29 نتیجه برای سلامت
حمید کاریاب، رضا قنبری، مهدی رنجبران، امیرمسعود طاهرخانی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: نظر به ماهیت بسیاری از پروژههای عمرانی، ارزیابی اثرات آنها بر سلامت انسان ضروری است. با توجه به فقدان الگوی مشخص، هدف از اجرای این مطالعه ارائه ابزاری جهت اولویتبندی اثرات ساخت و بهره برداری نیروگاه سیکل ترکیبی بر سلامت جسمی بود.
روش بررسی: با مرور مستندات و مصاحبه با 15 متخصص، متغیرهای موثر بر سلامت جسمی در ساخت و بهره برداری نیروگاههای سیکل ترکیبی شناسایی شدند. سپس سنجش روایی محتوایی گویهها انجام و پرسشنامه احصاء شده جهت تعیین دامنه، مدت، احتمال، بزرگی و گستردگی اثرات بهداشتی با استفاده از مقیاس چند گزینهای لیکرت در اختیار متخصصان گذاشته شد. در نهایت با روشی ابداعی فاکتورهای دارای اولویت زیاد برای ارزیابی اثرات تعیین شدند.
یافتهها: براساس نظرات متخصصین، 480 گویه موثر بر سلامت جسمی در ساخت و بهره برداری از نیروگاههای سیکل ترکیبی شناسایی شد که پس از تعیین شاخص و نسبت روایی محتوایی تعداد 41 گویه حذف گردید. نتایج مطالعه نشان میدهد که بیماریهای منتسب به انتشار ذرات معلق (PM2.5 و PM10)، بیماریهای منتسب به انتشار (SO2) و بیماریهای منتسب به انتشار اکسیدهای ازت در شرایط عادی و اضطراری مهمترین اثرات مرتبط با ساخت نیروگاههای سیکل ترکیبی را تشکیل میدهد.
نتیجهگیری: روش ارائه شده در این مطالعه، شناسایی فاکتورهای مؤثر بر سلامت جسمی، تعیین دامنه و اولویتبندی آنها را جهت ارزیابی اثرات ساخت و بهره برداری از نیروگاه سیکل ترکیبی بر سلامت جسمی قابل اجرا مینماید.
مقیسه شرافتی، غلامحسین عبدالله زاده، محمد شریف شریفزاده، محمدرضا محبوبی،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کاربرد آفت کش ها جهت مبارزه با آفات و بیماری های گیاهی ضروری است. مصرف گسترده و غیرایمن آفت کش ها توسط کشاورزان ریسک های مختلفی برای سلامت انسان ها و محیط زیست در پی داشته است. بر این اساس در مطالعه حاضر به بررسی دانش، نگرش و رفتار کشاورزان درباره کاربرد آفتکشها و مشکلات سلامتی ناشی از استفاده آنها پرداخته میشود.
روش بررسی: روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. جامعه هدف کلیه کشاورزان و باغداران شهرستان گلوگاه، استان مازندران به تعداد 6170 نفر است. نمونه ها به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله ای از 2 دهستان و 13 روستا انتخاب شدند و اطلاعات از طریق 397 پرسشنامه جمعآوری شد. برای پردازش دادههای تحقیق از آزمون های آماری من ویتنی، کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن و مدل رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: پاسخگویان دانش کافی درخصوص مصرف ایمن آفت کش ها ندارند. نگرش پاسخگویان نسبت به مصرف آفت کش ها مثبت بود. بیشتر پاسخگویان اقدامات ایمنی را کمتر لحاظ می کنند و کاربرد وسایل حفاظت شخصی موثر (ماسک، دستکش و عینک حفاظتی) و دفع بهداشتی باقیمانده آفت کش ها کمتر لحاظ میشود. سرگیجه، مشکلات پوستی، سردرد و استفراغ از شایعترین علائم بیماری های ناشی از کار با آفت کش ها است. یافته های تحلیل رگرسیونی بیانگر این بود که برخورداری از دانش و نگرش مناسب درخصوص مصرف ایمن آفت کش ها تاثیر مثبتی بر ارتقای رفتار ایمنی حین مصرف دارد.
نتیجهگیری: ارتقای دانش مرتبط با اقدامات ایمنی و تشویق به استفاده از اقدامات حفاظتی اثربخش مانند پوشیدن ماسک، عینک محافظ و دستکش باید در اولویت برنامه های آموزشی و ترویجی باشد.
نجمه شاه مهدی، بهاره قریشی، حسن اصلانی، سعیده غفاری فر، محمد شاکر خطیبی، محمد مسافری، عبدالرضا شقاقی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با شناسایی دقیق مسائل زیستمحیطی افراد میتوانند مهارتهایی را برای حل بهتر مشکلات محیطی بهدست آورند. به همین منظور مناسبترین روش، سنجش نیازهای آموزشی افراد است تا زمینه برای ارتقا دانش محیطی هموار شود. تحقیق حاضر با هدف نیازسنجی دورههای آموزشی برای توانمندسازی متخصصین انجام میشود تا با افزایش دانش آنها در مورد مسائل زیستمحیطی و آموزش به سایرین به توان گام مهمی در بهبود سلامت محیطزیست در جامعه برداشت.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی نیازسنجی با استفاده از تکنیک دلفی بود. در مرحله اول لیست سوالات طراحی شده در اختیار 150 نفر (اعضای هیات علمی، کارشناسان و دانشجویان) قرار گرفت تا نظرات خود را در حیطههای مطرح شده بیان نمایند. در مرحله دوم لیست سوالات تکمیلی با عنوان نیازهای عمومی برای اعضای هیات علمی، نیازهای تخصصی برای کارشناسان و نیازهای عمومی و تخصصی برای دانشجویان مجدد در اختیار افراد قرار گرفت و اهمیت موضوعات مطرح شده از دید آنها بررسی شد. در نهایت مهمترین موضوعات توسط متخصصین اولویتبندی گردید. تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد.
یافتهها: تعداد کل نیازهای آموزشی که از مرحله اول دلفی استخراج شدند، 120 مورد بود که 31 مورد مربوط به نیازهای عمومی (حیطه تدریس و ارزشیابی 11 مورد، حیطه پژوهش 10 مورد و حیطه ارتباطات و توسعه فردی 10 مورد) و 89 مورد مربوط به نیازهای تخصصی (آلودگی هوا 27 مورد، مدیریت پسماند 23 مورد، تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از پساب 17 مورد، تصفیه و آلودگیهای آب 10 مورد و آلودگی خاک و روشهای حذف آن 12 مورد) بود. در مراحل دوم و سوم درجه اهمیت این موارد توسط گروههای هدف با امتیازدهی تعیین گردید و در آخر پنج اولویت اول هر نیاز مشخص شد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه با توجه بررسی جامع سه گروه هدف و تعیین و اولویت بندی نیازها برای هر گروه علاوه بر افزایش میزان آگاهی زیستمحیطی و توانمندسازی متخصصین میتواند کارایی سیستم را افزایش دهد و گامی مهم برای برنامه ریزی آموزشی محیطزیست محسوب میشود.
مسلم انصاری نسب، نجمه بیدمال،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در بین گازهای گلخانه ای به دلیل اینکه گاز CO2 بیشترین نقش را داشته بنابراین اثر آن بر شاخصهای سلامت مانند امید به زندگی حائز اهمیت است. از اینرو یکی از چالشهای مهم بخش سلامت کشورها، اثر انتشار آلاینده های محیطی بهویژه گاز CO2 بر امید به زندگی مردان و زنان است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی-تحلیلی و کاربردی با رویکرد اقتصاد سلامت است. این مقاله به بررسی اثر انتشار آلاینده ها مخصوصاً CO2، درآمد سرانه، نرخ مرگومیر و نرخ تولد به تفکیک بر امید به زندگی ایرانیان پرداخته است. این تحلیل با استفاده از رگرسیون کوانتیل در نرمافزار EViews10 برای دوره زمانی 1960 تا 2019 انجام گرفته است. در این مطالعه ابتدا اثر انتشار آلاینده ها بر امید به زندگی کل ایرانیان محاسبه شده است. سپس اثر CO2 بر امید زندگی زنان و مردان ایرانی در چندک های مختلف برآورد شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که اثر انتشار گاز کربن دیاکسید سرانه بر امید به زندگی کل (0/133-) بوده و اثر انتشار این آلاینده بر امید به زندگی مردان (0/170-) و زنان (0/127-) هر دو منفی و معنیدار برآورد شده است بهنحویکه این اثر بر امید به زندگی مردان 0/43 درصد بیش از زنان بوده است. همچنین اثر مرگومیر بر امید به زندگی منفی بوده و اثر درآمد سرانه بر امید به زندگی مثبت بوده است. همچنین نرخ تولد بر امید به زندگی زنان اثری مثبت داشته درحالیکه بر مردان اثری منفی داشته است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بهخوبی نشان داد انتشار CO2 بر امید به زندگی کل، مردان و زنان اثری منفی داشته است. لذا برای افزایش امید به زندگی در کشور ایران باید به کنترل انتشار آلاینده ها مخصوصاً CO2 پرداخته شود. بنابراین این نتایج می تواند به تصمیم سازان و سیاست گذاران کلان کشور جهت کنترل آلاینده های محیطی برای افزایش امید به زندگی کمک مناسبی نماید.
سارا اردو، رضا ارجمندی، عبدالرضا کرباسی، علی محمدی، جمال قدوسی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی فرصتها و چالشهای پیش روی توسعه انرژیهای تجدیدپذیر ایران در بخش صنعت برق در جهت کاهش انتشار گازهای گلخانهای و ارتقاء سلامت و ارائه راهکارهای مدیریتی با استفاده از مدل تحلیلی SWOT-AHP انجام شده است.
روش بررسی: با استفاده از بررسی ادبیات موضوع و نظرسنجی، روش SWOT جهت شناسایی عوامل درونی شامل نقاط قوت (S) و ضعف (W)، و همچنین عوامل بیرونی شامل تهدیدها (T) و فرصتها (O) بکار گرفته شده است. راهبردهای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران استخراج شده است. با کمک ماتریس SWOT و روش AHP راهبردهای پیشنهادی رتبه بندی شدهاند.
یافتهها: با توجه به محاسبات ماتریسSWOT ، مجموع امتیاز عوامل درونی و عوامل بیرونی بهترتیب 4/1 و 4/4 از 5 بدست آمده است که نشان دهنده توان بالای داخلی و فرصتها است. مهمترین نقاط قوت پتانسیل بالای انرژی خورشیدی در کشور، فرصت اصلی برتر قوانین حمایتی برای تشویق بخش خصوصی، مهمترین نقطه ضعف عدم دیدگاه خوشبینانه مدیران و سیاستمداران کشور به انرژیهای تجدیدپذیر و تهدیدهای اصلی تمایل کم سرمایه گذاری بخش خصوصی، تورم غیر قابل پیش بینی اقتصادی کشور و قیمت پایین سوختهای فسیلی است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش در چهار دسته راهبرد WO، WT، ST،SO ارائه شده است. در بخشSO مهمترین آنها افزایش نرخ خرید تضمینی برق تجدیدپذیر و ایجاد بازار انرژیهای تجدیدپذیر است. در بخشST مهمترین راهبردها تاسیس صندوق انرژیهای تجدیدپذیر و امکان صادرات برق توسط بخش خصوصی است. در بخش WT از مهمترین راهکار میتوان به اصلاح قراردادهای تضمینی خرید برق اشاره کرد. در بخش WO متقاعد کردن نهادهای دولتی مرتبط جهت تامین زیر ساختهای لازم و حمایت از شرکتهای دانش بنیان از مهمترین راهبردها هستند.
فریده مصطفائی، محمود علی محمدی، مسعود یونسیان، زهرا طیبی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: ﺑﺮونﺳﭙﺎری خدمات به بخش خصوصی می تواند گامی در جهت نیل به اهداف ارتقاء سلامت جامعه، اشتغال زایی، دسترسی مناسب تر و ارتقاء کیفیت خدمات سلامت باشد. در همین راستا جهت ارتقای وضعیت بهداشتی مراکز تهیه، توزیع و فروش مواد غذایی و افزایش ایمنی غذایی با استناد به مصوبه دولت، دفاتر خدمات سلامت در سطح شهر تهران ایجاد شد. این مطالعه با هدف تاثیر تاسیس دفاتر خدمات سلامت بر شاخص های بهداشت محیط انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقایسه ای، دفاتر خدمات سلامت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران (5 دفتر تحت پوشش مرکز بهداشت جنوب تهران، 1 دفتر در شهرستان اسلامشهر و 3 دفتر در شهرری) موردمطالعه قرار گرفته شد. هفت شاخص سلامت محیط متاثر از خدمات ارائه شده در دفاتر، سال های پیش از ایجاد دفاتر خدمات سلامت (1393 تا پایان 1395) با سالهای پس از ایجاد آن (1396 الی 1398) با هم مقایسه شدند. اطلاعات شاخص ها توسط نرم افزار Excel،SPSS و آزمون های آماری آنالیز و با هم مقایسه شدند.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد ارتباط معنیدار قبل و بعد از تاسیس دفاتر خدمات سلامت در اماکن عمومی و مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی متخلف معرفی شده، اماکن عمومی دارای معیار بهداشتی، درصد شاغلین دارای گواهی نامه آموزش بهداشت، کارت بهداشت و درصد پوشش بازرسی دیده نشد ( < p0/05). با این حال ارتباط برای شاخص های مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی دارای معیار بهداشتی و اماکن عمومی و مراکز تهیه و توزیع مواد غذایی تعطیل شده با توجه به مقدارp معنی دار گزارش شد.
نتیجهگیری: یافتههای بدست آمده اولین بررسی انجام شده برای اثربخشی این دفاتر روی شاخصهای مذکور در ایران است. لذا کیفیت عملکرد، ارزیابی هزینه-فایده و ضرورت وجود این دفاتر نیاز به نظارت و بررسی بیشتر به منظور ارتقاء درصد پوشش ممیزی ها دارد.
غلامعلی جاودان، حمیدرضا غفاری، ضحی حیدری نژاد، ناهید زراعی، سمیه حسینوند تبار، فاطمه پوررمضانی، مهرداد احمدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: چای بهدلیل عطر، طعم و خواص دارویی مفیدی که دارد بهعنوان یکی از محبوبترین و پرمصرفترین نوشیدنیها در جهان شناخته شده است. آلودگی چای با فلزات سنگین ممکن است تهدید جدی برای سلامتی انسان باشد. هدف از این مطالعه بررسی غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه) در چای سیاه وارداتی به جنوب ایران و ارزیابی ریسک سرطانزایی و غیر سرطانزایی مواجهه با آنها برای مصرفکنندگان بود.
روش بررسی: بدین منظور 94 نمونه چای سیاه از 15 برند وارداتی از هندوستان در سال 1399 انتخاب شدند. غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. بعد از تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونههای چای سیاه ارزیابی ریسک سلامتی با استفاده از تکنیک شبیهسازی مونت کارلو تعیین گردید.
یافتهها: براساس نتایج میانگین غلظت فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با 0/02±0/03، 0/16±0/22، 7/69±15/67، 0/01±0/02 و mg/kg 0/005±0/006 بود. مقادیر شاخص خطر غیر سرطانزایی (HQ) فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با 2-10×1/07، 3-10×6/37، 5-10×3/45، 2-10×2/05 و 4-10×7/19 بود.
نتیجهگیری: بنابراین با توجه به یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که مقادیر غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، جیوه و کادمیوم) در چای سیاه با سطح استاندارد ایران و رهنمود سازمان جهانی بهداشت سازگار بود. همچنین میانگین شاخص خطر سرطانزایی برای فلز آرسنیک 6-10×4/49 بود که بسیار پایینتر از سطح قابل قبول خطر سرطانزایی است (6-10). بنابراین مقادیر غلظت پنج عنصر بالقوه سمی در چای سیاه مورد مطالعه هیچ خطر قابل ملاحظهای را برای مصرفکنندگان نشان ندادند.
پگاه قشلاقی، احسان کامرانی، ابوالفضل ناجی، مسلم دلیری،
دوره 15، شماره 2 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه احداث آب شیرین کنها در سواحل در حال گسترش است، با این حال اطلاعات محدودی درباره اثرات ناشی از تخلیه پساب آنها بر سلامت اکوسیستم دریایی موجود است. از اینرو پژوهش حاضر به هدف بررسی تأثیر پساب رهاسازی شده این تاسیسات در اکوسیستم ساحلی خلیج فارس بر بازماندگی و تعادل یونی گونه خرچنگ شناگر آبی (P.segnis) تحت شرایط آزمایشگاهی انجام شد.
روش بررسی: پساب دو نوع آب شیرین کن فعال در استان هرمزگان با فناوری های اسمز معکوس (RO) و حرارتی (MED) جمع آوری شد. سپس تعداد 75 عدد خرچنگ (P.segnis) با میانگین (±SD) عرض کاراپاس cm2/18±9/71 و وزن کل g 1/04±61/22 از سواحل بندرعباس زنده گیری به آزمایشگاه منتقل گردید. نمونه ها در 5 تیمار (با 3 تکرار) کاملا تصادفی تیماربندی و به مدت 60 روز تحت آزمایش قرار گرفتند. مرگ و میر نمونه ها ثبت و در پایان از همولنف نمونه ها جهت اندازه گیری الکترولیت های بدن (سدیم، کلسیم، منیزیم و پتاسیم) نمونه برداری شد.
یافتهها: میزان بقا خرچنگ ها در تیمارهای پساب نسبت به تیمار شاهد (86 درصد) کاهش یافت که این کاهش در تیمارهای RO 100 درصد وMED 100 درصد بهترتیب با مقادیر 46/7 درصد و 40 درصد بسیار محسوس بود (0/01>p). همچنین سطح الکترولیتهای مورد بررسی نسبت به تیمار شاهد یک روند افزایشی را نشان داد که این افزایش در تیمارهایRO 100 درصد وMED 100 درصد شدیدتر بود (0/01>p).
نتیجهگیری: آزمایش حاضر نشان داد که تخلیه پساب آب شیرین کنها باعث بروز تغییرات فیزیولوژیک در موجودات آبزی می شود که در محیط طبیعی با هم افزایی سایر استرس های اکولوژیک می تواند به مراتب اثرات شدیدتری داشته باشد. بنابراین ضرورت دارد که مدیران اجرایی برای به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی پساب واحدهای آب شیرین کن تدبیری بیاندیشند، چرا که پیشگیری بهتر از درمان است.
حمید کاریاب، محمد مهدی امام جمعه، شیدا ذکریایی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پسماند تولیدی در تصفیه خانه های فاضلاب صنعتی به دلیل حضور فلزات سنگین در زمره پسماندهای ویژه طبقه بندی می گردد و مواجهه با آنها می تواند موجب اثرات سوء سلامتی و محیط زیستی شود. هدف مطالعه حاضر شناسایی پسماندهای ویژه و ارزیابی ریسک مرتبط با حضور فلزات سنگین در لجن تصفیه خانه فاضلاب یک شهر صنعتی بود.
روش بررسی: شناسایی پسماندها با استفاده از چک لیست و طبقه بندی آنها مطابق رهنمود کنوانسیون بازل انجام شد. استخراج فلزات سنگین با اسیدشویی و آنالیز با دستگاه جذب اتمی صورت پذیرفت. ارزیابی ریسک اکولوژیکی با تعیین شاخص های زمین انباشتگی و پتانسیل ریسک محیطی انجام شد. ارزیابی ریسک سلامتی با برآورد نسبت مخاطره و خطر سرطان اضافی در کل عمر انجام پذیرفت.
یافته ها: بیشترین میزان تولید پسماند ویژه به لجن با مقدار kg/month 3900/0 اختصاص داشت. کروم با غلظت mg/kg 52/15±95/89 در بالاترین غلظت شناسایی شد. سطح آلودگی کروم و نیکل در محدوده پایین و کادمیوم بسیار شدید ارزیابی شد. ریسک اکولوژیکی سرب در محدوده قابل توجه و ریسک خیلی زیاد برای کادمیوم برآورد شد. نسبت مخاطره منتسب به مواجهه با فلزات سنگین کمتر از 1 و ریسک سرطانزایی مواجهه تنفسی و پوستی با فلزات سنگین، کمتر از حد خطر قابل پذیرش WHO برآورد شد.
نتیجه گیری: یافته مطالعه نشان داد بیشترین میزان پسماندهای ویژه در تصفیه خانه فاضلاب یک شهر صنعتی به لجن اختصاص دارد. اگرچه غلظت فلزات سنگین کمتر از حدود مجاز بود، لجن تولید شده در تصفیه خانه ریسک اکولوژیکی بالایی داشت. بنابراین انباشت و انتقال لجن باید با رعایت ملاحظات محیطی و منطبق با مفاد کنوانسیون بازل صورت پذیرد.
طه محمد حسینی، حسین سعادتی، جبرائیل نسل سراجی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به آمار قابل توجه افراد آسیب دیده در استخرهای آبگرم معدنی، هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی برای سنجش و مدیریت ریسک در استخرهای آب گرم معدنی است.
روش بررسی: برای تهیه مدل مفهومی ریسک در چهار مرحله اقدام گردید که شامل تعیین شمای کلی مدل، شناسایی پارامترها، ارزیابی و امتیازدهی به پارامترها براساس فرم جمع آوری داده، با روش تحلیل سلسله مراتبی و ارزشیابی و تعیین ریسک نهایی استخرها است. با توجه به محدوده استاندارد مجاز هر پارامتر، براساس وزن های بدست آمده، طبقات ریسک سلامت، ایمنی و محیط زیست در پنج محدوده برای هر پارامتر بدست آمد. نهایتا با تجمیع این پارامترها، امتیاز نهایی ریسک استفاده از هر استخر حاصل می شود. به منظور ارزیابی مدل ارائه شده، مقدار ریسک استخرهای آب گرم معدنی استان اردبیل با روش ابداعی این تحقیق، بدست آمد.
یافتهها: مطابق نتایج، بیشترین ریسک گروه سلامت، در استخر آبگرم گاومیش گلی با امتیاز 16/25، در گروه ایمنی، استخر آبگرم قطورسویی با امتیاز 70/25، و در گروه محیط زیستی، نیز آبگرم قطور سویی با امتیاز 7/125، ثبت شد. درنهایت به ترتیب امتیاز ریسک، استخر قطورسویی و گاومیشگلی دارای سطح ریسک غیرقابل قبول بوده، آبگرم های قینرجه، شابیل، برجلو و سبلان در سطح ریسک زیاد قرار دارند.
نتیجه گیری: مدل ارائه شده با شواهد و مدارک وقایع پزشکی قانونی مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. با توجه به نتایج مدل مفهومی ریسک و امتیاز بهدستآمده برای هر جزء و اجزای فرعی، میتوان راهحلهای مناسب، بهمنظور کاستن از سطح ریسک در هر استخر آب گرم ارائه کرد.
مهدیه جعفری، ابوالفضل ناجی، مسلم شریفی نیا، مسلم دلیری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروپلاستیک ها با ورود به زنجیره غذایی آبزیان سبب آسیب به دستگاه گوارش، اختلال در چرخه تولیدمثل و در نهایت مرگ آنها می شوند. تحقیق حاضر با هدف بررسی آلودگی میکروپلاستیک در دستگاه گوارش میگوهای وانامی پرورشی در برخی از مزارع پرورش میگو در استان های بوشهر، خوزستان و هرمزگان انجام شد.
روش بررسی: نمونه برداری از دو مزرعه پرورش میگو در هر بندر شامل بندر ریگ در استان بوشهر، بندر چوئبده در استان خوزستان و تیاب جنوبی واقع در استان هرمزگان انجام شد. تعداد 90 نمونه میگو در طول ماه های خرداد تا مهر 1399 از هر مزرعه پرورشی در مجموع 540 نمونه میگو به صورت تصادفی جمع آوری گردید. روش شناسایی میکروپلاستیک ها به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتر FT-IR انجام شد.
یافته ها: بیشترین فراوانی میکروپلاستیک ها مربوط به میگوهای پرورشی در مزارع استان خوزستان با میزان 41/11 درصد بود و در استان های هرمزگان و بوشهر به ترتیب با 28/88 و 17/70 درصد میزان کمتری از آلودگی میکروپلاستیک مشاهده شد. میانگین میکروپلاستیک ها براساس تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA One-way) در دستگاه گوارش میگوی در ایستگاه های مورد مطالعه اختلاف معنی داری داشت (0/05p<). بیشترین نوع و رنگ میکروپلاستیک در دستگاه گوارش میگوهای مزارع پرورشی همه استان ها متعلق به فیبر و رنگ سیاه بود. پلی پروپیلن و پلی استایرن در میکروپلاستیک های یافت شده در دستگاه گوارش میگوها شناسایی شدند.
نتیجه گیری: در دستگاه گوارش برخی از میگوهای مزارع پرورشی مورد بررسی در این پژوهش شامل هر سه استان بوشهر، خوزستان و هرمزگان میکروپلاستیک مشاهده شد، بیشترین فراوانی میکروپلاستیک ها در دستگاه گوارش میگوها مربوط به مزارع پرورش استان خوزستان بود و دستگاه گوارش میگوها در استانهای هرمزگان و بوشهر به ترتیب از میزان کمتری میکروپلاستیک برخوردار بودند.
محدثه بداغی، طیبه رسوله وندی، امیرحسین محوی، حسین آذرپیرا،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بدلیل وجود بیماریهای عفونی و آلودگیهای انگلی در مهدکودکها، رعایت نکات بهداشتی در این مراکز از اهمیت خاصی برخوردار است. این مطالعه تحلیلی مقطعی با هدف بررسی وضعیت بهداشت محیط مهدکودکهای شهر ساوه در سال 99 انجام شد.
روش بررسی: چک لیستی با 133 سوال که شامل 57 سوال مختص شرایط کرونا برگرفته از دستورالعمل گام دوم مبارزه با ویروس کرونا و 76 سوال از آیین نامه 150/920318 طراحی گردید. تمامی مهدکودکهای فعال (9 مورد) وارد مطالعه شدند و جواب سوالات به صورت بله، خیر و مصداق ندارد ثبت و با استفاده از نرم افزار SPSS، T مستقل، کای اسکوئر و آنالیز واریانس یک طرفه آنالیزگردید.
یافته ها: نتایج بدست آمده از آنالیز چک لیست ها نشان داد که مطابقت وضعیت بهداشتی انواع مهدکودکها با آیین نامه 150/920318، دارای مطلوبیت کل که شامل بهداشت فردی (81/4 درصد)، بهداشت مواد غذایی (63 درصد)، بهداشت ابزار و تجهیزات (66/5 درصد)، بهداشت ساختمان (78 درصد)، آموزش بهداشت (90 درصد)، ملاحظات درخصوص مواد گندزداها بر پایه الکل (92 درصد) و ملاحظات درخصوص سفید کنندهها (94 درصد) بودند. بین سرانه هرکودک با حیطههای مختلف چک لیست ارتباط معنیداری وجود نداشت (0/05<p).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که وضعیت کلی بهداشت محیط مهدکودکهای شهرستان ساوه مطلوب بوده و فقط دومتغیر بهداشت ابزار و تجهیزات (66/5 درصد) و همچنین بهداشت مواد غذایی (63 درصد) کمترین مطلوبیت را در بین عوامل بررسی شده دارا بودند، که باید به این مهم رسیدگی گردد.
محمد مسافری، فرهاد غیوردوست، رضا دهقانزاده، حسن اصلانی، سپیده نعمتی منصور، ندا گیلانی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: سیر تحولات در نظام سلامت و آموزش پزشکی و سایر علوم مرتبط از جمله سلامت محیطزیست چالشی جهانشمول است. در تحقیق حاضر محتوی آموزشی بهداشت محیط و بازنگری در آن از دیدگاه دانشآموختگان و دانشجویان رشته مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی-مقطعی بود. در این پژوهش از طریق دو چکلیست نظرات دانشجویان و دانشآموختگان بهداشت محیط درخصوص لزوم بازنگری در محتوی آموزشی رشته با توجه به مقتضیات زمان و در نظر گرفتن وضعیت آینده، با مشارکت 441 نفر بررسی گردید. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام شد.
یافتهها: با توجه به نتایج بهدست آمده، 73/7 درصد دانشآموختگان بر این باور بودند که محتوی آموزشی رشته بهداشت محیط در ایران با کشورهای توسعه یافته دارای تفاوتهای اساسی است. 81/7 درصد اعتقاد داشتند محتوی آموزشی ارائه شده به دانشجویان بهداشت محیط تناسبی با وظائف آنها در عمل ندارد. 91/4 درصد موافق با بازبینی در شرح وظائف مندرج در کوریکولوم آموزشی برای دانشجویان مقاطع مختلف رشته فوقالذکر بودند. 88/4 درصد معتقد بودند که بازنگری در محتوی آموزشی این رشته با توجه به "تغییر وظائف اجرایی و عملی بهداشت محیط طی سالهای گذشته"، ضروری است.
نتیجهگیری: اکثریت قاطع دانشآموختگان رشته بر لزوم بازنگری در محتوی آموزشی رشته بهداشت محیط با در نظر گرفتن مقتضیات زمان تأکید داشتند. لازم است حوزه بهداشت محیط در کشور با توجه به تغییر وضعیت و نیز ظهور شاخصهای جدید مجدداً بازتعریف شود.
عطیه شریفی، مسلم دلیری، محمد نیرومند، سیدعلیرضا سبحانی، مسلم شریفی نیا،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: حضور بقایای ترکیبات فعال دارویی (به ویژه آنتیبیوتیکها) در طبیعت، می تواند برای سلامت محیط زیست و جامعه انسانی بسیار خطرآفرین باشد. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی اثرات تماس طولانیمدت غلظت های مختلف آنتیبیوتیک آموکسیسیلین موجود در محیط پرورشی بر مقاومت در برابر استرس محیطی و ترکیبات بیوشیمیایی در بدن میگوی پاسفید غربی (P. vannamei) انجام شد.
روش بررسی: در قالب یک طرح کاملاً تصادفی تعداد 600 قطعه میگو با میانگین (± انحراف معیار) وزن g 0/37± 9/28 و طول کل cm 1/77±9/23 در چهار تیمار آزمایشی فاقد آلودگی آنتیبیوتیک آموکسیسیلین در محیط پرورشی (تیمار کنترل یا 1) و سه تیمار دیگر با غلظتهای 100، 300 و μg/L 500 آنتیبیوتیک موجود در آب (به ترتیب تیمارهای 2، 3 و 4) و در سه تکرار به مدت 60 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. در پایان آزمایش، از هر تیمار 5 نمونه میگو برای آزمایش ترکیبات بیوشیمیایی لاشه (پروتئین، چربی، رطوبت و خاکستر) نمونه برداری شد. همچنین تعداد 10 عدد میگو از هر تیمار نیز به طور تصادفی انتخاب و در ظروف های پلاستیکی با گنجایش L 50 به مدت h 48 تحت استرس شوری ppt 50 قرار گرفتند و در پایان میزان بازماندگی محاسبه شد.
یافتهها: نتایج آزمایش ترکیبات بیوشیمیایی بدن نشان داد که مقادیر درصد رطوبت و پروتئین لاشه در بین تیمارها تفاوت معنیداری نداشتند (0/05<p). سطح چربی لاشه به طور کلی در تیمارهای تحت آلودگی آنتی بیوتیک نسبت به تیمار کنترل افزایش یافت، اما این افزایش فقط برای تیمار 2 (با مقدار 5/50±29/30) معنی دار بود (0/05>p). درصد خاکستر نیز به ترتیب در تیمارهای کنترل و تیمار 4 کمترین مقدار را داشت که از نظر آماری با مقادیر تیمارهای 2 و 3 متفاوت بود (0/05> p). بیشترین میزان بازماندگی میگوها تحت شرایط مواجهه با استرس شوری نیز در تیمارهای 2 و 3 (با مقدار 95 درصد) و کمترین مقدار نیز در تیمار 4 (با مقدار 70 درصد) مشاهده شد که به طور کلی با تیمار کنترل تفاوت معنی داری داشتند (0/01>p).
نتیجهگیری: وجود بقایای آلودگی آنتیبیوتیک آموکسی سیلین در دوزهای بالا (حتی در کوتاه مدت) می تواند بر میزان مقاومت طبیعی میگو در برابر استرس محیطی تأثیر منفی داشته باشد که این ممکن است به دلیل ایجاد اختلال در سوختوساز ترکیبات پروتئین و چربی در بدن باشد.
احسان رفیعی منش، حبیب ا... اسماعیلی، فرزانه رحیم پور، محمد جواد فحول، حبیب هراتی، حسن جاهد طاهرانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کارکنان تصفیه خانه های فاضلاب در معرض عوامل مختلف زیان آور محیط کار بوده که می توانند تهدید کننده سلامت آنها باشند. در این پژوهش وضعیت سلامت کارکنان تصفیه خانه های فاضلاب مشهد مورد ارزیابی قرار گرفته تا با طراحی برنامه های مداخله ای منجر به ارتقاء سلامت کارکنان شود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی پارامترهای بیو آئروسل ها، پرتوهای UV، استرس حرارتی و گاز H2S در5 تصفیه خانه شهر مشهد اندازه گیری شدند. همچنین کلیه داده های وضعیت سلامتی، آزمایشات بالینی و استرس شغلی در دو گروه کارکنان عملیاتی و اداری مورد مقایسه تحلیلی قرار گرفتند. بمنظور بررسی وضعیت استرس شغلی از پرسشنامه استاندارد استرس شغلی HSE استفاده گردید و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 20 انجام گردید.
یافتهها: میزان کلیه پارامترها بجز گاز H2S از سطح مجاز کشوری پایین تر بودند. تعداد افراد سیگاری، دیابتی، دارای مشکل زانو درد و کاهش شنوایی در کارکنان عملیاتی بیشتر از اداری بود و فشار خون بالا، افزایش کلسترول، کمردرد و بیماری پوستی نیز در کارکنان اداری بیشتر از عملیاتی بود ولی اختلاف آماری معنی دار نداشتند. چاقی و اضافه وزن (0/009p<) و افزایش تری گلیسرید (0/05p<) در کارکنان اداری بیشتر از عملیاتی بودند و اختلاف آماری معنیدار داشتند. استرس شغلی در کارکنان عملیاتی در مقایسه با اداری در محورهای نقش (0/018p<) و ارتباط (0/002p<) از نظر آماری معنی دار شد.
نتیجهگیری: مداخلات مناسب بهداشت حرفه ای به منظور کاهش آلاینده ها، اجرای برنامه های ارگونومی و بهبود تغذیه و افزایش فعالیت فیزیکی و مدیریت استرس می تواند نقش موثری در ارتقاء سلامت کارکنان این واحدها داشته باشد.
زهرا معاوی، خوشناز پاینده، مهرنوش تدینی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: فلزات سنگین از انواع آلاینده های خطرناک موجود در محیط زیست هستند که در مواد غذایی انباشته می شوند. این پژوهش با هدف ارزیابی خطر سلامت و آلودگی برخی فلزات سنگین در سبزیهای کاهو و کلم کشت شده در سه شهرستان حمیدیه، دزفول و رامهرمز استان خوزستان انجام شد.
روش بررسی: نمونه برداری بهصورت تصادفی ساده، با سه تکرار و تعداد 15 نمونه از هر کدام از سبزیهای کاهو و کلم کشت شده در هر منطقه تهیه شدند. فلزات سنگین به کمک دستگاه جذب اتمی مدل پرکین المر 4100 سنجش شدند. ارزیابی خطر فلزات سنگین با استفاده از شاخص های آلودگی خاک و ارزیابی خطر سلامت انجام گردید.
یافته ها: بالاترین میزان فلز در کلم مربوط به روی (mg/kg 0/15±5/84) و پایین ترین مقادیر فلز کروم در کاهو (mg/kg 0/005±0/11) به دست آمد. بر اساس میزان جذب روزانه فلزات سنگین محصولات کاهو و کلم، نتایج نشان داد که بالاترین مقادیر شاخص مخاطره (HQ) را فلز سرب در کلم برای کودکان و بزرگسالان به ترتیب 8/5840 و 3/4253 در مقایسه با سایر فلزات سنگین داشتند. شاخص مخاطره فلزات نیکل و کروم در کلم بالاتر از کاهو بود، اما در مورد فلزات روی، مس و کبالت شاخص مخاطره در کاهو بالاتر از کلم به دست آمد. بالاترین مقدار شاخص سرطانزایی در کودکان برای مصرف کلم و فلز سرب 0/0291 بود. شاخص سرطانزایی فلز کروم در دو محصول کاهو و کلم (0/0003 و 0/0002) پایین ترین مقادیر را داشت. خطر بوم شناسی فلزات سنگین در خاک مزارع کشاورزی رامهرمز بالاتر از شهرهای دزفول و حمیدیه به دست آمد. فاکتور غنی شدگی فلزات سرب، کروم، مس و کبالت در خاکهای کشاورزی رامهرمز بالاتر از مناطق دیگر بود. شاخص زمین انباشتگی کروم، روی و مس در خاک مزارع کشاورزی دزفول بالاتر از خاکهای حمیدیه و رامهرمز بالاتر بود.
نتیجه گیری: با توجه با شاخص های آلودگی خاک، فلز کبالت نقش مهمی در آلودگی خاک دزفول، حمیدیه و رامهرمز داشت و فلزات سرب، نیکل، کروم، مس و روی آلودگی کمی در خاک مناطق مورد مطالعه داشتند. ارزیابی خطر سلامت فلزات سنگین خاک نشان داد که شاخص خطر فلزات سنگین سرب، نیکل، کروم، مس، روی و کبالت پایین تر از 1 به دست آمد. شاخص سرطانزایی فلزات سنگین برای بزرگسالان و کودکان کمتر از 4-10 بود. ارزیابی خطر سلامت فلزات سنگین و شاخص مخاطره آنها نشان داد مصرف کاهو و کلم در این مناطق می تواند باعث مشکلات سلامتی در افراد شود.
صفیه حسن زاد، حسین پیرخراطی، معصومه آهنگری، فرخ اسدزاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی به فلزات سنگین در محدوده های معدنی یکی از چالشهای بسیار مهم بوده و ارزیابی پتانسیل آلایندگی باطلههای معدنی و اتخاذ تدابیری جهت کاهش تأثیر آنها بر محیط زیست مهم است. در تحقیق حاضر، پتانسیل خطر باطلههای تازه دپو شده در محدوده معدنی مس سونگون مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: نمونهبرداری با توجه به شرایط باطلههای تازه دپو شده، به صورت تصادفی انتخاب شده و تعداد 26 نمونه برداشت گردید. بمنظور انجام مطالعات سنگ شناسی و کانیشناسی، تعداد 22 مقطع نازک و نازک صیقلی تهیه گردید. 26 نمونه به روش طیفسنجی نشر نوری پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) و 10 نمونه به روش پراش اشعه ایکس XRD)) مورد تجزیه قرار گرفتند.
یافتهها: کانی های سولفیدی به عنوان منشأ عمده آلودگی های زیست محیطی، در باطلههای مورد نظر سالم و فاقد آثار دگرسانی هستند. با این وجود غلظت اکثر عناصر بالقوه سمی در ترکیب باطلهها بالاتر از حد استاندارد بوده و شاخص کل خطر اکولوژیکی برای باطلهها برابر با 49/93 (خطر زیست محیطی کم) است. با توجه به شاخصهای زمینشیمیایی، عناصر As و Cu و Pb دارای سطح آلودگی قابل توجه هستند. مقادیر شاخص خطر غیر سرطانزایی برای کودکان (بجز آهن و آرسنیک) و بزرگسالان کمتر از 1، بیانگر خطر سلامتی غیر سرطانزایی قابل توجهی نبوده و شاخص سرطانزایی نیز بیانگر وجود خطر سرطانزایی قابل توجه در صورت مواجهه طولانی با باطلهها برای کودکان در مورد برخی از عناصر است.
نتیجهگیری: باطله ها دارای پتانسیل خطر زیست محیطی قابل توجهی بوده و بنابراین بایستی مدیریت صحیح در خصوص نحوه دپوسازی بمنظور عدم انتشار و ورود عناصر بالقوه سمی به محیط زیست اطراف صورت گیرد.
محمد مسافری، جعفر یحیی زاده، یوسف محمدیان، فرزانه مشتاقی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده گسترده از آفتکش ها ضمن آلودگی اکوسیستم، باعث ایجاد خطر جدی برای سلامتی موجودات زنده می شود. آگاهی از نوع و میزان آفتکش های مصرفی می تواند پایه اطلاعات مناسبی را برای مدیریت مشکلات احتمالی ناشی از مصرف آفت کش ها فراهم نماید. مطالعه حاضر با هدف اصلی تعیین نوع و میزان آفتکش های مصرفی و سرانه مصرف آفتکش ها در واحد سطح زمین های کشاورزی در استان آذربایجان شرقی در سال 1400 انجام گردید.
روش بررسی: مقادیر و انواع آفتکش ها با مراجعه به سازمان جهاد کشاورزی و دیگر مراجع ذیربط تهیه و تحلیل گردید. محاسبات لازم در مورد میزان آفت کش های مصرف شده در واحد سطح با استفاده از مساحت اراضی کشاورزی استان انجام گرفت.
یافتهها: 403 نوع آفتکش در استان به ترتیب فراوانی علف کش > حشره کش > قارچ کش > کنه کش > متفرقه > ضد عفونی کننده، استفاده می شود. از نظر کمیت مصرف شده حشره کش > علف کش > قارچ کش > متفرقه > کنه کش و ضدعفونی کننده، kg 2873730 انواع آفتکش های مصرفی را در سال 1397 تشکیل می دهد. نسبت کل آفتکشهای مصرف شده به آفت کش های توزیع شده از کانال رسمی (دولتی) 2/51 برابر است. حداقل، حداکثر و میانگین مصرفی به ازای هر هکتار زمین کشاورزی در شهرستان های استان 0/4، 21/4 و 5/33 ± 4/21 و در کل استان kg/ha 2/38 است. ارتباط معنی داری بین مقدار آفت کش های توزیع شده با تعداد کشاورزان و فروشندگان وجود دارد.
نتیجهگیری: میانگین مصرف آفتکش ها در استان بالاتر از میانگین جهانی است. مدیریت مناسب آفتکش ها با توجه به ریسکهای محیطزیستی و سلامتی ضروری می نماید.
نسیبه زنجری، پریسا ملائی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش سریع جمعیت سالمندان و تغییرات اقلیمی، دو چالش بزرگ جهانی قرن بیست و یکم است. مطالعه حاضر به منظور شناسایی اثرات تغییرات اقلیمی بر سلامت سالمندان انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه مرور نظام مند، با جستجوی جامع در پایگاه های اطلاعاتی الکترونیکی scopus،pubmed و web of science با استفاده از کلیدواژه های "elderly"، "aging"، " older people"، "health" و " climate change" به زبان انگلیسی انجام شد. مقالات مربوط به سال های 2014 تا فوریه 2023 با پیروی از چک لیست پریزما، مورد بررسی قرار گرفت. مطالعاتی که دارای متن کامل بودند، به زبان انگلیسی چاپ شده و جمعیت مورد مطالعه افراد بالای 60 سال بودند، وارد مطالعه گردید و مطالعات شبیه سازی شده از مطالعه حذف شدند.
یافتهها: کیفیت مطالعات با استفاده از چک لیست استروب، متوسط تا خوب گزارش شد. نتایج این مطالعه نشان داد تغییرات اقلیمی روی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی سالمندان تاثیر منفی می گذارد و افزایش شیوع بیماری های قلبی عروقی، کلیوی، تنفسی، افسردگی، کاهش فعالیت های روزمره، افزایش بستری در بیمارستان و مرگ و میر را به همراه دارد. افزایش دما نسبت به سایر تغییرات اقلیمی بیشترین تهدید برای سلامت سالمندان است.
نتیجهگیری: تغییرات اقلیمی خصوصا افزایش دما، بیشترین تاثیر منفی بر سلامت جسمی سالمندان دارد. بنابراین نیاز به توجه بیشتری در زمینه پایداری زیست محیطی، ایجاد سیاست های مداخله ای بهداشت عمومی و استراتژی های انطباقی هنگام قرار گرفتن در معرض دمای شدید برای سالمندان وجود دارد.
حسن ملوندی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عنصر سمی جیوه در ماهی ها سبب ایجاد نگرانی های جهانی شده است، زیرا که یکی از راه های اصلی مواجهه انسان با آن، مصرف ماهی است. بنابراین هدف اصلی در مطالعه حاضر، تعیین غلظت جیوه در ماهی و ارزیابی خطر سلامت مصرف کنندگان بود.
روش بررسی: گونه های اردک ماهی، سوف معمولی، سوف حاجی طرخان، کپور معمولی و کاراس از تالاب انزلی نمونه برداری شدند. غلظت جیوه با استفاده از جذب اتمی کوره گرافیتی اندازه گیری شد. اختلاف غلظت جیوه در بین گونه ها و مقایسه غلظت جیوه با استانداردها به ترتیب با آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تی تک نمونه تحلیل شد.
یافتهها: میانگین غلظت های جیوه برای اردک ماهی، سوف معمولی، سوف حاجی طرخان، کپور معمولی و کاراس به ترتیب 59/59، 67/55، 30/45، 9/84 و µg/kg ww 10/44 به دست آمدند و نتایج نشان داد، اختلاف معنی داری بین غلظت های جیوه در گونه های مختلف وجود داشت. غلظت های جیوه در تمام نمونه ها کمتـــر از حـــد مجـــاز استانداردهای بین المللی بودند (300 و µg/kg 500) و همچنین مقادیر شاخص HQ کمتر از 1 بودند، بنابراین نتایج نشان داد که خطر بالقوه برای سلامتی مصرف کنندگان وجود نداشت. به علاوه نتایج نشان داد که مصرف سوف حاجی طرخان، کپور معمولی و کاراس برای افراد حساس (کودکان و زنان بارداری) بدون محدودیت است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که نگرانی بالقوه ای به واسطه مواجهه با جیوه از طریق مصرف گونه های ماهی مورد مطالعه در مصرف کنندگان وجود نداشت.