706 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محمد رضا مهراسبی، زهره فرهمند کیا،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: وجود فلزات سنگین در منابع آب از مشکلات مهم زیست محیطی بسیاری از جوامع است. تاکنون روش های مختلفی برای حذف این فلزات مورد توجه قرار گرفته است که استفاده از جاذب های ارزان قیمت از جمله این روشها به شمار می&thinspرود. هدف از این مطالعه بررسی جذب فلزات سنگین مثل سرب و کادمیم بر روی پوست موز اصلاح شده بعنوان یک جاذب ارزان قیمت می باشد.
روش بررسی: پوست موز با محلولهای NaOH (4/0 مول در لیتر) و HNO3 4)/0 مول در لیتر ) و آب مقطر دوبار تقطیر به طور جداگانه اصلاح شد و قدرت جذب سطحی جاذب&thinspهای تهیه شده با یکدیگر مقایسه شدند. آزمایشهای جذب سطحی در غلظتهای اولیه متفاوت یونهای سرب و کادمیم،pH ها و دزهای مختلف جاذب انجام شد. ایزوترمهای جذب یونهای فلزی بر روی جاذب&thinspهای تهیه شده از پوست موز بر اساس آزمون مدلهای ایزوترم لانگ میر، فروند لیچ و بت تعیین شدند.
یافته ها: بهترین روش اصلاح برای جذب سرب اصلاح با محلول بازی و برای جذب کادمیم اصلاح با محلول اسیدی بود. حد اکثر ظرفیت جذب سطحی سرب بر روی پوست موز اصلاح شده در محیط بازی36 میلی گرم بر گرم و ظرفیت جذب سطحی کادمیم بر روی پوست موز اصلاح شده در محیط اسیدی 16 میلی گرم بر گرم بود. آزمایشها نشان داد که pH بهینه 6 بود و با کاهش pH ظرفیت جذب کاهش می یابد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده بهترین مدل ایزوترم جذب مدل فروند لیچ بود. مقایسه پارامترهای مدل&thinspهای ایزوترم نشان داد که ظرفیت پوست موز اصلاح شده در جذب سرب بیشتر است ولی جذب کادمیم با قدرت بالاتری صورت میگیرد.
مهران محمدیان، جعفر نوری، ناصر افشاری، جلیل نصیری، معصومه نورانی،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی های زیست محیطی مؤثر بر سلامت انسان یکی از نگرانی های مهم در رابطه با فعالیت صنایع فراوری فلزات سنگین می&thinspباشد. این آلودگی ها شامل خاک، آب های سطحی و زیرزمینی و رسوبات می باشند. این بررسی با هدف تعیین غلظت فلزات سرب، روی و کادمیم در منابع آب مجاور کارخانه&thinspی سرب و روی زنجان انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی، در زمستان 1386 از 17 حلقه چاه آب آشامیدنی، نمونه برداری و نمونه ها به روش اسپکتروفتومتری جذب اتمی مورد آزمایش قرار گرفتند. موقعیت چاه ها نیز توسط دستگاه مکان یاب جهانی تعیین شد. کلیه چاه ها در فاصله کمتر از 10 کیلومتری کارخانه انتخاب شدند و همبستگی بین غلظت هر فلز با فاصله از کارخانه نیز مطالعه شد.
یافته ها: داده های تحقیق با معیارهای ملی و بین المللی مقایسه گردید و نشان داد که غلظت سرب در هیچ نمونه ای بالاتر از استاندارد ملی نیست اما سرب و کادمیم به ترتیب در 59 و 53 درصد نمونه ها فراتر از حد رهنمودی سازمان جهانی بهداشت بودند. غلظت روی در کلیه نمونه ها پایین&thinspتر از حد معیارها بود.
نتیجه گیری: به دلیل اهمیت بهداشتی فلزات سنگین ضروری است مطالعات جامع تری از جمله تعیین غلظت فلزات در محیط های فیزیکی و بیولوژیکی انجام و بر راه های جذب فلزات توسط انسان تأکید شود. همچنین مطالعه ای برای تعیین میزان بروز و شیوع بیماری های مرتبط با فلزات سنگین در منطقه مهم به نظر می رسد.
غلامرضا جاهد خانیکی، مختار مهدوی، آذر قصری، سعیده سعیدنیا،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: آب بطری شده بعنوان یک نوشیدنی اصلی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می باشد. آب های بطری شده می توانند به عوامل شیمیایی آلوده باشند. یکی از این عوامل که می تواند سلامت آبهای معدنی و بطری شده را تحت تاثیر قرار دهد و باعث ایجاد عوارض و اثرات بهداشتی در مصرف کننده گردد نیترات می باشد. امروزه مصرف آبهای بطری شده در میان جامعه گسترش زیادی یافته است، لذا آگاهی از کیفیت آن برای هر مصرف کننده الزامی میباشد. هدف از این بررسی تعیین مقادیر نیترات در تعدادی از آبهای بطری شده شهر تهران بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع مقطعی و توصیفی ـ تحلیلی با هدف تعیین مقدار نیترات در تعدادی از آبهای بطری شده شهر تهران در سال 1386 انجام گرفت در این بررسی 18 نمونه از تولیدات شش کارخانه مختلف از نظر میزان نیترات مورد آزمایش قرار گرفت.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین کل نیترات 02/9 میلی گرم در لیتر می باشد و تمامی نمونه ها از نظر میزان نیترات کمتر از 50 میلی گرم در لیتر می باشند و در حد استاندارد قرار دارد. نتایج بدست آمده از آزمایشات با اکثر مقادیر نیترات روی برچسب نمونه ها هم خوانی داشته و از لحاظ آماری نیز ارتباط معنی داری بین آنها وجود دارد. همچنین در تعداد محدودی از نمونه ها درصد تفاوت نیترات روی برچسپ بطری با خود نمونه اختلاف زیادی دارد.
نتیجه گیری: مقدار نیترات در این 6 مارک مختلف آب بطری شده که مورد مصرف در شهر تهران است در حد استاندارد ملی و جهانی می باشد و از این نظر تهدیدی برای سلامت مصرف کننده وجود ندارد.
علی نقی زاده، امیر حسین محوی، حسین جباری، عبدالرئوف دادپور، مینو کریمی،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
سابقه و هدف: سیلیس ماده معدنی فراوانی است که در طبیعت به اشکال گوناگون یافت می شود، خطرزایی فرم بلوری آن یا آلفا کوارتز (سیلیس آزاد) بیشتر از بقیه است. تماس با گرد و غبار های حاوی سیلیس آزاد باعث آسیبهای ریوی و در نهایت منجر به سیلیکوزیس و مرگ می شود. هدف از این بررسی سطح تراکم گرد وغبار و سیلیس آزاد و میزان مواجهه کارگران معدن سنگ آهن خواف با آن بود.
روش بررسی: با استفاده از روشهای نمونه برداری فردی و محیطی میزان تماس با گرد و غبار کل و قابل استنشاق اندازه گیری و غلظت گرد وغبار به روش وزن سنجی تعیین گردید. به منظور تعیین مقدار سیلیس آزاد، نمونه های گرد و غبار توسط روش پراش اشعه ایکس(XRD) مورد آنالیز قرار گرفتند و با مقادیر استاندارد مقایسه شدند.
یافته ها: بالاترین میانگین تراکم گرد و غبار و سیلیس آزاد کل مربوط به ایستگاه سنگ شکن (mg/m3 155±800 و mg/m3 7/6±11/26) و کمترین آنها مربوط به ایستگاه اداری و نگهبانی( mg/m3 2/2±28/8 و mg/m3 0019/0±012/0) می باشد. بالاترین میانگین تراکم گرد و غبار و سیلیس آزاد قابل استنشاق مربوط به ایستگاه حفاری تپه قرمز شماره 1(mg/m3 45/13±14/66 وmg/m3 39/0±48/1) و کمترین آنها مربوط به ایستگاه چکش بادی (mg/m3 62/2±26/5 وmg/m3 005/0±01/0) می باشد.
نتیجه گیری: مقدار گرد و غبار کل فقط در ایستگاه اداری و نگهبانی پایین تر از حد استاندارد ایران و در بقیه ایستگاهها چندین برابر این استاندارد بود. مقدار گرد و غبار قابل استنشاق در همه ایستگاهها بالاتر از حد استاندارد ایران بود. همچنین سیلیس آزاد قابل استنشاق تنها در ایستگاه چکش بادی کمتر از استاندارد ایران بود. با توجه به این مقادیر ضروری است با رعایت روشهای مختلف از ایجاد و انتشار گرد و غبار جلوگیری شود.
علیرضا مصداقی نیا، فروغ واعظی، عماد دهقانی فرد، امیر حسین محوی، محمود علی محمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در عملیات گندزدایی به کمک لامپ فرابنفش با پایش شدت نور لامپ می توان از تامین دز مورد نیاز برای میکروب کشی اطمینان بدست آورد. استفاده از مواد شیمیایی حساس به نور که بر مبنای روش اکتینومتری می باشد، امکان برآورد نحوه عملکرد لامپ را در شرایطی که رادیومترهای اختصاصی پایش پرتو در اختیار نباشند، بوجود می آورد.
روش بررسی: مخلوط یدید ـ یدات به عنوان اکتینومتر در این بررسی استفاده شد. شدت نور لامپ کم فشار 25 وات ابتدا در فواصل معین به کمک رادیومتر اختصاصی UVC اندازه گیری گردید. تست تعیین زمان مناسب پرتوگیری برای این محلول اکتینومتر اجرا و سپس میزان تغییر رنگ محلول یدید ـ یدات در فواصل مشخص شده از لامپ در طول موج 352 نانومتر اندازه گیری گردید. سنجش اخیر به کمک اسپکتروفوتومتر در گستره طول موج مرئی نیز امکان پذیر می باشد.
یافته ها: نتایج کار مناسب بودن استفاده از اکتینومتر یدید ـ یدات را در فاصله 35 تا 60 سانتی متری از مرکز لامپ نشان می دهد، زیرا در فاصله مذکور اکتینومتر در زمان پرتوگیری یک دقیقه که زمان معقولی برای این عمل محسوب می شود، تغییر رنگ مناسبی که قابل سنجش با اسپکتروفوتومتر است، ایجاد می نماید.
نتیجه گیری: هرچند محلولهای اکتینومتر از هر نوع که باشند نمی توانند در حد یک رادیومتر اختصاصی عمل کنند و با اینکه در روش پرتوسنجی به کمک مواد شیمیایی نیز در اختیار داشتن برخی لوازم و مواد خالص ضرورت دارد، اما روش توصیه شده این بررسی که جدیدترین روش نیز محسوب می شود، پرتوسنجی را ضمن در اختیار داشتن مواد و لوازم قابل دسترس تر و با دقتی قابل قبول امکانپذیر می نماید.
محمد مسافری، حسن تقی پور، امیر حسام حسنی، مهدی برقعی، زهره کمالی کردآباد، ایوب قدیرزاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات انجام شده نشان داده است که آب آلوده به آرسنیک می تواند انواع متفاوتی از مشکلات سلامتی را در افراد مصرف کننده ایجاد نماید. سازمان جهانی بهداشت مقدار L/µg 10 آرسنیک را به عنوان رهنمود ارائه نموده است. با توجه به برخی گزارشات در خصوص حضور آرسنیک در یکی از روستاهای شهرستان هشترود و عوارض بهداشتی مربوطه و با در نظر گرفتن اینکه تعیین این ماده در زمره پایش های روتین سازمانهای مسئول کنترل کیفی آب نیست لذا در مطالعه حاضر کلیه منابع آب شرب در شهرستان هشترود آذربایجان شرقی از نظر مقدار آرسنیک مورد آنالیز قرار گرفت.
روش بررسی: کلیه شهرها و روستاهای دارای سکنه (200 روستا) شهرستان هشترود با مراجعه حضوری از نظر نحوه تامین آب شرب و وضعیت بهسازی بررسی شد و پس از تهیه نمونه آب، مقدار آرسنیک آن با استفاده از کیت سنجش آرسنیک شرکت هک تعیین مقدار گردید. بر ای اطمینان از نتایج کیت، 20 نمونه آب حاوی غلظتهای مختلف آرسنیک با روش ICP نیز تعیین مقدار شد و با نتایج کیت مقایسه گردید.
یافته ها: آرسنیک در آب شرب 50 روستا وجود داشت که در 9 روستا مقدار آن بالاتر از استاندارد ایران یعنی L/µg 50 بود. در مجموع 11087 نفر یعنی 96/21 % از جمعیت روستائی شهرستان هشترود در زمان تحقیق در معرض مواجهه با غلظتهای مختلف آرسنیک در آب شرب بودند. همبستگی بین نتایج کیت و ICP معنی دار بود (9715/0 =R2).
نتیجه گیری: منطقه مورد مطالعه یک منطقه آلوده به آرسنیک با منبع ژئوژنیک بوده و لازم است آب روستاهایی که بالاتر از استاندارد ملی است در اسرع وقت توسط منبع سالم جایگزین شود. کنترل حداقل سالیانه غلظت آرسنیک در آب شرب کلیه روستاها بویژه روستاهای آلوده لازم است در دستور کار سازمان های مسئول از جمله شبکه بهداشت و درمان و شرکت آب و فاضلاب روستایی قرار گیرد. کیت مورد استفاده در تحقیق حاضر برای این منظور قابل توصیه می باشد.
محمدصادق حسنوند، رامین نبی زاده، محسن حیدری،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر پسماندهای جامد شهری یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی برای تمام مناطق ایران بوده است. مدیریت مناسب پسماندهای جامد شهری در هر منطقهای به دادههای آماری موثقی که بیانگر وضعیت واقعی پسماندهای جامد شهری در آن باشند، نیاز دارد. هدف از این مطالعه ارائه سیمای جامعی از وضعیت پسماندهای جامد شهری در ایران می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه با جمعآوری دادههای غیرمتمرکز از مناطق مختلف کشور سیمای نسبتاَ جامع از وضعیت مدیریت پسماندهای جامد شهری ایران ارائه شده است. در این مطالعه همچنین وضعیت پسماندهای جامد شهری از نظر میزان تولید، سرانه، ترکیب فیزیکی و انواع روشهای دفع در تمام مناطق شهری ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
یافتهها: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میزان تولید پسماندهای جامد شهری در مناطق شهری ایران 10370798 تن در سال بوده و میزان سرانه تولید پسماندهای جامد شهری به ازای هر نفر به طور متوسط 64/0 کیلوگرم در روز میباشد. از کل تولید تنها 6% بازیافت و 10% به کمپوست تبدیل گردیده و حدود 84% آن از طریق دفن دفع گردیده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه و مقایسه خصوصیات پسماندهای جامد شهری ایران با کشورهای دیگر، مشخص گردید که خصوصیات پسماندهای جامد شهری در ایران به خصوصیات پسماندهای جامد شهری کشورهای کمدرآمد نزدیک است. از طرف دیگر با توجه به اینکه قسمت اعظم پسماندهای جامد شهری ایران را بخش آلی تشکیل میدهد، پتانسیل بالایی جهت توسعه صنعت کمپوست در ایران وجود دارد.
محمدعلی ززولی، سیمین ناصری، علیرضا مصداقی نیا،
دوره 1، شماره 1 - ( 8-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: مواد آلی طبیعی که از منابع طبیعی و مصنوعی وارد آب می شوند به علت ویژگی های خاص از جمله ایجاد بو و مزه نامطبوع، واکنش با کلر و تشکیل فرآورده های جانبی گندزدایی، که اغلب سرطان زا می باشند و نیز عدم امکان حذف کامل در تصفیه متداول آب، از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. آب شرب تهران عمدتا از آب سه رودخانه کرج، جاجرود و لار تامین می گردد و هدف از این مطالعه تعیین غلظت مواد آلی طبیعی منابع آب شرب تهران و اجزاء هیدروفیلیک و هیدروفوبیک آنها می باشد.روش بررسی: نمونه برداری در سه ماه متوالی (اردیبهشت، خرداد و تیر) از منابع سطحی آب شرب تهران انجام شد. نمونه ها از نظر pH ، جذب اشعه ی فرا بنفش در طول موج 254 نانومتر، هدایت الکتریکی و جذب ویژه ی اشعه ی فرا بنفش مورد آنالیز قرار گرفتند. استخراج اجزاء آب دوست و آب گریز مواد آلی طبیعی، مطابق روش5510 استاندارد متد، انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت مواد آلی طبیعی در آب رودخانه کرج، جاجرود و لار به ترتیب 33/11، 9/12و53/8 با میانگین کل کربن آلی محلول برابر 92/10 میلی گرم در لیتر می باشد. درصد اجزاء آب دوست و آب گریز آب رودخانه کرج به ترتیب 41% و 59%، در آب رودخانه لار به ترتیب 40% و60% و در آب رودخانه جاجرود به ترتیب 48% و 52% می باشد. میانگین کل درصد اجزاء آب دوست و آب گریز در منابع آب به ترتیب43% و 57% و جذب ویژه ی اشعه فرا بنفش آب رودخانه های کرج، لار و جاجرود به ترتیب 13/3، 38/2 و 92/3 می باشد.نتیجه گیری: نتیجه این بررسی نشان داد که آب های مورد مطالعه پتانسیل بالایی در تشکیل فرآورده های جانبی گندزدایی ازجمله هالواستیکاسیدها و تری هالومتان ها دارند اما بدلیل اینکه نسبت اجزاء آب گریز کمی بیش از اجزاء آب دوست است، احتمال تشکیل تری هالومتان ها بیشتر می باشد. مقدار جذب ویژه ی اشعه فرا بنفش بیانگر آن است که آب دارای مخلوطی از اجزاء هیدروفوبیک و هیدروفیلیک می باشد.
مریم احمدی، حسین گنجیدوست، بیتا آیتی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: فرایند USBF یک نوع سیستم لجن فعال متعارف میباشد که با یک منطقه غیر هوازی و یک زلالساز ترکیب و در یک بیوراکتور قرار داده شده است. این فرایند یک سیستم کارآمد جهت تصفیه انواع فاضلابهای مسکونی، بهداشتی، صنعتی و کشاورزی بوده که در این تحقیق هدف بررسی کارائی آن در تصفیه فاضلاب صنایع قندی میباشد.
روش بررسی: از یک پایلوت 60 لیتری از جنس پلکسیگلاس شامل سه بخش هوازی به حجم 38 لیتر، غیر هوازی به حجم 14 لیتر و زلالساز به حجم 8 لیتر استفاده و ملاس مورد نیاز جهت تهیه فاضلاب خام از کارخانه قند ورامین تأمین شد. در طول دوره، فاضلاب خام وارد بخش غیرهوازی شده و در آنجا با لجن برگشتی از کف مخزن تهنشینی مخلوط میگردید. پس از آن، جریان از قسمت زیر زلالساز بصورت نهرگونه وارد بخش هوازی و سپس پایین زلالساز میشد. در این بخش بستر لجن، لختههای لجن را جذب کرده و فاضلاب تصفیه شده از سیستم خارج میشد. پس از تکمیل چرخه داخلی، لجن فعال جمعآوری شده در کف زلالساز به قسمت غیرهوازی در ابتدای راکتور برگشت داده میشد.
یافتهها: راندمان حذف CODبا زمان ماند هیدرولیکی 21 تا 26 ساعت در بخش هوازی و 8 تا 10 ساعت در بخش غیرهوازی، حدود 77 تا 97 درصد بسته به میزان بارگذاری بارآلی COD در محدوده 1000 تا 30000 میلیگرم بر لیتر در سیستم متغیر بوده است.
نتیجهگیری: راکتور USBF به عنوان یک فرایند تصفیه پیشرفته، قابلیت مناسبی در حذف بیولوژیکی فاضلاب صنایع قندی نسبت به سایر روشهای ذکر شده در تحقیقات دارد.
محمد مسافری، حسن تقی پور، علیرضا استاد رحیمی، شاهرخ نظم آرا،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در فرآیند تولید مواد غذایی پرمصرفی نظیر کیک، بیسکوئیت، شکلات، ماکارونی و... در مراحل خمیرگیری و آمادهسازی مواد اولیه، آب مورد استفاده قرار میگیرد. در تحقیق حاضر کیفیت میکربی و شیمیایی آبهای مصرفی صنایع بزرگ غذائی استان آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: تعداد 11 کارخانه با تولیدات متنوع انتخاب گردید. نمونههای آب مصرفی طی فصل تابستان تهیه و از نظر وضعیت کنترل کیفی آب، آلودگی میکربی آب مصرفی و پارامترهای شیمیایی و فلزات سنگین آنالیز شدند. علاوه بر آن صنایع انتخاب شده از نظر وضعیت کنترل کیفی آب مصرفی نیز مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: بر اساس نتایج حاصل در صنایع بررسی شده وضعیت پایش کیفیت آب مطلوب نمیباشد. در برخی از صنایع آب مصرفی از نظر میکربی مشکوک به آلودگی بود. کیفیت شیمیائی آب مصرف شده از تفاوتهای عمدهای برخوردار بود. در کلیه آبهای آنالیز شده فلزات نیکل، کروم، مس، روی، آهن و منگنز مشاهده شد اما مقادیر اندازه گیری شده پائین تر از حداکثر مجاز استاندارد ملی آب شرب بود. سرب در کارخانه ماکارونی شماره 2 بالاتر از حداکثر مجاز و در صنایع غذائی شماره 1، کارخانه سوسیس و کالباس و کارخانه قند نزدیک به حداکثر مجاز بود. کادمیوم نیز در کارخانه ماکارونی شماره 2 و کارخانه سوسیس و کالباس نزدیک به حداکثر مجاز مشاهده شد.
نتیجهگیری: به منظور اطمینان از سلامت و ایمنی مواد غذائی بهتر است صنایع تولید مواد غذائی حداقل برای آب مصرف شده در پروسه تولید از آب شبکه شرب استفاده نمایند. همچنین با توجه به احتمال آلودگی شیمیائی محصول نهائی لازم است بحث کنترل کیفی آب بیشتر مورد توجه قرار گرفته و استاندارد های ویژه آب در صنایع غذایی رعایت گردد و پائین بودن حجم آب مصرفی نمیتواند دلیلی بر عدم توجه به پایش کیفیت آب باشد. همچنین در محصولات نهایی چنین صنایعی لازم است میزان فلزات سنگین مورد آنالیز قرار گیرد.
روح الله رستمی، امیر نبئی، اکبر اسلامی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف:امروزه تولید ورمی کمپوست از پسماندهای غذایی یکی از روشهای مناسب دفع پسماندهای غذایی به شمار میرود که محصول آن به عنوان کودی سودمند در کشاورزی و باغداری کاربرد دارد، از طرفی این فرآیند علاوه بر تولید کود مفید کشاورزی محصولات جانبی نیز دارد که یکی از آنها خود کرمها میباشند که با پرورش آنها میتوان از این موجودات در انواع محصولات به خصوص در تولید غذای طیور و ماهی استفاده کرد. لذا تعیین شرایط بهینه انجام فرآیند ورمی کمپوست پسماندهای غذایی و همچنین رشد کرمها در این پسماندها حائز اهمیت است. هدف از این مطالعه تعیین حدود دما و رطوبت بهینه رشد کرمها و پیشرفت فرآیند در تولید ورمی کمپوست از پسماندهای غذایی بود.
روش بررسی: در این مطالعه از کرم های گونه (Eisenia foetida) ای زنیا استفاد شد. انجام فرآیند در محیط های کوچک به اندازه گلدان به ارتفاع cm15و قطرcm12 و به مدت یک ماه صورت گرفت، سه بازه دمایی 5-15، 15- 25و 25-35 درجه سانتیگراد و سه بازه رطوبتی 55-65% ، 65-75% و75-85% استفاده شد.
یافتهها: برای آنالیز آماری نتایج از آزمون چند متغیره استفاده شد که تحلیل نتایج نشان دهنده معنیدار بودن تاثیر دما و رطوبت بر نسبت C:N در فرآیند میباشد .(Pvalue<0.05)
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دمای 15-25 درجه سانتیگراد برای انجام فرآیند مناسبتر میباشند. بر طبق نتایج با افزایش یا کاهش دمای محیط، مانند فصل زمستان و تابستان، نگهداری رطوبت در حد 65-75% در انجام بهتر فرآیند موثر است. با توجه به نتایج به دست آمده، همچنین به نظر میرسد که دمای 15-25 درجه و رطوبت 65-75% برای رشد کرمها شرایط بهتری باشد.
محمد علی ززولی، انوشیروان محسنی بندپی، اکبر اسلامی، افشین صادقی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بازیافت یکی از بهترین گزینهها در مدیریت مواد زائد جامد میباشد که ازنظر اقتصادی و زیست-محیطی دارای فواید قابل توجهی میباشد. یکی از مواد قابل بازیافت در مواد زائد، کاغذ و مقوا میباشد. ادارات، سازمانها و موسسات دولتی وخصوصی یکی از منابع مهم تولید کاغذ هستند. آگاهی از میزان کاغذ تولیدی ادارات در مدیریت مواد زائد و بازیافت اهمیت دارد. لذا هدف از این مطالعه، تعیین میزان تولید کاغذ باطله و پتانسیل بازیافت کاغذ در 20 اداره کل استان مازندران میباشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در20 اداره کل و یا سازمان مستقر در مرکز استان مازندران انجام شده است. ادارات بصورت تصادفی انتخاب شدند. بررسی و عمل نمونهبرداری در طی4 ماه انجام شده است. کاغذ باطله تولیدی واحدهای انتخابی در پایان وقت اداری تفکیک و توسط یک ترازوی دقیق وزن شد و این عمل برای هر اداره به مدت یک هفته در هر ماه انجام شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که در جامعه مورد مطالعه ماهانه بیش از 2 تن کاغذ باطله تولید میگردد. بیشترین و کمترین میزان کاغذ باطله تولیدی دربین ادارات به ترتیب مربوط به آموزش وپرورش و موسسه بازیافت میباشد. اما از نظر سرانه تولید به ازای هر کارمند، آموزش و پرورش و جهاد کشاورزی به ترتیب با 058/2و 192/0 کیلوگرم به ازای هر نفر در ماه دارای حداکثر و حداقل سرانه تولید کاغذ میباشند. همچنین میزان تولید کاغذ باطله در روز اول(شنبه) و آخر(پنج شنبه) کاری هفته به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار است اما اختلافشان معنیدار نیست (05/0 (Pvalue>. تنها در یک اداره عمل جداسازی کاغذ از سایر زبالهها و در نهایت فروش آنها انجام میشود.
نتیجهگیری: مدیریت مواد زائد در ادارات نیاز به توجه بیشتری دارد و باید نگرش مدیران بخصوص بخش خدماتی تغییر یابد تا مواد زائد بخصوص کاغذ را به عنوان یک ماده با ارزش تلقی نمایند. متولیان مدیریت مواد زائد کشور باید نسبت به تدوین دستورالعمل جمعآوری و بازیافت مواد زائد ویژه ادارات اقدام نمایند تا تمام ادارات مطابق آن عمل نمایند. محاسبات اقتصادی نشان میدهد که بازیافت کاغذ در ادرات صرفه اقتصای نیز دارد.
غلامرضا موسوی، اکرم جمال، حسن اصیلیان،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه وهدف: متداولترین روش تثبیت لجنهای بیولوژیکی مازاد ، هضم هوازی میباشد که به دلیل بالا بودن زمان هوادهی، اندازه این تأسیسات بزرگ بوده و هزینه سرمایهگذاری زیادی را به سیستم تحمیل میکند. به دلیل قدرت اکسیداسیون بالای ازن، افزودن این ماده به لجن باعث واپاشی جامدات لجن و تسریع در عمل تثبیت و در نتیجه کاهش اندازه و هزینه تأسیسات تصفیه لجن میگردد. بنابراین دراین تحقیق، فرآیند تلفیقی پیش تصفیه با ازن و سپس هضم هوازی لجن مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: در این پژوهش از یک سیستم آزمایشگاهی شامل ژنراتور ازن، راکتور ازن زنی با حجم 2 لیتر و یک راکتور هوادهی استفاده گردید و پارامترهای TSS، VS ، COD کل و محلول، HPC، کلیفرم مدفوعی و قابلیت ته نشینی لجن اندازهگیری شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که میزان کاهش جامدات فرار پس از گذشت 10 روز از هوادهی لجن بدون پیش تصفیه با ازن هنوز قادر به تأمین استاندارد EPA (کاهش 38 درصد (VS در این زمینه نمیباشد. در حالی که نتایج حاصل از تلفیق ازن زنی با دوز 25/0 یا g O3/g TS 5/0 و به ترتیب 6 یا 3 روز هوادهی باعث کاهش VS به بیش از 38 درصد شده و استانداردهای EPA را از این نظر برآورده میکند. بنابراین زمان هضم که در سیستم های متداول هضم هوازی 20-15 روز است پس از پیش تصفیه با ازن به 3 تا 6 روز کاهش مییابد. همچنین ازن زنی به لجن تا حد زیادی باعث بهبود قابلیت ته نشینی لجن وکاهش حجم لجن دفعی نهایی میشود.
نتیجه گیری: پیش ازن زنی لجن با مقادیر کم ازن به دلیل واپاشی جامدات میتواند راندمان هضم هوازی را به میزان زیادی افزایش دهد که این امر باعث کاهش اندازه تأسیسات و هوای مورد نیاز شده و هزینه های سرمایه گذاری و تا حدودی بهره بردای را نیز می تواند کاهش دهد.
سید شهرام شکرفروش، الهه خواجه علی، مهدی زارعی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: در بسیاری از کشورها باور عمومی بر این است که دستکاری همزمان پول و غذا میتواند در ایجاد بیماریهای ناشی از غذا مؤثر باشد. این مطالعه با هدف تعیین میزان آلودگی (تعداد کلی باکتریها) و آلودگی به باکتری های بیماریزای غذازاد در اسکناسهای جمعآوری شده از فروشگاههای تهیه و توزیع مواد غذایی انجام گردیده است.
روش بررسی:در این مطالعه تعداد 120 نمونه از اسکناسهای رایج کشور (2000، 5000، 10000 و 20000 ریالی) از فروشگاههای مختلفی که با مواد غذایی در ارتباط بودند شامل نانوایی، مرغ فروشی، ساندویچ و پیتزا فروشی، قصابی، شیرینیفروشی و بستنیفروشی جمعآوری گردید. اسکناس ها از نظر ظاهری به سه دسته نو، معمولی و کهنه تقسیم گردیدند. بر روی تمامی اسکناس ها آزمایش های تعیین تعداد کلی باکتری ها، جستجوی اشریشیاکولای، استافیلوکوکوس آرئوس، باسیلوس سرئوس، سالمونلا، لیستریا بر اساس روش های استاندارد انجام گردید.
یافته ها: میانگین تعداد کلی باکتریها در اسکناسهای 2000، 5000، 10000 و 20000 ریالی به ترتیب 49/118، 32/106، 44/69 و 81/220 واحد تشکیلدهندهی کولونی بر سانتیمتر مربع بود. بر اساس نتایج بدست آمده تفاوت معنیداری بین انواع مختلف اسکناس در ارتباط با بار کلی میکروبی مشاهده نشد. در هیچکدام از اسکناسهای جمعآوری شده از فروشگاههای مختلف مرتبط با مواد غذایی لیستریا و سالمونلا مشاهده نگردید. درصد آلودگی کل اسکناسهای جمعآوری شده به باکتریهای اشریشیا کولای، استافیلوکوکوس آرئوس، باسیلوس سرئوس به ترتیب 3/13، 5/32 و 8/10 درصد مشاهده گردید. درصد آلودگی اسکناسهای جمعآوری شده از فروشگاههای نانوایی، مرغفروشی، شیرینیفروشی، بستنی فروشی، قصابی و ساندویچ فروشی به باکتری اشریشیاکولای به ترتیب صفر، 10، 5، صفر، 60 و 5 درصد؛ به باکتری استافیلوکوکوس آرئوس به ترتیب 30، 35، 10، 40، 55 و 25 درصد؛ به باکتری باسیلوس سرئوس به ترتیب 10، 10، 20، 20، صفر و 5 درصد مشاهده شد. بین وضعیت ظاهری و آلودگی باکتریایی اسکناس ها ارتباط معنی داری مشاهده نشد. تاٌثیر وجود یا عدم وجود صندوق دار در فروشگاه های مرتبط با مواد غذایی بر آلودگی باکتریایی اسکناس ها نیز بررسی گردید.
نتیجه گیری: اسکناس یا به طور کلی پول در طی دوره عمر خود از محیطهای مختلف و دستهای مختلف آن هم با فراوانی بسیار زیاد عبور میکند. از آنجایی که اطلاعات کمی در مورد سابقه بهداشتی پول در دسترس می باشد، بنابر این در هنگام دستکاری همزمان پول و غذا بایستی توجه زیادی به این مسأله نمود تا از آلودگی متقاطع این دو جلوگیری شود.
کاظم ندافی، سهیلا رضایی، رامین نبی زاده، مسعود یونسیان، حسین جباری،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: انتقال میکروب ها از طریق اتمسفر یک عامل کلیدی برای پراکندگی آن ها می باشد. انتقال میکروب های هوابرد از این طریق می تواند اثرات قابل ملاحظه ای بر سلامت انسان داشته باشد. هدف اصلی این مطالعه تعیین غلظت باکتری های هوابرد در یک بیمارستان کودکان بود.
روش بررسی: تعداد نقاط نمونه برداری هوای داخل بیمارستان 3 نقطه در نظر گرفته شد. این نقاط در طبقات مختلف بیمارستان بوده و نمونه های میکروبی هوا با استفاده از نمونه بردار Quick Take مدل 30 به مدت 4 ماه متوالی (از آذر تا اسفند) و هر 6 روز یک بار برای هر طبقه برداشت شدند.
یافته ها: طبق نتایج این مطالعه میانگین تعداد کلنی تشکیل شده در طول دوره نمونه برداری در طبقه سوم، بخش خون و انکولوژی با مقدار CFU/m3 429 از سایر بخش ها بیشتر بود.جنس باکتری های شناسایی شده ، فلور نرمال پوست ،سیستم تنفسی و دستگاه گوارش بودند.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که تعداد کلنی ها در 14% موارد دراتاق بستری از استاندارد (CFU/m3500) بیشتر بود. که از این میزان 11% مربوط به بخش خون و انکولوژی بود.
علیرضا رحمانی، رقیه نوروزی، محمد تقی صمدی، عباس افخمی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : کنترل و تصفیه آبهای زیرزمینی به وسیله نانو ذرات آهن در طی سالیان اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. کروم به عنوان یکی از آلایندههای متداول خاک و آبهای زیرزمینی محسوب میگردد. آهن با ظرفیت صفر، به عنوان عامل احیاکننده طبیعی می تواند در کنترل مکانهای آلوده مورد استفاده قرار گیرد. هدف از انجام این تحقیق بررسی حذف کروم VI ظرفیتی از محیطهای آبی با استفاده از نانو ذرات آهن تولیدی و پارامترهای موثر بر آن می باشد.
روش و بررسی: در این تحقیق سنتز نانو ذرات آهن با ظرفیت صفر (nZVI) به وسیله افزودن محلول آبکی بورو هیدرید سدیم به محلول آبکی کلرور فریک صورت پذیرفت و کارآیی حذف کروم VI در سیستم ناپیوسته مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین تأثیر عوامل مؤثر در این فرآیند شامل pH محلول ، غلظت اولیه کروم، غلظت nZVI و مدت زمان تماس نیز بررسی گردید.
یافته ها : نتایج حاصل از تحقیق مشخص ساخت که ذرات تولیدی در مقیاس نانو بوده و در 3pH= و با غلظت اولیه کروم 10میلی گرم بر لیتر، اضافه نمودن 5/0 گرم بر لیتر نانو ذرات آهن و زمان تماس 2 دقیقه ، 100% از کروم VI حذف گردیده است.
نتیجه گیری: غلظت nZVI اثر قابل توجهای در احیاء کروم 6 ظرفیتی دارد. واکنش در محدوده وسیعی از pH صورت گرفته وکارآیی حذف با pHرابطه عکس دارد. کارایی حذف قابل توجه، سرعت بالای فرآیند و زمان کوتاه واکنش نشان میدهد که nZVI دارای توانایی بالایی در احیای کروم و حذف آن از آبهای آلوده میباشد.
محمد دلنواز، بیتا آیتی، حسین گنجی دوست،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: در این تحقیق از سیستم نوین هوازی راکتور بیوفیلمی با بستر متحرک (MBBR) جهت تصفیه فاضلاب حاوی آنیلین استفاده شده است. آنیلین به عنوان یک ترکیب سخت تجزیه پذیر در پساب بسیاری از صنایع وجود دارد. هدف از این تحقیق بررسی کارایی راکتور MBBR برای تصفیه ترکیب سخت تجزیه پذیر آنیلین تحت شرایط مختلف و تعیین سینتیک فرایند می باشد.
روش بررسی: در راکتور MBBR جهت بستر رشد میکروارگانیسم ها و تشکیل بیوفیلم از سنگدانه های سبک لیکا استفاده شد. برای بررسی قابلیت سیستم در تصفیه فاضلاب سنتزی حاوی آنیلین از 50 درصد حجم راکتور به عنوان بستر بیوفیلم استفاده و میزان تصفیهپذیری این ترکیب در زمان ماندهای 8، 24، 48 و72 ساعت و COD های مختلف تعیین گردید. جهت بررسی میزان قابلیت تجزیه بیولوژیکی و جذب ترکیبات توسط توده های بیولوژیکی، میزان غلظت مواد خروجی با استفاده از طیف جذبی آلاینده و نیز آزمایش ناپیوسته لجن تطبیق نیافته فاضلاب شهری در تماس با حجم معینی از آلاینده، تعیین شد.
یافتهها: در حالت بارگذاری ناپیوسته بالاترین راندمان حذف %91 در بار آلی ورودی با mg/Lit2000COD = پس از 72 ساعت بدست آمد که نشان از قابلیت سیستم برای حذف این ترکیب سخت تجزیه پذیر بود. طیف آزمایش NMR بر روی نمونه های ورودی و خروجی از راکتور نشان از شکسته شدن حلقه بنزنی داشت. نتایج سینتیک واکنشهای بیولوژیکی نیز نشان از تبعیت راکتور از مدل مرتبه دوم Grau و مدل اصلاح شده Stover-Kincannon داشت.
نتیجهگیری: راکتور MBBR به عنوان یک فرایند تصفیه پیشرفته، قابلیت مناسبی در حذف بیولوژیکی ترکیب
سخت تجزیه پذیر آنیلین نسبت به سایر روشهای ذکر شده در تحقیقات دارد.
محمد آقانژاد، علیرضا مصداقی نیا، فروغ واعظی،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده
سابقه وهدف: امروزه برای حذف استاندارد مواد مغذی از فاضلاب از روش های اصلاح شده لجن فعال موسوم به روش های پیشرفته حذف فسفر استفاده می شود که یکی از مناسب ترین آنها روش بی هوازی-هوازی است. هدف از این تحقیق بررسی ورفع مشکلات موجود تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی نیروگاه خوی وبهینه سازی حذف فسفردرآن است.
روش بررسی: این تحقیق در مقیاس کامل روی تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی نیروگاه خوی انجام گرفت. این تصفیه خانه که با فرایند هوادهی گسترده طراحی و بهره برداری می شد دارای مشکلاتی بود، لذا در مرحله اول ضمن بررسی کارایی کلی آن، مشکلات و علل آنها بررسی گردید. در مرحله دوم با انجام اصلاحات بهره برداری ضمن رفع مشکلات موجود کارایی کلی تصفیه خانه بررسی گردید. درمرحله سوم سیستم موجود به فرایند بی هوازی-هوازی تبدیل گردید وسیستم جدید با تغییر متغیرهایی چون زمان تماس بی هوازی، میزان غذا به میکروارگانیسم، میزان لجن دفعی و زمان ماند سلولی مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: درمرحله اول مهم ترین مشکل، بالا بودن غلظت پارامترهای مهم مانندBOD،TSSو فسفر از حدود مجاز تخلیه، رشد بیش ازحد جلبک در قسمت های مختلف تصفیه خانه و آبراه پذیرنده پساب تعیین گردید. دلیل بالابودن فسفر پساب خروجی نیز آزاد شدن مجدد فسفر از لجن تشخیص داده شد. در مرحله دوم با اصلاح شرایط بهره برداری کارایی حذف فسفر از50 به 62 در صد رسید. در مرحله سوم نیز در نهایت میزان حذف فسفر به82 درصد رسید و مناسب ترین زمان تماس بی هوازی 3 الی 4ساعت، زمان ماند سلولی 3 روز و نسبت غذا به میکروارگانیسم 12/0 تعیین گردید که بیشترین تاثیر را کاهش زمان ماند سلولی داشته است.
نتیجه گیری: با تنظیم عوامل بهره برداری مانند زمان ماند سلولی، میزان لجن برگشتی ونحوه پردازش لجن در تصفیه خانه های فاضلاب می توان ضمن حفظ کارایی کلی آنها میزان حذف فسفر را افزایش داد که در مورد این تصفیه خانه این امر به میزان 12درصد بود.درتصفیه فاضلاب،مخصوصا برای حذف فسفر فرایند بی هوازی-هوازی مناسب تراست همچنان که در این طرح تاثیر آن در افزایش میزان حذف فسفر 20 درصد بود
مهدی فرزادکیا، روشنک رضایی کلانتری، سهند جرفی، امیررضا طلایی، غلامرضا موسوی،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: پروپیلن گلیکول ترکیب اصلی مورد استفاده در ضدیخ ها می باشد. بخش قابل توجهی از این ترکیب پس از مصرف وارد محیط شده و محیط زیست و به ویژه خاک های محل را آلوده می کند. هدف از این مطالعه تعیین حذف بیولوژیکی پروپیلن گلیکول از فاضلاب و خاک به کمک باکتری های جدا شده از فرایند لجن فعال می باشد.
روش بررسی: در این مطالعه لجن فعال حاصل از خط لجن برگشتی یک تصفیه خانه فاضلاب شهری در یک سیستم پایلوت لجن
فعال اختلاط کامل برای تجزیه پروپیلن گلیکول سازگار شدند. سازگارسازی میکروارگانیسم ها در مدت زمان 115 روز با 4 زمان ماند مختلف 18 ، 12 ، 6 و 4 ساعت و غلظت COD محلول ورودی mg/L1000 انجام گرفت. پس از این مدت میکروارگانیسم ها به خاکی انتقال داده شدند که به طور مصنوعی به پروپیلین گلیکول آلوده شده بود.
یافته ها: میانگین راندمان حذف پروپیلن گلیکول در فاز مایع در زمان ماندهای 18 ،12 ، 8 و 4 ساعت در شرایط پایداری به ترتیب 6/98، 1/97 ، 4/86 و 2/62 درصد بوده است. بیشترین درصد حذف پروپیلن گلیکول در خاک 8/97 بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که پروپیلن گلیکول اساساً دارای ویژگی های تجزیه پذیری بیولوژیکی مناسبی بوده و در محیط های آبی و خاک پس از طی یک دوره نسبتاً کوتاه سازگاری تحت تجزیه بیولوژیکی قرار گرفته و حذف می شود.
محمد تقی قانعیان، قادر غنی زاده،
دوره 2، شماره 1 - ( 4-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات فنلی در فاضلاب صنایع مختلف موجود بوده و جزء آلاینده های دارای تقدم می باشند. کاربرد برخی فرایند های متداول حذف این ترکیبات از فاضلاب های صنعتی به دلیل هزینه بالا و کارایی پایین با محدودیت هایی مواجه می باشند. فرایند پلیمریزاسیون آنزیمی به عنوان یک روش نوین پتانسیل رقابت با روش های متداول را دارد.این مطالعه با هدف بررسی کارایی عصاره گیاه تربچه (Raphanus Sativus) به عنوان منبع آنزیم پراکسیداز در پلیمریزاسیون و حذف فنل از فاضلاب مصنوعی در حضور پراکسید هیدروژن انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارایی حذف فنل از فاضلاب مصنوعی در مقیاس آزمایشگاهی و به صورت منقطع بررسی شده است. مقادیر غلظت فنل و فعالیت آنزیم پراکسیداز با استفاده از اسپکتروفتومتر و از طریق روش رنگ سنجی (4- آمینو آنتی پیرین) اندازه گیری گردید . غلظت فنل در فاضلاب مصنوعی مورد آزمایش 1000 میلی گرم در لیتر و میانگین فعالیت آنزیم پراکسیداز در عصاره گیاه تربچه 107/3 (واحد بر میلی لیتر) بوده است.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش حجم عصاره گیاه، راندمان حذف فنل افزایش می یابد. به طوری که برای حجم عصاره 5 و 50 میلی لیتر، به ترتیب راندمان حذف 6/7 و 2/98 درصد بوده است. به علاوه با افزایش تعداد دفعات افزودن عصاره گیاه و پراکسیدهیدروژن، راندمان حذف بهبود یافته، به طوری که در افزودن یک مرحله ای و سه مرحله ای پراکسیدهیدروژن و زمان واکنش 3 ساعت، راندمان حذف فنل به ترتیب 2/84 و 1/93 درصد بوده است.
نتیجه گیری: فرایند پلیمریزاسیون آنزیمی به عنوان یک فرایند مناسب می تواند جهت حذف فنل و ترکیبات آن از فاضلاب مورد استفاده قرار گیرد. جهت دستیابی به راندمان مناسب لازم است نسبت آنزیم به فنل و نسبت پراکسید هیدروژن به فنل و تواتر افزودن عوامل شرکت کننده در واکنش در حد مناسب تنظیم گردد.