جستجو در مقالات منتشر شده


249 نتیجه برای علی

علیرضا مقدم، مهدی مختاری، رویا پیروی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: گندزدایی یکی از مراحل تصفیه آب است که به منظور حفظ کیفیت میکروبی آب در شبکه توزیع انجام می‌شود. یکی از ترکیبات گندزدایی کلر است که طبق استانداردهای بهداشتی حفظ میزان باقیمانده آن بین حداقل و حداکثر در سراسر شبکه امری ضروریست. این مقاله با هدف بهینه‌سازی میزان تزریق کلر در شبکه‌های توزیع آب با استفاده از مدل بهینه‌سازی GANetXL صورت گرفت.
روش بررسی: در این مقاله برای اولین بار با استفاده از یک افزونه بهینه‌سازی به نام GANetXL که از الگوریتم ژنتیک استفاده می‌نماید میزان کلر تزریقی در یک شبکه مرجع بر مبنای ارتباط پویا با مدل تحلیل هیدرولیکی و کیفی EPANET2 در محیط نرم افزار Excel بهینه گردید. تابع هدف بر مبنای بهینه‌سازی تک هدفه به نحوی تدوین شد که مربع تفاضل بین غلظت کلر محاسبه شده و حداقل مجاز میزان کلر باقیمانده در شبکه برای هرکدام از گره‌های کنترل‌شونده برای تمامی گام‌های زمانی کمینه شود. متغیرهای تصمیم میزان بهینه دوزهای تزریق در محل بوسترها بود.
یافته‌ها: با کاهش تعداد نسل به 200 کمترین میزان تزریق در ایستگاه‌ها صفر، بیشترین آن 776/57، متوسط میزان تزریق 183/87 و مجموع تزریق در طی یک شبانه روز برابر با mg/min 4412/84 حاصل شد. گره‌های بحرانی در مجموع 20 درصد از کل گره‌های شبکه را تشکیل دادند.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج، کمینه‌سازی میزان کلر مصرفی در عین رعایت میزان حداقل نیاز باقیمانده از آن در شبکه علاوه بر اثرات مثبت بر سلامتی، دارای آثار مثبت اقتصادی نیز است. نتایج این تحقیق می‌تواند به مدیریت شبکه آب آشامیدنی از لحاظ کیفیت آب در زمینه حفظ کلر باقیمانده و در نتیجه ارتقا سلامت جامعه و نیز به لحاظ اقتصادی کمک شایانی نماید.

محمد آبادی، عباسعلی زمانی، عبدالحسین پری زنگنه، یونس خسروی، حمید بدیعی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی جیوه در اکوسیستم­ های دریایی یک تهدید بزرگ برای سلامت انسان در کشور­های توسعه یافته همانند ایران است. از جمله راه­ های ورود جیوه به بدن انسان مصرف ماهی و غذا­های دریایی است. پس از ورود جیوه به بدن انسان، جیوه به متیل­ جیوه تغییر می­ یابد و سبب اختلال­ هایی همچون اختلال­ های عصبی، نقص در باروری، نارسایی کلیه، بی‌ثباتی روانی، التهاب لثه، تشنج و تنش می­ شود. هدف پژوهش حاضر اندازه‌گیری غلظت جیوه در اکوسیستم­ آبی دریای خزر (آب و ماهی) است تا بتوان نتیجه این مطالعه را در حفاظت از سلامت انسان و کاهش آسیب­ های ناشی از جیوه به‌کار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه به­ منظور ارزیابی غلظت جیوه در آب، از 36 ایستگاه و از چهار گونه ماهی صید شده از سواحل جنوبی دریای خزر 33 نمونه بافت کبد و 33 نمونه بافت خوراکی جمع ­آوری شد. در سنجش غلظت جیوه در نمونه­ های آب و ماهی از دستگاه ولتامتر پلارواگراف و جذب اتمی کوره گرافیتی استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت جیوه در نمونه ­های آب μg/L 1/697، در بافت خوراکی ماهی 68/636 و در بافت کبد  μg/g.dw 125/606 است. نتایج حاصل از فاکتور تجمع زیستی نشان می­دهد غلظت جیوه از آب به ماهی در دامنه 14-80 برابر قرار دارد و غلظت­های بیشینه از جیوه در نمونه‌های آب و ماهی در سواحل غربی دریای خزر مشاهده شده است.
نتیجه­ گیری: بیش از 58 درصد ایستگاه­های نمونه­برداری شده از آب دریای خزر بر طبق استاندارد­های US.EPA و SPPA به عنصر جیوه آلوده هستند و میانگین غلظت جیوه در نمونه­های ماهی کمتر از استاندارد­های WHO و  EPAاست.
 

سپیده میانجی، روح اله رضائی، علی گنجلو،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بدون تردید، توجه به "ایمنی غذا در مزرعه" اولین گام در دستیابی به ایمنی غذایی و تولید محصول سالم است؛ در حالی‌که اقدامات مرتبط با ایمنی غذایی در مزرعه از سوی کشاورزان به دلیل نبود شناخت صحیح مورد توجه کافی قرار نمی­ گیرد. بر این اساس، هدف این تحقیق بررسی نگرش کشاورزان درباره منابع ایجاد آلودگی و عوامل تبیین‌­کننده اقدامات ایمنی غذایی در مزرعه بود.
روش بررسی: این تحقیق از لحاظ میزان کنترل متغیرها، غیرآزمایشی و توصیفی، از نظر روش گردآوری داده‌ها، میدانی و به لحاظ قابلیت تعمیم یافته‌ها، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل 732 نفر از تولیدکنندگان کاهو در استان البرز بود که یک نمونه 230 نفری از آنان با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه ای با اختصاص متناسب (شهرستان­ ها به‌عنوان طبقات) انتخاب شدند. داده­ ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، گردآوری شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه بر‌اساس نظر متخصصان و کارشناسان مرتبط ارزیابی شد و پایایی آن از طریق محاسبهCronbach Alpha  برای سه سازه اقدامات ایمنی غذایی در مزرعه (0/728)، منابع ایجاد آلودگی در مرحله قبل از برداشت (0/821) و منابع ایجاد آلودگی در مرحله پس از برداشت (0/801) تایید شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS20 انجام گرفت.  
یافته­ ها: نتایج حاکی از آن بود که مهمترین منابع ایجاد آلودگی شامل استفاده از سموم و آفت­ کش ­ها در مزرعه و آب آبیاری (در مرحله قبل از برداشت) و مکان­ های نگهداری و انبار محصول و وجود رطوبت بالا به هنگام انتقال محصول (در مرحله پس از برداشت) بودند. همچنین، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از چرخش Varimax نشان داد که متغیرهای زیربنایی اقدامات ایمنی غذایی در مزرعه در پنج عامل اقدامات مرتبط با آموزش و بهداشت کارگران، بهداشت عمومی، آبیاری، نظارتی و کنترلی و کنترل دام و حیات وحش، تلخیص و دسته ­بندی شده و در حدود 64/314 درصد از واریانس کل را پوشش دادند. در بین پنج عامل اشاره شده، عامل اقدامات مرتبط با آموزش و بهداشت کارگران با تبیین 18/725 درصد از واریانس کل، مهمترین عامل در مقایسه با سایر عوامل بود.
نتیجه­ گیری: با توجه به تعدد منابع ایجاد آلودگی در مرحله قبل و پس از برداشت و احتمال وقوع آلودگی­ های مختلف در محصول کاهو، ضروری است که شرایط لازم برای تشویق و هدایت تولیدکنندگان به سوی انجام اقدامات ایمنی غذایی در مزرعه به‌ویژه از طریق آموزش آنان درباره شناخت منابع ایجاد آلودگی و اطلاع ­رسانی در زمینه اقدامات ایمنی و بهداشتی فراهم شود.
 

شهرام گرگانی، علی بافکار، سید احسان فاطمی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: بارندگی و تراز آب زیرزمینی جزء پارامترهای مهم شاخص دراستیک هستند، بنابراین سری‌ زمانی آنها با استفاده از روش تحلیل سری‌های زمانی مورد بررسی قرار گرفت تا از نتایج آن در آسیب‌پذیری دشت ماهیدشت واقع در استان کرمانشاه استفاده شود.
روش بررسی: مدل دراستیک یک مدل کمی بوده که هفت پارامتر مؤثر در انتقال آلودگی شامل عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی را در خود جای داده است. این اطلاعات در منطقه به‌صورت هفت لایه اطلاعاتی در نرم افزار 10ARC GIS  تهیه و با وزن دهی و رتبه بندی و تلفیق آنها، شاخص دراستیک برای کل منطقه بین 34 تا 120 واحد برآورد گردید. از آنجایی‌که پدیده بارش یکی از عدم قطعیت‌ها در طرح‌های آبی بوده و منشا عدم قطعیت‌های دیگری نظیر رواناب سطحی، تغذیه، تراز آب زیرزمینی و غیره است و نیز تراز آب زیرزمینی و تغذیه از عوامل اصلی در مدل دراستیک بوده و جزء متغیرهای هیدرولوژیکی و سری‌های زمانی هستند، لذا با استفاده از روش‌های استوکاستیکی (Stochastic) به تحلیل و پیش‌بینی آنها در افق 1410 پرداخته شد.
یافته‌ها: در نهایت با انتخاب داده‌های پیش‌بینی ‌شده در سال 1410 و ایجاد دولایه جدید عمق تا سطح ایستابی و تغذیه، همچنین وزن دهی و رتبه دهی مجدد و جایگذاری آن در مدل دراستیک، نقشه آسیب‌پذیری دیگری ایجاد شد که در آن شاخص دراستیک 34  تا 110 واحد حاصل گردید.
نتیجه‌گیری: نتایج این تحقیق نشان می­دهد در 18 سال آینده (1393-1410) با پایین رفتن بیشتر سطح ایستابی و کاهش بارندگی شاخص دراستیک کمتر می‌شود.

علیرضا منصوریان، آتوسا وزیری، محمد رضا زمانی، فاطمه حیدریان نائینی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در حوزه خطرات و آلاینده‌های زیست محیطی، سیانید یکی از مهمترین آلاینده‌های آب‌، خاک و هوا است که از لحاظ اکولوژیکی تاثیر بسیار مهمی بر اکوسیستم و محیط زیست منطقه آلوده ایجاد می‌نماید از این‌رو مطالعه حاضر با هدف بررسی گیاه پالائی سیانید با گیاه وتیور انجام گردیده است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مطالعه تجربی بر روی پساب‌های معدن طلا انجام گردید. پساب خشک شده را با خاک معمولی با غلظت‌های مختلف ترکیب شد و 7 تیمار با غلظت‌های مختلف سیانید به‌دست آمد (میانگین میزان سیانید در خاک G، mg/kg 14/37، خاک F، mg/kg 10/13، خاک E، mg/kg 8/09، خاک D، mg/kg 7/53، خاک C، mg/kg 3/32، خاک B، mg/kg 2/52 و خاک A بدون سیانید (به عنوان شاهد)) و پس از دو ماه میزان سیانید در خاک، ریشه و برگهای گیاه و همچنین میزان پروتئین کل و پرولین و تعداد و طول برگهای گیاه وتیور مورد اندازهگیری قرار گرفت و با نرم افزار SPSS15 و آزمون‌های توکی Tukey و  تی (Paired Samples T Test‌) مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش میزان سیانید تاثیر معنی‌داری بر روی میزان پرولین (افزایش میزان پرولین در گیاه)، پروتئین کل (افزایش میزان پروتئین کل گیاه)، تعداد برگ‌ها (کاهش تعداد) و طول (کاهش طول) برگ‌های وتیور داشت و همچنین میزان سیانید در برگ‌ها و ریشه‌های گیاه وتیور افزایش یافته و میزان سیانید در خاک تیمارهای مختلف از لحاظ میزان سیانید کاهش معنی‌داری داشت. میزان سیانید در خاک G 50/93 درصد، خاک F 38/20 درصد‌، خاک E 27/19 درصد، خاک D 38/37 درصد، خاک C 17/77 درصد‌، خاک B 16/66 درصد کاهش پیدا کرد.
نتیجه‌گیری: نتایج بیانگر آن است که افزایش میزان سیانید در خاک منجر به تغییرات در خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیائی گیاه وتیور می‌گردد ولی گیاه وتیور مقاومت بسیار بالائی نسبت به سیانید خاک نشان داده و کاشت گیاه وتیور در خاک‌های بسیار آلوده منجر به کاهش سیانید تا 50 درصد می‌گردد و نشانگر آن است که این گیاه نسبت به گیاهان دیگر مقاومت بیشتری نسبت به سیانید داشته و گیاه پالائی بهتری را نیز نشان داده است.
 

زهره نجاتی جهرمی، حمیدرضا ناصری، محمد نخعی، فرشاد علیجانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آبیاری زمین‌های کشاورزی با فاضلاب تصفیه شده در بخش عمده‌ای از دشت ورامین، تمرکز جمعیتی در مناطق شهری قسمت میانی دشت، و وجود صنایع، خطر بالفعل آلودگی فلزات سنگین آب‌های زیرزمینی دشت ورامین را افزایش داده است. از این رو در تحقیق حاضر، غلظت فلزات سنگین با هدف ارزیابی خطر آلودگی آب‌های زیرزمینی دشت ورامین از نظر قابلیت مصرف شرب بررسی شده است.
روش بررسی: تعداد 78 نمونه آب زیرزمینی جمع آوری و غلظت یون‌های فلزی Cu، Pb، Zn، Cr، Cd، Fe، Co، و Mn اندازه گیری شد. آنالیز همبستگی دو متغیره برای توصیف ارتباط بین پارامترهای هیدروشیمی در منطقه ورامین به‌کار برده شده است. شاخص ارزیابی فلزات سنگین (Heavy Metal Evaluation Index or (HEI)) و شاخص آلودگی فلزات سنگین (Heavy Metal Pollution Index (HPI)) آب زیرزمینی به منظور تعیین قابلیت مصرف شرب در دشت ورامین تعیین گردید.
یافتهها: غلظت میانگین کادمیم در دورههای خشک و تر به ترتیب برابر 5/7 و g/Lµ 8 و غلظت میانگین سرب آب‌های زیرزمینی دشت ورامین برابر g/Lµ 12/5 که بیشتر از مقدار مجاز شرب هستند. تحلیل همبستگی پیرسون (Pearson correlation analysis) داده‌های کیفی نمونه‌های آب زیرزمینی دشت ورامین، همبستگی قوی در میان برخی از جفت فلزات سنگین همانند Pb و Co با Cd، Cu و Mn را نشان می‌دهد که نمایانگر منابع مشترک آلودگی، وابستگی متقابل و رفتار یکسان در طول حرکت آن فلزات در محیط آبخوان است. نتایج به‌دست آمده از بررسی شاخص‌های ارزیابی فلزات سنگین (HEI) و شاخص آلودگی فلزات سنگین (HPI) موید آن است که آلودگی آبخوان ورامین نسبت به فلزات سنگین در اکثر بخش‌ها خطرناک نیست، اما در بخش‌هایی تغییرات شدید در غلظت برخی فلزات قابل مشاهده است.
نتیجه‌گیری: احتمالا با توجه به تداوم منشاهای آلودگی در دشت ورامین، می‌توان انتظار داشت که در دراز مدت خطر آلودگی آب‌های زیرزمینی نسبت به فلزات سنگین ادامه یابد. لذا می‌بایست در خصوص آب برگشتی کشاورزی، دفع اصولی فاضلاب‌های صنعتی و خانگی، و همچنین کیفیت پساب منتقل شده از تهران به دشت اقدامات احیاء کننده به‌عمل آید.
 

نجمه گلچین پور، نوشین راستکاری، رامین نبی زاده نودهی، مهرنوش ابطحی، علی آذری، الناز ایروانی، کامیار یغمائیان،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تری کلوسان از جمله موادی است که به‌عنوان ضد میکروب در بسیاری از مواد دارویی و محصولات مراقبت شخصی به‌کار می‌رود. اثرات سوئی مانند کاهش میزان هورمون تیروئید، مقاومت به آنتی‌بیوتیک‌ها و افزایش خطر سرطان پوست برخی از مشکلات حضور این آلاینده در محیط است. مطالعه حاضر به بررسی کارایی فرایند نانوفتوکاتالیستیXe/ TiO2@GO در حذف تری کلوسان از محیطهای آبی پرداخته است.
روش بررسی: در مطالعه حاضر کاتالیزور TiO2@GO سنتز و مشخصات ساختاری آن با تکنیک‌های SEM، EDX و FTIR تعیین گردید. تاثیر پارامترهای غلظت آلاینده، دوز کاتالیست و زمان تماس بر فرایند تخریب تری کلوسان طی فرایند نانوفتوکاتالیستی در حضور نور مرئی به کمک تکنیک آماری (Design of Experiments) DOE براساس روش سطح - پاسخ مطالعه شد. آزمون آنالیز واریانس برای بررسی تاثیرگذاری پارامترها در نظر گرفته شد. شرایط بهینه فرایند نیز با دیدگاه فاکتور مطلوبیت تعیین شد.
یافته‌ها: غلظت آلاینده، زمان تماس و دوز کاتالیست به ترتیب برابر با mg/L 0/487، min 14/898 و g/L 0/205 به‌عنوان شرایط بهینه تعیین شد. حداکثر راندمان تخریب در شرایط بهینه 97/542 درصد حاصل شد. دوز کاتالیست نیز تاثیرگذارترین پارامتر در فرایند تخریب تری کلوسان بود.
نتیجه‌گیری: استفاده از کاتالیزور TiO2@GO در حضور نور لامپ زنون راندمان قابل قبولی در حذف تری کلوسان از خود نشان می‌دهد. استفاده از لامپ زنون به تنهایی بسیار از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است.
 

علیرضا مصداقی نیا، سیمین ناصری، مهدی هادی، الناز ایروانی، معصومه عسکری،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تهیه و تامین آب آشامیدنی سالم برای جامعه یکی از مهمترین چالش‌ها در راستای ارتقاء سلامت جامعه است. با توجه به اهمیت تحقیقات در زمینه کیفیت آب، شناسایی خلاء‌های پژوهشی در این زمینه از طریق جستجوی مطالعات مرتبط در ایران و انجام یک مطالعه مروری انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه به ترتیب تعداد 638، 166، 300 و 1000 مقاله در پایگاه‌های Scopus، SID، Magiran و Iranmedex جستجو شد. از مجموع 2104 مقاله جستجو شده، بعد از حذف 1394 مقاله، تعداد 710 مقاله مورد بررسی بیشتر قرار گرفت.   
یافته‌ها: پایش توصیفی آلاینده‌ها هدف اصلی 36/62 درصد از مطالعات است. حدود 13 درصد از مطالعات در مقیاس آزمایشگاهی انجام شده‌اند. آلاینده‌های آلی فقط در 17 استان کشور بررسی شده و سایر استان‌ها در انجام تحقیقات و یا پایش آنها مشارکتی نداشته‌اند. نیترات در حدود یک پنجم از کل مطالعات مورد بررسی قرار گرفته است و فلزات سنگین نیز از عوامل شیمیایی مورد توجه در مطالعات بررسی کیفی منابع آب آشامیدنی در کشور هستند.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان‌دهنده خلاءهای تحقیقاتی و همچنین مبنایی برای اولویت‌بندی کردن پژوهش‌ها در حوزه کیفیت آب در کشور است. پایش دقیق‌تر انواع آلاینده‌های آلی و معدنی از اقدامات ضروری است. ارزیابی ریسک شیمیایی و میکربی آلاینده‌ها، تحلیل سرنوشت آلاینده‌ها و اثرات اکولوژیکی آنها، استفاده از فرایندهای تصفیه پیشرفته، استفاده از روش‌های تصفیه زیستی، استفاده از شناساگرهای زیستی به‌منظور پایش آلاینده‌ها و تکنیک‌های شناسایی مولکولی از مهمترین اولویت‌های پژوهشی هستند که تحقیقات بیشتری را می‌طلبند.

علی میثاقی، معصومه سعیدی، نگین نوری، محمدرضا رضایی گلستانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ترکیبات ضد میکروبی طبیعی دارای ظرفیت ارزشمندی برای استفاده در انواع مواد غذایی جهت مقابله با میکروارگانیسم‌های بیماری‌زا و عامل فساد هستند. اهداف این مطالعه شامل تولید فیلم‌های زیست‌تخریب‌پذیر به کمک ترکیب پلی‌لاکتیک اسید با غلظت‌های مختلف اسانس پونه کوهی و یا عصاره اتانولی بره‌موم و بررسی ویژگی‌های فیزیکی و ضدمیکروبی فیلم‌های حاصل بودند.
روش بررسی: فیلم‌های فعال بر پایه پلی‌لاکتیک اسید به کمک روش قالب‌گیری تولید شدند و ضخامت و مهمترین پارامتر‌های رنگی آنها به ترتیب به کمک میکرومتر دیجیتال و دستگاه رنگ‌سنج اندازه‌گیری شدند. در ادامه اثرات ضد‌باکتریایی فیلم‌های حاصل علیه چهار باکتری بیماری‌زای رایج غذازاد شامل استافیلوکوکوس اورئوس، اشرشیا کلی، ویبریو پاراهمولیتیکوس و لیستریا مونوسایتوژنز، بوسیله روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج ارزیابی‌های فیزیکی نشان دادند که اولا با اضافه شدن غلظت‌های مختلف دو ماده فعال، غالبا ضخامت فیلم‌های حاصل بصورت معنی‌داری افزایش یافت (0/05 < p)، و ثانیا، حضور این ترکیبات در ساختار فیلم‌ها همزمان باعث کاهش روشنایی و افزایش میزان زردی و قرمزی فیلم‌ها شد. هیچ‌یک از فیلم‌های پلی‌لاکتیک اسید خالص و یا حاوی عصاره بره‌موم، اثر ضد‌میکروبی به جای نگذاشتند، اما تمامی فیلم‌های حاوی درصد‌های بالاتر اسانس پونه کوهی (۵ و ۱۰ درصد) به‌صورت وابسته به غلظت علیه هر ۴ سویه باکتریایی موثر بودند، و این اثرات در رابطه با باکتری‌های گرم مثبت شدیدتر ثبت شد. بیشترین هاله عدم رشد هم در مورد فیلم شماره حاوی ۱۰ درصد اسانس و ۲ درصد بره‌موم ثبت شد که مقادیر آن به ترتیب 56/66، ۴5/۴6، 17/91و
17/65mm در مورد استافیلوکوکوس اورئوس، لیستریا مونوسایتوژنز، ویبریو پاراهمولیتیکوس و اشرشیاکلی بودند.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه، حضور عصاره اتانولی بره‌موم به تنهایی در فرمولاسیون اولیه فیلم‌های پلی لاکتیک اسید علیه چهار پاتوژن غذازاد مورد مطالعه تاثیرگذار نبوده، در حالی‌که اضافه شدن این ترکیب به فیلم‌های حاوی اسانس پونه کوهی موجب افزایش ویژگی‌های موثر ضد باکتریایی فیلم‌های حاصل شد. در نتیجه، استفاده‌ همزمان از این دو ترکیب در ساختار فیلم‌های آبگریز مانند فیلم پلی لاکتیک اسید برای تولید فیلم‌های فعال بسته‌بندی مواد غذایی توصیه می‌گردد.

 

مریم فلاح، احمدرضا پیرعلی، سید علی اکبر هدایتی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به آسیب پذیر بودن منابع آبی، کنترل و کیفیت آب‌های سطحی یکی از موارد کلیدی در برنامه‌های حفظ محیط زیست است. تالاب انزلی در سال‌های اخیر در معرض تهدیدات متعدد از جمله آلاینده‌های محیطی بوده است. TOPSIS روشی کارآمد و قابل اعتماد جهت ارزیابی کیفیت منابع آبی است.
روش بررسی: به منظور ارزیابی وضعیت کیفیت آب، پارامترهای اکسیژن خواهی بیوشیمیایی، اکسیژن محلول، دمای آب، اسیدیته، کدورت، کل مواد جامد محلول، فسفات، نیترات و کلیفرم مدفوعی در تالاب بین المللی انزلی بصورت فصلی در 10 ایستگاه در سال 1393 اندازه گیری شد و وضعیت کیفیت‌ آب بوسیله روش ‌TOPSIS مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته‌ها: بیشترین مقدار BOD5، فسفات، دما و کلیفرم مدفوعی در ایستگاه 8 اندازه گیری شد. مقایسه مقادیر ‌TOPSIS در ایستگاه‌های مختلف به ترتیب حداقل (0/339) و حداکثر (0/689) مقدار را در ایستگاه‌های ‌5 و 8 نشان داد. براساس نتایج ایستگاه 5 ‌(سرخانکل) بهترین وضعیت کیفی آب و ایستگاه 8 (پیربازار) کمترین کیفی آب را داشت. همچنین نتایج فصلی مقادیر  TOPSIS‌نشان داد که بیشترین مقدار (0/742) در فصل بهار یافت شد.
نتیجه‌گیری: تخلیه انواع پساب خانگی، صنعتی و کشاورزی در تالاب از مهمترین عوامل کاهش کیفیت آب‌ می‌توان ذکر کرد. نتایج این تحقیق نشان داد روش‌ TOPSIS تغییرات کیفی منابع آبی را به وضوح نشان می‌دهد، بر این اساس تالاب بین المللی انزلی دارای کیفیت آب متوسط است.
 
 

محمدعلی ابراهیمی نیک، سعید قنبری آزاد پاشاکی، مهدی خجسته پور، عباس روحانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‌های اخیر، مدیریت و دفع مواد زائد جامد شهری به یک مشکل جهانی و به مهمترین دغدغه‌های زیست ‌محیطی تبدیل شده است. هضم بی‌هوازی علاوه ‌بر پردازش زباله جامد، یک راه ‌حل بالقوه و مقرون به ‌صرفه برای پردازش پساب‌های آلی نیز به‌شمار می‌رود. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مثبت یا منفی کلسیم­ کلرید روی ‌تولید بیوگاز حاصل از پردازش بی‌هوازی مشترک زباله ‌شهری و شیرابه لندفیل است.
روش بررسی: اثر 8 سطح کلسیم­‌ کلرید بر هضم مشترک زباله جامد شهری و شیرابه در راکتورهای mm ۵۰۰ تحت ‌شرایط دمایی مزوفیلیک و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار مورد ‌بررسی قرار گرفت. راکتورها با نسبت VS سوبسترا به ماده اصلی 2 بارگذاری و حجم بیوگاز به‌صورت روزانه اندازه‌گیری شد. جامدات‌ کل و فرار، کربن/نیتروژن موجود در زباله و همچنین COD، BOD و فلزات‌ سنگین شیرابه براساس استاندارد APHA اندازه‌گیری شد.
یافته ­ها: نتایج آزمایش نشان‌ داد که با افزایش غلظت ‌‌کلسیم کلرید، pH راکتور کاهش می‌یابد. بالاترین میزان تولید بیوگاز تجمعی مربوط به تیمار ۲Ca (g/L 2‌) با بیشترین درصد کاهش VS و TS به‌دست آمد. غلظت‌های بالاتر از این مقدار کلسیم ­کلرید ( g/L3) سبب کاهش تجزیه پذیری جامدات فرار و کل شده و در نتیجه عملکرد هاضم کاهش یافت.
نتیجه­ گیری: از نتایج به روشنی می‌توان دریافت‌ که افزودن کلسیم ‌کلرید، راه ‌حل موثری برای بهبود تخریب ­‌پذیری زیستی در هضم مشترک زباله جامد شهری و شیرابه بوده و با کاهش درصد جامدات ‌کل و فرار، میزان بیوگاز افزایش می­ یابد.
 

مریم صابونیان، محمدعلی بهنژادی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: کروم در بسیاری از پساب‌های صنعتی به فرم‌های Cr(III) و  Cr(VI)یافت می­شود. سمیت Cr(III) به مراتب از Cr(VI) کمتر هست. در این مقاله هدف بهینهسازی ساختار شبکه عصبی مصنوعی در مدل­سازی احیاء فتوکاتالیزوری Cr(VI) توسط نانوذرات TiO2-P25 است.
روش بررسی: در این کار شبکه عصبی مصنوعی (ANN) برای مدل‌سازی احیاء فتوکاتالیزوری Cr(VI) به Cr(III) توسط نانوذرات P25-TiO2 مورد استفاده قرار گرفته و ساختار آن بهینه‌سازی شده است. پارامترهای عملیاتی مورد مطالعه عبارتند از: غلظت اولیه کروم، غلظت فتوکاتالیزور، زمان تابش نور فرابنفش و pH. فرایند احیاء درون یک فتوراکتور ناپیوسته صورت گرفته و برای اندازه­ گیری غلظت (Cr(VI از دستگاه اسپکتروفتومتر UV/Vis استفاده شده است. محاسبات ANN با استفاده از نرم­ افزار Matlab 7 و جعبه ابزار ANN انجام شده است.
یافته­ ها: نتایج نشان می‌دهد که بهینه‌سازی ساختار ANN و استفاده از الگوریتم و توابع انتقال مناسب می‌تواند کارایی شبکه را بهبود بخشد. نتایج حاصله با توجه به ضریب همبستگی مناسب (0/9886) و خطای میانگین کوچک (0/00018) نشان می ­دهد که عملکرد شبکه عصبی پیشنهادی برای مدل‌سازی فعالیت نانوذرات P25-TiO2 در احیاء Cr(VI)، قابل قبول است. نتایج نشان می‌دهد که همه پارامترها بر روی احیاء فتوکاتالیزوری Cr(VI) تاثیر دارند، اما تاثیر pH با 34/15 درصد سهم بیشتر از پارامترهای دیگر است. بیشترین احیاء فتوکاتالیزوری Cr(VI) درpH  برابر با  2 رخ می­ دهد و افزایش دو پارامتر مقدار فتوکاتالیزور و زمان تابش نور در محدوده مورد مطالعه سبب افزایش احیاء Cr(VI) می­ شوند.
نتیجه‌گیری: ساختار بهینه ANN عبارت است از یک شبکه سه لایه پیش­خور پس­ انتشار با توپولوژی 4:10:1 و مناسب­ ترین الگوریتم، الگوریتم پس­ انتشار گرادیان مزدوج هست.
 

لیلا کرمی، محمود علی محمدی، لیندا یادگاریان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آب‌های زیرزمینی اصلی‌ترین منابع تامین آب شرب در جهان هستند. تغییرات اقلیمی در دهه‌های اخیر منجر به ﺑﺤﺮان ﻛﻢ‌آﺑﻲ در ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﺟﻬﺎن از جمله ایران شده است. در چنین شرایطی، ﺗاﻣﻴﻦ آب آﺷﺎﻣﻴﺪﻧﻲ ﺳﺎﻟﻢ اﻫﻤﻴﺖ ویژه‌ای دارد و آﮔﺎﻫﻲ از تاثیرات اقلیمی بر ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ اﻳﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻲ‌ﺗﻮاﻧﺪ ﻧﻘﺶ ﻋﻤﺪه‌ای در ﺑﻬﺮه‌ﺑﺮداری مناسب از آنها داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
روش بررسی: با استفاده از مدل‌های زمین‌آماری GIS تاثیر عوامل اقلیمی دمای کمینه و بیشینه، میانگین بارش، تبخیر، تعرق و شاخص پوشش گیاهی بر کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت ورامین شامل: pH، هدایت الکتریکی، مواد جامد محلول، آنیون‌ها و کاتیون‌ها و سختی کل بررسی و نقشه‌های پهنه‌بندی آنها تولید شد. همبستگی این فاکتورها با استفاده از ابزار تحلیل همبستگی فضایی در سطح اطمینان 0/95 (0/05 p =) در محیط GIS بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج نشان دادند که این پارامترها (به جز pH) در سطح دشت از تغییرپذیری بسیار بالایی برخوردارند و توزیع فضایی داده‌ها در این منطقه حول میانگین، نرمال نیست و به‌صورت معنی‌داری فراوانی پیکسل‌های با مقادیر کمتر از میانگین فضایی منطقه، بالاتر است. توزیع فضایی فاکتورها نشان دادند که مقدار آنها (به جز pH) در نواحی مرکزی دشت کم بوده و در نواحی غربی و شمال ‌غربی به اوج خود می‌رسند. توزیع فضایی pH در تمامی نواحی دشت تقریبا یکنواخت بود.
نتیجه‌گیری: نتایج آنالیز همبستگی نشان داد که کیفیت منابع آبی متاثر از عوامل اقلیمی بوده و دمای بیشینه، بالاترین اثر اقلیمی را دارد.

 

نسیم رونیاسی، سید مسعود منوری، محمد علی عبدلی، محید بغدادی، عبدالرضا کرباسی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

زمینه و هدف‌: آلودگی آب با فلزات سنگین یک مشکل اساسی و در حال توسعه در جهان است. در این مطالعه حذف فلزات سنگین کادمیوم و سرب با استفاده از جاذب اکسید گرافن صورت گرفت.
روش بررسی‌: نانو صفحات اکسید گرافن به روش هامرز، سنتز گردید و ویژگی‌های آن با استفاده ازFTIR ، XRD و SEM بررسی شد. اﺛـﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫـﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ pH، زﻣﺎن ﺗﻤﺎس و ﻏﻠﻈﺖ اولیه محلول ﺑﺮ عملکرد حذف فلزات سنگین کادمیوم و سرب ﺑﺎ روش ﺳﻄﺢ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻃﺮاﺣﻲ ﺑﺎﻛﺲ ﺑـﻨﻜﻦ (Box-Behnken) ﻣـﻮرد ارزﻳـﺎﺑﻲ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓـﺖ. با به‌کارگیری مدل Quadratic میزان جذب برای فلز کادمیوم و سرب تقریبا 99 درصد به‌دست آمد. از آﻧـﺎﻟﻴﺰ وارﻳـﺎﻧﺲ ANOVA، ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮان روش آﻣﺎری آﻧﺎﻟﻴﺰ ﭘﺎﺳﺦ‌ﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده شد.
یافته‌ها‌: تصاویرSEM ‌، متوسط اندازه صفحات اکسید گرافن را 1 تا µm 3 نشان داد. پس از بهینه سازی توسط روش سطح پاسخ حداکثر ظرفیت جاذب، ﺑﺮای ﺳﺮب مقدار mg/g 136 و ﺑﺮای کادمیوم مقدار mg/g 68 بهدست آمد. بررسی اﻳﺰوﺗﺮم‌ها ﻧﺸﺎن داد، ﺟﺬب کادمیوم از ایزوﺗﺮم لانگمویر و ﺟﺬب سرب از ایزوﺗﺮم ﻓﺮوﻧﺪﻟﯿﭻ ﭘﯿﺮوی ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ.
نتیجه‌گیری‌: نتایج نشان داد که ﮔﺮاﻓﻦ اﮐﺴﺎید ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺧﻮﺑﯽ در ﺣﺬف دو آﻻینده کادمیوم و ﺳﺮب از محلول‌های آﺑﯽ دارد.  مهمترین عوامل تاثیر‌گذار بر جذب فلزات مورد مطالعه،  pHمحلول و غلظت اولیه بود. بررسی نتایج و تحلیل RSM نشان داد که داده‌های حاصل از آزمایش با مدل پیش بینی شده مطابقت داشت.
 

رویا میرزایی، مسعود یونسیان، علیرضا مصداقی نیا، سیمین ناصری، میترا غلامی، اسفندیار جلیل زاده، شهرام شعیبی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آنتی بیوتیک‌ها بخشی از آلاینده‌های نوظهور در محیط‌های آبی هستند، که در غلظت‌های محیطی بسیار کم سلامت انسان و محیط زیست را تهدید می‌کنند. از این‌رو، این مطالعه با هدف بررسی تفاوت آماری بین غلظت و کارایی حذف هفت آنتی بیوتیک پر تجویز در ایران از جمله آموکسی سیلین، پنی سیلین جی، سفیکسیم، سفالکسین، سیپروفلوکساسین، اریترومایسین و آزیترومایسین اندازه گیری شده در دو تصفیه خانه فاضلاب شهر تهران، انجام یافت.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه کاربردی بوده است که در سال 1395 و بر‌اساس دستورالعمل 1694 سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا برای اندازه گیری ترکیبات دارویی در آب به روش کروماتوگرافی مایع طیف سنجی جرمی (HPLC/MS/MS) انجام شده است. تفاوت بین داده‌های غلظت آنتی بیوتیک‌ها در فاضلاب ورودی و خروجی از نظر آماری بررسی شد. پس از محاسبه کارایی حذف در دو تصفیه خانه، توزیع داده‌های کارایی حذف از نظر نرمال بودن، مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از آزمون‌های پارامتریک و ناپارامتریک برای بررسی اختلاف بین داده‌های کارایی حذف استفاده شد.
یافته‌ها: تفاوت غلظت در ورودی و خروجی برای آنتی بیوتیک‌های سفیکسیم و آزیترومایسین در تصفیه خانه اکباتان و سفیکسیم در تصفیه خانه جنوب معنی‌دار نبود. تفاوت معنی‌داری بین کارایی حذف برای دو آنتی بیوتیک سفالکسین (0/005p=) و اریترومایسین (0/002p=) در دو تصفیه خانه اکباتان و جنوب تهران مشاهده شد. بر‌اساس آزمون یو من ویتنی میزان حذف‌ سفالکسین در دو تصفیه خانه اکباتان و جنوب تهران با میانه حذف 94/41 و 99/47 به ترتیب، بیشترین میزان حذف آنتی بیوتیک را در بین آنتی بیوتیک‌های دیگر داشت.
نتیجه‌گیری: علاوه بر نوع فرایند تصفیه در این تصفیه خانه‌ها، خصوصیات فیزیکو شیمیایی هر کلاس آنتی بیوتیک تاثیر به‌سزایی در سرنوشت این آنتی بیوتیک‌ها در تصفیه خانه‌های فاضلاب و منابع آبی دارد.
 

محدثه بنار، علیرضا مصداقی نیا، کاظم ندافی، محمدصادق حسنوند،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: رادن یک گاز رادیواکتیو، بی‌بو است. گاز رادن با انتشار پرتو آلفا و چسبیدن به ذرات گرد و غبار موجود در هوا می‌تواند باعث ایجاد سرطان ریه شود. این مطالعه به اندازه گیری غلظت رادن در هوای داخل منازل مسکونی و اماکن عمومی شهر فیروزکوه و مقایسه مقادیر موجود با رهنمودها و استانداردهای توصیه شده بین المللی پرداخته است.
روش بررسی: جهت اندازه گیری غلظت گاز رادن از روش اندازه گیری غیرفعال و دتکتورهای CR-39 استفاده گردید. دتکتورها به مدت سه ماه در داخل منازل و اماکن عمومی سطح شهر جایگذاری گردیدند. بعد از طی این مدت، دتکتورها جمع آوری شدند و در آزمایشگاه، در محلول سود N 6/25 در دمای °C 85 به مدت h 4 قرار داده شدند و پس از آماده سازی با استفاده از دستگاه اسکن اتوماتیک و روش‌های آماری مناسب، غلظت گاز رادن تعیین شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه بیانگر این است که میانگین غلظت گاز رادن در منازل مسکونی و اماکن عمومی به ترتیب 137/74 و Bq/m3 110/17 بوده است. مقایسه نتایج حاصل با رهنمود سازمان جهانی بهداشت نشان می‌دهد که 76/3 درصد از منازل و 66/7 درصد از اماکن دارای غلظت بیش از مقدار رهنمودی (Bq/m3100) بوده‌اند‌.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه می‌تواند برای تهیه نقشه ملی گاز رادن در سطح کشور مورد استفاده قرار گیرد.

فاطمه باطنی، علی مهدی نیا، مهری سید هشترودی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش در زمینه ارزیابی خطر بوم شناختی گروه مهمی از آلاینده­ها به‌نام هیدروکربن‌های آروماتیک چند حلقه‌ای (PAHs) در رسوبات فراساحل استان بوشهر است که با هدف مدلسازی خطر سمیت این ترکیبات برای موجودات آبزی منطقه مورد مطالعه، انجام پذیرفته است.
روش بررسی: در مدل ارزیابی خطر استفاده شده در این مطالعه، در گام اول واحدهای سمیت و حلالیت PAHs با استفاده از مدل­های ارتباطات ساختاری-فعالیت کمی (QSAR) مدلسازی شد و در گام دوم غلظت ترکیبات در آب میان بافتی رسوبات به‌عنوان نماینده­ جزء در دسترس زیستی این ترکیبات مورد محاسبه قرار گرفت. در نهایت مدل معرفی شده برای ارزیابی رسوبات فراساحل خلیج فارس مورد استفاده قرار گرفت. رسوبات منطقه در 7 خط عمود بر ساحل و در 19 ایستگاه به‌منظور ارزیابی خطر بوم­شناختی 21 ترکیب PAHs مورد مطالعه قرار گرفتند. استخراج و پاکسازی ترکیبات رسوبات با روش استخراج مایع تحت فشار (PLE) و ستون باز کروماتوگرافی انجام شد. ترکیبات با دستگاه GC-MS آنالیز شدند.
یافته‌ها: سمیت و حلالیت PAHs مدلسازی شد و مقدار همبستگی پیرسون برای داده‌های پیش­بینی شده در مدل و اندازه­گیری شده بیش از 0/93 به‌دست آمد. مقدار سمیت کل ترکیبات به‌عنوان شاخص خطر معرفی گردید. به‌کارگیری مدل برای منطقه مورد مطالعه، مقدار بیشینه و کمینه سمیت کل برای رسوبات را به‌ترتیب معادل 0/018 و 0/147 نشان داد. نتایج نشان داد که PAHs موجود در رسوبات هرچند نگرانی عمده‌ای را در این منطقه ایجاد نمی­کند، اما ممکن است در سطوح مختلف زیر حد کشندگی بر موجودات کف‌زی اثرگذار باشد. نتایج به‌کارگیری مدل ارزیابی خطر معرفی شده در این مطالعه برای ترکیبات غیر استخلافی PAHs اندازه‌گیری شده در منطقه نشان داد که رسوبات ساحل ایرانی خلیج فارس در محدوده استان بوشهر در محدوده کم خطر قرار دارند.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر نشان دهنده‌ خطر پایین آلودگی رسوبات منطقه است. با فاصله از ساحل و تاسیسات نفتی-گازی منطقه، شاخص خطر کاهش نشان داد که بیانگر اثر زیاد فعالیت‌های انسانی بر آلودگی محدوده‌ مورد مطالعه است.

ابراهیم هوشیاری، نسرین حسن زاده، علی چرخستانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه آلکیل بنزن سولفانات خطی (LAS) کاربرد زیادی در تولید انواع شوینده­ ها دارد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی همزمان خطر سلامت و خطر اکولوژیک این آلاینده در آب سد درودزن برای ارگانیسم­ های هدفی همچون ماهی­ ها و دافنی است.
روش بررسی: با توجه به هدف تحقیق و براساس محدودیت­ های موجود، در شهریورماه 1397 از 7 ایستگاه انتخاب شده براساس کانون آلودگی در سد درودزن تعداد 21 نمونه آب برداشت شد و پارامترهای کیفی آب شامل دما، اسیدیته (pH)، اکسیژن محلول (DO)، پتانسیل اکسایش و کاهش (ORP)، کل جامدات محلول (TDS)، هدایت الکتریکی (EC) براساس روش استاندارد در محل سنجش شد. مقدار آلکیل بنزن سولفانات خطی (LAS) پس از انتقال نمونه­ ها به آزمایشگاه با استفاده از روش بهینه شده متیلن بلو اندازه ­گیری شد. سپس ارزیابی خطر اکولوژیک و سلامت با محاسبه شاخص RQ (شاخص ریسک) انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین پارامترهای pH برابر با 8/84، EC برابر باµs/cm  732/19، TDS، شوری و DO به ترتیب برابر با mg/L 482/90، 366/61 و 6/87 بود. بیشترین و کمترین غلظت LAS به ترتیبmg/L  0/039 و 0/005 بود. همچنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی­داری بین غلظت LAS و pH وجود دارد. نتایج ارزیابی خطر نشان داد که شاخص ریسک سلامت در تمامی ایستگاه ­ها کمتر از مقدار 0/1 است. در صورتی‌که شاخص ریسک اکولوژیک به‌جزء در ایستگاه شماره 7 در سایر ایستگاه ­ها در طبقه با ریسک کم قرار دارد.
نتیجه­ گیری: به‌طور کلی نتایج نشان می­دهد که شاخص RQ در آب سد درودزن در محدوده مناسب و در طبقه با ریسک کم قرار دارد. لذا لازم است که به منظور رسیدن به قطعیت در ارتباط با شرایط بهینه آب سد از نظر اکولوژیکی و سلامت مطالعات طولانی مدت در این زمینه انجام شود.

 

سارا خوش یمن، آوا حیدری، علیرضا حیدری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: صنعت فولاد، بزرگترین مصرف­ کننده انرژی در جهان است. سالانه مقادیر زیادی ضایعات آهن تولید می­ شود که استفاده از آن در صنعت فولاد، امری اقتصادی است. در این مطالعه هدف آن است که پیامدهای زیست­ محیطی استفاده از آهن­ های قراضه به‌عنوان ماده خام برای تولید فولاد با روش ارزیابی چرخه حیات بررسی شود.
روش بررسی: برای انجام این ارزیابی، از نرم افزار Simapro و پایگاه دادهEcoinvent  استفاده شد. داده­ های مربوط به فرایند تولید فولاد (مواد خام، پسماند و محصول) به روش مصاحبه از کارخانه فولاد جمع ­آوری گردید، سپس اثرات زیست ­محیطی به کمک روش­ های ReCiPe، Cumulative Energy Demand (CED)، (IPCC) Intergovernmental Panel on Climate Change و رد پای آب کمی شدند.
یافته ­ها: نتایج به‌دست آمده از روش ReCiPe نشان داد که از بین گروه ­های تاثیر، سمیت برای اکوسیستم خشکی با مقدار kg 1,4-Dichlorobenzene (1,4-DCB) eq/ton   14392 فولاد و گرمایش جهانی با مقدار kg CO2 eq/ton 5289 فولاد به ترتیب بزرگترین تاثیرات زیست محیطی این فرایند هستند. کمترین پیامد زیست محیطی این فرایند برای گروه ­های تاثیر سمیت سرطان­ زایی برای انسان و سمیت برای آب­ های شیرین به‌دست آمد. ردپای کربن ناشی از فعالیت این  کارخانه ton CO2 eq/ton 5/24 فولاد است. مهمترین زیر­بخش تولید کننده گازهای گلخانه­ ای مربوط به مصرف الکتریسیته با مقدار kg CO2 eq/ton2900 فولاد است. تقاضای انرژی تجمعی (انرژی حاصل از سوخت فسیلی) یک تن شمش فولادی برابر با MJ 73393 است که سه برابر معادل جهانی آن است. ردپای کلی آب برای یک تن فولاد، m3 19/5 آب است که تقریبا برابر با معادل آن در اروپا است.
نتیجه ­گیری: استفاده از ضایعات آهن قراضه در فرایند تولید فولاد به‌جای سنگ آهن، باعث کاهش مقدار پتانسیل سمیت در انسان و مصرف منابع معدنی شده است.

 

محمدرضا خانی، امیر حسین محوی، محمد علی ززولی، ذبیح اله یوسفی، یوسف دادبان شهامت،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: فاضلاب کارخانه روغن‌کشی زیتون یکی از آلوده‌ترین فاضلاب‌های بهداشتی است که عدم تصفیه آن آلودگی شدید محیط‌زیست را به دنبال خواهد داشت. در این تحقیق تصفیه آن‌ با استفاده از فرایند الکتروکواگولاسیون و روش‌های نوین اکسیداسیون پیشرفته مورد تحقیق قرار گرفته است.
روش بررسی: تجزیه‌پذیری، راندمان و سینتیک حذف کدورت و مواد آلی پساب واقعی روغن ‌زیتون با اعمال پارامترهای بهره‌برداری الکتروکواگولاسیون شامل دانسیته جریان (A/dm2 0/08- 0/77)، جنس الکترود آند، زمان واکنش (min 0- 45) بررسی شد. سپس انواع فرایندهای مختلف اکسیداسیون پیشرفته برای تعیین راندمان و سینتیک حذف TOC و تصفیه پذیری بیولوژیکی (BOD/TOC) آن اعمال گردید.
یافتهها: شرایط بهینه راندمان حذف کدورت، BOD،  TOCو الکترود مصرفی در الکتروکواگولاسیون بهترتیب معادل 78 درصد، 57 درصد، 72 درصد و mg 583 به ازای هر لیتر پساب برای الکترود آند آهن سنجش شد؛ به‌طوری‌که سینتیک حذف TOC از درجه اول تبعیت نموده و معادل min-1 0/027 سنجش شد. راندمان حذف TOC در فرایندهای US، H2O2، SOP، O3/H2O2،COP ، COP/US و COP/US/H2O2 بهترتیب معادل 8، 15، 20، 25، 61، 68 و 75 درصد سنجش گردید و بیشترین قابلیت تجزیه بیولوژیکی در فرایند COP/US/H2O2 معادل 1/5 برابر افزایش یافت.
نتیجه‌گیری: فرایند الکتروکواگولاسیون به همراه اکسیداسیون پیشرفته COP/US/H2O2 سبب تصفیه مؤثر پساب روغن ‌زیتون می‌گردد و تصفیه پذیری بیولوژیکی آن را افزایش می‌دهد، به‌طوری‌که می‌توان از این فرایند برای تصفیه مطمئن و با درجه بالای پساب‌های این صنعت و صنایع مشابه استفاده نمود.

 


صفحه 9 از 13     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb