73 نتیجه برای هوا
فاطمه موسوی، سید عادل جاهد، ، اسدا... رجب، امیر کامران نیکوسخن تیار، گیتی کاشی، روزبه طباطبایی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی هوا و اثرات آن روی سلامت افراد از نگرانی های اصلی تصمیم گیرندگان مراکز بهداشتی ـ درمانی محسوب می شود. در این مطالعه اثر آلودگی هوا روی تغییر سطح هموگلوبین گلیکولیزه شده (HbA1C) در بیماران دیابتی مورد بررسی قرار گرفت که پژوهش منحصر به فرد در ایران و خاورمیانه به شمار می رود.
روش بررسی: مطالعه روی 330 نفر از بیماران دیابت مراجعه کننده به 3 کلینیک غدد در شهر تهران به مدت 2 ماه انجام گرفت. پرسشنامه در دو بخش دموگرافیک و مرتبط با دیابت تهیه گردید. سطح HbA1C بیماران در بازه زمانی آذر ماه و دی ماه در سال 1389 و نیز همان بازه زمانی در سال 1388 جهت مقایسه بررسی شده است. تجزیه و تحلیل آماری توصیفی و paired t-test توسط نرم افزار آماری SPSS18 انجام شد.
یافتهها: بیماران بررسی شده در دو گروه بودند. گروه اول 108 نفر بیمار دیابت ملیتوس نوع I یا وابسته به انسولین (7/53% زن و 3/ 64% مرد)، میانگین سن آنها 22/17، با انحراف معیار57/11بوده است. گروه دوم 222 نفر بیمار دیابت ملیتوس نوع II یا غیروابسته به انسولین (6/58% زن و 4/14% مرد)، میانگین سن آنها91/53، با انحراف معیار12/12بوده است. میانگین HbA1C در گروه اول از mg/100mL 71/7 به 75/7 در طی پژوهش افزایش یافت که اختلاف آماری معنی دار را نشان نداد (828/0=P). میانگین HbA1C در گروه دوم از mg/100mL 06/7 به 08/7 در طی پژوهش افزایش یافت که اختلاف آماری معنی دار را نشان نداد (798/0=P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان چنین استدلال نمود که آلودگی هوا سطح HbA1C را در بیماران دیابتی به مقدارمعنیداری تغییر نمی دهد.
سهیلا رضایی، کاظم ندافی، حسین جباری، مسعود یونسیان، ارسلان جمشیدی، سید عبدالمحمد سادات، علیرضا رایگان شیرازی نژاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر تماس با ذرات هوابرد به صورت یک مشکل عمده مطرح شده است که سلامتی انسان را به مخاطره می اندازد. مطالعات اپیدمیولوژیکی نشان داده است که آیروسل های موجود در هوا می توانند به عنوان عاملی برای انتشار میکروارگانیسمها باشند. بدون توجه به منابع داخلی، کیفیت هوای داخل ساختمان به شدت تحت تاثیر کیفیت هوای آزاد است. با توجه به اینکه بخش اعظم زمان مردم در فضاهای بسته سپری می شود و مطالعات اندکی در زمینه کیفیت هوای داخل ساختمان صورت گرفته است،هدف از انجام این مطالعه تعیین غلظت ذرات معلق در هوای داخل بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران و هوای آزاد است.
روش بررسی: نمونه های ذرات معلق(PM10,PM2.5) در هوای داخل بیمارستان و هوای آزاد مجاور آن با استفاده از دستگاه لیزری پایش ذرات معلق مدل108/1به مدت 4 ماه از آذر تا اسفند 1386 برداشت شدند.محل نمونه برداری در هوای داخل ساختمان، اتاق بستری بیمار و در هوای آزاد ،پشت بام بیمارستان بود.
یافتهها: طبق نتایج این مطالعه، غلظت ذرات PM10در اتاق بستری در 80% موارد از استاندارد WHO بیشتر بود. غلظت ذرات PM2.5 دراتاق بستری در 42% موارد از استاندارد EPA و در 64% موارد از استاندارد WHO بیشتر بود. برای سنجش ارتباط بین غلظت ذرات معلق و در هوای داخل بیمارستان و هوای آزاد از رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد که ارتباط خطی معنی داری بین غلظت ذرات معلق در هوای داخل بیمارستان و هوای آزاد وجود دارد.
نتیجهگیری: ارتباط غلظت آلاینده ها در هوای آزاد و هوای داخل بیمارستان نشان دهنده نفوذ این ذرات از محیط بیرون به داخل ساختمان است و هوای آزاد می تواند کیفیت هوای داخل ساختمان را تحت تاثیر قرار دهد.
غلامرضا گودرزی، ، محمد جواد محمدی، کامبیز احمدی انگالی، بصیر محمدی، زهرا سلیمانی، علی اکبر بابایی، عبدالکاظم نیسی، سحر گراوندی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی(WHO)هرسال 800,000 نفر در اثر بیماریهای قلبی ـ عروقی، تنفسی وسرطان ریه ناشی از آلودگی هوا درسرتاسر دنیا دچار مرگ زودرس می شوند، تقریبا 150,000 نفر از این تعداد مرگ در جنوب آسیا رخ میدهد. نتایج مطالعات در خصوص اثرات کوتاه مدت و بلند مدت به صورت موارد بستری، مراجعه به پزشک، تعداد موارد یک بیماری خاص، مرگ وتعداد سالهای از دست رفته زندگی (YOLL) گزارش می شود. مدل کامپیوتری(Air Quality Health Impact Assessment) Air Q2.2.3 جهت ارزیابی اثرات زیانبار ناشی از در معرض قرار گرفتن آلاینده NO2 بر سلامت انسان در اهواز در سال 1388 استفاده گردید. آلاینده NO2 با آمونیاک، رطوبت و ترکیبات دیگر به شکل ذرات کوچک واکنش می دهد. این ذرات کوچک می توانند با نفوذ به نقاط حساس در عمق ریه سبب ایجاد یا تشدید بیماری های تنفسی مانند آمفیزم و برونشیت شوند. همچنین می توانند منجر به تشدید بیماریهای قلبی ـ عروقی، افزایش میزان مراجعه و پذیرش در بیمارستان و مرگ زودرس شوند.
روش بررسی: در این مطالعه داده های مورد نیاز از سازمان محیط زیست و سازمان هواشناسی اهواز گردآوری گردید. در مرحله بعد این داده ها توسط نرم افزار Excelبا انجام مراحل تصحیح دما و فشار، برنامه نویسی، پردازش (میانگین) و فیلتر کردن پردازش گردید. در مرحله آخر داده های پردازش شده توسط Excel به مدل Air Qداده شد. این مدل یک ابزار معتبر و قابل اعتماد به منظور برآورد اثرات کوتاه مدت آلاینده های هوا توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. این مدل شامل چهار اسکرین ورودی ( Supplier، AQ data، Location، Parameter) و دو اسکرین خروجی ( Table، Graph ) است. یافتهها: یافته ها نشان دادند که ایستگاه های هواشناسی و اداره کل به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت NO2را داشته اند، همچنین متوسط سالیانه، متوسط تابستان، متوسط زمستان و صدک 98 این آلاینده در شهر اهواز به ترتیب برابر باμg/m3 27، 6، 43 و 115 بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد تجمعی موارد سکته قلبی (myocardial infarction) منتسب به تماس با NO2 در یک سال 9 نفر بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی ـ عروقی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با NO2 طی یکسال 19 نفر بوده است. یافته ها نشان دادند که تعداد تجمعی موارد بیماری مزمن انسداد ریوی(COPD) منتسب به NO2در یک سال 7 نفر بوده است.
نتیجه گیری: نرم افزار Air Q با استفاده از داده های پردازش شده توسط اکسل، خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب را محاسبه نموده و حاصل کار را به صورت مرگ و میر نمایش میدهد. ذکر این نکته الزامی است که هیچ مدلی وجود ندارد که بتواند اثرات تمام آلاینده ها را یکجا و روی هم برآورد نماید. با توجه به نتایج حاصل 51% موارد تعداد تجمعی موارد سکته قلبی منتسب به تماس با NO2 در یک سال در روزهای با غلظت کمتر از m3 60 در رخ داده است. از سوی دیگر72% این تعداد در روزهایی رخ داده است که غلظت دی اکسید نیتروژن زیرμg/m3 90 بوده است. 72% تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی عروقی در اثر تماس با NO2 طی یکسال مربوط به غلظت کمتر ازμg/m3 90است. 87 % موارد تجمعی بیماری مزمن انسداد ریوی(COPD) منتسب به NO2در یک سال در روزهای با غلظت کمتر ازμg/m3 110 رخ داده است.
مهدی احمدی مقدم، پرویز محمودی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجایی که آلودگی هوای تهران به یک مساله زیست محیطی ملی تبدیل شده است. و در اکثر موارد فراتر از حد استاندارد است، بنابراین تحلیل داده های آلودگی هوای شهر تهران در سالهای 1388-1379 به منظور بررسی تغییرات و تحلیل آن ضروریست.
روش بررسی: در این تحقیق داده های ساعتی آلودگی هوای شهر تهران ثبت شده توسط ایستگاه های پایش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، در فاصله سالهای 1388-1379 جمع آوری شد و روند تغییرات پنج آلاینده مونواکسیدکربن، ذرات معلق، دی اکسیدگوگرد، دی اکسیدنیتروژن و ازن شهر تهران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که میانگین غلظت سالیانه ذرات معلق، مونواکسیدکربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد و ازن در ایستگاههای موجود به ترتیب از µg/m3 91، ppb 8/11، ppb 6/102، ppb 8/46 و ppb 1/22 در سال 1379 به µg/m3 88، ppb 64/3، ppb 1/66، ppb 4/21 و ppb 83 در سال 1388 رسیده است.
نتیجهگیری: طی یک دهه اخیر کیفیت هوای شهر تهران از نظر آلاینده های مونواکسید کربن، ذرات معلق، دی اکسید گوگرد و دی اکسید نیتروژن بهبود یافته در حالی که در غلظت ازن افزایش یافته است.
محمدعلی قربانی، لیلا نقی پور، وحید کریمی، رضا فرهودی،
دوره 6، شماره 1 - ( 2-1392 )
چکیده
-->
زمینه و هدف: آلودگی هوا ناشی از ازن در کلان شهرها
از مهمترین عوامل آلوده کنندههاست که موجب آسیب به محیط زیست و موجودات زنده می
گردد، این تحقیق سعی دارد مدلی برای تخمین
میزان ازن کلان شهر تبریز در دو ایستگاه پایش آلودگی آبرسان و راسته کوچه ارایه
نماید.
روش بررسی: در این تحقیق شبکه عصبی مصنوعی برای در
نظر گرفتن تاثیر همزمان پارامترهای هواشناسی و آلودگی هوا بر میزان غلظت ازن، مورد
استفاده قرار گرفته است و از ماتریس وزنی شبکه عصبی مصنوعی به همراه معادله گارسون
برای آنالیز حساسیت پارامترهای ورودی به شبکه عصبی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد میزان غلظت ازن از
خصوصیات هواشناسی و نیز پارامترهای آلودگی هوا به طور همزمان تاثیر گرفته است، که
از میان پارامترهای هواشناسی حداکثر دما و از میان پارامترهای آلودگی منواکسید
کربن به عنوان پارامترهای تاثیرگذار است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل حاکی از توانمندی قابل قبول
مدل شبکه عصبی در پیش بینی میزان غلظت ازن است. علاوه بر آن، متغیرهای مورد
استفاده در این مدل توانسته است، نحوه تغییرات میزان غلظت ازن ایستگاه های مورد
بررسی در منطقه را تشخیص دهند.
زهره صادقی حسنوند، محمد صادق سخاوتجو، رویا ذکاوتی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: انتقال میکروارگانیسم های بیماری زا از طریق هوا برای سلامت جامعه بسیار خطرناک است. یکی از مسائل مهم که در حال حاضر اکثر بیمارستان ها با آن در ارتباط هستند افزایش عفونت های بیمارستانی است. بیوآئروسل ها با گستره وسیعی از اثرات بهداشتی شامل بیماری های واگیر، اثرات سمی حاد و آلرژی و عفونت های بیمارستانی مرتبط است و می تواند سلامت پرسنل شاغل و افراد بستری در بیمارستان ها و همراهان آن ها را تهدید نماید. با توجه به اینکه میزان عفونت های بیمارستانی با تراکم و نوع بیوآئروسل ها رابطه مستقیمی دارد، بیابراین تعیین نوع و چگونگی پراکندگی و وفور میکروارگانیسم ها که هدف اصلی مطالعه نیز بوده، دارای اهمیت است. روش بررسی: روش مطالعه در این پژوهش از نوع توصیفی-مقطعی است که در آن 7 بخش بیمارستان ولیعصر خرمشهر به طور تصادفی انتخاب شدند که شامل بخش های ( داخلی، آزمایشگاه نوزادان و اطفال، ccu، جراخی مردان، زنان و زایمان، اتاق عمل) و همچنین مخیط بیرون بیمارستان بود که مورد بررسی قرار گرفتند. از 240 نمونه گرفته شده با استفاده از دستورالعمل استاندارد NIOSH و روش آندرسون با دبی L/min 28/3 رد مدت زمان min 2 برروی محیط کشت های مانیتول سالتاگار، نوتریت آگار EMB، آگار و بلاد آگار، سابارزدکستروز آگار 200 نمونه هوا رشد نمودند. بعد از نمونه برداری نمونه ها بلافاصله به آزمایشگاه منتقل شد و به مدت 48 h در انکوباتور°C 37 و دمای آزمایش°C 22-27 قرار گرفتند و سپس شمارش و بررسی شدند. در نهایت تراکم میکروارگانیسم ها بر حسب تعداد کلنی بر مترمکعب هوا (CFU/m3) تعیین گردید. یافته ها: بیشترین میانگین غلظت آلودگی در فصل بهار با غلظت 238/51 CFU/m3 و در پاییز با غلظت CFU/m3 167/02 مربوط به بخش عفونی و کمترین میانگین آلودگی مربوط به ccu بود که در دو فصل بهار و پاییز هیچ گونه کلنی قارچی در آن رشد نکرد. علی رغم اسریلیزاسیون محیط، بیشترین درصد قارچ های مشاهده شده در هوای بیمارستان در فصل بهار شامل آسپرژیلوس نایجر با 42/45% و در فصل پاییز مخمر با 44/26% بود. همچنین در فصل بهار استافیلوکوکوس اپیدرمیتیس با 25/93% و باسیل گرم مثبت با 20/59 % بیشترین درصد باکتری های شناسایی شده در نمونه های هوا بودند. نتیجه گیری: از یافته های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که غلظت آلودگی بیوآئروسل ها از نظر کمی در هوای بخش های مختلف بیمارستان به جز در بخش ccu بیش از حد توصیه شده و مطالعات مشابه است و از نظر جنس های شناسایی شده، مشابه دیگر مطالعات است. بنابراین توصیه میشود برای کاهش میزان مواجه با بیوآئروسل های بیماری زای محیطی می بایست کنترل تردد افراد، استفاده از شیوه ها و مواد گندزدایی مناسب جهت ضدعفونی کردن بخش ها، ایجاد سیستم های تهویه استاندارد و مناسب در دستور کار بیمارستان ها و مراکز درمانی طراحی و اجرا گردد.
احمدرضا یزدانبخش، اکبر اسلامی، اکرم نجفی چالشتری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: فرمالدئید یکی از ترکیبات پر کاربرد در برخی از صنایع است؛ بنابراین ورود این ترکیب به فاضلاب این صنایع اجتنابناپذیر است. به دلیل سمیت این ماده برای انسان و موجودات زنده تصفیه فاضلابهای حاوی این آلاینده، قبل از دفع به محیط ضروری است. هدف از این مطالعه تعیین کارایی بیوراکتور ناپیوسته متوالی هوازی (SBR) جهت حذف فرمالدئید از فاضلاب است. روش بررسی: راکتور SBR هوازی در مقیاس آزمایشگاهی به حجم کل 6/15L و حجم مفید 4L جهت حذف فرمالدئید از فاضلاب مصنوعی مورد استفاده قرار گرفت. در این راکتور حذف فرمالدئید و COD در بار آلی ورودی معادل 0/031kgCOD/m3.h تا 0/156 با زمان ماندهای 6، 8، 10 و 12 h مورد مطالعه قرار گرفت. یافتهها: با استفاده از لجن هوازی حدود یک ماه خودهی میکروارگانیسمها با فرمالدئید بطول انجامید. نتایج نشان داد زمان ماند hr 6 برای رسیدن به راندمان مناسب حتی با کمترین بارگذاری، مناسب نیست. بیشترین راندمان حذف در بارگذاری آلی 0/031kgCOD/m3.h و با زمان هوادهی 12h به میزان 90/52% برای COD و 95/32% برای فرمالدئید مشاهده شد. در این زمان ماند با افزایش بار آلی بازده حذف کاهش یافته و در بارگذاری 0/156kgCOD/m3.h متوسط راندمان حذف به 46/44% برای COD و 69/12% برای فرمالدئید رسید. حداکثر غلظت MLSS در بارگذاری 0/091kgCOD/m3.h برابر 2863mg/L مشاهده گردید. نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که با ملاحظات زماند ماند، تامین جرم سلولی و بارگذاری مناسب، راکتور ناپیوسته متوالی هوازی با کارایی بالا در حدود 95% میتواند به عنوان یک فناوری قابل اجرا، کارآمد و قابل اعتماد برای تصفیه فاضلابهای حاوی فرمالدئید مورد استفاده قرار گیرد.
لیلا مرادی پسند، بیتا آیتی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: در این تحقیق راندمان حذف رنگ زای راکتیو آبی 171 با استفاده از فرایند تلفیقی اکسیداسیون پیشرفته UV/H2O2 و SBAR مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی: ابتدا دو سیستم شیمیائی و بیولوژیکی هر یک بطور مجزا مورد بررسی قرار گرفت. در سیستم شیمیایی پارامترهای نوع و توان لامپ و نیز غلظت اولیه رنگ زا و پراکسید هیدروژن و در سیستم بیولوژیکی زمان ماند هیدرولیکی، شدت هوادهی، غلظت اولیه رنگ زا و درصد حذف رنگ و COD بررسی شدند. پس از تعیین شرایط بهینه و قابلیت هر یک از این سیستم ها، جهت بررسی کارائی سیستم تلفیقی، خروجی فاضلاب نیمه تصفیه شده در فاز شیمیایی پس از حذف پراکسید هیدروژن باقیمانده توسط دی اکسید منگنز، وارد راکتورهای بیولوژیکی گردید. یافته ها: در آزمایش فاز شیمیایی، غلظت 100 ppm رنگ زا با استفاده از لامپ UV-C با توان 150 W و با استفاده از mM 0/1 پراکسید هیدروژن در pH=9 در مدت زمان 25 min، به طور کامل رنگبری شد اما راندمان حذف COD در انتهای آزمایش(min 135)، 86/7 درصد بود. کاربرد سیستم بیولوژیکی حذف 44 درصد رنگ توسط مکانیسم جذب در COD اولیه 50 mg/L را به دنبال داشت که بیانگر عدم توانایی سیستم در تجزیه بیولوژیکی و شکستن مولکول رنگ زا بود. سیستم تلفیقی، قادر به حذف موفق تر رنگ و COD رنگ زا در مقایسه با انجام هر یک از فرایندها بصورت مجزا بود. به طوریکه علاوه بر حصول رنگبری کامل، در فرایند تلفیقی اول (حذف رنگ تا غلظت 45 ppm در سیستم شیمیائی و تخلیه به سیستم بیولوژیکی)، میزان حذف COD رنگ زا به 81 درصد و در فرایند تلفیقی دوم (حذف کامل رنگ در سیستم شیمیائی و تخلیه به سیستم بیولوژیکی) به 52 درصد رسید. نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده، به دلیل پیچیده بودن ساختار رنگ زا، سیستم بیولوژیکی قادر به حذف کامل آلاینده نیست. ولی با تلفیق دو فرایند شیمیایی UV/H2O2 و بیولوژیکی SBAR، میزان تجزیه پذیری ترکیبات آلی افزایش می یابد که نشان دهنده موفق بودن فرایند تلفیقی در تجزیه ترکیبات سخت تجزیه پذیر است.
ژیلا مرادی خاتون آبادی، یحیی مقصودلو، حمید عزت پناه، مرتضی خمیری، مهدی امین افشار،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شیر و فرآورده های آن محیط بسیار مناسبی جهت رشد میکروارگانیسم هایی از جمله باسیلوس سرئوس هستند. باسیلوس سرئوس اسپورزا بوده و می تواند به راحتی طی پاستوریزاسیون زنده مانده و مشکلات متعددی را ایجاد نماید. این تحقیق به منظور بررسی میزان اسپورهای هوازی و باسیلوس سرئوس در شیرخام دریافتی سه کارخانه تولید کننده پنیر فراپالایش انجام گردید. روش بررسی: نمونهگیری طی 30 روز در فصل زمستان از ماشین حمل شیرخام انجام شد. همچنین نمونه سواب نیز از سطح داخلی تانکر حمل شیرخام به منظور تشخیص حضور باسیلوس سرئوس گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد اغلب نمونه های شیرخام در مقایسه با استانداردهای ملی و بین المللی دارای سطح بالایی از آلودگی به اسپورهای هوازی و به ویژه باسیلوس سرئوس بودند. نتایج بررسی منابع تأمین شیرخام مشخص کرد که با وجود سطح پایین آلودگی کل در دامداری صنعتی نسبت به دامداری سنتی و مراکز جمع آوری، اسپورهای هوازی و باسیلوس سرئوس حتی از این دامداری ها نیز می توانند به کارخانجات انتقال یابند. همچنین بیشترین میزان بار میکروبی کل و باسیلوس سرئوس در مراکز جمع آوری و کمترین آن در دامداری صنعتی یافت شد. بررسی دامداری های صنعتی مشخص کرد که آلودگی پستان دام به خاک و مدفوع و آلودگی بستر گاو از منابع مهم آلودگی شیرخام هستند. نتایج آزمون سواب نیز بیان گر عدم کفایت عملیات شستشو و پاکیزه سازی در محل برای حذف کامل باسیلوس سرئوس بود. نتیجهگیری: به منظور درجهبندی کیفیت شیرخام، شمار اسپورهای هوازی بسیار مؤثرتر از شمار کل میکروارگانیسم ها است. همچنین سیاست مدیریتی در برقراری تعادل بین مقدار و کیفیت شیرخام دریافتی و در نتیجه بهبود کیفیت، تأثیر به سزایی داشته و منجر به کاهش آلودگی کارخانجات شیر و محصول نهایی خواهد شد.
ناهید نویدجوی، محمد جلالی، حسن خرسندی، حسین موحدیان،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: لیستریا از جمله باکتری های مقاوم به شرایط هضم لجن است که لیستریا مونوسیتوژنز به عنوان عامل بیماری لیستریوزیس از مهمترین گونه آن است. لجن تولیدی در تصفیه خانه فاضلاب شمال اصفهان، با استفاده از هاضم های بیهوازی تثبیت گردیده و پس از خشک شدن، جهت کوددهی زمین های کشاورزی استفاده می شود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از انجام این مطالعه، بررسی کارایی واحدهای فرآوری لجن به ویژه هضم بیهوازی در حذف و یا کاهش باکتری لیستریا است. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی، 13 بار نمونه برداری از واحدهای فرآوری لجن تصفیه خانه فاضلاب شمال اصفهان بطور هفتگی طی سه ماه به روش استاندارد انجام گرفت. برای شمارش و جداسازی باکتری لیستریا در نمونه های لجن، به ترتیب از روش های تخمیر سه لوله ای و استاندارد دپارتمان کشاورزی آمریکا استفاده گردید. لیستریاهای جدا شده، به روش فنوتیپی تایید شده و برای تعیین گونه باکتری از آزمون های بیوشیمیایی تخمیر کربوهیدرات و آزمایش کمپ استفاده شد. یافته ها: میزان آلودگی لجن خام، لجن تثبیت شده و لجن خشک شده به حداقل یکی از گونه های مونوسیتوژنز، ایناکوآ و سیلیگری به ترتیب 100، 92/3 و 53/8 درصد بود. کارایی هاضم های بیهوازی در حذف گونه های لیستریا مونوسیتوژنز، ایناکوآ و سیلیگری به ترتیب 64/7، 39/72 و 100درصد و کارایی بسترهای لجن خشک کن برای حذف گونه های مونوسیتوژنز و ایناکوآ به ترتیب 73/4، 96/68 درصد تعیین گردید. نتیجه گیری: لیستریا مونوسیتوژنز در مقابل شرایط واحدهای فرآوری لجن، از سایر گونه های شناسایی شده مقاوم تر است، بنابراین استفاده از لجن به عنوان کود می تواند باعث انتشار این باکتری در محیط و آلودگی محصولات کشاورزی گردد.
سید علی جوزی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، نگار افضلی بهبهانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: FMEA) Failure Mode and Effect Analysis) تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن یکی از شناخته شده ترین تکنیک های ایمنی سیستم بوده و به طور گسترده بعنوان یک ابزار به منظور شناسایی، بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، کاربرد روش FMEA در شناسایی و ارزیابی ریسک های ناشی از خطوط انتقال برق در منطقه مسکونی حصیرآباد شهر اهواز است. روش بررسی: ابتدا، فرآیند انتقال برق و تجهیزات مورد استفاده در آن، شناسایی و حالات خرابی و شکست تجهیزات که منجر به وقوع ریسک در منطقه می شود، تعیین گردید. به منظور اندازه گیری شدت میدان مغناطیس ناشی از خطوط، از دستگاه 3D EMF TESTER، استفاده شد. ریسک های شناسایی شده، بر اساس پارامترهای روش FMEA، نمره دهی و برای هر یک، RPN محاسبه گردید. در ادامه، به کمک نرم افزار SPSS، سطح ریسک محاسبه و موارد شناسایی شده بر اساس آن اولویت بندی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بیشترین مقادیر RPN به دست آمده مربوط به ریسک های بهداشتی بوده و کلیه ریسک های این گروه در شرایط اضطراری قرار دارند. بالاترین مقادیر مربوط به جزء سیم(از بین رفتن حریم) و جزء خط انتقال برق(عدم رعایت حریم استاندارد) با RPN 360 و کمترین مقدار جز سکسیونر با RPN، 60 به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن اکثر ریسک های به دست آمده، اقدامات کنترلی بر اساس نظرات کارشناسی در بخش های ایمنی مربوط به تجهیزات، آموزش اپراتورها، اقدامات نظارتی، در جهت کاهش سطح ریسک ها، ارائه گردیده است.
سید عباس میرزایی، محمد مهدی امین، منصور سرافراز، مهناز حیدری، محمد مهدی احمد معظم،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دفع ترکیبات داروئی به محیط زیست به عنوان آلایندههای نو ظهور، نگرانی قابل توجهی ایجاد کرده و استفاده از روشهای جدید تصفیه فاضلاب جهت حذف این ترکیبات ضروری بنظر میرسد. مطالعه حاضر درصدد بررسی میزان تاثیر بازدارندگی داروی مترونیدازول قبل و بعد از تصفیه با استفاده از فرایند UV254/H2O2 بر فعالیت متانسازی ویژه جرم زیستی بیهوازی است. روش بررسی: تعداد 14 آزمایش هضم بیهوازی به روش ناپیوسته قبل و پس از کاربرد فرایند UV254/H2O2 در راکتورهای mL500 که 30% جرم زیستی بیهوازی و 70% سوبستره بوده، انجام شد. تکنیک مورد استفاده در این مطالعه روش جابجایی مایع بود. مدت هر آزمایش در حدود10 تا 17روز به طول انجامید. یافتهها: میزان بیومتان تجمعی در غلظتهای 1، 5، 10، 25، 50 و mg/L 100 داروی مترونیدازول بترتیب 34/04، 95/12، 100/86، 3/28، 27/88 وmL 6/97 اندازهگیری شد. این میزان با کاربرد فرایند پیش تصفیه به مدت min 60 در غلظتهای 25، 50 و mg/L80 بترتیب 800/73، 243/54 و mL 10/66 و در مدت زمان min90 در غلظتهای 80، 120 و mg/L150 بترتیب تولید بیومتان به میزان 377/2، 380/48 و mL63/14 مشاهده شد. نتیجهگیری: داروی مترونیدازول در غلظتهای مختلف بر کارایی هاضمهای بیهوازی اثر بازدارندگی دارد و بنابراین نیاز به یک روش پیش تصفیه موثر برای کاهش این اثر مورد نیاز است. فرایند UV254/H2O2روشی موثر برای تجزیه و تبدیل مترونیدازول به ترکیبات سادهتر و قابل تجزیه بیولوژیکی بیشتر برای مصرف باکتریهای بیهوازی و در نتیجه افزایش بیوگاز تولیدی در هاضمها است.
اکبر غلامپور، رامین نبی زاده، محمد صادق حسنوند، حسن تقی پور، ساسان فریدی، امیر حسین محوی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین میزان اثرات آلودگی هوا در شهرهای مختلف با دو چالش مهم روبرو است؛ اولا محدودیت اطلاعات مربوط به اثرات بهداشتی آلایندهها و ثانیا کمبود اطلاعات در خصوص میزان مواجهه با آلایندههای هوا و نیز مقادیر غلظت آنها. مطالعه حاضر از نوع مطالعات مشاهده ایی کاربردی بوده و از شهریور 1391 الی مرداد 1392 میزان غلظت، تغییرات فصلی و برآورد اثرات بهداشتی منتسب به ذرات معلق هوای آزاد شهر تبریز تعیین گردید. روش بررسی: بمنظور اندازه گیری ذرات معلق از نمونه بردار با حجم بالا و دستگاهHaz-Dust EPAM5000 استفاده شده و اثرات بهداشتی منتسب به ذرات معلق با استفاده از نرم افزار AirQ2.2.3 برآورد گردید. یافته ها: بر اساس نتایج حاصله، متوسط سالیانه غلظت ذرات معلق TSP، PM10، PM2.5 و PM1 منطقه شهری به ترتیب برابر 139، 83، 38 و 27 &mug/m3 در منطقه صنعتی به ترتیب برابر 178، 110، 40 و 27 &mug/m3 بوده و متوسط مقدار نسبت PM10/TSP، PM2.5/PM10، PM1/PM10 و PM1/PM2.5 برای منطقه شهری به ترتیب برابر 0/6، 0/48، 0/33 و 0/7 و برای منطقه صنعتی به ترتیب برابر 0/61، 0/37، 0/28 و 0/77 بدست آمد. تعداد کل مرگهای منتسب به TSP برابر 327 مورد برآورد شد که از این تعداد، 202 مورد مرگ در اثر بیماریهای قلبی و عروقی و تعداد 99 مورد نیز در اثر بیماریهای تنفسی بوده است. از طرفی میزان کل مرگ ناشی از ذرات PM10 و PM2.5 به ترتیب برابر 363 و 360 مورد تخمین زده شد. نتیجه گیری: طی این مطالعه مشخص شد که در طی روزهای نمونه برداری شده در منطقه شهری، غلظت ذرات PM10 و PM2.5 به ترتیب 73 درصد و 69 درصد از حد استاندارد ملی و از نظر استاندارد EPA به ترتیب 8 و 50 درصد از سطح استاندارد بالاتر بوده اند. همچنین بررسی مقادیر نسبتهای مختلف ذرات معلق با اندازه های مختلف مشخص نمود که در شهر تبریز و بخصوص منطقه صنعتی آن، خاک زمینهای اطراف و تعلیق دوباره ذرات از زمین سهم چشمگیری در انتشار ذرات معلق منطقه داشته و ذرات معلق هوای شهر تبریز در اغلب اوقات سال فراتر از حد استانداردهای وضع شده است.
غلامرضا گودرزی، سحر گراوندی، سعید سعیدی مهر، محمد جواد محمدی، مهدی وثوقی نیری، شکراله سلمان زاده، کامبیز احمدی انگالی، عبدالکاظم نیسی، علی اکبر بابایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی تقریبا هر سال 150000 نفر در جنوب آسیا در اثر بیماری های قلبی– عروقی، تنفسی و سرطان ریه ناشی از آلودگی هوا دچار مرگ زودرس می شوند. نتایج مطالعات در خصوص اثرات کوتاه مدت و بلند مدت به صورت موارد بستری، مراجعه به پزشک، تعداد موارد یک بیماری خاص، مرگ و تعداد سال های از دست رفته زندگی (YOLL) گزارش می شود. در این مقاله هدف این است که به اثر آلاینده PM10 بر سلامت انسان پرداخته شود. مدل کامپیوتری (Air Quality Health Impact Assessment) 2.2.3 Air Q جهت ارزیابی اثرات سوء ناشی از در معرض قرار گرفتن آلاینده PM10 بر سلامت انسان در اهواز در سال 1388 استفاده گردید. تماس طولانی مدت با ذرات معلق بصورت کاهش در طول عمر شخص، خود را نشان می دهد. میزان شیوع برونشیت و کاهش عملکرد ریوی در بچه ها و بزرگسالان حتی در غلظت های متوسط سالیانه ذرات معلق زیر (20µg/m3 (PM2.5 و (30µg/m3 (PM10دیده شده است. عمده منابع انتشار ناشی از دخالت بشر در خصوص ذرات معلق ترافیک جادهای(25-10 درصد)، احتراق ثابت(55-40 درصد) و فرایندهای صنعتی(30-15 درصد) هستند. روش بررسی: در این مطالعه دادههای مورد نیاز از سازمان محیط زیست و سازمان هواشناسی اهواز گردآوری گردید. در مرحله بعد با توجه به خام بودن دادهها توسط نرم افزار Excelپردازش (مجموعه دستورات تصحیح دما و فشار، میانگینگیری، کد نویسی) دادهها انجام گردید. در مرحله آخر دادههای پردازش شده توسط Excel به مدل Air Qداده شد. این مدل یک ابزار معتبر و قابل اعتماد به منظور برآورد اثرات کوتاه مدت آلایندههای هوا توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است. این مدل شامل چهار اسکرین ورودی (Supplier، AQ data، Location، Parameter) و دو اسکرین خروجی (Table، Graph) است. یافتهها: یافتهها نشان دادند که ایستگاههای اداره کل و نادری به ترتیب بیشترین و کمترین غلظت PM10را داشتهاند، همچنین متوسط سالیانه، متوسط تابستان، متوسط زمستان و صدک 98 این آلاینده در شهر اهواز به ترتیب برابر با 261، 376، 170 و µg/m3 1268 بوده است. با توجه به نتایج حاصل تعداد کل مرگها منتسب به تماس با PM10 در یک سال 1165 نفر بوده است. نتیجهگیری: نرم افزار Air Q با استفاده از دادههای پردازش شده توسط اکسل، خطر نسبی، بروز پایه و جزء منتسب را محاسبه نموده و حاصل کار را به صورت مرگ و میر نمایش میدهد. ذکر این نکته الزامی است که هیچ مدلی وجود ندارد که بتواند اثرات تمام آلایندهها را یکجا و روی هم برآورد نماید. با توجه به نتایج حاصل تعداد موارد تجمعی مرگ قلبی عروقی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با PM10 طی یکسال 612 نفر بوده است که 52 درصد این تعداد مربوط به غلظت کمتر از µg/m3 300 است. همچنین تعداد موارد تجمعی مرگ ناشی از بیماریهای تنفسی با توجه به برآورد حد وسط خطر نسبی در اثر تماس با PM10 طی یکسال 114 نفر بوده است. تعداد تجمعی موارد مراجعه سرپائی به علت بیماری تنفسی منتسب به PM10در یک سال 1551 نفر بوده است. 36 درصد موارد فوق در روزهای با غلظت کمتر از µg/m3 200 رخ داده است.
فاطمه رضائی، غلامرضا موسوی، علیرضا ریاحی بختیاری، یداله یمینی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از رایجترین روش های حذف آلاینده های فرار از هوا جذب سطحی است. در حال حاضر تحقیق بر روی جاذب های گزینش پذیر و ارزان با قابلیت بالای حذف آلاینده از نظر اقتصادی حائز اهمیت است. در این تحقیق کارائی جاذب های کامپوزیتی MnO/GAC و MgO/GAC برای جذب تولوئن از هوا در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفتند.
روش بررسی: جاذب های MnO/GAC و MgO/GAC با روش سل-ژل تولید و با آنالیزهای BET، XRF و SEM تعیین مشخصات شدند. متغیرهای زمان ماند (0/5، 1، 1/5، 2و s 4)، غلظت تولوئن ورودی (100، 200، 300 و ppmv 400) و دمای هوای ورودی (25، 50، 75 و ˚C100) بعنوان پارامترهای عملکردی موثر بر فرایند جذب مورد مطالعه قرار گرفتند. کارائی جاذب های MgO/GAC و MnO/GAC بر اساس زمان نقطه شکست و ظرفیت جذب تعیین و از نظر آماری مقایسه شدند.
یافته ها: زمان نقطه شکست ستون جاذب MgO/GAC و MnO/GAC با افزایش زمان ماند از 0/5 به s4 به میزان 90% افزایش یافت. افزایش غلظت تولوئن ورودی از 100 به ppmv 400 باعث کاهش زمان نقطه شکست و افزایش ظرفیت جذب به ترتیب به میزان 65% و 39% برای MgO/GAC و 59% و 61/1% برای MnO/GAC شد. کارائی جاذبMgO/GAC و MnO/GAC با افزایش دما از 25 به ˚C100 رابطه مستقیم داشت و به ترتیب 78% و 23% افزایش یافت.
نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که جاذب های MgO/GAC و MnO/GAC کارائی بالائی در جذب تولوئن از جریان هوا دارند. اختلاف کارائی دو جاذب از نظر آماری معنی دار بود و MgO/GAC نسبت به MnO/GAC پتانسیل بالاتری در جذب ترکیبات آلی فرار از جریان هوای آلوده داشت.
اصغر سپه وند، حاتم گودینی، یوسف امیدی، محمد جواد طراحی، رجب رشیدی، حسن بصیری،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور بیوآئروسل های قارچی در بخش های داخلی بیمارستان ها سلامتی مراجعین به ویژه بیماران با سیستم ایمنی ضعیفتر را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین تشخیص میزان و نوع این عوامل ضروری است. هدف از این مطالعه تعیین میزان کمی و کیفی بیوآئروسل های قارچی در ارتباط با ذرات معلق (PM10، PM2.5 وPM1) و تعیین نسبت (Indoor/Outdoor) I/O در بخش های پراهمیت دو بیمارستان آموزشی-درمانی شهر خرم آباد است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، غلظت بیوآئروسل های قارچی و ذرات معلق در 10 بخش درونی بیمارستان و 2 ایستگاه بیرونی به مدت 6 ماه مورد سنجش قرار گرفت. نمونهبرداری از بیوآئروسل های قارچی توسط Quick Take 30 با دبی 28/3L/minو زمان 2/5min بر روی محیط کشت سابورو دکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل صورت گرفت. همچنین ذرات معلق توسط Monitor Dust-Trak مدل8520 TSI اندازهگیری شدند. پارامترهای رطوبت نسبی و دما به وسیله دستگاه دیجیتال TES-1360 بررسی شد.
یافته ها: نتایج حاصل از سنجش 288 نمونه قارچی و 864 نمونه ذرات معلق نشان داد که میانگین تراکم کل عوامل قارچی در محیط داخلی 59/75CFU/m3 و میانگین غلظت PM10، PM2.5 و PM1 به ترتیب 27/3، 23 و µg/m3 20/2 بوده است. همچنین میانگین تراکم کل عوامل قارچی در فضای آزاد 135/3CFU/m3 و میانگین غلظت PM10، PM2.5 و PM1 به ترتیب 40/2، 35/7 و 29/8µg/m3 تعیین گردید. در مجموع %12/5 نمونه های برداشت شده منفی و %87/5 آنها مثبت بوده است. بخش عفونی با %101/7 به عنوان آلودهترین بخش و اتاق عمل هر دو بیمارستان کمترین میزان آلودگی قارچی را نشان دادند.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که در تمامی نمونه های مورد برداشت نسبتI/O کمتر از یک بوده است. این نسبت نشاندهنده غلبه بیوآئروسل های قارچی و ذرات معلق محیط بیرونی بر محیط داخلی است. همچنین، بین ذرات معلق و فراوانی بیوآئروسل های قارچی و نیز بین فراوانی بیوآئروسلهای قارچی، رطوبت نسبی و دما ارتباط معنادار (P <0/001) مشاهده گردید.
سید علیرضا موسوی، ملوک پروانه،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: روشهای متداول تصفیه شیرابه به دلیل بار آلودگی بالا و خصوصیات ویژه شیرابه، کارایی مناسبی ندارند. لذا در سالهای اخیر استفاده از روشهای تلفیقی توسعه چشمگیری داشته است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر پودر کربن فعال (PAC) بر کارایی تصفیه شیرابه محل دفع پسماند کرمانشاه در یک راکتور ناپیوسته متوالی هوازی (ASBR) است.
روش بررسی: در این مطالعه از سه راکتور ستونی با حجم کل mL 2000 و حجم مفید mL 600 در مقیاس آزمایشگاهی استفاده شد. در راکتورهای شماره 2 و 3 که از نظر شرایط محیطی و راهبری با راکتور شماره 1 که فاقد پودر کربن بود و کاملا یکسان بودند، به ترتیب مقادیر g/L 5 و 10 PAC اضافه شد. تاثیر دوزهای مختلف PAC (g/L 10، 5، 0) و زمان ماندهای هیدرولیکی (h 144، 96، 48 =HRT) به منظور حذف اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (COD) و نیتروژن آمونیاکی (NH3-N) شیرابه خروجی مورد مطالعه قرار گرفت و کارایی حذف با استفاده از آزمون آماری two-way ANOVA نرم افزار 16 -SPSS مورد مقایسه قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمون آماری نشان داد که بین راندمان حذفCOD و N-NH3 در HRTsو دوزهای مختلف PAC اختلاف معنیدار است (0/001 =P-value). بیشترین راندمان حذف در h 144 =HRT، برای COD و NH3-N در راکتور شماره 1 به ترتیب 4/42±50/11 درصد و 1/49±19/85 درصد، راکتور شماره 2، 6/1±55/67 درصد، 0/89±25/7 درصد و راکتور شماره 3، 3/99±58/02 درصد، 1/7±25/48 درصد حاصل شد.
نتیجهگیری: میتوان چنین نتیجهگیری کرد که فرایند تلفیقی بیولوژیکی – کربن فعال در مقایسه با فرایند بیولوژیکی مجزا، توانایی افزایش کارایی حذف COD و N-NH3 فاضلابهای قوی همچون شیرابه را دارد. اگرچه دستیابی به استانداردهای تصفیه با این روش نیز امکانپذیر نیست.
مژگان اصغری، رامین نبی زاده، حیدر نورزاد، حامد مرتضایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش روز افزون آلایندههای هوا و به تبع آن تاثیر نامطلوب بر کیفیت زندگی سبب شده تا استفاده از شاخصهای کیفیت هوا به منظور تعیین میزان واقعی آلایندهها به عنوان یکی از اقدامات مهم و مؤثر در اطلاع رسانی کیفیت هوا بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. هدف این مطالعه طراحی و تدوین سامانه نرم افزاری مناسب جهت محاسبه شاخص بهداشتی کیفیت هوا (AQHI) است که با رویکردی نوین به محاسبه اثرات بهداشتی ناشی از حضور چندین آلاینده (NO2، O3، PM10، PM2.5) بطور همزمان میپردازد.
روش بررسی: شاخص بهداشتی کیفیت هوا (AQHI) در سال 2001 با همکاری محیط زیست کانادا و بهداشت کانادا توسعه یافته است و هدف این مطالعه طراحی و کدنویسی این نرم افزار در محیط Visual Basic. Net و سپس آزمون نرم افزار با استفاده از بانک اطلاعاتی 6 ایستگاه سنجش آلودگی هوا تهران شامل ایستگاههای اقدسیه، ستاد بحران، شهرداری منطقه 4، گلبرگ، پارک رز و شهرداری منطقه 11 است.
یافتهها: این برنامه به صورت یک بسته نرم افزاری قابل نصب بر روی کامپیوتر با امکان تهیه خروجی از نرم افزار بصورت فایل اکسل ارائه شده است. همچنین صحت عملکرد نرم افزار با انجام آزمون با دادههای واقعی مورد ارزیابی و تایید قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج حاصله نشان میدهند که نرم افزار AQHI که در این مطالعه ارائه گردید، می تواند به عنوان ابزاری سودمند در راستای ارزیابی کیفیت هوا مورد استفاده قرار بگیرد.
اکبر غلام پور، محمد صادق حسنوند، رامین نبی زاده، زهرا علیزاده، امیر حسین محوی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بمنظور تعیین میزان غلظت و تغییرات یونهای محلول در آب موجود در ذرات معلق TSP و PM10 هوای محیطی شهر تبریز با هدف تعیین منابع احتمالی انتشار این ذرات انجام گرفت.
روش بررسی: در طول شهریور 1392 الی مرداد 1393 با استفاده از دستگاه نمونه بردار با حجم بالا از ذرات معلق هوا نمونهبرداری گردید. یونهای محلول در آب موجود در ذرات معلق با استفاده از دستگاه اولتراسونیک استخراج شده و نهایتا به کمک دستگاه IC میزان یونها اندازهگیری شد. با استفاده از نرم افزار Stata12، آنالیز رگرسیون خطی بین یونها انجام شد تا ترکیبات عمده تشکیلدهنده یونهای ذرات مشخص گردد؛ همچنین بمنظور تعیین منابع احتمالی انتشار ذرات PM10، از مدل چرخشی واریماکس استفاده شد.
یافتهها: مجموع غلظت یونهای محلول در آب موجود در ذرات TSP و PM10 هوای محیطی شهر تبریز به ترتیب برابر 20/33±20/77 و µg/m314/08±16/04 بدست آمد. در ذرات TSP و PM10 یونهای سولفات (µg/m3 5/79± 8/69) و نیترات (µg/m3 7/9±8/47) عمدهترین یونهای محلول در آب موجود در ذرات بوده و یونهای کلسیم و سدیم در مرتبه بعدی قرار داشتند.
نتیجهگیری: نتایج مدلسازی مشخص نمود که ذرات معدنی ناشی از خاک حاشیه شهر و ذرات ثانویه ناشی از احتراق سوختها به همراه تعلیق مجدد ذرات از خاکهای آلوده منبع انتشار حدود 80 درصد از ذرات معلق PM10 منطقه شهری هستند.
سید حسین حسینی، علی صالحی، الهام شکری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت و احداث ساختمانهای بلند، وجود آلایندههای محیطی در شهرها را دو چندان کرده است. از طرفی نیز افراد برای رفع نیازهای زیستی خود بیش از گذشته از محیطهای باز شهری استفاده میکنند. در این راستا عوامل مختلفی همچون پوششهای متنوع گیاهی و وجود جریانهای مستمر باد میتواند نقش قابلتوجهی در پراکنش ذرات آلاینده داشته باشد. مطالعه حاضر نیز در این زمینه و با هدف بررسی تاثیر انواع پوشش گیاهی و بام سبز از نظر ارتفاع و تراکم، بر چگونگی پراکنش آلایندهها، با شناخت جریانهای هوای شهری (شیراز) انجام شد.
روش بررسی: در راستای این هدف از روش، مطالعات کتابخانهای، تحلیلی- توصیفی و همچنین شبیهسازی رایانهای با استفاده از روش محاسبات دینامیک سیالاتComputational Fluid Dynamics (CFD)) ) در نرمافزار Envi-met استفاده شد.
یافتهها: با توجه به لزوم بکارگیری پوشش گیاهی در سطوح شهری، بررسی نتایج جابجایی عمودی ذرات با وجود پوششهای گیاهی با تاج (ارتفاع) کوتاه، متوسط و بلند و مقایسه با مدل پایه (بدون پوشش گیاهی) نشان داده است که وجود پوشش گیاهی با تاج متوسط با داشتن اختلاف m2/s 7/65 (جابجایی عمودی ذرات) نزدیکترین مدل به مدل پایه و بهینهترین حالت برای پراکنش هرچه بیشتر آلایندههای محیطی است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد، استفاده از بام سبز در ساختمانها، میزان جابجایی افقی ذرات آلاینده هوا را افزایش و جابجایی عمودی آنها را کاهش میدهد و با استفاده هر چه بیشتر از این عنصر، میتوان معماری و شهرسازی را به سمت پایداری پیش برد.