124 نتیجه برای مو
مهدی صادقی، کاظم ندافی، رامین نبی زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پرکلرواتیلن یک هیدروکربن کلرینه است که به عنوان حلال دارای مصارف متعددی است. لذا این مطالعه با هدف تعیین اثرات اکولوژیکی و سمیت پرکلرواتیلن قبل و بعد از فرایندهای اکسیداسیون پیشرفته استفاده شده جهت حذف پرکلرواتیلن، (فرایند اولتراسونیک، تابش فرابنفش و پراکسید هیدروژن)، به وسیله آزمایشات زیست آزمونی توسط دافنیا مگنا انجام شد. روش بررسی: با توجه به حساسیت دافنیا و گزارشهای موجود در مورد اینکه دافنیا مگنا حساسترین آبزی بیمهره به ترکیبات آلی مختلف است، سمیت پرکلرواتیلن و محصولات حاصل از تخریب پرکلرواتیلن در فرایندهای مختلف توسط دافنیا انجام شد. میزان غلظت کشنده 50 درصد(LC50) و واحد سمیت (Tu) تعیین شدند. جهت تعیین سمیت پرکلرواتیلن ابتدا محلول مادر آن با غلظت mg/L 100 تهیه شد، پس از آن 9 نمونه که هریک به ترتیب حاوی 0(بلانک)، 5 ، 10، 20، 30، 40 ، 50 ، 75 و 100 درصد حجمی از محلول مادر اولیه بودند جهت استفاده در مراحل بعدی تهیه گردید. جهت تعیین سمیت محصولات حاصل از تجزیه پرکلرواتیلن توسط فرایندهای اولتراسونیک، فتولیز، فتولیز به همراه پراکسید هیدروژن و فتوسونیک، نمونههای اولیه جهت آزمایشات، از محلول خروجی هریک از راکتورها که غلظت اولیه پرکلرواتیلن آنها mg/L 100 بود، تهیه گردید. کلیه آزمایشات در آزمایشگاه میکروبیولوژی دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گردید. یافتهها: نتایج نشان داد که LC50 24 ساعته پرکلرواتیلن بر روی دافنیا مگنا برابر با mg/L 35/51 است.LC50 48 ساعته، 72 ساعته و 96 ساعته پرکلرواتیلن نیز به ترتیب برابر 28/058، 21/033 وmg/L 19/27 بود. میزان سمیت در فرایندهای اکسیداسیون به کاربرده شده جهت تجزیه پرکلرواتیلن کاهش یافت. نتیجهگیری: میزان سمیت در فرایندهای هیبریدی(کاربرد چند روش اکسیداسیون با هم) کمتر از فرایندهایی با یک روش اکسیداسیون (مثلا اولتراسونیک به تنهایی) بود. توالی کاهش سمیت در مورد تمام دوره زمانی مشابه بود. لذا فرضیه کاهش سمیت محصولات حاصل از تجزیه پرکلرواتیلن بعد از انجام فرایندهای ذکر شده قابل قبول است. لازم به ذکر است اگرچه در محلول خروجی از فرایندهای مختلف اکسیداسیون شیمیایی ترکیبات بینابینی مختلفی وجود دارد ولی سمیت آنها کمتر از سمیت اولیه پرکلرواتیلن است علت این امر ممکن است جزیی بودن غلظت محصولات بینابینی باشد که باعث کاهش مقدار سمیت میشود.
اعظم بازرگانی، مسعود یونسیان، محمدرضا منظم، امیرحسین محوی،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رشد صنعت ارتباطات در دهههای اخیر موجب دسترسی عمومی به سیستم سیار تلفنی با صرفه اقتصادی گردید که ناگزیر از ایجاد ایستگاههای پایه تلفن همراه در حجم وسیع برای پاسخگویی به تقاضای جامعه شد. آنتنها برای تامین پوشش مناسب بر روی دکلهای مرتفع نصب میگردند و منابع اختصاصی تولید امواج مایکروویو محسوب میشوند. پرتوگیری افراد از میادین رادیوفرکانسی موجب نگرانی در خصوص احتمال ایجاد عوارض سو آنتنها ناشی از امواج مایکروویو بر سلامتی شده است. هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت انتشار امواج مایکروویو درشرایط مواجهه واقعی افراد در محیطهای درونی مجاور ماکروسایتها در شهر زنجان است. روش بررسی: در این تحقیق چگالی توان امواج مایکروویو در اطراف 64 آنتن ماکروایستگاه پایه در محیطهای درونی شامل اماکن مسکونی و مراکزحساس، در فواصل و ارتفاعهای متفاوت اندازهگیری شد. اندازهگیری به روش استانداردIEEE Std C95.1 با دستگاه پرتابل SPECTRAN,HF-4060 Rev.3 انجام شد. تحلیل دادهها با نرم افزارآماری 18 SPSS با استفاده از آزمونهای کولموگروف اسمیرنف، تحلیل واریانس تک متغیره، و نهایتاً مدل رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین میانگین چگالی توان مربوط به فاصله m 20 برابر mW/m2 0/03787 است. با افزایش فاصله مقدار چگالی توان امواج کاهش مییابد و حداقل مقدار در m 300 آنتن با میانگین mW/m2 0/00108 اندازهگیری شد. همچنین با افزایش ارتفاع میزان چگالی توان امواج مایکروویو افزایش یافت. نتیجهگیری: بیشترین چگالی توان اندازهگیری شده در بین 252 مورد اندازهگیری برابرmW/m 7/32 است که در حدود %0/166 میزان مواجهه مجاز استاندارد محیطی در ایران است. با توجه به عدم بررسی اثر عواملی مانند موقعیت ساختمانها، لوازم داخل منازل در این تحقیق توصیه میشود مطالعات بیشتری در این زمینه انجام گیرد.
محسن اربابی، محمد علی احمدی، مرتضی سدهی،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فاضلاب تولیدی خمیرمایه مخلوط پیچیده ای است و دارای اکسیژن مورد نیاز شیمیایی(COD) بالا، رنگ تیره، نیتروژن بالا، سولفات بالا و آلاینده های غیر قابل تجزیه بیولوژیکی است. فاضلاب رها شده از این صنعت به علت وجود ترکیبات رنگی مقاوم به تجزیه و محلول به نام ملانوئیدین ها منبع اصلی آلودگی آب و خاک است. هدف این تحقیق بررسی کارایی اکسیداسیون پیشرفته با استفاده از فرآیند فنتون برای حذف COD و رنگ فاضلاب خمیرمایه است. روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه تجربی- آزمایشگاهی است. در این مطالعه اثر زمان واکنش، دوز پراکسید هیدروژن و Fe +2 برای حذف COD و رنگ فاضلاب خمیرمایه مورد آزمایش قرارگرفت. نمونه مورد استفاده برای این مطالعه، پساب خمیرمایه خروجی از واحد جداکننده 2 با COD و رنگ با غلظت های اولیه به ترتیب mg/L 5300 وpt-co 6950 بود. در این تحقیق برای به دست آوردن شرایط بهینه بهره برداری فرآیند، از آنالیز تاگوچی استفاده گردید. آزمایشات در 5 مرحله و در زمانهای min 60،45،30،15 و 75 و با غلظت های پراکسید هیدروژن (M 0/02، 0/04، 0/06 ،0/08 و 0/1)، غلظت های Fe2+ 0/01 ، 0/02، 0/03، 0/04، 0/05M)) در pH برابر با 3 انجام گرفت. شرایط بهینه متغیرهای زمان واکنش، دوز پراکسید هیدروژن و Fe +2 با آزمایش جارتست تعیین شد. یافتهها: بر اساس نتایج حاصل از روش تاگوچی و آنالیز نسبت S/N، بهترین نسبت مقدار پراکسید هیدروژن به آهن (II) برای حذف حداکثر COD و رنگ، mol 0/08 به mol 0/04 در pH برابر 3 و زمانmin 30 حاصل شد. در این شرایط حداکثر راندمان حذف برای COD و رنگ به ترتیب 0/4± 63٪ و 0/5± 69٪ بود. نتایج نشان داد که با افزایش زمان واکنش، تغییر محسوسی در راندمان حذف مشاهده نمی گردد. نتیجهگیری: میتوان چنین نتیجه گیری نمود که روش اکسیداسیون فنتون می تواند به عنوان گزینهای مناسب به هنگام طراحی و انتخاب روش حذف رنگ و COD فاضلاب به منظور تصفیه فاضلابهای قوی صنعتی همچون فاضلاب صنعت خمیرمایه به عنوان پیش تصفیه با موفقیت بکار گرفته شود.
الهه کریمی پسندیده، روشنک رضائی کلانتری، سیمین ناصری، امیرحسین محوی، رامین نبی زاده، علی اسرافیلی،
دوره 7، شماره 3 - ( 2-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور مواد آلی طبیعی(NOM ) برروی کیفیت آب مانند رنگ، بو و مزه تاثیر میگذارد، حضور این مواد در آب باعث گرفتگی فیلترها و غشاها و در نتیجه کاهش راندمان فرایندهای تصفیه پیشرفته آب میشود، همچنین به علت واکنش با ضدعفونی کنندهها و تولید محصولات جانبی برای سلامتی انسان مضر است. نانوذرات اکسیدآهن به عنوان یک جاذب موثر برای حذف آلایندهها از محیط آبی مطرح هستند. در این تحقیق به منظور افزایش پایداری و پراکندگی بیشتر این نانوذرات از پوشش سیلیس استفاده شد و توانایی آن در جذب اسیدهیومیک از آب مورد بررسی گرفت. روش بررسی: نانوذرات اکسید آهن به روش همترسیبی تهیه شد، سپس با افزودن تترا اتوکسی سیالان نانوذرات حاصله با سیلیس پوشش داده شدند. مشخصات فیزیکی آنها توسط میکروسکوپ الکترونی و دستگاه پراش اشعه X تعیین گردید. در مرحله بعد آزمایشات جذب شامل تعیین pH و زمان تماس بهینه در محدوده 12-3 و min 240-5 انجام شد، سینتیک جذب با توجه به زمانهای مختلف جذب اسیدهیومیک تعیین شد، سپس با استفاده از نتایج تاثیر غلظتهای مختلف جاذب، غلظتهای مختلف اسیدهیومیک، ایزوترمهای فروندلیچ و لانگمیر تعیین شدند. یافتهها: بررسی مورفولوژی سطح جاذب نشان داد که نانوذرات اکسیدآهن پوشش داده شده با سیلیس دارای اندازه حدود nm 130-30 بود. pH معادل 10/5، و زمان تماس min 90 به عنوان شرایط بهینه برای حذف اسیدهیومیک توسط نانوذرات اکسیدآهن پوشش داده شده با سیلیس بود. و حداکثر ظرفیت جذب اسیدهیومیک توسط نانوذرات اکسیدآهن پوشش داده با سیلیس 192/30 بوده است. بررسی روابط ایزوترم حاصل از تاثیر غلظتهای مختلف جاذب بر غلظتهای مختلف اسیدهیومیک نشان داد حذف اسید هیومیک توسط نانوذرات اکسید آهن پوشش داده شده با سیلیس از مدل لانگمیر(90/R2>0 )و سینتیک آن از مدل شبه درجه دوم(98/R2>0 )پیروی میکند. نتیجهگیری: نانوذرات اکسید آهن پوشش داده شده با سیلیس به علت داشتن جایگاههای جذب فراوان، خاصیت مغناطیسی و قابلیت جداسازی توسط آهنربا، و تولید ارزان قیمت میتواند به عنوان یک جاذب کارآمد در حذف اسیدهیومیک از آب آشامیدنی به کار رود.
قاسم حسام، فرشید قربانی شهنا، عبدالرحمن بهرامی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین ویژگیهای واحد پخت ضایعات کشتارگاهها، میتوان به انتشار ترکیبات فرار و بوی ناخوشایند اشاره کرد که سبب مزاحمت برای افراد شاغل و ساکنان مجاور این صنعت میشود. به منظور جلوگیری از گسترش این آلایندهها در محیط اطراف و ایجاد یک محیط زیست مناسب، نیاز به استفاده از فناوریهای مناسب تصفیه است. روش بررسی: در این مطالعه به منظور انتخاب سیستم تهویه و پالایشگرهای مناسب در قدم اول اقدام به نمونهبرداری از هوای واحد پخت ضایعات، با اقتباس از روشهای 1501، 1300، 1600 و 2002 انیستیتو ملی ایمنی و بهداشت حرفهای شده است. تعداد 24 نمونه از هوای منبع آلودگی، محیطی و منطقه تنفسی کارگران با استفاده از دو جاذب کربنفعال و سیلیکاژل نمونهبرداری شده و توسط دستگاه GC-MS تجزیه و تحلیل گردید. سپس بر اساس نتایج آلایندهها، سیستم تهویه موضعی طراحی شد. برای کنترل ذرات منتشره از دیگ پخت ضایعات از سیکلون مدل استایرمند با راندمان بالا و جهت کنترل آلایندههای گازی و بوی بد منتشره از دیگ پخت ضایعات نیز از اکسیدکننده حرارتی طراحی گردید. یافتهها: در مجموع 41 آلاینده شیمیایی در هوای خروجی از دیگ پخت ضایعات کشتارگاه شناسایی شده است که این ترکیبات شامل هیدروکربنها، آلدئیدها، کتونها، الکلها، استرها، ترکیبات هالوژنه، ترکیبات گوگرددار، ترکیبات نیتروژندار و اسیدها بوده است. نتایج طراحی سیستم تهویه نشان داد، سیستمی با دبی هواکش m3/h 5725 و سیکلونی با قطر m 1 و ارتفاع m 4 میتواند 50 درصد ذرات &mum 9/45 را حذف کند. حذف آلایندههای گازی نیز توسط اکسیدکننده حرارتی با دبی گاز سوختی m3/h 96 و حجم محفظه m3 7/67 صورت میگیرد. هزینه سوخت مصرفی این پالایشگر نیز روزانه 310000 ریال برآورد شد. نتیجهگیری: تهویه مناسب دیگ پخت ضایعات کشتارگاههای صنعتی و استفاده از پالایشگرهای تلفیقی جهت تصفیه هوای خروجی، میتواند حجم زیادی از آلایندههای ذرهای و گازی را حذف کند. کنترل این آلایندهها میتواند سبب کاهش مزاحمت بویایی و آلودگی زیست محیطی و ارتقاء سطح سلامت و رفاه کارگران و ساکنان مناطق مجاور این صنعت شود.
طاهر رجایی، رقیه رحیمی بنماران، حمیده جعفری ،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پیش بینی و کنترل کیفیت آب رودخانه کرج، به عنوان یکی از مهم ترین منابع تامین کننده آب مورد نیاز شهر تهران، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این تحقیق، عملکرد مدلهای شبکه عصبی (ANN)، مدل ترکیبی شبکه عصبی – موجک (WANN) و رگرسیون خطی چند متغیره (MLR)، برای پیش بینی یک ماه آینده یون نیترات و اکسیژن محلول ایستگاه پل خواب واقع در رودخانه کرج، مورد ارزیابی قرار گرفت. روش بررسی: از یک دوره آماری 11 ساله جهت ورودی مدل ها استفاده شد. در مدل ترکیبی WANN سری های زمانی واقعی دبی و پارامتر کیفی مورد نظر (نیترات و اکسیژن محلول) توسط آنالیز موجک تجزیه شدند؛ سپس مجموع سری های زمانی موثر آنها به عنوان ورودی ANN به کار گرفته شد. در ادامه، توانایی هر سه مدل، برای پیش بینی نقاط پیک سری زمانی که دارای اهمیت بسزایی هستند، بررسی شد. کارایی مدلها با ضریب تببین یا نش(E) و ریشه میانگین خطای مربع (RMSE) ارزیابی شدند. یافتهها: نتایج، حاکی از دقت و توانایی بالای مدل هیبرید شبکه عصبی- موجکی با رویکرد حذف نویزهای سری زمانی نسبت به دو مدل دیگر بوده است؛ بطوریکه مدل ترکیبی شبکه عصبی– موجکی قادر بود میزان RMSE را برای یون نیترات در مقایسه با مدل شبکه عصبی و رگرسیون خطی چند متغیره به ترتیب به مقدار% 35/60 و %75/93 و برای یون اکسیژن محلول، به اندازه %40/57 و %60/13 بهبود بخشد. نتیجهگیری: به لحاظ قابلیت بالای شبکه عصبی موجکی و حذف نویزهای سری های زمانی در پیش بینی پارامترهای کیفی آب رودخانه، این مدل میتواند، راهکاری مناسب و سریع در مدیریت برتر کیفیت منابع آب و اطمینان از نتایج پایش کیفی و کاهش هزینه های آن مطرح شود.
مسعود حاتمی منش، محسن میرزایی، مهدی غلامعلی فرد، علیرضا ریاحی بختیاری، مهربان صادقی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ورود فلزات سنگین از طریق فعالیت های انسانی به اکوسیستم های طبیعی، بویژه خاکها یکی از مهمترین نگرانی های زیست-محیطی است. این تحقیق به منظور اندازه گیری مقادیر فلزات مس، روی و کروم در خاک محل دفن زبالههای شهری و خاکستر زباله های بیمارستانی شهرکرد انجام شده است. روش بررسی: نمونه های خاک از سه بخش، بیرون از محل دفن زباله، محل دفن زباله شهری و محل دفن زباله های بیمارستانی جمعآوری شد. بطوریکه از هر بخش به ترتیب 1،2 و1 ایستگاه انتخاب و در هر کدام سه تکرار نمونهبرداری انجام شد. یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد بین مقادیر فلزات روی، مس و کروم در خاک محل های دفن مورد مطالعه در سطح 95 درصد اختلاف معنادار وجود دارد (P<0/05). همچنین برای فلز روی و مس بیشترین مقدار در محل دفن خاکستر زباله های بیمارستانی، و برای فلز کروم بیشترین مقدار درمحل دفن زباله های زاید شهری بدست آمد. در این بررسی ترتیب مقادیر فلزات مورد بررسی در نمونه های خاک در همه ایستگاه ها بدین صورتZn>Cu>Cr بدست آمد. نتیجه گیری: مقادیر بالای تعیین شده فلزات مورد بررسی در مطالعه حاضر بیانگر کاربرد بالای این فلزات در ساختار زباله های شهری و بیمارستانی و همچنین عدم تفکیک و دفن نادرست آنها است. از اینرو آگاهی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی زباله های شهری، بیمارستانی و خاک محل دفن به منظور برآورد اثرات آنها برکیفیت خاک و محیط های اطراف ضروری است.
احسان رفیعی منش، لیلی نزاکتی الفتی ،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای منتقله از راه غذا یکی از مشکلات شایع و همیشگی نظام سلامت است که کارکنان مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی نقش مهمی در بروز آنها دارند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر دورههای آموزشی بر تغییر آگاهی و عملکرد بهداشتی متصدیان و کارکنان مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی شهر مشهد در سال 1391 است. روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، 513 نفر از متصدیان و کارکنان مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی در شهر مشهد از لحاظ آگاهی و عملکرد بهداشتی در سه محور بهداشت فردی، ساختمانی و ابزار کار مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه، مشاهده و تکمیل چک لیست جمعآوری گردید. یافتهها: از جمعیت مورد بررسی، 265 نفر (51/6 درصد) دوره آموزشی اصناف را گذرانده و 248 نفر (48/4 درصد) به هیچ وجه در کلاسهای آموزشی اصناف شرکت نکرده بودند. میانگین و انحراف معیار نمرات دانش و عملکرد کلی در گروه آموزشدیده به ترتیب 16/1±68/1 و 10/5±70/8 و در گروه آموزشندیده 15/4±62/6 و 11/6±61/8 درصد بود که از لحاظ آماری اختلاف آنها معنیدار شد (p&le0/05). مقایسه امتیازات آگاهی و عملکردی بین متصدیان دارای گواهینامه معتبر (طی 3 سال اخیر) و متصدیان فاقد گواهینامه معتبر کاهش امتیاز موثری در هیچیک از محورهای آگاهی و عملکردی نشان نداد. نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد دورههای آموزشی بهداشت اصناف، میتواند در بهبود آگاهی و عملکرد متصدیان و کارگران مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی موثر باشد.
مریم السادات منصوری، حاتم گودینی، قدرت اله شمس خرم آبادی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مواد آلی طبیعی از پیش سازهای اصلی محصولات جانبی گندزدایی هستند. با توجه به اینکه روش های معمول گندزدایی قادر به تامین استاندارد ترکیبات جانبی گندزدایی نیست، از روش های نوینی نظیر اکسیداسیون فتوکاتالیستی با استفاده از UV/ZnO برای حذف این ترکیبات استفاده می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر فتوکاتالیستی نانوذرات اکسید روی بر حذف مواد آلی طبیعی از محلول های آبی است. روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه تجربی است که با استفاده از یک راکتور ناپیوسته در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده است. این راکتور به حجم L1 بوده و روی آن با لامپ UV پوشانده و از پمپ پریستالتیک جهت اختلاط کامل استفاده شده است. در این تحقیق از اسید هیومیک بعنوان شاخص مواد آلی طبیعی استفاده گردیده است. تغییرات غلظت اسید هیومیک با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج nm254 تعیین شد. پارامترهای غلظت اولیه اسید هیومیک، زمان تماس، pH و شدت تابش لامپ UV در فرایند حذف اسید هیومیک مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: حذف بهینه اسید هیومیک با استفاده از نانوذرات تثبیت شده روی تحت تابش اشعه ماورابنفش با شدت تابش µw/Cm2 3950 در زمانpH= 3، 120 min، غلظت اولیه mg/L 2 ( صد درصد حذف) حاصل شد. نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد که کارایی سیستم فتوکاتالیستی با افزایش زمان و شدت تابش افزایش و با افزایش غلظت اولیه و pH کاهش می یابد. بنابراین استفاده از فرایند پاک و بدون باقیمانده فتوکاتالیستی UV/ZnO یک روش کارامد در حذف مواد آلی طبیعی است.
سیده رویا علیایی، علیرضا ریاحی بختیاری، عیسی شریف پور،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: طی چند دهه اخیر ورود آلایندهها بخصوص هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهای (PAHs) به اکوسیستمهای طبیعی از قبیل دریاچهها و آبهای آزاد خطرات زیست محیطی بالقوهای را برای جانداران آبزی ایجاد نموده است. این مطالعه به منظور بررسی میزان و الگوی تجمع زیستی ماده نفتی پایرن، در عضله، آبشش و کلیه ماهی کپور معمولی (Cyprinuscarpio) پرورشی در شرایط آزمایشگاهی انجام شده است. روش بررسی: در این تحقیق 30 عدد ماهی کپور معمولی در معرض غلظتهای 10، 50 و 100 µg/Lپایرن به شیوه غوطهوری قرار داده شد. در انتهای دوره آزمایشی 35 روزه به منظور بررسی تجمع پایرن در بافتهای مختلف از ماهیان نمونهبرداری شد. آنالیز شیمیایی شامل صابونی کردن، استخراج، جداسازی و پاکسازی طی دو مرحله کروماتوگرافی ستونی و در نهایت کروماتوگرافی گازی با استفاده از دستگاه طیف سنجی جرمی (GC-MS) تعیین گردید. یافتهها: مقایسه میزان تجمع زیستی پایرن در بافتهای عضله، آبشش و کبد ماهی کپور معمولی در غلظتهای 10، 50 و 100 µg/Lاختلاف معنیداری را نشان داد. بیشترین تجمع در دوز µg/L 100 در کبد با میانگین ng/g dw 78/5±685/67 و کمترین تجمع زیستی در دوز µg/L 10 در عضله با میانگین ng/g dw 0/13 ± 0/52 بوده است. روند تجمع ترکیب پایرن در تمامی دوزهای مورد مطالعه بصورت مشابه و به ترتیب زیر است: عضله<آبشش<کبد. نتیجهگیری: در مطالعه حاضر تجمع پایرن در بافتهای چرب به خصوص کبد که اندام پذیرنده آلایندههای نفتی است به مراتب بیشتر از آبشش و عضله بوده است.
فاطمه رضایی، حسین کاکویی، رضا احمد خانی ها، کمال اعظم، لیلا امیدی، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربنهای چند حلقه ای آروماتیک به عنوان آلاینده های اصلی موجود در هوای شهرها دارای اثر جهش زایی بوده و تغییرات فصلی بر میزان مواجهه با این ترکیبات موثر است. مطالعه حاضر با هدف بررسی میزان مواجهه شغلی شاغلین کیوسک های روزنامه فروشی با هیدروکربنهای چند حلقه ای آروماتیک موجود در هوای شهر تهران در دو فصل گرم و سرد سال و مقایسه میزان مواجهه در هر دو فصل طراحی و اجرا گردید. روش بررسی: ارزیابی مواجهه شغلی با هیدروکربن های چند حلقه ای آروماتیک از طریق نمونه برداری فردی توسط روش 5515 موسسه ملی ایمنی و سلامت حرفه ای با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکارساز اسپکتروفتومتر جرمی انجام گردید. جهت ارزیابی تاثیر تغییرات فصلی بر میزان مواجهه آزمون Mann-Whitney test بکار گرفته شد. یافته ها: مواجهه شاغلین کیوسک های روزنامه فروشی واقع در منطقه جنوب تهران با ترکیب سرطانزای بنزو آلفا پیرن در فصل تابستان با میانگین µg/m3 0/010 ±0/148 و در فصل پاییز با میانگین µg/m3 0/041 ±0/417 بیش از مواجهه شاغلین کیوسکهای روزنامه فروشی در سایر موقعیت های جغرافیایی مورد بررسی بود. میزان مواجهه شاغلین با هیدروکربنهای چند حلقه ای آروماتیک در فصل سرد بطور معنی داری (0/001>p) بالاتر از میزان مواجهه آنان در فصل گرم بود. نتیجهگیری: میزان مواجهه شاغلین کیوسک های روزنامه فروشی در فصل پاییز دو تا سه برابر بیش از میانگین مواجهه روزانه در فصل تابستان بود. شاغلین کیوسک های روزنامه فروشی واقع در منطقه جنوب تهران مواجهه بیشتری با هیدروکربن های چند حلقه ای آروماتیک داشتند.
علی نقی زاده، سیمین ناصری،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مواد آلی طبیعی مخلوط پیچیده ای از پلی الکترولیت های با وزن مولکولی متفاوت هستند که عمدتا از تجزیه بقایای گیاهان و حیوانات تولید می شوند. مواد آلی طبیعی توسط روش های تصفیه مختلفی از آب قابل حذف است. هدف از مطالعه حاضر بررسی کارایی نانولوله های کربنی شکل دهی شده در حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی است. روش بررسی: در این مطالعه برای حذف مواد آلی از نانولوله های شکل دهی شده در ستون جریان پیوسته استفاده شد. متغیرهای مختلفی از جمله pH نقطه صفر، pH، غلظت های مختلف مواد آلی طبیعی و همچنین ایزوترم ها مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسی اثر pH نشان داد که ظرفیت جذب سطحی مواد آلی طبیعی با کاهش pH افزایش می یابد. pH نقطه صفر (pHZPC) برای نانولوله های کربنی مورد استفاده در این پژوهش برابر 6 بود. همچنین نتایج آزمایشات ایزوترم های فروندلیچ، لانگمویر و BET نشان داد که ضریب رگرسیون R2 برای ایزوترم فروندلیچ نسبت به دو ایزوترم دیگر برای نانولوله های کربنی مورد استفاده در این تحقیق بالاتر بود. آزمایشات ستون جذب پیوسته در غلظت های مواد آلی طبیعی ورودی مختلف نشان داد که ظرفیت جذب سطحی نانولوله های کربنی برای غلظت های مواد آلی طبیعی ورودی 10، 5 و mg/L 3 به ترتیب برابر 53/46، 30/40، mg/g 24/75 بود. نتیجه گیری: از نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که نانولوله های کربنی شکل دهی شده جاذب موثری برای حذف مواد آلی طبیعی از محلول آبی است.
نوشین راستکاری، فائزه ایزدپناه، مسعود یونسیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بنزن یکی از آلایندههای اصلی در آلودگی هوا بوده که گستردهترین ترکیب شیمیایی است که هم در فرایندهای طبیعی و هم در فرایندهای انسانی کاربرد دارد. مواجهه بنزن موجب خطرناکترین عوارض نامطلوب بهداشتی زیادی بخصوص سرطان خون میگردد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان مواجهه کارگران پمپ بنزین با بنزن از طریق اندازهگیری بنزن هوای تنفسی و شاخص زیستی ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار است. مواد و روشها: این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بوده که در تابستان سال 93 انجام شد. 40 پرسنل شاغل در پمپ بنزینها (گروه مواجهه یافته با بنزن) و 40 نفر از افراد عادی جامعه به عنوان گروه کنترل (گروه مواجهه نیافته با بنزن) در این مطالعه شرکت نمودند. نمونههای ادرار قبل و بعد از شیفت کاری جمعآوری گردید. به منظور تعیین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در نمونههای ادرار از تکنیک کروماتوگرافی مایع (HPLC) مجهز به ردیاب diode array استفاده گردید. در انتهای شیفت کاری بنزن جذب شده بر روی کارتریج توسط کربن دی سولفید استخراج و توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی مجهز به دتکتور جرمی تعیین مقدار گردید. یافتهها: میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه کارگران پمپ بنزین برابر با ppm 1/93±5/90 بود که به صورت معناداری از میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه مواجهه نیافته (ppm 0/744±1/15) بالاتر است. میانگین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار کارگران پمپ بنزین µg/L 19/47±64/75 بدست آمد که به صورت معناداری با غلظت ادراری این ترکیب در افراد مواجهه نیافته µg/L) 13/67±47/10) متفاوت بود. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که همبستگی مناسبی (0/581=r) میان غلظت ادراری ترانس، ترانس- موکونیک اسید و غلظت بنزن هوای تنفسی وجود دارد. افراد شاغل در پمپ های بنزین در معرض مواجهه با غلظتهای بالای بنزن بوده و در این گروه از افراد، تماس از طریق استنشاق اصلی ترین مسیر مواجهه است.
جواد کریمی، مهدی صادقی، ابراهیم فدایی، محمد هادی مهدی نژاد،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: جمعآوری و دفع بهداشتی پسماند نقش مهمی در سلامتی افراد جامعه دارد. روش جداسازی و تفکیک در مبدا یکی از مهمترین و کم هزینهترین روشهای جداسازی و تفکیک مواد زاید محسوب میشود. این مطالعه با هدف فرهنگسازی و آموزش مردم در امر بازیافت و کاهش پسماند در دو منطقه شهر کلاله با استفاده از دو روش آموزشی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بوده که در شهر کلاله انجام شد. شهر کلاله با توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی به 6 منطقه تقسیم شد. با استفاده از نمونهگیری خوشهای دو منطقه بصورت تصادفی انتخاب شد. تعداد نمونه در هر منطقه 120 مورد بود. یک گروه تحت آموزش چهره به چهره و گروه دوم از طریق بسته آموزشی آموزش دیدند. مدت جمعآوری پسماندها مدت 60 روز بود. بعد از این مدت مجددا پرسشنامه برای دو گروه توسط رابطین تکمیل و تاثیر روشهای آموزشی بررسی شد.
یافتهها: از نظر تفکیک پسماند در گروه آموزش چهره به چهره، قبل از آموزش 70/8 درصد پسماندها را تفکیک میکردند که بعد از ارائه آموزش به خانوارها میزان تفکیک پسماند به 95 درصد رسید. در گروه ارائه بسته آموزشی، قبل از آموزش 57/5 درصد پسماندها را تفکیک میکردند که بعد از ارائه آموزش از طریق بستههای آموزشی میزان تفکیک پسماند به 86/7 درصد رسید. میزان پسماند بازیافتی در هفته بین Kg 0/6 تا 1 به ازای هر فرد بود. این پسماندها شامل کاغذ، شیشه، ظروف پلاستیکی و ظروف فلزی بود. به طور متوسط در روش آموزش چهره به چهره Kg 91 و در روش بستههای آموزشی Kg83 پسماند بازیافتی در هفته جمعآوری شد.
نتیجهگیری: میزان آگاهی، نگرش و همکاری در جداسازی پسماند در هر دو روش بعد از آموزش افزایش داشت. اما در روش چهره به چهره میزان آگاهی و مشارکت در جداسازی پسماند بیشتر بود. با ارائه آموزشهای مستمر و برنامهریزی شده از لحاظ روش آموزشی و همچنین وجود سازمانهای تفکیککننده پسماند میتوان کمک شایانی به استفاده مجدد از پسماند نمود. این امر باعث آلودگی کمتر محیط زیست، کاهش انتقال بیماریهای مختلف مرتبط با دفع غیر اصولی پسماندهای جامد، کاهش هزینههای درمان با افزایش سطح آگاهی مردم در خصوص مشکلات و معظلات پسماندهای جامد، کاهش حجم پسماندها میشود.
یوسف دادبان شهامت، مهدی فرزادکیا، سیمین ناصری، امیر حسین محوی، میترا غلامی، علی اسرافیلی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فنل یکی از آلایندههایی است که در پسابهای صنعتی وجود دارد و به علت سمیت آن برای سیستمهای بیولوژیکی از فرایندهای پیش تصفیه مختلفی استفاده میگردد. هدف از این مطالعه بررسی کارایی فرایند تلفیقی ازناسیون کاتالیزوری (COP) و راکتور ناپیوسته متوالی(SBR) برای تصفیه و حذف سمیت این نوع پسابها است.
روش بررسی: در این تحقیق اثر COP بر حذف فنل، مواد آلی و مقدار سمیت مورد بررسی قرار گرفت. بمنظور تعیین سمیت حاد پساب و شناسایی ترکیبات واسطهای تولید شده، به ترتیب از آزمون زیستی توسط دافنی مگنا و دستگاه GC/MS استفاده گردید. سپس حذف فنل و COD پساب پیش تصفیه شده در راکتور بیولوژیکی SBR مورد تحقیق قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که در بهترین شرایط فرایند COP غلظت فنل و COD باقیمانده پس از زمان واکنش min 60 به ترتیب از mg/L 500 و mg/L 1162 به mg/L 7/5 و mg/L 351 رسید و سمیت پساب خام (TU=36) پس از افزایش در مراحل ابتدایی، به طور موثری در انتهای واکنش حذف گردید (2/23 TU=). تلفیق این فرایند و SBR نیز توانست میزان غلظت فنل و COD را به کمتر از حد قابل تشخیص توسط دستگاه HPLC و mg/L 18 برساند.
نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که فرایند ازناسیون کاتالیزوری دارای تاثیر بسیار بالایی بر تجزیه، سمیتزدایی و معدنیسازی فنل بوده و تلفیق این فرایند باSBRمیتواند به طور موثر و مقرون بصرفهای فاضلابهای سمی حاوی فنل را تصفیه نماید.
مصطفی لیلی، قربان عسگری، احمدعلی اسکندری، لقمان برزویی، بهمن رماوندی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فورفورال یکی از ترکیبات شیمیایی سمی بوده ولی با توجه به ویژگیهایی که دارد در بسیاری از صنایع ازجمله صنایع پتروشیمی، غذایی، تولید کاغذ و کارتن، داروسازی و ... مورد مصرف قرار میگیرد، بنابراین در غلظتهای مختلف در پساب حاصل از این صنایع وجود داشته و میتواند وارد محیط شود. هدف این مطالعه، بررسی کارایی جاذب ارزانقیمت بنتونیت اصلاح شده با سورفاکتانت کاتیونی در حذف فورفورال از محیطهای آبی است.
روش بررسی: در این مطالعه که از نوع آزمایشگاهی است بنتونیت از یکی از معادن استان زنجان خریداری شد و با استفاده از سورفاکتانت کاتیونی (CTAB) جهت افزایش ظرفیت جذب مورد اصلاح قرار گرفت. کربن فعال نیز بصورت تجاری خریداری شد.
یافتهها: راندمان حذف برای کربن فعال و بنتونیت اصلاح شده تحت شرایط بهینه، حدود 52 و 66 درصد تعیین شد. در هر دو جاذب استفاده شده، با افزایش زمان تماس و دوز جاذب، این کارایی افزایش یافت ولی با افزایش غلظت اولیه فورفورال، کارایی حذف کاهش یافت. کارایی حذف در pHهای نسبتا اسیدی تا نزدیک خنثی بیشتر بود که برای کربن فعال و بنتونیت اصلاح شده حدود 60 و 69 درصد تعیین شد. مطالعات سینتیکی نشان داد فرایند جذب در هر دو جاذب از نوع درجه دوم کاذب است. دادههای جذب نیز با مدل لانگمویر مطابقت بیشتری نشان داد.
نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که بنتونیت اصلاح شده با CTAB بعنوان یک جاذب طبیعی میتواند راندمانهای قابل قبولی در مقایسه با کربن فعال در حذف فورفورال داشته باشد هر چند تا حدودی به زمان تماسهای بیشتری نیاز است.
مریم زارع جدی، مسعود یونسیان، رضا احمدخانیها، هما کاشانی، نوشین راستکاری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل آلودگی هوای محیط ترکیبات آلی فرار (VOCs) هستند. در بین گازهای غیر متان، ترکیبات آروماتیک مانند بنزن قرار دارند که به عنوان ترکیب قطعا سرطانزا برای انسان شناخته شده است (گروه 1). با توجه به مضرات مواجهه با بنزن و کاربرد گسترده آن در صنایع و مشاغل مختلف، هدف از انجام این مطالعه ارزیابی احتمال خطر نیمه کمی و کمی مواجهه استنشاقی با بنزن در کارگران شاغل در جایگاههای سوختگیری شهر تهران است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سه مرحله به شرح ذیل انجام شد. در مرحله اول بنزن هوای استنشاقی در دو گروه از افراد جامعه شامل 1) کارگران شاغل در جایگاههای سوختگیری 2) افراد عادی بدون مواجهه شغلی به عنوان گروه کنترل اندازهگیری شد. مرحله دوم شامل براورد میزان مواجهه هر دو گروه شرکتکننده در مطالعه و در ادامه ارزیابی خطر نیمه کمی حاصل از این مواجهه بود. در مرحله سوم به منظور ارزیابی خطر کمی، خطر سرطان اضافی ناشی از مواجهه مزمن با بنزن در طول زندگی محاسبه گردید.
یافتهها: میانگین غلظت بنزن در هوای استنشاقی کارگران شاغل در جایگاههای سوخت گیری حدود µg/m3 246/4±1527 و نزدیک به سطح مجاز بود (µg/m31600). در روش ارزیابی احتمال خطر نیمه کمی، ضریب ریسک محاسبه شده برای این میزان مواجهه شغلی با بنزن برابر با 4/5 بود که در پنجمین سطح ریسک (محدوده بسیار خطرناک) قرار دارد. با براورد مواجهه مزمن کارگران شاغل در جایگاههای سوختگیری با بنزن مشخص گردید که خطر سرطان در افراد مواجهه یافته 27/5 برابر افراد عادی بدون مواجهه است و در ارزیابی احتمال خطر کمی ریسک سرطان اضافی مشخص گردید که از هر 1000 نفر 3 نفر از افراد شاغل در جایگاه سوختگیری شانس ابتلا به سرطان را دارند که این عدد بسیار بیشتر از خطر قابل قبول سرطانزایی (6-10: یک در یک میلیون نفر) است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که میزان مواجهه شغلی با بنزن بالا و در محدوده خطرناک قرار دارد و ارزیابی احتمال خطر نیمه کمی و کمی نشان داد که ریسک ابتلا به سرطان در اثر مواجهه استنشاقی افراد شاغل در جایگاههای سوختگیری به طور بالقوه بسیار زیاد است (3000 برابر ریسک قابل قبول سرطانزایی). بنابراین انجام اقدامات کنترلی جهت کاهش مواجهه با این ماده شیمیایی خطرناک و سرطانزا الزامی است.
خسرو اشرفی، مجید شفیع پور مطلق، منیره سادات موسوی، محمد حسین نیک سخن، حمید رضا وثوقی فر،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در این تحقیق سهم انتشار گازهای خروجی از اگزوز و توزیع غلظت گاز CO در محیط بسته پارکینگ مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه بصورت توصیفی- تحلیلی بوده است و روش بررسی در این تحقیق شامل دو مرحله است. ابتدا در مرحله اول، سهم انتشار خودروها تعیین گردیده است و سپس به اندازه گیری توزیع غلظت آلاینده CO پرداخته است. به منظور تعیین سهم انتشار گازهای خروجی از اگزوز، از میان گونه های گازهای خروجی، تنها چهار گاز CO،O2،CO2 وN2 اندازه گیری شده است. غلظت گازهای CO، O2 و CO2 با استفاده از داده های سامانه اندازه گیری آلایندگی خودرو برآورد شده است. مقدار گاز N2 از مجموع نسبت همه گونه های گاز که برابر 1 است، برآورد شده است. سپس با استفاده از روش های محاسباتی مقادیر سهم انتشار از خودروها برآورد شده است. جهت اندازه گیری توزیع غلظت آلاینده CO در محیط پارکینگ، نمونه برداری و جمع آوری گازها توسط کیسه های نمونه برداری از جنس مواد بیاثر با حجم L10، در شش نقطه انجام شده است. روش نمونه برداری بر اساس الزاماتOSHA ID210 انجام گرفته است. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) و آزمون آماری پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. میزان p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شده است.
یافته ها: بیشینه سهم انتشار مربوط به خودرو پراید به مقدار g/s 4/44 و کمینه مقدار انتشار برای خودرو تیبا g/s 0/3 بوده است. کمینه مقدار توزیع غلظت CO برابر ppm 3/6 و بیشینه مقدار توزیع غلظت CO برابر ppm 69/48 بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد تجمع غلظت آلاینده COدر مکان هایی که از اطراف محصور بوده، قابل توجه بوده است و در ناحیه ای که بازشوها وجود داشته اند، مقادیرغلظت کمتری اندازه گیری شده است. در این تحقیق بین مقادیر انتشار خروجی از اگزوز و توزیع غلظت ارتباط معناداری مشاهده نشده است. اما توزیع غلظت به مجموعه ای از مکان و تعداد بازشوها، تعداد و نوع خودرو، زمان کارکرد خودرو، حالت عملکردی خودرو و شرایط محیطی در ارتباط بوده است.
نتیجهگیری: اندازه گیری غلظت آلاینده CO ناشی از خودروها نشان می دهد که میزان غلظت ها در بعضی نقاط در مقایسه با استاندارد توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت فراتر از حد استاندارد مجاز بوده است. همچنین با ارزیابی به عمل آمده مشخص گردید که استفاده از تهویههای طبیعی یک راهکار موثر در بهبود کیفیت هوا در محیط بسته است و با یک طرح معماری معقول و با در نظر گرفتن کیفیت هوای درون محیط بسته، بدون نیاز به هزینه زیاد می توان به کیفیت مطلوب هوای محیط بسته رسید.
اعظم نادری، سیمین ناصری، امیرحسین محوی، محمدرضا منظم،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش چشمگیر تعداد مشترکین تلفن همراه در سالهای اخیر، تعداد ایستگاههای آنتن تلفن همراه نیز افزایش یافته است. ازدیاد آنتنهای BTS در شهرها و روستاها و دائمی بودن مواجهه با امواج آنها از یک سو و افزایش نگرانی بسیاری از مردم در مواجهه با این امواج از سوئی دیگر تحقیقات بیشتر را در این زمینه مجاب میکند. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی چگونگی انتشار امواج میکروویو در اطراف آنتنهای BTS شهرمراغه و مقایسه اندازهگیریهای چگالی توان با مقادیر مجاز استانداردهای محیطی است.
روش بررسی: در این بررسی ابتدا فراوانی آنتنهای BTS از طریق پایشهای میدانی مشخص شد. سپس اندازهگیریها توسط دستگاه کالیبره شده اسپکتران ۴۰۶۰ و روش استاندارد IEEE Std C95.1 در میدانهای نزدیک و دور از پایه هر آنتن انجام پذیرفت. سپس دادههای بدست آمده پس از ورود به محیط SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.در این تحقیق از آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف و آزمونهای ناپارامتریک کروسکال والیس و من ویتنی استفاده شد.
یافتهها:نتایج این مطالعه نشان میدهد که در هر دو اپراتور ایرانسل و همراه اول در میدان نزدیک با افزایش فاصله چگالی توان افزایش یافته و در میدان دور مقادیر چگالی توان کاهش مییابد. علاوه بر این در فاصله m ۲۰ بیشترین میزان چگالی توان اندازگیری شده است. تفاوت معناداری در بین این فاصله و فواصل دیگر دیده میشود (0/05 P-value ≼).
نتیجهگیری: بیشترین میزان چگالی توان اندازهگیری شده از میان ۱۸۰۴ مورد اندازهگیری شده در میدان نزدیک و دور در باند MHz۹۰۰ برابر با mW/m2 4/51 مطابق با 0/1 درصد میزان مواجهه مجاز استاندارد محیطی است.
راضیه سادات حاجی میر محمد علی، حمید کاریاب،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اطلاع از غلظت نیترات، عوامل تاثیرگذار در بیلان و روند تغییرات آن در یک آبخوان از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. با توجه به آنکه مدلسازی روشی کارامد جهت پیشبینی غلظت این آنیون در منابع آب است، در این مطالعه با استفاده از مدل تجمعی پارامتریک و شبیهسازی مونتکارلو غلظت نیترات در منابع آب زیرزمینی دشت قزوین برآورد و تجزیه تحلیل شد.
روش بررسی: تعداد 19 حلقه چاه در اقلیمهای مختلف حوضه آبریز شور در دشت قزوین انتخاب و مسیرهای ورود و خروج نیترات به این منابع با استفاده از مدل تجمعی پارامتریک مورد تحلیل قرار گرفت. در ادامه شبیهسازی غلظت نیترات در آبخوان با مدل مونتکارلو اجرا گردید.
یافتهها: کاربرد مدل تجمعی پارامتریک در بخشی از منابع آب زیرزمینی حوضه آبریز شور دشت قزوین تغییرات غلظت نیترات را در دامنه mg/L 8/12 تا 15/94 پیشبینی نمود. غلظت نیترات در اقلیم خشک سرد با میانگین mg/L 0/04±12/8 بالاترین برآورد بود. همچنین اختلاف بین غلظت برآورد شده نیترات و عوامل موثر در انتشار آن در اقلیمهای مختلف معنیدار بود (0/05>(p.
نتیجهگیری: علیرغم آنکه غلظت پیشبینی شده نیترات در محدوده مطالعاتی مطابق با استاندارد ملی ایران جهت مصارف شرب بود، احتمال تجمعی حاصل از شبیهسازی مونت کارلو نشان داد که احتمال افزایش نیترات از حد کاملا ایمن mg/L10 در کل منطقه مطالعاتی 90 درصد است (0/05 =(p.