جستجو در مقالات منتشر شده


۶۴ نتیجه برای محمدی

محسن محمدی گلنگش، رضوان قاسمی ذوالپیرانی، محمد نعیمی جوبنی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی خاک‌های کنار جاده‌ای به فلزات ‌سنگین یک تهدید جدی برای اکوسیستم خاک و سلامتی انسان‌ها محسوب می‌شود. از این‌رو، هدف از این مطالعه تعیین غلظت و ارزیابی آلایندگی فلزات ‌سنگین در خاک‌های کنار جاده‌ای در مسیر جاده قدیم رشت ـ قزوین است.
روش بررسی: پس از بازدیدهای میدانی و حذف جاده‌های درون شهری، تعداد ۱۰ ایستگاه خارج از شهر انتخاب گردید و نمونه برداری با سه تکرار از خاک‌های سطحی کنار جاده‌ای در اطراف جاده قدیم رشت ـ قزوین انجام شد. نمونه‌ها پس از آماده سازی اولیه و عملیات هضم اسیدی، بوسیله دستگاه ICP-OES اندازه‌گیری شد. جایگاه کیفیت خاک منطقه با استفاده از شاخص زمین انباشتگی (Igeo) و شاخص پتانسیل خطر اکولوژیکی (PERI) تعیین گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت Zn، Cu، Ni و Pb در خاک‌های کنار جاده‌ای به‌ترتیب ۵۸/۰۷، ۱۹/۹۶، ۲۰/۲۶ و mg/kg ۲۳/۲۱ است. غلظت فلزات Zn و Ni بیشتر از غلظت زمینه به‌دست آمد و مقدار Zn فراتر از استاندارد آلودگی WHO بود. پتانسیل خطر اکولوژیکی منطقه با میانگین ۸۶/۲۴، بیانگر خطر کم برای همه فلزات مورد مطالعه بود. براساس نتایج شاخص زمین ‌انباشتگی منطقه مورد مطالعه برای فلز  Niدر سطح آلودگی متوسط طبقه بندی شد.  
نتیجه‌گیری: جاده‌های قدیمی به‌عنوان یکی از کانون‌های آلودگی برای اراضی پیرامونی شناخته شده‌اند. اگرچه انتظار می‌رود همواره غلظت آلاینده‌ها در اطراف جاده بسیار بالا باشد اما بررسی و بازدیدهای میدانی نشان می‌دهد که ترمیم و تعریض جاده، عملیات کشاورزی در اراضی حاشیه‌ای و وزش باد در مناطق کوهستانی عاری از پوشش گیاهی مانع از تجمع بار آلودگی ناشی از حمل‌ و‌ نقل در خاک‌های سطحی در منطقه شده است.

عبدالمطلب صید محمدی، قربان عسگری، رضا شکوهی، پرستو شهبازی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت قلیائیت در تنظیم pH و نقش بافری آن، در این مطالعه، تاثیر قلیائیت فاضلاب ورودی بر کارایی واحد بافل‌دار بی­ هوازی و تعیین بهترین ماده شیمیایی برای تامین قلیائیت فاضلاب مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه جهت تعیین رابطه بین قلیائیت فاضلاب ورودی و راندمان حذف پارامترهایCOD ، BOD۵ و TSS در تصفیه خانه انجام شد. برای تعیین ماده قلیای بهینه جهت تامین قلیائیت سیستم­ های بی­ هوازی، چهار ماده شیمیایی رایج NaOH، Ca(OH)۲، Na۲CO۳ و MgO انتخاب گردید و با استفاده از جارتست و روش طراحی آزمایشات یک فاکتور در زمان (One Factor At Time (OFAT)) مورد بررسی قرار داده شد.
یافته‌ها: براساس نتایج حداکثر راندمان حذف پارامترهای COD، BOD۵ و TSS به‌ترتیب برابر با ۶۲، ۶۶/۶ و ۷۱/۲ درصد در قلیائیت mgCaCO۳/L ۱۲۶۰ به‌دست آمد همچنین، دوز بهینه جهت تامین یک واحد قلیائیت توسطNa۲CO۳ ,Ca(OH)۲  و MgO بهترتیب mg/L ۰/۵۳، ۰/۵۴ و ۰/۳ در زمان تماس  min۵ و میزان اختلاط rpm ۱۵۰ و برایNaOH   mg/L۰/۳۵ در زمان min ۳ و اختلاط  rpm۱۰۰ به‌دست آمد.
نتیجه‌گیری :نتایج نشان داد عملکرد راکتور بافل ­دار بی­هوازی ارتباط زیادی با تامین قلیائیت ورودی به راکتور دارد و استفاده از MgO می­تواند به‌عنوان یک ماده قلیایی مناسب جهت خنثی­سازی فاضلاب­های اسیدی و تامین قلیائیت سیستم ABR مورد توجه قرار­ گیرد.

سارا منوچهرنیا، میترا محمدی، رضا اسماعیلی، احمد وحدانی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی ارتباط بین پارامترهای اقلیمی و آلودگی هوای شهر مشهد با بیماران قلبی- عروقی و فوت ناشی از آن در سال ۱۳۹۳ توسط مدل سری زمانی است.
روش بررسی: داده‌های بیماران (شامل موارد سرپایی و انتقال به بیمارستان) و مرگ و میر قلبی-عروقی از مرکز فوریت‌های پزشکی و سازمان فردوس‌های مشهد، پارامترهای اقلیمی همچون دما، فشار، رطوبت نسبی، سرعت باد و بارندگی از سازمان هواشناسی و آلاینده‌های شاخص هوا از مرکز پایش آلاینده‌های زیست محیطی مشهد برای دوره آماری سال ۱۳۹۳ گردآوری گردید. در این پژوهش، جهت بررسی تاثیر پارامترهای اقلیمی و مقادیر آلاینده­ هوا بر روی بیماران قلبی-عروقی و فوت ناشی از آن با تاخیر روزانه، هفتگی و ماهانه از مدل سری زمانی باکس جنکینز (مدل تلفیقی اتورگرسیون و میانگین متحرک معروف به ARIMA) در سطح معنی‌داری ۵ درصد استفاده شد. سپس به بررسی اثر فصول بر تعداد بیماران مذکور و فوت ناشی از آن توسط آزمون ناپارامتری کروسکال-والیس پرداخته شد.
یافته‌ها: برازش مدل نهایی برای تعیین رابطه ماهانه میان عناصر اقلیمی و آلاینده‌های هوا با تعداد بیماران قلبی-عروقی و فوت ناشی از آن برابر یک مدل ۰,۰,۰)) ARIMA است. در بررسی ماهانه، رطوبت (رابطه مستقیم)، دما (رابطه مستقیم)، سرعت باد (رابطه معکوس) و PM۲,۵ (رابطه معکوس) به‌ترتیب با میانگین ۱۶/۲۴۷۱، ۴۸/۱۶۲۸، ۱۲۲/۳۸ و ۷/۳۹۰۵، اثر معنی‌داری با تعداد بیماران قلبی-عروقی داشته است. در موارد فوت نیز در بررسی ماهانه فشار (رابطه مستقیم)، دما (رابطه معکوس) و بارندگی (رابطه معکوس) به‌ترتیب با میانگین ۶/۵۹۰۴، ۱/۵۷۲۸ و ۱/۱۷۰۴ رابطه معنی‌داری با میزان مرگ و میر بیماری‌های قلبی-عروقی داشته‌اند (۰/۰۵>p). نتایج نشان داد که تنها میان بیماران قلبی-عروقی در فصل‌های مختلف سال تفاوت معنی‌داری وجود دارد و بیشترین میزان بیماران مذکور در فصل پاییز به تعداد ۳۷۷۸ نفر اتفاق افتاده است.
نتیجه‌گیری: از نتایج این مطالعه مشخص شد که ارتباط میان عناصر جوی و آلاینده‌های هوا با تعداد بیماران قلبی-عروقی در مطالعات کوتاه مدت قابل مشاهده بوده، هر چند در موارد مرگ و میر مطالعات بلندمدت می‌تواند اطلاعات بیشتری را نمایان کند. این مطالعه نشان داد که در وقوع بیماری‌های قلبی-عروقی عناصر اقلیمی و آلاینده‌های هوا موثرند در صورتی‌که در مرگ و میر تنها عناصر اقلیمی نقش اساسی را ایفا کرده‌اند. چالش اصلی مطالعه حاضر این است که بیماری قلبی-عروقی و مرگ ناشی از آن ممکن است تحت تاثیر پارامترهای دیگری غیر از موارد مطرح شده در این پژوهش، همچون متغیرهای مخدوش‌کننده متعدد فردی و محیطی نیز باشند.

مریم عبدی، سیدرضا عظیمی پیرسرائی، محمدرضا محمدی زاده،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: نظارت بر میزان تابش فرابنفش نور خورشید می­ تواند زمینه را برای ارزیابی مواجهه افراد به منظور بالا بردن آگاهی عمومی و هشدار به مردم در مواجهه با این تابش فراهم کند. اندازه­ گیری شاخص فرابنفش خورشید در بازه کاری، یک انتخاب دقیق برای دستیابی به این هدف است.
روش بررسی: در این مطالعه، میزان شاخص UV خورشیدی در یکی از مکان ­های روباز شهر زنجان با استفاده از دستگاه Solarmeter model ۶/۵ UV index meter، به مدت یک سال اندازه­ گیری شده است. اندازه­ گیری در روزهای زوج و در بازه زمانی ۹ صبح تا ۱۷ عصر در فواصل هر min ۳۰ در نور مستقیم خورشید انجام گرفت. در نهایت نتایج با استفاده از نرم افزار  Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ­ها: بیشترین میزان حداکثر شاخص UV روزانه مربوط به تیر ماه با میانگین ۰/۶۴۹± ۱۱/۸۷ و کم­ترین میزان حداکثر شاخص UV روزانه مربوط به دی ماه با میانگین ۰/۹۴۴± ۲/۲۳ بود. همچنین در بیشتر ماه­ های سال به جز اواخر آبان، آذر، دی و روزهای ابری، میانگین مقدار حداکثر شاخص UV در اطراف ظهر، از آستانه هشدار شاخص UV بیان شده توسط سازمان بهداشت جهانی (بالاتر از ۳ UVI=) فراتر بود. حتی برای فصل بهار و تابستان، در طول دوره زمانی که به عنوان امن در نظر گرفته می­ شود، میانگین شاخص UV می­تواند از آستانه هشدار شاخص UV فراتر رود.
نتیجه‌گیری: تعیین شدت تابش UV ساعتی خورشید، برای افزایش آگاهی مردم و کارگران شاغل در محیط باز و نیز برنامه ریزی برای انجام اقدامات حفاظتی در هر مکانی به خصوص زنجان اهمیت دارد و ضروری است.

مریم رضوی مهر، محمدحسین فکری، فاطمه محمدی شاد،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به بحران کمبود آب و حضور آلاینده­ های صنعتی در منابع آبی، تصفیه فاضلاب ­ها، به ویژه فاضلاب­ های رنگی یک امر ضروری است. هدف از این مطالعه تصفیه فاضلاب حاوی رنگ متیلن­ بلو با استفاده از نانوکامپوزیت کربن فعال/اکسید روی (ZnO/AC) حاصل از ضایعات روغن­کشی گیاه کلزا به روش سبز است.
روش بررسی: در مطالعه حاضر، اثر پارامترهای مختلف (pH، غلظت متیلن بلو، مقدار جاذب، دما و زمان تماس) در جذب متیلن بلو توسط نانوکامپوزیت تهیه شده به کمک نرم­ افزار طراحی آزمایش (Design of Experiment ۷)، به روش سطح پاسخ (Response Surface Method (RSM)) بررسی شد.  
یافته­ ها: نتایج حاصل از آزمایش ­های پیش ­بینی شده نشان داد که بالاترین جذب متیلن بلو در شرایط pH برابر با  ۱۰، دمای  oC ۷۰، زمان تماس  min۵۰، غلظت اولیه جذب شونده mg/L  ۱۰ و مقدار جاذب۰/۰۵ دیده می­ شود. در شرایط بهینه جاذب ZnO/AC توانست ۹۸/۲۲ درصد متیلن بلو را از محیط آبی حذف کند.
نتیجه گیری:‌ با توجه به پتانسیل بالای نانوکامپوزیت ZnO/AC در حذف رنگدانه متیلن بلو، می­ تواند کاندیدای مناسبی در حذف آلودگی­ های رنگی و تصفیه فاضلاب­ های کارخانجات نساجی محسوب شود.

مهرنوش ابطحی، محمود علی محمدی، رضا سعیدی، رامین نبی زاده، معصومه عسکری، بابک محمودی، مریم غنی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت شیمیایی و میکروبی آب‌های بطری شده در ایران و محاسبه شاخص کیفیت آب (WQI) انجام گرفت.
روش بررسی: برندهای مختلف آب بطری شده (۴ نمونه از ۷۱ برند) به‌طور تصادفی از بازار جمع آوری شدند. مشخصات شیمیایی و میکروبی نمونه‌ها بررسی و تعیین گردید. در نهایت محاسبات مربوط به شاخص کیفیت آب (WQI) انجام شد و نمونه‌های آب بطری شده در طبقه بندی‌های بسیار خوب، خوب، ضعیف، خیلی ضعیف و نامناسب قرار گرفتند.
یافته‌ها: در هیچ کدام از نمونه‌ها غلظت فلزات سنگین از استانداردهای ایران و غلظت سولفات، کلرور و فلوراید از استانداردهای بین المللی فراتر نبود. در چند نمونه، غلظت نیتریت و نیترات از استاندارد بالاتر بود. در پارامترهای مختلف، بین ۸ تا ۸۹ درصد از نمونه‌ها دارای غلظتی بیش از مقدار درج شده برروی برچسب بودند که بر روی برچسب درج شده بود. تعداد ۵ گونه از باکتری‌های مختلف در ۱۵ نمونه آب یافت گردید. از نظر شاخص WQI، در حدود ۶۳ درصد از نمونه‌ها دارای کیفیت بسیار خوب بودند. همچنین ۳۴ و ۳ درصد از نمونه‌ها نیز به‌ترتیب در رده کیفی خوب و ضعیف قرار گرفتند. هیچ کدام از نمونه‌های آب بطری شده دارای کیفیت خیلی ضعیف و نامناسب نبودند.
نتیجه‌گیری: کیفیت آب‌های بطری شده تحت بررسی عموما مناسب بود اما با توجه به گستره وسیع آب‌های بطری شده در ایران بر‌اساس برند و فصل سال، ارزشیابی مستمر روش‌های تصفیه آب در شرکت‌ها و پایش مداوم کیفیت شیمیایی و میکروبی آب‌های بطری شده در تمام فصول سال پیشنهاد می‌شود.

مسلم رحیمی، مریم محمدی روزبهانی، خوشناز پاینده، احد نظرپور، ابراهیم پناهپور،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به گسترش هوای گرد و غباری و انتقال این ذرات به شهرهای استان خوزستان، بررسی وضعیت این ذرات از نظر آلودگی به فلزات سنگین و وضعیت آلودگی­ آنها اهمیت بالایی دارد.
روش بررسی: در این مطالعه، غلظت فلزات Cr، Cu، Zn، Pb، Ni، Mn، Mg، Fe در هوای ۴ شهر استان خوزستان (اهواز، دزفول، ماهشهر و آبادان) در شرایط گرد و غبار و بدون گرد و غبار طی یک دوره­­ ۹ ماهه (فصول پاییز، زمستان و بهار) در سال­ های ۱۳۹۸-۱۳۹۷ بررسی گردید. ۴۸ نمونه در شرایط آلوده و ۴۸ نمونه در شرایط غیر آلوده، در نقاط و زمان ­های یکسان و با استفاده از پمپ نمونه­ برداری High Volume با دبی L/min ۱۱۰ و به مدت h ۶ برداشت شد. غلظت فلزات با استفاده از دستگاه ICP سنجش شد.
یافته­ ها: میانگین غلظت فلزات مورد بررسی به استثنا Ni، Mn، Mg در زمان گرد و غبار بالاتر از غلظت آنها در شرایط غیر گرد و غباری بود (۰/۰۵p<). در هوای گرد و غباری ترتیب فلزات سنگین براساس غلظت Zn> Mg> Mn> Ni> Cr> Pb> Fe> Cu و در هوای غیر گرد و غباری Mg> Mn> Ni>Pb> Fe> Cr بود که نشان می ­دهد منشا فلزات روی و مس و افزایش غلظت کروم در هوای آلوده، گرد و غبار و انتقال آلودگی از خارج به درون شهرها توسط این پدیده بوده است. شهرهای اهواز، دزفول، ماهشهر و آبادان از نظر وضعیت آلودگی به فلزات سنگین در شرایط گرد و غباری و غیر گرد و غباری وضعیت به شدت غنی شده را داشتند. در بررسی منشا فلزات، نیکل، کروم، روی و منیزیم در مولفه اول، مس، سرب و منگنز در مولفه دوم و آهن در مولفه سوم قرار داشت که منشا زمین ­زاد این فلز را در مقایسه با منشا انسان زاد فلزات را تایید می­ کند.
نتیجه‌گیری: یافته­ های این مطالعه نشان داد که هر چند غلظت فلزات سنگین در ذرات گرد و غبار هوا در هوای صاف و نیز گرد و غباری مقادیر پایینی را داشت اما نتایج خطر بالای فلزاتی نظیر روی در شهرهای استان خوزستان به ویژه ماهشهر را نشان می­ دهد که عموما از فعالیت ­های درون شهری و یا استانی منشا دارند که این موضوع با توجه به شرایط خشکسالی که زمینه را برای بروز بیشتر گرد و غبار فراهم می­ سازد، نیازمند توجه بیشتری است.

آزاده توکلی، آرزو توکلی، معصومه محمدی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی هوا در بیمارستان‌ها می‌تواند تهدیدی جدی برای سلامت بیماران، کادر درمان و همراهان باشد و همه‌گیری کرونا اهمیت توجه به کیفیت هوا را اثبات کرد. پژوهش حاضر تاثیر حضور ملاقات‌کنندگان در شرایط عادی و اعمال محدودیت‌های بیمارستانی در زمان پاندمی بر کیفیت هوا و پارامترهای محیطی در یک بیمارستان را مورد ارزیابی قرار داده است.     
روش‌ بررسی‌: نمونه‌برداری از هوای بیمارستان ولی‌عصر (عج) زنجان در دو مقطع زمانی شهریور ۱۳۹۸ (صبح و ساعات ملاقات) و همزمان با پاندمی در مهرماه ۱۳۹۹ انجام شد. کلیه بخش‌های داخل بیمارستان و محیط بیرون از نظر آلاینده‌های هوا (PM۲,۵، PM۱۰، NO۲، SO۲، CO۲) و پارامترهای محیطی (دما، رطوبت و ترازهای صوتی) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج این پژوهش نشان داد به استثنای سطح ترازهای صوتی، دیگر آلاینده‌ها در سطح مجاز است. ذرات معلق سایزهای مختلف در هوای بیمارستان دارای همبستگی و اغلب منشاء بیرونی و به واسطه فعالیت‌های عمرانی وارد می‌شود ولی دی‌اکسید نیتروژن وابسته به ترافیک شهری است. ساعات ملاقات با افزایش غلظت ذرات معلق و سطح ترازهای صوتی همراه است. پاندمی به‌واسطه رعایت پروتکل‌های بهداشتی در برخی بخش‌ها و بر روی برخی پارامترها تاثیر مثبت داشته و باعث بهبود کیفیت هوا شده است.
نتیجه‌گیری: این پژوهش نشان داد تهویه طبیعی تاثیر مستقیم بر کیفیت هوا در داخل بیمارستان دارد. همچنین پیشنهاد می‌شود در بخش‌هایی که بیماران حساس یا نیازمند مراقبت ویژه بستری هستند، محدودیت تردد و ملاقات اعمال شود.

سارا اردو، رضا ارجمندی، عبدالرضا کرباسی، علی محمدی، جمال قدوسی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی فرصت‌ها و چالش‌های پیش روی توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر ایران در بخش صنعت برق در جهت  کاهش  انتشار گازهای گلخانه‌ای و ارتقاء سلامت و ارائه راهکارهای مدیریتی با استفاده از مدل تحلیلی SWOT-AHP انجام شده است.
روش بررسی: با استفاده از بررسی ادبیات موضوع و نظرسنجی، روش SWOT جهت شناسایی عوامل درونی شامل نقاط قوت (S) و ضعف (W)، و همچنین عوامل بیرونی شامل تهدیدها (T) و فرصت‌ها (O) بکار گرفته شده است. راهبردهای توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران استخراج شده است. با کمک ماتریس SWOT و روش AHP راهبردهای پیشنهادی رتبه بندی شده‌اند.
یافته‌ها: با توجه به محاسبات ماتریسSWOT ، مجموع امتیاز عوامل درونی و عوامل بیرونی به‌ترتیب ۴/۱ و ۴/۴ از ۵ بدست آمده است که نشان دهنده ‌توان بالای داخلی و فرصت‌ها است. مهمترین نقاط قوت پتانسیل بالای انرژی خورشیدی در کشور، فرصت اصلی برتر قوانین حمایتی برای تشویق بخش خصوصی، مهمترین نقطه ضعف عدم دیدگاه خوشبینانه مدیران و سیاست‌مداران کشور به انرژی‌های تجدیدپذیر و تهدید‌های اصلی تمایل کم سرمایه گذاری بخش خصوصی، تورم غیر قابل پیش بینی اقتصادی کشور و قیمت پایین سوخت‌های فسیلی است.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش در چهار دسته راهبرد WO، WT، ST،SO  ارائه شده است. در بخشSO مهمترین آنها افزایش نرخ خرید تضمینی برق تجدیدپذیر و ایجاد بازار انرژی‌های تجدیدپذیر است. در بخش‌ST  مهمترین راهبردها تاسیس صندوق انرژی‌های تجدیدپذیر و امکان صادرات برق توسط بخش خصوصی است. در بخش WT از مهمترین راهکار می‌توان به اصلاح قراردادهای تضمینی خرید برق اشاره کرد. در بخش WO متقاعد کردن نهادهای دولتی مرتبط جهت تامین زیر ساخت‌های لازم و حمایت از شرکت‌های دانش بنیان از مهمترین راهبردها هستند.
 

فریده مصطفائی، محمود علی محمدی، مسعود یونسیان، زهرا طیبی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: ﺑﺮونﺳﭙﺎری خدمات به بخش خصوصی می­ تواند گامی در جهت نیل به اهداف ارتقاء سلامت جامعه، اشتغال­ زایی، دسترسی مناسب ­تر و ارتقاء کیفیت خدمات سلامت باشد. در همین راستا جهت ارتقای وضعیت بهداشتی مراکز تهیه، توزیع و فروش مواد غذایی و افزایش ایمنی غذایی با استناد به مصوبه دولت، دفاتر خدمات سلامت در سطح شهر تهران ایجاد شد. این مطالعه با هدف تاثیر تاسیس دفاتر خدمات سلامت بر شاخص ­های بهداشت محیط انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقایسه­ ای، دفاتر خدمات سلامت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران (۵ دفتر تحت پوشش مرکز بهداشت جنوب تهران، ۱ دفتر در شهرستان اسلامشهر و ۳ دفتر در شهرری) موردمطالعه قرار گرفته شد. هفت شاخص سلامت محیط متاثر از خدمات ارائه شده در دفاتر، سال­ های پیش از ایجاد دفاتر خدمات سلامت (۱۳۹۳ تا پایان ۱۳۹۵) با سال‌های پس از ایجاد آن (۱۳۹۶ الی ۱۳۹۸) با هم مقایسه شدند. اطلاعات شاخص­ ها توسط نرم افزار Excel،SPSS  و آزمون­ های آماری آنالیز و با هم مقایسه شدند.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد ارتباط معنی­دار قبل و بعد از تاسیس دفاتر خدمات سلامت در اماکن عمومی و مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی متخلف معرفی شده، اماکن عمومی دارای معیار بهداشتی، درصد شاغلین دارای گواهی نامه آموزش بهداشت، کارت بهداشت و درصد پوشش بازرسی دیده نشد ( < p۰/۰۵). با این حال ارتباط برای شاخص­ های مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی دارای معیار بهداشتی و اماکن عمومی و مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی تعطیل ­شده با توجه به مقدارp  معنی­ دار گزارش شد.
نتیجهگیری: یافته‌های بدست آمده اولین بررسی انجام شده برای اثربخشی این دفاتر روی شاخص‌های مذکور در ایران است.  لذا کیفیت عملکرد، ارزیابی هزینه-‌فایده و ضرورت وجود این دفاتر نیاز به نظارت و بررسی بیشتر به منظور ارتقاء درصد پوشش ممیزی­ ها دارد.
 

افسانه عسکری زاده حقیقی، سمانه ابولی، محمود علی محمدی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: آرایشگاه یکی از مهمترین اماکن عمومی حساس برای انجام فعالیت‌های زیبایی است که توجه به مسائل بهداشتی (فردی و محیطی) ضروری است و عدم رعایت موازین و شیوه نامه‌های بهداشتی می‌تواند تهدیدی برای سلامت جامعه باشد. همچنین سطح آگاهی و نحوه عملکرد کارکنان، می‌تواند بر مدیریت پسماندهای تولیدی موثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی سطح آگاهی آرایشگران درخصوص پسماند تولیدی و نحوه عملکرد آنان در مدیریت پسماند در محدوده جنوب شهر تهران در سال ۱۴۰۰ است.
روش بررسی: این تحقیق به‌صورت توصیفی-مقطعی در جامعه آماری آرایشگران مناطق جنوب تهران با نمونه آماری ۳۳۰ باب آرایشگاه انجام شده است. در این مطالعه از پرسشنامه‌ای استفاده شد که محتوی آن شامل بخش‌های؛ اطلاعات دموگرافیک، سطح آگاهی و نحوه عملکرد بود و اطلاعات مورد نظر بعد از مصاحبه با آرایشگران تکمیل شد. داده‌ها با آزمون‌های آماری کولموگروف-اسمیرنوف (Kolmogorov–Smirnov test)، کای اسکوئر (chi-square-X۲)، ضریب همبستگی پیرسون (Pearson correlation coefficient)، تی تست تک نمونه‌ (One sample T test) و من-ویتنی (Mann–Whitney) و به کمک نرم‌افزار‌SPSS (IBM – v,۲۶)  تجزیه‌ و تحلیل شد.
یافته‌ها: میانگین نمره آگاهی و عملکرد افراد در مدیریت پسماند به‌ترتیب ۴۳/۱۸ و ۴۸/۲۷ بود و براساس نتایج تحلیل کیفی، نمره آگاهی و عملکرد مطلوب افراد در مدیریت پسماند به ترتیب ۵۳/۶ و ۷۲ درصد بود. همچنین ۴۶/۶ و ۲۸ درصد از افراد به‌ترتیب نمرات نامطلوبی در میزان آگاهی و نحوه عملکرد در مدیریت پسماند را کسب نمودند. آگاهی افراد در مورد مدیریت پسماند‌های تولیدی در آرایشگاه‌ها با جنسیت، سابقه آموزش بهداشت، سابقه جرایم بهداشتی، تحصیلات و متغیر عملکرد افراد در مورد مدیریت پسماندهای تولیدی در آرایشگاه‌ها با جنسیت و سابقه آموزش بهداشت رابطه معنی‌داری داشت. برای سایر متغیرهای مورد بررسی با سطح آگاهی و نحوه عملکرد ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: آراﻳﺸﮕﺎه از ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻜﺎن‌هایی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺑﻬﺪاﺷﺖ ﻣﺤﻴﻂ و ﺑﻬﺴﺎزی آن در ارﺗﻘﺎء ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻛﻨﺘﺮل ﺑﻴﻤﺎری ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬار است. ﺑﻲ‌ﺗﻮﺟﻬﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ می‌تواند ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﮔﺴﺘﺮش اﻧﻮاع ﺑﻴﻤﺎری‌ﻫﺎ گردد. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که متغیر سطح آگاهی در نحوه عملکرد آرایشگران درخصوص مدیریت پسماندهای تولیدی موثر است. از طرفی متغیر آموزش بهداشت بر میزان آگاهی و نحوه عملکرد آرایشگران در این زمینه موثر بوده، لذا بایستی به این متغیر‌ها توجه ویژه نمود. 
 

یوسف دادبان شهامت، حامد محمدی، نسرین سنگبری، غلامرضا روشندل، مینا قهرچی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: با گسترش شهرنشینی و توسعه صنعت، آلودگی محیط زیست از جمله منابع آب آشامیدنی به فلزات سنگین به یک مشکل جهانی تبدیل شده است. از این‌رو، مطالعه حاضر با هدف اندازه گیری غلظت سرب و کادمیوم در آب شبکه توزیع شهر گرگان انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع  توصیفی-مقطعی است که در آن غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در ۲۵ ایستگاه مختلف شبکه آبرسانی شهر گرگان از اردیبهشت ماه تا مهرماه سال ۱۳۹۷ توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. جهت انجام آزمون‌های آماری از نرم افزار SPSS ver ۲۲ استفاده شد. همچنین نقشه‌های پهنه بندی بر‌اساس غلظت این دو فلز توسط نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه شد.
یافته‌ها: نتایج حاصل از سنجش غلظت سرب و کادمیوم نشان داد که تمامی مقادیر سنجش شده کمتر از استانداردهای ملی و بین المللی است. به طور کلی میانگین غلظت سرب و کادمیوم به ترتیب µg/L ۴/۳۸ و µg/L ۰/۱ بدست آمده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین غلظت‌های بدست آمده از فلز سرب در ماه‌های مختلف اختلاف معنی‌داری (۰/۰۱ >p ) وجود داشته است. همچنین نقشه پراکنش سرب و کادمیوم نشان داد که در نواحی مرکزی و برخی نواحی مرزی غلظت این دو فلز بیشتر است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می‌توان دریافت که غلظت فلزات سنگین سرب و کادمیوم در آب شرب شبکه آبرسانی شهرگرگان در حدود مجاز استانداردهای ملی و بین المللی قرار داشته است.

مریم دلفانی، مریم محمدی روزبهانی، نسرین چوبکار، نوشین سلیمی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه صنایع نفت و گاز به عنوان منابع با اهمیت برای بدست آوردن انرژی و درآمد، هستند. در زمان تولید نفت و گاز، ترکیبات بسیار پیچیده ­ای که شامل مواد آلی و غیر آلی، هیدروکربن­ های نفتی و ترکیبات آروماتیک و آلیفاتیک هستند، به محیط زیست انتقال می ­یابند. بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن­ ها که به اختصار به آنهاBTEX  می­ گویند از آلاینده­ های مونو آروماتیک بسیار با اهمیت هستند. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مواجهه با BTEX بر برخی فاکتورهای بالینی افراد در معرض در انبار نفت و کارکنان سایت اداری در شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی کرمانشاه انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی و در سال ۱۳۹۸ انجام شد. نمونه­ های این مطالعه شامل پرسنل شاغل در انبار نفت و کارکنان سایت اداری شرکت ملی پخش فرآورده ­های نفتی شهر کرمانشاه است. پس از لحاظ معیار ورود به مطالعه، اطلاعات جمعیت شناختی شرکت کنندگان تکمیل و پس از جمع آوری نتایج آزمایشات فیزیولوژیک کارکنان، از نرم افزار SPSS۱۹  برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که شاخص ­های اسپیرومتری در کارکنانی که با ترکیبات BTEX مواجه داشته­ اند کاهش یافته است اما از نظر آماری معنی‌دار نبود. همچنین میزان گلبول قرمز (۶/۷۳ درصد) به طور معنی‌داری در کارکنان غیر اداری کمتر بوده، همچنین گلبول سفید (۶/۶۱ درصد)، SGOT (۱۰/۱۴ درصد) و SGPT (۵/۰۹ درصد) در کارکنان غیر اداری بیشتر بوده است. میزان پلاکت در کارکنان اداری بیشتر بوده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به خطراتی ‌که آلودگی BTEX برای سلامت انسان دارد توصیه می‌شود از اقدامات پیشگیرانه مانند استفاده از ماسک مخصوص و نظام نوبت کاری استفاده شود.
 

احسان آقایانی، سکینه شکوهیان، علی بهنامی، علی عبداله نژاد، مجتبی پوراکبر، حامد حق نظر، وحیده مهدوی، امیر محمدی،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: فلزات سنگین در آب می‌توانند خطراتی برای سلامت انسان‌ها به همراه داشته باشند. لذا ضروری است جهت اطمینان از سلامت مصرف‌کنندگان، پایش و اندازه ­گیری فلزات انجام یابد.
روش بررسی: این مطالعه با هدف اندازه­ گیری فلزات سنگین از قبیل آرسنیک، سرب، کادمیوم، کروم، روی و جیوه در منابع آبی و شبکه توزیع آب شهری مراغه در دو فصل بهار و تابستان سال ۱۴۰۰ صورت گرفت. برای این منظور تعداد ۲۵ عدد نمونه برداشته شد وجود این فلزات در منابع آب با استفاده از نقشه ­های کیفی بررسی گردید و در نهایت با ارزیابی خطر بهداشتی ناشی از حضور این فلزات، تأثیر آنها بر سلامت مصرف­کنندگان مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته­ ها: بررسی غلظت فلزات در منابع آبی بالادست سد بیانگر غلظت نسبتاً بالا از فلزات به خصوص آرسنیک است (µg/L ۱۳/۲). با وجود این، مقادیر آرسنیک بعد از تصفیه و در شبکه توزیع تا حد ناچیز کاهش می یابد. از طرف دیگر نتایج نشان می­ دهد که مقادیر فلز روی در شبکه نسبت به مخزن سد بیشتر است و غلظت آن در سد برابر صفر و در شبکه در بالاترین مقدار به  µg/L۵۷۸ می ­رسد. در نهایت ارزیابی خطر بهداشتی نشان می­ دهد که مقادیر THI محاسبه شده برای تمامی نمونه ­ها مابین ۰/۰۱ تا ۰/۹۹ متغیر است.
نتیجه ­گیری: براساس ریسک بهداشتی محاسبه شده، خطری سلامت مصرف کنندگان را در خصوص فلزات سنگین در آب شرب مراغه تهدید نمی­ کند. همچنین این نتایج ضرورت مطالعات تکمیلی در خصوص نشت فلز روی از لوله ­ها و متعلقات شبکه توزیع آب آشامیدنی شهر را در آینده دوچندان می­ نماید.
 

فاطمه مومنی‌ها، محمد کوهکن، هدا صفامنش، پرویز یاراحمدزهی، محمد عثمان خدایاری، علی محمدی، امیرحسین محوی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مدیریت پسماندهای تیز و برنده و پتانسیل آسیب‌زایی این نوع پسماندها، استفاده از فناوری‌های بی‌خطرساز، کپسوله کننده و کاهنده حجم همزمان، یکی از نیازهای اساسی به منظور مدیریت پسماندهای پزشکی در بیمارستان‌ها و سایر مراکز ارائه خدمات بهداشتی ـ درمانی محسوب می‌گردد. هدف اصلی این مطالعه تعیین کارآیی دستگاه بی‌خطرساز و کپسوله کننده پسماندهای تیز و برنده پزشکی بوده است.
روش بررسی: این دستگاه با روش ایجاد فوم از طریق حرارت القایی در محیط بسته بدون اکسیداسیون، با ایجاد پوشش نگهداری پایدار و حفاظت ایمن، فرایند محصورسازی و کپسوله کردن پسماندهای تیز و برنده پزشکی را فراهم کرده و در نتیجه از پخش و رهاسازی این پسماندها جلوگیری می‌کند. نمونه برداری از گازهای خروجی دستگاه با روشNIOSH ۱۵۰۱ انجام و نمونه‌ها با دستگاهGC-MS  سنجش شد. کارایی عملکرد بی‌خطرسازی دستگاه، براساس پایش بیولوژیکی باکتری شاخص باسیلوس استئاروترموفیلوس مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد میانگین غلظت گازهای BTEX و سایر گازهای آلی فرار در خروجی دستگاه در حد مجاز بوده است. غلظت گازهای بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و گزیلن به ترتیب ۰/۰۴، ۰/۰۳۳، ۰/۰۲۹ و  ppm۰/۰۲۹ بوده است. نتایج حاصل از پایش بیولوژیکی نشان داد که کاهش بار میکروبی ۹۹/۹۹۹۹ (Log ۶) بوده و فرایند بی‌خطرسازی قابل قبول بوده است. همچنین، از مزایای این دستگاه کاهش حجم اجسام تیز و برنده و پلاستیکی در فرایند کپسوله سازی و در نهایت استفاده از کپسوله‌ها در پیرولیز/ بازیافت پلاستیک در صنعت است.
نتیجهگیری: امید است با به کارگیری این دستگاه نوآورانه و بومی در واحد‌های بی‌خطرسازی بیمارستان‌های کشور، گامی مؤثر در راستای بهبود مدیریت پسماندهای پزشکی، کاهش تولید پسماند، کاهش هزینه‌های بیمارستان‌ها و حفظ و ارتقاء سلامت کشور برداریم.
 

سپیده صادقی، فرزانه محمدی، امیرحسین نافذ، سحر قلی پور، مهناز نیک آئین،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: حضور میکروارگانیسمهای بیماریزا در کمپوست تهدیدکننده سلامت عمومی است. لذا ارزیابی کیفیت بهداشتی کمپوستهای تولیدی قبل از کاربرد آنها به عنوان تقویتکننده خاک امری ضروری است. این مطالعه جهت بررسی حضور میکروارگانیسمهای پاتوژن در کمپوست تولید شده از مواد زائد جامد شهری (MSW) و خطرات میکروبی مرتبط با بلع تصادفی کمپوست توسط کودکان انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه، نمونهبرداری از پارکهای عمومی مختلف شهر اصفهان در طول دوره پخش کمپوست صورت گرفت. حضور و غلظت میکروارگانیسمهای پاتوژن سالمونلا، کمپیلوباکتر، کریپتوسپوریدیوم و آدنوویروس به وسیله روشهای کشت یا real-time PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که تمام میکروارگانیسمهای پاتوژن با فراوانی ۱۱ تا ۶۲ درصد در نمونههای کمپوست یافت شدند و بالاترین فراوانی مربوط به آدنوویروس بود. ارزیابی ریسک سلامت نشان داد بالاترین میزان خطر عفونت روزانه برای کریپتوسپوریدیوم (pppy ۴-۱۰×۷/۶۷) و کمترین خطر مربوط به آدنوویروس(pppy ۱۰-۱۰×۸/۲۷) به دست آمد. همچنین خطرات عفونت یکبار تماس و سالیانه مجموع میکروارگانیسمها برای کودکان بالاتر از حد استاندارد (pppy ۳-۱۰) محاسبه شد.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده آلودگی کمپوست تولیدی به میکروارگانیسمهای پاتوژن و اثرات بالقوه سلامتی در هنگام کاربرد کمپوست در فضای سبز شهری را نشان داد. بنابراین سازمانهای مربوطه بایستی توجه بیشتری به فرآیند کمپوست سازی، کیفیت میکروبی و کاربرد کمپوست در مکانهایی با دسترس عموم داشته باشند.

احمد مهری، محمد رضوانی قالهری، اشرف مظاهری تهرانی، پرنیا بشردوست، مجید محمدی، روح‌الله دهقانی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: سیگار کشیدن یکی از بزرگترین مشکلات بهداشت عمومی در جهان است که می تواند بار کلی بیماری در جهان را افزایش دهد. از آنجا که درک عوامل مرتبط با سیگار کشیدن در بین دانشجویان پزشکی برای تدوین و تبیین برنامه‌های مداخله‌ای آموزشی عاملی مهم و ضروری تلقی می‌شود لذا این مطالعه با هدف تعیین شیوع مصرف سیگار دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان و عوامل مرتبط با آن انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۶۸۱ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان در نیم­سال اول تحصیلی ۱۳۹۸ با انجام نمونه­ گیری تصادفی ساده انجام شد. استعمال سیگار در افراد، خانواده، دوستان نزدیک و سایر مشخصات دموگرافیک با استفاده از پرسشنامه با پایایی مطلوب مورد سنجش واقع شد و برای تجزیه و تحلیل آماری از رگرسیون لجستیک چندگانه استفاده شد.
یافته‌ها: میانگین سنی شرکت‌کنندگان در این مطالعه (۳۱۳ پسر و ۳۶۸ دانش آموز دختر) ۴/۲ ±۲۵ سال بود. شیوع مصرف سیگار در بین دانشجویان ۹/۴ درصد (۱۶/۷ درصد در پسران و ۳/۳۵ در دختران) بود. همچنین، مصرف سیگار با تمایل به سیگار، زندگی در خوابگاه، داشتن دوستان نزدیک سیگاری و اعضای خانواده با سابقه مصرف سیگار ارتباط معنی‌داری داشت (۰/۰۵>p).
نتیجه‌گیری: افت تحصیلی دانشجویانی که سیگار مصرف می کنند به میزان قابل توجهی بالاتر از سایر دانشجویان است. از آنجایی­که این مطالعه عوامل مرتبط با مصرف سیگار را در دانشجویان نشان داده ‌است، استفاده از این یافته‌ها می‌تواند مبنایی برای پیشگیری از مصرف سیگار و توسعه مداخلات پیشگیرانه باشد.
 

محمدعلی ززولی، سمانه دهقان، مهدیه محمدی آلاشتی، افسانه فندرسکی، رضا دهبندی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از محدودیت‌های اصلی در استفاده از کمپوست، امکان وجود فلزات‌سنگین با غلظت‌های زیاد است. این عناصر بر خلاف آلاینده‌های آلی نمی‌توانند توسط میکروارگانیسم‌ها تجزیه شوند و در غلظت‌های بالا برای خاک، گیاهان، زندگی آبزیان و سلامت انسان سمی تلقی می‌شوند. لذا مطالعه حاضر، به بررسی غلظت فلزات‌سنگین در کمپوست تولیدی در صنایع کمپوست استان مازندران و مقایسه آن با مقادیر استاندارد پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی-مقطعی بوده که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ انجام شد. نمونه‌ها از سه کارخانه کمپوست مازندران (بابل، بهشهر و تنکابن) با استفاده از روش نمونه‌برداری تصادفی برداشته شدند و طبق روش هضم اسیدی (موسسه ملی استاندارد ۵۶۱۵) آماده‌سازی شدند. غلظت فلزات‌سنگین در نمونه‌ها با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: میانگین غلظت آرسنیک، روی، سرب، کادمیوم، کبالت، کروم، مس و نیکل بر حسبmg/kg  در نمونه‌های مورد بررسی به ترتیب برابر با ۳/۴۷±۱/۳۸، ۱۵۱/۵±۴۹۰، ۱۲±۷۴، ۰/۶۵±۲/۵۷، ۱/۴۶±۴/۵، ۱۶/۴۷±۳۱/۷۲، ۴۹/۹±۱۸۶، ۴/۲±۲۲/۷ بوده است. میانگین غلظت فلزات‌سنگین نیز در شهرهای مختلف با استفاده از آزمون کروسکال والیس مقایسه شد که بر اساس آن غلظت فلزات‌سنگین در هیچ کدام از شهرها تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند (۰/۰۵<p).
نتیجه‌گیری: غلظت فلزات‌سنگین نمونه‌های کمپوست مورد بررسی کمتر از مقادیر ذکر شده در استانداردهای داخلی و خارجی بوده است، لذا محصول نهایی کمپوست کارخانجات مورد بررسی از نظر فلزات‌سنگین معیارهای بهداشتی را رعایت کرده و قابلیت استفاده ایمن در مقاصد محیط زیستی را دارد.

هوشمند باقری قره بلاغ، فاطمه محمدی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: چالش جوامع سالم ­تر با توجه به محیط­ زیست و پذیرش دسته جمعی رفتارهای دوستدار محیط­ زیست آغاز می ­شود، زیرا انتخاب­ هایی که مصرف­ کنندگان با توجه به محیط­ زیست انجام می­ دهند بر سلامت و کیفیت زندگی نسل فعلی و آینده تأثیر می‌گذارد. از این­رو درک مفهوم، ویژگی ­ها و مشخصات جامع مصرف­ کنندگان سبز برای دانشگاهیان و بازاریابان ضروری است. در این راستا، هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر نگرش مصرف­ کنندگان نسبت به محصولات سازگار با محیط­ زیست با توجه به نقش تعدیلگری نوجویی سبز است.
روش بررسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی، از نظر جمع‌آوری داده توصیفی، از لحاظ نوع پیمایشی و از نظر ماهیت کمّی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه مصرف­ کنندگان محصولات سبز در شهر شاهین­ دژ تشکیل می‌دهند. حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران ۲۰۸ نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ های پژوهش از مدلسازی معادلات ساختاری نرم­افزار LISREL و حداقل مربعات جزئی (-Pls۳Smart) بهره گرفته شد.
یافته­ ها: یافته­ های پژوهش نشان داد که نگرش زیست ­محیطی (با ضریب معناداری ۵/۲۰)، توجه به سلامتی (ضریب معناداری ۴/۰۷) و دانش زیست­ محیطی (ضریب معناداری ۳/۳۰) بر نگرش مصرف‌کنندگان نسبت به محصولات سبز تأثیر مثبت و معناداری دارد و متغیر نوجویی سبز به عنوان نقش متغیر تعدیلگری مهم این رابطه شناخته و تأیید شد.
نتیجه­ گیری: یافته‌های این مطالعه بینشی در مورد توسعه استراتژی‌های آموزشی مناسب برای گروه‌های مصرف‌کننده مختلف به منظور تشویق مصرف‌کنندگان به خرید محصولات سازگار با محیط­ زیست، با هدف ایجاد محیطی سالم‌تر برای نسل‌های فعلی و آینده، فراهم می‌کند.

محمد مسافری، جعفر یحیی زاده، یوسف محمدیان، فرزانه مشتاقی،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده گسترده از آفت‌کش ها ضمن آلودگی اکوسیستم، باعث ایجاد خطر جدی برای سلامتی موجودات زنده می شود. آگاهی از نوع و میزان آفت‌کش های مصرفی می تواند پایه اطلاعات مناسبی را برای مدیریت مشکلات احتمالی ناشی از مصرف آفت کش ها فراهم نماید. مطالعه حاضر با هدف اصلی تعیین نوع و میزان آفت‌کش های مصرفی و سرانه مصرف آفت‌کش ها در واحد سطح زمین های کشاورزی در استان آذربایجان شرقی در سال ۱۴۰۰ انجام گردید.
روش بررسی: مقادیر و انواع آفت‌کش ها با مراجعه به سازمان جهاد کشاورزی و دیگر مراجع ذیربط تهیه و تحلیل گردید. محاسبات لازم در مورد میزان آفت کش های مصرف شده در واحد سطح با استفاده از مساحت اراضی کشاورزی استان انجام گرفت. 
یافته‌ها: ۴۰۳ نوع آفت‌کش در استان به ترتیب فراوانی علف کش > حشره کش > قارچ کش > کنه کش > متفرقه > ضد عفونی کننده، استفاده می شود. از نظر کمیت مصرف شده حشره کش > علف کش > قارچ کش > متفرقه > کنه کش و ضدعفونی کننده، kg ۲۸۷۳۷۳۰ انواع آفت‌کش های مصرفی را در سال ۱۳۹۷ تشکیل می دهد. نسبت کل آفت‌کش‌های مصرف شده به آفت کش های توزیع شده از کانال رسمی (دولتی) ۲/۵۱ برابر است. حداقل، حداکثر و میانگین مصرفی به ازای هر هکتار زمین کشاورزی در شهرستان های استان ۰/۴،  ۲۱/۴ و  ۵/۳۳ ± ۴/۲۱ و در کل استان kg/ha ۲/۳۸ است. ارتباط معنی داری بین مقدار آفت کش های توزیع شده با تعداد کشاورزان و فروشندگان وجود دارد.
نتیجه‌گیری: میانگین مصرف آفت‌کش ها در استان بالاتر از میانگین جهانی است. مدیریت مناسب آفت‌کش ها با توجه به ریسک‌های محیط‌زیستی و سلامتی ضروری می نماید.
 


صفحه ۳ از ۴     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb