نوشین راستکاری، فائزه ایزدپناه، مسعود یونسیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بنزن یکی از آلایندههای اصلی در آلودگی هوا بوده که گستردهترین ترکیب شیمیایی است که هم در فرایندهای طبیعی و هم در فرایندهای انسانی کاربرد دارد. مواجهه بنزن موجب خطرناکترین عوارض نامطلوب بهداشتی زیادی بخصوص سرطان خون میگردد. هدف از انجام این مطالعه تعیین میزان مواجهه کارگران پمپ بنزین با بنزن از طریق اندازهگیری بنزن هوای تنفسی و شاخص زیستی ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار است. مواد و روشها: این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بوده که در تابستان سال 93 انجام شد. 40 پرسنل شاغل در پمپ بنزینها (گروه مواجهه یافته با بنزن) و 40 نفر از افراد عادی جامعه به عنوان گروه کنترل (گروه مواجهه نیافته با بنزن) در این مطالعه شرکت نمودند. نمونههای ادرار قبل و بعد از شیفت کاری جمعآوری گردید. به منظور تعیین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در نمونههای ادرار از تکنیک کروماتوگرافی مایع (HPLC) مجهز به ردیاب diode array استفاده گردید. در انتهای شیفت کاری بنزن جذب شده بر روی کارتریج توسط کربن دی سولفید استخراج و توسط دستگاه گاز کروماتوگرافی مجهز به دتکتور جرمی تعیین مقدار گردید. یافتهها: میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه کارگران پمپ بنزین برابر با ppm 1/93±5/90 بود که به صورت معناداری از میانگین غلظت بنزن هوای تنفسی در گروه مواجهه نیافته (ppm 0/744±1/15) بالاتر است. میانگین غلظت ترانس، ترانس- موکونیک اسید در ادرار کارگران پمپ بنزین µg/L 19/47±64/75 بدست آمد که به صورت معناداری با غلظت ادراری این ترکیب در افراد مواجهه نیافته µg/L) 13/67±47/10) متفاوت بود. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که همبستگی مناسبی (0/581=r) میان غلظت ادراری ترانس، ترانس- موکونیک اسید و غلظت بنزن هوای تنفسی وجود دارد. افراد شاغل در پمپ های بنزین در معرض مواجهه با غلظتهای بالای بنزن بوده و در این گروه از افراد، تماس از طریق استنشاق اصلی ترین مسیر مواجهه است.
غلامعباس فلاح قالهری، فاطمه میوانه، فهیمه شاکری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف:بررسی وضعیت زیست اقلیم انسانی، پایه و اساس بسیاری از برنامهریزیها به ویژه بهداشتی و درمانی است. در این مطالعه به بررسی آسایش حرارتی انسان و ارتباط آن با بروز بیماریها در استان کردستان پرداخته شده است.
روش بررسی: از دادههای روزانه درجه حرارت، سرعت باد، رطوبت نسبی و ابرناکی بین سالهای 2014-1995 استفاده شده است. ابتدا پارامتر میانگینهای تابشی در محیط نرم افزار Ray Man محاسبه و با استفاده از نرم افزار Bioklima مقادیر شاخص جهانی اقلیم حرارتی استخراج گردید. در نهایت همبستگی ارتفاع منطقه مورد مطالعه و مقدار شاخص جهانی اقلیم حرارتی محاسبه و نقشه پهنهبندی مناطق آسایشی در محیط Arc Map تهیه شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد مقادیر شاخص جهانی اقلیم حرارتی بین 20 تا 23- متغیر است و ایستگاه بیجار و زرینه دارای بیشترین شرایط تنشی سرد هستند. همچنین مقادیر محاسبه شده نشان داد که در اکثر ماههای سال و در اکثر نقاط استان شرایط تنشی سرد شدید حکمفرماست. همبستگی بین مقادیر شاخص جهانی اقلیم حرارتی با ارتفاع نیز نشان داد بیشترین ارتباط در ماههای فصل زمستان (دسامبر، ژانویه و فوریه) قابل مشاهده است. نتایج حاصل از پهنهبندی مقادیر شاخص با استفاده از سطوح ارتفاعی نیز نشان داد که قسمتهای مرکزی استان که منطبق بر مناطق با ارتفاع بیشتر هستند دارای شرایط تنشی قوی هستند.
نتیجهگیری: به طور کلی نتایج نشان داد که استان کردستان از حیث شرایط زیست اقلیم انسانی دارای تنشهای سرمایی متوسط تا شدید است که در دوره سرد سال این موضوع شدت بیشتری مییابد و نقاط مرتفع استان شرایط تنش سرمایی بیشتری را تجربه میکند.
مریم زارع جدی، مسعود یونسیان، رضا احمدخانیها، هما کاشانی، نوشین راستکاری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل آلودگی هوای محیط ترکیبات آلی فرار (VOCs) هستند. در بین گازهای غیر متان، ترکیبات آروماتیک مانند بنزن قرار دارند که به عنوان ترکیب قطعا سرطانزا برای انسان شناخته شده است (گروه 1). با توجه به مضرات مواجهه با بنزن و کاربرد گسترده آن در صنایع و مشاغل مختلف، هدف از انجام این مطالعه ارزیابی احتمال خطر نیمه کمی و کمی مواجهه استنشاقی با بنزن در کارگران شاغل در جایگاههای سوختگیری شهر تهران است.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی در سه مرحله به شرح ذیل انجام شد. در مرحله اول بنزن هوای استنشاقی در دو گروه از افراد جامعه شامل 1) کارگران شاغل در جایگاههای سوختگیری 2) افراد عادی بدون مواجهه شغلی به عنوان گروه کنترل اندازهگیری شد. مرحله دوم شامل براورد میزان مواجهه هر دو گروه شرکتکننده در مطالعه و در ادامه ارزیابی خطر نیمه کمی حاصل از این مواجهه بود. در مرحله سوم به منظور ارزیابی خطر کمی، خطر سرطان اضافی ناشی از مواجهه مزمن با بنزن در طول زندگی محاسبه گردید.
یافتهها: میانگین غلظت بنزن در هوای استنشاقی کارگران شاغل در جایگاههای سوخت گیری حدود µg/m3 246/4±1527 و نزدیک به سطح مجاز بود (µg/m31600). در روش ارزیابی احتمال خطر نیمه کمی، ضریب ریسک محاسبه شده برای این میزان مواجهه شغلی با بنزن برابر با 4/5 بود که در پنجمین سطح ریسک (محدوده بسیار خطرناک) قرار دارد. با براورد مواجهه مزمن کارگران شاغل در جایگاههای سوختگیری با بنزن مشخص گردید که خطر سرطان در افراد مواجهه یافته 27/5 برابر افراد عادی بدون مواجهه است و در ارزیابی احتمال خطر کمی ریسک سرطان اضافی مشخص گردید که از هر 1000 نفر 3 نفر از افراد شاغل در جایگاه سوختگیری شانس ابتلا به سرطان را دارند که این عدد بسیار بیشتر از خطر قابل قبول سرطانزایی (6-10: یک در یک میلیون نفر) است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که میزان مواجهه شغلی با بنزن بالا و در محدوده خطرناک قرار دارد و ارزیابی احتمال خطر نیمه کمی و کمی نشان داد که ریسک ابتلا به سرطان در اثر مواجهه استنشاقی افراد شاغل در جایگاههای سوختگیری به طور بالقوه بسیار زیاد است (3000 برابر ریسک قابل قبول سرطانزایی). بنابراین انجام اقدامات کنترلی جهت کاهش مواجهه با این ماده شیمیایی خطرناک و سرطانزا الزامی است.
خسرو اشرفی، مجید شفیع پور مطلق، منیره سادات موسوی، محمد حسین نیک سخن، حمید رضا وثوقی فر،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در این تحقیق سهم انتشار گازهای خروجی از اگزوز و توزیع غلظت گاز CO در محیط بسته پارکینگ مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه بصورت توصیفی- تحلیلی بوده است و روش بررسی در این تحقیق شامل دو مرحله است. ابتدا در مرحله اول، سهم انتشار خودروها تعیین گردیده است و سپس به اندازه گیری توزیع غلظت آلاینده CO پرداخته است. به منظور تعیین سهم انتشار گازهای خروجی از اگزوز، از میان گونه های گازهای خروجی، تنها چهار گاز CO،O2،CO2 وN2 اندازه گیری شده است. غلظت گازهای CO، O2 و CO2 با استفاده از داده های سامانه اندازه گیری آلایندگی خودرو برآورد شده است. مقدار گاز N2 از مجموع نسبت همه گونه های گاز که برابر 1 است، برآورد شده است. سپس با استفاده از روش های محاسباتی مقادیر سهم انتشار از خودروها برآورد شده است. جهت اندازه گیری توزیع غلظت آلاینده CO در محیط پارکینگ، نمونه برداری و جمع آوری گازها توسط کیسه های نمونه برداری از جنس مواد بیاثر با حجم L10، در شش نقطه انجام شده است. روش نمونه برداری بر اساس الزاماتOSHA ID210 انجام گرفته است. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) و آزمون آماری پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. میزان p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شده است.
یافته ها: بیشینه سهم انتشار مربوط به خودرو پراید به مقدار g/s 4/44 و کمینه مقدار انتشار برای خودرو تیبا g/s 0/3 بوده است. کمینه مقدار توزیع غلظت CO برابر ppm 3/6 و بیشینه مقدار توزیع غلظت CO برابر ppm 69/48 بوده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد تجمع غلظت آلاینده COدر مکان هایی که از اطراف محصور بوده، قابل توجه بوده است و در ناحیه ای که بازشوها وجود داشته اند، مقادیرغلظت کمتری اندازه گیری شده است. در این تحقیق بین مقادیر انتشار خروجی از اگزوز و توزیع غلظت ارتباط معناداری مشاهده نشده است. اما توزیع غلظت به مجموعه ای از مکان و تعداد بازشوها، تعداد و نوع خودرو، زمان کارکرد خودرو، حالت عملکردی خودرو و شرایط محیطی در ارتباط بوده است.
نتیجهگیری: اندازه گیری غلظت آلاینده CO ناشی از خودروها نشان می دهد که میزان غلظت ها در بعضی نقاط در مقایسه با استاندارد توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت فراتر از حد استاندارد مجاز بوده است. همچنین با ارزیابی به عمل آمده مشخص گردید که استفاده از تهویههای طبیعی یک راهکار موثر در بهبود کیفیت هوا در محیط بسته است و با یک طرح معماری معقول و با در نظر گرفتن کیفیت هوای درون محیط بسته، بدون نیاز به هزینه زیاد می توان به کیفیت مطلوب هوای محیط بسته رسید.
فاطمه رضائی، غلامرضا موسوی، علیرضا ریاحی بختیاری، یداله یمینی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از رایجترین روش های حذف آلاینده های فرار از هوا جذب سطحی است. در حال حاضر تحقیق بر روی جاذب های گزینش پذیر و ارزان با قابلیت بالای حذف آلاینده از نظر اقتصادی حائز اهمیت است. در این تحقیق کارائی جاذب های کامپوزیتی MnO/GAC و MgO/GAC برای جذب تولوئن از هوا در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفتند.
روش بررسی: جاذب های MnO/GAC و MgO/GAC با روش سل-ژل تولید و با آنالیزهای BET، XRF و SEM تعیین مشخصات شدند. متغیرهای زمان ماند (0/5، 1، 1/5، 2و s 4)، غلظت تولوئن ورودی (100، 200، 300 و ppmv 400) و دمای هوای ورودی (25، 50، 75 و ˚C100) بعنوان پارامترهای عملکردی موثر بر فرایند جذب مورد مطالعه قرار گرفتند. کارائی جاذب های MgO/GAC و MnO/GAC بر اساس زمان نقطه شکست و ظرفیت جذب تعیین و از نظر آماری مقایسه شدند.
یافته ها: زمان نقطه شکست ستون جاذب MgO/GAC و MnO/GAC با افزایش زمان ماند از 0/5 به s4 به میزان 90% افزایش یافت. افزایش غلظت تولوئن ورودی از 100 به ppmv 400 باعث کاهش زمان نقطه شکست و افزایش ظرفیت جذب به ترتیب به میزان 65% و 39% برای MgO/GAC و 59% و 61/1% برای MnO/GAC شد. کارائی جاذبMgO/GAC و MnO/GAC با افزایش دما از 25 به ˚C100 رابطه مستقیم داشت و به ترتیب 78% و 23% افزایش یافت.
نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان داد که جاذب های MgO/GAC و MnO/GAC کارائی بالائی در جذب تولوئن از جریان هوا دارند. اختلاف کارائی دو جاذب از نظر آماری معنی دار بود و MgO/GAC نسبت به MnO/GAC پتانسیل بالاتری در جذب ترکیبات آلی فرار از جریان هوای آلوده داشت.
سمیه فرهنگ دهقان، بزرگمهر مداح، فریده گلبابایی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر سعی در توسعه فیلترهای نانولیفی حاوی نانوذرات اکسیدمنیزیم به منظور کاربرد آتی در حذف ذرات را از جریان گازی دارد.
روش بررسی: ساخت نانوالیاف به روش الکتروریسی منطبق با طرح آزمایش تهیهشده توسط روش سطح پاسخ انجام گرفت. بهینهسازی پارامترهای الکتروریسی برای رسیدن به ویژگیهای فیلتر شامل قطر الیاف، تخلخل فیلتر و تعداد گره انجام شد. بعد از تهیه تصاویر میکروسکوپی، تعیین قطر الیاف و تعداد گره توسط نرمافزار پردازش تصویر و محاسبه درصد تخلخل با کمک نرم افزار Mat lab صورت گرفت. فیلترمدیای نهایی مبتنی بر شرایط بهینه الکتروریسی تولید و آزمون عملکرد فیلتر هپا برای آن صورت گرفت.
یافتهها: از نظر ویژگیهای ریخت شناسی مثل پیوستگی الیاف، عدم وجود شاخههای اضافی و تعداد کمتر گره و برجستگی، آزمایش شماره 2 (غلظت :16 wt%، ولتاژ:10kV،فاصله :15cm) بهترین شرایط را دارا بود. در این شماره آزمایش، بالاترین قطر الیاف نیز دیده شد. در بین پارامترهای الکتروریسی، بالاترین ضریب همبستگی بین غلظت محلول و متغیرهای پاسخ دیده شد و این رابطه برای قطر الیاف و درصد تخلخل از نظر آماری معنی دار تعیین گردید (به ترتیب 0/05 > p و 0/01 > p). رابطه مثبت و ضعیفی بین قطر الیاف تولیدی و درصد تخلخل مدیا (r =0/29,p >0/05) و رابطه منفی و ضعیفی بین قطر الیاف و تعداد گره حاصله r =-0/2,p >0/05)) یافت شد.
نتیجهگیری: غلظت محلول به عنوان تاثیرگذارترین پارامتر الکتروریسی بر ویژگیهای فیلتر شناخته شد، که با افزایش آن تعداد گره شکلگرفته در الیاف کمتر ولی الیافی با قطر بزرگتر تولید شدند. با افزایش قطر الیاف، اندازه حفرات فیلتر و درصد تخلخل افزوده گردید. مدلهای ریاضی دوجملهای بین متغیرهای مورد بررسی یافت شد. کارایی فیلتر بهینه شده قابل مقایسه با فیلترهای هپا بوده، و از افت فشار کمتری نیز برخوردار بود.
اصغر سپه وند، حاتم گودینی، یوسف امیدی، محمد جواد طراحی، رجب رشیدی، حسن بصیری،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور بیوآئروسل های قارچی در بخش های داخلی بیمارستان ها سلامتی مراجعین به ویژه بیماران با سیستم ایمنی ضعیفتر را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین تشخیص میزان و نوع این عوامل ضروری است. هدف از این مطالعه تعیین میزان کمی و کیفی بیوآئروسل های قارچی در ارتباط با ذرات معلق (PM10، PM2.5 وPM1) و تعیین نسبت (Indoor/Outdoor) I/O در بخش های پراهمیت دو بیمارستان آموزشی-درمانی شهر خرم آباد است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، غلظت بیوآئروسل های قارچی و ذرات معلق در 10 بخش درونی بیمارستان و 2 ایستگاه بیرونی به مدت 6 ماه مورد سنجش قرار گرفت. نمونهبرداری از بیوآئروسل های قارچی توسط Quick Take 30 با دبی 28/3L/minو زمان 2/5min بر روی محیط کشت سابورو دکستروز آگار حاوی کلرامفنیکل صورت گرفت. همچنین ذرات معلق توسط Monitor Dust-Trak مدل8520 TSI اندازهگیری شدند. پارامترهای رطوبت نسبی و دما به وسیله دستگاه دیجیتال TES-1360 بررسی شد.
یافته ها: نتایج حاصل از سنجش 288 نمونه قارچی و 864 نمونه ذرات معلق نشان داد که میانگین تراکم کل عوامل قارچی در محیط داخلی 59/75CFU/m3 و میانگین غلظت PM10، PM2.5 و PM1 به ترتیب 27/3، 23 و µg/m3 20/2 بوده است. همچنین میانگین تراکم کل عوامل قارچی در فضای آزاد 135/3CFU/m3 و میانگین غلظت PM10، PM2.5 و PM1 به ترتیب 40/2، 35/7 و 29/8µg/m3 تعیین گردید. در مجموع %12/5 نمونه های برداشت شده منفی و %87/5 آنها مثبت بوده است. بخش عفونی با %101/7 به عنوان آلودهترین بخش و اتاق عمل هر دو بیمارستان کمترین میزان آلودگی قارچی را نشان دادند.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که در تمامی نمونه های مورد برداشت نسبتI/O کمتر از یک بوده است. این نسبت نشاندهنده غلبه بیوآئروسل های قارچی و ذرات معلق محیط بیرونی بر محیط داخلی است. همچنین، بین ذرات معلق و فراوانی بیوآئروسل های قارچی و نیز بین فراوانی بیوآئروسلهای قارچی، رطوبت نسبی و دما ارتباط معنادار (P <0/001) مشاهده گردید.
نوشین راستکاری، فائزه ایزدپناه،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: فرمالدئید یکی از ترکیبات آلی فرار سمی است که حذف آن از هوای آلوده ضروری است. یکی از فناوریهای موجود برای حذف این ترکیب، تجزیه فتوکاتالیستی است. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر کامپوزیت تیتانیوم اکساید به همراه گرافن اکساید احیا شده بر حذف فتوکاتالیستی گاز فرمالدئید است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ویژگیهای کاتالیست تولید شده با بررسیهای تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و طیف IR تعیین شد. کارایی تخریب فتوکاتالیستی کامپوزیت تیتانیوم اکساید به همراه گرافن اکساید احیا شده در تجزیه گاز فرمالدئید تحت شرایط جریان مداوم، مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین تاثیر غلظت اولیه فرمالدئید، سرعت جریان هوا و زمان ماند بر تجزیه گاز فرمالدئید بررسی شد.
یافتهها: نتایج حاصل نشان داد که کارایی تخریب فتوکاتالیستی کامپوزیت تیتانیوم اکساید به همراه گرافن اکساید احیا شده بسیار بالاتر از تیتانیوم اکساید به تنهایی است، میزان کارایی تخریب گاز فرمالدئید با افزایش سرعت جریان هوا کاهش مییابد. بنابراین چنین از نتایج بر میآید که سرعت جریان هوا یک فاکتور کلیدی برای استفاده از کامپوزیت RGO-TiO2 به عنوان یک عامل فتوکاتالیستی است. با افزایش غلظت گاز فرمالدئید از 0/1 به ppm 1 کارایی حذف از 89 به 34 % کاهش یافت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نمایانگر آن است که از کامپوزیت تهیه شده در این تحقیق (RGO- TiO2) میتوان به عنوان یک فتوکاتالیست مناسب جهت حذف آلایندههای گازی استفاده نمود. از مزایای کامپوزیت تهیه شده، استفاده از نور مرئی به جایUV برای فعال نمودن فرایند اکسیداسیون است.
زیبا جاویدانه، علیرضا زراسوندی، فاطمه راست منش،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: گرد وغبار خیابان یکی از مهمترین شاخصهای منعکسکننده وضعیت آلودگی در محیط زیست شهری است. اکثر مطالعات، مربوط به آلودگی فلزات سنگین در شهرهای بزرگ بوده، در حالیکه به شهرهای کوچک کمتر توجه شده است. شهر مسجد سلیمان اولین شهر نفتخیز ایران و در شمال شرق استان خوزستان واقع شده است. این شهر دارای آلودگیهای زمینزاد (چشمههای نفتی و گاز)، فعالیتهای نفتی، احتراق نفت و گاز، صنایع و ترافیک بوده، به همین دلیل ارزیابی زیست محیطی در این شهر حائز اهمیت است.
روش بررسی: به منظور پایش و مدیریت آلودگیهای موجود، طی شرایط آب و هوایی خشک (تیر ماه 1392)، یازده نمونه از گردوغبار خیابان از ایستگاههای مختلف در سطح شهر و یک نمونه به عنوان نمونه شاهد جمع آوری و آمادهسازی گردید و سپس توسط دستگاه ICP-OES آنالیز شدند.
یافته ها: منابع احتمالی فلزات آلاینده مورد بررسی توسط آنالیزهای چند متغیره مانند تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) و آنالیز خوشهای (CA) شناخته شدهاند. علاوه بر این فاکتورهایی نظیر شاخص زمین انباشت (Igeo)، شاخص آلودگی (PI)، شاخص آلودگی یکنواخت (IPI) و فاکتور غنیشدگی (EF) جهت تعیین درجه آلودگی فلزات سنگین در گرد و غبار خیابان در شهر مسجد سلیمان ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل مؤلفه اصلی و آنالیز خوشهای نشان میدهد که منطقه عمدتا تحت تأثیر آلودگیهای نفتی، ترافیک و فعالیتهای صنعتی قرار دارد. شاخص آلودگی بیانگر سطح بالای از آلودگی برخی نمونهها به Pb، Cd، Cu و Zn و سطح متوسط آلودگی سایر نمونهها به Ni، As و V است. شاخص زمین انباشت بیانگر آلودگی متوسط تا شدیدا برخی نمونهها به Pb، Cd، Cu و Zn و برای سایر نمونهها عدم آلودگی تا آلودگی متوسط به Ni، As و V است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که غلظت فلزات سنگین در نمونههای گردوغبار نسبت به نمونه شاهد بالاتر بوده است. بدین ترتیب طبقه بندی میزان آلودگی در گردوغبار خیابان در شهر مسجدسلیمان به ترتیب زیر است: PI≈IPI>EF>Igeo
غلامعباس فلاح قالهری، رضا اسماعیلی، فهیمه شاکری،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه شاخصهای مرتبط با فیزیولوژی انسان در مطالعات زیست اقلیم جایگاه ویژه ای دارند. از جمله این شاخص ها، شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET) است. در تحقیق حاضر روند تغییرات تنش های گرمایی ایران، که پایه و اساس برنامه ریزی ها به ویژه در زمینه سلامت و محیط است، در 4 ناحیه اقلیمی ایران طی نیم قرن اخیر مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش بررسی: داده های مورد نیاز جهت محاسبه تنش های گرمایی در مقیاس روزانه از تاریخ 1961/1/1 تا 2010/12/31 به مدت 50 سال از سازمان هواشناسی کشور اخذ گردید. سپس شاخص PET برای هر روز محاسبه و مقادیر بالاتر از 0C 35 به عنوان روزهای وقوع تنش گرمایی شناسایی شد. در مرحله بعد، فراوانی روزهای همراه با تنش گرمایی برای دوره گرم سال استخراج و روند آنها با آزمون Mann-Kendall مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: روند تغییرات فراوانی وقوع روزهای همراه با تنش گرمایی در ایستگاه های مشهد، اصفهان و تبریز طی فصول بهار و تابستان افزایشی بوده است. به عبارت دیگر، بیشترین میزان تغییرپذیری مثبت نسبت به میانگین بلند مدت در این شهرها رخ داده است. همچنین بیشترین فراوانی روزهای گرم متعلق به ایستگاه های بندرعباس و رشت بوده است که نزدیکی این ایستگاه ها به دریا و تبخیر بالا را می توان از دلایل اصلی آن به شمار آورد.
نتیجه گیری: دهه 1990-1980، بیشترین روزهای وقوع تنش گرمایی را به خود اختصاص داده است. روند صعودی وقوع تنش های گرمایی در ایستگاه های مورد مطالعه ضرورت توجه به مسئله تنش های گرمایی و شیوع امراض (حمله گرمایی، سنکوپ و کرامپ عضلانی) را از بعد برنامه ریزی و مدیریت بحران، بیشتر می کند.
مژگان اصغری، رامین نبی زاده، حیدر نورزاد، حامد مرتضایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش روز افزون آلایندههای هوا و به تبع آن تاثیر نامطلوب بر کیفیت زندگی سبب شده تا استفاده از شاخصهای کیفیت هوا به منظور تعیین میزان واقعی آلایندهها به عنوان یکی از اقدامات مهم و مؤثر در اطلاع رسانی کیفیت هوا بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. هدف این مطالعه طراحی و تدوین سامانه نرم افزاری مناسب جهت محاسبه شاخص بهداشتی کیفیت هوا (AQHI) است که با رویکردی نوین به محاسبه اثرات بهداشتی ناشی از حضور چندین آلاینده (NO2، O3، PM10، PM2.5) بطور همزمان میپردازد.
روش بررسی: شاخص بهداشتی کیفیت هوا (AQHI) در سال 2001 با همکاری محیط زیست کانادا و بهداشت کانادا توسعه یافته است و هدف این مطالعه طراحی و کدنویسی این نرم افزار در محیط Visual Basic. Net و سپس آزمون نرم افزار با استفاده از بانک اطلاعاتی 6 ایستگاه سنجش آلودگی هوا تهران شامل ایستگاههای اقدسیه، ستاد بحران، شهرداری منطقه 4، گلبرگ، پارک رز و شهرداری منطقه 11 است.
یافتهها: این برنامه به صورت یک بسته نرم افزاری قابل نصب بر روی کامپیوتر با امکان تهیه خروجی از نرم افزار بصورت فایل اکسل ارائه شده است. همچنین صحت عملکرد نرم افزار با انجام آزمون با دادههای واقعی مورد ارزیابی و تایید قرار گرفت.
نتیجهگیری: نتایج حاصله نشان میدهند که نرم افزار AQHI که در این مطالعه ارائه گردید، می تواند به عنوان ابزاری سودمند در راستای ارزیابی کیفیت هوا مورد استفاده قرار بگیرد.
اکبر غلام پور، محمد صادق حسنوند، رامین نبی زاده، زهرا علیزاده، امیر حسین محوی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر بمنظور تعیین میزان غلظت و تغییرات یونهای محلول در آب موجود در ذرات معلق TSP و PM10 هوای محیطی شهر تبریز با هدف تعیین منابع احتمالی انتشار این ذرات انجام گرفت.
روش بررسی: در طول شهریور 1392 الی مرداد 1393 با استفاده از دستگاه نمونه بردار با حجم بالا از ذرات معلق هوا نمونهبرداری گردید. یونهای محلول در آب موجود در ذرات معلق با استفاده از دستگاه اولتراسونیک استخراج شده و نهایتا به کمک دستگاه IC میزان یونها اندازهگیری شد. با استفاده از نرم افزار Stata12، آنالیز رگرسیون خطی بین یونها انجام شد تا ترکیبات عمده تشکیلدهنده یونهای ذرات مشخص گردد؛ همچنین بمنظور تعیین منابع احتمالی انتشار ذرات PM10، از مدل چرخشی واریماکس استفاده شد.
یافتهها: مجموع غلظت یونهای محلول در آب موجود در ذرات TSP و PM10 هوای محیطی شهر تبریز به ترتیب برابر 20/33±20/77 و µg/m314/08±16/04 بدست آمد. در ذرات TSP و PM10 یونهای سولفات (µg/m3 5/79± 8/69) و نیترات (µg/m3 7/9±8/47) عمدهترین یونهای محلول در آب موجود در ذرات بوده و یونهای کلسیم و سدیم در مرتبه بعدی قرار داشتند.
نتیجهگیری: نتایج مدلسازی مشخص نمود که ذرات معدنی ناشی از خاک حاشیه شهر و ذرات ثانویه ناشی از احتراق سوختها به همراه تعلیق مجدد ذرات از خاکهای آلوده منبع انتشار حدود 80 درصد از ذرات معلق PM10 منطقه شهری هستند.
سید حسین حسینی، علی صالحی، الهام شکری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش روزافزون جمعیت و احداث ساختمانهای بلند، وجود آلایندههای محیطی در شهرها را دو چندان کرده است. از طرفی نیز افراد برای رفع نیازهای زیستی خود بیش از گذشته از محیطهای باز شهری استفاده میکنند. در این راستا عوامل مختلفی همچون پوششهای متنوع گیاهی و وجود جریانهای مستمر باد میتواند نقش قابلتوجهی در پراکنش ذرات آلاینده داشته باشد. مطالعه حاضر نیز در این زمینه و با هدف بررسی تاثیر انواع پوشش گیاهی و بام سبز از نظر ارتفاع و تراکم، بر چگونگی پراکنش آلایندهها، با شناخت جریانهای هوای شهری (شیراز) انجام شد.
روش بررسی: در راستای این هدف از روش، مطالعات کتابخانهای، تحلیلی- توصیفی و همچنین شبیهسازی رایانهای با استفاده از روش محاسبات دینامیک سیالاتComputational Fluid Dynamics (CFD)) ) در نرمافزار Envi-met استفاده شد.
یافتهها: با توجه به لزوم بکارگیری پوشش گیاهی در سطوح شهری، بررسی نتایج جابجایی عمودی ذرات با وجود پوششهای گیاهی با تاج (ارتفاع) کوتاه، متوسط و بلند و مقایسه با مدل پایه (بدون پوشش گیاهی) نشان داده است که وجود پوشش گیاهی با تاج متوسط با داشتن اختلاف m2/s 7/65 (جابجایی عمودی ذرات) نزدیکترین مدل به مدل پایه و بهینهترین حالت برای پراکنش هرچه بیشتر آلایندههای محیطی است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد، استفاده از بام سبز در ساختمانها، میزان جابجایی افقی ذرات آلاینده هوا را افزایش و جابجایی عمودی آنها را کاهش میدهد و با استفاده هر چه بیشتر از این عنصر، میتوان معماری و شهرسازی را به سمت پایداری پیش برد.
پریا برومندی، اسما بختیارپور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی، توزیع اندازه و شکل ذرات گردوغبار بر فراز شهر مسجد سلیمان و شناسایی منابع طوفانهای گردوغبار است. همچنین تغییرات سالیانه و فصلی پارامترهای هواشناسی و ارتباط آنها با رخداد طوفانهای گردوغبار بررسی گردیده است.
روش بررسی: نمونه برداریها حاصل ته نشینی خشک ذرات طی فصول گرم سال 1392 هست. توزیع اندازه ذرات از طریق آنالیز لیزری اندازهگیری شد. با استفاده از روشهای طیفسنجی جذب اتمی و طیفنگاری فلورسانس اشعه ایکس، فلزات سنگین و کانیهای حاضر در ذرات گردوغبار شناسایی و با استفاده از شاخص غنی شدگی (Enrichment Factor) منشاء خاکی و غیرخاکی ذرات مشخص گردید. همچنین با استفاده از نرم افزار HYSPLIT.4 منشاء طوفانهای گردوغبار در بازه زمانی مورد نظر مشخص شد.
یافتهها: بررسی تغییرات سالیانه و فصلی پارامترهای هواشناسی ارتباط آنها با رخداد طوفانهای گردوغبار بیانگر تطابق مابین رخداد روزهای همراه با گردوغبار و درجه حرارت و میزان بارش در فصل تابستان است. آنالیز شیمیایی و کانیهای حاضر در ذرات بیانگر منشأ احتمالی این ذرات از کشورهای همسایه در جنوب غرب ایران است. بعضی از این عناصر دارای منشاء غیرخاکی هستند. نتایج HYSPLIT.4 نیز نشانگر این است که منشاء اصلی طوفانهای گردوغبار در منطقه مطالعاتی، مناطق شمال غرب کشور عراق و شرق کشور سوریه است.
نتیجهگیری: منشا اصلی طوفانهای گردوغبار در شهرستان مسجد سلیمان، مناطق شمال غرب کشور عراق و شرق کشور سوریه است.
فرزاد خدامرادی، اکبر فتوحی، مسعود یونسیان، محمد حسن امامیان، هیرش امینی، منصور شمسی پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر ارزیابی نابرابری در مواجهه طولانی مدت به آلایندههای هوای شهری در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران در سال1390 است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه اکولوژیک است و در آن از شاخص تمرکز برای بررسی نابرابری استفاده شده است. در این بررسی مقادیر غلظتهای آلایندههای PM10،NO2 ،SO2 در سطح مناطق 22 گانه شهر تهران از روش Land use regression بدست آمدهاند. متغیرهایی که اثر آنها بر توزیع مواجهه با آلایندهها بررسی شدهاند عبارت بودند از: سطح تحصیلات، اشتغال و داشتن خودروی شخصی که از طریق سایت شهرداری تهران و دادههای سرشماری کشوری بدست آمدند.
یافتهها: برای آلاینده PM10 شاخص تمرکز برای بیسوادی، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی و مالکین خودروی شخصی به ترتیب برابر بود با 0/059 (0/004 تا 0/113)، 0/056- (0/110- تا 0/001 - ) و 0/079- (0/127- تا 0/031-) که از لحاظ آماری معنیدار بود. این شاخص برای شاغلین برابر بود با 0/016 که معنیدار نبود. در مورد آلایندهها NO2 ،SO2 برای بیسوادی، افراد دارای تحصیلات دانشگاهی، شاغلین و مالکین خودروی شخصی نابرابری وجود نداشت.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد بین مناطق مختلف تهران از نظر مواجهه به آلاینده PM10 از نظر جمعیت بی سواد، تحصیلات دانشگاهی و مالکیت خودروی شخصی نابرابری وجود دارد. توجه به این زیر گروهها در زمینه تحقیقات بیشتر و سیاستگذاری در زمینه آلایندههای محیطی میتواند کمککننده باشد.
کاظم ندافی، مسعود یونسیان، ساسان فریدی، عطا رفیعی، سعید پرمی، غلامحسین صفری، رامین نبی زاده نودهی، کامیار یغمائیان، نوشین راستکاری، رضا احمدخانی ها، صادق نیازی، محمد حسینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای گروهی از آلاینده های آلی هستند که عمدتا در طی احتراق ناقص تولید می شوند. هدف اصلی این مطالعه شناسایی منابع اصلی انتشار PAHs در هوای شهر تهران و تعیین سهم این منابع در میزان انتشار این ترکیبات در هوای شهر تهران است.
روش بررسی: فیلترهای حاوی ذرات از 10 ایستگاه سنجش آلودگی هوای متعلق به شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران جمع آوری شد و برای آنالیز به آزمایشگاه منتقل شد. به منظور اعتبارسنجی داده های بدست آمده با روش استخراج فیلترهای شرکت کنترل کیفیت هوا، نمونه برداری همزمان با استفاده از یک پمپ نمونه بردار SKC مجهز به هد نمونه برداری با ورودی انتخابی PM10 صورت پذیرفت. جهت شناسایی منابع انتشار و تعیین سهم آنها، نسبتهای تشخیصی و آنالیز مولفه های اصلی (PCA) مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: میانگین نسبتهای فنانترن به مجموع فنانترن بعلاوه آنتراسن، بنزو[a] آنتراسن به مجموع بنزو [a] آنتراسن بعلاوه کرایسن، فلورآنتن به مجموع فلورآنتن بعلاوه پایرن و نسبتهای IcP/(IcP+BghiP) در نمونه ها به ترتیب 0/79، 0/52، 0/43 و 0/38 بوده است. این نسبتها نشان میدهند که احتراق، خصوصا سوختهای فسیلی و وسایل نقلیه موتوری، منبع اصلی انتشار PAHs در تهران بوده است. همچنین نتایج آنالیز PCA نشان داد که 49، 29 و 22 درصد از انتشار PAHs در هوای شهر تهران به ترتیب منتسب به خودروهای بنزینی، خودروهای گازوئیلی و سایر منابع بودند.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه، احتراق ـ خصوصا سوختهای فسیلی و وسایل نقلیه موتوری ـ منبع اصلی انتشار PAHs در تهران بوده است.
حامد ادب، آزاده عتباتی، رضا اسماعیلی، قاسم ذوالفقاری، مجید ابراهیمی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: از مباحث ضروری در حوزه زیست محیطی شهری مشهد، افزایش بهینه تعداد ایستگاه های سنجش کیفیت هوای شهر مشهد است. اما پایش واقعی و اطلاع درست از وضعیت کیفیت هوا، نیازمند توزیع مناسب فضایی ایستگاه ها در محدوده شهر مشهد است. مطالعه حاضر با هدف جانمایی و سپس اولویت بندی مکان احداث ایستگاه های تماس عابرین، ایستگاه های تماس عمومی، و ایستگاه های تماس ساکنین مناطق مسکونی در شهر مشهد با روش های تصمیم گیری چند معیاره مکانی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه، جانمایی ایستگاه های مورد نظر در شهر مشهد بر مبنای استانداردهای ارائه شده در کشور آمریکا انجام شد. بر همین اساس، معیارهای مکانی موثر در جانمایی ایستگاه ها نظیر، تراکم جمعیت، فاصله از ایستگاه های موجود، فاصله از فضای سبز، تراکم خودرو و سایر عوامل در سه روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی، فازی و روش جدید تابع چگالی احتمال مورد استفاده قرار گرفت و تعدادی محل جدید پیشنهاد گردید.
یافته ها: میزان تطابق نقشه های جانمایی ایستگاهها با روشهای تصمیم گیری جهت بررسی اعتبار آن مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین موقعیت جغرافیایی ایستگاه های پیشنهادی توسط روش های تصمیم گیری به کمک شاخص های آمار فضایی میانگین نزدیکترین همسایه و دوایر فاصله استاندارد مورد مقایسه قرار گرفت. براساس شاخص میانگین نزدیکترین همسایه، روش فازی بهترین الگوی جانمایی (پراکنده) را با 99 درصد اطمینان نشان می دهد. همچنین تابع چگالی احتمال نیز ارائه دهنده الگوی پراکنده ای از ایستگاه های پیشنهادی است. دایره فاصله استاندارد نیز موید این نکته است که الگوی فضایی نقاط پیشنهادی در روش فازی و تابع چگالی احتمال به صورت پراکنده تری نسبت به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی قرار دارد. نتایج این مطالعه نشان دهنده بهینه بودن جواب های مکانی حاصل از روش های فازی و تابع چگالی احتمال نسبت به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی است.
نتیجه گیری: نتایج کلی روش های تصمیم گیری مورد استفاده در این مطالعه نشان دهنده نیاز شدید به احداث ایستگاه های جدید در مناطقی از شهر مشهد که عمده آن در مناطق شمال غربی است. همچنین نتایج این تحقیق نشان دهنده امکان استفاده از روش تابع چگالی احتمال بعنوان روش تصمیم گیری در سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت جانمایی و اولویت بندی مکان های احداث ایستگاه های سنجش کیفیت هوا است.
یعقوب حاجی زاده، شاهرخ نظم آرا، حکیمه طیری، ایمان پارسه،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در طول چند دهه گذشته، آلودگی هوا به دلیل افزایش مرگ و میرهای ناشی از آن، کانون توجهات جهانی شده است. در این مطالعه، آلایندههای آلی فرار (VOCs) و هیدروکربنهای کل (THCs) در هوای محیطی یک مجتمع پتروشیمی در ایران سنجش شد. همچنین، ارتباط این آلایندهها با برخی از متابولیتهای ادراریشان در کارگران این مجتمع بررسی شد.
روش بررسی: آلایندههای مذکور طی دو مرحله، در بهار (40 نمونه) و تابستان (40 نمونه)، در هوای واحدهای مختلف مجتمع مذکور مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، مقدار بیومارکرهای این آلایندهها در 31 پرسنل، مطابق روشهای استاندارد NIOSH با استفاده از دستگاه GC-FID و TD/GC-MS سنجش شد.
یافتهها: میانگین کلی THCs در فصل بهار و تابستان به ترتیب ppm 14/06 و ppm14/09 و ppm 15/85 بود؛ این میزان برایVOCs ppm 16 بود. بیشترین مقدار ppm THCs 48/19 و 47/63ppm VOCs در هوای محیطی واحد بازیافت سنجش شد. در تابستان، میانگین کلی متابولیتهای ادراری شامل اسیدکاربولیک (فنل)، فنیلگلیاکسیلیک اسید، و ماندلیکاسید بر حسب واحد mg/g creatinine به ترتیب 16/67، 34/8، و 67/24 بود؛ در بهار، این میانگین بر حسب واحد mg/g creatinine به ترتیب 15/34، 57/34 و 5/30 بود.
نتیجهگیری: متغیرهای زمینهای مثل سن، وزن، و سیگار اثرات متفاوتی بر روی متابولیتها داشت. مقادیر آلایندههای سنجش شده از مقادیر رهنمود پیشنهاد شده توسط انجمن متخصصین بهداشت صنعتی آمریکا (ACGIH) کمتر بود. همچنین، مقادیر متابولیتهای سنجششده در ادرار، از شاخص مواجهه بیولوژیکی (BEI) ارائه شده توسط ACGIH کمتر بود.
آزاده توکلی، عبدالحسین پریزنگنه، یونس خسروی، پریسا همتی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: رادن بعلت تاثیرگذاری بر سلامت بسیار مورد توجه است. مناطق شمالی ایران پتانسیل بالای انتشار رادن دارند و پژوهش حاضر به اندازهگیری غلظت رادن در منازل مسکونی شهرستان طارم- زنجان و مقایسه آن با مقادیر استاندارد و مجاز بینالمللی پرداخته است.
روش بررسی: سیستم غیرفعال با استفاده از آشکارسازهای رد پای هستهای حالت جامد (SSNTD) بواسطه توانایی در تعیین غلظت زمینه و بازه زمانی درازمدت برای این پژوهش انتخاب و تعداد 30 آشکارساز براساس شبکهبندی مشخص در ساختمانهای مسکونی مناطق چورزق، آببر و گیلوان از توابع طارم- استان زنجان، برای مدت 3 ماه استقرار و پس از این مدت آشکارسازها برای شمارش تعداد ردپاها به آزمایشگاه ارسال شده است.
یافتهها: براساس نتایج، میانگین غلظت رادن چورزق Bq/m3 220/51، آببر Bq/m3 95/25 و گیلوان Bq/m3 119/84 بدست آمد. میانگین غلظت رادن در طارم را میتوان معادل Bq/m3 130/57 برآورد کرد. براساس مقادیر P-value میان غلظت رادن با سن ساختمان و تعداد ساکنین رابطهای دیده نمیشود. در مقایسه نتایج این پژوهش با استاندارد پیشنهادی USEPA، از مجموع نمونهها تنها یک مورد در محدوده سطح هدف رادن، 15 مورد در بازه متوسط تا سطح عمل و باقی در مواجه با سطح بالایی از رادن و نیازمند اقدامات اصلاحی هستند. نسبت به خطوط راهنمای WHO نیز 12 نمونه کمتر از حد مرجع و باقی نمونهها در سطح بالاتر قرار میگیرند.
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش و دیگر مطالعات، مواردی چون آنالیز خاک قبل از ساخت و ساز، بکارگیری مصالح مقاوم در برابر نشت و نفوذ و پایش مداوم سطح رادن در منطقه پیشنهاد میشود.
شقایق خالدان، لعبت تقوی، پروانه پیکان پورفرد،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش جمعیت و در نتیجه افزایش روزافزون نیازهای بشری منجر به گسترش روزبهروز صنایع شده و مدیریت نادرست بخشهای صنعتی منجر به آلودگی هر چه بیشتر اراضی و در نتیجه آسیبهای جبرانناپذیر به طبیعت و موجودات زنده میگردد. لذا بررسی نقش مراکز صنعتی در آلودگی خاک یکی از مهمترین اقدامات در زمینه کنترل آلودگیها است.
روش بررسی: مجتمع صنعتی فولاد مبارکه نیز از این امر مستثنا نبوده، بدین منظور اراضی اطراف مجتمع فولاد مبارکه اصفهان انتخاب و در یک شبکه منظم km 2 در یک بافر km 10 اقدام به نمونهبرداری از خاک سطحی گردید. تعداد 49 نمونه از نقاط مختلف برداشت شد. پارامترهای خاک از جمله بافت، اسیدیته و شوری اندازهگیری شد و همچنین میزان فلزات سنگین سرب و کادمیوم نیز با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله اندازهگیری گردید.
یافتهها: آنالیز دادهها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و با استفاده از تکنیکهای زمینآماری نشان داد که دادهها نرمال هستند و با توجه به میزان RMS (Root mean square) کمتر مدل کروی مدلی مناسب برای بررسی تغییرات مکانی سرب و کادمیوم است. بیشترین و کمترین میزان غلظت سرب به ترتیب mg/kg 50/88و mg/kg 26/71و برای کادمیوم نیز mg/kg 6 و mg/kg 1/26 بوده است. نتایج همچنین گویای آن است که بین غلظت عناصر مذکور و ویژگیهای خاک ارتباط معنیداری وجود ندارد (0/05p>)؛ اما بین غلظت دو عنصر با یکدیگر ارتباط معنیداری دیده شد (0/001p<) همچنین نتایج تحقیق حاضر نشاندهنده آن است که جهت باد غالب نقش مهمی در پراکنش سرب و کادمیوم در منطقه مورد مطالعه داشته است.
نتیجهگیری: نتایج بدست آمده نقش مجتمع صنعتی در آلودگی محیط را نشان میدهد. چرا که کانون اصلی سرب در شرق و جنوب غربی کارخانه فولاد مبارکه و برای کادمیوم نیز در شرق و غرب کارخانه بوده است. لذا انجام اقدامات مدیریتی و پایش دقیقتر جهت حفاظت از محیطزیست در صنعت مذکور الزامی است.