جستجو در مقالات منتشر شده


67 نتیجه برای فلزات سنگین

نسیم رونیاسی، حسن پرویزی مساعد،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فلزات سنگین برای بدن انسان‌ها بی‌نهایت خطرناک بوده و تجمع آنها در بدن منجر به ایجاد تغییرات آسیب شناختی در اندام­ ها و بیماری­ های قلبی-عروقی، کلیوی، استخوانی و حتی سرطان گردد. روزانه انسان از طریق مصرف مواد غذایی و آب با این آلاینده ­ها مواجهه پیدا می­ کند.

روش بررسی: با توجه به خاصیت تجمع پذیری فلزات سنگین در اندام­ های گیاهی، میزان فلزات کروم، منگنز و آهن در خاک و بافت برگ، ساقه و ریشه گیاهان کلم، کاهو، اسفناج و پیاز در شهر کرج مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور تعداد 15 نمونه به طور تصادفی از خاک و هر قسمت از گیاهان برداشته شد، سپس بعد از شستشو، آسیاب، خشک کردن و هضم اسیدی غلظت فلزات توسط دستگاه جذب اتمی مورد سنجش قرار گرفتند. داده ­ها سپس توسط نرم افزار SPSS آنالیز شدند.

یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد که برگ­ های اسفناج، پیاز، کلم و کاهو از غلظت بالاتری از فلزات کروم، منگنز و آهن نسبت به ساقه و ریشه برخوردار هستند و بالعکس ریشه این گیاهان از کمترین غلظت این فلزات برخوردار بودند. در خاک نیز غلظت فلزات آهن، کروم و منگنز به ترتیب mg/kg 11/87، 3/99 و 17/78 بود. این پدیده ناشی از انتقال بالای این فلزات بیشتر به قسمت‌های هوایی به ویژه برگ­ های گیاه است. در این مطالعه همچنین مشخص شد که غلظت فلزات کروم، منگنز و آهن در تمامی گیاهان مورد مطالعه بالاتر از حد استاندارد FAO/WHO (mg/kg 0/15، 0/3 و 0/3 به ترتیب برای فلزات کروم، آهن و منگنز) بود.

نتیجه‌گیری: به دلیل بالا بودن غلظت فلزات کروم، منگنز و آهن در سبزیجات مطالعه شده در شهر کرج، مصرف این گونه سبزیجات توسط شهروندان، بایستی توسط سازمان‌های نظارتی مورد توجه قرار گیرد.


قاسم مرادی، روح اله میرزایی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: گرد و غبار خیابانی از ذرات جامد پیچیده­ ای تشکیل ‌شده است که می­ تواند شاخص مناسبی برای تعیین آلودگی محیط ­زیست شهری باشد. از این رو، هدف این مطالعه شناسایی، تحلیل مکانی و ارزیابی آلودگی فلزات سنگین موجود در گرد و غبار خیابانی شهر کاشان است.

روش بررسی: در مجموع 50 نمونه گرد و غبار خیابانی از سطح شهر کاشان جمع­ آوری شد و غلظت فلزات Cu، Pb، Zn، Fe، Ni، Cr و Cd در آنها اندازه­ گیری شد. شاخص زمین انباشتگی (Igeo) برای برآورد آلودگی استفاده شد و الگوی مکانی غلظت فلزات در گرد و غبار خیابانی در محیط GIS تهیه شد.

یافته ­ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت Zn، Cd، Cr، Fe، Ni، Pb و Cu در گرد و غبار خیابانی به ترتیب 237/21، 0/43، 37/12، 16589/77، 13/62، 45/18 و mg/kg 45/58 است. نتایج همچنین نشان داد که غلظت فلزات Pb، Cu، Zn و Fe در گرد و غبار خیابانی بیشتر از غلظت زمینه است. نتایج شاخص ­ Igeoنیز روند نزولی Pb > Zn > Cu > Ni > Cd > Cr را نشان داد. طبق تحلیل الگوی مکانی بیشترین غلظت­ های فلزات در گرد و غبار، در مرکز شهر، خیابان­ های اصلی اتوبان قم- کاشان و کمترین غلظت­ ها در مناطق مسکونی مشاهده شد.

نتیجه ­گیری: طبق تحلیل­ های صورت گرفته، به نظر می­ رسد که منشا فلزات Cu و Zn،Pb انسانی بوده و فلزات Fe و Cd نیز تا حدودی تحت تاثیر فعالیت های انسانی قرار گرفته اند، درحالی که فلزات Ni و Cr منشا کاملا طبیعی دارند. ترافیک و فعالیت های صنعتی، احتمالا عامل اصلی افزایش غلظت فلزات سنگین در شهر کاشان است.


مرضیه کلاه کج، صدیقه بطالبلویی، حکیمه امانی پور، سروش مدبری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه تجمع آرسنیک در برنج موجب نگرانی بسیار زیادی در جوامع شده است به این دلیل که برنج بخش عمده‌ای از غذای اصلی اکثریت مردم به شمار می‌آید. با توجه به پیشینه مطالعات مبنی بر اثبات حضور آرسنیک در منابع آب منطقه میداوود و اینکه محصول کشاورزی عمده این منطقه برنج است این پژوهش احتمال وجود آرسنیک در برنج منطقه میداوود در استان خوزستان و دوز ورودی در بدن انسان را مورد بررسی قرار می‌دهد.

روش بررسی: جهت انجام این مطالعه، تعداد 10 نمونه برنج از مزارع منطقه میداوود در زمان برداشت محصول، جمع آوری گردید و پس از آماده‌سازی، سنجش غلظت آرسنیک با دستگاه (ICP-MS) انجام شد.

یافته‌ها: تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار آماری‌ SPSS در مقایسه با استاندارد سازمان بهداشت جهانی بررسی شد. نتایج بدست آمده میانگین کل غلظت آرسنیک در نمونه‌های برنج mg/L 0/079 بر مبنای وزن خشک نشان داد. براساس نتایج 30 درصد نمونه‌های برنج دارای غلظت آرسنیک بیش از حد استاندارد WHO بود که با توجه به بالا بودن غلظت در برخی نمونه های برنج، میزان دوز آرسنیک ورودی در انسان، با استفاده از ایمنی رژیم مصرفی، (با در نظر گرفتن مصرفg  110 برنج در روز و فردی با وزن kg 70) محاسبه گردید.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که دریافت روزانه آرسنیک از طریق برنج پایین‌تر از میزان دریافت قابل تحمل روزانه موقتی(PTDI))Provisional Tolerable Daily Intake ( رژیمی کل پیشنهاد شده بوسیله FAO/WHO بود. با توجه به اینکه منشا آرسنیک در منطقه میداوود زمین‌زاد است بنابراین انجام مطالعات جامع در مورد آلودگی منابع آب این منطقه و ارائه راهکار برای جلوگیری از پیامدهای احتمالی بر ساکنین منطقه میداوود ضروری است.


ندا سیستانی، مظاهر معین الدینی، نعمت اله خراسانی، امیرحسین حمیدیان، محمدصالح علی طالشی، رخساره عظیمی یانچشمه،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: توسعه شهری و صنعتی موجب افزایش میزان غلظت فلزات سنگین در محیط‌زیست شده‌اند. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر مجتمع‌های فولاد کرمان بر آلودگی خاک پیرامون آن به فلزات سنگین صورت گرفت.    

روش بررسی: این مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی- تحلیلی بود. فلزات سنگین 60 نمونه خاک سطحی (عمق cm 15-0) مجاور دو مجتمع فولاد با دستگاه طیف‌سنج جذب اتمی شعله‌ای (AAS) آنالیز شدند. شاخص­های منشایابی و تعیین درجه آلودگی شامل شاخص‌های فاکتور غنی‌سازی (EF) و درصد آن، زمین انباشت (Igeo)، فاکتور آلودگی (Cf)، درجه آلودگی (Cd) و درجه اصلاح شده آلودگی (mCd) برای ارزیابی سطح آلودگی خاک محاسبه شدند.  

یافته‌ها: میانگین غلظت فلزات سنگین نیکل، روی، آهن، سرب، کروم و کادمیوم به ترتیب 9/98، 54/38، 15063/33، 20/86، 3/54 و mg/kg 0/038 بودند. ترتیب فلزات سنگین براساس میانگین شاخص‌های EF عبارت است از سرب>روی> کادمیوم >آهن >نیکل>کروم. شاخص Cf نیز نشان داد که 90 درصد نمونه‌ها دارای آلودگی متوسط تا قابل توجه با عنصر سرب هستند. نتایج درصد فاکتور غنی‌شدگی (EF)، غنای عنصر آهن (68/18 درصد) را نشان داد. مقادیر میانگین شاخص Cd و mCd به ترتیب 2/90 و 0/48 بود که درجه پایین آلودگی خاک‌ها را نشان داد.         

نتیجه‌گیری: در این مطالعه غلظت سرب و کادمیم بیشتر تحت تاثیر مجتمع‌های فولاد بوده و غلظت سایر عناصر تحت تاثیر منابع طبیعی و انسانی است. مجتمع‌های فولاد بایستی در کاهش انتشار آلاینده‌ها به محیط اطرافشان برنامه‌ریزی نمایند.


احد نظرپور، نوید قنواتی، تیمور بابایی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی فاکتور غنی­ شدگی (EF)، شاخص جامع آلودگی نمرو (NIPI) و پتانسیل ریسک اکولوژیک (Er) فلزات سنگین (سرب، نیکل، مس، روی، کادمیوم، وانادیوم و کروم) در خاک­ های سطحی میدان نفتی اهواز است.
روش بررسی: جهت دستیابی به این هدف، تعداد 49 عدد نمونه خاک به صورت سیستماتیک برداشت و به روش­ جذب اتمی (AAS) آنالیز شده است.
یافته­ها: میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب:  Pb (251/20)،  Ni(94/06)،  Cu (75/80)،   Zn(132/84)، Cd (0/69)،  V (4/97) و  Cr (141/48) (mg/kg) است. میانگین فاکتور غنی­ شدگی در نمونه­ های خاک به‌صورت Zn< Cr< Cu< Ni< Pb  V< Cd< کاهش می­ یابد. شاخص جامع آلودگی نمرو نشان­ دهنده سطح آلودگی شدید برای کلیه فلزات به جز وانادیوم است. پتانسیل ریسک اکولوژیک فلزات مورد مطالعه نشان­ دهنده ریسک پایین برای فلزات V، Cd، Zn و Cr، ریسک متوسط برای Cu و ریسک قابل توجه برای فلزات Pb و Ni است. مقدار میانگین شاخص ریسک (RI) فلزات مورد مطالعه نشان داد که 27 نمونه (55/10 درصد) دارای ریسک متوسط، 21 نمونه (42/85 درصد) دارای ریسک قابل توجه و تنها 1 نمونه (2/05 درصد) دارای ریسک اکولوژیکی بالا است.
نتیجه­ گیری: نتایج بدست آمده از فاکتور غنی­ شدگی، پتانسیل ریسک اکولوژیک و شاخص ریسک، نشان داد که منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیت­ های انسان­ زاد از قبیل فعالیت­ های حفاری نفتی در منطقه مورد مطالعه است.
 

بهزاد محمدمرادی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: فلزات سنگین از شایع‌ترین آلاینده‌های خاک‌های شهری هستند که سلامت انسان و به‌ویژه کودکان را از طریق بلع و یا استنشاق تصادفی خاک و گردوغبار آلوده در معرض خطر قرار می‌دهند. از این‌رو، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شاخص مخاطره بوم‌شناختی فلزات سرب، کادمیوم، کروم و مس در خاک سطحی بوستان­های شهری تهران در سال 1395 انجام یافت.
روش بررسی: 60 نمونه خاک از بوستان‌های ملت، لاله، ولایت، اکباتان و پیروزی جمع آوری گردید، محتوی عناصر سنگین نمونه‌ها پس از آماده‌سازی و هضم اسیدی در آزمایشگاه، به‌روش طیف‌سنجی پلاسمای جفت ‌شده القایی (ICP) خوانده شد. همچنین شاخص خطرپذیری بالقوه بوم‌شناختی تجمعی فلزات سنگین (Risk Index (RI)) در خاک محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از آزمون‌های شاپیرو-ویلک (Shapiro-Wilk test)، تحلیل واریانس یک­ طرفه (One-Way ANOVA)، تی­ تست (One Sample T-Test) و ضریب همبستگی پیرسون (Pearson Correlation Coefficient) انجام یافت.
یافته‌ها: کمینه و بیشینه میانگین غلظت عناصر در نمونه‌های خاک برابر با 0/25±0/52 و mg/kg 31/83±153/81 به‌ترتیب مربوط به کادمیوم و سرب بود. از طرفی میانگین غلظت عناصر سرب و مس در نمونه‌ها بیشتر از رهنمود WHO بود. همچنین بیشترین مقادیر آلودگی مربوط به بوستان ولایت واقع در جنوب بود. نتایج محاسبه شاخص RI نشان داد میزان تجمعی فلزات سنگین خاک برابر با 99/16 و در محدوده کم خطر قرار داشت.
نتیجه‌گیری: هرچند میزان تجمعی فلزات سنگین خاک در محدوده کم خطر قرار داشت، ولی از آنجا که میانگین غلظت عناصر سرب و مس از رهنمود WHO بیشتر بود، نسبت به کنترل منابع ورود آلودگی به محیط، پایش دوره‌ای منابع خاک سطحی به‌ویژه در بوستان‌های شهری که شهروندان بخش عمده‌ای از اوقات فراغت خود را در آنجا سپری می‌کنند و خودداری از احداث بوستان­ های شهری در حاشیه جاده‌ها به‌خصوص محل­ های پرترافیک توصیه می‌شود.
 

زهره نجاتی جهرمی، حمیدرضا ناصری، محمد نخعی، فرشاد علیجانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آبیاری زمین‌های کشاورزی با فاضلاب تصفیه شده در بخش عمده‌ای از دشت ورامین، تمرکز جمعیتی در مناطق شهری قسمت میانی دشت، و وجود صنایع، خطر بالفعل آلودگی فلزات سنگین آب‌های زیرزمینی دشت ورامین را افزایش داده است. از این رو در تحقیق حاضر، غلظت فلزات سنگین با هدف ارزیابی خطر آلودگی آب‌های زیرزمینی دشت ورامین از نظر قابلیت مصرف شرب بررسی شده است.
روش بررسی: تعداد 78 نمونه آب زیرزمینی جمع آوری و غلظت یون‌های فلزی Cu، Pb، Zn، Cr، Cd، Fe، Co، و Mn اندازه گیری شد. آنالیز همبستگی دو متغیره برای توصیف ارتباط بین پارامترهای هیدروشیمی در منطقه ورامین به‌کار برده شده است. شاخص ارزیابی فلزات سنگین (Heavy Metal Evaluation Index or (HEI)) و شاخص آلودگی فلزات سنگین (Heavy Metal Pollution Index (HPI)) آب زیرزمینی به منظور تعیین قابلیت مصرف شرب در دشت ورامین تعیین گردید.
یافتهها: غلظت میانگین کادمیم در دورههای خشک و تر به ترتیب برابر 5/7 و g/Lµ 8 و غلظت میانگین سرب آب‌های زیرزمینی دشت ورامین برابر g/Lµ 12/5 که بیشتر از مقدار مجاز شرب هستند. تحلیل همبستگی پیرسون (Pearson correlation analysis) داده‌های کیفی نمونه‌های آب زیرزمینی دشت ورامین، همبستگی قوی در میان برخی از جفت فلزات سنگین همانند Pb و Co با Cd، Cu و Mn را نشان می‌دهد که نمایانگر منابع مشترک آلودگی، وابستگی متقابل و رفتار یکسان در طول حرکت آن فلزات در محیط آبخوان است. نتایج به‌دست آمده از بررسی شاخص‌های ارزیابی فلزات سنگین (HEI) و شاخص آلودگی فلزات سنگین (HPI) موید آن است که آلودگی آبخوان ورامین نسبت به فلزات سنگین در اکثر بخش‌ها خطرناک نیست، اما در بخش‌هایی تغییرات شدید در غلظت برخی فلزات قابل مشاهده است.
نتیجه‌گیری: احتمالا با توجه به تداوم منشاهای آلودگی در دشت ورامین، می‌توان انتظار داشت که در دراز مدت خطر آلودگی آب‌های زیرزمینی نسبت به فلزات سنگین ادامه یابد. لذا می‌بایست در خصوص آب برگشتی کشاورزی، دفع اصولی فاضلاب‌های صنعتی و خانگی، و همچنین کیفیت پساب منتقل شده از تهران به دشت اقدامات احیاء کننده به‌عمل آید.
 

حسن ایزانلو، کریم سلیمانی، کاکا شاهدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: با بررسی غلظت فلزات سنگین موجود در نزولات جوی، اطلاعات مهمی در مورد منابع آلاینده‌ها در اتمسفر فراهم می‌گردد. از این‌رو در این مطالعه با هدف کمک به مدیران شهری در کنترل آلودگی شهر بجنورد، اقدام به اندازه‌گیری غلظت فلزات سنگین سرب، روی و مس در نمونه‌های آب باران حوضه شهری بجنورد در دو فصل پاییز و بهار شد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی و تحلیل مقطعی انجام شد. برای اندازه‌گیری فلزات سنگین، تعداد 24 نمونه آب باران تهیه گردید و با استفاده از دستگاه جذب اتمی، مقدار غلظت فلزات سنگین موجود در نمونه‌های باران اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: نتایج نشان از قلیایی بودن pH در حوضه شهری بجنورد دارد. همچنین غلظت فلزات سنگین موجود در آب باران نیز در مقایسه با استانداردهای جهانی WHO و EPA، دارای اختلاف معنی‌دار (0/05>P) و کمتر از مقدار استانداردها است. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون (correlation Pearson) حاکی از آن است که بیشترین همبستگی مثبت بین عنصر روی و مس در نمونه‌های باران پاییز و بهار به ترتیب برابر با (0/733=r) و (0/190=r) برقرار است. این همبستگی با استفاده از آنالیز خوشه‌ای به روش سلسله مراتبی مورد تایید قرار گرفت.  
نتیجه‌گیری: پایین بودن مقادیر pH و از طرفی پایین بودن مقدار غلظت فلزات سنگین در مقایسه با استانداردهای جهانی، نشان از آلودگی پایین آب باران به فلزات سنگین است و خطری برای سلامتی مردم شهر وجود ندارد. غلظت عناصر سنگین در محدوده شهری حوضه‌های آبخیز شهری بیشتر از سایر سطوح حوضه بوده و بیشترین آلودگی مربوط به عنصر سرب در منطقه مسکونی و تجاری است که بیشترین ترافیک شهری در آن برقرار است. آلودگی فلزات سنگین در فصول مختلف نیز متغیر بوده و در نمونه‌های آب باران مربوط به فصل بهار بیشتر از پاییز است.
 

محمد هادی دهقانی، غلامرضا جاهد خانیکی، رمضان فلاح، نرگس خدامرادی وطن، لیلا تابنده،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: فلزات سنگین از عناصر سمی هستند که می‌توانند وارد غذا شوند و بر سلامتی افرادی که غذاهای آلوده را مصرف می‌کنند اثر بگذارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی غلظت فلزات سنگین در میوه و برآورد میزان مواجهه با فلزات سنگین از طریق مصرف میوه انجام گردید.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی با انجام نمونه برداری تصادفی تعداد 60 نمونه (35 نمونه میوه سیب و 25 نمونه میوه زردآلو) از باغ‌های اطراف شهرهای زنجان و ماهنشان در سال 95 گرفته شد و غلظت عناصر سرب، کادمیوم، روی و مس با دستگاه جذب اتمی اندازه‌گیری گردید. تجزیه و تحلیل آماری نیز با نرم افزار SPSS صورت پذیرفت.
یافته‌ها: میانگین غلظت عناصر در نمونه‌ها به ترتیب: فلز سرب (mg/kg wet weight 0/121)، کادمیوم (mg/kg wet weight 0/052)، روی ( mg/kg dry weight 10/63) و مس  mg/kg dry weight)4/99) بود. میانگین غلظت فلز سرب در سیب و زردآلو به ترتیب 0/17و  mg/kg wet weight 0/057، کادمیوم 0/08 و  mg/kg wet weight 0/003، روی 9/15 و  mg/kg dry weight 12/7، مس 4/4 و  mg/kg dry weight5/83 به‌دست آمد. 28/3 درصد از نمونه‌ها آلودگی به سرب، 13/3 درصد آلودگی به کادمیوم و 3/3 درصد آلودگی به روی داشتند، آلودگی به مس بیشتر از حد مجاز دیده نشد. غلظت عناصر در شهر زنجان بیشتر از ماهنشان بود. غلظت سرب و کادمیوم در میوه سیب بالاتر از زردآلو و روی و مس در زردآلو بیشتر از سیب بود.
نتیجه‌گیری: آلودگی به فلزات سنگین غالبا در نمونه‌های متعلق به باغ‌های اطراف کارخانه‌ها و معادن سرب و روی دیده شد. ولی با مصرف این میوه‌ها مطابق با سرانه اعلام شده در استاندارد ملی، ریسک ابتلا به بیماری‌های غیر سرطانی وجود ندارد.
 

عیسی سلگی، سمیرا میرمحمدولی‌، منوچهر سلگی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: اندازه گیری سطوح عناصر و فلزات در مو به‌عنوان روشی برای پایش مواجهه با فلزات سنگین، مسمومیت به فلزات سنگین، ارزیابی سطوح نوترینت‌ها و تشخیص بیماری شناخته شده است. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی غلظت فلزات سنگین در موی سر ماهیگیران محلی جزیره شیف بوشهر و ارزیابی اثر فاکتورهای مختلف بر غلظت فلزات سنگین در مو پرداخته است.
روش بررسی: در این تحقیق نمونه ­های موی سر از 30 نفر ماهیگیر جزیره شیف جمع آوری شد و پس از انجام مراحل آماده‌سازی و هضم شیمیایی، غلظت فلزات سنگین (آهن، روی، مس، منگنز، نیکل) توسط دستگاه جذب اتمی قرائت شد. دادههای مورد نیاز جهت ارزیابی مواجهه به کمک توزیع پرسشنامه در بین صیادان محلی به‌دست آمد.
یافته ­ها: غلظت فلزات مربوطه برای آهن، روی، مس، منگنز و نیکل به ترتیب 72/79، 148/11، 8/60، 4/72 و  mg/kg19/71 به‌دست آمد. همچنین همبستگی معنیداری بین فلزات روی، منگنز و نیکل وجود داشت. بهعلاوه یافته­ها نشان داد که استفاده از رنگ مو باعث افزایش غلظت فلزات سنگین شده است.
نتیجه‌گیری: یافته ­های این مطالعه نشان می ­دهد که جمعیت جزیره شیف و نواحی اطراف ممکن است در معرض آلودگی فلزات سنگین به ویژه آلاینده صنعتی و نفتی نیکل باشند و به احتمال زیاد مصرف ماهی از مسیرهای مهم مواجهه است اما مطالعات جزئی‌تر بایستی انجام شود.
 

نوید قنواتی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی خطر فلزات سنگین (سرب، روی، مس، کروم، کادمیوم، نیکل، وانادیوم، آرسنیک، کبالت و کروم) بر سلامت انسانی در گرد و غبار خیابانی شهر آبادان است.
روش بررسی: جهت نیل به این هدف تعداد 30 عدد نمونه گرد و غبار از پیاده ­رو­ خیابان­های اصلی آبادان برداشت شده و به روش طیف سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) آنالیز گردید.
یافته­ها: میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب:  Pb(59/13)، Zn (287/50)، Cu (112/97)، Cr (50/03)، Cd (0/52)، Ni (56/77)،  V(35/83)،  As(7/10) و  Co(mg/kg) (7/53) است. همچنین براساس مقدار میانگین شاخص ریسک، نمونه­ها دارای ریسک متوسط هستند. خطر تجمعی غیر­سرطان­زایی کلیه فلزات سنگین در گرد و غبار خیابانی برای کودکان بیشتر از بزرگسالان است. که این امر نشان داد کودکان بیشتر از بزرگسالان در معرض خطر فلزات سنگین قرار دارند. در هر دو گروه سنی فلز کروم دارای بیشترین خطر سرطان­زایی و فلز سرب کمترین خطر را دارد.
نتیجه­ گیری: نتایج بدست آمده از پتانسیل ریسک اکولوژیک و ریسک سلامت انسانی، نشان داد که منبع آلودگی فلزات مورد مطالعه فعالیت­ های انسان­زاد از قبیل ترافیک، تاسیسات صنعتی و سوختن سوخت ­های فسیلی در منطقه مورد مطالعه است.
 

طناز ناصری، نازنین بهاءلو هوره، سید محمد موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: باتری‌ها به‌دلیل داشتن عناصر سمی می‌توانند عامل خطرناکی برای محیط‌زیست و سلامتی انسان بهشمار آیند. در این پژوهش از روش فروشویی زیستی دومرحله‌ای با باکتری اسیدی‌تیوباسیلوس فرواکسیدانس برای سمیت‌زدایی و بازیابی فلزات از باتری‌های مستعمل سکه‌ای استفاده شد.
روش بررسی: تعدادی باتری مستعمل سکه‌ای آسیاب شد. پودر باتری به محیط کشت باکتری اضافه شد و بعد از گذشت ۱۲ روز غلظت فلزات موجود در محلول تعیین شد. به‌منظور بررسی تاثیر نحوه اضافه کردن پودر بر بازیابی فلزات، آزمایش اضافه کردن تدریجی پودر به محیط کشت نیز بررسی شد. بدین منظور پودر باتری هر h 48 یکبار و به میزان g/L ۲۰ تا رسیدن به غلظت توده g/L ۱۰۰ به محیط کشت اضافه شد. آزمایش‌ها 3 مرتبه تکرار و میزان انحراف معیار به‌صورت بازه خطا در نمودارهای مربوطه نشان داده شد.
یافته‌ها: با افزایش غلظت توده، میزان بازیابی فلزات کاهش می‌یابد. بالاترین بازیابی برای لیتیم، کبالت و منگنز به میزان 100، ۸۸ و ۲۰ درصد و در غلظت توده g/L ۴0 و در مدت ‌زمان ۱۲ روز به‌دست آمد. با اضافه کردن تدریجی پودر تا غلظت توده g/L ۱۰۰، انحلال لیتیم، کبالت و منگنز به ترتیب 66، 8 و صفر درصد بوده است.
نتیجه‌گیری: فروشویی زیستی دو مرحله‌ای توسط باکتری اسیدی‌تیوباسیلوس فرواکسیدانس راهکاری مناسب برای بازیابی فلزات از باتری‌های مستعمل سکه‌ای است. با بررسی اثر اضافه کردن تدریجی پودر به محیط کشت مشخص شد که این روش تاثیر مثبتی در افزایش بازیابی فلزات و بهبود شاخصه‌های رشد باکتری ندارد. بازیابی فلزات در غلظت توده‌های بالا عمدتا به‌علت فروشویی شیمیایی بوده است.
 

نسیم رونیاسی، سید مسعود منوری، محمد علی عبدلی، محید بغدادی، عبدالرضا کرباسی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف‌: آلودگی آب با فلزات سنگین یک مشکل اساسی و در حال توسعه در جهان است. در این مطالعه حذف فلزات سنگین کادمیوم و سرب با استفاده از جاذب اکسید گرافن صورت گرفت.
روش بررسی‌: نانو صفحات اکسید گرافن به روش هامرز، سنتز گردید و ویژگی‌های آن با استفاده ازFTIR ، XRD و SEM بررسی شد. اﺛـﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ pH، زﻣﺎن ﺗﻤﺎس و ﻏﻠﻈﺖ اولیه محلول ﺑﺮ عملکرد حذف فلزات سنگین کادمیوم و سرب ﺑﺎ روش ﺳﻄﺢ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻃﺮاﺣﻲ ﺑﺎﻛﺲ ﺑـﻨﻜﻦ (Box-Behnken) ﻣـﻮرد ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓـﺖ. با به‌کارگیری مدل Quadratic میزان جذب برای فلز کادمیوم و سرب تقریبا 99 درصد به‌دست آمد. از آﻧـﺎﻟﻴﺰ وارﻳـﺎﻧﺲ ANOVA، ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان روش آﻣﺎری آﻧﺎﻟﻴﺰ ﭘﺎﺳﺦ‌ﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده شد.
یافته‌ها‌: تصاویرSEM ‌، متوسط اندازه صفحات اکسید گرافن را 1 تا µm 3 نشان داد. پس از بهینه سازی توسط روش سطح پاسخ حداکثر ظرفیت جاذب، ﺑﺮای ﺳﺮب مقدار mg/g 136 و ﺑﺮای کادمیوم مقدار mg/g 68 بهدست آمد. بررسی اﻳﺰوﺗﺮم‌ها ﻧﺸﺎن داد، ﺟﺬب کادمیوم از ایزوﺗﺮم لانگمویر و ﺟﺬب سرب از ایزوﺗﺮم ﻓﺮوﻧﺪﻟﯿﭻ ﭘﯿﺮوی ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ.
نتیجه‌گیری‌: نتایج نشان داد که ﮔﺮاﻓﻦ اﮐﺴﺎید ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺧﻮﺑﯽ در ﺣﺬف دو آﻻینده کادمیوم و ﺳﺮب از محلول‌های آﺑﯽ دارد.  مهمترین عوامل تاثیر‌گذار بر جذب فلزات مورد مطالعه،  pHمحلول و غلظت اولیه بود. بررسی نتایج و تحلیل RSM نشان داد که داده‌های حاصل از آزمایش با مدل پیش بینی شده مطابقت داشت.
 

یاسر عباسی، فرهاد میرزایی، تیمور سهرابی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: این تحقیق به منظور بررسی توزیع سطحی و عمقی فلزات سنگین سرب، مس و نیکل در خاک اراضی آبیاری شده با پساب در جنوب شهر تهران به کمک GIS و مدل هایدروس انجام شد که انتظار می ­رود اطلاع جامعی از پراکندگی و غلظت آنها در خاک به‌دست آورد.
روش بررسی: پهنه ­بندی فلزات سنگین مس، نیکل و سرب با استفاده از روش کریجینگ در محیط GIS به کمک واریوگرام ­های دایره ­ای، کروی، نمایی و گوسین بررسی شد. علاوه بر این، مدل‌سازی جریان عمقی آب و فلزات سنگین در محیط خاک توسط مدل هایدروس یک بعدی، تا عمق cm 50 خاک برای یک دوره 210 روزه صورت گرفت و میزان غلظت فلزات سنگین تا عمق ریشه­ شبیه­ سازی شد.
یافته­­ ها: بررسی توزیع سطحی عنصر سرب با مدل کروی نشان داد تغییرات این عنصر در محدوده 20 تا mg/kg 70 بوده است. این مقادیر برای عنصر مس mg/kg 50-60 و برای عنصر نیکل در محدوده mg/kg 30 بوده است. بررسی انتقال عمقی عناصر سنگین نیز در داخل خاک با استفاده از مدل هایدروس نشان داد در لایه cm 0-15 اولیه خاک مقدار شبیه ­سازی شده بیشترین مقدار را دارد و روند تغییرات عمقی عناصر در لایه ­­های پایین‌تر بصورت کاهشی است.
نتیجه­‌گیری: مقایسه غلظت این عناصر با استاندارد مجاز معرفی شده توسط‌WHO  نشان داد عنصر سرب در این منطقه بالاتر از میزان مجاز بوده است. همچنین مدل­ های مورد استفاده توانستند بهطور قابل قبولی بررسی توزیع عمقی یا سطحی فلزات سنگین را میسر سازند.
 

غلامرضا سیاحتی اردکانی، میرمهرداد میرسنجری، حمیدرضا عظیم‌زاده، عیسی سلگی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استقرار کارخانه­ های گندله‏ سازی و فولاد در حاشیه­ شهر اردکان احتمال انتشار آلاینده­ های مختلف به­ ویژه فلزات سنگین را به محیط پیرامونی افزایش داده است. هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت آلودگی خاک حاشیه­ این صنایع به عناصر سنگین با استفاده از شاخص­ آلودگی (PI)، شاخص جامع آلودگی نمرو (NIPI)، شاخص زمین ‏انباشتگی (Igeo) و شاخص غنی شدگی (EF) است.
روش بررسی: در این مطالعه، 57 نمونه­­ ترکیبی خاک به روش سیستماتیک تصادفی از عمق 0 تا cm 5 تهیه و غلظت فلزات سنگین وانادیوم (V)، سرب (Pb)، نیکل (Ni)، مولیبدن (Mo)، کروم (Cr)، کادمیوم (Cd)، آرسنیک (As) و روی (Zn) با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازه ‏گیری شد.
یافته­ ها: براساس نتایج، بیشترین و کمترین میانگین شاخص ­های Igeo (0/49 و 0/36) و PI (2/16 و 1/17) مربوط به نیکل و همچنین بیشترین و کمترین شاخص EF به ترتیب ناشی از روی (1/25) و مولیبدن (1/17) بود. شاخص EF حاصل از سرب، وانادیم و روی به ترتیب با فراوانی 15/8، 5/3 و 1/8 درصد خاک منطقه­ را در کلاس غنی ‏شدگی متوسط قرار داد. نقاط داغ آلودگی سرب، وانادیم، نیکل و روی در نزدیک­ترین فاصله نسبت به این صنایع و در پایین دست جهت وزش باد واقع شده است.
نتیجه ­گیری: شاخص ­های Igeo و EF عمدتا کلاس پایین آلودگی خاک را نشان داد. شاخص ­های PI و NIPI در غالب ایستگاه­ ها در کلاس آلودگی متوسط قرار داشت و بالاترین میزان این دو شاخص مربوط به خاک سطحی ایستگاه شماره 30 در نزدیکی صنایع فولاد بود. بنابراین می ­توان نتیجه گرفت که فعالیت صنایع مذکور­ بر روند آلودگی خاک منطقه­ مطالعاتی تاثیر داشته است.
 

حسن ملوندی، نسرین حسن زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی فلزات سنگین به‌راحتی در اکوسیستم‌های آبی تجمع یافته و منجر به افزایش غلظت‌ها در زنجیره غذایی می‌شوند، به‌طوری‌که تهدیدی جدی برای سلامت انسان، موجودات وابسته به  آب و اکوسیستم‌های آبی هستند. هدف از مطالعه حاضر تعیین غلظت فلزات سنگین در رسوبات سطحی رودخانه چشمه کیله، ارزیابی خطرات زیست محیطی و بوم‌شناسی و تعیین درجه آلودگی عناصر مورد مطالعه بود.
روش بررسی: در این مطالعه 25 نمونه از رسوبات سطحی رودخانه چشمه کیله جمع آوری شد. محتوای فلزات سنگین نمونه‌ها با استفاده از اسپکتروسکوپی نشری نوری پلاسمای جفت شده القایی سنجش شد. با توجه به محتوای فلزات سنگین نمونه‌های رسوب، شاخص‌های خطر زیست محیطی و اکولوژیکی محاسبه شدند. همچنین آلودگی رودخانه با مقایسه مقادیر عناصر مورد مطالعه با مقادیر رهنمودهای کیفیت رسوب ارزیابی شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت‌های کروم، منگنز، آهن، کبالت، نیکل، روی و آرسنیک به ترتیب 41/27، 356/35، 16756/32، 9/17، 11/87، 41/24 و µg/g 24/60 بودند. بر مبنای مقادیر شاخص‌های CF و Igeo همه عناصر به استثنای آرسنیک درجه آلودگی اندک داشتند. همچنین شاخص‌های Eir و RI‌ نشان‌دهنده کمترین ریسک بوم شناسی بودند.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که رسوبات سطحی رودخانه چشمه کیله در استان مازندران از نظر آرسنیک تا حدودی آلوده بود. با این حال، رسوبات این رودخانه از نقطه نظر محتوای فلزات کروم، منگنز، آهن، کبالت، نیکل و روی خوشبختانه کیفیت مناسبی داشت.

ثمر مرتضوی، مسعود حاتمی منش، فاطمه جودکی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: نظر به سمیت، خطرات بهداشتی و اکولوژیکی فلزات سنگین در محیط­ زیست و تاثیرپذیری موجودات زنده،  سنجش و ارزیابی غلظت آنها در سطوح مختلف بوم­ سازگان­ های آبی بسیار ضروری است. از این‌رو مطالعه حاضر به سنجش غلظت فلزات سرب، نیکل، مس و روی و ارزیابی مخاطره اکولوژیکی آنها در رسوبات سطحی رودخانه سزار در استان لرستان می ­پردازد.
روش بررسی: نمونه ­برداری از 16 ایستگاه در طول رودخانه سزار انجام شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ­ها، غلظت فلزات مذکور با استفاده از دستگاه جذب اتمی تعیین گردید.
یافته‌ها: میانگین کلی غلظت فلزات نیکل، روی، مس و سرب در رسوبات رودخانه به‌ترتیب به میزان mg/kg 71/84 > 40/56 >7/75 > 5/61 به‌دست آمد. بررسی شاخص ­های پتانسیل سمیت حاد فلزات، ریسک اکولوژیکی و بار آلودگی بیانگر وضعیت آلودگی پایین در رسوبات رودخانه بود. خطر محیط­ زیستی فلزات در رسوبات منطقه به‌ترتیب نیکل > سرب> مس > روی ارزیابی گردید. همچنین یافته­ ها نشان داد در بین فلزات، فاکتور آلودگی و ارزیابی خطر اصلاح شده (mHQ) برای فلز نیکل به‌ترتیب در حد متوسط، و در طبقه آلودگی متوسط تا آلودگی قابل ملاحظه است.
نتیجه‌گیری: براساس نتایج‌، پتانسیل سمیت حاد و خطر اکولوژیکی وضعیت آلودگی فلزات سنگین در رسوبات منطقه، پایین ارزیابی می­ گردد. اما گسترش شدید فعالیت­ های انسانی مختلف در نواحی اطراف رودخانه، در کنار آلودگی فلز نیکل در رودخانه و احتمال اثرات سوء بیولوژیکی آن در محیط بر لزوم پایش مداوم رودخانه و ارزیابی خطر سلامت و خطر اکولوژیکی آن تاکید دارد.
 

حیدر عباس‌زاده، مریم محمدی روزبهانی، سهیل سبحان اردکانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: آلاینده‌های منتشرشده از صنایع در صورت ورود به زنجیر غذایی می‌تواند سلامت انسان را با مخاطره جدی مواجه کرده و از این‌رو پایش محیطی آنها ضروری به‌نظر می‌رسد. لذا، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت پایش زیستی فلزات سنگین (آهن، سرب و کادمیوم) توسط برگ درختان کنار و کهور مستقر در حاشیه یک مجتمع فولاد در سال 1395 انجام یافت.
روش­ بررسی: در این مطالعه توصیفی پس از تعیین ایستگاه‌های نمونه‌برداری، 90 نمونه از برگ درختان کنار و کهور و همچنین 90 نمونه از خاک موجود در پای درختان برداشت شد. پس از آماده‌سازی و هضم نمونه‌ها در آزمایشگاه، محتوی فلزات سنگین در آنها توسط دستگاه جذب اتمی خوانده شد و سپس ضریب تجمع‌ زیستی (Bioconcentration Factor) فلزات محاسبه شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته­ ها: بیشینه میانگین غلظت عناصر (mg/kg) در برگهای  شسته نشده گونه‌های کنار و کهور برای آهن به‌ترتیب 202/3±2180/3و 315/1±2237/9، برای سرب به‌ترتیب 9/6±76/6 و 4/5±114/3 و برای کادمیوم به‌ترتیب 16/8±69/2 و 6/8±107/2 بود. از طرفی مقادیر BCF در همه ایستگاه‌ها و برای همه عناصر، بزرگ‌تر از 1 بود.
نتیجه­ گیری: با استناد به مقادیر محاسبه ‌شدهBCF عناصر می‌توان اذعان کرد که گونه‌های کنار و کهور از قابلیت تجمع و انباشت فلزات سنگین برخوردار بوده و می‌توان از آنها در مناطق آلوده صنعتی و شهری به‌عنوان گونه بیش ‌اندوز (Hyperaccumulator) در برداشت و استخراج گیاهی (
Phytoextraction) بهره برد.  

فائزه جعفری، نسرین حسن زاده،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده­ اند که ارزیابی سمیت و خطر بوم­ شناسی انواع آلاینده­ ها از جمله فلزات سنگین با استفاده از شاخص ­های اختصاصی، در ارزیابی بوم­ شناسی بوم­ سازگان­ های آبی ضروری است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر بوم­ شناسی حضور فلزات سنگین ( Pb, Zn, Cu, Cdو As) در آب تالاب انزلی با استفاده از شاخص اختصاصی آلودگی فلزات سنگین (HPI) انجام گرفت.
روش بررسی: 43 نمونه­ آب از قسمت­ های شرقی، غربی و مرکزی تالاب انزلی برداشت شد و پس از انتقال به آزمایشگاه، مراحل آماده سازی با روش ASTM method صورت گرفت و غلظت عناصر نیز با دستگاه طیف­ سنجی پلاسمای جفت شده القایی (ICP-AES) تعیین شد. با توجه به غلظت فلزات سنگین در نمونه­های آب، شاخص (HPI) محاسبه شد. نتایج شاخص HPI در سه طبقه کم­ ­خطر (< ۱۵)، متوسط (۱۵-30)، و پر­خطر (> ۳۰) طبقه‌بندی شد.
یافته­ ها: ارزش عددی شاخص HPI، در محدوده 59/3-3/23 با میانگین 27/97 تعیین شد که این میانگین نشان ­دهنده سطح آلودگی متوسط فلزات سنگین در تالاب انزلی است. شاخص HPI در قسمت شرقی تالاب انزلی و منطقه پیربازار، آلودگی شدید و خطر بوم­شناسی فلزات سنگین و در منطقه آب­ کنار وضعیت مطلوب بوم­ شناسی را نشان داد.
نتیجه‌گیری: اگر چه مقدار میانگین HPI در کل تالاب انزلی در حد متوسط است اما در برخی ایستگاه ­ها، خصوصا در شرق تالاب، مقدار HPI وقوع خطرات بوم­ شناسی در تالاب، در صورت عدم کنترل ورود آلاینده­ ها را در آینده نشان می­ دهد. بنابراین نظارت بر منابع ورود این آلاینده­ ها و کنترل خطرات بوم­ شناسی آنها ضروری است.

زهرا فرح بخش، آرش اکبرزاده، پریسا امیری، ابوالفضل ناجی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فلزات سنگین از راه‌های مختلفی وارد منابع آبی می‌شوند و باعث ایجاد خطراتی از جمله مسمومیت، سرطان‌زایی و در کل ایجاد اختلال در بدن موجودات زنده می‌شوند. از آنجاکه ماهی کفال­ غذای پرمصرف مردم استان گیلان است بنابراین غلظت فلزات سنگین مس، روی و نیکل در بافت عضله‌ ماهی کفال‌ مورد مطالعه قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تعداد 11 عدد ماهی کفال­ از بندرانزلی تهیه شد. پس از آماده‌سازی و هضم شیمیایی بافت ماهی، میزان فلزات سنگین موردمطالعه به‌وسیله‌ دستگاه جذب اتمی تعیین شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت فلزات مس، روی، نیکل در بافت عضله‌ ماهی کفال‌ به‌ترتیب به‌ترتیب
0/93±10/07، 3/99±28/39،0/55±4/01 میکروگرم بر گرم وزن خشک بود. غلظت فلزات به‌جز فلز  نیکل در نمونه‌های ماهی آنالیز شده در مقایسه با استانداردهای بین‌المللی FAO، WHO، FDA، NHMRC و UKMAFF پایین‌تر بود. میزان جذب روزانه‌ فلزات مورد مطالعه (EDI)، برای مصرف‌کنندگان کودک و بزرگسال، پایین‌تر از دوز مرجع تعیین‌ شده توسط سازمان EPA و مصرف قابل‌ تحمل (TI) ارائه‌ شده توسط سازمان FAO/WHO به‌دست آمد. در ارزیابی خطر سلامتی، میزان پتانسیل خطر (THQ)، برای بزرگسالان و کودکان در مصرف 7 روز، 3 روز و 1 روز در هفته براساس مصرف عضله‌ ماهی کفال‌ کمتر از 1 به‌دست آمد. در ارزیابی خطر سلامتی، میزان شاخص خطر (HI)، برای بزرگسالان و کودکان در مصرف هفت روز در هفته، بر‌اساس مصرف عضله‌ ماهی کفال‌ میزان شاخص خطر در کودکان بیشتر از 1 بود.
نتیجه‌گیری: بر‌اساس نتایج به‌دست آمده بنظر می‌رسد، مصرف ماهی کفال اثر مضری بر روی سلامت مصرف‌کننده در گروه سنی کودکان دارد.


 

صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb