کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
42 نتیجه برای موضوع مقاله:
افشین ملکی، امیرحسین محوی، رضا رضایی، بهروز داوری،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات رنگزا گروه مهمی از آلایندههای محیط زیستند که حتی توسط چشم نیز قابل رویت است. بنابراین تخلیه پسابهای رنگی به منابع آب به شدت منع شده است و فناوریهای مختلفی برای تصفیه آنها به کار گرفته میشود. در بین روشهای مختلف تصفیه، جذب از جایگاه ویژهای برخوردار است. در این راستا کارایی زئولیت طبیعی (کلینوپتیلولیت) و زئولیت اصلاح شده با اسید به عنوان یک جاذب ارزان قیمت جهت حذف رنگزای راکتیو آبی 19 از محیط آبی با استفاده روش جذب منقطع بررسی شد.
روش بررسی: فرایند اصلاح زئولیت توسط دو نوع اسید (اسید فسفریک و سولفوریک) به منظور افزایش قابلیت جذب رنگ در آن انجام شد. در ابن تحقیق اثر غلظت اسید، زمان تماس، pH محیط مایع، غلظت اولیه رنگزا و مقدار جاذب بر روی فرایند جذب رنگزا مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس دادههای حاصل مدلهای ایزوترمی لانگمیر و فروندلیچ بررسی و مشخص گردید که هر دو مدل، جذب رنگزا بر روی جاذبها را بخوبی توصیف مینمایند. همچنین مشخص شد که جذب از سنتیک درجه اول کاذب پیروی میکند. نتایج جذب نشان داد که زئولیت خام از ظرفیت پایینی برای جذب رنگزا برخوردار است اما این ظرفیت به طور مشخصی با اصلاح زئولیت توسط اسید افزایش مییابد. به طوری که نتایج نشان داد تاثیر اسید سولفوریک در اصلاح زئولیت به منظور جذب زنگزا بیشتر از تاثیر اسید فسفریک بود.
نتیجهگیری: بهترین نتایج بر مبنای راندمان جذب رنگزا برای زئولیت اصلاح شده با نسبت سیلیس به آلومینیوم 7/5، بعد از 3 hزمان تماس در محدوده بین 72-41% به دست آمد.
محمد تقی صمدی، رقیه نوروزی، محمد هادی مهدی نژاد، رضا امین زاده،
دوره 5، شماره 4 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: غلظت آرسنیک در آب آشامیدنی به دلیل اثرات مضر آن برروی سلامت انسان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر پوسته آهکی و پوسته آهکی مرجان دریایی پوشش داده شده با سولفات آلومینیوم به عنوان یک جاذب بر کارایی حذف آرسنیک از محیط های آبی است. روش بررسی: در این تحقیق که در مقیاس آزمایشگاهی انجام گرفته است، ابتدا طی مراحل متعددی گرانول مرجان آهکی با مش 30 تهیه شد سپس راندمان حذف آرسنات در شرایط مختلف و با تغییر فاکتورهای موثر شامل pH، زمان تماس و مقدار جاذب بدون پوشش و پوشش داده شده با سولفات آلومینیوم مورد بررسی قرار گرفت. همچنین دادههای حاصل از این تحقیق با مدل لانگمیر و فروندلیچ و داده های سینتیک با مدل های pseudo- first order، pseudo- second order و modifited pseudo- first order تطبیق داده شده است. یافته ها: با افزایش pH محلول از 3 به 10 در غلظت 500 μg/L آرسنات و 5 g/L جاذب و زمان ماند 120 min کارایی حذف برای جاذب بدون پوشش و پوشش دار به ترتیب از 100% به 86/2% و 100% به 92/2% کاهش یافت. با افزایش مقدار این دو ماده جاذب از 1 g/Lبه 5 و زمان ماند 120 min کارایی حذف به ترتیب از 76% به 99/2% و 66/3% به 91/1% افزایش یافت. کارایی حذف آرسنات با زمان تماس و مقدار جاذب رابطه مستقیم و با غلظت اولیه آرسنات و pH رابطه معکوس داشته است. همچنین کارایی حذف جاذب پوشش دار بیشتر از جاذب بدون پوشش است. بهترین مدل ایزوترم جذب در این دو فرآیند برای آرسنات مدل لانگمویر و سینتیک جذب با مدل درجه دوم بهتر توصیف شد. نتیجه گیری: با توجه به راندمان حذف مناسب، هزینه پایین فرآیند و عدم تولید مواد مضر برای محیط زیست می توان از مرجان های دریایی خلیج فارس به عنوان یک جاذب در حذف آلاینده های محیط زیست مانند آرسنات استفاده نمود.
حسین امجد سردرودی، فرشید قربانی شهنا، عبدالرحمن بهرامی، جواد فردمال،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سیکلون یکی از رایج ترین وسایل غبارگیرهاست که با استفاده از نیروی گریز از مرکز ذرات را از جریان گاز جدا می کند اما بازده خوبی برای کنترل ذرات کوچکتر از 10µm ندارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر باردارکردن ذرات بر بازده سیکلون در جمع آوری ذرات کوچکتر از µm 1 سیلیس است. روش بررسی: در راستای هدف فوق یک سیستم تهویه موضعی همراه با پالایشگر سیکلون با راندمان متداول مدل Lapple به صورت پایلوت طراحی و نصب گردید. یک منبع تغذیه ولتاژ بالا که قادر به تامین ولتاژ 18 Kv بود برای باردار کردن ذرات سیلیس به روشهای استفاده شد. برای نمونه برداری از ذرات در بالا دست و پایین دست سیکلون در شرایط مختلف تحقیق، از پروپ ایزوکنتیک استفاده شد و اندازهگیری توسط دستگاه شمارنده ذرات مدل Grimm 1.08 انجام گرفت. یافته ها: باردارکردن ذرات سیلیس باعث افزایش قابل توجه بازده آنها شده است. بازده جمع آوری با افزایش ولتاژ رابطه مستقیم دارد طوری که بازده جمع آوری کل ذرات از 7/2% در حالت بدون باردارسازی به حدود 72% در حالت باردارسازی با ولتاژ 18 Kv افزایش یافته است. از نتایج مهم دیگر، اثر معکوس سرعت جریان هوای ورودی هوا بر بازده کنترل ذرات در حالت باردارسازی بوده است.
نتیجهگیری: استفاده از الکتروسیکلون برای جمع آوری ذرات کوچکتر از 1µm در مقایسه با سیکلون دارای بازده قابل توجهی است.
مجید کرمانی، میترا غلامی، زهرا رحمانی، احمد جنیدی جعفری، نیاز محمد محمودی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: رنگزاهای کاتیونی از جمله رنگزای کاتیونی بنفش کاربردهای بسیار زیادی در صنایع مختلف دارند. این مطالعه به منظور بررسی میزان تجزیه رنگزای کاتیونی بنفش 16 توسط فرایندهای UV، UV/H2O2، US و US/H2O2 انجام شد. روش بررسی: فرایند فتولیز با استفاده از یک فتوراکتور مجهز شده به یک لامپ کم فشار بخار جیوه (طول موج کوتاه) و با توان W 55 در مقیاس آزمایشگاهی و فرایند سونولیز در یک سونوراکتور با فرکانس بالا (kHz 130) و با قدرت kW 100، با تاکید بر اثرات انواع پارامترهای موثر و افزودن نمک سولفات سدیم بر روی روند رنگبری و راندمان تخریب رنگ انجام گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که راندمان حذف کامل رنگزای کاتیونی بنفش 16 با غلظت اولیه mg/L 30 با استفاده از فرایند UV/H2O2 بعد از زمان حدودmin 8 بدست آمد. در رابطه با فرایند سونوشیمیایی نتایج نشاندهنده راندمان کمتر این فرایند نسبت به فرایند فتوشیمیایی بود. به طوریکه راندمان حذف رنگزا پس از زمان تابشmin 120 حدود 65% بدست آمد. همچنین مشخص شد کهpH طبیعی حاصل از رنگزا و غلظتهای کمتر رنگزا برای تجزیه مناسبتر است و هر گونه افزایش در غلظت اولیه رنگزا منجر به کاهش سرعت تخریب میشود. نتایج نشان داد مداخلهگر سولفات سدیم در فرایند سونوشیمیایی باعث افزایش سرعت واکنش میگردد. دیگر یافتهها نشان داد که دادههای کینتیکی از معادله درجه اول بهتر پیروی میکنند. نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج حاصل از آزمایشات نشان داد که میتوان از فرایندهای فتوشیمیایی و سونوشیمیایی توام با پراکسید هیدروژن به عنوان یک روش موثر در حذف رنگزای کاتیونی بنفش 16 از محیطهای آبی استفاده نمود. همچنین در مقایسه با دو فرایند ذکر شده، استفاده از فرایند فتوشیمیایی توام با پراکسید هیدروژن با توجه به کارایی حذف و همچنین قابل دسترس بودن به عنوان یک روش موثر و سریع جهت حذف رنگها از محیطهای آبی پیشنهاد میگردد.
قربان عسگری، علیرضا رحمانی، علیرضا دهقانیان، علیرضا سلطانیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه، که یک مطالعه تجربی است، جهت تعیین بهترین فرآیند تصفیه فاضلاب کارخانجات فرآورده های لبنی، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(Analytical Hierarchy Process: AHP) که یکی از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره (Multi-Criteria Decision-Making: MCDM) و مبتنی بر دانش کارشناسی است استفاده گردید. روش بررسی: ابتدا ساختار سلسله مراتبی تشکیل و معیارهای اصلی و شاخص ها تعریف گردید. سپس وضعیت فرایندهای تصفیه موجود با انجام بازدید میدانی، نتایج آزمایشات مربوط به پساب ورودی و خروجی بررسی و به شاخص های کمی تبدیل گردید. سپس وزن دهی معیارهای اصلی و شاخص ها بسته به شرایط موجود، آزمایشات انجام شده و نظر اساتید متخصص انجام و در نهایت با استفاده از نرم افزار Expert choice ارزیابی و اولویت بندی نهایی گزینه ها صورت پذیرفت. همچنین آنالیز تحلیل حساسیت بر روی معیارهای اصلی انجام و تاثیر تغییر وزن پارامترها بر روی گزینه ها ارزیابی گردید. یافته ها: در مقایسه معیارهای اصلی، معیار زیست محیطی نسبت به سایر معیارها اهمیت بیشتری دارد. پس از آن معیارهای فنی مهندسی، اقتصادی و مدیریتی به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر پارامترهای گوناگون در انتخاب گزینه بهینه تصفیه فاضلاب، استفاده از روش های تصمیم گیری چند معیاره ضروری است. پس از آنالیز نهایی، فرایند "UASB ( Upflow anaerobic sludge blanket) + هوادهی” در اولویت اول قرار گرفت و پس از آن فرایندهای” فیلتربی هوازی + هوادهی”، “برکه بیهوازی + 2 مرحله هوادهی+ 2 مرحله ته نشینی”، “ فیلتر بی هوازی + 2 مرحله هوادهی+2 مرحله ته نشینی” و” سپتیک+ فیلترچکنده + هوادهی” در اولویت های بعدی قرار گرفتند.
رضا شکوهی، صلاح عزیزی، سید امیر غیاثیان، جواد فردمال،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پنتاکلروفنل (PCP) یک ترکیب آلی و از مشتقات فنلی و در دسته آلاینده های دارای اولویت است که حتی در غلظت های پایین هم دارای اثرات زیانآور بر روی انسان، حیوانات و گیاهان است. بنابر این ضرورت حذف PCP از آب و فاضلاب دارای اهمیت زیادی است. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارایی بیومس قارچ آسپرژیلوس نیجر در جذب پنتاکلروفنل است. روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی بوده و پس از طی مراحل مختلف آزمایشها، انجام شد. سوش قارچ آسپرژیلوس نیجر شماره PTCC 5012 از مرکز کلکسیون قارچ ها و باکتری های صنعتی ایران تهیه گردید. بعد از فعالسازی سوش قارچ در پلیت های محیط کشت پتیتو دکستروز آگار به مدت 7 تا 10 روز در دمای C° 25 قرار داده شدند. بیومس قارچ آسپرژیلوس نیجر تهیه گردید و سپس برای مطالعه جذب پنتاکلروفنل مورد استفاده قرار گرفت. برای سنجش پنتاکلروفنل از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا استفاده شد. یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که زمان تماس یک فاکتور مهم و اثرگذار در سرعت جذب پنتاکلروفنل است. بهترین زمان ماند در آزمایش h 2 انتخاب گردید که پس از این زمان درصد حذف افزایش چشمگیری نداشت. نتایج جذب پنتاکلروفنل در pHهای مختلف نشان داد که راندمان جذب پنتاکلروفنل با افزایش pH و غلظت اولیه پنتاکلروفنل کاهش می یابد. اثر عوامل زمان تماس، pH و غلظت اولیه پنتاکلروفنل بر روی فرایند جذب معنی دار بود (0/001> P-value). نتیجهگیری: نتایج نشان می دهد که با افزایش زمان ماند در شرایط ثابت، راندمان جذب پنتاکلروفنل افزایش می یابد. همچنین در شرایط pH پایین بیومس اصلاح شده قارچ آسپرژیلوس نیجر می تواند جاذب خوبی برای پنتاکلروفنل باشد.
علی رضا رحمانی، جمال مهر علی پور، امیر شعبانلو،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای الکتروشیمیایی به عنوان یکی از فرآیندهای اکسیداسیون پیشرفته به طور موثری برای تجزیه مواد آلی در محلولهای آبی استفاده شده است. در این مطالعه کارایی روش الکتروفنتون با کاربرد الکترود آهن در تجزیه فنل مورد مطالعه قرار گرفت. روش بررسی: در این مطالعه، یک راکتور منقطع الکتروفنتون در مقیاس آزمایشگاهی مجهز به 4 الکترود و منبع برق مستقیم به منظور حذف فنل مورد استفاده قرار گرفت. تاثیر پارامترهای بهرهبرداری نظیر: pH، ولتاژ، غلظت (پراکسید هیدروژن) H2O2، غلظت اولیه فنل، و زمان بهرهبرداری بررسی شد. در این مطالعه H2O2 به صورت دستی به راکتور اضافه شد، در صورتیکه الکترود آند آهن به عنوان منبع یون فرو استفاده شد. یافتهها: نتایج مطالعات نشان داد در این فرآیند، pH اولیه محلول، غلظت اولیه H2O2 و ولتاژ کاربردی بیشترین تاثیر را در کارایی حذف فنل داشته است، به طوری که 87 % از فنل بعد از min 15 در pH 3، ولتاژ V 26 و H2O2 mg/L 100 حذف شد. با افزایش pH کارایی حذف فنل کاهش یافت، به طوری در pH برابر 10، بعد از min 15 کارایی 11 % بدست آمد. برای حذف 99/99 % فنل در pH برابر 3، غلظت mg/L 100 از H2O2 و ولتاژ V 26 به min 60 زمان نیاز بود. نتیجهگیری: فرآیند الکتروفنتون با کاربرد الکترودهای آهن میتواند فرآیندی امیدوار کننده برای تجزیه فنل و تصفیه فاضلابهای صنعتی باشد.
قاسم حسام، فرشید قربانی شهنا، عبدالرحمن بهرامی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین ویژگیهای واحد پخت ضایعات کشتارگاهها، میتوان به انتشار ترکیبات فرار و بوی ناخوشایند اشاره کرد که سبب مزاحمت برای افراد شاغل و ساکنان مجاور این صنعت میشود. به منظور جلوگیری از گسترش این آلایندهها در محیط اطراف و ایجاد یک محیط زیست مناسب، نیاز به استفاده از فناوریهای مناسب تصفیه است. روش بررسی: در این مطالعه به منظور انتخاب سیستم تهویه و پالایشگرهای مناسب در قدم اول اقدام به نمونهبرداری از هوای واحد پخت ضایعات، با اقتباس از روشهای 1501، 1300، 1600 و 2002 انیستیتو ملی ایمنی و بهداشت حرفهای شده است. تعداد 24 نمونه از هوای منبع آلودگی، محیطی و منطقه تنفسی کارگران با استفاده از دو جاذب کربنفعال و سیلیکاژل نمونهبرداری شده و توسط دستگاه GC-MS تجزیه و تحلیل گردید. سپس بر اساس نتایج آلایندهها، سیستم تهویه موضعی طراحی شد. برای کنترل ذرات منتشره از دیگ پخت ضایعات از سیکلون مدل استایرمند با راندمان بالا و جهت کنترل آلایندههای گازی و بوی بد منتشره از دیگ پخت ضایعات نیز از اکسیدکننده حرارتی طراحی گردید. یافتهها: در مجموع 41 آلاینده شیمیایی در هوای خروجی از دیگ پخت ضایعات کشتارگاه شناسایی شده است که این ترکیبات شامل هیدروکربنها، آلدئیدها، کتونها، الکلها، استرها، ترکیبات هالوژنه، ترکیبات گوگرددار، ترکیبات نیتروژندار و اسیدها بوده است. نتایج طراحی سیستم تهویه نشان داد، سیستمی با دبی هواکش m3/h 5725 و سیکلونی با قطر m 1 و ارتفاع m 4 میتواند 50 درصد ذرات &mum 9/45 را حذف کند. حذف آلایندههای گازی نیز توسط اکسیدکننده حرارتی با دبی گاز سوختی m3/h 96 و حجم محفظه m3 7/67 صورت میگیرد. هزینه سوخت مصرفی این پالایشگر نیز روزانه 310000 ریال برآورد شد. نتیجهگیری: تهویه مناسب دیگ پخت ضایعات کشتارگاههای صنعتی و استفاده از پالایشگرهای تلفیقی جهت تصفیه هوای خروجی، میتواند حجم زیادی از آلایندههای ذرهای و گازی را حذف کند. کنترل این آلایندهها میتواند سبب کاهش مزاحمت بویایی و آلودگی زیست محیطی و ارتقاء سطح سلامت و رفاه کارگران و ساکنان مناطق مجاور این صنعت شود.
مصطفی لیلی، قربان عسگری، احمدعلی اسکندری، لقمان برزویی، بهمن رماوندی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فورفورال یکی از ترکیبات شیمیایی سمی بوده ولی با توجه به ویژگیهایی که دارد در بسیاری از صنایع ازجمله صنایع پتروشیمی، غذایی، تولید کاغذ و کارتن، داروسازی و ... مورد مصرف قرار میگیرد، بنابراین در غلظتهای مختلف در پساب حاصل از این صنایع وجود داشته و میتواند وارد محیط شود. هدف این مطالعه، بررسی کارایی جاذب ارزانقیمت بنتونیت اصلاح شده با سورفاکتانت کاتیونی در حذف فورفورال از محیطهای آبی است.
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع آزمایشگاهی است بنتونیت از یکی از معادن استان زنجان خریداری شد و با استفاده از سورفاکتانت کاتیونی (CTAB) جهت افزایش ظرفیت جذب مورد اصلاح قرار گرفت. کربن فعال نیز بصورت تجاری خریداری شد.
یافتهها: راندمان حذف برای کربن فعال و بنتونیت اصلاح شده تحت شرایط بهینه، حدود 52 و 66 درصد تعیین شد. در هر دو جاذب استفاده شده، با افزایش زمان تماس و دوز جاذب، این کارایی افزایش یافت ولی با افزایش غلظت اولیه فورفورال، کارایی حذف کاهش یافت. کارایی حذف در pHهای نسبتا اسیدی تا نزدیک خنثی بیشتر بود که برای کربن فعال و بنتونیت اصلاح شده حدود 60 و 69 درصد تعیین شد. مطالعات سینتیکی نشان داد فرایند جذب در هر دو جاذب از نوع درجه دوم کاذب است. دادههای جذب نیز با مدل لانگمویر مطابقت بیشتری نشان داد.
نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که بنتونیت اصلاح شده با CTAB بعنوان یک جاذب طبیعی میتواند راندمانهای قابل قبولی در مقایسه با کربن فعال در حذف فورفورال داشته باشد هر چند تا حدودی به زمان تماسهای بیشتری نیاز است.
علیرضا رحمانی، فاطمه ناظمی، فاطمه برجسته عسکری، حلیمه الماسی، نادر شعبانلو، امیر شعبانلو،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: فنل یک ترکیب سمی و مقاوم در محیط زیست است. هدف از این مطالعه بررسی کارایی سیلیکا آئروژل سنتز شده از سیلیکات سدیم در جذب فنل از محیط های آبی بود.
روش بررسی: سیلیکا آئروژل از سیلیکات سدیم به روش سل-ژل تهیه شد. تاثیر متغیرهای موثر نظیر زمان تماس، pH محلول، میزان جاذب و غلظت اولیه فنل بر کارایی جذب بررسی شد. ویژگی های سیلیکا آئروژل سنتز شده و تایید جذب فنل به ترتیب با آنالیزهای SEM، XRD و طیف های NMR، FTIR تعیین شد. داده های جذب با مدل ایزوترم لانگمویر و فروندلیچ و سینتیک فرایند جذب با مدل های شبه درجه اول و شبه درجه دوم بررسی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، افزایش pH اولیه محلول از 3 به 11 کارایی جذب فنل را افزایش می دهد، به طوری که در غلظت اولیه mg/L 100 فنل و 0/5g جاذب بعد از 60min کارایی جذب، برای pH های 3 و 11 به ترتیب 84 و 96/4 % است. تصویر SEM و XRD از سیلیکا آئروژل سنتز شده، ایجاد ساختار متخلخل و غیر بلوری را تایید نمود. بعد از جذب فنل، طیف FTIR و NMR سیلیکا آئروژل ایجاد باندهای جدید به واسطه مولکول فنل در ساختار جاذب را تایید کرد. جذب فنل با مدل ایزوترم فروندلیچ و سینتیک شبه درجه دوم مطابقت داشت بر این اساس حداکثر ظرفیت جذب (qm) فنل 47/39mg/g بدست آمد.
نتیجه گیری: سیلیکا آئروژل به عنوان یک جاذب سطحی به دلیل ویژگی های ساختاری و کاربردی خاص می تواند یک فرایند تصفیه نوید بخش برای جذب ترکیبات سمی و مقاوم باشد.
زهرا رحمانی، مطهره هراتی، محمد رضا رحمانی، یوسف پورعشق، محمد تقی صمدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سورفاکتانتها در صابونها، دترجنتها، محصولات دارویی، مواد حاصل از مراقبتهای فردی و صنایع چرم یافت میشوند. در این مطالعه جذب سورفاکتانت سدیم دودسیل سولفات بر روی نانولولههای کربنی چند دیواره مغناطیسی شده از محلولهای آبی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: پارامترهای غلظت سورفاکتانت، دز جاذب و میزان pH به عنوان متغیر در نظر گرفته شده است. غلظت باقیمانده سورفاکتانت با استفاده از روش متیلن بلو اندازهگیری و ویژگیهای جاذب نانولوله کربنه چنددیواره مغناطیسی شده با استفاده از آزمایشهای پراش اشعه x و طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز تعیین گردید. ظرفیت جذب سدیم دودسیل سولفات بر روی جاذب، ایزوترمهای جذب و سینتیک واکنش نیز مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بررسیهای جذب نشان داد که میزان جذب سدیم دودسیل سولفات با افزایش غلظت اولیه، افزایش pH و کاهش دز جاذب کاهش مییابد. جذب سدیم دودسیل سولفات پس از min 120 به تعادل رسیده و با افزایش غلظت از 15 به mg/L 150 ظرفیت جذب از mg/g 8 به mg/g 61 افزایش یافت. نتایج مطالعات ایزوترم و سینتیک جذب نیز نشان داد که دادههای حاصل از ایزوترم از مدل جذب لانگمویر (0/993 R2=) و سینتیک شبه درجه دوم (0/992 R2=) تبعیت میکنند.
نتیجهگیری: جاذب نانولوله چند دیواره مغناطیسی شده با توجه به ظرفیت جذب بالا و زمان تعادل نسبتا کم در حذف سورفاکتانت آنیونی سدیم دودسیل سولفات و قابلیت جداسازی آسان جاذب از محیطهای آبی، یک گزینه موثر و مفید به منظور حذف سدیم دودسیل سولفات است.
عبدالمطلب صید محمدی، علیرضا رحمانی، قربان عسگری، سمیه باجلان، امیر شعبانلو،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: منابع اصلی 4-کلروفنل فاضلاب صنایع نفت، زغال، کاغذ و تولید رزین است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه کارایی نانورس خام و اصلاح شده با سورفکتانت کاتیونی تترا دسیل تری متیل آمونیوم بروماید در حذف 4-کلروفنل از محیطهای آبی است.
روش بررسی: تاثیر زمان تماس، pH اولیه محلول، مقدار جاذب و غلظت 4-کلروفنل بعنوان پارامترهای موثر در فرایند جذب و تاثیر pH محلول اصلاح و مقدار سورفکتانت بعنوان پارامترهای موثر در میزان اصلاح نانورس بررسی گردید. نانورس اصلاح شده توسط طیف سنجی مادون قرمز (FTIR) و طیف سنجی پراش اشعه ایکس (XRD) تعیین ویژگی شد، در نهایت ایزوترم و سینتیک جذب بررسی گردید.
یافتهها: با افزایش pH اولیه محلول از 3 به 11 کارایی حذف 4-کلروفنل افزایش یافت، به طوریکه در غلظت اولیه mg/L 100 4-کلروفنل و g 0/25 نانورس اصلاح شده بعد از min 120 کارایی جذب، برای pH 3 و 11 به ترتیب 26 و 94/5 درصد بدست آمد. در همین شرایط و برای نانورس خام کارایی حذف به ترتیب 2 و 9 درصد بود. آنالیزهای FTIR و XRD به ترتیب تغییر ساختار نانورس از آبدوست به آبگریز و افزایش فاصله بین لایههای نانورس را آشکار ساخت. جذب 4-کلروفنل بر نانورس خام و اصلاح شده با ایزوترم لانگمویر و سینتیک شبه درجه دوم مطابقت داشت، حداکثر ظرفیت جذب نانورس خام و اصلاح شده به ترتیب 0/5 و mg/g 25/77 بدست آمد.
نتیجهگیری: اصلاح نانورس با سورفکتانت کاتیونی، کارایی جذب 4-کلروفنل را افزایش داد.
رضا شکوهی، امیر شعبانلو، فهیمه زمانی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات نیتروفنل جزء متداولترین ترکیبات سمی موجود در پساب صنایع محسوب میشوند، و در این میان 2 ،4 - دی نیتروفنل (2, 4-DNP) بهعنوان سمیترین ترکیب در این گروه مطرح است. هدف مطالعه حاضر بهینهسازی حذف 2, 4-DNP با استفاده از پرسولفات فعال شده به روش حرارتی با کاربرد روش طراحی ترکیبی مرکزی بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی در یک راکتور حرارتی به حجم L 4/5 و بصورت منقطع انجام شد. در این مطالعه روش طراحی ترکیبی مرکزی همراه با روش پاسخ سطح برای طراحی آزمایش و بهینهسازی پارامترهایی نظیر pH اولیه محلول، غلظت پتاسیم پرسولفات و دما مورد استفاده قرار گرفت. همچنین تاثیر غلظت 2, 4-DNP و زمان تماس در شرایط بهینه بررسی شد.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد کارایی حذف 2, 4-DNP با افزایش دما و غلظت پرسولفات پتاسیم و کاهش pH افزایش می یابد. شرایط بهینه برای حذف 99 درصد 2, 4-DNP در غلظت اولیه برابرmg/L 10، زمان تماسmin 30، دمای C° 60، غلظت پرسولفات پتاسیمmM 10 و pH برابر 5 بدست آمد. در شرایط بهینه افزایش غلظت 2, 4-DNP به mg/L 50 کارایی حذف را به 73 درصد کاهش داد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد استفاده از فرایند پرسولفات فعال شده با حرارت در تجزیه 2, 4-DNP مناسب است و پارامتر دما (0/0001<p) تاثیرگذارترین متغیر است.
عیسی سلگی، سمیرا میرمحمدولی، منوچهر سلگی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازه گیری سطوح عناصر و فلزات در مو بهعنوان روشی برای پایش مواجهه با فلزات سنگین، مسمومیت به فلزات سنگین، ارزیابی سطوح نوترینتها و تشخیص بیماری شناخته شده است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی غلظت فلزات سنگین در موی سر ماهیگیران محلی جزیره شیف بوشهر و ارزیابی اثر فاکتورهای مختلف بر غلظت فلزات سنگین در مو پرداخته است.
روش بررسی: در این تحقیق نمونه های موی سر از 30 نفر ماهیگیر جزیره شیف جمع آوری شد و پس از انجام مراحل آمادهسازی و هضم شیمیایی، غلظت فلزات سنگین (آهن، روی، مس، منگنز، نیکل) توسط دستگاه جذب اتمی قرائت شد. دادههای مورد نیاز جهت ارزیابی مواجهه به کمک توزیع پرسشنامه در بین صیادان محلی بهدست آمد.
یافته ها: غلظت فلزات مربوطه برای آهن، روی، مس، منگنز و نیکل به ترتیب 72/79، 148/11، 8/60، 4/72 و mg/kg19/71 بهدست آمد. همچنین همبستگی معنیداری بین فلزات روی، منگنز و نیکل وجود داشت. بهعلاوه یافتهها نشان داد که استفاده از رنگ مو باعث افزایش غلظت فلزات سنگین شده است.
نتیجهگیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد که جمعیت جزیره شیف و نواحی اطراف ممکن است در معرض آلودگی فلزات سنگین به ویژه آلاینده صنعتی و نفتی نیکل باشند و به احتمال زیاد مصرف ماهی از مسیرهای مهم مواجهه است اما مطالعات جزئیتر بایستی انجام شود.
محمدرضا سمرقندی، علیرضا رحمانی، زهرا دارابی، جمال مهرعلی پور،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فرایند الکتروپراکسون تلفیقی از فرایندهای ازن زنی ساده و الکترولیز است که منجر به تولید رادیکال هیدروکسیل و در نهایت تخریب آلاینده می گردد. هدف از این مطالعه، امکان سنجی فرایند الکتروپراکسون در حذف ترکیب دارویی سفتریاکسون از محلول سنتتیک بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، از راکتور نیمه پیوسته مجهز به چهار الکترود گرافن با ابعاد cm 2×10 و ضخامت mm 3 استفاده شد. تاثیر پارامترهای pH (3-11)، غلظت گاز ازن ( mg/min1-5)، جریان الکتریکی مستقیم ( A1-3)، غلظت اولیه سفتریاکسون (mg/L 5-50) و دوز رباینده رادیکال (ترت بوتانول برابر با mmol/L 20) در مدت زمان ( min60-0) مورد بررسی قرار گرفت. اندازه گیری غلظت سفتریاکسون با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC)، اندازهگیری COD با دستگاه اسپکتروفتومتری (DR6000) و TOC با TOC آنالیزر صورت گرفت.
یافته ها: نتایج بیانگر کارایی مناسب این فرایند در تخریب آنتیبیوتیک و کاهش COD و TOC حاصل از سفتریاکسون است. شرایط بهینه عبارت است از pH برابر با 3، جریان الکتریکی برابر با A 3، غلظت ازن ورودی برابر با mg/min 5، سولفات سدیم بهعنوان الکترولیت به میزان mmol/L 50 و غلظت اولیه سفتریاکسون برابر با mg/L 5 در مدت زمان min 30 که 99/39 درصد تخریب آلاینده رخ داد. میزان کارایی فرایند در حذف COD و TOC در مدت زمان min 90 به حداکثر مقدار خود رسید. حضور ترت بوتانول کارایی فرایند را به 83 درصد کاهش داد.
نتیجه گیری: فرایند الکتروپراکسون بهعنوان یکی از گزینه های فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته، توانایی کاهش بار آلودگی صنایع حاوی ترکیبات دارویی بهویژه سفتریاکسون را دارا است و بهعنوان فرایند دوست دار محیط زیست تلقی می شود.
عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، رضا شکوهی، پرستو شهبازی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت قلیائیت در تنظیم pH و نقش بافری آن، در این مطالعه، تاثیر قلیائیت فاضلاب ورودی بر کارایی واحد بافلدار بی هوازی و تعیین بهترین ماده شیمیایی برای تامین قلیائیت فاضلاب مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه جهت تعیین رابطه بین قلیائیت فاضلاب ورودی و راندمان حذف پارامترهایCOD ، BOD5 و TSS در تصفیه خانه انجام شد. برای تعیین ماده قلیای بهینه جهت تامین قلیائیت سیستم های بی هوازی، چهار ماده شیمیایی رایج NaOH، Ca(OH)2، Na2CO3 و MgO انتخاب گردید و با استفاده از جارتست و روش طراحی آزمایشات یک فاکتور در زمان (One Factor At Time (OFAT)) مورد بررسی قرار داده شد.
یافتهها: براساس نتایج حداکثر راندمان حذف پارامترهای COD، BOD5 و TSS بهترتیب برابر با 62، 66/6 و 71/2 درصد در قلیائیت mgCaCO3/L 1260 بهدست آمد همچنین، دوز بهینه جهت تامین یک واحد قلیائیت توسطNa2CO3 ,Ca(OH)2 و MgO بهترتیب mg/L 0/53، 0/54 و 0/3 در زمان تماس min5 و میزان اختلاط rpm 150 و برایNaOH mg/L0/35 در زمان min 3 و اختلاط rpm100 بهدست آمد.
نتیجهگیری :نتایج نشان داد عملکرد راکتور بافل دار بیهوازی ارتباط زیادی با تامین قلیائیت ورودی به راکتور دارد و استفاده از MgO میتواند بهعنوان یک ماده قلیایی مناسب جهت خنثیسازی فاضلابهای اسیدی و تامین قلیائیت سیستم ABR مورد توجه قرار گیرد.
ناصح شالیاری، رامین نبی زاده، محسن ویژه، امید نصری، فرناز صیدی، مسعود یونسیان،
دوره 14، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در بررسی خطر پذیری افراد جامعه در ارتباط با مسمومیتهای ناشی از مصرف حشره کشها به ابزاری عملی و اثر بخش جهت ارزیابی این حشره کشها نیازمند است. بنابراین در مطالعه حاضر به بررسی پایایی و روایی ارزیابی الگوی مواجهه افراد به حشره کشها پرداخته شده است.
روش بررسی: در این مطالعه پس از انجام روایی ترجمه نسخه نهایی پرسشنامه طی بررسی روایی محتوا و صوری براساس توافق صاحب نظران متناسب با جمعیت مورد مطالعه آماده گردید. در گام بعدی روایی پایایی مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. بخش روایی همگرا مطالعه از طریق پانل خبرگان با مشارکت 6 نفر از متخصصین بهداشت محیط، حشره شناسی پزشکی، پزشک عمومی و اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت. نهایتا نسخه پایایی پرسشنامه در دو مرحله آزمون و باز آزمون با فاصله زمانی 14 روز و با مشارکت 40 نفر از ساکنین شهر تهران مورد آزمون قرار گرفت.
یافتهها: نتایج R-CVI و C-CVI برای صد درصد آیتمها خوب و بین 0/91 تا 0/97 بود. شاخص کل CVI برای کل پرسشنامه از نظر تناسب و شفافیت بین 0/75 تا 1 متغیر بود. از طرف دیگر مقدار ضریب کل کاپا برای پایایی پرسشنامه نیز بین 0/89 تا 1 بهدست آمد.
نتیجهگیری: با توجه به دارا بودن سطح روایی و پایایی قابل قبول، نسخه فارسی این پرسشنامه ابزار معتبری است که میتواند در بررسی خطرپذیری استفاده از حشره کشها و ارتباط آن با مصدومیتهای مختلف در جمعیت ایران بکار رود.
تخصصی علیرضا رحیمی، نبی شریعتیفر، علی حشمتی،
دوره 14، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آفتکشهایی که در کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرند، به دلیل اثرات سوء آنها بر سلامت انسان، نگرانیهای زیادی را ایجاد کردهاند. در این پژوهش اثر فرایندهای آبکشی، له کردن، صاف کردن، شفافسازی با خاک بنتونیت و پاستوریزاسیون بر میزان کاهش حشرهکشهای دیازینون، اتیون و فوزالون طی تولید آب انگور عسگری مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: درخت مو انگور در طی سه مرحله رشد یعنی قبل از گلدهی، غوره و حین رسیدن انگور با سمپاشی با سموم فوزالون، دیازینون و اتیون و با غلظت 525، 600 و 750 گرم ماده فعال در هکتار سمپاشی شد. h 24 بعد از آخرین مرحله سمپاشی نمونه انگور چیده شده و در معرض فرایند آبکشی (s 20-30)، له کردن، صاف کردن، شفافسازی و پاستوریزاسیون قرار گرفت. سپس غلظت باقیمانده آفت کشها بعد از هر مرحله با دستگاه گاز کروماتوگرافی طیف سنج جرمی/جرمی تعیین شد.
یافتهها: غلظت اولیه دیازینون، اتیون و فوزالون در نمونه انگور بهترتیب 0/640، 0/716 و mg/kg 0/550 بود. میزان کاهش دیازینون، در طی فرایندهای آبکشی، له کردن، صاف کردن، شفافسازی با خاک بنتونیت و پاستوریزاسیون نسبت به غلظت نمونه اولیه در انگور بهترتیب 25/72، 41/96، 74/54، 90/21 و 100 درصد (باقیمانده یافت نشد)؛ درحالیکه این مقادیر برای اتیون بهترتیب 9/78، 28/50، 69/45، 89/38، 96/74 درصد و برای فوزالون 17/32، 28/47، 46/40، 80/25، 93/28 درصد بود. تمامی فرایندها بهطور معنیداری باعث کاهش میزان باقیماندهها شدهاند.
نتیجهگیری: یافتهها نشان داد، فرایندها بهطور چشمگیری قادر به کاهش باقیمانده سموم دیازینون، اتیون و فوزالون میشود.
محمد فهیمی نیا، حسین جعفری منصوریان، اکبر اسکندری، محمد غفوری، عنایت افسر،
دوره 15، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی بصری از مولفههای مهم و اساسی محیطهای انسان ساخت در فضاهای شهری است. هدف از این تحقیق بررسی آلودگی بصری ناشی از مشاغل و کارگاههای شهر قم بود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی- مقطعی بود که در 670 واحد صنفی مرتبط با 67 اتحادیه مشاغل شهری صورت گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات انجام بازدیدهای محلی، تهیه بانک اطلاعاتی و تکمیل پرسشنامه مبتنی بر معیارهای زیباشناختی شهری-محیطی بود. نتایج حاصله با نرم افزار Expert Choice نمرهدهی و سپس رتبهبندی مشاغل بر حسب آلودگی بصری انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد از نظر مجموع آلودگیهای بصری واحدهای شغلی تعویض روغن با امتیاز کل 1، لوازم و مصالح ساختمانی 0/988، صافکاران 0/980، مکانیک 0/973، سرامیکسازان 0/944، گچپزان و کورهپزان 0/933، موزائیکسازان 0/914، کارواش 0/885، سنگبران 0/872، قالیشویی 0/870، تراشکاران و آهنگران 0/857، درودگران 0/830، باطریسازان 0/825، درب و پنجرهسازان آهنی 0/782 و تولید پرده و کرکره با امتیاز 0/753 دارای وضعیت نامناسبی بودند.
نتیجهگیری: به منظور کاهش آلودگیهای بصری ناشی از مشاغل در کوتاه مدت بایستی نظارت و بازرسیهای مستمر از مشاغل بهعمل آید و در دراز مدت بایستی با انجام برنامه سازماندهی، مشاغل آلاینده به خارج از شهر منتقل شوند.
محمد فهیمی نیا، حسین جعفری منصوریان، اکبر اسکندری، امیرحسین کریمپور اردستانی، غریب مجیدی، سمیرا بهرامی واله،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: پسماند از تولیدات غیرقابل اجتناب و از مهمترین مسائل زیست محیطی هر جامعه بوده و مدیریت آن یکی از نیازهای اصلی جهت جلوگیری از آلودگی محیط زیست است. هدف از این مطالعه بررسی مدیریت پسماند تولیدی در مجموعه ورزشی آزادی بود.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه توصیفی-مقطعی و تجربی است که با تکمیل پرسشنامه، بازدید میدانی، آنالیز وزنی، نمونه برداری و تعیین خصوصیات فیزیکوشیمیایی پسماندها مجموعه ورزشی آزادی انجام شده است. پرسشنامه حاوی سوالاتی مشتمل بر میزان تولید، کاهش در مبداء، تفکیک، بازیافت، جمع آوری، محل ذخیره سازی، حمل به خارج از مجموعه و دفع نهایی پسماندها بود.
یافتهها: میانگین میزان تولید پسماند در مجموعه ورزشی آزادی kg/day 4/83 ±449/87 بود که بیشترین آن مربوط به فدراسیون کشتی (kg/day 95/37) و کمترین، مربوط به فدراسیون کنگفو (kg/day 12/75) و درمانگاه (kg/day 12) بود. نتایج مشخصه فیزیکوشیمیایی نشان داد که متوسط درصد رطوبت 47 درصد، مواد قابل احتراق 67 درصد با ارزش حرارتی بالا kcal/kg 12807 و خاکستر نیز 42 درصد بود. پسماندهای خشک و تر روزانه به صورت مخلوط جمع آوری و در یک محل محصور و ذخیره می شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که وضعیت تفکیک، بازیافت و ذخیره سازی پسماندها در مجموعه ورزشی آزادی نامطلوب است و هیچ برنامه ای جهت کاهش پسماند در مبداء و بازیافت وجود ندارد. براین اساس استقرار یک سیستم مدیریت پسماند مناسب بویژه برای جداسازی و بازیافت پسماند و ساماندهی به وضعیت پسماند تولیدی در این مجموعه ضروری است.