاینده ممکن است اثر دیگر آلایندهها را تشدید کند. هدف اصلی این مطالعه توصیف کیفیت هوای آزاد اراک با در نظر گرفتن اثرات تجمعی و خطرهای بهداشتی آلایندههای معیار هوا است.
روش بررسی: در این مطالعه، کیفیت هوای آزاد شهر اراک در سال 1401 بر اساس غلظتهای آلایندههای معیار در زمانهای متوسط گیری مناسب بررسی شد. علاوه براین، AQI، شاخص تجمعی کیفیت هوا (AAQI) و شاخص کیفیت هوای مبتنی بر خطر بهداشتی (HAQI) محاسبه شدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که غلظتهای 1 ساعته NO2 و SO2، غلظتهای 24 ساعته PM10 و PM2.5 به ترتیب در 0/05، 0/2، 12/1 و 35/5 درصد از موارد معتبر ثبت شده فراتر از استاندارد بود. مقادیر AQI، AAQI و HAQI به ترتیب در 54/4، 77/3 و 56/2 درصد از ساعات بیش از 100 بود. PM2.5 در بیش از 99 درصد موارد آلاینده مسئول بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که AAQI و HAQI نسبت به AQI کیفیت هوا را آلودهتر توصیف کردند. توصیف سختگیرانهتر کیفیت هوا توسط AAQI و HAQI ممکن است منجر به افزایش اتخاذ اقدامات پیشگیرانه در متولیان و عموم مردم شود. لذا توصیه میشود تصمیم گیران در حوزه پایش کیفیت هوا در ایران این شاخص را مورد توجه قرار دهند.