249 نتیجه برای علی
مهرناز اصغری ماهفروجکی، آیلر جمالی، سعید گل فیروزی، علی شهریاری،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بخش اورژانس بیمارستان محیط پیچیده مراقبت بهداشتی است و توجه به عفونتهای بیمارستانی ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نحوه اجرای برنامه عفونت بیمارستانی در اورژانس بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی در سال 1401 در بیمارستانهای آموزشی شهر گرگان با استفاده از چک لیست سازمان جهانی بهداشت با 96 سوال در 9 بخش کارکنان، بیماران، محیط، تجهیزات، دارو، پیشگیری از عفونت تنفسی، ادراری؛ زخم و خون انجام شد. دادهها از طریق مشاهده و مصاحبه جمع آوری شد. برای تعیین تاثیر آگاهی کارکنان بر برنامه کنترل عفونت از چک لیست حاوی 45 سوال در 4 بخش دانش نظری، انجام پروسیجر، ایمن سازی و بهداشت محیط استفاده شد.
یافتهها: 82/46 درصد از برنامههای کنترل عفونت در اورژانس بیمارستانها بطور رضایت بخش اجرا شد. درصد امتیازات در حیطههای مختلف برنامه کنترل عفونت شامل کارکنان، بیماران، محیط، تجهیزات، دارو، پیشگیری از عفونت زخم، ادراری، تنفسی و خون به ترتیب 79/31، 77/78، 81/25، 83/34، 100، 44/34، 75، 87/88 و100 بود. همچنین درصد آگاهی متخصصان طب اورژانس، پزشکان عمومی، کارورزان پزشکی و پرستاران به ترتیب 100، 95/83، 87/5 و 79/92 بود.
نتیجهگیری: کیفیت اجرای برنامه کنترل عفونت در اورژانس بیمارستانها مطلوب بود. عدم رعایت برخی از سنجهها میتواند برای مراجعین و کارکنان بخش اورژانس خطر آفرین است. کارکنان پزشکی معتقد بودند که حمایت مدیران ارشد دانشگاه برای اجرای این برنامه از طریق برگزاری دورههای آموزشی علمی و تسریع در اشتراکگذاری اطلاعات علمی برای بهبود وضعیت لازم است.
غلامعلی شریفی عرب، محمد احمدی، نبی شریعتی فر، پیمان آریایی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربنهای آروماتیک چند هستهای (PAHs) از ترکیبات با احتمال سرطان زایی و جهش زایی بالایی هستند. هدف از این مطالعه بررسی میزان 16 مورد از این ترکیبات در انواع مختلف کنسروهای ماهی است.
روش بررسی: در این پژوهش ابتدا کربن نانوتیوب چند جداره با روش استخراج فاز جامد، مغناطیسی گردید و سپس کامپوزیت سنتز شده جهت استخراج ترکیبات از ماتریکس نمونههای کنسرو ماهی مورد استفاده قرار گرفت. در آخر غلظت هرکدام از این ترکیبات از طریق دستگاه کروماتوگرافی گازی/اسپکتروفتومتر جرمی (GC/MS) اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج این پژوهش نشان داد که بالاترین میزان میانگین کل و 4 هیدروکربنهای آروماتیک چند هستهای به ترتیب مقدار µg/kg 5/29±20/22 و µg/kg 1/41±6/07 بوده است. همچنین بالاترین میزان میانگین بنزو پیرن (BaP) یافت شده در تمام نمونهها میزان µg/kg 0/41±1/34 بوده است که از استانداردهای موجود پایینتر بوده است (استاندارد اتحادیه اروپا برای بنزو پیرن در ماهی میزان µg/kg 2 است). میزان این ترکیبات در انواع تنهای ماهی به این صورت بود: تن ماهی در روغن زیتون> تن ماهی با شوید> تن ماهی ساده> تن ماهی در آب نمک و در آخر میزان این ترکیبات در برند A از سایر برندها بیشتر بوده است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش و به دلیل پایینتر بودن میانگین کل هر کدام از این ترکیبات نسبت به استانداردهای موجود در انواع مختلف کنسرو ماهی میتوان بیان نمود که خطری از این بابت مصرف کنندهها را تهدید نمیکند.
عطیه شریفی، مسلم دلیری، محمد نیرومند، سیدعلیرضا سبحانی، مسلم شریفی نیا،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور بقایای ترکیبات فعال دارویی (به ویژه آنتیبیوتیکها) در طبیعت، می تواند برای سلامت محیط زیست و جامعه انسانی بسیار خطرآفرین باشد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اثرات تماس طولانیمدت غلظت های مختلف آنتیبیوتیک آموکسیسیلین موجود در محیط پرورشی بر مقاومت در برابر استرس محیطی و ترکیبات بیوشیمیایی در بدن میگوی پاسفید غربی (P. vannamei) انجام شد.
روش بررسی: در قالب یک طرح کاملاً تصادفی تعداد 600 قطعه میگو با میانگین (± انحراف معیار) وزن g 0/37± 9/28 و طول کل cm 1/77±9/23 در چهار تیمار آزمایشی فاقد آلودگی آنتیبیوتیک آموکسیسیلین در محیط پرورشی (تیمار کنترل یا 1) و سه تیمار دیگر با غلظتهای 100، 300 و μg/L 500 آنتیبیوتیک موجود در آب (به ترتیب تیمارهای 2، 3 و 4) و در سه تکرار به مدت 60 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. در پایان آزمایش، از هر تیمار 5 نمونه میگو برای آزمایش ترکیبات بیوشیمیایی لاشه (پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر) نمونه برداری شد. همچنین تعداد 10 عدد میگو از هر تیمار نیز به طور تصادفی انتخاب و در ظروف های پلاستیکی با گنجایش L 50 به مدت h 48 تحت استرس شوری ppt 50 قرار گرفتند و در پایان میزان بازماندگی محاسبه شد.
یافتهها: نتایج آزمایش ترکیبات بیوشیمیایی بدن نشان داد که مقادیر درصد رطوبت و پروتئین لاشه در بین تیمارها تفاوت معنیداری نداشتند (0/05<p). سطح چربی لاشه به طور کلی در تیمارهای تحت آلودگی آنتی بیوتیک نسبت به تیمار کنترل افزایش یافت، اما این افزایش فقط برای تیمار 2 (با مقدار 5/50±29/30) معنی دار بود (0/05>p). درصد خاکستر نیز به ترتیب در تیمارهای کنترل و تیمار 4 کمترین مقدار را داشت که از نظر آماری با مقادیر تیمارهای 2 و 3 متفاوت بود (0/05> p). بیشترین میزان بازماندگی میگوها تحت شرایط مواجهه با استرس شوری نیز در تیمارهای 2 و 3 (با مقدار 95 درصد) و کمترین مقدار نیز در تیمار 4 (با مقدار 70 درصد) مشاهده شد که به طور کلی با تیمار کنترل تفاوت معنی داری داشتند (0/01>p).
نتیجهگیری: وجود بقایای آلودگی آنتیبیوتیک آموکسی سیلین در دوزهای بالا (حتی در کوتاه مدت) می تواند بر میزان مقاومت طبیعی میگو در برابر استرس محیطی تأثیر منفی داشته باشد که این ممکن است به دلیل ایجاد اختلال در سوختوساز ترکیبات پروتئین و چربی در بدن باشد.
احسان آقایانی، سکینه شکوهیان، علی بهنامی، علی عبداله نژاد، مجتبی پوراکبر، حامد حق نظر، وحیده مهدوی، امیر محمدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین در آب میتوانند خطراتی برای سلامت انسانها به همراه داشته باشند. لذا ضروری است جهت اطمینان از سلامت مصرفکنندگان، پایش و اندازه گیری فلزات انجام یابد.
روش بررسی: این مطالعه با هدف اندازه گیری فلزات سنگین از قبیل آرسنیک، سرب، کادمیوم، کروم، روی و جیوه در منابع آبی و شبکه توزیع آب شهری مراغه در دو فصل بهار و تابستان سال 1400 صورت گرفت. برای این منظور تعداد 25 عدد نمونه برداشته شد وجود این فلزات در منابع آب با استفاده از نقشه های کیفی بررسی گردید و در نهایت با ارزیابی خطر بهداشتی ناشی از حضور این فلزات، تأثیر آنها بر سلامت مصرفکنندگان مورد مطالعه قرار گرفته شده است.
یافته ها: بررسی غلظت فلزات در منابع آبی بالادست سد بیانگر غلظت نسبتاً بالا از فلزات به خصوص آرسنیک است (µg/L 13/2). با وجود این، مقادیر آرسنیک بعد از تصفیه و در شبکه توزیع تا حد ناچیز کاهش می یابد. از طرف دیگر نتایج نشان می دهد که مقادیر فلز روی در شبکه نسبت به مخزن سد بیشتر است و غلظت آن در سد برابر صفر و در شبکه در بالاترین مقدار به µg/L578 می رسد. در نهایت ارزیابی خطر بهداشتی نشان می دهد که مقادیر THI محاسبه شده برای تمامی نمونه ها مابین 0/01 تا 0/99 متغیر است.
نتیجه گیری: براساس ریسک بهداشتی محاسبه شده، خطری سلامت مصرف کنندگان را در خصوص فلزات سنگین در آب شرب مراغه تهدید نمی کند. همچنین این نتایج ضرورت مطالعات تکمیلی در خصوص نشت فلز روی از لوله ها و متعلقات شبکه توزیع آب آشامیدنی شهر را در آینده دوچندان می نماید.
سمانه دهقان، محمد علی ززولی، ابوالفضل حسین نتاج، معصومه شیخی، علی کوهی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بازیافت یکی از راههای نجات بشر از انبوه پسماندهایی است که تولید میکند و تفکیک پسماند از مبدأ اولین و مهمترین حلقه در بحث بازیافت پسماندهای شهری است. از آنجایی که لازمه و اساس بازیافت مشارکت مردم در طرحهای تفکیک از مبدأ است، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد مردم استان مازندران در مورد تفکیک از مبدأ پسماندهای خانگی در سال 1400 انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی و از نوع مقطعی بوده و ابزار مورد استفاده در آن، پرسشنامهای محققساخته شامل سه حیطه آگاهی، نگرش و عملکرد بوده که لینک آن به صورت آنلاین در اختیار افراد واجد شرایط قرار گرفت. روایی محتوای کیفی این پرسشنامه توسط ۸ نفر از متخصصین بهداشت محیط به تایید رسید. پایایی ابزار نیز از طریق روش بازآزمایی برآورد گردید. بعلاوه مقادیر ضریب آلفای کرونباخ برای سه حیطه آگاهی، نگرش و عملکرد محاسبه گردید. در ادامه، نمونهها بر اساس روش نمونهگیری در دسترس و از طریق توزیع لینک پرسشنامه بصورت آنلاین در گروههای مجازی انتخاب شدند. برای مقایسه میانگین نمرات در سطوح متغیرها از آزمون آنالیز واریانس، جهت بررسی ارتباط بین نمره ابعاد آگاهی، نگرش و عملکرد از آزمون همبستگی پیرسن و برای بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر نمرات ابعاد از رگرسیون خطی استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرمافزار SPSS ورژن 22 مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافتهها: برای کل جمعیت مورد مطالعه (305 نفر)، محدوده و میانگین نمره آگاهی به ترتیب برابر با 6-0 و 1/18±5/03، محدوده و میانگین نمره نگرش به ترتیب برابر با 85-17 و 9/45±61/01 و محدوده و میانگین نمره عملکرد به ترتیب برابر با 30-6 و 5/19±11/43 بوده است. همچنین همبستگی معناداری بین میانگین نمرات ابعاد آگاهی و نگرش (ضریب همبستگی=0/70)، آگاهی و عملکرد (ضریب همبستگی=0/68) و نگرش و عملکرد (ضریب همبستگی=0/63) وجود داشته است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه که با هدف سنجش دانش، نگرش و عملکرد مردم استان مازندران در مورد تفکیک پسماند خانگی از مبدأ و بازیافت پسماند و با نظرسنجی از 305 خانوار در این استان به صورت آنلاین انجام شد نشان داد که اگرچه عموم مردم از آگاهی و نگرش مناسبی در ارتباط با اهمیت تفکیک و بازیافت پسماند جامد برخوردار بودهاند، اما در طرحهای تفکیک از مبدأ مشارکت چندانی نداشته اند. لذا بهمنظور افزایش سطح عملکرد افراد، تدوین برنامههای تشویقی در زمینه تفکیک از مبدأ شامل اهدای جوایز یا اعمال تخفیف در عوارض پسماند ملک و همینطور در اختیار قرار دادن ظروف مناسب تفکیک پسماند به خانوارها به صورت رایگان توسط شهرداری جهت تشویق به تفکیک پسماند پیشنهاد میگردد.
فاطمه مومنیها، محمد کوهکن، هدا صفامنش، پرویز یاراحمدزهی، محمد عثمان خدایاری، علی محمدی، امیرحسین محوی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مدیریت پسماندهای تیز و برنده و پتانسیل آسیبزایی این نوع پسماندها، استفاده از فناوریهای بیخطرساز، کپسوله کننده و کاهنده حجم همزمان، یکی از نیازهای اساسی به منظور مدیریت پسماندهای پزشکی در بیمارستانها و سایر مراکز ارائه خدمات بهداشتی ـ درمانی محسوب میگردد. هدف اصلی این مطالعه تعیین کارآیی دستگاه بیخطرساز و کپسوله کننده پسماندهای تیز و برنده پزشکی بوده است.
روش بررسی: این دستگاه با روش ایجاد فوم از طریق حرارت القایی در محیط بسته بدون اکسیداسیون، با ایجاد پوشش نگهداری پایدار و حفاظت ایمن، فرایند محصورسازی و کپسوله کردن پسماندهای تیز و برنده پزشکی را فراهم کرده و در نتیجه از پخش و رهاسازی این پسماندها جلوگیری میکند. نمونه برداری از گازهای خروجی دستگاه با روشNIOSH 1501 انجام و نمونهها با دستگاهGC-MS سنجش شد. کارایی عملکرد بیخطرسازی دستگاه، براساس پایش بیولوژیکی باکتری شاخص باسیلوس استئاروترموفیلوس مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد میانگین غلظت گازهای BTEX و سایر گازهای آلی فرار در خروجی دستگاه در حد مجاز بوده است. غلظت گازهای بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و گزیلن به ترتیب 0/04، 0/033، 0/029 و ppm0/029 بوده است. نتایج حاصل از پایش بیولوژیکی نشان داد که کاهش بار میکروبی 99/9999 (Log 6) بوده و فرایند بیخطرسازی قابل قبول بوده است. همچنین، از مزایای این دستگاه کاهش حجم اجسام تیز و برنده و پلاستیکی در فرایند کپسوله سازی و در نهایت استفاده از کپسولهها در پیرولیز/ بازیافت پلاستیک در صنعت است.
نتیجهگیری: امید است با به کارگیری این دستگاه نوآورانه و بومی در واحدهای بیخطرسازی بیمارستانهای کشور، گامی مؤثر در راستای بهبود مدیریت پسماندهای پزشکی، کاهش تولید پسماند، کاهش هزینههای بیمارستانها و حفظ و ارتقاء سلامت کشور برداریم.
ساناز غفاری، علیرضا ریاحی بختیاری، سید محمود قاسمپوری، علی نصراللهی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، ته سیگارها به یکی از عمده ترین اشکال پسماند تبدیل شده است. این مطالعه برای ارزیابی سطح آلودگی سواحل گیلان به ته سیگار و تشریح عوامل اثرگذار بر توزیع آنها طرح ریزی شده است. همچنین، تجربیات و گزینه های مدیریتی در این مطالعه مطرح گردیده است.
روش بررسی: در این مطالعه، یک روش استاندارد نمونه برداری اقتباس شده از "برنامه پسماندهای دریایی NOAA" برای نمونه برداری از 8 ساحل اجرا شده است. در این روش جمع آوری ته سیگار در هر ایستگاه از 18 کوادرات مربعی شکل با ابعادm2 1×1 صورت پذیرفت. برآوردی از شدت آلودگی سواحل ایران به ته سیگار ارائه گردیده و مروری بر مقالات انتشار یافته در خصوص اثرات مضر ته سیگارها صورت پذیرفته است.
یافته ها: تراکم ته سیگارها در محدوده 0/22 الی 2/11 عدد ته سیگار در هر متر مربع (item/m2) بوده است. پارک ملی بوجاق و بندر انزلی به ترتیب کمترین و بیشترین آلودگی ته سیگار را نشان دادند. نتایج نشان دهنده افزایش آلودگی تهسیگار در سواحل شهرهای پرجمعیت در مقایسه با نواحی ساحلی کمتر توسعه یافته بوده است. همچنین، ایستگاههای منطبق بر سواحل گردشگری و سواحل با شیب ملایم پتانسیل بیشتری برای تجمع ته سیگار را دارا بودند. آلودگی بالای سواحل بندر انزلی به ته سیگار را می توان به کاربرد گسترده گردشگری این سواحل نیز مرتبط دانست.
نتیجه گیری: نظر به آلودگی بالای سواحل پرتردد به ته سیگار، ضروریست نسبت به شناسایی سواحلی که پتانسیل بالاتری جهت تجمع این پسماند را دارند اقدام گردیده و برنامه های پاکسازی پسماندهای دریایی از سواحل برای آنها اجرا گردد. به علاوه، باید برنامه های مدیریتی مؤثری برای فرهنگ سازی جهت کاهش آلودگی ته سیگار انجام گردد.
علیرضا زراسوندی، مریم دلفی، نادیا عزیزی، فاطمه راستمنش، غزال زراسوندی،
دوره 16، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: در طول چند دهه گذشته، آلودگی فلزات سنگین در گرد و خاک فضاهای داخلی به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است. در حالی که کیفیت محیط درون خودروها به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین، اهداف خاص این مطالعه به طور کلی شامل بررسی مقدار فلزات سنگین انتخابی در گرد و خاک خودروهای شخصی و نیز ارزیابی خطر سرطانزایی و غیر سرطان زایی مواجهه با گرد و خاک داخل این خودروها از طریق بلع، استنشاق و جذب پوستی در شهر اهواز است.
روش بررسی: در این مطالعه 10 خودرو انتخاب شد. شرط انتخاب خودروها عدم شستشوی خودرو به مدت یک هفته بوده است. سپس از گرد و خاک فیلتر کولر و نیز کابین هر خودرو، نمونه هایی جمع آوری و کدگذاری شد. به منظور تعیین ترکیب فلزات سنگین، آنالیز طیف سنجی (ICP) بر روی نمونه ها صورت گرفت.
یافته ها: بررسی شاخص خطر غیر سرطانزایی (HI) در مطالعه حاضر بیانگر مقادیر بیش از ۱ و به عبارتی ریسک خطر سلامت بالا است. ترتیب مقادیر شاخص HI برای فلزات سنگین عبارت است از Pb> Cu> Cr> Fe> Zn> Cd> Ni، این مسیر در کودکان HQing< HQinhder و در بزرگسالان از روند HQingder< HQinh تبعیت می کند. همچنین بررسی مقادیر فاکتور غنی شدگی نمونه های مورد مطالعه، بیشترین و کمترین مقادیر را به ترتیب برای عنصر مس (4/3) و نیکل (8/3) نشان داد. بررسی شاخص زمین انباشت نیز بیشترین و کمترین مقادیر را به ترتیب برای عنصر آهن (12/75) و نیکل (1/9) و میزان شاخص بار آلودگی و آلودگی یکپارچه را به ترتیب 27E+1/34 و 9E+2/07 نشان داده است که بیانگر حدود متوسط برای فلزات سنگین مورد مطالعه است.
نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه، خطر غیر سرطانزایی فلزات مورد مطالعه (بجز فلزات سنگینFe و Cu) برای کودکان بیش از بزرگسالان برآورد شده است. هچنین بررسی شاخص CR برای سه فلز سنگین سرطانزای کادمیوم، کروم و آرسنیک نیز از سطح بی خطر تجاوز کرده است، این شاخص نیز برای کودکان مسیر بلع دهانی و برای بزرگسالان مجاری تنفسی را هدف فلزات سنگین بیان می کند. در مطالعه حاضر مقادیر فلزات سنگین مورد مطالعه بیش از استانداردهای تعیین شده است. فاکتورهای مواجهه و ارزیابی پارامترهای ریسک این مطالعه، سطح خطر سرطانزایی و غیر سرطانزایی برای کودکان و بزرگسالان، در محدوده مخاطره است. در مطالعه انجام شده غنی شدگی فلزات سنگین در فیلتر خودرو، بیش از کابین است.
آرزو یاری، علی اردلان، عباس استاد تقی زاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ویژگی های دموگرافیک از عوامل موثر در مرگ های ناشی از سیل هستند. بررسی چگونگی و میزان ارتباط این دسته از عوامل با مرگ های ناشی از سیل و اندازه گیری میزان اثر آنها در راستای پیشگیری، کاهش و حذف مرگ های ناشی از سیل ضروری است.
روش بررسی: این مطالعه بصورت مورد-شاهدی در تمام مناطق تحت تأثیر سیل در ایران که مرگ ناشی از سیل داشته اند در بازه زمانی 1380 تا 1397 انجام شد. حجم نمونه این مطالعه 369 نمونه (123 مورد و 246 شاهد) از 12 استان و 30 شهرستان بود. مطالعه با استفاده از ابزاری که دارای روایی و پایایی قابل قبول بود، تأثیر ویژگی های دموگرافیک بر مرگ های ناشی از سیلاب را اندازه گیری نمود.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که شانس مرگ ناشی از سیل در افراد با سن کمتر از 15 سال 31/974 برابر و شانس مرگ جمعیت جوان 15 تا 29 ساله ایرانی 1/475 برابر بیشتر از افراد بالای 65 سال است. علاوه بر این شانس مرگ ناشی از سیل در افراد راننده 13/874 برابر افراد خانه دار و شانس مرگ افراد کشاورز، چوپان و دامدار 0/947 برابر افراد خانه دار بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که ویژگیهای دموگرافیک جمعیت، بهویژه جوانی جمعیت و سن کم، همچنین برخی از مشاغل پرمخاطره مانند رانندگی و کشاورزی، از جمله عواملی هستند که شانس مرگ ناشی از سیل را افزایش میدهند. بر این اساس، توصیه میشود که در مناطق در معرض خطر سیل در ایران، اولویت برنامههای حفاظتی، آموزشی و کاهش آسیبپذیری ناشی از سیل به افراد جوان و با سن کم، با توجه به ویژگیهای دموگرافیک منطقه، داده شود.
محمدعلی ززولی، سمانه دهقان، مهدیه محمدی آلاشتی، افسانه فندرسکی، رضا دهبندی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از محدودیتهای اصلی در استفاده از کمپوست، امکان وجود فلزاتسنگین با غلظتهای زیاد است. این عناصر بر خلاف آلایندههای آلی نمیتوانند توسط میکروارگانیسمها تجزیه شوند و در غلظتهای بالا برای خاک، گیاهان، زندگی آبزیان و سلامت انسان سمی تلقی میشوند. لذا مطالعه حاضر، به بررسی غلظت فلزاتسنگین در کمپوست تولیدی در صنایع کمپوست استان مازندران و مقایسه آن با مقادیر استاندارد پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی-مقطعی بوده که در سال 1400-1399 انجام شد. نمونهها از سه کارخانه کمپوست مازندران (بابل، بهشهر و تنکابن) با استفاده از روش نمونهبرداری تصادفی برداشته شدند و طبق روش هضم اسیدی (موسسه ملی استاندارد 5615) آمادهسازی شدند. غلظت فلزاتسنگین در نمونهها با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد.
یافتهها: میانگین غلظت آرسنیک، روی، سرب، کادمیوم، کبالت، کروم، مس و نیکل بر حسبmg/kg در نمونههای مورد بررسی به ترتیب برابر با 3/47±1/38، 151/5±490، 12±74، 0/65±2/57، 1/46±4/5، 16/47±31/72، 49/9±186، 4/2±22/7 بوده است. میانگین غلظت فلزاتسنگین نیز در شهرهای مختلف با استفاده از آزمون کروسکال والیس مقایسه شد که بر اساس آن غلظت فلزاتسنگین در هیچ کدام از شهرها تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند (0/05<p).
نتیجهگیری: غلظت فلزاتسنگین نمونههای کمپوست مورد بررسی کمتر از مقادیر ذکر شده در استانداردهای داخلی و خارجی بوده است، لذا محصول نهایی کمپوست کارخانجات مورد بررسی از نظر فلزاتسنگین معیارهای بهداشتی را رعایت کرده و قابلیت استفاده ایمن در مقاصد محیط زیستی را دارد.
علیرضا زند عباسآبادی، مهرداد چراغی، سهیل سبحان اردکانی، بهاره لرستانی، مریم کیانی صدر،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: از آنجا که پایش آلایندههای سمی در اکوسیستمهای شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این پژوهش با هدف ارزیابی قابلیت گونه های اقاقیا و کاج تهران برای پالایش زیستی عناصر سرب، کروم و نیکل در مناطق شهری همدان در سال 1402 انجام یافت.
روش بررسی: در مجموع 36 نمونه خاک و 72 نمونه گیاهی از 12 مکان نمونه برداری برداشت شد و پس از آماده سازی نمونه ها در آزمایشگاه، محتوای عناصر در آنها با استفاده از ICP-OES خوانده شد. همچنین مقادیر شاخص های PI، PLI، BAF و CR محاسبه شد.
یافته ها: بیشینه میانگین محتوای عناصر سرب، کروم و نیکل (mg/kg) در نمونه های خاک با 72/2، 67/5 و 101 به ترتیب مربوط به مکان های تجاری، صنعتی و تجاری بود. در نمونههای برگ/سوزن شسته نشده و شسته شده بیشینه میانگین محتوای عنصر سرب مربوط به کاربری تجاری و برای عناصر کروم و نیکل نیز مربوط به کاربری صنعتی بود. میانگین مقادیر PI از ترتیب نزولی کروم > نیکل > سرب تبعیت کرد. میانگین مقادیر شاخص PLI نیز بیانگر شرایط آلودگی "متوسط" در همه مکان های مورد مطالعه بود. میانگین مقادیر شاخص BAF عناصر برای برگ اقاقیا و سوزن کاج تهران در دامنه 1/00-0/1 متغیر و بیشینه میانگین مقادیر شاخص CR برای عناصر سرب و کروم مربوط به کاج تهران و برای عنصر نیکل نیز مربوط به گونه اقاقیا بود.
نتیجه گیری: اقاقیا و کاج تهران از قابلیت پالایش عناصر بالقوه سمی از محیط برخوردار بوده و استفاده از آنها به عنوان زیستنشانگر مناسب و کارآمد عناصر فلزی در اکوسیستم های آلوده توصیه میشود.
صادق حسیننیایی، محمد جعفری، علی طویلی، سلمان زارع،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سمیت فلزات سنگین یکی از موضوعات با اهمیت محیط زیست در قرن حاضر است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر کمپوست پسماند شهری بر جذب عناصر غذایی و فلزات سرب و روی در گیاهان Marrubium cuneatum و Verbascum speciosum صورت گرفت.
روش بررسی: در یک آزمایش گلخانهای، کمپوست در چهار سطح (0، 1، 3 و 5 درصد وزنی) به صورت کامل با خاک طبیعی آلوده به سرب و روی ترکیب شد. بعد از شش ماه، گیاهان برداشت و بیومس شاخساره و ریشه تعیین شد. همچنین غلظت عناصر درشت مغذی و ریز مغذی و فلزات سرب و روی در ریشه و اندام هوایی گیاهان و سرب و روی تبادلی خاک با استفاده از دستگاه ICP-OES اندازهگیری شد. به منظور بررسی همبستگی پارامترهای اندازهگیری شده گیاه و خاک، آنالیز مؤلفههای اصلی (PCA) انجام شد.
یافتهها: کمپوست به طور معنیداری وزن خشک شاخساره M. cuneatum و V. speciosum را به ترتیب تا 13 و 19 درصد بهبود بخشید. کمپوست 5 درصد به طور قابل ملاحظهای سرب شاخساره را 64 و 34/4 درصد به ترتیب در M. cuneatum و V. speciosum نسبت به شاهد کاهش داد. کمپوست در افزایش پتاسیم، فسفر، مس و نیکل نسبت به منیزیم، منگنز و کلسیم مؤثرتر بود. غلظت پتاسیم، مس و فسفر شاخساره گونههای M. cuneatum و V. speciosum با اعمال کمپوست به ترتیب 22 و 32، 30 و 14 و 19 و21درصد در مقایسه با تیمار شاهد افزایش یافت. آنالیز PCA نشان داد که از بین عناصر مورد بررسی پتاسیم، فسفر و مس بیشترین تأثیر را از اعمال کمپوست پذیرفته و حداکثر نقش را در بهبود رشد گیاه و کاهش سمیت سرب داشتند.
نتیجهگیری: کمپوست پسماند شهری رشد گیاهان M. cuneatum و V. speciosum را بهبود بخشید و با تثبیت سرب در خاک و در نتیجه کاهش جذب آن، سمیت گیاهی را تقلیل داد.
علیرضا بختیاری، بهروز اکبری آدرگانی، پریسا شاولی گیلانی، لیلا کرمی، نجمه یزدانفر، پریسا صدیق آرا،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه و هدف: با توجه به آنکه شیر و فرآوردههای آن در بسیاری از نقاط جهان بخش جدایی ناپذیری از رژیم غذایی انسان را تشکیل میدهند، بنابراین باید اقدامات موثری در راستای ایمنی شیر و به حداقل رساندن مقدار آلاینده های خطرناک در آن صورت گیرد. این مطالعه با هدف تعیین غلظت و ارزیابی خطر فلز سنگین سرب در شیر خام تولید شده در استان تهران انجام شده است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی، نمونه های شیر خام از 24 دامداری مختلف استان تهران در فصل زمستان سال 1401 جمع آوری و از نظر آلودگی سرب با استفاده از روش طیف نگار جذب اتمی شعله مورد ارزیابی قرار گرفتند. با آزمون های آماری مرتبط نتایج حاصله با استانداردهای جهانی مورد مقایسه قرار گرفت. در ادامه با میانگین نتایج ارزیابی خطر صورت گرفت.
یافتهها: در این بررسی، میانگین مقدار سرب در هیچ یک از نمونه ها بالاتر از حد مجاز نبود. میانگین و انحراف معیار غلظت سرب در نمونه ها ppb 5/8± 7 به دست آمد. تمامی نمونه های مورد آزمایش کمتر از حد مجاز استانداردهای جهانی بود. اختلاف معنی داری بین میزان سرب کلیه دامداری ها نیز مشاهده نشد. مقدار HQ (Hazard Quotient) برای کودکان و بزرگسالان کمتر از یک محاسبه شد.
نتیجهگیری: غلظت سرب در تمامی نمونه ها زیر حد مجاز اعلامی کدکس و سازمان استاندارد ایران قرار داشت. با توجه به HQ محاسبه شده مصرف شیر از نظر آلودگی به سرب، خطر غیر سرطان زایی نداشت.
عباسعلی مصرزاده، غلامرضا نبی بیدهندی، ناصر مهردادی، محمدجواد امیری،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: غلظت بالای هیدروژن سولفوره بیوگاز، یک مشکل اساسی در ارتباط با هضم بی هوازی زائدات غنی از سولفات است که باعث اختلال در عملکرد فرایندی و کاهش عمر تأسیسات می شود. استفاده از روش های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی جهت کاهش H2Sبیوگاز به دلیل تولید زیاد لجن و هزینه بالای بهره برداری محدود است. فرایند هوازی جزئی یک روش جایگزین برای سولفورزدایی مستقیم از بیوگاز است.
روش بررسی: در این مطالعه ابتدا مشخصات لجن تصفیه خانه تعیین شد. در ادامه تأثیر بارگذاری سولفات (200، 500 و mg/L 700) بر افزایشH2S بیوگاز و کارایی هاضم بی هوازی بدست آمد. سپس تأثیر هوادهی جزئی (1/04، 0/88، NL/day 1/34) بر کاهشH2S بیوگاز مشخص و شاخص های کنترلی فرایند از جملهORP و pH مورد ارزیابی قرار گرفت. نهایتاً در شرایط بهینه، حجم بیوگاز و درصد CH4 وCO2 بیوگاز تعیین شد.
یافتهها: حجم بیوگاز تولیدی در بارگذاری mg/L 200 و نمونه شاهد تفاوت معنی داری نداشت ولیکن در بارگذاری mg/L 500 و 700 کاهش و به 4103 و mL 3929 رسید. S2 Hبیوگاز در نمونه شاهد و بارگذاری 200، 500 و mg/L 700 به ترتیب 0/35، 0/46، 2/4، 1/8 درصد بود. تحت تأثیر هوادهی جزئی با نرخ 0/88، 1/04، NL/day 1/34 مقدار H2S بیوگاز به ترتیب 1/95، 0/9، 0/4 و 0/1 درصد حجمی بیوگاز است. pH راکتور در بازه 7/2 تا 7/4 وORP در حدود 281- تا mV 291- تغییر داشت. بر اساس شاخص آماریANOVA تفاوت معنی داری بین میانگین تولید روزانه بیوگاز تحت تأثیرهوادهی با نرخ 0/88 و NL/day 1/04 وجود نداشت ولیکن هوادهی با نرخNL/day 1/34 منجر به کاهش تولید بیوگاز شد.
نتیجهگیری: بـراسـاس یافته هـای ایـن پژوهـش هوادهی جزئی با نرخ NL/day 1/04 به دلیل کارایی مناسب در حذفH2S و همچنین هوای اضافی کمتر در بیوگاز، گزینه ای مناسب جهت سولفورزدایی از لجن فاضلاب شهری غنی از سولفات است.
علی حمیدی، مریم روانی پور، معصومه روانی پور،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: علمسنجی جهت یافتن خلاءهای مطالعاتی موجود، کشف آینده مطالعات، بررسی روندهای اساسی آنها و اجرای سیاست گذاری لازم در یک حوزه دانشی خاص به کار می رود. با توجه به نقش کلیدی عوامل محیطی در روند سلامت و بار بیماریهای مختلف در کشور، این مطالعه با هدف تحلیل علمسنجی نقش بهداشت محیط در پیشگیری و کنترل بیماریهای مرتبط با عوامل محیطی در ایران انجام شد.
روش بررسی: اطلاعات کتابشناختی مربوط به مستندات علمی نمایه شده تا 12 سپتامبر 2022 در پایگاه اطلاعاتی Web of Science با استفاده از نرم افزارهای Citespace و Biblioshiny تحلیل و مصورسازی شد.
یافتهها: 1212 مدرک بازیابی شد. این مدارک با مشارکت 8461 نویسنده در 629 منبع منتشر شدند. میانگین زمانی انجام مطالعات از سال 2010 به بعد بوده است. سه رتبه اول مربوط به دانشگاه های علوم پزشکی تهران (747 مدرک)، علوم پزشکی اصفهان (436 مدرک) و علوم پزشکی شهید بهشتی (393 مدرک) بود. شبکه همـکاری ایران با سـایر کشـورها بیانگر وجود تحقیقات مشترک مناسب بین ایران و کشورهای اصلی در این شبکه است. شبکه هم رخدادی کلیدواژه ها نیز در طول زمان از پیامدها (مانند بیماری های قلبی و عروقی، سرطان ها و...) به سمت بررسی عوامل مواجهه محیطی بالاخص عوامل آلاینده هوا، فلزات سنگین و عوامل بیماریزای منتقله از راه غذا بوده است. ارزیابی خطرات نیز از مقوله های مورد توجه در سال های اخیر بوده است.
نتیجهگیری: تحلیل علمسنجی نشان داد مطالعات بهداشت محیط در پیشگیری و کنترل بیماریهای مرتبط با عوامل محیطی در ایران جوان و همچنان رو به پیشرفت است. در سال های اولیه، مطالعات عمدتاً متمرکز بر بیماری ها بعنوان یک پیامد بوده درحالیکه در سال های اخیر، بیشتر بر روی عوامل مواجهه یا بیماریزای محیطی متمرکز شده اند. پیشنهاد می گردد مطالعات آتی مبتنی بر کلیدواژه های بازیابی شده مأموریت گراتر شده و اولویت گذاری حل مشکلات آلاینده های محیطی مؤثر بر سلامت مردم در کشور بر اساس وسعت و گستردگی مشکلات هر استان مورد توجه سیاست گذاران و محققین قرار گیرد.
هادی نیک نژاد، نیما کلوانی، مهدی سیدی راد، علیرضا اعلا، رضا سعیدی، مهرنوش ابطحی، فتح اله غلامی بروجنی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: نگرانیهایی در مورد آلودگی میکروبی در شهرهای ساحلی شمال کشور بویژه شهرهای استان مازندران وجود دارد که میتواند خطراتی را برای سلامتی شناگران و گردشگران به همراه داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی کمی میزان خطر بروز بیماری های گوارشی ناشی از مواجهه با باکتری های اشرشیا کلی (E.coli) و انتروکوکوس در حین فعالیت های تفریحی در سواحل فریدونکنار انجام شد.
روش بررسی: در مطالعه توصیفی مقطعی حاضر، به منظور بررسی وضعیت میکروبی شناگاه های ساحلی فریدونکنار 66 نمونه بصورت لحظه ای در فصل تابستان برداشت شد. روش شبیهسازی مونت کارلو برای محاسبه خطر عفونت روزانه و سالانه مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که در آب های تفریحی این سواحل، خطر ابتلا به انتروکوکوس بیشتر از E.coli بود. میانگین خطر عفونت سالانه E.coli در بزرگسالان و کودکان به ترتیب 0/41 و 0/69 بود. همچنین خطر عفونت سالانه انتروکوکوس برای کودکان و بزرگسالان 1 و 0/99 بود که بالاتر از سطح توصیه شده توسط WHO و EPA بود. نتایج نشان داد که خطر ابتلا به عفونت برای کودکان بیشتر از بزرگسالان بوده است.
نتیجهگیری: تخلیه کنترل نشده فاضلاب های شهری و صنعتی به دریاها و رودخانه ها نقش اساسی در آلودگی میکروبی سواحل دارد. با اجرای استراتژی های مدیریت زیست محیطی و تفریحی موثر، می توان خطرات بهداشت عمومی را در سواحل تفریحی به حداقل رساند و در عین حال زیبایی طبیعی این فضاهای عمومی مهم را نیز حفظ کرد.
علی عموزاده، حمزه ثقفی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت سلامت محصولات کشاورزی، زمینه ساز تلاش برای ارائه روشهای ارزیابی مواد آلاینده در این محصولات بوده است. این مطالعه با هدف ساخت یک نوع جاذب بر پایه سیلیکاژل که توسط یک لیگاند آلی، اصلاح شده بود، برای استخراج یون سرب از نمونههای کاهو و آب در منطقه شهمیرزاد استان سمنان با توجه به وجود معادن حاوی یون سرب در آن محدوده و احتمال آلوده شدن نمونههای ذکر شده به این یون، توسط یک جاذب سنتزی انجام پذیرفت.
روش بررسی: در مطالعه حاضر، از یک مزرعه کاشت کاهو در منطقه ذکر شده، نمونههای مورد نظر برداشته شدند. پس از آماده سازی نمونهها، جهت استخراج یون سرب (آنالیت) از آنها، از جاذب ذکر شده به عنوان عامل استخراج کننده آنالیت و روش استخراج فاز جامد، استفاده شد.
یافتهها: بعد از سنتز جاذب که توسط آنالیزهای XRD، FESEM، FTIR وBET مورد بررسی قرار گرفت، پارامترهای موثر بر استخراج آنالیت توسط آن، شامل pH، مقدار جاذب، دبی و حجم عبور آنالیت از آن، مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت درصد بازیابی تا 104 درصد برای استخراج آنالیت از نمونهها به دست آمد. حد تشخیص بسیار پایین ng/mL1/14، فاکتور تغلیظ 250، گزینش پذیری مناسب جاذب برای آنالیت در حضور یونهای مزاحم و ظرفیت جذب بالای جاذب μg/g 2/93 از نتایج مطالعه حاضر بودند.
نتیجهگیری: با ارزیابی نتایج به دست آمده، مطالعه حاضر به عنوان یک روش با حساسیت بالا جهت استخراج و بازیابی مقادیر فوق العاده کم یون سرب موفقیت خوبی داشت.
غلامرضا شقاقی، امیر حسین جاوید، سارا اله یاری بیک، علی ماشینچیان مرادی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تخلیه شورابه آب شیرین کن های دریایی به دریا می تواند عوارض جبران ناپذیری به محیط زیست داشته باشد. هدف این مطالعه شناسایی اثرات تخلیه شورابه به دریا، بررسی روش های مدل سازی برای بهینه سازی تخلیه شورابه به دریا و همچنین طراحی مناسب خروجی آن برای تامین استانداردها، کاهش اثرات محیط زیستی و هزینه ها است.
روش بررسی: بررسی اثرات شورابه بر دریا، مدل سازی انتشار آن، طراحی خروجی و استانداردهای تخلیه بر مبنای مرور مقالات و منابع در پایگاه داده هایGoogle Scholar ، Academia، Scopus، Civilica و Irandoc با استفاده از کلید واژههایی مانند Brine/Seawater concentrate discharge،Numerical modeling ،Discharge standards وOutlet design انجام گردید. از 132 مقاله بررسی شده 45 مقاله سازگار با اهداف مطالعه بود.
یافتهها: اثرات تخلیه آب شیرین کنها به دریا در محل تخلیه و فواصل دورتر قابل مشاهده است. مدل سازی عددی برای پیش بینی غلظت آلاینده در فواصل مختلف از محل تخلیه و تعیین محل تخلیه با رعایت استانداردها و کاهش هزینه ها به کار میرود. طراحی و استفاده از دیفیوزر با چندین نازل با زاویه 60 درجه منجر به بیشترین رقیق سازی در نقطه تخلیه می شود.
نتیجهگیری: استفاده از آب شیرین کنها برای مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی ضرورت دارد. مدل سازی و طراحی مناسب خروجی آب شیرین کن نقش مهمی در کاهش اثرات نامطلوب، تامین استانداردهای محیط زیستی و بهینه سازی هزینه های ساخت و بهره برداری دارد و نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه در کشور است.
محمد حسنآبادی، محمدصادق حسنوند، محمد خانیزاده، ساسان فریدی، عادل مکمل، بیتا ملکیان اصفهانی، علی احمدی ارکمی، فاطمه مومنیها،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین میزان انتشار متان از محلهای دفن پسماند (لندفیل ها)، اولین قدم در مدیریت آن است. هدف این مطالعه، مرور نظاممند روشهای سنجش و برآورد انتشار گاز متان از محلهای دفن پسماند است.
روش بررسی: این مطالعه مرور نظاممند شامل مطالعات منتشر شده به زبان انگلیسی و فارسی طی بازه زمانی ژانویه سال 2005 تا ماه می سال 2023 در پایگاه دادههای PubMed،Web of Science و Scopus (بررسی مقالات انگلیسی) و نیز SID، Magiran وGoogle Scholar (بررسی مقالات فارسی) است.
یافته ها: پس از ارزیابی مطالعات، 90 مطالعه ارائه دهنده اطلاعات در خصوص روشهای سنجش و برآورد انتشار گاز متان در لندفیل های شهری انتخاب شد. نتایج حاصله نشان داد برآورد انتشار براساس مدلهای پرکاربرد LandGEM و IPCC، با وجود هزینه کمتر و ارائه سریعتر نتایج، اغلب با عدم قطعیت نسبتاً زیادی همراه است. لذا روشهای کمی و کیفی سنجش مستقیم جهت تعیین کمیت انتشار متان از لندفیلها ترجیح داده میشود. سنجش میزان انتشار متان با تجهیزات قرائت مستقیم و چمبرهای تعیین شار بسته، برای اندازهگیری گازهای گلخانهای به ویژه متان از لندفیلها بیشترین کاربرد را دارند.
نتیجهگیری: برآورد انتشار متان به عنوان یکی از گازهای گلخانهای از منابع انتشار به مقامات مسئول این امکان را میدهد که از وضعیت موجود و آتی انتشار گاز متان آگاهی یافته و در نهایت استراتژیهای کاهشی را تدوین کنند. یافتههای برآورد میزان انتشار متان از لندفیلها، در برخی از شرایط دارای تفاوت معناداری با نتایج واقعی هستند و لذا گرچه این روشها ابزاری مفید، سریع و به صرفه محسوب می شوند اما در استفاده از آنها بایستی به این امر توجه نمود.
صادق حسیننیایی، محمد جعفری، علی طویلی، سلمان زارع،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA)، به عنوان یک عامل کلاتور مصنوعی برای اصلاح خاکهای آلوده به عناصر بالقوه سمی شناخته شده است. Marrubium cuneatum از جمله گیاهان دارویی با کاربرد گیاهپالایی است که تأثیر EDTA بر خصوصیات مورفوفیزیولوژیکی این گونه و خاک تحت کشت آن بررسی شد.
روش بررسی: گونه M. cuneatum به مدت شش ماه در گلخانه در خاک معدنی آلوده به عناصر بالقوه سمی تحت سطوح مختلف EDTA (0، 1، 3 و mmol/kg 5) رشد داده شد و سپس زیست توده و غلظت عناصر درشت و ریز مغذی آن و خصوصیات بیوشیمیایی خاک مانند ماده آلی، فعالیت آنزیمهای خاک و جمعیت میکروبی اندازهگیری شد. همچنین یک مدل رگرسیونی بین غلظت EDTA و وزن شاخساره به منظور پیشبینی پاسخ رشدی گیاه برقرار شد.
یافتهها: غلظت mmol/kg 5 EDTA به ترتیب سبب کاهش 11 و 21/9 درصدی وزن خشک شاخه و ریشه نسبت به شاهد شد. عناصر درشت مغذی ریشه با اعمال EDTA نسبت به شاخه کمتر متحمل کاهش شدند و بیشترین کاهش مربوط به پتاسیم شاخساره با 40/70 درصد نسبت به شاهد بود و نسبت پتاسیم به سدیم به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد. علیرغم بهبود برخی پارامترهای خاک در سطوح پایین EDTA، دوز mmol/kg 5 به ترتیب منجر به مهار 30 و 10 درصدی فعالیت آنزیمهای اورهآز و دهیدروژناز شد. رابطه رگرسیونی بین EDTA و وزن شاخساره نشان داد که حداکثر وزن خشک، در غلظت mmol/kg 2/4 حاصل شد.
نتیجهگیری: به طور کلی با توجه به اثرات کم و بیش نامطلوب EDTA از غلظت mmol/kg 3 بر خاک و گیاه و مدل پیشبینی پاسخ رشدی M. cuneatum، پیشنهاد میشود سطوح بیش از mmol/kg 2/4 این ماده آزمایشی مورد بررسی قرار گیرد تا دوز دقیقی را که آغازگر تأثیرات منفی در خاک و گیاه است مشخص شود.