5 نتیجه برای انتقال
امیرحسین عندلیب، حسین گنجی دوست، بیتا آیتی، احمد خدادادی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: استان یزد در قلب کویر مرکزی ایران قرار دارد و کم آبی از مشکلات اساسی آن است که با عنایت مسئولان با طراحی و اجرای شبکه آبرسانی انتقال آب از اصفهان به یزد، این مشکل تا حدی مرتفع شده است. به طور معمول در آخرین مرحله تصفیه آب جهت گندزدایی شبکه، تصفیه خانه، مخازن و ایستگاه های مسیر از سیستم کلرزنی استفاده می گردد که به دلیل واکنش بین مواد آلی طبیعی و کلر آزاد در آب، احتمال تشکیل ترکیبات جانبی سرطان زا ازجمله تری هالومتان ها وجود دارد. براساس استاندارد وضع شده در ایران حد مجاز تری هالومتان ها در آب آشامیدنی 200 میکروگرم در لیتر است. در این پژوهش ضمن تعیین میزان و پراکنش تری هالومتان ها در شبکه انتقال آب و شبکه شهری یزد، به نقش عوامل موثر و روابط آنها پرداخته شده است.
روش بررسی: در این تحقیق در طی یک دوره یک ساله اقدام به نمونه برداری، سنجش وآنالیز میزان تری هالومتان ها (THM) به تفکیک چهار ترکیب اصلی عمده شامل کلروفرم، برموفرم، دی کلروبرمومتان و دی برموکلرومتان با استفاده از دستگاه GC، در فصول مختلف سال از 11 ایستگاه شامل آبگیر زاینده رود و تصفیه خانه آب اصفهان تا مخازن شحنه یزد و ایستگاه ها و مخازن متعادل کننده مسیر و نیز سنجش مقادیر در شبکه شهری یزد تحت پنج ناحیه پوشش دهنده شهرستان شد.
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، مشخص شد حداکثر میزان کل تری هالومتان ها درطول دوره نمونه گیری مربوط به فصل تابستان برابر 14/51 میکروگرم در لیتر و در شبکه شهری ناحیه مسجد جامع یزد که دارای بافت قدیم است. همچنین حداقل غلظت کل تری هالومتان ها در زمستان و در شبکه شهری مربوط به منطقه آزاد شهر برابر 6/1 میکروگرم در لیتر است. میانگین کل تری هالومتان ها در طول دوره نمونه برداری و کل ایستگاه ها برابر 26/12 میکروگرم در لیتر به دست آمد.
نتیجه گیری: تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با نرم افزار SPSS و Excel و در سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی ساده، آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن) با سطح معنا داری 05/0 استفاده شد. نتایج حاکی است که اختلاف آماری معنی داری بین مقادیر این پارامترها با استاندارد ملی و جهانی وجود ندارد و مقادیر کاملا مطلوب و پایین تر از حد استانداردهای مجاز است، همچنین بین مقادیرتری هالومتان ها و برخی از پارامترهای موثر در تولید آن اعم از کلر باقی مانده وگرما همبستگی معنی داری وجود دارد (95% و99%).
سید علی جوزی، نعمت اله جعفرزاده حقیقی فرد، نگار افضلی بهبهانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: FMEA) Failure Mode and Effect Analysis) تجزیه و تحلیل حالات شکست و اثرات آن یکی از شناخته شده ترین تکنیک های ایمنی سیستم بوده و به طور گسترده بعنوان یک ابزار به منظور شناسایی، بسیار مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، کاربرد روش FMEA در شناسایی و ارزیابی ریسک های ناشی از خطوط انتقال برق در منطقه مسکونی حصیرآباد شهر اهواز است. روش بررسی: ابتدا، فرآیند انتقال برق و تجهیزات مورد استفاده در آن، شناسایی و حالات خرابی و شکست تجهیزات که منجر به وقوع ریسک در منطقه می شود، تعیین گردید. به منظور اندازه گیری شدت میدان مغناطیس ناشی از خطوط، از دستگاه 3D EMF TESTER، استفاده شد. ریسک های شناسایی شده، بر اساس پارامترهای روش FMEA، نمره دهی و برای هر یک، RPN محاسبه گردید. در ادامه، به کمک نرم افزار SPSS، سطح ریسک محاسبه و موارد شناسایی شده بر اساس آن اولویت بندی و تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بیشترین مقادیر RPN به دست آمده مربوط به ریسک های بهداشتی بوده و کلیه ریسک های این گروه در شرایط اضطراری قرار دارند. بالاترین مقادیر مربوط به جزء سیم(از بین رفتن حریم) و جزء خط انتقال برق(عدم رعایت حریم استاندارد) با RPN 360 و کمترین مقدار جز سکسیونر با RPN، 60 به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن اکثر ریسک های به دست آمده، اقدامات کنترلی بر اساس نظرات کارشناسی در بخش های ایمنی مربوط به تجهیزات، آموزش اپراتورها، اقدامات نظارتی، در جهت کاهش سطح ریسک ها، ارائه گردیده است.
یاسر عباسی، فرهاد میرزایی، تیمور سهرابی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: این تحقیق به منظور بررسی توزیع سطحی و عمقی فلزات سنگین سرب، مس و نیکل در خاک اراضی آبیاری شده با پساب در جنوب شهر تهران به کمک GIS و مدل هایدروس انجام شد که انتظار می رود اطلاع جامعی از پراکندگی و غلظت آنها در خاک بهدست آورد.
روش بررسی: پهنه بندی فلزات سنگین مس، نیکل و سرب با استفاده از روش کریجینگ در محیط GIS به کمک واریوگرام های دایره ای، کروی، نمایی و گوسین بررسی شد. علاوه بر این، مدلسازی جریان عمقی آب و فلزات سنگین در محیط خاک توسط مدل هایدروس یک بعدی، تا عمق cm 50 خاک برای یک دوره 210 روزه صورت گرفت و میزان غلظت فلزات سنگین تا عمق ریشه شبیه سازی شد.
یافته ها: بررسی توزیع سطحی عنصر سرب با مدل کروی نشان داد تغییرات این عنصر در محدوده 20 تا mg/kg 70 بوده است. این مقادیر برای عنصر مس mg/kg 50-60 و برای عنصر نیکل در محدوده mg/kg 30 بوده است. بررسی انتقال عمقی عناصر سنگین نیز در داخل خاک با استفاده از مدل هایدروس نشان داد در لایه cm 0-15 اولیه خاک مقدار شبیه سازی شده بیشترین مقدار را دارد و روند تغییرات عمقی عناصر در لایه های پایینتر بصورت کاهشی است.
نتیجهگیری: مقایسه غلظت این عناصر با استاندارد مجاز معرفی شده توسطWHO نشان داد عنصر سرب در این منطقه بالاتر از میزان مجاز بوده است. همچنین مدل های مورد استفاده توانستند بهطور قابل قبولی بررسی توزیع عمقی یا سطحی فلزات سنگین را میسر سازند.
علی دریابیگی زند، آذر واعظی هیر،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: ایستگاههای انتقال پسماند بهعنوان یک عنصر میانی در جمع آوری و حمل و انتقال پسماند به محل دفع نهایی فعالیت میکنند. ایستگاهها به موازات مزیتهایی همچون کاهش هزینههای حمل و نقل، اثرات مخرب زیست محیطی همچون آلودگی هوا، صدا و آب دارند. ارزیابی اثرات محیطی از راه حلهای مفید در کاهش اثرات محیطی ایستگاهها است. این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات زیست محیطی گزینههای مختلف تعریف شده برای ایستگاههای انتقال پسماند تهران است.
روش بررسی: تحقیق به روش توصیفی–تحلیلی برای ارزیابی ایستگاههای انتقال پسماند شهر تهران با روش ماتریس ارزیابی اثرات سریع مبتنی بر بازدیدهای میدانی و جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف انجام گرفت و ضمن بررسی ادامه روش فعلی فعالیت ایستگاهها سه گزینه دیگر (انتقال در فضای باز و با پوشش فضای سبز و انتقال در فضای سرپوشیده و بدون فضای سبز و با احداث فضای سبز در محوطه ایستگاه) نیز بررسی شد. سپس با استفاده از مدل پایداری میزان پایداری گزینهها مورد سنجش قرار گرفت.
یافتهها: براساس نتایج بهدست آمده گزینه چهارم (تخلیه و بارگیری پسماند در فضای سرپوشیده و همراه با احداث فضای سبز در ایستگاه انتقال پسماند) با کسب بیشترین امتیاز (0/079) به لحاظ پایداری و همچنین برخورداری از کمترین اثرات مخرب زیست محیطی بهعنوان اولویت اول برای احداث ایستگاههای انتقال است. این درحالی است که وضعیت زیست محیطی کنونی ایستگاههای انتقال پسماند شهر تهران (گزینه اول) با کسب کمترین امتیاز (0/213-) به لحاظ پایداری و دارای بیشترین اثرات مخرب زیست محیطی بهعنوان اولویت آخر برای احداث ایستگاههای انتقال است.
نتیجهگیری: استفاده توامان از ماتریس ارزیابی اثرات سریع و مدل پایداری میتواند یک روش نویدبخش و قابل اطمینان جهت ارزیابی و بهبود عملکرد ایستگاههای انتقال پسماند باشد.
منصوره حمیدی، پروین نصیری، همایون احمد پناهی، لعبت تقوی، سعید بازگیر،
دوره 13، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آلودگی صوتی یکی از مسائل جدی زیست محیطی است کنترل مبتنی بر جذب و عایقبندی یکی از انواع روشهای کنترل فنی و مهندسی صدا است. لذا هدف از انجام این مطالعه اصلاح نانوکامپوزیتهای سیلیکا آیروژل به منظور بهبود خواص آکوستیکی است.
روش بررسی: این مطالعه بهصورت تجربی–کاربردی است. هشت نوع نانوکامپوزیت برای بررسی عملکرد خواص صوتی انتخاب شدند در این تحقیق نانوکامپوزیتها به روش سل–ژل سنتز شدند. بدین منظور TEOS و اتانول به SiO2 اضافه و همزده و بهعنوان پیش ماده سل سلیکا با اتانول رقیق شد. محلولM 5/5 هیدروکسید آمونیم به سل سیلیکا قطره قطره اضافه و همزده میشود. سل سلیکای فعال شده سریعا به درون قالبی که در آن نمونهها قرار گرفته بودند ریخته شده و سپس به مدتh 3 در دمای °C 150 در آون قرار داده شد. خواص صوتی نمونهها توسط امپدانس تیوب و میزان کاهش تراز فشار صوت توسط نانوکامپوزیت بهینه با استفاده از ترازسنج صوت اندازه گیری شد. برای بررسی مورفولوژی نمونهها از میکروسکوپ الکترونی رویشی استفاده گردید.
یافتهها: ضریب جذب صوت همه نمونهها در فرکانسهای بالا، افزایش نسبتا خوبی دارند. مقدار ضریب جذب صوت نمونهها در فرکانسهای بالا از 0/6 بالاتر است. مقدار ضریب جذب و افت انتقال صوت برای نانوکامپوزیت D1 در مقایسه با دیگر نانوکامپوزیتها در فرکانسهای میانی و پایین بیشتر است. میزان کاهش متوسط تراز فشار صوت در دو محدوده صوتی در فاصله m 1 از محفظه بدون نانوکامپوزیت و با نانوکامپوزیت بهترتیب برابر باdB 4/6،dB 9/73 است.
نتیجهگیری: نتایج در این تحقیق نشان داد که اضافه کردن مواد آلی و معدنی بهطور همزمان به سیلیکا آیروژل و در حالتی که نانو رس بیشترین مقدار است. خواص صوتی آن خصوصا در فرکانسهای میانی و پایین افزایش و بهبود مییابد. از بین نمونهها، نانوکامپوزیت D1 در فرکانسهای میانی و پایین خواص صوتی بهتری نشان میدهد. ضریب جذب صوت نانوکامپوزیت D1 در فرکانسهای 315، 400، 500، 1000، 1250، Hz 2000 بهترتیب برابر با 0/27، 0/38، 0/51، 0/78، 0/83، 0/84 است. نتایج نشان داد که میزان متوسط تراز فشار صوت با استفاده از نانوکامپوزیت D1به میزان dB 9/73 کاهش مییابد.