جستجو در مقالات منتشر شده


11 نتیجه برای ارزیابی ریسک

عبدالرضا مشروفه، علیرضا ریاحی بختیاری ، محمد پورکاظمی،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی به فلزات یکی از مشکلات مهم زیست‌محیطی و یکی از نگرانی‌های مهم بهداشت مواد غذایی به شمار می‌آید. در سراسر جهان، ماهیان خاویاری یک منبع مهم تامین غذا و ایجاد اشتغال و درآمد هستند. در پژوهش حاضر، با اندازه-گیری غلظت کادمیوم، نیکل، وانادیوم و روی در عضله و خاویار تاسماهی ایرانی (Acipenser persicus)، ریسک ناشی از مصرف این ماهی برای انسان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش بررسی: نمونه‌های تاسماهی ایرانی (24n=) را از مراکز مهم صید ماهیان خاویاری بخش جنوبی دریای خزر واقع در استان‌های مازندران و گیلان جمع‌آوری گردیده و تا آنالیز شیمیایی در فریزر در دمای 0C 20- نگهداری شدند. حدود g 1 از هر نمونه خشک شده را در لوله‌های هضم PTFE ریخته شد. سپس به میزان mL 10 اسید نیتریک 65% به آن اضافه گردید. ابتدا به مدت h 1 در دمای 0C 40 لوله‌های PTFE بر روی هیتر قرار داده سپس به آرامی دما را افزایش داده و به مدت h 3 در دمای 0C 140 حرارت داده شد. محلول حاصل با استفاده از کاغذ صافی واتمن شماره یک، صاف شده و در نهایت با آب دوبار تقطیر شده (دیونیزه) به حجم mL 25 رسانیده شد. یافته‌ها: میانگین غلظت کادمیوم، نیکل، وانادیوم و روی در عضله به ترتیب 0/002 ±0/005، 0/03±0/06،   0/13 ± 0/04 و 3/07 ±7/49 μg/gوزن تر است. همچنین میانگین غلظت این فلزات در خاویار به ترتیب 0/006±0/007 ، 0/07 ± 0/09 ، 0/15 ± 0/12 و 5/75 ±21/23 μg/g وزن تر تعیین گردید. نتیجه‌گیری: میانگین غلظت کادمیوم، وانادیوم و روی از حد استاندارد تعیین شده توسط سازمان کشاورزی، ماهی‌گیری و غذایی انگلستان MAFF (2000) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) پایین‌تر است. حد استاندارد فلزات کادمیوم، وانادیوم و روی به ترتیب μg/g 0/2، 0/5 و 50 است. بنابراین بدلیل پایین بودن غلظت‌های بدست آمده از حد مجاز، مصرف عضله و خاویار تاسماهی ایرانی خطری جدی برای سلامتی مصرف کنندگان نخواهد داشت.

سید علی جوزی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، نگار افضلی بهبهانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: FMEA) Failure Mode and Effect Analysis) تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن یکی از شناخته شده ترین تکنیک های ایمنی سیستم بوده و به طور گسترده بعنوان یک ابزار به منظور شناسایی، بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، کاربرد روش FMEA در شناسایی و ارزیابی ریسک های ناشی از خطوط انتقال برق در منطقه مسکونی حصیرآباد شهر اهواز است. روش بررسی: ابتدا، فرآیند انتقال برق و تجهیزات مورد استفاده در آن، شناسایی و حالات خرابی و شکست تجهیزات که منجر به وقوع ریسک در منطقه می شود، تعیین گردید. به منظور اندازه گیری شدت میدان مغناطیس ناشی از خطوط، از دستگاه 3D EMF TESTER، استفاده شد. ریسک های شناسایی شده، بر اساس پارامترهای روش FMEA، نمره دهی و برای هر یک، RPN محاسبه گردید. در ادامه، به کمک نرم افزار SPSS، سطح ریسک محاسبه و موارد شناسایی شده بر اساس آن اولویت بندی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بیشترین مقادیر RPN به دست آمده مربوط به ریسک های بهداشتی بوده و کلیه ریسک های این گروه در شرایط اضطراری قرار دارند. بالاترین مقادیر مربوط به جزء سیم(از بین رفتن حریم) و جزء خط انتقال برق(عدم رعایت حریم استاندارد) با RPN 360 و کمترین مقدار جز سکسیونر با RPN، 60 به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن اکثر ریسک های به دست آمده، اقدامات کنترلی بر اساس نظرات کارشناسی در بخش های ایمنی مربوط به تجهیزات، آموزش اپراتورها، اقدامات نظارتی، در جهت کاهش سطح ریسک ها، ارائه گردیده است.

شاهو کرمی، غلامرضا نبی‌بیدهندی، حمیدرضا جعفری، حسن هویدی، امیر هدایتی،
دوره 7، شماره 2 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: محیط اطراف انسان را مواد شیمیایی فراگرفته که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم می‌تواند سلامت انسان را به خطر اندازد. بعضی از آمارهای WHO، گویای این واقعیت است که 4 میلیون نفر در سطح جهان در صنایع شیمیایی مشغول به کار هستند و یک میلیون انسان سالانه در اثر تماس با مواد شیمیایی دچار مرگ شده و یا از کار افتاده می‌گردند و 4-1 میلیون مسمومیت ناشی از مواد شیمیایی نیز اتفاق می‌افتد. هدف از این مطالعه شناخت خطرات ناشی از مواد شیمیایی موجود در محیط کار، ارزیابی ریسک وظایف کاری و پیشنهاد اقدامات کنترلی مناسب برای حذف یا کاهش ریسک در صنعت پتروشیمی است. روش بررسی: در این پژوهش ابتدا مواد شیمیایی موجود در پتروشیمی اراک شناسایی شدند، سپس ویژگی‌هایی که نشان‌دهنده خطرآفرینی این مواد هستند، استخراج شدند و با استفاده از روش TOPSISضریب مخاطره این مواد تعیین شد، در مرحله بعد وظایف شغلی کارکنان و ضریب مواجه کارکنان با مواد شیمیایی محاسبه شد، در نهایت ضریب ریسک مواجهه با مواد شیمیایی در وظایف شغلی تعیین گردید. یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد که هیچکدام از مواد موجود در مجتمع برای کارکنان ریسک خیلی بالا ندارند اما پنج ماده نفتا، گاز آمونیاک، اسید استیک، گاز کلر و متانول برای کارکنان بخش بهره‌برداری و دو ماده گاز آمونیاک و گاز کلر برای کارکنان بخش فنی و تعمیرات ریسک بالا دارند. نتیجه‌گیری: موادی که ضریب ریسک بالا و خیلی بالا دارند، بهتر است جایگزینی برای استفاده آنها یافت شود و از تولید این مواد جلوگیری شود.

علیرضا مصداقی نیا، سیمین ناصری، مهدی هادی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: مواجهه انسان با مواد شیمیایی مانند فلزات سنگین می‌تواند از طریق مصرف آب آشامیدنی صورت گیرد. کروم به دلیل نقش در بروز اثرات سرطانزایی و غیر‌سرطانزایی در انسان اهمیت دارد. در این مطالعه ریسک سرطانزایی و خطر غیرسرطانزایی کروم ناشی از مصرف آب‌های بطری شده توزیع شده در سراسر کشور، مورد بررسی قرار گرفت.

روش بررسی: میزان نسبت خطر (HQ) و ریسک مازاد سرطان (ELCR) محاسبه گردید. مقادیر HQ و ELCR بر مبنای متغیرهای ورودی شامل غلظت آلاینده، میزان سرانه مصرف آب، وزن بدن، دز مرجع، ضریب در‌دسترسی زیستی و ضریب منبع آلودگی، با استفاده از تکنیک Monte-Carlo شبیه‌سازی و تعیین گردید.

یافته‌ها: میانگین مقدار کروم در آب  برابر µg/L 2/32±4/79 برآورد شد. مقدار نسبت خطر غیر‌سرطانی این فلز در گروه‌های سنی زیر 2 سال، بین 2 تا 6 سال، بین 6 تا 16 سال و بیشتر از 16 سال به ترتیب برابر 0/000354، 0/00292، 0/00236 و 0/00147 و ریسک سرطانزایی به ترتیب 11-10×4/04، 10-10×5/99،  10-10×8/61 و  9-10×2/34 تعیین گردید.

نتیجه‌گیری: با توجه به مقادیر غلظت کروم در آب‌های بطری شده در ایران و مقادیر HQ و ELCR برآورد شده، امکان بروز اثرات غیر‌سرطانزایی و احتمال بروز سرطان ناشی از کروم در اثر مصرف آب‌های بطری شده بسیار پایین بوده و حضور این آلاینده در آب‌های بطری شده خطری را متوجه مصرف‌کنندگان در هیچ یک از گروه‌های سنی نمی‌کند.


علیرضا خواجه امیری، مریم زارع جدی، رضا احمدخانیها، نوشین راستکاری،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آفت کش‌های ارگانوکلره دسته‌ای از ترکیبات مختل‌کننده غدد درون ریز هستند که باعث ایجاد طیف وسیعی از عوارض سلامتی در انسان و نیز سرطان می‌شوند. بطور کلی غذاهای چرب با منشاء حیوانی مانند شیر و محصولات لبنی منبع اصلی مواجهه انسان با سموم آفت کش ارگانوکلره به ویژه DDT و متابولیت‌های آن است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی میزان مواجهه جمعیت عمومی ساکن در شهر تهران با DDT و متابولیت‌های آن از طریق مصرف شیر پاستوریزه و نیز نهایتا ارزیابی ریسک سرطان زایی و غیرسرطان زایی ناشی از این میزان مواجهه است.

روش بررسی: میزان باقیمانده آفت کشDDT  و متابولیت‌های آن در 60 نمونه از شیرهای پاستوریزه تجاری پر چرب ( 3 درصد چربی) توسط کروماتوگرافی گازی با دتکتور جرمی اندازه‌گیری شد. ارزیابی ریسک سرطان زایی و غیرسرطان زایی نیز توسط روش‌های استاندارد بین المللی محاسبه گردید.

یافته‌ها: DDT و متابولیت‌های آن در تمامی نمونه‌های مورد آزمون یافت شد و محدوده غلظتی آن برابر با µg/L 0/0015 تا 0/28 و میانگین غلظت باقیمانده آفت کش‌ها به ترتیب برای o,p DDE، p,p-DDE، p,p-DDT و p,p-DDD برابر با 0/03±0/05، 0/08±0/15، 0/05±0/09 و µg/L 0/02±0/05 است. میزان میانگین تخمینی محاسبه شده برای دریافت روزانه باقیماندهDDT  و متابولیت‌های آن از طریق مصرف شیر در جمعیت عمومی در محدوده 0/00006 الی mg/kg/day 0/0002 است که این میزان پایین‌تر از حد میزان دریافت مجاز روزانه برای عوارض غیرسرطان زایی است. بنابراین ریسک خطر محاسبه شده برای عوارض غیرسرطان زایی کمتر از 1 و در محدوده ایمن بود. با این وجود ریسک تجمعی محاسبه شده در بدترین شرایط براساس ماکزیمم غلظت مشاهده شده بیش از 1 بود. از نظر ریسک سرطان زایی نیز میزان مواجهه جمعیت عمومی از نظر ریسک سرطان اضافی در محدوده ایمن ارائه شده توسط سازمان حفاظت از محیط زیست آمریکا است.

نتیجه‌گیری: براساس نتایج حاصل از این مطالعه، جمعیت عمومی همچنان با DDT و متابولیت‌های آن مواجهه دارند، بنابراین پایش و اندازه‌گیری این ترکیبات در تمام گروه‌های سنی به ویژه کودکان توصیه می‌شود.  


محمد رضوانی، سحر طبیبیان، عطاءاله ویسی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه به‌منظور ارزیابی ریسک ایمنی و بهداشتی پالایشگاه گاز ایلام و بررسی کارایی روش تاپسیس در ارزیابی ریسک انجام گردیده است.
روش بررسی: پس از شناسایی 955 مورد خطر، با بهره‌گیری از معیارهای میزان مواجهه، شدت و احتمال وقوع و استفاده از روش تاپسیس، ریسک‌های محاسبه شده به تفکیک در بخش‌های ایمنی و بهداشت رتبه بندی گردیدند. نظر به عدم امکان تعیین سطح ریسک با استفاده از روش تاپسیس، به این منظور از روش FMEA استفاده و عدد ریسک (RPN) گزینه‌ها محاسبه گردید.
یافته‌ها: در ارزیابی ریسک ایمنی، آسیب‌های جانی، مالی، سوختگی و مرگ ناشی از آتش سوزی در اثر نگهداری مواد قابل اشتعال در انبار، با عدد مشابهت به راه حل ایده آل (Cli) به میزان 0/56 به‌عنوان بالاترین ریسک ایمنی مشخص گردید. در ارزیابی ریسک بهداشتی، مسمومیت و تاثیر بر سلامت کارکنان ناشی از عوامل میکروبی در اثر استفاده از مواد غذایی منقضی در طبخ غذا در واحد رستوران و همچنین آسیب‌های تنفسی رانندگان در اثر استنشاق و نشت گاز در ناحیه فرایندی و تردد رانندگان واحد نقلیه در سایت با Cli برابر با  0/66 به‌ عنوان بالاترین ریسک‌ها مشخص گردیدند.
نتیجه‌گیری: تاپسیس به‌عنوان یک روش نوین، قابلیت به‌کارگیری در رتبه بندی و ارزیابی ریسک صنایع را داراست. کلیه ریسک‌ها در سطح متوسط و پایین قرار گرفته و علیرغم ضرورت تعیین اقدامات کنترلی، در وضعیت اضطراری قرار ندارند.

محمد رضوانی قالهری، فائزه عسگری ترازوج، محمد باقر میران زاده، غلامرضا مصطفایی، صفا کلته،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی سبزی‌ها به فلزات سنگین را نمی‌توان دست‌کم گرفت. یکی از مهمترین جنبه‌های تضمین کیفیت مواد غذایی عدم آلودگی سبزی‌ها به فلزات سنگین است.
روش بررسی: این مطالعه روی 4 نوع سبزی پرمصرف به‌صورت خام از مراکز توزیع سبزی شهرستان کاشان انجام شد. به‌منظور سنجش نوع سبزی مصرفی پرسشنامه‌هایی در مراکز بزرگ توزیع سبزی‌ها در شهر کاشان به‌طور تصادفی به افراد داده شد. غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه ICP اندازه‌گیری شد. به‌منظور بررسی میزان قرار گرفتن در معرض خطر از شبیه سازی مونت کارلو استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که سرب بیشترین غلظت را در بین فلزات سنگین در سبزی جعفری (µg/g 0/98±4/8)، گشنیز (µg/g 1/3±3/8) و ریحان (µg/g 0/94±3) را دارد و در سبزی تره فلز سنگین کروم (µg/g 1/6±2/8) است. همچنین نتایج نشان می‌دهد که با در نظر گرفتن ضریب اطمینان 95 درصد بیشترین مقدار THQ در صدک 95ام برای سبزی ریحان، تره و جعفری به‌ترتیب در فلزات سنگین سرب، کروم و سرب مشاهده شده است که این مقادیر به‌ترتیب برابر با 0/7، 0/39 و 1/034 است.
نتیجه گیری: به‌طورکلی غلظت دو فلز سنگین کروم و سرب در نمونه‌های موردبررسی بیشتر از حدود رهنمود WHO/FAO بود و مقدار THQ فقط در سبزی جعفری برای فلز سنگین سرب بیشتر از 1 شد. بدین معنی است که غلظت سرب موجود در سبزی جعفری می‌تواند ریسک عوارض غیرسرطانزا را افزایش دهد.

آرزو خلیجیان، بهاره لرستانی، سهیل سبحان اردکانی، مهرداد چراغی، لیما طیبی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آلودگی خاک‌ و رسوب به عناصر کمیاب و سمی با قابلیت ایجاد خطر برای سلامت انسان و محیط از مهمترین نگرانی‌های امروزی دنیا هستند. بنابراین، این پژوهش با هدف ارزیابی مخاطره بوم‌شناختی عناصر آرسنیک، کادمیم، نیکل و وانادیوم رسوبات سطحی ساحل خزرآباد ساری در سال 1398 انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-مقطعی، پس از جمع آوری 36 نمونه رسوب از 12 سایت منتخب و آماده‌سازی و هضم نمونه‌ها در آزمایشگاه، غلظت عناصر به‌ روش طیف‌سنجی نوری پلاسمای جفت‌ شده القایی تعیین شدند. همچنین، ‌نسبت به محاسبه شاخص‌های خطرپذیری بالقوه بوم‌شناختی (Eir) و خطرپذیری بالقوه بوم‌شناختی تجمعی (RI) عناصر در نمونه‌ها اقدام شد. پردازش آماری نتایج نیز با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام شد.
یافته‏ ها: نتایج نشان داد که میانگین غلظت عناصر آرسنیک، کادمیم، نیکل و وانادیوم (mg/kg) در نمونه‌های رسوب به‌ترتیب برابر با 12/7، 0/191، 35/0 و 31/9 بوده است. نتایج محاسبه شاخص Eir  نشان داد که ریسک بوم‌شناختی همه عناصر "کم" و میانگین مقادیر شاخص برای عناصر از ترتیب نزولی کادمیم > آرسنیک > نیکل > وانادیوم تبعیت کرده است. به‌‌علاوه، میانگین مقدار شاخص RI با 53/7، نشان‌دهنده "مخاطره بوم‌شناختی کم" عناصر در نمونه‌های رسوب بود.
نتیجه ‏گیری: هرچند میانگین مقادیر شاخص RI نشان داد که با توجه به مقادیر عناصر در رسوبات، در حال حاضر منطقه مورد مطالعه با ریسک بوم‌شناختی مواجه نیست، ولی از آنجا که عناصر کادمیم و آرسنیک به‌ترتیب با 46/4 درصد و 45/4 درصد بیشترین سهم را در ایجاد ریسک بوم‌شناختی داشتند، از این‌رو، نسبت به شناسایی و مدیریت منابع تخلیه انواع آلاینده‌های آلی و معدنی و همچنین پایش دوره‌ای نمونه‌های آب و رسوب که به‌عنوان منبع ذخیره آلاینده‌ها و به‌تبع آن ایجاد مخاطرات محیطی برخوردارند، توصیه می‌شود.

غلامعلی جاودان، حمیدرضا غفاری، ضحی حیدری نژاد، ناهید زراعی، سمیه حسینوند تبار، فاطمه پوررمضانی، مهرداد احمدی،
دوره 15، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: چای به‌دلیل عطر، طعم و خواص دارویی مفیدی که دارد به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین و پرمصرف‌ترین نوشیدنی‌ها در جهان شناخته شده است. آلودگی چای با فلزات سنگین ممکن است تهدید جدی برای سلامتی انسان باشد. هدف از این مطالعه بررسی غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه) در چای سیاه وارداتی به جنوب ایران و ارزیابی ریسک سرطان‌زایی و غیر سرطان‌زایی مواجهه با آنها برای مصرف‌کنندگان بود.
روش بررسی: بدین منظور 94 نمونه چای سیاه از 15 برند وارداتی از هندوستان در سال 1399 انتخاب شدند. غلظت فلزات سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی اندازه‌گیری شد. بعد از تعیین غلظت فلزات سنگین در نمونه‌های چای سیاه ارزیابی ریسک سلامتی با استفاده از تکنیک شبیه‌سازی مونت کارلو تعیین گردید.
یافته‌ها: براساس نتایج میانگین غلظت فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با 0/02±0/03، 0/16±0/22، 7/69±15/67، 0/01±0/02 و mg/kg 0/005±0/006 بود. مقادیر شاخص خطر غیر سرطان‌زایی (HQ) فلزات سنگین آرسنیک، سرب، مس، کادمیوم و جیوه به ترتیب برابر با 2-10×1/07، 3-10×6/37، 5-10×3/45، 2-10×2/05 و  4-10×7/19 بود.
نتیجه‌گیری: بنابراین با توجه به یافته‌ها می‌توان نتیجه‌گیری کرد که مقادیر غلظت عناصر بالقوه سمی (آرسنیک، سرب، مس، جیوه و کادمیوم) در چای سیاه با سطح استاندارد ایران و رهنمود سازمان جهانی بهداشت سازگار بود. همچنین میانگین شاخص خطر سرطان‌زایی برای فلز آرسنیک 6-10×‌4/49  بود که بسیار پایین‌تر از سطح قابل قبول خطر سرطان‌زایی است (6-10). بنابراین مقادیر غلظت پنج عنصر بالقوه سمی در چای سیاه مورد مطالعه هیچ خطر قابل ملاحظه‌ای را برای مصرف‌کنندگان نشان ندادند.
 

حمید کاریاب، محمد مهدی امام جمعه، شیدا ذکریایی،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پسماند تولیدی در تصفیه ­خانه ­های فاضلاب صنعتی به دلیل حضور فلزات سنگین در زمره پسماند­های ویژه طبقه­ بندی می ­گردد و مواجهه با آنها می ­تواند موجب اثرات سوء سلامتی و محیط زیستی شود. هدف مطالعه حاضر شناسایی پسماندهای ویژه و ارزیابی ریسک مرتبط با حضور فلزات سنگین در لجن تصفیه ­خانه فاضلاب یک شهر صنعتی بود.
روش بررسی: شناسایی پسماندها­ با استفاده از چک­ لیست­‌ و طبقه­ بندی آنها مطابق رهنمود کنوانسیون بازل انجام شد. استخراج فلزات سنگین با اسیدشویی و آنالیز با دستگاه جذب اتمی صورت پذیرفت. ارزیابی ریسک اکولوژیکی با تعیین شاخص ­های زمین ­انباشتگی و پتانسیل ریسک محیطی انجام شد. ارزیابی ریسک سلامتی با برآورد نسبت مخاطره و خطر سرطان اضافی در کل عمر انجام پذیرفت. 
یافته ها: بیشترین میزان تولید پسماند ویژه به لجن با مقدار kg/month 3900/0 اختصاص داشت. کروم با غلظت mg/kg 52/15±95/89 در بالاترین غلظت شناسایی شد. سطح آلودگی کروم و نیکل در محدوده پایین و کادمیوم بسیار شدید ارزیابی شد. ریسک اکولوژیکی سرب در محدوده قابل­ توجه و ریسک خیلی ­زیاد برای کادمیوم برآورد شد. نسبت مخاطره منتسب به مواجهه با فلزات سنگین کمتر از 1 و ریسک سرطانزایی مواجهه تنفسی و پوستی با فلزات سنگین، کمتر از حد خطر قابل پذیرش WHO برآورد شد. 
نتیجه­ گیری: یافته مطالعه نشان داد بیشترین میزان پسماندهای ویژه در تصفیه­ خانه فاضلاب یک شهر صنعتی به لجن اختصاص دارد. اگرچه غلظت فلزات سنگین کمتر از حدود مجاز بود، لجن تولید شده در تصفیه ­خانه ریسک اکولوژیکی بالایی داشت. بنابراین انباشت و انتقال لجن باید با رعایت ملاحظات محیطی و منطبق با مفاد کنوانسیون بازل صورت پذیرد.

سمیرا شیخی، آران مشیری، حسن اصلانی، شمس الدین علیزاده،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه یکی از راه­های اصلی انتقال بیماری­ها آب آشامیدنی است، ایمنی آب آشامیدنی موضوعی مهم برای مصرف ­کنندگان و تامین­ کنندگان آب و همچنین بهره ­برداران سامانه­ های آبرسانی و مسئولین بهداشتی ناظر بر این سامانه ­ها محسوب می­ شود. این مطالعه با هدف شناسایی و ارزیابی نیمه کمی و اولویت­ بندی ریسک­ های موجود در سیستم تامین آب شرب شهر بستان­ آباد انجام گردید.
روش بررسی: براساس راهنمای برنامه ایمنی آب سازمان جهانی بهداشت و انجمن بین­ المللی ایمنی آب و همکاری تیم WSP، سیستم تامین آب شهر بستان­ آباد مورد بازرسی و توصیف قرار گرفت. برای ارزیابی و مستندسازی عناصر کلیدی WSP و شناسایی مراحل نیازمند ارتقاء از ابزار تضمین کیفیت برنامه ایمنی آب (نرم ­افزاری تحت عنوان WSP-QA TOOL) استفاده شد.
یافته ­ها: براساس یافته­ های این مطالعه مشخص شد که امتیاز نهایی برحسب درصد اجرای برنامه ایمنی آب در سیستم آبرسانی شهر از 8/38 در سال 97 به امتیاز نهایی 55 در سال 99 رسیده است و این نشان دهنده­ ارتقاء اجرای برنامه­ ایمنی آب در طی دو سال است. در مجموع تعداد 1474 عنوان ریسک شناسایی شد که از این میان بیشترین تعداد ریسک (508 عنوان ریسک) مربوط به منابع تامین آب خام و کمترین تعداد ریسک (52 مورد) مربوط به واحد گندزدایی و مخازن ذخیره بوده است.
نتیجه­ گیری: تأسیسات آبی بستان­ آباد تحت تاثیر تهدیدات بالقوه شناسایی شده، آسیب پذیر بوده و نیازمند اصلاحات، کنترل و نظارت جدی و آموزش و مهارت افزایی به­روز و مکرر کارکنان است.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سلامت و محیط زیست می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2024 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb