کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
36 نتیجه برای موضوع مقاله:
غلامرضا گودرزی، ، محمد جواد محمدی، کامبیز احمدی انگالی، بصیر محمدی، زهرا سلیمانی، علی اکبر بابایی، عبدالکاظم نیسی، سحر گراوندی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی(WHO)هرسال 800,000 نفر در اثر بیماریهای قلبی ـ عروقی، تنفسی وسرطان ریه ناشی از آلودگی هوا درسرتاسر دنیا دچار مرگ زودرس می شوند، تقریبا 150,000 نفر از این تعداد مرگ در جنوب آسیا رخ میدهد. نتایج مطالعات در خصوص اثرات کوتاه مدت و بلند مدت به صورت موارد بستری، مراجعه به پزشک، تعداد موارد یک بیماری خاص، مرگ وتعداد سالهای از دست رفته زندگی (YOLL) گزارش می شود. مدل کامپیوتری(Air Quality Health Impact Assessment) Air Q2.2.3 جهت ارزیابی اثرات زیانبار ناشی از در معرض قرار گرفتن آلاینده NO2 بر سلامت انسان در اهواز در سال 1388 استفاده گردید. آلاینده NO2 با آمونیاک، رطوبت و ترکیبات دیگر به شکل ذرات کوچک واکنش می دهد. این ذرات کوچک می توانند با نفوذ به نقاط حساس در عمق ریه سبب ایجاد یا تشدید بیماری های تنفسی مانند آمفیزم و برونشیت شوند. همچنین می توانند منجر به تشدید بیماریهای قلبی ـ عروقی، افزایش میزان مراجعه و پذیرش در بیمارستان و مرگ زودرس شوند.
روش بررسی: در این مطالعه داده های مورد نیاز از سازمان محیط زیست و سازمان هواشناسی اهواز گردآوری گردید. در مرحله بعد این داده ها توسط نرم افزار Excelبا انجام مراحل تصحیح دما و فشار، برنامه نویسی، پردازش (میانگین) و فیلتر کردن پردازش گردید. در مرحله آخر داده های پردازش شده توسط Excel به مدل Air Qداده شد. این مدل یک ابزار معتبر و قابل اعتماد به منظور برآورد اثرات کوتاه مدت آلاینده های هوا توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. این مدل شامل چهار اسکرین ورودی ( Supplier، AQ data، Location، Parameter) و دو اسکرین خروجی ( Table، Graph ) است. یافتهها: یافته ها نشان دادند که ایستگاه های هواشناسی و اداره کل به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت NO2را داشته اند، همچنین متوسط سالیانه، متوسط تابستان، متوسط زمستان و صدک 98 این آلاینده در شهر اهواز به ترتیب برابر باμg/m3 27، 6، 43 و 115 بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد تجمعی موارد سکته قلبی (myocardial infarction) منتسب به تماس با NO2 در یک سال 9 نفر بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی ـ عروقی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با NO2 طی یکسال 19 نفر بوده است. یافته ها نشان دادند که تعداد تجمعی موارد بیماری مزمن انسداد ریوی(COPD) منتسب به NO2در یک سال 7 نفر بوده است.
نتیجه گیری: نرم افزار Air Q با استفاده از داده های پردازش شده توسط اکسل، خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب را محاسبه نموده و حاصل کار را به صورت مرگ و میر نمایش میدهد. ذکر این نکته الزامی است که هیچ مدلی وجود ندارد که بتواند اثرات تمام آلاینده ها را یکجا و روی هم برآورد نماید. با توجه به نتایج حاصل 51% موارد تعداد تجمعی موارد سکته قلبی منتسب به تماس با NO2 در یک سال در روزهای با غلظت کمتر از m3 60 در رخ داده است. از سوی دیگر72% این تعداد در روزهایی رخ داده است که غلظت دی اکسید نیتروژن زیرμg/m3 90 بوده است. 72% تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی عروقی در اثر تماس با NO2 طی یکسال مربوط به غلظت کمتر ازμg/m3 90است. 87 % موارد تجمعی بیماری مزمن انسداد ریوی(COPD) منتسب به NO2در یک سال در روزهای با غلظت کمتر ازμg/m3 110 رخ داده است.
محمدرضا محبی، کوشیار اعظم واقفی، احمد منتظری، مهرنوش ابطحی، سوگل اکتابی، رضا غلام نیا، فاطمه علی عسگری، رضا سعیدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در این مطالعه، یک شاخص نوین برای ارزیابی کیفیت منابع آب برای مصرف شرب با عنوان شاخص اصلاح شده کیفیت آب آشامیدنی (Modified Drinking Water Quality Index: MDWQI) توسعه یافت و از آن در بررسی وضعیت کیفیت منابع آب زیرزمینی تأمینکننده آب آشامیدنی در مناطق شهری ایران در سال 1390 استفاده گردید. روش بررسی: تعداد 23 خصوصیت کیفی آب بعنوان خصوصیات کیفی ورودی به شاخص استفاده شد و از استانداردهای کیفیت آب آشامیدنی ایران بعنوان معیار مقایسه استفاده گردید. شاخص MDWQI با استفاده از سه عامل تعداد خصوصیات متجاوز از معیار، تعداد اندازهگیریهای متجاوز از معیار و بزرگی تخطیها از معیار محاسبه میشود. این شاخص کیفیت منابع آب را با توجه به امتیاز کسب شده در محدوده 0 تا 100 در پنج دسته عالی (100-95)، خوب (94-80)، متوسط (79-65)، مرزی (64-45) و نامناسب (44-0) توصیف مینماید. یافتهها: بر اساس شاخص MDWQI، کیفیت 95% آبهای زیرزمینی کشور در سطح خوب تعیین شد و در بقیه موارد متوسط یا مرزی بود، همچنین بهترین و بدترین کیفیت منابع آب زیرزمینی به ترتیب در استانهای اردبیل و قم مشاهده شد. سه خصوصیت کیفی اول با بیشترین نرخ تخطی به ترتیب فلوراید، منیزیم و نیترات بودند که نرخ تخطی آنها به ترتیب 74%، 32% و 13% تعیین شد. نتیجهگیری: میانگین کشوری امتیاز شاخص MDWQI حدود 85 (وضعیت خوب) بود. این مطالعه نشان داد که شاخص MDWQI و زیرشاخصهای آن کیفیت منابع آب را به سهولت، به درستی و به طور قابل اعتماد توصیف میکنند و میتوان از آنها بطور گسترده در سراسر دنیا برای ارزیابی کیفیت منابع آب استفاده کرد.
مهدی بهرامی، سعید برومند نسب، حیدرعلی کشکولی، احمد فرخیان فیروزی، علی اکبر بابایی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در میان فلزات سنگین کادمیوم بهدلیل تحرک زیاد و سمیت آن، بهلحاظ بهداشتی و زیستمحیطی اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش سنتز نانوذرات مگنتیت (Fe3O4) اصلاح شده با سدیم دودسیل سولفات (SDS) و ارزیابی عملکرد آن در حذف کادمیوم از محلولهای آبی بوده است.
روش بررسی: نانوذرات مگنتیت اصلاح شده سنتز گردید و تأثیر پارامترهای pH و زمان تماس بر کارایی حذف کادمیوم در سیستم ناپیوسته مورد بررسی قرار گرفت. سپس ضرایب سینتیکها و ایزوترمهای جذب در شرایط pH بهینه و زمان تعادل جذب محاسبه گردید. برای تعیین ویژگیهای نانوذرات مگنتیت اصلاح شده تولیدی از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، دستگاه پراش نگار اشعه XRD) X) و طیفسنج مادون قرمز (FTIR) استفاده شد.
یافتهها: تصویربرداری از نانوذرات تولیدی با میکروسکوپ الکترونی نشان داد که قطر این ذرات nm 40-60 است. نتایج نشان داد که در سیستم ناپیوسته با 50mL محلول کادمیوم با غلظت 10mg/L و مقدار 0/1g جاذب، حداکثر جذب کادمیوم در مدت زمان 12h در 6 = pH اتفاق میافتد. همچنین بر اساس نتایج آزمایش سینتیک، زمان تعادل برابر 30min بهدست آمد. فرایند جذب از مدل سینتیک مرتبه دوم هو تبعیت کرده و دادههای جذب با ایزوترم فروندلیچ مطابقت بیشتری داشت. حداکثر ظرفیت جذب نانوذرات مگنتیت اصلاح شده برای کادمیوم 9/604mg/L بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که نانوذرات مگنتیت اصلاح شده میتواند بهعنوان جاذبی مؤثر جهت حذف کادمیوم از منابع آب آلوده بهکار رود.
سید نادعلی علوی بختیاروند، مهدی احمدی مقدم، ایمان پارسه، نعمت اله جعفرزاده، مهرانگیز چهرازی، مصطفی چرم،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: خاک آلوده به هیدروکربن های نفتی (TPH) یک تهدید اساسی برای سلامت انسان بشمار می رود. گیاه پالایی، شامل استفاده از گیاه جهت پالایش خاک های آلوده، یک روش مؤثر و مقرون به صرفه جهت کاهش آلودگی خاک است. هدف این مطالعه بررسی اثر گیاه و مواد مغذی بر حذف TPH از خاک است. روش بررسی: ابتدا با جمعآوری خاک از عمق 30-0 سانتیمتری، تیمارهایی با غلظت آلودگی 1 و 2/5 درصد وزنی_وزنی آلودگی تهیه گردید. سپس گلدان های آزمایشی به مدت شش ماه جهت تعیین میزان TPH، جمعیت باکتریایی هتروترفیک، و زیست توده خشک گیاهی مورد بررسی قرار گرفتند. آزمایش تعیین TPH باقیمانده از طریق دستگاه GC و آزمایش تعیین جمعیت میکروبی به روش شمارش بشقابی هتروتروفیک صورت گرفت. جهت تحلیل داده ها و رسم نمودار به ترتیب از نرم افزار SPSS 17 و Excel استفاده گردید. یافتهها: طبق نتایج حاصله میانگین حذف TPH در خاک کشت شده با گیاه (28/42 درصد) به طور معنی داری (0/05> p) بیشتر از حذف TPH در خاک بدون گیاه (12/2 درصد) بود. همچنین، میانگین درصد حذف TPH در خاک دریافت کننده مواد مغذی و خاک بدون مواد مغذی به ترتیب 35/5 و 17/7 درصد بود. نتیجهگیری: بطور کلی درصد بالای رس و شوری خاک مورد مطالعه در مقایسه با دیگر مطالعات صورت گرفته، تا حدودی بر کارایی گیاه پالایی اثر منفی بر جای گذاشت. ولی، با توجه به درصد رس و شوری بالای خاک مورد مطالعه، کارایی گیاه پالایی نسبتاً مطلوب بود.
بابک کاکاوندی، روشنک رضایی کلانتری، احمد جنیدی جعفری، علی اسرافیلی، عبدالمجید قلیزاده، علی آذری،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده بی رویه از آنتی بیوتیک ها و تخلیه آن ها به محیط زیست پیامدهای جدی و خطرناکی را به دنبال دارد. کربن فعال پودری در سطح وسیعی برای جذب این آلاینده ها استفاده شده است اما مشکلات ناشی از جداسازی آن مطرح است. هدف از این مطالعه سنتز کربن فعال مغناطیسی شده با نانو ذرات Fe3O4 و بررسی کارایی آن در حذف آموکسی سیلین از محیط های آبی بوده است. روش بررسی: مشخصات فیزیکی و ساختاری جاذب سنتز شده با تکنیک های SEM، TEM، XRD و BET مورد آنالیز قرار گرفت. همچنین برای تعیین پارامترهای ترمودینامیک، ایزوترم های تعادلی و سینتیک های فرآیند جذب تاثیر پارامترهایی نظیر pH، غلظت اولیه آموکسی سیلین و جاذب، زمان تماس و دما مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: مشخصات فیزیکی کربن فعال مغناطیسی نشان داد که نانوذرات Fe3O4 دارای اندازه متوسط nm 80-30 و سطح ویژه برابر با m2/g 571 بوده است. شرایط بهینه ی جذب عبارتند از: 5=pH، زمان تماس min 90 ، دز جاذب g/L 1 و دمای C °20. داده های ایزوترم های تعادلی نشان داد که فرآیند جذب متناسب با هر دو مدل فروندلیچ و لانگمیر بوده و حداکثر ظرفیت جذب به میزان mg/g 136/98بوده است. فرآیند جذب می تواند به وسیله مدل سینتیکی شبه درجه دوم توصیف شود. مقادیر منفی به دست آمده برای ∆H0 و ∆G0 از مطالعه ترمودینامیک جذب نیز نشان داد که جذب آموکسی سیلین روی کربن فعال مغناطیسی، اگزوترمیک و خودبخودی بوده است. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که کربن فعال مغناطیسی علاوه بر داشتن ویژگی هایی چون، جداسازی سریع و آسان، پتانسیل بالایی را برای جذب آموکسی سیلین دارد. لذا می توان از آن برای جذب و جداسازی چنین آلاینده هایی از محیط های آبی استفاده نمود.
سید علی جوزی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، نگار افضلی بهبهانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: FMEA) Failure Mode and Effect Analysis) تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن یکی از شناخته شده ترین تکنیک های ایمنی سیستم بوده و به طور گسترده بعنوان یک ابزار به منظور شناسایی، بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، کاربرد روش FMEA در شناسایی و ارزیابی ریسک های ناشی از خطوط انتقال برق در منطقه مسکونی حصیرآباد شهر اهواز است. روش بررسی: ابتدا، فرآیند انتقال برق و تجهیزات مورد استفاده در آن، شناسایی و حالات خرابی و شکست تجهیزات که منجر به وقوع ریسک در منطقه می شود، تعیین گردید. به منظور اندازه گیری شدت میدان مغناطیس ناشی از خطوط، از دستگاه 3D EMF TESTER، استفاده شد. ریسک های شناسایی شده، بر اساس پارامترهای روش FMEA، نمره دهی و برای هر یک، RPN محاسبه گردید. در ادامه، به کمک نرم افزار SPSS، سطح ریسک محاسبه و موارد شناسایی شده بر اساس آن اولویت بندی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بیشترین مقادیر RPN به دست آمده مربوط به ریسک های بهداشتی بوده و کلیه ریسک های این گروه در شرایط اضطراری قرار دارند. بالاترین مقادیر مربوط به جزء سیم(از بین رفتن حریم) و جزء خط انتقال برق(عدم رعایت حریم استاندارد) با RPN 360 و کمترین مقدار جز سکسیونر با RPN، 60 به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن اکثر ریسک های به دست آمده، اقدامات کنترلی بر اساس نظرات کارشناسی در بخش های ایمنی مربوط به تجهیزات، آموزش اپراتورها، اقدامات نظارتی، در جهت کاهش سطح ریسک ها، ارائه گردیده است.
سهند جرفی، عباس رضایی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، قاسمعلی محبعلی،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل مشکلات فرایندهای اصلاح زیستی شامل زمان بر بودن، بازده پایین و احتمال سمیت آلاینده برای جوامع زیستی، استفاده از فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته با قابلیت بازدهی بیشتر و اصلاح در زمان کوتاهتر برای حذف هیدروکربنهای آبگریز در خاکهای آلوده مد نظر قرار گرفتهاند. اکسیداسیون فنتون به دلیل سادگی و پتانسیل اکسیداسیون بالا بسیار مورد توجه بوده است. هدف از این مطالعه تعیین بازده اکسیداسیون شبه فنتون با استفاده از نانواکسیدهای آهن در مقایسه با آهن فرو به منظور حذف پایرن از خاک بود. روش بررسی: نسبتهای مولی پراکسید هیدروژن به آهن تنظیم نشده با حضور آهن طبیعی خاک، 10 و 20، غلظت پراکسید هیدروژنpH mM 500-0 های 3، 5، 7 و خاکهای حاوی نانواکسیدهای آهن، آهن فرو و آهن طبیعی بنابر روش طراحی آزمایشهای تاگوچی برای حذف mg/kg 100 پایرن بررسی شدند. پس از تعیین شرایط بهینه، آزمایشها در pH خنثی و بر روی نمونه دارای آلودگی یک ساله انجام شد. یافتهها: آهن فرو، نسبت مولی پراکسید هیدروژن به آهن 20، pH برابر 3 و غلظت پراکسید هیدروژن mM 500 به عنوان شرایط بهینه تعیین شدند. با اعمال شرایط بهینه، پاسخ تابع S/N به 39/322 افزایش یافته و بازده حذف پایرن در pH معادل 3 پس از زمان واکنش h 2 به 86 درصد برای آهن فرو و 83 درصد برای نانواکسیدهای آهن افزایش یافت. نتیجهگیری: فرایند اکسیداسیون فنتون با کاربرد نانو اکسیدهای آهن در شرایط بهینه معرفی شده و pH خنثی میتواند به عنوان یک جایگزین مناسب برای فرایند اکسیداسیون فنتون متداول در اصلاح شیمیایی خاک آلوده به پایرن بکار رود.
بابک کاکاوندی، مهدی مختاری، روشنک رضایی کلانتری، احسان احمدی، نوشین راستکاری، میثم فاتحی، علی آذری،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فنل یکی از آلاینده های دارای اولویت است که از طریق صنایع چرمسازی، رنگسازی، رزینسازی و داروسازی تولید شده و پس از ورود به محیط زیست سبب آلودگی آب های زیر زمینی میشود. از اینرو استفاده از یک روش مناسب جهت حذف آن امری ضروری است. هدف از این مطالعه سنتز و ارزیابی کارایی نانوکامپوزیت مغناطیسی کربن فعال-آهن صفر/ نقره (PAC-Feo/Ag) در حذف فنل از محیط های آبی است. روش بررسی: در این مطالعه به ترتیب از روش احیاء برای تبدیل آهن دو ظرفیتی به آهن صفر و روش هم ترسیبی برای نشاندن آهن بر روی کربن فعال استفاده شد. از اختلاط سریع همراه با دمای بالا نیز برای نشاندن نقره روی نانو ذرات آهن صفر استفاده گردید. ویژگی جاذب با تکنیکهای SEM، TEM و XRD مورد آنالیز قرار گرفت. سپس تاثیر تغییرات pH، زمان تماس، دور همزن، دما و غلظت های مختلف جاذب و فنل به روش یک فاکتور در زمان، بررسی و بهینه سازی شدند. ایزوترم و سینتیک واکنش نیز تعیین شد. یافتهها: نتایج نشان می دهد PAC-Feo/Ag دارای ساختاری مکعبی شکل، درهم تنیده و دارای قطری در محدوده 40 تا nm 100 است.pH برابر با 3، زمان تماسmin 90، دور همزن rpm 200 و میزان جاذب g/L 1 نیز به عنوان شرایط بهینه برای حذف فنل به دست آمدند. بررسی روابط ایزوترم و سینتیک نشان داد که داده های تجربی فرایند جذب فنل بر روی PAC-Feo/Ag، به ترتیب با مدل لانگمویر (R2>0/969) و شبه درجه دوم (R2>0/965) همبستگی دارند. نتیجهگیری: در شرایط بهینه، جاذب اصلاح شده با آهن صفر و نقره با حداکثر راندمان 97%، توانایی جذب سریع و موثری در حذف فنل داشته و به دلیل خاصیت مغناطیسی به سادگی توسط آهنربا از نمونه محلول جداسازی می شود.
مهرنوش ابطحی، کاظم ندافی، علیرضا مصداقینیا، کامیار یغمائیان، رامین نبیزاده، نعمتالله جعفرزاده، نوشین راستکاری، رضا سعیدی، شاهرخ نظم آرا،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دیکلرومتان یکی از آلایندههای خطرناک محیطزیست بویژه هوای آزاد بوده و در تماسهای حاد و مزمن، سلامت انسان را تهدید میکند. در این مطالعه کارایی بیوراکتور تلفیقی ستون حباب مایع- بیوفیلتر (HBCB) در حذف دیکلرومتان از جریان گازی آلوده در مقیاس پایلوت و شرایط پایدار بررسی شد. روش بررسی: آزمایشات در چهار مرحله با غلظت تقریبا ثابت دیکلرومتان (حدود ppm 240) و زمان ماند بستر خالی متغیر به میزان s 50، 100، 150 و 200 به انجام رسید و علاوه بر تعیین راندمان و نرخ حذف دیکلرومتان، خصوصیات مایع مخلوط بیوراکتور ستون حباب مایع مطالعه شد و سینتیک بیوفیلتراسیون تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها: میانگین راندمان بیوراکتور تلفیقی در حذف دیکلرومتان در زمان ماند بستر خالی به میزان 200 و s 150 به ترتیب 79 و 71 درصد بود، اما با کاهش بیشتر زمان ماند بستر خالی راندمان حذف دیکلرومتان به میزان قابل توجهی تنزل یافت، بطوریکه در زمان ماند بستر خالی به میزان s 50، راندمان حذف دیکلرومتان به حدود 32 درصد رسید. کاهش زمان ماند بستر خالی از s 200 به s 50 با افزایش نرخ بارگذاری منجر به افزایش نرخ حذف دیکلرومتان از g/m3.h12/1 به g/m3.h 19/6 شد. نتایج تجزیه و تحلیل سینتیک نشان داد که دادههای سینتیک بیوفیلتراسیون بیشترین تطابق را با معادله سرعت درجه یک داشت (0/99>R2 و 2/2>&epsilon%) و ثابت سرعت حذف دیکلرومتان به میزان 0/0114 s-1 بدست آمد. بررسی خصوصیات مایع مخلوط نشان داد که تنظیم pH و هدایت الکتریکی با تناوب روزانه کافی بوده و محدودیتی در عملکرد بیوراکتور ایجاد نمی کند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بیوراکتور HBCB کارایی و سرعت نسبتا بالایی در حذف دی کلرومتان از جریان گازی آلوده داشته و نسبت به شرایط متغیر بهره برداری انعطاف پذیر است.
علی اکبر بابایی، زهرا نظری خوراسگانی، الهام احمدپور، محسن حسین زاده،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: آلکیل فنل پلی اتوکسیلاتها و مشتقات آنها از طریق دفع فاضلابها وارد محیطزیست شده و به علت خصوصیات ماندگاری در محیط زیست و سمیت و دارا بودن پتانسیل مختلکنندگی سیستم غدد درون ریز موجب نگرانی هستند. این مطالعه با هدف اندازهگیری نونیل فنل و نونیل فنل پلی اتوکسیلاتها در رسوبات رود کارون در دشت خوزستان انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه نمونهبرداری رسوبات رود کارون در دو فصل تر و خشک در ده ایستگاه هیدرومتری طبق روشهای استاندارد انجام گردید. نمونههای رسوب طبق روش استاندارد استخراج فاز جامد، آمادهسازی و غلظت ترکیبات مورد مطالعه با دستگاه HPLC-FLD سنجش گردید. یافتهها: طبق نتایج این مطالعه غلظت نونیل فنل و نونیل فنل پلی اتوکسیلاتها در رسوبات رود کارون به ترتیب 2/43-0/21 و &mug/g 0/91-0/18 بود. نتایج این مطالعه نشان داد که غلظت نونیل فنل در رسوبات رود کارون بیش از دیگر مشتقات آلکیل فنل اتوکسیلات است. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه بیانگر تجمع آلایندههای مختلکننده سیستم غدد درون ریز در رسوبات رودخانه کارون بود. مقایسه میانگین دادهها نشان داد که بین غلظت این ترکیبات در ایستگاههای بالادست و پایین دست کلان شهر اهواز اختلاف معنیدار وجود دارد (0/05> pvalue).
اکبر اسلامی، تقی عبادی، مهسا مرادی، فرشید قنبری،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پرکلرواتیلن به دلیل اثرات سوء بهداشتی و پایداری در منابع آب زیرزمینی، در دسته آلاینده های نگرانکننده قرار دارد. مانع واکنش دهنده نفوذپذیر با بستر آهن صفر ظرفیتی یک ناحیه تصفیه غیرفعال بوده که در آن، اتن های کلره بصورت در محل و از طریق مکانیسم احیای شیمیایی تجزیه می شوند. هدف از انجام این پژوهش، بهینه سازی و مدل سازی تکنولوژی مانع واکنش دهنده نفوذپذیر با بستر آهن صفر ظرفیتی با استفاده از روش رویه پاسخ، برای حذف پرکلرواتیلن از محیط آبی است. روش بررسی: به منظور شبیه سازی مانع واکنش دهنده نفوذپذیر با بستر آهن صفر ظرفیتی، از یک ستون پر شده با ماسه سیلیسی و پودر آهن صفر ظرفیتی استفاده شد و تاثیر سه متغیر pH، ارتفاع ستون یا ضخامت مانع و دبی بر کارایی کلرزدایی کاهشی بررسی گردید. طراحی آزمایش، مدل سازی و آنالیز داده ها از طریق روش رویه پاسخ صورت گرفت. یافته ها: کارایی کلرزدایی حدود 93% در شرایط بهینه (pH برابر با 5، ارتفاع ستون cm26 و دبی mL/min 2) بدست آمد. روند افزایشی pH در طول ستون نشان دهنده حاکم بودن شرایط احیا بر ستون بود. ضریب تعیین 0/98 نیز تطابق بالای نتایج آزمایشگاهی با مقادیر پیش بینی شده حاصل از مدل را نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، تکنولوژی مانع واکنش دهنده نفوذپذیر با بستر آهن صفر ظرفیتی کارایی بالایی در کلرزدایی پرکلرواتیلن دارد. همچنین با توجه به عدم نیاز به مصرف انرژی، فراوان بودن آهن، عدم تولید محصولات جانبی مضر و هزینه اثربخش بودن، مانع واکنش دهنده نفوذپذیر با بستر آهن صفر ظرفیتی به عنوان یک تکنولوژی پایدار، سبز و دوستدار محیط زیست در تصفیه آب های زیرزمینی مطرح است.
غلامرضا گودرزی، سحر گراوندی، سعید سعیدی مهر، محمد جواد محمدی، مهدی وثوقی نیری، شکراله سلمان زاده، کامبیز احمدی انگالی، عبدالکاظم نیسی، علی اکبر بابایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی تقریبا هر سال 150000 نفر در جنوب آسیا در اثر بیماری های قلبی– عروقی، تنفسی و سرطان ریه ناشی از آلودگی هوا دچار مرگ زودرس می شوند. نتایج مطالعات در خصوص اثرات کوتاه مدت و بلند مدت به صورت موارد بستری، مراجعه به پزشک، تعداد موارد یک بیماری خاص، مرگ و تعداد سال های از دست رفته زندگی (YOLL) گزارش می شود. در این مقاله هدف این است که به اثر آلاینده PM10 بر سلامت انسان پرداخته شود. مدل کامپیوتری (Air Quality Health Impact Assessment) 2.2.3 Air Q جهت ارزیابی اثرات سوء ناشی از در معرض قرار گرفتن آلاینده PM10 بر سلامت انسان در اهواز در سال 1388 استفاده گردید. تماس طولانی مدت با ذرات معلق بصورت کاهش در طول عمر شخص، خود را نشان می دهد. میزان شیوع برونشیت و کاهش عملکرد ریوی در بچه ها و بزرگسالان حتی در غلظت های متوسط سالیانه ذرات معلق زیر (20µg/m3 (PM2.5 و (30µg/m3 (PM10دیده شده است. عمده منابع انتشار ناشی از دخالت بشر در خصوص ذرات معلق ترافیک جادهای(25-10 درصد)، احتراق ثابت(55-40 درصد) و فرایندهای صنعتی(30-15 درصد) هستند. روش بررسی: در این مطالعه دادههای مورد نیاز از سازمان محیط زیست و سازمان هواشناسی اهواز گردآوری گردید. در مرحله بعد با توجه به خام بودن دادهها توسط نرم افزار Excelپردازش (مجموعه دستورات تصحیح دما و فشار، میانگینگیری، کد نویسی) دادهها انجام گردید. در مرحله آخر دادههای پردازش شده توسط Excel به مدل Air Qداده شد. این مدل یک ابزار معتبر و قابل اعتماد به منظور برآورد اثرات کوتاه مدت آلایندههای هوا توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. این مدل شامل چهار اسکرین ورودی (Supplier، AQ data، Location، Parameter) و دو اسکرین خروجی (Table، Graph) است. یافتهها: یافتهها نشان دادند که ایستگاههای اداره کل و نادری به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت PM10را داشتهاند، همچنین متوسط سالیانه، متوسط تابستان، متوسط زمستان و صدک 98 این آلاینده در شهر اهواز به ترتیب برابر با 261، 376، 170 و µg/m3 1268 بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد کل مرگها منتسب به تماس با PM10 در یک سال 1165 نفر بوده است. نتیجهگیری: نرم افزار Air Q با استفاده از دادههای پردازش شده توسط اکسل، خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب را محاسبه نموده و حاصل کار را به صورت مرگ و میر نمایش میدهد. ذکر این نکته الزامی است که هیچ مدلی وجود ندارد که بتواند اثرات تمام آلایندهها را یکجا و روی هم برآورد نماید. با توجه به نتایج حاصل تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی عروقی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با PM10 طی یکسال 612 نفر بوده است که 52 درصد این تعداد مربوط به غلظت کمتر از µg/m3 300 است. همچنین تعداد موارد تجمعی مرگ ناشی از بیماریهای تنفسی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با PM10 طی یکسال 114 نفر بوده است. تعداد تجمعی موارد مراجعه سرپائی به علت بیماری تنفسی منتسب به PM10در یک سال 1551 نفر بوده است. 36 درصد موارد فوق در روزهای با غلظت کمتر از µg/m3 200 رخ داده است.
حمید زارعی، امیرحسین محوی، سیمین ناصری، رامین نبی زاده نودهی، فرزانه شمیرانی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فلوئور عنصری است که به طور گسترده در پوسته کره زمین یافت میشود. فواید و مضرات فلوراید در بدن انسان، به غلظت آن بستگی دارد. مصرف آب آلوده به آرسنیک در درازمدت باعث بروز انواع اثرات نامطلوب بهداشتی از جمله ضایعات پوستی و سرطان در مصرفکنندگان میشود. هدف از این مقاله کارائی نانوالومینا بر روی نانوتیوب کربن در حذف فلوراید و آرسنیک (V) از محلولهای آبی است.
روش بررسی: در این مطالعه، آلومینای کریستال در مقیاس نانو بر روی نانوتیوب کربنی چند جداره بوسیله روش سل – ژل به عنوان یک جاذب در استخراج فاز جامد برای حذف فلوراید و آرسنیک (V) مورد استفاده قرار گرفت. از روش سطح پاسخ بر مبنای طراحی Box-Behnkenجهت ارزیابی اثر متغیرهای مستقل بر عملکرد پاسخ (راندمان حذف آرسنیک (V)) و همچنین پیشگوئی بهترین مقدار پاسخ استفاده شد. در این مطالعه تاثیر پارامترهای مختلف از جمله: زمان تماس min 120-10، دوز جاذب (g/L1/5-0/25) و pH = 3-9غلظت اولیه فلوراید mg/L 8-2 بر کارایی فرایند بررسی شد. ساختار نانو با تکنیکهای پراکنش پرتو ایکس XRD، SEM و TEM مشخص گردید. در این پژوهش از دو مدل ایزوترم فروندلیچ و لانگمویر جهت محاسبه ثابت تعادل استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که با افزایش زمان تماس و دوز جاذب میزان حذف فلوراید افزایش مییابد. اما با افزایش pH و غلظت اولیه فلوراید راندمان حذف آن کاهش مییابد مقدار بالای (0/94) 2 R نشان میدهد که حذف آرسنیک (V) میتواند بوسیله این مدل تعریف شود. ایزوترم فروندلیچ با R2 بیش از 0/997 بهترین نمودار برای دادههای آزمایش است و از این مدل تبعیت بیشتری دارند.
نتیجهگیری: استفاده از نانوآلومینای پوشش داده شده بر روی نانوتیوب کربنی چند جداره (MWCNTs) میتواند راندمان حذف آرسنیک (V) و فلوراید را بشدت افزایش دهد.
حسین کمانی، محمد حسینی، غلامحسین صفری، امیر حسین محوی، حمید زارعی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مقدار فلزات سنگین موجود در نزولات جوی می تواند وضعیت آلودگی محیطی را در نواحی مختلف شهری به خوبی تشریح کنند. تاکنون، مطالعه ای در مورد خصوصیات شیمیایی نزولات جوی شهر تهران انجام نشده است؛ از اینرو این مطالعه با هدف اندازه گیری فلزات سنگین در نزولات جوی شهر تهران و تعیین مهمترین عوامل موثر بر غلظت فلزات سنگین در نزولات تر به روش تحلیل عاملی آن صورت پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه که یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود، اندازه گیری فلزات سنگین در 53 نمونه نزولات تر در یکی از مناطق مرکزی شهر تهران، انجام شد. نمونه برداری در طول ماههای آبان تا اردیبهشت سالهای 1389، 1390 و1391 بر روی پشت بام خوابگاه دانشجویی یکی از ساختمانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد و سپس غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه ICP-MS اندازه گیری شد.
یافته ها: گستره تغییرات pH بین 4/2 تا 7/1 و میانگین آن 5/1 بود که نشان دادpH نزولات در محدودهpH اسیدی (pH کمتر از 5/6) قرار دارد. نتایج آنالیز "فاکتور تغلیظ"(EF) نشان داد که نمونه های مورد مطالعه با عناصر آهن و کروم تغلیظ نشده اند اما با فلزاتی مانند عناصر روی، کادمیم، نیکل، سرب و مس تغلیظ شده اند. آنالیز "تحلیل عاملی" با استفاده از ماتریس چرخیده شده "واریماکس" نشان داد که آلاینده هایی نظیر آلومینیوم، آهن و کروم دارای منشا طبیعی و آلاینده هایی نظیر روی، کادمیم، نیکل، سرب و مس دارای منشا مصنوعی هستند.
نتیجه گیری: مقادیر بالای EF وpH اسیدی نشان می دهد که تهران تحت تاثیر فعالیتهای انسانی شدیدی است. همچنین منشا آلودگی انسانی بیشتر مربوط به احتراق سوخت در فعالیتهای صنعتی و انتشارات ناشی از ترافیک است.
کامیار یغماییان، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، رامین نبی زاده، حسن رسول زاده، بهمن اکبرپور،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : آرسنیک یکی از سمیترین آلایندههای موجود در آبهای زیرزمینی و سطحی است. دریافت آرسنیک میتواند پیامدهای نامطلوبی زیادی برای سلامتی انسان به همراه داشته باشد. بنابراین دستیابی به تکنولوژیهای جدید برای رسیدن به استاندارد آرسنیک لازم است.
روش بررسی: مطالعه موجود به صورت ناپیوسته در مقیاس آزمایشگاهی صورت گرفت. جاذب نانوذرات آهن – کیتوزان با احیا آهن فریک به وسیله سدیم بورهیدرید (NaBH4) در حضور کیتوزان به عنوان پایدارکننده تولید شد. ابتدا پارامترهای مختلف از جمله زمان تماس min(120-5)، (10-3)pH، دز جاذب (g/L 3/5-0/5) و غلظت اولیه آرسنات mg/L10-2 برکارایی فرایند مورد بررسی قرار گرفت. سپس شرایط بهینه از لحاظ زمان تماس، pH، دز جاذب و غلظت اولیه آرسنات به روش RSM تعیین شد. با استفاده از مدل ایزوترم فروندلیچ، لانگمویر ثابتهای تعادلی، کینتیک شبه درجه اول و دوم ثابتهای کینتیکی محاسبه گردید. میزان آرسنات باقی مانده با استفاده از روشICP-AES اندازه گیری شد.
یافتهها: مقادیر بهینه بر اساس روش RSM برای7/16 pH=، دز جاذب g/L 3/04، زمان تماس min 91/48 و غلظت اولیه آرسنات mg/L 9/71 تعیین شد. ایزوترم لانگمویر با R2 بیش از 0/9904 برای آرسنات، بهترین نمودار برای دادههای آزمایش است. حداکثر میزان جذب آرسنات بر اساس مدل ایزوترم لانگمویر mg/g 135/14بدست آمد. بررسی کینتیک جذب نشان داد که جذب آرسنات از مدل شبه درجه دوم تبعیت میکند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که فرایند جذب به pH وابسته بوده و با افزایش pH توانایی گروه آمینی موجود در کیتوزان برای پروتونه شدن کاهش یافته که نتیجه این عمل کاهش راندمان حذف آرسنات در pH بالا است.
مهدی حاج سردار، سیدمهدی برقعی، امیر حسام حسنی، افشین تکدستان،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: به منظور بهینه سازی حذف نیتروژن از فاضلاب و کاهش مشکلات مربوط به ورود مواد مغذی به منابع پذیرنده مانند یک دریاچه، شرایط افزایش بازدهی حذف نیتروژن از راه نیترات زایی جزئی (Partial Nitrification) به عنوان یکی از روشهای نوین حذف نیتروژن بررسی گردید.
روش بررسی: افزایش بازدهی نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان (SND) به کمک نیترات زایی جزئی از راه نیتریت زایی – نیتریت زدایی (Nitritation/Denitritation) در راکتور بیوفیلمی بستر ثابت بررسی شد. در این روش ابتدا آمونیوم توسط باکتریهای اکسید کننده آمونیاک (AOB) به نیتریت تبدیل شد ولی فعالیت باکتریهای اکسید کننده نیتریت (NOB) به دلیل کمبود اکسیژن محلول (DO) مورد نیاز آنها، محدود شد. به عنوان شاخص تعیین کننده پیشرفت فرایند، از پایش مقدار پتانسیل اکسایش-کاهش (ORP) و بررسی نقاط عطف نمودار آن نسبت به زمان استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که در پریود دوم با اکسیژن محلول ثابت برابر با 0/5mg/L، درصد انباشتگی نیتریت (NAR) بالاتر از پریود اول با کاهش مرحلهای اکسیژن محلول از 1 تا 0/5mg/L بود. با این وجود بازده نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان نسبت به پریود اول کاهش یافت. در پریود سوم با افزایش نسبت کربن به نیتروژن (C/N) به 12/5، درصد انباشتگی نیتریت به بالاترین مقدار خود یعنی % 71/4 رسید. همچنین بازده نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان به % 96/7 رسانده شد و در بررسی بلند مدت روش پیشنهادی، این بازده دست کم برابر با %90 ثبت گردید.
نتیجهگیری: نسبت کربن به نیتروژن مناسب، به همراه حداقل نگاه داشتن اکسیژن محلول، بازدهی حذف نیتروژن بالاتری نسبت به کاهش مرحله به مرحله اکسیژن محلول در طول واکنش هوازی داشت. بدون در نظر گرفتن مرحله آنوکسیک و با استفاده از یک راکتور بیوفیلمی بستر ثابت در غلظت اکسیژن محلول ثابت برابر با 0/5mg/L، بالاترین بازدهی نیترات زایی و نیترات زدایی هم زمان و بالاترین درصد انباشتگی نیتریت به دست آمد.
حسن ایروانی، حسین شجاعی فرح آبادی، مرضیه شهریاری، مجتبی نخعی پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مونومر استایرن یک ترکیبات آلی فرار بوده که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اثرات مخاطرهآمیز این ترکیب بر محیط زیست و انسان، کنترل و حذف آن ضروری به نظر میرسد. امروزه در بین روشهای حذف آلاینده ها، روش های حذف فتوکاتالیستی مورد توجه ویژه ای قرار گرفته است. لذا این مطالعه با هدف حذف بخارات استایرن از جریان هوا با استفاده از خاصیت فتوکاتالیستی اکسید روی تثبیت شده بر روی زئولیت ZSM-5 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ویژگی های کاتالیست های تولید شده با استفاده از آنالیزهای BET، پراش اشعه ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) تعیین شد. برای تولید بخارات استایرن در دبی و غلظت مشخص، از سیستم غلظتساز دینامیک استفاده گردید و کارایی حذف بخارات استایرن با استفاده از UV/ZnO و UV/ZSM-5/ZnO مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج آنالیز XRD و تصاویر SEM نشان داد که اکسید روی تولید شده دارای ابعاد نانو است و این نانوذرات به صورت موفق بر روی زئولیت ZSM-5 تثبیت شدهاند. نتایج حذف فتوکاتالیستی نشان داد که کاتالیستهای ZnOو ZSM-5/ZnO بخارات استایرن در غلظت ppm50 را به ترتیب به میزان 14 و 37 درصد حذف میکند.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که تثبیت نانوذرات اکسید روی بر روی زئولیت ZSM-5 اثر افزایشی در تجزیه فتوکاتالیستی استایرن دارد. با توجه به این یافتهها، استفاده از سیستمهای هیبریدی جذب و فتوکاتالیست میتواند روش مناسـبی جهت حذف بخارات استایرن و دیگر آلایندههای مشابه باشد.
داوود جلیلی ناغان، عبدالمجید فدائی، علیرضا محمودی، روح الله خدادادی، شهناز رزازی،
دوره 14، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ان-متیل پیرولیدین یک حلال عالی قوی، با خصوصیات سمی و اکولوژیکی که از نظر تاریخی به دلایلی کاربرد وسیعی در صنایع شیمی و پتروشیمی پیدا کرده است. به دلیل اثرات بهداشتی و ایمنی، سمیت و زیست محیطی پسابهای حاوی NMP، این فاضلابها بایستی قبل از روشهای تصفیه بیولوژیکی، مورد پیشتصفیه قرار گیرند که این مطالعه با هدف حذف ان-متیل پیرولیدون انجام گرفت.
روش بررسی: در این روش محلولهای اسیدسولفوریک، سولفات آهن 7، آب اکسیژنه، هیدورکسید سدیم و آب مقطر درون راکتور به ترکیبات ان-متیل پیرولیدین اضافه شده و طی دو مرحله اختلاط کامل و اضافه نمودن محلولها، فرایند حذف انجام میگردد.
یافتهها: نتایج نشان داد که فرایند فنتون نمیتواند به طور موفقیتآمیزی برای تصفیه فاضلاب فرضی پالایشگاه حاوی NMP بهکار رود. اما فرایند فتو-فنتون میتواند ترکیب NMP را معدنیسازی و تخریب کند، افزایش در غلظت H2O2 تا دوزاژ بهینه mL1، منجر به بالاترین تخریب (94 درصد) و کاهش COD (42/1 درصد) گردید.
نتیجهگیری: میتوان گفت که اکسیداسیون پیشرفته توسط واکنش فتو-فنتون میتواند یک فناوری اکسیداسیون پیشرفته امیدبخش برای تجزیه و پیشتصفیه فاضلابهای حاوی NMP برای تصفیه بیولوژیکی به شمار رود.
ناهید جلیلیان، عبدالله شیخی، لیلا میرزائی، زینب غلامی، موید ادیبان،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کره یک محصول لبنی شناخته شده در دنیاست و نقش مهمی در تغذیه بشر دارد. عدم رعایت مسایل بهداشتی در این فرآورده سبب افت کیفیت آن، و انتقال بیماری می شود. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی آلودگی باکتریایی کره های سنتی تهیه شده از شیر گاو و گوسفند در سطح شهر ایلام است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، تعداد 150 نمونه کره سنتی گاوی و گوسفندی، طی 1 ماه از مراکز مختلف تولیدی، جمع آوری و از نظر آلودگی میکروبی مورد مطالعه قرار گرفتند، جهت آنالیز داده های جمع آوری شده از نرم افزار spss نسخه 23 استفاده شد.
یافتهها: از مجموع 75 نمونه کره گاوی، (25/3 درصد) به استافیلوکوکوس اورئوس، (44 درصد) استافیلوکوکوس اپیدرمیس، (38/7 درصد) سالمونلا، (12 درصد) کل کلیفرم و (10/7 درصد) به اشرشیاکلی آلوده و 12 درصد نمونه ها هیچگونه آلودگی نداشتند. از مجموع 75 نمونه کره گوسفندی (12 درصد) به استافیلو کوکوس اورئوس، (72 درصد) استافیلوکوکوس اپیدرمیس، (48 درصد) سالمونلا، ( 24 درصد) کلیفرم و (17/3 درصد) به اشرشیاکلی آلوده بودند. بین میزان آلودگی به استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس در نمونه های گاوی و گوسفندی اختلاف معنی دار وجود دارد (0/05>p).
نتیجهگیری: آلودگی در کره های سنتی مصرفی شهر ایلام به میزان قابل توجهی بالا است لذا توجه بر امر بهداشت در مراحل مختلف تولید تا مصرف ضرورت دارد.
محمدعلی ززولی، سمانه دهقان، مهدیه محمدی آلاشتی، افسانه فندرسکی، رضا دهبندی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از محدودیتهای اصلی در استفاده از کمپوست، امکان وجود فلزاتسنگین با غلظتهای زیاد است. این عناصر بر خلاف آلایندههای آلی نمیتوانند توسط میکروارگانیسمها تجزیه شوند و در غلظتهای بالا برای خاک، گیاهان، زندگی آبزیان و سلامت انسان سمی تلقی میشوند. لذا مطالعه حاضر، به بررسی غلظت فلزاتسنگین در کمپوست تولیدی در صنایع کمپوست استان مازندران و مقایسه آن با مقادیر استاندارد پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی-مقطعی بوده که در سال 1400-1399 انجام شد. نمونهها از سه کارخانه کمپوست مازندران (بابل، بهشهر و تنکابن) با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی برداشته شدند و طبق روش هضم اسیدی (موسسه ملی استاندارد 5615) آمادهسازی شدند. غلظت فلزاتسنگین در نمونهها با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین غلظت آرسنیک، روی، سرب، کادمیوم، کبالت، کروم، مس و نیکل بر حسبmg/kg در نمونههای مورد بررسی به ترتیب برابر با 3/47±1/38، 151/5±490، 12±74، 0/65±2/57، 1/46±4/5، 16/47±31/72، 49/9±186، 4/2±22/7 بوده است. میانگین غلظت فلزاتسنگین نیز در شهرهای مختلف با استفاده از آزمون کروسکال والیس مقایسه شد که بر اساس آن غلظت فلزاتسنگین در هیچ کدام از شهرها تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند (0/05<p).
نتیجهگیری: غلظت فلزاتسنگین نمونههای کمپوست مورد بررسی کمتر از مقادیر ذکر شده در استانداردهای داخلی و خارجی بوده است، لذا محصول نهایی کمپوست کارخانجات مورد بررسی از نظر فلزاتسنگین معیارهای بهداشتی را رعایت کرده و قابلیت استفاده ایمن در مقاصد محیط زیستی را دارد.