706 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
مهدیه جعفری، ابوالفضل ناجی، مسلم شریفی نیا، مسلم دلیری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروپلاستیک ها با ورود به زنجیره غذایی آبزیان سبب آسیب به دستگاه گوارش، اختلال در چرخه تولیدمثل و در نهایت مرگ آنها می شوند. تحقیق حاضر با هدف بررسی آلودگی میکروپلاستیک در دستگاه گوارش میگوهای وانامی پرورشی در برخی از مزارع پرورش میگو در استان های بوشهر، خوزستان و هرمزگان انجام شد.
روش بررسی: نمونه برداری از دو مزرعه پرورش میگو در هر بندر شامل بندر ریگ در استان بوشهر، بندر چوئبده در استان خوزستان و تیاب جنوبی واقع در استان هرمزگان انجام شد. تعداد 90 نمونه میگو در طول ماه های خرداد تا مهر 1399 از هر مزرعه پرورشی در مجموع 540 نمونه میگو به صورت تصادفی جمع آوری گردید. روش شناسایی میکروپلاستیک ها به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتر FT-IR انجام شد.
یافته ها: بیشترین فراوانی میکروپلاستیک ها مربوط به میگوهای پرورشی در مزارع استان خوزستان با میزان 41/11 درصد بود و در استان های هرمزگان و بوشهر به ترتیب با 28/88 و 17/70 درصد میزان کمتری از آلودگی میکروپلاستیک مشاهده شد. میانگین میکروپلاستیک ها براساس تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA One-way) در دستگاه گوارش میگوی در ایستگاه های مورد مطالعه اختلاف معنی داری داشت (0/05p<). بیشترین نوع و رنگ میکروپلاستیک در دستگاه گوارش میگوهای مزارع پرورشی همه استان ها متعلق به فیبر و رنگ سیاه بود. پلی پروپیلن و پلی استایرن در میکروپلاستیک های یافت شده در دستگاه گوارش میگوها شناسایی شدند.
نتیجه گیری: در دستگاه گوارش برخی از میگوهای مزارع پرورشی مورد بررسی در این پژوهش شامل هر سه استان بوشهر، خوزستان و هرمزگان میکروپلاستیک مشاهده شد، بیشترین فراوانی میکروپلاستیک ها در دستگاه گوارش میگوها مربوط به مزارع پرورش استان خوزستان بود و دستگاه گوارش میگوها در استانهای هرمزگان و بوشهر به ترتیب از میزان کمتری میکروپلاستیک برخوردار بودند.
سعید رجبی، نسیم صالحی، حسن هاشمی، فائزه مباشری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: شناخت و آگاهی داشتن از رشته تحصیلی سبب ایجاد انگیزه در فرد میشود. لذا دانشجویان باید جهت انجام هر چه بهتر وظائف محول شده در آینده، با آگاهی بیشتری رشته تحصیلی خود را انتخاب نموده تا به دنبال آن علاقهمندی بیشتری در آنها ایجاد شود. این مطالعه با هدف تعیین نگرش دانشجویان بهداشت محیط، نسبت به رشته تحصیلی و آینده شغلی خود در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه در قالب مطالعات پژوهش در آموزش پزشکی بود که بصورت توصیفی-مقطعی انجام شد. در این مطالعه نگرش و آگاهی 120 دانشجوی رشته مهندسی بهداشت محیط در دانشگاه علوم پزشکی شیراز در تمام مقاطع با استفاده از پرسشنامه دانشگاه مینه سوتای آمریکا، ارزیابی شد و سپس دادهها با استفاده از آزمونهای t-test و کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که بیش از 80 درصد دانشجویان بدون هیچ شناخت قبلی از رشته آن را انتخاب کرده و بیش از 90 درصد آنها این رشته را از اولویتهای انتخاب رشته خود ندانسته و 80 درصد از آنها بیان کردند که رشته آنها از موقعیت شغلی مناسبی برخوردار نیست.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، بطور کلی نظر اکثر دانشجویان نسبت به ورود به این رشته منفی بود. در نتیجه بهتر است این رشته بطور مناسب و کامل قبل از ورود به آن به دانش آموزان معرفی شود و همچنین تجدید نظری بر روی سرفصلهای دروس این رشته انجام شود تا نیازهای جامعه برطرف گردد.
سمیرا شیخی، آران مشیری، حسن اصلانی، شمس الدین علیزاده،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه یکی از راههای اصلی انتقال بیماریها آب آشامیدنی است، ایمنی آب آشامیدنی موضوعی مهم برای مصرف کنندگان و تامین کنندگان آب و همچنین بهره برداران سامانه های آبرسانی و مسئولین بهداشتی ناظر بر این سامانه ها محسوب می شود. این مطالعه با هدف شناسایی و ارزیابی نیمه کمی و اولویت بندی ریسک های موجود در سیستم تامین آب شرب شهر بستان آباد انجام گردید.
روش بررسی: براساس راهنمای برنامه ایمنی آب سازمان جهانی بهداشت و انجمن بین المللی ایمنی آب و همکاری تیم WSP، سیستم تامین آب شهر بستان آباد مورد بازرسی و توصیف قرار گرفت. برای ارزیابی و مستندسازی عناصر کلیدی WSP و شناسایی مراحل نیازمند ارتقاء از ابزار تضمین کیفیت برنامه ایمنی آب (نرم افزاری تحت عنوان WSP-QA TOOL) استفاده شد.
یافته ها: براساس یافته های این مطالعه مشخص شد که امتیاز نهایی برحسب درصد اجرای برنامه ایمنی آب در سیستم آبرسانی شهر از 8/38 در سال 97 به امتیاز نهایی 55 در سال 99 رسیده است و این نشان دهنده ارتقاء اجرای برنامه ایمنی آب در طی دو سال است. در مجموع تعداد 1474 عنوان ریسک شناسایی شد که از این میان بیشترین تعداد ریسک (508 عنوان ریسک) مربوط به منابع تامین آب خام و کمترین تعداد ریسک (52 مورد) مربوط به واحد گندزدایی و مخازن ذخیره بوده است.
نتیجه گیری: تأسیسات آبی بستان آباد تحت تاثیر تهدیدات بالقوه شناسایی شده، آسیب پذیر بوده و نیازمند اصلاحات، کنترل و نظارت جدی و آموزش و مهارت افزایی بهروز و مکرر کارکنان است.
مبینا نادم سورکی، فاطمه نجات زاده، فتح اله غلامی بروجنی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی شهروندان استان مازندران در سال 1400 بوده است.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی به ارزیابی سطح آگاهی، نگرش و رفتارهای زیست محیطی شهروندان استان مازندران پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق (384 نفر) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها از یک پرسشنامه که پایایی آن در مطالعه مرزبان مشخص شده بود استفاده شد. دادههای جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS 21 مورد تحلیل قرار گرفتند. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، رابطه میان میزان آگاهی و عملکرد زیست محیطی تحلیل شد.
یافتهها: از بین 384 نفر از شرکت کنندگان فقط 135 نفر به تمام سوالات پاسخ کافی داده بودند. نتایج مطالعه نشان داد، علیرغم آگاهی متوسط شهروندان، رفتار زیست محیطی در سطح خوبی قرار دارد. میانگین نمره آگاهی، نگرش و رفتار زیست محیطی به ترتیب برابر با 2/06±5/93، 9/30±47/67، 12/69±58/70 بوده و بیشترین منبع کسب اطلاعات زیست محیطی تلویزیون (46/7 درصد) و محاورات اجتماعی (19/3 درصد) بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان میدهد بین آگاهی و عملکرد زیست محیطی شهروندان ارتباط معنیداری وجود داشت (0/05p<).
نتیجهگیری: با وجود آگاهی متوسط شهروندان، رفتار زیست محیطی آنها در سطح خوبی قرار داشت ولی طبق گزارشات متعدد، شاخصهای زیست محیطی استان در شرایط مناسبی نیست و بیانگر این است که احتمالا ساز و کارها و عوامل دیگری مانند سیاستگذاریهای زیست محیطی و عوامل اقتصادی نیز بر عملکرد زیست محیطی افراد اثرگذار است که بایستی مورد بررسی قرار گیرند.
آناشه ماردیروسی، هانیه فخری، علی اسرافیلی، معصومه حشم فیروز، مهدی فرزادکیا،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ترکیبات دارویی میتوانند سبب ایجاد خطرات بالقوه برای ارگانیسمهای آبی و خاکی شوند. تاکنون روشهای متفاوتی برای حذف این آلایندهها بکار گرفته شده است، فرآیندهای فتوکاتالیستی یکی از موثرترین فرآیندها در حذف ترکیبات دارویی هستند. در مطالعه حاضر، کارایی نانوکامپوزیت جدید مبتنی بر MOF، PMo/UiO-66، به عنوان فتوکاتالیست برای تخریب آموکسی سیلین تحت تابش نور مرئی ارزیابی شد.
روش بررسی: بررسی تجزیه شیمیایی آموکسی سیلین با استفاده از سیستم PMo/UiO-66 طی مراحل مختلفی صورت گرفته است. در مرحله اول نانوکامپوزیت MOF، PMo/UiO-66 با روش سولوترمال (solvothermal) سنتز و به دنبال آن خصوصیات نانوکامپوزیت سنتز شده با تکنیکهای XRD، FTIR و SEM بررسی شد. تأثیر پارامترهای عملیاتی مختلف مانند pH(3، 6 و 9)، غلظت کاتالیست ( %w/w 15، 20، 25 و 30)، غلظت اولیه آموکسی سیلین (20، 30، 40 و mg/L 50) در زمانهای مختلف بر راندمان حذف بررسی شد. میزان قابلیت استفاده مجدد کاتالیست مذکور برای چهار چرخه استفاده مجدد بررسی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد نانوکامپوزیت PMo/UiO-66 در pH 6، غلظت نانوکامپوزیت %w/w 25 و غلظت mg/L 20 آموکسی سیلین موجب تجزیه کامل آموکسی سیلین پس از min 120 شده است. بررسی سینتیک واکنش نشان داد، سینتیک حذف آموکسی سیلین توسط PMo/UiO-66 از مدل درجه اول پیروی میکند. نتایج آزمایشات استفاده مجدد از کاتالیست نشان داد که کاتالیست مذکور کارایی خوبی پس از چهار چرخه استفاده مجدد داشته است.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که فتوکاتالیست PMo/UiO-66 کارایی مناسبی در حذف آموکسیسیلین در شرایط بهینه دارد.
معصومه سلاحورزی، سهیل سبحان اردکانی، امیرهومن حمصی، لعبت تقوی، جمال قدوسی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی و انباشت فلزات سنگین در خاک مهمترین چالش و نگرانی مشترک محیط زیستی، اقتصادی و بهداشت عمومی در سراسر جهان است. از اینرو، این پژوهش با هدف ارزیابی آلودگی و منشأیابی عناصر آهن، روی، کادمیم و کروم در خاک سطحی شهرستان خرم آباد در سال 1399 انجام یافت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، پس از تفکیک منطقه مورد مطالعه به 11 واحد کاری همگن، در مجموع 65 نمونه خاک سطحی به روش منظم-تصادفی از عمق cm 20-0 برداشت شد. پس از آماده سازی و هضم اسیدی نمونه ها در آزمایشگاه، مقادیر عناصر در آنها توسط روش طیفسنجی نوری پلاسمای جفتشده القایی (ICP-OES) خوانده شد. همچنین، مقادیر شاخصهای غنی شدگی (EF)، فاکتور آلودگی (CF) و شاخص جامع آلودگی نمرو (NIPI) محاسبه شدند. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم افزار آماری SPSS انجام یافت.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت عناصر آهن، روی، کادمیم و کروم در نمونه های خاک به ترتیب برابر با 3/14، 1/13، 0/021 و (mg/kg) 0/529 بوده است. نتایج محاسبه شاخص EF نشان داد که غنی شدگی عناصر روی، کادمیم و کروم "بی نهایت شدید" و میانگین مقادیر EF برای عناصر از ترتیب نزولی کادمیم > کروم > روی تبعیت کرده است. میانگین مقادیر شاخصهای CF و NIPI نیز به ترتیب در دامنه 5-10×3/30 تا 0/182 و 0/136-0/043 متغیر و بیانگر سطح "آلودگی کم" و شرایط کیفی "بدون آلودگی" در همه مکانهای مورد مطالعه بود. براساس نتایج تجزیه و تحلیل های آماری چند متغیره (PCC، PCA و HCA) عنصر آهن منشا زمین شناسی داشت؛ در حالیکه مشخص شد منشاء انتشار عناصر روی، کادمیم و کروم عمدتا با فرآیندهای زمین زایی و فعالیت های انسانی (کشاورزی و شهری) مرتبط بوده است.
نتیجه گیری: هرچند میانگین مقادیر شاخص های CF و NIPI نشان داد که در حال حاضر کیفیت خاک در منطقه مورد مطالعه قابل قبول است، ولی، نتایج محاسبه شاخص EF در نمونه های خاک بیانگر تأثیر منابع انسانی (به ویژه فعالیت های کشاورزی و شهری) بر مقادیر عناصر روی، کادمیم و کروم بود. از این رو، پایش منظم و دورهای نمونه های خاک و همچنین مدیریت و کنترل منابع انتشار آلاینده ها به منظور حفظ سلامت محیط و انسان توصیه میشود.
محدثه بداغی، طیبه رسوله وندی، امیرحسین محوی، حسین آذرپیرا،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بدلیل وجود بیماریهای عفونی و آلودگیهای انگلی در مهدکودکها، رعایت نکات بهداشتی در این مراکز از اهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه تحلیلی مقطعی با هدف بررسی وضعیت بهداشت محیط مهدکودکهای شهر ساوه در سال 99 انجام شد.
روش بررسی: چک لیستی با 133 سوال که شامل 57 سوال مختص شرایط کرونا برگرفته از دستورالعمل گام دوم مبارزه با ویروس کرونا و 76 سوال از آیین نامه 150/920318 طراحی گردید. تمامی مهدکودکهای فعال (9 مورد) وارد مطالعه شدند و جواب سوالات به صورت بله، خیر و مصداق ندارد ثبت و با استفاده از نرم افزار SPSS، T مستقل، کای اسکوئر و آنالیز واریانس یک طرفه آنالیزگردید.
یافته ها: نتایج بدست آمده از آنالیز چک لیست ها نشان داد که مطابقت وضعیت بهداشتی انواع مهدکودکها با آیین نامه 150/920318، دارای مطلوبیت کل که شامل بهداشت فردی (81/4 درصد)، بهداشت مواد غذایی (63 درصد)، بهداشت ابزار و تجهیزات (66/5 درصد)، بهداشت ساختمان (78 درصد)، آموزش بهداشت (90 درصد)، ملاحظات درخصوص مواد گندزداها بر پایه الکل (92 درصد) و ملاحظات درخصوص سفید کنندهها (94 درصد) بودند. بین سرانه هرکودک با حیطههای مختلف چک لیست ارتباط معنیداری وجود نداشت (0/05<p).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که وضعیت کلی بهداشت محیط مهدکودکهای شهرستان ساوه مطلوب بوده و فقط دومتغیر بهداشت ابزار و تجهیزات (66/5 درصد) و همچنین بهداشت مواد غذایی (63 درصد) کمترین مطلوبیت را در بین عوامل بررسی شده دارا بودند، که باید به این مهم رسیدگی گردد.
مریم حیدرییگانه، سودابه قدسی، سجاد مظلومی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از استراتژیهای اساسی برای کاهش شیوع بیماری در بین افراد جامعه، به خصوص کودکان و نوجوانان که در طی همهگیری بیماری کووید-19، رعایت بهداشت و رفتارهای محافظت شخصی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین رعایت شیوه نامههای بهداشتی در مدارس ابتدایی شهر ایلام در طول شیوع ویروس کرونا در سال 1401-1400 صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی-مقطعی در مدارس ابتدایی شهر ایلام با نمونه آماری 49 مدرسه (25 مدرسه دخترانه و 24 مدرسه پسرانه) انجام شد. در این مطالعه از چک لیست مراقبت و کنترل بیماری کرونا ویروس جدید 2019 در مدارس استفاده شد که دارای 15 سوال با مجموع امتیاز 100 است. دادهها با آزمونهای آماری کولموگروف-اسمیرنف و T-Test به کمک نرم افزار SPSS. V21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که بیشترین و کمترین امتیازها به ترتیب مربوط به پارامترهای انجام ارزیابی بهداشتی مدرسه قبل از بازگشایی (100 درصد) و غربالگری افراد از نظر واکسینه شدن انجام تست PCR (صفر درصد) است. میانگین امتیاز رعایت چک لیست در مدارس دخترانه 74/3 و در مدارس پسرانه 74/38 بود. همچنین، نتایج حاصل از آزمون T-Test نشان داد که ارتباط معنیداری بین میانگین نمره مدارس دخترانه و پسرانه وجود ندارد (0/05< p).
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که امتیاز کسب شده رعایت پارامترهای چک لیست کلیه مدارس شهر ایلام کمتر از امتیاز 85 است و علت اصلی آن رعایت نکردن پارامتر غربالگری افراد از نظر واکسینه شدن/انجام تست PCR در مدارس است.
نبی شریعتی فر، جعفر حاجوی، سید حسین ابطحی ایوری، مجتبی کیان مهر،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات محافظتی عصارههای آبی و اتانولی آویشن شیرازی (Zataria multiflora Boiss) بر آسیب DNA لنفوسیتهای انسان با استفاده از روش کامت، انجام شد.
روش بررسی: لنفوسیتهای خون محیطی از 16 داوطلب سالم جدا شد. سلولها ابتدا با 100 میکرومولار H2O2 و نیز عصارههای آبی و الکلی برگ آویشن با غلظت mg/mL 2/5 بطور جداگانه تیمار شدند. نهایتاً سلولها در ترکیبی از H2O2 جهت ایجاد آسیب DNA با عصاره آبی و الکلی در دمای C0 4 به مدت min 30، انکوبه شدند. میزان مهاجرت DNA در سلولها با استفاده از روش کامت اندازه گیری گردید و آسیب DNA به صورت سه شاخص: طول دنباله، درصد DNA در دنباله و اندازه حرکت دنباله بیان شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که آسیب DNAلنفوسیتهای در معرض عصاره اتانولی آویشن شیرازی به طور قابل توجهی کمتر از لنفوسیتهای تیمار شده با H2O2 بود. علاوه بر این، طول دم (µm) 1/62±5/48 در مقابل 6/90±22/82، درصد DNA در دم 1/55±4/56 در مقابل 4/55±16/00، و اندازه حرکت دم (µm) 0/11±0/28 در مقابل 0/83±2/33 بود (0/001 p <).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که عصارههای آبی و اتانولی آویشن شیرازی به طور قابل توجهی قادر به حذف رادیکالهای DPPH از طریق مکانیسم احتمالی فعالیت مهار رادیکال هستند. در نتیجه، عصاره اتانولی اثر بهتری نسبت به عصاره آبی آویشن شیرازی در جلوگیری از آسیب اکسیداتیو DNA به لنفوسیتهای انسانی داشت.
محمد مسافری، فرهاد غیوردوست، رضا دهقانزاده، حسن اصلانی، سپیده نعمتی منصور، ندا گیلانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سیر تحولات در نظام سلامت و آموزش پزشکی و سایر علوم مرتبط از جمله سلامت محیطزیست چالشی جهانشمول است. در تحقیق حاضر محتوی آموزشی بهداشت محیط و بازنگری در آن از دیدگاه دانشآموختگان و دانشجویان رشته مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-مقطعی بود. در این پژوهش از طریق دو چکلیست نظرات دانشجویان و دانشآموختگان بهداشت محیط درخصوص لزوم بازنگری در محتوی آموزشی رشته با توجه به مقتضیات زمان و در نظر گرفتن وضعیت آینده، با مشارکت 441 نفر بررسی گردید. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد.
یافتهها: با توجه به نتایج بهدست آمده، 73/7 درصد دانشآموختگان بر این باور بودند که محتوی آموزشی رشته بهداشت محیط در ایران با کشورهای توسعه یافته دارای تفاوتهای اساسی است. 81/7 درصد اعتقاد داشتند محتوی آموزشی ارائه شده به دانشجویان بهداشت محیط تناسبی با وظائف آنها در عمل ندارد. 91/4 درصد موافق با بازبینی در شرح وظائف مندرج در کوریکولوم آموزشی برای دانشجویان مقاطع مختلف رشته فوقالذکر بودند. 88/4 درصد معتقد بودند که بازنگری در محتوی آموزشی این رشته با توجه به "تغییر وظائف اجرایی و عملی بهداشت محیط طی سالهای گذشته"، ضروری است.
نتیجهگیری: اکثریت قاطع دانشآموختگان رشته بر لزوم بازنگری در محتوی آموزشی رشته بهداشت محیط با در نظر گرفتن مقتضیات زمان تأکید داشتند. لازم است حوزه بهداشت محیط در کشور با توجه به تغییر وضعیت و نیز ظهور شاخصهای جدید مجدداً بازتعریف شود.
غلامعلی شریفی عرب، محمد احمدی، نبی شریعتی فر، پیمان آریایی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربنهای آروماتیک چند هستهای (PAHs) از ترکیبات با احتمال سرطان زایی و جهش زایی بالایی هستند. هدف از این مطالعه بررسی میزان 16 مورد از این ترکیبات در انواع مختلف کنسروهای ماهی است.
روش بررسی: در این پژوهش ابتدا کربن نانوتیوب چند جداره با روش استخراج فاز جامد، مغناطیسی گردید و سپس کامپوزیت سنتز شده جهت استخراج ترکیبات از ماتریکس نمونههای کنسرو ماهی مورد استفاده قرار گرفت. در آخر غلظت هرکدام از این ترکیبات از طریق دستگاه کروماتوگرافی گازی/اسپکتروفتومتر جرمی (GC/MS) اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که بالاترین میزان میانگین کل و 4 هیدروکربنهای آروماتیک چند هستهای به ترتیب مقدار µg/kg 5/29±20/22 و µg/kg 1/41±6/07 بوده است. همچنین بالاترین میزان میانگین بنزو پیرن (BaP) یافت شده در تمام نمونهها میزان µg/kg 0/41±1/34 بوده است که از استانداردهای موجود پایینتر بوده است (استاندارد اتحادیه اروپا برای بنزو پیرن در ماهی میزان µg/kg 2 است). میزان این ترکیبات در انواع تنهای ماهی به این صورت بود: تن ماهی در روغن زیتون> تن ماهی با شوید> تن ماهی ساده> تن ماهی در آب نمک و در آخر میزان این ترکیبات در برند A از سایر برندها بیشتر بوده است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش و به دلیل پایینتر بودن میانگین کل هر کدام از این ترکیبات نسبت به استانداردهای موجود در انواع مختلف کنسرو ماهی میتوان بیان نمود که خطری از این بابت مصرف کنندهها را تهدید نمیکند.
انسیه نوروزی، فریده فتحی نژاد، فاطمه سلمانی، پریسا صدیق آرا، طیبه زینلی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی تفاوت دانش، نگرش و عملکرد از جنبه بهداشت و ایمنی مواد غذایی بین افراد جامعه با و بدون سابقه ابتلا به کووید-۱۹ است.
روش بررسی: مطالعه توصیفی-تحلیلی با استفاده از پرسشنامه آنلاین استاندارد بر روی 712 نفر از شهریور تا مهر ماه 1400 انجام شد. پرسشنامه در چهار بخش که بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم شامل 7 سوال در ارتباط با دانش شرکتکنندگان در مورد بهداشت و ایمنی مواد غذایی، بخش سوم شامل 10 سوال درباره نگرش و بخش چهارم 10 سوال مربوط به عملکرد بهداشتی شرکت کنندگان استفاده شد. از مدل رگرسیون خطی چندگانه برای تعیین بهترین پیش بینی کنندههای دانش، نگرش و عملکرد استفاده شد. سطح معنیداری p <0/05 در نظر گرفته شد.
یافتهها: افراد دارای سابقه ابتلا 271 (43 درصد) و افراد بدون سابقه ابتلا 361 (57 درصد) نفر بودند. فاکتورهای جمعیت شناختی در بین افراد با و بدون سابقه ابتلا تفاوت معنیداری نداشت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دانش (0/05p=) و عملکرد افراد (0/002p=) در ارتباط با بهداشت و ایمنی موادغذایی با سابقه ابتلا به کرونا ارتباط معنیداری دارد. اما نگرش افراد متاثر از سابقه ابتلا به کرونا نبود (0/17p=). مهمترین پیش بینی کننده عملکرد نگرش بود (0/001p<).
نتیجهگیری: میتوان گفت که ابتلا به کرونا باعث افزایش دانش و بهبود عملکرد مردم در ارتباط با اصول بهداشت و ایمنی موادغذایی در طول همه گیری کووید-19 شده و در نتیجه شرایط بهداشتی بهبود یافته است.
عطیه شریفی، مسلم دلیری، محمد نیرومند، سیدعلیرضا سبحانی، مسلم شریفی نیا،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور بقایای ترکیبات فعال دارویی (به ویژه آنتیبیوتیکها) در طبیعت، می تواند برای سلامت محیط زیست و جامعه انسانی بسیار خطرآفرین باشد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اثرات تماس طولانیمدت غلظت های مختلف آنتیبیوتیک آموکسیسیلین موجود در محیط پرورشی بر مقاومت در برابر استرس محیطی و ترکیبات بیوشیمیایی در بدن میگوی پاسفید غربی (P. vannamei) انجام شد.
روش بررسی: در قالب یک طرح کاملاً تصادفی تعداد 600 قطعه میگو با میانگین (± انحراف معیار) وزن g 0/37± 9/28 و طول کل cm 1/77±9/23 در چهار تیمار آزمایشی فاقد آلودگی آنتیبیوتیک آموکسیسیلین در محیط پرورشی (تیمار کنترل یا 1) و سه تیمار دیگر با غلظتهای 100، 300 و μg/L 500 آنتیبیوتیک موجود در آب (به ترتیب تیمارهای 2، 3 و 4) و در سه تکرار به مدت 60 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. در پایان آزمایش، از هر تیمار 5 نمونه میگو برای آزمایش ترکیبات بیوشیمیایی لاشه (پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر) نمونه برداری شد. همچنین تعداد 10 عدد میگو از هر تیمار نیز به طور تصادفی انتخاب و در ظروف های پلاستیکی با گنجایش L 50 به مدت h 48 تحت استرس شوری ppt 50 قرار گرفتند و در پایان میزان بازماندگی محاسبه شد.
یافتهها: نتایج آزمایش ترکیبات بیوشیمیایی بدن نشان داد که مقادیر درصد رطوبت و پروتئین لاشه در بین تیمارها تفاوت معنیداری نداشتند (0/05<p). سطح چربی لاشه به طور کلی در تیمارهای تحت آلودگی آنتی بیوتیک نسبت به تیمار کنترل افزایش یافت، اما این افزایش فقط برای تیمار 2 (با مقدار 5/50±29/30) معنی دار بود (0/05>p). درصد خاکستر نیز به ترتیب در تیمارهای کنترل و تیمار 4 کمترین مقدار را داشت که از نظر آماری با مقادیر تیمارهای 2 و 3 متفاوت بود (0/05> p). بیشترین میزان بازماندگی میگوها تحت شرایط مواجهه با استرس شوری نیز در تیمارهای 2 و 3 (با مقدار 95 درصد) و کمترین مقدار نیز در تیمار 4 (با مقدار 70 درصد) مشاهده شد که به طور کلی با تیمار کنترل تفاوت معنی داری داشتند (0/01>p).
نتیجهگیری: وجود بقایای آلودگی آنتیبیوتیک آموکسی سیلین در دوزهای بالا (حتی در کوتاه مدت) می تواند بر میزان مقاومت طبیعی میگو در برابر استرس محیطی تأثیر منفی داشته باشد که این ممکن است به دلیل ایجاد اختلال در سوختوساز ترکیبات پروتئین و چربی در بدن باشد.
احسان آقایانی، سکینه شکوهیان، علی بهنامی، علی عبداله نژاد، مجتبی پوراکبر، حامد حق نظر، وحیده مهدوی، امیر محمدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین در آب میتوانند خطراتی برای سلامت انسانها به همراه داشته باشند. لذا ضروری است جهت اطمینان از سلامت مصرفکنندگان، پایش و اندازه گیری فلزات انجام یابد.
روش بررسی: این مطالعه با هدف اندازه گیری فلزات سنگین از قبیل آرسنیک، سرب، کادمیوم، کروم، روی و جیوه در منابع آبی و شبکه توزیع آب شهری مراغه در دو فصل بهار و تابستان سال 1400 صورت گرفت. برای این منظور تعداد 25 عدد نمونه برداشته شد وجود این فلزات در منابع آب با استفاده از نقشه های کیفی بررسی گردید و در نهایت با ارزیابی خطر بهداشتی ناشی از حضور این فلزات، تأثیر آنها بر سلامت مصرفکنندگان مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: بررسی غلظت فلزات در منابع آبی بالادست سد بیانگر غلظت نسبتاً بالا از فلزات به خصوص آرسنیک است (µg/L 13/2). با وجود این، مقادیر آرسنیک بعد از تصفیه و در شبکه توزیع تا حد ناچیز کاهش می یابد. از طرف دیگر نتایج نشان می دهد که مقادیر فلز روی در شبکه نسبت به مخزن سد بیشتر است و غلظت آن در سد برابر صفر و در شبکه در بالاترین مقدار به µg/L578 می رسد. در نهایت ارزیابی خطر بهداشتی نشان می دهد که مقادیر THI محاسبه شده برای تمامی نمونه ها مابین 0/01 تا 0/99 متغیر است.
نتیجه گیری: براساس ریسک بهداشتی محاسبه شده، خطری سلامت مصرف کنندگان را در خصوص فلزات سنگین در آب شرب مراغه تهدید نمی کند. همچنین این نتایج ضرورت مطالعات تکمیلی در خصوص نشت فلز روی از لوله ها و متعلقات شبکه توزیع آب آشامیدنی شهر را در آینده دوچندان می نماید.
سارا غیور، عباس رضایی، محسن حیدری،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: زمینهای کشاورزی اطراف تهران به دلیل مجاورت با منابع آلودگی ممکن است به انواع آلایندهها آلوده شوند و لازم است این آلودگی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، اهداف این مطالعه تعیین سطح آلودگی برخی عناصر جزئی در خاک کشاورزی اطراف تهران و ارزیابی ریسک بهداشتی مربوطه بودند.
روش بررسی: در این مطالعه 43 نمونه خاک از زمینهای کشاورزی اطراف تهران جمع آوری شد. نمونهها آماده سازی و هضم اسیدی شدند و غلظتهای وانادیوم، لیتیوم، لانتانیوم، مولیبدن و آنتیموان با ICP-OES سنجش شد. براساس غلظتهای عناصر در خاک، شاخصهای آلودگی و ریسک غیرسرطانزایی (مبتنی بر شبیه سازی مونت کارلو) ارزیابی شدند.
یافتهها: از بین عناصر مورد مطالعه، وانادیوم (mg/kg 131) دارای بالاترین غلظت بود و به دنبال آن لانتانیوم > لیتیوم > آنتیموان > مولیبدن قرار داشتند. مقادیر شاخص زمین انباشتگی (Igeo) و فاکتور غنی شدگی (EF) به ترتیب در محدوده 1/9- تا 0/8 و 0/5 تا 3/1 بودند. مقادیر شاخص آلودگی جامع نمرو (NIPI) در محدوده 1/3 تا 2/0 بودند. مقدار شاخص ریسک غیرسرطانزایی برای لیتیوم، مولیبدن، آنتیموان و وانادیوم ناچیز، اما برای لانتانیوم فراتر از حد آستانه بود.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که زمینهای کشاورزی اطراف تهران به میزان کم تا متوسط به عناصر جزیی آلوده هستند. با این حال، ریسک غیرسرطانزای غیرقابل قبولی برای لانتانیوم موجود در خاک کشاورزی برآورد شد. بنابراین، لازم است آلودگی لانتانیوم در خاکهای کشاورزی اطراف تهران بطور ویژه مورد توجه قرار گیرد.
زهره نوروزی، عاطفه چمنی، مژگان احمدی ندوشن،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ذرات معلق از آلایندههای مهم هوا در مناطق شهری با تأثیرات شناخته نشده بر روی جنین هستند. لذا هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر غلظت ذرات معلق با قطر آئرودینامیکی کوچکتر مساوی μm2/5 در محل زندگی مادر، بر سطح آنزیم های کبدی خون بندناف نوزاد در شهر اصفهان است.
روش بررسی: سطح آنزیم های کبدی در خون بند ناف 200 نوزاد در سال های 1398 و 1399 در شهر اصفهان با استفاده از کیت های تشخیص کمی و به روش اسپکتروفتومتری محاسبه شد. غلظت PM2.5 نیز با استفاده از داده های ایستگاه های پایش، مدلسازی و همبستگی آن با سطوح آنزیم های کبدی به تفکیک سه ماه بارداری و در شعاعهایm 500،m 1000 وm 2000 محاسبه شد.
یافته ها: متوسط سطح آسپارات آمینو ترانسفراز (Aspartate Aminotransferase (AST)) برابر با 38/42، آلانین آمینوترانسفراز (Alanine Aminotransferase (ALT)) برابر با IU/L 10/09، آلکالین فسفاتاژ (Alkaline Phosphatase (ALP)) برابر با IU/L 407 و گاما گلونامیل ترانسفراز (Gamma-Glutamyl Transpeptidase (GGT)) برابر با IU/L 152 بدست آمد. فصول بهار و پاییز با غلظت ذرات 22/77 و μg/m3 35/35 به ترتیب دارای حداقل و حداکثر غلظت ذرات معلق بودند. در کلیه آنزیم های مورد بررسی، غلظت آنزیم با سه ماهه سوم بارداری و کل دوران بارداری در شعاعهای m 2000 دارای ضریب همبستگی متوسط بودند که این امر حکایت از تاثیر معنی دار غلظت های بالای PM2.5بر غلظت آنزیمهای کبد نوزادان به خصوص در اواخر دوران بارداری دارد.
نتیجه گیری: نزدیکی به منابع تولید کننده ذرات معلق در شهرها، احتمال افزایش غلظت آنزیم های کبدی جنین را به خصوص در اواخر دوره بارداری افزایش می دهد.
پروانه دولتی، حاتم گودینی، عباس مقیم بیگی، یحیی خسروی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به اهمیت اثرات زیانبار بیماری کووید-19 و شناسایی عوامل محیطی موثر در شیوع آن، در این تحقیق اثرات عوامل محیطی و رعایت شیوهنامههای بهداشتی در میزان شیوع و مرگومیر کووید-19 ارزیابی گردید.
روش بررسی: این تحقیق، یک مطالعه توصیفی–تحلیلی روی بیماران قطعی مبتلا به کووید-19 در سال ۱۳۹۹ استان البرز بود. در این مطالعه اطلاعات میزان ابتلا و مرگومیر ناشی از کووید-19، رعایت شیوهنامههای بهداشتی، غلظت آلایندههای هوا، شاخصهای آلودگی هوا و شرایط جوی استان البرز به تفکیک روز برای سال 1399 جمعآوری گردید. کلیه دادهها بعد از آمادهسازی در نرمافزار IBM SPSS Statistics v26 با آزمونهای آماری پیرسون، اسپیرمن، کروسکال والیس، تحلیل واریانس یکطرفهANOVA و رگرسیون دوجملهای منفی تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج مدل رگرسیون نشان داد که در میزان مرگومیر در اثر کووید-19، اثر متغیرهای میانگین دما (0/042p=)، رطوبت (0/048p=)، میزان ابتلا به کووید-19 (0/001p=) و رعایت شیوهنامههای بهداشتی (0/007p=) معنیدار است؛ اما در مدل میزان ابتلا به کووید-19، فقط متغیر رعایت شیوهنامههای بهداشتی (0/001p=) معنیدار گردید. ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن برای متغیرهای میزان ابتلا، رعایت شیوه نامههای بهداشتی، سرعت باد و غلظتهای مونوکسید کربن، PM2.5 و SO2 با میزان مرگومیر ناشی از کرونا به ترتیب 0/575، 0/411-، 0/206-، 0/211، 0/114 و 0/158- بوده است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد علاوه بر رعایت شیوهنامههای بهداشتی، برخی از عوامل جوی و آلایندههای هوا بر میزان ابتلا و مرگومیر ناشی از کووید-19 مؤثر است.
محبوبه مطلبی، غلامرضا موسوی، سکینه شکوهیان،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اکسیداسیون پیشرفته مبتنی بر تابش فرابنفش خلاء (Vacuum Ultraviolet (VUV)) دسته جدیدی از فرآیندهای تصفیه پیشرفته بوده، لذا هدف مطالعه حاضر، مقایسه کارایی فرایندهای VUV و تابش فرابنفش C (Ultraviolet-C (UVC)) در ترکیب با پراکسید هیدروژن (H2O2) و پروکسی مونوسولفات (PMS) در تخریب داروی ضدویروسی رمدسیویر بوده است.
روش بررسی: مطالعه تجربی از نوع توصیفی-تحلیلی با فتوراکتور VUV و UVC در ترکیب با H2O2 و PMS برای تخریب رمدسیویر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تاثیر متغیرهای pH، غلظت H2O2، غلظت رمدسیویر، حضور رادیکالخوارها و آنیونها و همچنین زمان ماند هیدرولیکی در فرایند پیوسته در حذف رمدسیویر سنجش شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که pH بهینه در فرایند UVC و VUV و مشتقات آنها برابر با 7 بوده و با افزودن PMS و H2O2 به میزان mM 1، راندمان تخریب رمدسیویر از 0/4 ± 92/2 درصد پس از min 30 به ترتیب به 2/1 ± 98/3 و 0/3 ± 100 درصد افزایش یافت. همچنین در فرایند VUV ترکیب شده با H2O2 و PMS نیز راندمان تخریب پس از min 40 بهترتیب به 1/5 ± 77/8 و 1/3± 85/2 درصد رسید. کینتیک تجزیه در فرآیندهای مورد بررسی به شرحVUV/H2O2> VUV/PMS > VUV> UVC/H2O2 >UVC/PMS > UVC بوده است. نتایج رادیکالخواری نیز نشان داد که رادیکال هیدروکسیل، اصلیترین گونه فعال اکسیژن بوده که منجر به تخریب رمدسیویر میشود. سیستم پیوسته VUV/H2O2 نیز نشان داد که راندمان حذف رمدسیویر پس از min 40 به 0/8 ± 94/7 درصد رسید.
نتیجهگیری: با توجه به نرخ بالای حذف رمدسیویر و بهبود فرآیند حذف با افزودن H2O2، میتوان فرآیند VUV/H2O2 را یک تکنولوژی کارآمد برای حذف داروهای ضدویروسی معرفی کرد.
مهرناز اصغری ماهفروجکی، آیلر جمالی، سعید گل فیروزی، علی شهریاری،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بخش اورژانس بیمارستان محیط پیچیده مراقبت بهداشتی است و توجه به عفونتهای بیمارستانی ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نحوه اجرای برنامه عفونت بیمارستانی در اورژانس بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی در سال 1401 در بیمارستانهای آموزشی شهر گرگان با استفاده از چک لیست سازمان جهانی بهداشت با 96 سوال در 9 بخش کارکنان، بیماران، محیط، تجهیزات، دارو، پیشگیری از عفونت تنفسی، ادراری؛ زخم و خون انجام شد. دادهها از طریق مشاهده و مصاحبه جمع آوری شد. برای تعیین تاثیر آگاهی کارکنان بر برنامه کنترل عفونت از چک لیست حاوی 45 سوال در 4 بخش دانش نظری، انجام پروسیجر، ایمن سازی و بهداشت محیط استفاده شد.
یافتهها: 82/46 درصد از برنامههای کنترل عفونت در اورژانس بیمارستانها بطور رضایت بخش اجرا شد. درصد امتیازات در حیطههای مختلف برنامه کنترل عفونت شامل کارکنان، بیماران، محیط، تجهیزات، دارو، پیشگیری از عفونت زخم، ادراری، تنفسی و خون به ترتیب 79/31، 77/78، 81/25، 83/34، 100، 44/34، 75، 87/88 و100 بود. همچنین درصد آگاهی متخصصان طب اورژانس، پزشکان عمومی، کارورزان پزشکی و پرستاران به ترتیب 100، 95/83، 87/5 و 79/92 بود.
نتیجهگیری: کیفیت اجرای برنامه کنترل عفونت در اورژانس بیمارستانها مطلوب بود. عدم رعایت برخی از سنجهها میتواند برای مراجعین و کارکنان بخش اورژانس خطر آفرین است. کارکنان پزشکی معتقد بودند که حمایت مدیران ارشد دانشگاه برای اجرای این برنامه از طریق برگزاری دورههای آموزشی علمی و تسریع در اشتراکگذاری اطلاعات علمی برای بهبود وضعیت لازم است.
محسن پورخسروانی، فاطمه جمشیدی گوهری، نسرین سیاری،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش سعی دارد، ضمن آنالیز توزیع مکانی و روند تغییرات میزان آرسنیک در منابع آب زیرزمینی حوضه سیرجان، عوامل موثر بر غلظت این عنصر در این منابع آبی را ارزیابی و تحلیل نماید.
روش بررسی: نمونه برداری از منابع آب زیرزمینی حوضه سیرجان از چاه های بهره برداری در محدوده آبخوان به تعداد 19 نمونه به روش سیستماتیک – تصادفی صورت پذیرفت. در هنگام نمونه برداری، پارامترهایی همچون pH و همچنین موقعیت جغرافیایی چاه های نمونه با استفاده از GPS تعیین گردید. سنجش آرسنیک با روش ICP-MS که متداول ترین روش برای شناسایی و اندازه گیری آرسنیک است، صورت پذیرفت. همچنین جهت ارزیابی عوامل موثر بر غلظت عنصر آرسنیک در منابع آب زیرزمینی دشت سیرجان از روش تحلیل سیستم های ارضی استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان آرسنیک در تمام نمونه ها بالاتر از رهنمود ارائه شده سازمان جهانی بهداشت است به طوریکه میزان این عنصر در منابع آب زیرزمینی محدوده مطالعاتی بین µg/L 30 تا µg/L390 تغییر می کند. نتایج نشان می دهد که با توجه به آنالیز ارتفاعی حوضه سیرجان حداکثر غلظت آرسنیک مربوط به قسمت هایی از عمیق ترین نقاط حوضه است. مقدار آرسنیک نمونه شماره 9 که در پست ترین قسمت حوضه گرفته شده، به میزان µg/L 390 است. به همین علت ماندگاری آب در این قسمت از حوضه افزایش یافته و به تبع آن شدت جریان کاهش می یابد در نتیجه طبق قانون اثر تجمعی این فرآیند می تواند منجر به افزایش غلظت آرسنیک گردد.
نتیجهگیری: ارزیابی روند تغییرات غلظت عنصر آرسنیک در منابع آب زیرزمینی محدوده مطالعاتی حاکی از آن است که غلظت این عنصر یک روند افزایشی بالایی داشته است. طبق نتایج، قرارگیری منطقه مورد مطالعه در مرکز فرآیندهای هیدروترمال و ژئوترمال (کمربند کانه زایی مس در ایران)، اثر تجمعی و تاثیر pH بر جذب و واجذب عنصر آرسنیک، از مهمترین عوامل موثر بر افزایش میزان آرسنیک در منابع آب زیرزمینی حوضه سیرجان هستند.